بخش هفتم: شبهاتی پیرامون امامت

فصل پنجم اختصاص ثوابهای بزرگ برای عزاداری امام حسین (ع)

فصل پنجم

‏ ‏

اختصاص ثوابهای بزرگ برای عزاداری امام حسین(ع)

‏ ‏

‏ ‏

ثواب عظیم‏ ‏عزاداری سیدالشهدا(ع)

‏مزد هر کاری بسته است به کوششی که برای آن می شود و‏‎ ‎‏سودی که از آن به دست می آید، پس این احادیثی که می گوید‏‎ ‎‏ثواب یک زیارت یا عزاداری یا مانند آنها برابر است با ثواب هزار‏‎ ‎‏پیغمبر یا شهید، آن هم شهید بدر، آیا درست است یا نه‏‎[1]‎‏؟(455)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

خطر نابودی اسلام‏ ‏پس از پیغمبر(ص)

‏در صدر اسلام پس از رحلت پیغمبر ختمی، پایه گذار عدالت و‏‎ ‎‏آزادی، می رفت که با کجرویهای بنی امیّه، اسلام در حلقوم‏‎ ‎‏ستمکاران فرو رود و عدالت در زیر پای تبهکاران نابود شود.(456)‏

‏6 / 10 / 57‏

***

‏ ‏

‏ ‏

لزوم پاسداری اززحمات پیغمبر(ص) و اصحاب

‏حکومت جائرانه یزیدیان می رفت تا قلم سرخ بر چهرۀ نورانی‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 503
‏اسلام کشد و زحمات طاقت فرسای پیامبر بزرگ اسلام ـ صلی اللّٰه‏‎ ‎‏علیه و آله و سلم ـ و مسلمانان صدر اسلام و خون شهدای فداکار‏‎ ‎‏را به طاق نسیان سپارد و به هدر دهد.(457)‏

‏6 / 3 / 61‏

***

‏ ‏

‏ ‏

نجات اسلام و وحی‏ ‏از خطر انحراف

‏مکتبی که می رفت با کجرویهای تفالۀ جاهلیّت و برنامه های‏‎ ‎‏حساب شده احیای ملی گرایی و عروبت با شعار «لاٰ خَبَرٌ جاءَ وَ لاٰ‏‎ ‎‏وَحْیٌ نَزَل» محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامی یک رژیم‏‎ ‎‏شاهنشاهی بسازد و اسلام و وحی را به انزوا کشاند که ناگهان‏‎ ‎‏شخصیت عظیمی که از عصارۀ وحی الهی تغذیه و در خاندان سیّد‏‎ ‎‏رسل محمد مصطفی و سید اولیا، علی مرتضی ـ علیهما و علی‏‎ ‎‏الهما الصلاة و السلام ـ تربیت و در دامن صدیقۀ طاهره ـ سلام اللّٰه‏‎ ‎‏علیها ـ بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی‏‎ ‎‏خود، واقعۀ بزرگی را به وجود آورد.(458)‏

‏26 / 3 / 59‏

***

‏ ‏

‏ ‏

عزاداری موجب‏ ‏بقای نهضت سیدالشهدا(ع)

‏خدای عالم چون دید بنای دین را ماجراجویان صدر اوّل‏‎ ‎‏متزلزل کردند و جز چند نفر معدودی به جا نماند، حسین بن علی‏‎ ‎‏ـ علیهما السلام ـ را برانگیخت و با جانفشانی و فداکاری ملت را‏‎ ‎‏بیدار کرد و ثوابهای بسیار برای عزاداران او مقررّ کرد تا مردم را‏‎ ‎‏بیدار نگه دارند و نگذارند اساس کربلا که پایه اش بر بنیان کندن‏‎ ‎‏پایه های ظلم و جور، و سوق مردم به توحید و معدلت بود کهنه‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 504

‏شود. بااین حال لازم است که برای عزاداری که شالوده اش براین‏‎ ‎‏اساس ریخته شده چنین ثوابهایی مقرر شود که مردم با هر فشار و‏‎ ‎‏سختی هم هست از آن دست برندارند، و گرنه با سرعت برق‏‎ ‎‏زحمتهای حسن بن علی ـ علیهماالسلام ـ را هم پایمال می کردند که‏‎ ‎‏به پایمال کردن آن، زحمتهای پیغمبر اسلام و کوششهایی که برای‏‎ ‎‏تأسیس اساس تشیّع کرده بود، بکلّی پایمال می شد؛ پس فرضاً که‏‎ ‎‏مزدهایی را که خدا می دهد در مقابل سودی باشد که از عمل به‏‎ ‎‏دست می آید، سودی که از این عمل به دست آمده و می آید بقای‏‎ ‎‏دین حق و اساس تشیّع است که سعادت دنیا و آخرت جهانیان‏‎ ‎‏بسته به آن است؛ و با نظر به وضعیت شیعه در آن زمان، و‏‎ ‎‏فشارهای گوناگون از مخالفان علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ به‏‎ ‎‏پیروان او، قیمت این عمل بیش از آن است که به تصورّ ما درآید و‏‎ ‎‏خدای جهان برای آنها ثوابها و مزدهایی تهیه فرموده که هیچ‏‎ ‎‏چشمی ندیده، و گوشی نشنیده و این کمال عدالت است.(459)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

بیان یکی از رموز‏ ‏اشک ریختن برای حادثۀ کربلا

‏اینکه در روایات ما برای یک قطره اشک برای مظلوم کربلا‏‎ ‎‏آنقدر ارزش قائلند، حتی برای تباکی (به صورت گریه در آمدن)‏‎ ‎‏ارزش قائلند‏‎[2]‎‏، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این‏‎ ‎‏کار دارد؛ و نه این است که فقط برای ثواب بردن شما و مسلمین‏‎ ‎‏شما باشد. گرچه همه ثوابها هست، لکن چرا این ثواب را برای این‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 505
‏مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارک‏‎ ‎‏و تعالی برای اشک و حتی یک قطره اشک و حتی تباکی، آنقدر‏‎ ‎‏ثواب داده است؟ کم کم این مسأله از دید سیاسی اش معلوم‏‎ ‎‏می شود و ان شاءاللّٰه بعدها بیشتر معلوم می شود.‏

‏اینکه برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه خوانی،‏‎ ‎‏برای اینها اینهمه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش‏‎ ‎‏و روحانیش، یک مسالۀ مهم سیاسی در کار بوده است. آن روزی‏‎ ‎‏که این روایات صادر شده است روزی بوده است که این فرقه‏‎ ‎‏ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی، و یک‏‎ ‎‏جمعیت بسیار کمی، یک اقلیّت کمی در مقابل قدرتهای بزرگ. در‏‎ ‎‏آن وقت برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیّت، یک‏‎ ‎‏راهی درست کردند که این راه، خودش سازمانده است و آن، نقل‏‎ ‎‏از منابع وحی، به اینکه برای این مجالس اینقدر عظمت هست و‏‎ ‎‏برای این اشکها آنقدر، در حول و بر این اشکها و عزاداریها،‏‎ ‎‏شیعیان با اقلیّت آن وقت اجتماع می کردند و شاید بسیاری از آنها‏‎ ‎‏هم نمی دانستند مطلب چه هست؛ ولی مطلب، سازماندهی به یک‏‎ ‎‏گروه اقلیّت در مقابل آن اکثریتها، و در طول تاریخ، این مجالس عزا‏‎ ‎‏که یک سازماندهی سرتاسری کشورها هست، کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏هست و در ایران که مهد تشیّع و اسلام و شیعه هست، در مقابل‏‎ ‎‏حکومتهایی که پیش می آمدند و بنا بر این داشتند که اساس اسلام‏‎ ‎‏را از بین ببرند.(460)‏

‏30 / 3 / 61‏

***


کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 506

عزاداری دارای بعد سیاسی و روانی و انسانی

‏حضرت باقر ـ سلام الله علیه ـ وقتی که می خواستند فوت کنند‏‎ ‎‏وصیّت کردند که ده سال ـ ظاهراً که ـ در منا اجیر کنند کسی را،‏‎ ‎‏کسانی را که برای من گریه کنند‏‎[3]‎‏. این چه مبارزه ای است؟ حضرت‏‎ ‎‏باقر ـ علیه السلام ـ احتیاج به گریه داشت؟ حضرت باقر‏‎ ‎‏ـ علیه السلام ـ می خواست چه کند گریه را؟ آن وقت هم در منا‏‎ ‎‏چرا؟ ایّام حج و منا.‏

‏این همین نقطۀ اساسی، سیاسی، روانی، انسانی است که ده‏‎ ‎‏سال در آنجا گریه کنند. خوب مردم می آیند می گویند چه خبر‏‎ ‎‏است، چیست؟ می گویند این اینطور بود. این توجه می دهد نفوس‏‎ ‎‏مردم را به این مکتب، و ظالم را منهدم می کند و مظلوم را قوی‏‎ ‎‏می کند....‏

‏کربلا جوانها داده، ما این را باید حفظش کنیم. این نمی شود‏‎ ‎‏اینطور باشد شما خیال بکنید که گریه است، خیر گریه نیست، یک‏‎ ‎‏مسألۀ سیاسی، روانی، اجتماعی است. اگر قضیه گریه است‏‎ ‎‏تباکایش دیگر چیست؟ تباکی می خواهد، تباکی دیگر یک چیزی‏‎ ‎‏شد؟ اصلاً حضرت سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ چه احتیاج به گریه‏‎ ‎‏دارد؟ ائمه اینقدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه‏‎ ‎‏بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ می کند این کیان مذهب ما‏‎ ‎‏را.(461)‏

‏29 / 8 / 58‏


کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 507

عزاداری، عامل‏ ‏اجتماع مسلمین تحت لوای اسلام

‏شاید غربزده ها به ما می گویند ملّت گریه، و شاید خودیها‏‎ ‎‏نمی توانند تحمل کنند که یک قطره اشک، مقابل چقدر ثواب‏‎ ‎‏است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد، نتوانند هضم کنند و‏‎ ‎‏نتوانند هضم کنند آن چیزهایی را که برای ادعیه ذکر شده است و‏‎ ‎‏آن ثوابهایی که برای دو سطر دعا ذکر شده است... جهت سیاسی‏‎ ‎‏این دعاها و این توجه به خدا و توجّه همه مردم را به یک نکته ـ این‏‎ ‎‏ـ این است که یک ملت را بسیج می کند برای یک مقصد اسلامی.‏‎ ‎‏مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیّدالشهدا و‏‎ ‎‏اجر ببرند ـ البته این هم هست ـ و دیگران را اجر اخروی نصیب‏‎ ‎‏کند، بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمۀ ما در صدر اسلام‏‎ ‎‏نقشه اش را کشیده اند که تا آخر باشد و آن، این اجتماع تحت یک‏‎ ‎‏بیرق، اجتماع تحت یک ایده، و هیچ چیز نمی تواند این کار را به‏‎ ‎‏مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر‏‎ ‎‏بکند.(462)‏

‏30 / 3 / 61‏

***

‏ ‏

‏ ‏

عزاداری، عامل‏ ‏یکپارچگی و بسیج امت اسلام

‏شما انگیزۀ این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال‏‎ ‎‏نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیّدالشهدا. نه‏‎ ‎‏سیّدالشهدا احتیاج به این گریه ها دارد، و نه این گریه خودش‏‎ ‎‏فی نفسه یک کاری از آن می آید، لکن این مجلسها مردم را همچو‏‎ ‎‏مجتمع می کنند و یک وجهه می دهند، سی میلیون، سی و پنج‏‎ ‎‏میلیون جمعیّت در دو ماه محرم ‏‏[‏‏و صفر‏‎ ‎‏]‏‏و خصوصاً دهه عاشورا‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 508

‏یک وجهه، طرف یک راه می روند. بیخود بعضی از ائمۀ ما‏‎ ‎‏نمی فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند. بیخود نمی گویند‏‎ ‎‏ائمۀ ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه‏‎ ‎‏کردن به خودش بگیرد، اجرش فلان و فلان است. مسأله، مسألۀ‏‎ ‎‏گریه نیست؛ مسأله، مسأله تباکی نیست؛ مسأله، مسأله سیاسی‏‎ ‎‏است که ائمۀ ما با همان دید الهی که داشتند، می خواستند که این‏‎ ‎‏ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند؛ از راههای مختلف، اینها‏‎ ‎‏را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشد.(463)‏

‏14 / 8 / 59‏

***

‏ ‏

‏ ‏

گریۀ حماسه ساز و حماسۀ گریه

‏و اگر چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این‏‎ ‎‏عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده‏‎ ‎‏و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را ملت گریه نمی گویند، ما را‏‎ ‎‏ملت حماسه می خوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک‏‎ ‎‏حکومتی بود که قدرت بر همه چیزش داشت، این ادعیه ای که از‏‎ ‎‏او باقی مانده است چه کرده است و چطور می تواند تجهیز بکند،‏‎ ‎‏به ما نمی گفتند که ادعیه برای چیست. اگر روشنفکران ما فهمیده‏‎ ‎‏باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس‏‎ ‎‏مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی اش چیست، نمی گویند که برای‏‎ ‎‏چه این کار را بکنیم.(464)‏

***‏30 / 3 / 61‏


کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 509

گریۀ بر مظلوم،‏ ‏فریاد بر ظالم

‏حالا یک دسته ای آمده اند می گویند که نه، دیگر روضه‏‎ ‎‏نخوانید، نمی فهمند اینها که روضه یعنی چه، اینها ماهیّت این‏‎ ‎‏عزاداری را نمی دانند چیست.‏

‏نمی دانند که گریه کردن بر عزای امام حسین ‏‏[‏‏یعنی‏‏]‏‏ زنده نگه‏‎ ‎‏داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همین معنا که یک جمعیت کمی‏‎ ‎‏در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد. مقابل یک امپراتوری بزرگ‏‎ ‎‏ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هرجا این «نه» محفوظ بماند، و‏‎ ‎‏این مجالسی که هست، مجالسی است که دنبال همین است که‏‎ ‎‏«نه» را محفوظ بدارد. بچه ها و جوانهای ما خیال نکنند که مسأله،‏‎ ‎‏مسألۀ ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که‏‎ ‎‏بگویید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه‏‎ ‎‏گریه ای است که گریه برمظلوم است، فریاد مقابل ظالم است،‏‎ ‎‏دسته هایی که بیرون می آیند مقابل ظلم هستند، قیام کرده اند.(465)‏

‏30 / 7 / 58‏

***

‏ ‏

‏ ‏

مجالس عزا و روضه حافظ و احیاگر مکتب تشیّع

‏اینجا باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که‏‎ ‎‏به نام حسین بن علی ـ علیه السلام ـ به پا می شود بگوییم.‏

‏ما و هیچ یک از دینداران نمی گوییم که با این اسم هر کس هر‏‎ ‎‏کاری می کند خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان،‏‎ ‎‏بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به نوبت خود عامل بزرگوار،‏‎ ‎‏مرحوم «حاج شیخ عبدالکریم»‏‎[4]‎‏ که از بزرگترین روحانیّین شیعه‏‎ ‎

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 510
‏بود، در قم «شبیه خوانی» را منع کرد و یکی از مجالس بسیار بزرگ‏‎ ‎‏را مبدّل به روضه خوانی کرد و روحانیّین و دانشمندان دیگر هم‏‎ ‎‏چیزهایی که برخلاف دستور دین بوده، منع کرده و می کنند؛ ولی‏‎ ‎‏مجالس که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود با همۀ نواقص‏‎ ‎‏که دارد، باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار‏‎ ‎‏فضایل و پخش مکارم اخلاق است در اثر همین مجالس است.‏‎ ‎‏دین خدا و قانونهای آسمانی که همان مذهب مقدس شیعه است‏‎ ‎‏که پیروان علی (ع) و مطیعان اولوالامرند، در سایۀ این مجالس‏‎ ‎‏مقدس که اسمش عزاداری و رسمش نشر دین و احکام خداست،‏‎ ‎‏تاکنون به پابوده و پس از این هم به پا خواهد بود و گرنه جمعیت‏‎ ‎‏شیعه در مقابل جمعیتهای دیگر در اقلیت کامل واقع شده، و اگر‏‎ ‎‏این تأسیس که از تأسیسات بزرگ دینی است نبود، تاکنون از دین‏‎ ‎‏حقیقی که مذهب شیعه است اثری به جا نمانده بود.(466)‏

***

‏روضۀ سیّدالشهدا برای حفظ مکتب سیّدالشهداست. آن‏‎ ‎‏کسانی که می گویند روضۀ سیّدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی فهمند‏‎ ‎‏مکتب سیّدالشهدا چه بوده و نمی دانند یعنی چه، نمی دانند این‏‎ ‎‏گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الان هزار و‏‎ ‎‏چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و بااین‏‎ ‎‏مصیبتها و بااین سینه زنیها ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورده اند‏‎ ‎‏اسلام را... حرف سیّدالشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 511
‏است، اصلاً حرف روز را سیّدالشهدا آورده است دست ماها داده‏‎ ‎‏و سیّدالشهدا را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبتها‏‎ ‎‏و داد و قالها حفظ کرده، این سینه زنیها و این دستجات و ـ عرض‏‎ ‎‏می کنم ـ اینها حفظ کرده.‏

‏اگر فقط مقدسی بود و توی اطاق و توی خانه می نشست برای‏‎ ‎‏خودش و هی زیارت عاشورا می خواند و تسبیح می گرداند نمانده‏‎ ‎‏بود چیزی. هیاهو می خواهد، هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید‏‎ ‎‏پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد تا پایش‏‎ ‎‏گریه کن نباشد تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ‏‎ ‎‏نمی شود...‏

‏این گریه ها زنده نگه داشته مکتب سیّدالشهدا را. این ذکر‏‎ ‎‏مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیّدالشهدا را. ما باید برای یک‏‎ ‎‏شهیدی که از دستمان می رود عَلَم به پا کنیم. نوحه خوانی کنیم،‏‎ ‎‏گریه کنیم، فریاد کنیم، دیگران می کنند دیگران فریاد می زنند وقتی‏‎ ‎‏یکی از آنها کشته بشود، فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته‏‎ ‎‏بشود میتینگها می دهند، فریادها می کنند. این یک میتینگ و‏‎ ‎‏فریادی است برای احیای مکتب سیّدالشهدا.... همین گریه ها نگه‏‎ ‎‏داشته این مکتب را تا اینجا؛ و همین نوحه سراییها، همینهاست که‏‎ ‎‏ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده. اگر‏‎ ‎‏سیّدالهشدا نبود، این نهضت هم پیش نمی برد، سیّدالشهدا همه جا‏‎ ‎‏هست، «کُلُّ ارْضٍ کَرْبَلا» همه جا محضر سیّدالشهداست، همه‏‎ ‎‏منبرها محضر سیّدالشهداست، همه محرابها از سیّدالشهداست...‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 512
‏امام حسین نجات داد اسلام را، ما برای یک آدمی که نجات داده‏‎ ‎‏اسلام را و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه‏‎ ‎‏کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ‏‎ ‎‏این نهضتها، این نهضتها مرهون امام حسین ـ سلام الله علیه ـ هست.‏

‏... اینهایی که مسجد می آیند، منبر را گوش می کنند، مطالب را‏‎ ‎‏گوش می کنند، همچو که به روضه می رسند، رد می شوند و‏‎ ‎‏می روند. این از باب این است که ملتفت نیستند چه هست. آن‏‎ ‎‏روضه است که این محراب، که این منبر را حفظ کرده، اگر آن‏‎ ‎‏روضه نبود، این منبر هم نبود، این مطالب هم نبود، آن حفظ کرده.‏‎ ‎‏ما باید به شهیدمان گریه کنیم، فریاد کنیم، مردم را بیدار کنیم، البته‏‎ ‎‏یک مطلبی هم که بین همه ما باید باشد این است که این نکته را به‏‎ ‎‏مردم بفهمانیم همه اش قضیه این نیست که ما می خواهیم ثواب‏‎ ‎‏ببریم، قضیّه این است که ما می خواهیم پیشرفت کنیم. سیّدالشهدا‏‎ ‎‏هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند. ثواب برای او‏‎ ‎‏خیلی مطرح نبود، آنطور رفت که این مکتب را نجاتش بدهد،‏‎ ‎‏اسلام را پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند. شما هم که دارید‏‎ ‎‏نوحه خوانی می کنید، حرف می زنید، خطبه می خوانید، نوحه‏‎ ‎‏می خوانید، مردم را به گریه وادار می کنید، مردم هم که گریه‏‎ ‎‏می کنند همه روی این مقصد باشد که این اسلام را ما می خواهیم با‏‎ ‎‏همین هیاهو حفظش کنیم. با این هیاهو، با این گریه، با این‏‎ ‎‏نوحه خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی.‏

‏ما می خواهیم این مکتب را حفظ کنیم چنانچه تا حالا هم حفظ‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 513
‏شده. باید این نکته را هم به مردم گفته بشود، تذکر داده بشود که‏‎ ‎‏آقا، قضیۀ روضه خوانی، قضیه این نیست که من یک چیزی بگویم‏‎ ‎‏و یکی هم گریه کند. قضیه این است که با گریه حفظ شده است‏‎ ‎‏این، با گریه این حفظ شده.(467)‏

‏17 / 4 / 58‏

***

‎ ‎

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 514

  • )) پاسخ این اشکال بر دو پایه استوار است: الف) توجه به حقیقت عمل سیدالشهدا و عظمت ایثار ایشان و ثمرات آن؛ ب) نقش گریه و عزاداری سازنده در حفظ اساس اسلام و بقای تشیّع. جهت تکمیل شدن این بحث به کتاب عاشورا در کلام امام (س) چاپ مؤسّسۀ تنظیم و نشر آثار حضرت امام (س)، صفحه 65ـ81 و 29ـ53 مراجعه نمایید.
  • )) عن الحسین بن علی ـ علیهما السلام ـ قال: «ما مِنْ عَبْدٍ قَطَرتْ عَیْناهُ فینا قَطَرَةً أو دَمَعَتْ عَیناهُ فینا دمْعَةً إلاّ بَوّاهُ اللّٰهُ تَعالیٰ بِها فی الْجَنَّةِ حُقُباً.» از حضرت حسین(ع) روایت شده است که فرمود: «هیچ بنده ای برای ما اشکی نریزد، مگر آنکه خداوند به سبب آن، او را روزگاری در بهشت فرود آورد.» بحار الانوار؛ ج 44، ص 279.
  • )) ثقة الاسلام کلینی ـ رضوان اللّٰه تعالی علیه ـ به سند حسن روایت کرده است که حضرت امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود.و به سند موثق از امام جعفر صادق ـ علیه السلام ـ روایت کرده است که پدرم گفت: «ای جعفر از مال من وقفی بکن برای ندبه کنندگان، که ده سال در منا در موسم حج بر من گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند.» جلاءالعیون؛ ص 692.
  • )) «آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (1276ـ1355 ه. ق.) از فقهای بزرگ و مراجع شیعه در قرن چهاردهم است. از 1340 تا 1350 ه. ق. ریاست تامه و مرجعیّت کامل جهان تشیّع را داشت. درر الفواید در اصول، الصلوة در فقه، النکاح، الرضاع و المواریث از آثار اوست.