بخش هفتم: شبهاتی پیرامون امامت

عوامل و موانع ایجاد رابطه با شفعا

عوامل و موانع ایجاد رابطه با شفعا‎[1]‎

‏ ‏

‏ ‏

عواقب اعمال و‏ ‏اخلاق و عذابهای برزخ و جهنم

‏اگر آنچه از ظاهر بعض آیات کریمه استفاده می شود در نظر‏‎ ‎‏گرفته شود، مصیبت بسیار افزون می شود و نجات اهل معصیت به‏‎ ‎‏وسیلۀ شفاعت، به گذشت مرحله های طولانی انجام می گیرد.‏‎ ‎‏تجسّم اخلاق و اعمال و لوازم آنها و ملازمۀ آنها با انسان، از‏‎ ‎‏مابعدموت تا قیامت کبری، و از آن به بعد تا تنزیه، و قطع رابطه به‏‎ ‎‏وسیلۀ شدّتها و عذابها در برازخ و جهنم و عدم امکان ربط با شفیع‏‎ ‎‏و شمول شفاعت امری است که احتمال آن کمر انسان را می شکند‏‎ ‎‏و مؤمنان را به فکر اصلاح به طور جدی می اندازد.‏

‏هیچ کس نمی تواند ادعا کند که قطع به خلاف این احتمال‏‎ ‎‏دارد. مگر آنکه شیطان نفسش چنان بر او مسلط باشد و با او‏‎ ‎‏بازی کند و راه حق را بر او ببندد که او را منکر روشن و تاریک‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 445

‏کند.(432)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

شداید و اهوال پس‏ ‏از مرگ تا قیامت

عدم نور توحید و‏ ‏ولایت و کدورت معاصی

‏ممکن است شفاعت در همان آنی که نَفَس تمام شد حاصل شود،‏‎ ‎‏یعنی بلافاصله نور ولی اللّٰه با نوری که مؤمن در حین خروج نفس از‏‎ ‎‏بدن داشت مزدوج شود، و ممکن است در برزخ نور ایمان ساطع‏‎ ‎‏گردد، و ممکن است اوّل زمان روز قیامت، و یا در یکی از مواقف و یا‏‎ ‎‏بعد از مدتی که در جهنم سوخت، این توفیق حاصل شود.‏

‏انسان نباید در مقابل سنن الهی به شفاعتی که معنی اش را هم‏‎ ‎‏یاد نگرفته است، مغرور شود؛ زیرا چنانچه گفتیم شاید خدا اصلاً‏‎ ‎‏اذن ندهد، و یا بعد از سالها اذن داده شود، و یا اصلاً ممکن است‏‎ ‎‏انسان همه چیز، حتی اسمای مبارکۀ شفعا را فراموش کند. آیا‏‎ ‎‏نمی بینی با مختصر بلایی که در اینجا به انسان روی می آورد‏‎ ‎‏بسیاری چیزها از یادش می رود؟ آیا ممکن نیست سکرات موت و‏‎ ‎‏غربت و هول مرگ و تنهایی قبر همه چیز را از یاد انسان ببرد به‏‎ ‎‏طوری که حتی اسمای مبارکه شفعای خودش را هم فراموش کند‏‎ ‎‏و قادر نباشد کسی را طلب کند؟ یا مثلاً بطور ممتد «یا علی» بگوید‏‎ ‎‏و همین طور وارد جهنّم شود و بسوزد تا آن آخر، وقتی که همۀ‏‎ ‎‏کثافات و آلودگیهای وجودش سوخت و انسان خالص شد که‏‎ ‎‏نوبت برسد به نور توحیدی که از یادش رفته بود، ولی در کمون‏‎ ‎‏ذاتش مخفی بود، تا این نور طلوع کند و مالک دوزخ، اسمای شفعا‏‎ ‎‏را تلقین نماید.(433)‏

***


کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 446

‏شفاعت در آن عالم امری جزافی نیست، و از روی تناسب بین‏‎ ‎‏شافع و مشفوع له است. از این جهت، کسانی که از نور توحید و‏‎ ‎‏ولایت بی بهره اند، ممکن نیست به نور شفاعت نایل شوند؛ و اهل‏‎ ‎‏معاصی نیز اگر کدورت معاصی آنها را زیاد فرا گرفته باشد، ممکن‏‎ ‎‏است پس از مدتهای مدیدی به شفاعت نایل شوند.(434)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

شرط بهره مندی از‏ ‏شفاعت اخروی شافعان

امید به شفاعت‏ ‏عامل اشتیاق به طاعت، نه معصیت

‏دل بستن به شفاعت اولیا ـ علیهم السلام ـ و تجّری در معاصی‏‎ ‎‏از خدعه های بزرگ شیطانی است؛ شما به حالات آنان که دل به‏‎ ‎‏شفاعتشان بسته و از خدا بیخبر شده و به معاصی جرأت می کنند،‏‎ ‎‏بنگرید، ناله ها و گریه ها و دعاها و سوز و گدازهای آنان را ببینید و‏‎ ‎‏عبرت بگیرید. در حدیث است که حضرت صادق ـ علیه سلام اللّٰه‏‎ ‎‏ـ در اواخر عمر، بستگان و فرزندان خود را احضار نمود و قریب به‏‎ ‎‏این مضمون به آنان فرمود که «فردا با عمل باید در محضر خداوند‏‎ ‎‏بروید و گمان نکنید بستگی شما به من فایده دارد.»‏

‏علاوه بر آن احتمال دارد که شفاعت نصیب آنان شود که با‏‎ ‎‏شفیع ارتباط معنوی شان حاصل باشد و رابطۀ الهی با آنان طوری‏‎ ‎‏باشد که استعداد برای نایل شدن به شفاعت داشته باشند، و اگر‏‎ ‎‏این امر در این عالم حاصل نشود شاید بعد از تصفیه ها و تزکیه ها‏‎ ‎‏در عذابهای برزخ، بلکه جهنّم، لایق شفاعت شوند و خدا داناست‏‎ ‎‏که اَمَدِ آن تا چه اندازه است.‏

‏علاوه بر آن، آیاتی در قرآن کریم دربارۀ شفاعت وارد شده‏‎ ‎‏است که با توجه به آنها نمی توان برای انسان آرامش پیدا شود،‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 447

‏خداوند می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِإِذْنِهِ.»‏‎[2]‎

‏و می فرماید: «وَلا یَشْفَعُون اِلاّ لِمَنِ ارْتَضیٰ.»‏‎[3]‎‏ و امثال آن، که در‏‎ ‎‏عین حال که شفاعت ثابت است، لکن نصیب چه اشخاصی و چه‏‎ ‎‏گروهی و با چه شرایطی و در چه وقت شامل حال می شود، امری‏‎ ‎‏است که نمی تواند انسان را مغرور و جری کند. امید به شفاعت‏‎ ‎‏داریم لکن این امید باید ما را به سوی اطاعت حق تعالی کشاند، نه‏‎ ‎‏معصیت.(435)‏

‏8 / 2 / 61‏

***

‏ ‏

‏ ‏

حفظ ارتباط عملی‏ ‏با شفعا

‏انسان اگر طمع شفاعت دارد، باید در این عالم با سعی و‏‎ ‎‏کوشش رابطۀ بین خود و شفعای خود را حفظ کند و قدری تفکر‏‎ ‎‏در حال شافعان محشر نماید که حال آنها در عبادت و ریاضت به‏‎ ‎‏کجا رسیده بود.(436)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

حفظ رابطه روحی و اخلاقی با ائمه علیهم السلام 

‏شفاعت از «شفع» است و مراد از شفع «جفت شدن‏‎ ‎‏نورین»است و لذا لازم است یک ارتباط اخلاقی و وصفی با یکی‏‎ ‎‏از ائمه (ع) حاصل نمود تا نور ولایت آنها موجب شفاعت‏‎ ‎‏شود.(437)‏

***

‏ ‏

‏ ‏

نقش تناسب و‏ ‏تجاذب باطنی در تشافع

‏ذکر خیر اصحاب ولایت و معرفت، موجب محبّت و تواصل و‏‎ ‎‏تناسب شود، و این تناسب باعث تجاذب شود و این تجاذب باعث‏‎ ‎‏تشافع شود... چه، که شفاعت شفعا، بی تناسب و تجاذب باطنی‏

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 448
‏صورت نگیرد و از روی جزاف و باطل نخواهد بود.(438)‏

***


کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 449

‎ ‎

کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 450

  • )) جهت کاملتر شدن بحث، به کتاب «بررسی آرا و نظرات حضرت امام در باب عدل الهی» فصل یازدهم، «شفاعت و عدالت» مراجعه شود.
  • )) بقره / 255.
  • )) انبیاء / 28.