عوامل و موانع ایجاد رابطه با شفعا
عواقب اعمال و اخلاق و عذابهای برزخ و جهنم
اگر آنچه از ظاهر بعض آیات کریمه استفاده می شود در نظر گرفته شود، مصیبت بسیار افزون می شود و نجات اهل معصیت به وسیلۀ شفاعت، به گذشت مرحله های طولانی انجام می گیرد. تجسّم اخلاق و اعمال و لوازم آنها و ملازمۀ آنها با انسان، از مابعدموت تا قیامت کبری، و از آن به بعد تا تنزیه، و قطع رابطه به وسیلۀ شدّتها و عذابها در برازخ و جهنم و عدم امکان ربط با شفیع و شمول شفاعت امری است که احتمال آن کمر انسان را می شکند و مؤمنان را به فکر اصلاح به طور جدی می اندازد.
هیچ کس نمی تواند ادعا کند که قطع به خلاف این احتمال دارد. مگر آنکه شیطان نفسش چنان بر او مسلط باشد و با او بازی کند و راه حق را بر او ببندد که او را منکر روشن و تاریک
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 445
کند.(432)
***
شداید و اهوال پس از مرگ تا قیامت
عدم نور توحید و ولایت و کدورت معاصی
ممکن است شفاعت در همان آنی که نَفَس تمام شد حاصل شود، یعنی بلافاصله نور ولی اللّٰه با نوری که مؤمن در حین خروج نفس از بدن داشت مزدوج شود، و ممکن است در برزخ نور ایمان ساطع گردد، و ممکن است اوّل زمان روز قیامت، و یا در یکی از مواقف و یا بعد از مدتی که در جهنم سوخت، این توفیق حاصل شود.
انسان نباید در مقابل سنن الهی به شفاعتی که معنی اش را هم یاد نگرفته است، مغرور شود؛ زیرا چنانچه گفتیم شاید خدا اصلاً اذن ندهد، و یا بعد از سالها اذن داده شود، و یا اصلاً ممکن است انسان همه چیز، حتی اسمای مبارکۀ شفعا را فراموش کند. آیا نمی بینی با مختصر بلایی که در اینجا به انسان روی می آورد بسیاری چیزها از یادش می رود؟ آیا ممکن نیست سکرات موت و غربت و هول مرگ و تنهایی قبر همه چیز را از یاد انسان ببرد به طوری که حتی اسمای مبارکه شفعای خودش را هم فراموش کند و قادر نباشد کسی را طلب کند؟ یا مثلاً بطور ممتد «یا علی» بگوید و همین طور وارد جهنّم شود و بسوزد تا آن آخر، وقتی که همۀ کثافات و آلودگیهای وجودش سوخت و انسان خالص شد که نوبت برسد به نور توحیدی که از یادش رفته بود، ولی در کمون ذاتش مخفی بود، تا این نور طلوع کند و مالک دوزخ، اسمای شفعا را تلقین نماید.(433)
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 446
شفاعت در آن عالم امری جزافی نیست، و از روی تناسب بین شافع و مشفوع له است. از این جهت، کسانی که از نور توحید و ولایت بی بهره اند، ممکن نیست به نور شفاعت نایل شوند؛ و اهل معاصی نیز اگر کدورت معاصی آنها را زیاد فرا گرفته باشد، ممکن است پس از مدتهای مدیدی به شفاعت نایل شوند.(434)
***
شرط بهره مندی از شفاعت اخروی شافعان
امید به شفاعت عامل اشتیاق به طاعت، نه معصیت
دل بستن به شفاعت اولیا ـ علیهم السلام ـ و تجّری در معاصی از خدعه های بزرگ شیطانی است؛ شما به حالات آنان که دل به شفاعتشان بسته و از خدا بیخبر شده و به معاصی جرأت می کنند، بنگرید، ناله ها و گریه ها و دعاها و سوز و گدازهای آنان را ببینید و عبرت بگیرید. در حدیث است که حضرت صادق ـ علیه سلام اللّٰه ـ در اواخر عمر، بستگان و فرزندان خود را احضار نمود و قریب به این مضمون به آنان فرمود که «فردا با عمل باید در محضر خداوند بروید و گمان نکنید بستگی شما به من فایده دارد.»
علاوه بر آن احتمال دارد که شفاعت نصیب آنان شود که با شفیع ارتباط معنوی شان حاصل باشد و رابطۀ الهی با آنان طوری باشد که استعداد برای نایل شدن به شفاعت داشته باشند، و اگر این امر در این عالم حاصل نشود شاید بعد از تصفیه ها و تزکیه ها در عذابهای برزخ، بلکه جهنّم، لایق شفاعت شوند و خدا داناست که اَمَدِ آن تا چه اندازه است.
علاوه بر آن، آیاتی در قرآن کریم دربارۀ شفاعت وارد شده است که با توجه به آنها نمی توان برای انسان آرامش پیدا شود،
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 447
خداوند می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِإِذْنِهِ.»
و می فرماید: «وَلا یَشْفَعُون اِلاّ لِمَنِ ارْتَضیٰ.» و امثال آن، که در عین حال که شفاعت ثابت است، لکن نصیب چه اشخاصی و چه گروهی و با چه شرایطی و در چه وقت شامل حال می شود، امری است که نمی تواند انسان را مغرور و جری کند. امید به شفاعت داریم لکن این امید باید ما را به سوی اطاعت حق تعالی کشاند، نه معصیت.(435)
8 / 2 / 61
***
حفظ ارتباط عملی با شفعا
انسان اگر طمع شفاعت دارد، باید در این عالم با سعی و کوشش رابطۀ بین خود و شفعای خود را حفظ کند و قدری تفکر در حال شافعان محشر نماید که حال آنها در عبادت و ریاضت به کجا رسیده بود.(436)
***
حفظ رابطه روحی و اخلاقی با ائمه علیهم السلام
شفاعت از «شفع» است و مراد از شفع «جفت شدن نورین»است و لذا لازم است یک ارتباط اخلاقی و وصفی با یکی از ائمه (ع) حاصل نمود تا نور ولایت آنها موجب شفاعت شود.(437)
***
نقش تناسب و تجاذب باطنی در تشافع
ذکر خیر اصحاب ولایت و معرفت، موجب محبّت و تواصل و تناسب شود، و این تناسب باعث تجاذب شود و این تجاذب باعث تشافع شود... چه، که شفاعت شفعا، بی تناسب و تجاذب باطنی
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 448
صورت نگیرد و از روی جزاف و باطل نخواهد بود.(438)
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 449
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 450