فصل چهارم
برخی اوصاف وجودی انسان کامل
خضوع عالم طبیعت در برابر انسان کامل
انسان کامل دارای ارادۀ کامله ای است که به نفس اراده، انقلاب عنصری به عنصری کند و عالم طبیعت خاضع در تحت اراده اوست.(60)
***
احاطه علمی بر جمیع موجودات عوالم
اعلم، ان حظّ الملائکة من التوحیدات الثلاثة و التنزیه لیس کحظّ الانسان الکامل فی جمیع المقامات؛ بل لکلّ منها مقام معلوم لا یتجاوزه. فالتعلیم فی تلک النشأة بحسب استعداداتهم التی یحیط بها النبیّ المکرّم (ص) الذی احاط بکلّ الاشیاء و ترتیب تکمیل کلّ العوالم و النشات علی طبق القضاء.(61)
***
آگاهی از علم ربوبی
انّ منشأ «البداء» هی حضرة الاعیان التی لا یعلمها الاّ هو، و
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 57
الاطلاع علی العین الثابته الذی یتّفق لبعض الاولیاء کالانسان الکامل یعدّ من العلم الربوبی دون علم الانبیاء و الرسل، کما ورد فی العالم الغیبی انه یعلم الغیب «من ارتضی من رسول» و قال ابو جعفر ـ علیه السلام: «و الله محمّد ممن ارتضاه».(62)
***
صاحب مقام برزخ البرازخ
«... من ان اول متعیّن من الحضرة العمائیة عالم المثال ثم عالم التهیّم ثم القلم الاعلی فذلک ـ و الله اعلم ـ باعتبار تقدمه فی الجمعیّة...»
قوله: فذلک و الله اعلم الخ. اقول: یمکن ان یکون مراده من الحضرة العمائیة مقام الواحدیّة کما هو احد الاحتمالات منها، و علی هذا یکون عالم المثال مقام المشیئة والفیض المنبسط العام، فانه برزخ البرازخ و هو مقام الانسان الکامل الحائز بین الخصلتین و الجامع بین المقامین تدبر.(63)
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 58
معنای نفی «مقام» از انسان کامل
«و ما منّا الاّ له مقام معلوم»
هذا من الشیخ لاینافی عدم المقام اللانسان الکامل، فانّ المقام هناک بمعنی الحدّو هو منفیّ عنه و لهذا قیل له الظلوم الجهول؛ و هیهنا لیس بذلک المعنی بل بمعنی «المنزلة و الشأن» و ان کان شأنه التجاوز عن قاطبة الحدودات الأمکانیة و اندکاکه فی بحروجوب الوجود.(64)
***
وحدت حقیقت انسان کامل با قرآن کریم در حضرت غیب
حق تعالی به جمیع شئون اسمائیة و صفاتیة مبدأ از برای این کتاب شریف است و از این جهت این کتاب شریف صورت احدیّت جمع جمیع اسما و صفات و معرّف مقام مقدس حق به تمام شئون و تجلیّات است.
و به عبارت دیگر، این صحیفۀ نورانیّۀ صورت اسم اعظم است چنانچه «انسان کامل» نیز صورت اسم اعظم است، بلکه حقیقت این دو در حضرت غیب یکی است و در عالم تفرقه از هم به حسب صورت، متفرق، ولی باز به حسب معنا از هم متفرق نشوند و این یکی از معانی «لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضِ» می باشد
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 59
و چنانچه حق تعالی بیدی الجلال و الجمال، تخمیر طینت آدم اوّل و انسان کامل فرموده، بیدی الجمال و الجلال تنزیل کتاب کامل و قرآن جامع فرموده.(65)
***
صاحب مقام وسطیت و برزخیت کبرا
انسان کامل، چون مظهر جمیع اسما و صفات و مربوب حق تعالی چون ربّ خود، کون جامع است و مظهریّت آن از اسمی زاید بر اسمی نیست، و دارای مقام وسطیّت و برزخیت کبراست و سیرش بر طریقۀ مستقیمۀ وسطیۀ اسم جامع است، و سایر اکوان هر یک اسمی از اسمای محیطه یا غیرمحیطه در آنها متصرف است و مظهر همان اسم هستند، و بَدْء وعود آنها به همان اسم است، و اسم مقابل آن در بطون است و متصرف در آن نیست، مگر به وجه احدیت جمع اسما، که بیان آن مناسب این مقام نیست.
صراط انسان کامل بر صراط ربّ او
پس، حق تعالی به مقام «اسم جامع» و «رب الانسان، بر صراط مستقیم است، چنانچه فرماید: «إنّ رَبّی عَلیٰ صِراطٍ مُسْتَقیم.»؛ یعنی مقام وسطیت و جامعیت بدون فضل صفتی بر صفتی و ظهور اسمی دون اسمی؛ و مربوب آن ذات مقدس بدین مقام نیز بر صراط مستقیم است بدون تفاضل مقامی از مقامی و شأنی از شأنی، چنانچه در معراج صعودی حقیقی و غایت وصول به مقام قرب، پس از عرض عبودیت و ارجاع هر عبادت و عبودیتی از هر عابدی به ذات مقدس، و قصر اعانت در جمیع مقامات قبض و
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 60
بسط به آن ذات مقدس بقوله «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ إیّاکَ نَسْتَعینُ.» عرض کند: «اِهْدِنا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» و این «صراط» همان صراطی است که رب الانسان الکامل بر آن است؛ آن بر وجه ظاهریت و ربوبیت و این بر وجه مظهریت و مربوبیت؛ و دیگر موجودات و سائرین الی الله ، هیچ یک بر صراط مستقیم نیستند؛ بلکه اعوجاج دارند یا به جانب لطف و جمال یا به طرف قهر و جلال.(66)
***
صاحب صراط منعم علیهم
و باید دانست که تقویم انسان در اعلا علّیّین جمع اسمایی است و به همین جهت تا اسفل سافلین مردود شده، و صراط او از اسفل سافلین شروع و به اعلا علیین ختم شود؛ و این آنهایی است که حق تعالی به آنها انعام فرموده به نعمت مطلقه، که آن نعمت، کمال جمع اسمایی است که بالاترین نعمتهای الهیه است و صراطهای دیگر، چه صراط سعدا و منعم علیهم باشد و چه صراطهای اشقیا باشد، به قدر نقصان از فیض نعمت مطلق داخل در یکی از دو طرف افراط و تفریط خواهد بود. پس، صراط انسان کامل فقط صراط منعم، علیهم به قول مطلق است.(67)
***
وحدت عابد و معبود در انسان کامل
و در مملکت وجود انسانی، که خلاصه کائنات و کون جامع است، مظاهر قوای ملکوتیّه و جنود الهیه مساجد عبادات آنان و معابد خضوع و ثنای آنهاست؛ و در انسان کامل، به حسب ظهور حق در مظهر اتمّ، حق عابد و معبود است، و انسان از تعیّن اقصای
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 61
قلبی غیبی تا منتهای تعیّن شهادت، مسجد ربوبیّت است به حسب تجلّیات ذاتی و اسمایی و افعالی؛ و در قوس صعود حقّ معبود، و انسان کامل با جمیع جنود الهیّه عابدند.(68)
***
انسان کامل، کعبه تجلّی فعلی
در تجلّی فعلی به فیض مقدس اطلاقی، مکان مصلّی تعین عالم است و حق تعالی مصلّی است در این تجلّی فعلی؛ و فی الحدیث: «إنَّ رَبَّکَ یُصَلّی یَقُولُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلٰئِکَةِ وَ الرُّوحُ» و انسان کامل و نبی ختمی ـ صلّی الله علیه و آله ـ کعبه است؛ و فی القدسیّات: «لایَسَعُنی أرْضی وَ لاسَمائی وَلکِن یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِن.»(69)
***
احاطۀ نور فطرت انسان کامل بر تمام انوار
و چون بندۀ سالک الی الله به مرقات «إقْرَأ وَ ارْقَ» و عارج به معراج «الصّلوٰةُ مِعْراجُ الْمُؤْمِنِ.» مشاهدۀ رجوع جمیع موجودات و فنای دار تحقق در حق کند، و حق برای او جلوه به وحدانیت نماید، به زبان فطرت توحید گوید: «إیّاکَ نَعْبُدُ وُ إیّاکَ نَسْتَعینُ.» و چون نور فطرت انسان کامل محیط به جمیع انوار جزئیه است و عبادت و توجه آن، توجه دار تحقق است، به صیغۀ جمع ادا کند ـ
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 62
«سَبَّحْنا فَسَبَّحَتِ الْمَلائِکَةُ وَ قَدَّسْنا فَقَدَّسَتِ الْمَلائِکَةُ و لولانا ما سبحت الملائکة... الخ.»(70)
***
صاحب مقام تحقق به جمع بین ظاهر و باطن و اوّل و آخر
در سجده به ارض اشاره به حال تحقیق و مقام تحقق به جمع بین ظاهر و باطن و اول و آخر است «لمن کان له قلب.» «وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ إلٰهٌ وَ فِی الأرْضِ إلٰهٌ.» «وَ هُوَ الأوّلُ وَ الآخَرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْبٰاطِنُ.» و به سجدۀ بر تراب تمام شد دایره کمال انسانی؛ و تمکین این مقام تمام کمال انسان کامل است، و آن حقیقت معراج به جمیع اسما و اعیان است؛ و سرّ صلات حقیقی بر قلوب اصحاب قلب اینجا ظاهر شود؛ و سرّ «ما مِنْ دٰابَّةٍ إلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها، إنَّ رَبّی عَلٰی صِراطٍ مُسْتَقیم.» پدیدار آید.(71)
***
عدم تأخیر در اجابت دعای انسان کامل
و اعلم ان الانسان لکونه کوناً جامعاً و له بحسب المراتب النزولیة و الصعودیة نشآت و ظهورات و عوالم و مقامات فله بحسب کلّ نشأة و عالم لسان یناسب مقامه.
فقی مقام اطلاقه و سریانه لسان یسأل به ربّه الذی یربّیه؛ و لله
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 63
تعالی بحسب هذا اللسان نسبة خاصة یتعیّن حکمها بالاجابة، ویعبّر عنها بالاسم الخاص بتلک النشأة و الربّ لذلک المربوب؛ فمن یجیبه و یکشف السوء و یرفع الاضطرار عنه هوالاسم الرحمن ربّ الهویة المبسوطة الاطلاقیة.
و فی مقام التعیّن الروحی و النشأة التجریدیة و الکینونة العقلانیة السابقة، له لسان یسأل [به] ربه و یجیبه [هو] باسمه «العلیم» ربّ النشأة التجریدیة.
و فی مقام قلبه یستدعی بلسان آخر و یجاب باسم مناسب لنشأته؛ و فی المقام الجامع بین النشئات و الحافظ للحضرات یستدعی بلسان یناسبه من الحضرة الجمعیة، فیجیبه باسمه الجامع و التجلی الاتم؛ و هو الاسم الاعظم.
عدم تأخیر در اجابت دعای انسان کامل
و هذا هو الکامل الذی اشار الیه المحقق القونوی فی مفتاح الغیب و الشهود بقوله «فاذا کمل (ای: الانسان) فله فی الدعاء و غیره میزان یختص به وامور ینفرد بهادون مشارک.» و فی النصوص بقوله «و امّا الکمل و الافراد فانّ توجههم الی الحق تابع للتجلّی الذاتی الحاصل لهم؛ و الموقوف تحققهم بمقام الکمال علی الفوز به؛ و انه یثمرلهم معرفة تامة جامعة لحیثیات جمیع الاسماء و الصفات و المراتب و الاعتبارات؛ مع صحة تصور الحق، من حیث تجلیه الذاتی، [المشار الیه] الحاصل لهم بالشهود الاتم؛ فلهذا لا تتأخر عنهم الاجابة.» انتهی.
و هذا الانسان الجامع تکون سئوالاته بلسان القال ایضاً
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 64
مستجابة؛ لعدم الاستدعاء الاّ عما هو المقدر؛ لعلمه بمقامات الوجود و عوالم الغیب و الشهود و الحضرة العلمیة؛ و لهذا کان اکثر ادعیة الکمل مستجاباً؛ اللهم الاّ من کان دعائه علی سبیل الامتثال لامر المولی، فانه لیس بداع لحصول المطلوب؛ کما قال الشیخ الاعرابی فی الفصوص، و اشیرالیه فی روایات اهل بیت الطهارة ـ علیهم السلام.(72)
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 65
غایت سفر روحانی انسان کامل
مبدأ سفر روحانی، بیت مُظلمۀ نفس است و منازل آن مراحل و مراتب، آفاق و انفس است، و غایت آن ذات مقدس حقّ است به جمیع اسما و صفات در ابتدای امر برای انسان کامل، و مضمحلاً فیه الاسماء و الصفات و در آخر امر، و اسمی و صفتی و تعیّنی از اسما و صفات و تعینات است برای غیر آن.(73)
***
یگانه راه وصول به فنای ذاتی
موجودات دیگر دانند که وصول به فنای ذات مقدس و استغراق در بحر کمال برای آنها امکانپذیر نیست جز به طفیل و تبع ذات مقدس انسان کامل عالم بالله و عارف معارف الهیه و جامع علم و عمل ـ چنانچه این نیز مقرر است در محال خود ـ از این جهت کمال انسانی را که به استغراق در بحر غفّاریت حقّ حاصل شود از حقّ تعالی طلب کنند که خود نیز به وسیلۀ او به کمالات لایقۀ خود برسند. و الله العالم.(74)
***
حصول حقیقت اخلاص در انسان کامل
خلوص از تصرف شیطان، که مقدمۀ اخلاص است، به حقیقت حاصل نشود مگر آنکه سالک در سلوکش خدا خواه شود و خودخواهی و خودپرستی را که منشأ تمام مفاسد و امّ الامراض است زیر پانهد و این به تمام معنا در غیر انسان کامل و به تبع او در خلصّ اولیا در دیگر اشخاص میسور نیست.(75)
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 66