طریق کسب اخلاص
لزوم نفی خودپرستی
خلوص از تصرّف شیطان، که مقدمۀ اخلاص است، به حقیقت حاصل نشود مگر آن که سالک در سلوکش خداخواه شود و خودخواهی و خودپرستی را، که منشأ تمام مفاسد و امّ الأمراض باطن است، زیر پا نهد؛ و این به تمام معنی در غیر انسان کامل و به تبع او در خلّص أولیاء علیهم السلام در دیگر اشخاص میسور نیست. ولی سالک نباید مأیوس از الطاف باطنۀ حق باشد که یأس از روح الله سرآمد همه سردیها و سستیها است و از اعظم کبائر است؛ و آنچه از برای صنف رعایا نیز ممکن است قرّة العین اهل معرفت است.
پس، بر سالک طریق آخرت لازم و حتم است که با هر جدّیّتی هست معارف و مناسک خود را از تصرّف شیطان و نفس امّاره تخلیص کند و با کمال دقّت و تفتیش در حرکات و سکنات و طلب و مطلوب خود غور کند و غایت سیر و تحصیل و مبادی حرکات باطنیّه و تغذّیات روحیّه را به دست آورد و از حیله های نفس و شیطان غفلت نکند و از دامهای نفس امّاره و ابلیس غافل نشود، و در جمیع حرکات و افعال سوءظنّ کامل به خود داشته باشد و هیچ گاه آن را سر خود و رها نکند؛ چه بسا باشد که با اندک مسامحه ای انسان را مغلوب کند و به زمین زند و سوق به هلاکت و فنا دهد؛
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 538
زیرا که اگر غذاهای روحانی از تصرّف شیطان خالص نباشد و دست او در فراهم آمدن آنها دخیل باشد، علاوه بر آنکه ارواح و قلوب با آنها تربیت نشوند و به کمال لایق خود نرسند، نقصان فاحش برای آنها دست دهد و شاید صاحب خود را در سلک شیاطین یا بهائم و سباع منسلک نماید و آنچه که مایۀ سعادت و رأس المال کمال انسانیّت و وصول به مدارج عالیه است نتیجۀ منعکسه دهد و انسان را به هاویۀ مظلمۀ شقاوت سوق دهد.(549)
* * *
خروج از حب دنیا و نفس
و از اینجا ظاهر شود که طریق تخلیص اعمال از جمیع مراتب شرک و ریا و غیر آن، منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن است، که آن سرچشمۀ تمام اصلاحات و منشأ جمیع مدارج و کمالات است. چنانچه اگر انسان حبّ دنیا را به ریاضات علمی و عملی از قلب خارج کند، غایت مقصد او دنیا نخواهد بود؛ و اعمال او از شرک اعظم، که جلب انظار اهل دنیا و حصول موقعیت در نظر آنهاست، خالص شود و جلوت و خلوت و سرّ و علن او مساوی شود. و اگر با ریاضات نفسانیه بتواند حبّ نفس را از دل بیرون کند، به هر مقداری که دل از خودخواهی خالی شد خداخواه شود و اعمال او از شرک خفی نیز خالص شود. و مادامی که حب نفس در دل است و انسان در بیت مظلم نفس است، مسافر الی الله نیست؛ بلکه از مخلّدین الی الارض است. و اوّل قدم سفر الی الله ترک حبّ نفس است و قدم بر انانیت و فرق خود گذاشتن است. و میزان در سفر همین است. و بعضی گویند یکی از معانی آیۀ شریفۀ وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 539
أَجْرُهُ عَلَی الله. این است که کسی که خارج شد از بیت نفس و هجرت به سوی حق کرد به سفر معنوی، پس از آن او را فنای تامّ ادراک کرد، اجر او بر خدای تعالی است. و معلوم است برای چنین مسافری جز مشاهد ذات مقدس و وصول به فنای حضرتش اجری لایق نیست؛ چنانچه از زبان آنها گفته شده:
«در ضمیر ما نمی گنجد به غیر دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس».(550)
* * *
ابتلاها راهی برای خلوص
اگر ایمان و اعتقاد به حق تعالی داشته باشی و اعتماد به حکمت و رحمت بی پایان او بکنی، خواهی این تهمتها و افتراها و آزارهای بی پایان را تحفه ای از دوست برای سرکوب نفسانیت خود بدانی و ابتلایی و امتحانی است الهی برای خالص کردن بندگان خود.(551)
28 / 9 / 66
* * *
یادآوری عظمت حق تعالی
بدان که در درگاه سلطان عظیم الشّأنی رسیدی که به بساط قرب او کسی پای نگذارد مگر آن که از ارجاس عالم طبیعت و اخباث شیطانیّه پاک و پاکیزه باشد؛ و اذن مجالست با او را ندهند مگر به کسانی [که] از روی صدق و صفا و خلوص از جمیع انواع شرک ظاهر و باطن با او قدم زده باشند. پس، عظمت موقف و هیبت و عزّت جلال الهی را در نظر آور، سپس قدم به بارگاه قدس و بساط
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 540
انسش گذار که در مخاطرۀ بزرگی واقعی «با خبر باش که سر می شکند دیوارش». در بارگاهی وارد شدی که قادر مطلق است و هر چه بخواهد در مملکتش اجرا می کند: یا به عدالت با تو رفتار می کند و مناقشه در حساب فرماید و مطالبه صدق و اخلاص نماید، محجوب درگاه شوی و طاعاتت هر چه بسیار باشد ردّ شود؛ و اگر عطف توجّهی فرماید به فضل و رحمتش، طاعت ناچیز بی قیمت تو را قبول فرماید و ثواب بزرگ مرحمت کند.(552)
* * *
حساب کشی اعمال نفس
اگر ما یک شمه ای از این معنا پیدا بکنیم که اگر هم معرفی می خواهیم خودمان را بکنیم ـ ما نباید بکنیم البته، ما همچو مأموریتی نداریم، لکن اگر بخواهیم بکنیم ـ برای این باشد که هدایت مردم، اگر دیدید برای خود است بدانید که دست شیطان در کار است. اگر دیدید که یک وقتی ما مخالفت می کنیم با رئیس جمهور، یا شما مخالفت می کنید، بدانید که برای خدا نیست، دست ابلیس در کار است. و همین طور اگر از دولت، اگر ما از دولتی که الآن دارد خدمت می کند و خدمتش هم شایان است و مورد اعتماد است، ما بخواهیم تکذیب بکنیم، بدانید که دست شیطان در کار است، برای خدا نیست. اگر بخواهیم از ارتش بدگویی کنیم، بدانید دست شیطان در کار است، از سپاه بکنیم بدانید دست شیطان در کار است، دست الهی نیست.
میزان را خود انسان در باطنش غالباً می فهمد و اگر بخواهد
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 541
بفهمد هم میزان دارد. این آدمی که در رأس یک امری واقع هست، پیش خودش یک وقت شاید فکر کند که اگر این امر دست آن یکی باشد، بهتر از من است، ببینید راضی هست واقعاً بین خودش و خدای خودش که او باشد و خودش نباشد؟ اگر دید راضی هست به این امر، بداند که یک چیزی از عالم غیب درش هست و اگر راضی نیست بداند که عیب درش هست، نفسانیت درش هست. البته ما نمی توانیم از نفسانیت خودمان را به طور مطلق جلوگیری کنیم، ما همچو قدرتی نداریم، اما قدرت این را داریم که جلوی خودمان را بگیریم اظهار نکنیم. قدرت نداریم اگر با یک کسی واقعاً مخالفیم، مخالفت را در قلبمان هم نداشته باشیم، اما قدرت این را داریم که در مقام عمل، در مقام اظهار نکنیم این کارها را.(553)
23 / 12 / 65
* * *
بررسی اخلاص در خدمت به مردم
توجه کنید به خودتان. توجه کنید ببینید که در این خدمت، اخلاص دارید برای خدا، برای خدا خدمت می کنید، برای احکام خدا خدمت می کنید، برای جمهوری اسلام خدمت می کنید یا اینکه نه، مقصدتان چیزهای دیگری است و این بهانه است. این محک را در خودتان آزمایش کنید. اگر دیدید اغراض خیلی دنبال هم اغراض است که پیش می آید، غرضهای نفسانی است. این «من باید چه باشم، او باید چه باشد» غرضهای حیوانی است. اگر دیدید اینطور است، باید خودتان را از این ورطه ای که مهلک است نجات بدهید. مبادا یکوقت تمام عمر، انسان در خدمت طاغوت بوده و خودش نمی فهمیده.(554)
6 / 3 / 59
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 542
تفکر در اعمال خود
این «من» را اگر انسان زیرپا گذاشت و «او» شد، اصلاح می کند همه چیز را. و در همۀ اقطار کارها این طوری است که فرق مابین اینکه این کار یک کاری است الهی، آدم خودش باید فکرش را بکند. گاهی وقتها خود انسان هم در اشتباه است لکن باید فکر کند حالا این کاری که من دارم می کنم و این قدر خوشحالم برای اینکه برای خدا این کار را کردم، اگر یک کسی بهتر از من این کار را انجام بدهد، حاضرم که این را به او بدهم و خوشحالتر هم بشوم برای اینکه، او بهتر برای خدا کار می کند یا نه. اگر اینجا آدم فهمید که نه، این طور نیست، حاضر نیست این کار را، بداند این خدایی نبوده ـ صرف خدایی ـ اخلاص نبوده در آن.(555)
19 / 9 / 64
* * *
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 543