بخش سوم: منازل و مقامات سلوک

فصل نهم: اخلاص

فصل نهم: اخلاص

‏ ‏

تعریف اخلاص

‏بدان که از برای «اخلاص» تعریفهایی کردند که ما ذکر بعضی از‏‎ ‎‏آنها را که پیش اصحاب سلوک و معارف متداول‏‏[ ‏‏است‏‏]‏‏ می کنیم به‏‎ ‎‏طریق اجمال.‏

‏     جناب عارف حکیم سالک، خواجه عبدالله انصاری، قدّس‏‎ ‎‏سرّه، فرماید: اَلإِخْلاصُ تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ مِنْ کُلِّ شَوبٍ.‏‎[1]‎‏ «اخلاص‏‎ ‎‏صافی نمودن عمل است از هر خلطی.» و این اعم است از آن که‏‎ ‎‏شوب به رضای خود داشته باشد، یا شوب به رضای مخلوقات‏‎ ‎‏دیگری.‏

‏     و از شیخ اجل بهائی منقول است که اصحاب قلوب از برای آن‏‎ ‎‏تعریفاتی کرده اند: قیلَ: تَنْزیهُ الْعَمَلِ أَنْ یَکُونَ لِغَیْرِالله فیهِ نَصیبٌ.‏‎ ‎‏«گفته شده است که آن پاکیزه نمودن عمل است از اینکه از برای‏‎ ‎‏غیر خدا در آن نصیبی باشد.» و این نیز قریب به تعریف سابق‏‎ ‎‏است. وَ قیلَ: أَنْ لا یُرید عامِلُهُ عَلَیْهِ عِوَضاً فِی الدّارَیْنِ.‏‎[2]‎‏ و «گفته‏‎ ‎‏شده که آن این است که اراده نکند عامل آن عوضی برای آن در دو‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 519
‏ دنیا.» و از صاحب ‏‏غرائب البیان‏‏ نقل شده است که «مخلصان آنها‏‎ ‎‏هستند که عبادت خدا کنند به طوری که نبینند خود را در عبودیت‏‎ ‎‏او و نه عالَم و اهل آن را؛ و تجاوز نکنند از حدّ عبودیت در مشاهدۀ‏‎ ‎‏ربوبیت. پس، وقتی که ساقط شد از بنده حظوظ او از خاک تا‏‎ ‎‏عرش، راه دین را سلوک کرده. و آن طریق بندگی و عبودیتی است‏‎ ‎‏که خالص باشد از دیدن حوادث به واسطۀ شهود روح جمال‏‎ ‎‏پروردگار را. و این است دینی که حق تعالی اختیار فرموده است‏‎ ‎‏برای خود و از غیر حق تخلیص فرمود آن را و فرمود: ‏أَلا لله الدِّینُ‎ ‎الْخالِصُ.‎[3]‎‏ و دین خالص نورِ قِدَم است پس از متلاشی شدن‏‎ ‎‏حدوث، در بیابان نور عظمت و وحدانیت. گویی خدای تعالی‏‎ ‎‏دعوت فرموده بندگان خود را بر سبیل تنبیه و اشاره به سوی‏‎ ‎‏تخلیص نمودن سرّ خود را از اغیار در اقبال آنها به سوی او.»‏

‏     و از شیخ محقق، محی الدین عربی‏‎[4]‎‏، نقل است که گفته است:‏‎ ‎‏أَلا، لله الدّینُ الخالِصُ عَنْ شَوْبِ الغَیْرِیَّةِ وَ الْأنانِیَّةِ؛ لاَِنَّکَ لِفَنائِکَ‏‎ ‎‏فیهِ بِالْکُلِّیَّةِ فَلا ذاتَ لَکَ وَ لا صِفَةَ وَ لا فِعْلَ وَ لا دینَ وَ إلاّ لَما خَلُصَ‏‎ ‎‏الدّینُ بالحقیقة فَلا یَکُونُ لله.‏‎[5]‎‏.(539)‏

‏ ‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 520

حقیقت اخلاص

‏فالعارف الکامل من جعل قلبه هیولی لکل صورة أورد علیه‏‎ ‎‏المحبوب، فلم یطلب صورة و فعلیة، و تجاوز الکونین و ارتفع عن‏‎ ‎‏النشأتین؛ کما قال العارف الشیرازی:‏

‏ ‏

‏در ضمیر ما نمی گنجد بغیر از دوست کس‏

‏ ‏‏هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس‏

‏ ‏

‏     و قال فی موضع آخر:‏

‏ ‏

‏نیست در لوح دلم جز الف قامت یار‏

‏ ‏‏چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم‏

‏ ‏

‏     وهذا هو حقیقة الاخلاص الذی اشیر الیه فی الأخبار بقوله «من‏‎ ‎‏أخلص لله اربعین صباحاً، جرت ینابیع الحکمة من قلبه علی‏‎ ‎‏لسانه.»‏‎[6]‎

‏    ‏‏و فی ‏‏الکافی‏‏ عن ابی الحسن الرضا، علیه السلام : ‏انّ امیر المؤمنین،‎ ‎صلوات الله علیه، کان یقول : طوبی لمن أخلص لله العبادة والدعاء، ولم یشغل قلبه‎ ‎بما تری عیناه، ولم ینس ذکر الله بما تسمع اذناه، ولم یحزن صدره بما أُعطی غیره.‎[7]‎

‏    ‏‏هذا، فتبّاً لعبد إدّعی العبودیة، ثم دعی سیده ومولاه بالأسماء‏‎ ‎‏والصفات التی قامت بها سماوات الارواح واراضی الاشباح، وکان‏‎ ‎‏مسؤوله الشهوات النفسانیة والرذائل الحیوانیة، والظلمات التی‏‎ ‎‏بعضها فوق بعض، والرئاسات الباطلة، وبسط الید فی البلاد‏‎ ‎‏والتسلّط علی العباد.‏

‏ ‏

‏تو را ز کنگرۀ عرش می زنند صفیر‏

‏ ‏‏ندانمت که در این دامگه چه افتاده است‏‎[8]‎

‏ ‏

‏    ‏‏و طوبی لعبد عبد الرب له وأخلص لله ولم ینظر إلا إلیه ولم یکن‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 521

‏مشتریاً للشهوات الدنیویة او للمقامات الاخرویة‏‎[9]‎‏.(540)‏

‏ ‏

*  *  *

‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 522

  • . منازل السائرین؛ ص 31، «قسم المعاملات»، «باب الاخلاص».
  • . اربعین؛ ص 159، ح 37.
  • . «بدان که دین خالص تنها برای خداست»؛ (زمر / 3).
  • . محمدبن علی بن محمد عربی (560 ـ634 یا 7 یا 8) بزرگترین عارف قرن هفتم و از عارفان بزرگ قرون اسلامی است. وی به "ابن عربی"، "محی الدین"، "شیخ اکبر" شهرت دارد. آثار مهم وی در عرفان از عصر وی تاکنون مورد مراجعه و بحث و تدریس و شرح و تفسیر تمامی عارفان و علاقمندان به عرفان می باشد. فهم کتابهای وی بخصوص فصوص مشکل است و در هر زمان معدود کسانی از عهده آن برآمده اند. حدود 200 اثر به وی منسوب است که مهمترین آنها فتوحات مکیّه، فصوص الحکم، التجلیّات الالهیّة، انشاءالدوائر، تفسیر قرآن می باشد. کتاب فصوص از کتابهای اصلی و مهمّ درسی عرفان محسوب می شود که بر آن بزرگترین عارفان پس از وی شرح و حاشیه دارند. امام خمینی (س) بر فصوص حواشی نفیسی دارند.
  • . «بدان که دین چو از آلایش غیریت و خودیت پاک گشت، برای خدا خواهد بود؛ چه با فنای کلی تو در ذات حق برای تو ذات و صفت و فعل و دین نمی ماند. و در غیر این حال دین به حقیقت خالص و پاک نگردیده است و برای خدا نیز نخواهد بود.».
  • . بحارالانوار؛ ج 67، ص 242، ح 10 (با کمی اختلاف).
  • . اصول کافی؛ ج 2، ص 16، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب الاخلاص»، ح 3.
  • . شعر از حافظ شیرازی.
  • بنابراین، عارف کامل کسی است که قلب خود را هیولا برای صورت هایی قرار دهد که محبوب آنها را بر قلب او وارد می کند و نباید هیچ صورت و فعلیتی [از جانب خود] مطالبه کند و از هر دو هستی بگذرد و از هر دو نشئه فراتر رود؛ چنانکه عارف شیرازی می گوید:در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس  هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس   و در جای دیگر می گوید:نیست در لوح دلم جز الف قامت یار  چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم     این است حقیقت اخلاصی که در روایات به آن اشاره شده است:     «هرکس خود را چهل روز برای خدا خالص گرداند، چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری می شود».   و در کافی از امام رضا ـ علیه السلام ـ نقل شده است که فرمود:     «امیرالمؤمنین(ع) می فرمود: خوشا به حال کسی که عبادت و دعایش را برای خدا خالص کند و قلبش را به آنچه چشمش می بیند مشغول نسازد و یاد خداوند را به سبب چیزهایی که گوشش می شنود فراموش نکند و سینه اش به خاطر چیزی که به دیگری داده شده اندوهناک نگردد».     پس، مرگ بر بنده ای که ادعای بندگی کند و آقا و مولای خود را با اسماء و صفاتی که آسمان های ارواح و زمین های اشباح به آن ها استوار گشته بخواند و در عین حال، نیازهایش شهوات نفسانی و رذایل حیوانی و تاریکی هایی که یکی فوق دیگری است باشد و نیز ریاست های بیهوده و باطل و گشادگی دست در حکمرانی بر بلاد و تسلط یافتن بر بندگان را از خدا بخواهد.تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر  ندانمت که در این دامگه چه افتادست     و خوشا به حال بنده ای که پروردگارش را برای او عبادت کند و خود را برای او خالص سازد و جز به او ننگرد و طالب شهوات دنیوی یا خریدار مقامات اخروی نباشد.