بخش سوم: منازل و مقامات سلوک

زهد و نتایج آن در قرآن و اخبار

زهد و نتایج آن در قرآن و اخبار

‏ ‏

تمام زهد در یک آیۀ قرآن

‏و آن بیش از این است که در این مختصر بگنجد و ما به ذکر‏‎ ‎‏مختصری از آن اکتفا کنیم.‏

‏     قالَ الله تَعالی: ‏لِکَیْلاَ تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ.‎[1]‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 511
‏    ‏‏و از حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ در ‏‏وسایل ‏‏نقل شده که زهد‏‎ ‎‏در یک آیه از کتاب خدا است، و این آیه شریفه را قرائت‏‎ ‎‏فرمودند.‏‎[2]‎

‏    ‏‏و این شاهد بر کلام سابق ماست که زهد را از صفات نفسانیّه‏‎ ‎‏ملازم با عمل گرفتیم، نه نفس ترک. البته قلبی که از محبَّت دنیا‏‎ ‎‏خالی باشد و اعراض از دنیا کند و منصرف از آن باشد، نه تأسّف‏‎ ‎‏بر إدبار آن و نه فرحناکی بر إقبال آن می کند. برای قلب زاهد یک‏‎ ‎‏حالت سهل انگاری و بی اعتنائی رخ دهد که توجّه به دنیا و زخارف‏‎ ‎‏آن نکند تا چه رسد که از فوت آن تأسّف و از اتیان آن فرح برای او‏‎ ‎‏رخ دهد.‏

‏     وَ قالَ ـ تَعالی شَأْنُهُ ـ فِی وَصْفِ قارُونَ: ‏فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ فِی زِیْنَتِهِ قَالَ‎ ‎الَّذِینَ یُرِیْدُونَ الْحَیوةَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا اُوتِیَ قارُونُ إنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیْمٍ * وَ‎ ‎قَالَ الَّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوابُ الله خَیْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ لاَ یُلَقَّیها إلاَّ‎ ‎الصَّابِرُونَ.‎[3]‎

‏    ‏‏آنهائی که به حیات دنیوی دلخوش کرده بودند و مقصود و‏‎ ‎‏مرادشان دنیا و زینت آن بود، چون قارون با زینتهای او دیدند،‏‎ ‎‏دیگ آمال و آرزویشان به جوش آمد و حسرت زینت او را داشتند.‏‎ ‎‏ولی آنهائی که صاحب علم بودند و از جانب حق تعالی به آنها علم‏‎ ‎‏به غیب عنایت شده بود، اعتناء به زینت دنیا و قارون نداشتند و‏‎ ‎‏طالب ثواب الله بودند، و می دیدند که با صبر و شکیبائی به آن‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 512

‏ثوابها خواهند رسید.‏

زهد نشانۀ شرح صدر

‏     و این آیۀ شریفه اشاره به مقام اوّل از زهد است. و محتمل‏‎ ‎‏است که آیۀ شریفه راجع به مقام زهد هم نباشد، و ما این آیه را به‏‎ ‎‏تبع بعض محقّقین از شُرّاح حدیث‏‎[4]‎‏ ذکر کردیم.‏

‏     ‏‏وَ رَوِیَ لَمّا سُئِلَ رَسُولُ الله ـ صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ عَنْ مَعْنَی‏‎ ‎‏الشَّرْحِ فِی قَوْلِهِ تَعالی: ‏فَمَنْ یُرِدِ الله أنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلاَمِ، وَ قِیْلَ: ما‎ ‎هذا الشَّرْحُ؟ قالَ: إنَّ النُّورَ إذا دَخَلَ الْقَلْبَ انْشَرَحَ لَهُ الصَّدْرُ وَ انْفَسَحَ. قِیْلَ: یا رَسُولَ‎ ‎الله! وَ هَلْ لِذلِکَ عَلامَةٌ؟ قالَ: نَعَمْ التَّجافِی عَنْ دارِ الْغُرُورِ وَ الإنابَةُ إلی دارِ الْخُلُودِ وَ‎ ‎الإسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ.‎[5]‎

‏    ‏‏معلوم است تا قلب متوجّه دار ظلمانی طبیعت و چاه تنگ‏‎ ‎‏تاریک دنیا است و در غلاف ملک و غُل و بند این عالم است، تنگ‏‎ ‎‏و ظلمانی و تاریک است و قابل نور هدایت و جلوۀ جمال و جلال‏‎ ‎‏نیست. و هر قدر منصرف از دنیا و زخارف آن شود، شرح صدر‏‎ ‎‏برای او حاصل شود و قبول نور معنوی کند تا آن جا که به کلّی از‏‎ ‎‏دار غرور منصرف و متجافی و منخلع شود، پس لایق جلوۀ نور‏‎ ‎‏مطلق و جمال جمیل شود. و شاید استعداد برای موت، اعم از‏‎ ‎‏موت طبیعی حیوانی باشد. پس متعرّض جمیع مراتب زهد‏‎ ‎‏باشد.(534)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 513

ورود نور حکمت در قلب

‏فَمِنْهَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ ـ قدِّس سرُّه ـ بِإسْنادِهِ عَنْ أبِی عَبْدِالله‏‎ ‎‏ـ عَلَیْهِ السلامُ ـ قالَ: ‏مَنْ زَهَدَ فِی الدُّنْیا أثْبَتَ الله الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ، وَ أنْطَقَ بِهَا‎ ‎لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَ الدُّنْیَا داءَها وَ دَواءَها، وَ أخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْیَا سالِمَاً إلَی دارِ‎ ‎السَّلامِ.‎[6]‎

‏    ‏‏از زهد در دنیا و اعراض از آن نور حکمت که راهنمای طریق‏‎ ‎‏سعادت و وصول به مقام کمال انسانیّت است، در قلب ثابت و‏‎ ‎‏برقرار شود، و از قلب جریان به زبان پیدا کند، چنانچه در باب‏‎ ‎‏اخلاص نیز وارد است که: «کسی که چهل روز برای خدا خالص‏‎ ‎‏شود، چشمه های حکمت از قلبش به زبانش جریان پیدا کند».‏‎[7]‎

‏    ‏‏اخلاص نیز با زهد حقیقی در ترک آمال و مقاصد خود شریک‏‎ ‎‏است، و حقیقت حکمت با ظلمت خودخواهی و خودبینی مضادّ‏‎ ‎‏و منافر است، و نیز تا محبت دنیا و زخارف آن در قلب است، از‏‎ ‎‏عیوب آن محتجب است؛ زیرا که پردۀ محبّت ضخیم ترین حجابها‏‎ ‎‏است، چنانچه گفته اند: ‏حُبُّ الشَّی ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ.‎[8]‎

‏    ‏‏تا محبت دنیا و رغبت به آن در قلب جایگزین است، عیبهای‏‎ ‎‏آن، همه حسن می نماید و زشتیهای آن جمیل و جمال نمایش‏‎ ‎‏دهد. آن روزی خدای تعالی عیبهای آن را به ما بفهماند، و درد و‏‎ ‎‏درمان را به ما ارائه دهد که قلب را از محبّت دنیا تهی و از سرخ و‏‎ ‎‏زرد آن اعراض کنیم. پس چون این حجاب غلیظ خرق شد،‏‎ ‎‏عیبهائی که به صورت خوبی و نیکوئی و جمال خودنمائی کرده‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 514

‏بود، از پرده بیرون افتد و چون انسان درد و درمان را فهمید، راه‏‎ ‎‏سلوک بر او روشن شود و طریق اصلاح برای او آسان گردد.‏

تحصیل سلامت نفس

‏     ‏‏و چون که حبّ دنیا رأس تمام خطایا است، با زهد در دنیا‏‎ ‎‏سلامت نفس حاصل شود و اگر زهد حقیقی برای انسان دست‏‎ ‎‏[‏‏دهد‏‏]‏‏، به همه معنی سالم و بی عیب از دنیا به دار سلامت خارج‏‎ ‎‏شود؛ چون که تمام عیبها از تعلّقات حاصل شود، و چون تعلّق به‏‎ ‎‏غیر عزّ قدس نباشد، سلامت مطلقه رخ دهد.‏

گشایش درب سعادت

‏     وَ بِإسْنادِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیاثٍ عَنْ أبِی عَبْدِالله ـ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ ـ‏‎ ‎‏قالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: ‏جُعِلَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا. ثُمَّ‎ ‎قالَ: قالَ رَسُولُ اَلله ـ صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ : لا یَجِدُ الرَّجُلُ حَلاوَةَ الإیْمانِ حَتَّی لا‎ ‎یُبالِیَ مَنْ أکَلَ الدُّنْیا، ثُمَّ قالَ أبُو عَبْدِاَلله ـ عَلَیْهِ السلامُ ـ : حَرامٌ عَلی قُلُوبِکُمْ أنْ‎ ‎تَعْرِفَ حَلاوُةَ الإیْمانِ حَتّی تَزْهَدَ فِی الدُّنْیا.‎[9]‎

‏     ‏‏و از این حدیث معلوم شد که رسیدن به خیرات و سعادات،‏‎ ‎‏بی قطع علاقه از دنیا و زهد در آن میسّر نشود، و تعلّق به دنیا و‏‎ ‎‏رغبت به آن، اصل اصول شقاوت و احتجاب است. و نیز معلوم‏‎ ‎‏شود که زهد مفتاح باب خیرات است، و چنانچه سابق براین ذکر‏‎ ‎‏شد، خود زهد مقصود بالذات نیست، چنانچه مفتاح، خود‏‎ ‎‏مقصود بالذات نیست، بلکه برای فتح باب است. پس فتح بابِ‏‎ ‎‏سعادت و معرفت با زهد شود.‏

چشیدن حلاوت ایمان

‏     ‏‏پس از آن، حضرت صادق ـ علیه السلام ـ خود به طور اختصار،‏‎ ‎‏اوّل درجۀ زهد و اوّل درجۀ خیرات را بیان فرمود، و از حضرت‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 515

‏رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل فرمود که حلاوت و شیرینی‏‎ ‎‏ایمان را کسی نمی یابد، مگر با زهد و عدم مبالات به امثال‏‎ ‎‏مأکولات این دنیا، و تا از منزل حیوانی و بطن و فرج نگذرد، به مقام‏‎ ‎‏روحانی و منزل انسانی نخواهد رسید.‏

‏     ما اکنون که در درجۀ حیوانات و منزل بهائم هستیم، از حقیقت‏‎ ‎‏ایمان بلکه اسلام، جز اسمی و حرفی نمی دانیم از این معنی،‏‎ ‎‏حلاوت و شیرینی ایمان را نمی فهمیم. تا قلب ذائقه پیدا نکند،‏‎ ‎‏چشیدن حلاوت برای آن میسور ‏‏[‏‏ نیست‏‏]‏‏؛ و تا در منزل حیوانیت‏‎ ‎‏است، قلبی نیست تا ذائقه‏‏[‏‏ ای‏‏]‏‏ داشته باشد.(535)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

اعراض از دنیا برای ورود به مهمانی خدا

‏آن چیزی که انسان را به ضیافتگاه خدا راه می دهد این است که‏‎ ‎‏غیرخدا را کنار بگذارد و این برای هرکس میسور نیست؛ برای‏‎ ‎‏افراد انگشت شماری که در رأس آنها رسول الله است میسور بوده.‏‎ ‎‏آن توجه قلبی به مبدأ نور و اِعراض از ماورای او، او را لایق کرد به‏‎ ‎‏ضیافه الله و لایق کرد برای اینکه، قرآن یکمرتبه به طور بسیط در‏‎ ‎‏قلب او وارد بشود. لیلۀ مبارکه یکی از احتمالاتش بنیۀ خود رسول‏‎ ‎‏اکرم است که مشکات نورالله است و احتمالات دیگر هم هست.‏‎ ‎‏مهم ادراک این معناست که مراتب کمالات انسان برای ورود در‏‎ ‎‏ضیافت خدا زیاد است، و باید از مقدمات شروع بشود. مقدمات‏‎ ‎‏هم همانی است که توجه به غیر نداشتن و غیری را ندیدن و جز‏‎ ‎‏خدا ندیدن و توجه به هیچ چیز غیر از او نداشتن. در اینجا باید‏‎ ‎‏عرض کنم که از همۀ مردم این معنا مطلوب است، و اگر بخواهند‏‎ ‎‏در ضیافت خدا وارد بشوند به اندازۀ وُسع خودشان باید از دنیا‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 516

‏اِعراض کنند و قلبشان را از دنیا برگردانند.(536)‏

21 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

بهره مندی از قرآن

‏قرآن آن نعمتی است که در ضیافتی که از رسول خدا شده است،‏‎ ‎‏آن نعمتی است که در آن سفره ای که از ازل تا ابد پهن است پیغمبر‏‎ ‎‏اکرم برخوردار از آن بوده، و مقدمات، آن مقدماتی است که‏‎ ‎‏سالهای طولانی ریاضات معنوی کشیده است تا رسیده است به‏‎ ‎‏آنجایی که لایق این ضیافت شده است؛ و مهم قضیۀ اعراض از‏‎ ‎‏دنیاست.(537)‏

21 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

ایستادگی در مقابل قدرتهای شیطانی

‏اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق‏‎ ‎‏دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفتۀ آنان و شیاطین و‏‎ ‎‏توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در‏‎ ‎‏نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و‏‎ ‎‏منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای‏‎ ‎‏ملتهای خود کرده اند اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا‏‎ ‎‏بوده اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و‏‎ ‎‏هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری‏‎ ‎‏می دهند؛ و در مقابل زور و قدرتهای شیطانی خاضع، و نسبت به‏‎ ‎‏توده های ضعیف ستمکار و زورگو هستند. ولی وارستگان به‏‎ ‎‏خلاف آنانند. چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان‏‎ ‎‏ارزشهای انسانی ـ اسلامی را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 517
‏ مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند هرگز‏‎ ‎‏نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند. ولی آنگاه که به دست‏‎ ‎‏توانای حق ـ جل و علا ـ به انسان انقلابیِ دور از علایق شیطانی‏‎ ‎‏متحول شدند آن قدرت عظیم را سرکوب کردند.(538)‏

7 / 3 / 63

*  *  *

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 518

  • . «خداوند تعالی فرمود: تا بر آنچه از دستتان می رود، اندوهگین نباشید؛ و به آنچه به دستتان می آید، شادمان نگردید»؛ (حدید / 23).
  • . إنَّ رجلاً سأل علیَّ بنَ الحسین ـ علیهما السَّلام ـ عن الزُّهد، فقالَ: «ألا وَ إنَّ الزُّهْدَ فی آیَةٍ مِنْ کِتابِ الله: (لِکَیْلاَ تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ)»؛ وسائل الشیعه؛ ج 11، ص 312، «باب 62 از أبواب جهاد النفس»، ح 6.
  • . «[قارون] آراسته به زیورهای خود به میان مردم آمد، آنان که خواستار زندگی دنیوی بودند گفتند: ای کاش آنچه به قارون داده شد، ما را نیز می بود، بدرستی که او دارای حظّی بزرگ است؛ و کسانی که به ایشان علم داده شده بود گفتند: وای بر شما، برای آن کسی که ایمان آورده و کارهای شایسته می کند، ثواب خداوند بهتر است، و بدین ثواب نمی رسند مگر آنان که اهل صبر هستند»؛ (قصص / 79 ـ 80).
  • . صدرالدین شیرازی؛ شرح اصول الکافی؛ ج 1، ص 439.
  • . روایت شده که چون از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از معنی شرح در قول خداوند: «هر کس را که خداوند بخواهد هدایت کند، دلش را برای اسلام می گشاید» (انعام / 125)، سؤال شد، و گفته شد که این شرح چیست؟ حضرت فرمودند: «همانا وقتی نور، داخل قلب شد، سینه گشاده گشته و فُسحت می یابد» گفته شد: ای رسول خدا؛ آیا برای این گشادگی سینه، علامت و نشانه ای هست؟ حضرت فرمودند: «بله، دوری از سرای غرور (یعنی دنیا)، و روی آوردن به سرای جاوید، و آمادگی برای مرگ قبل از نزول و رسیدن مرگ»؛ طبرسی؛ مجمع البیان؛ (ذیل آیۀ فوق)؛ سیوطی؛ الدُرّ المنثور؛ ج 3، ص 44 (با قدری اختلاف).
  • . امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «کسی که در دنیا زهد پیشه کند، خداوند حکمت را در قلبش ثابت کرده، و زبانش را به آن گویا نموده، و عیبهای دنیا و درد و درمان آن را به او بنمایاند، و او را از آن سالم به دار السَّلام بیرون برد»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 128، «باب ذمّ الدّنیا و الزّهد فیها»، ح 1.
  • . متن این حدیث نبوی متواتر، چنین است: «ما أخْلَصَ عَبْدٌ لله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أرْبَعِینَ صَباحَاً إلاَّ جَرَتْ یَنابِیعُ الحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ»؛ بحارالانوار؛ ج 67، ص 242ـ243، ح 10.
  • . «حُبّ به چیزی، محبّ را کور و کر می کند»؛ بحارالانوار؛ ج 74، ص 165، «کتاب الرّوضة»، «باب ما جمع من مفردات کلماته»، ح 2؛ البتّه متن حدیث نبوی در بحارالانوار چنین است: «حُبُّکَ لِلشَّیْء یُعْمِی و یُصِمُّ».
  • . حفص بن غیاث گفت: از امام صادق ـ علیه السلام ـ شنیدم که می فرمود: «تمام خیر در خانه ای قرار داده شده، و کلید آن، زهد در دنیا است»، سپس فرمود: «پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: انسان شیرینی ایمان را نمی یابد مگر آنکه باکی نداشته که چه کسی دنیا را خورده است»، سپس امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «حرام است بر قلبهای شما که شیرینی ایمان را بشناسد مگر آنکه در دنیا زهد بورزد»؛ وسائل الشیعه؛ ج 11، ص 312، «باب 62 از أبواب جهاد النفس»، ح 5.