زهد و نتایج آن در قرآن و اخبار
تمام زهد در یک آیۀ قرآن
و آن بیش از این است که در این مختصر بگنجد و ما به ذکر مختصری از آن اکتفا کنیم.
قالَ الله تَعالی: لِکَیْلاَ تَأْسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ.
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 511
و از حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ در وسایل نقل شده که زهد در یک آیه از کتاب خدا است، و این آیه شریفه را قرائت فرمودند.
و این شاهد بر کلام سابق ماست که زهد را از صفات نفسانیّه ملازم با عمل گرفتیم، نه نفس ترک. البته قلبی که از محبَّت دنیا خالی باشد و اعراض از دنیا کند و منصرف از آن باشد، نه تأسّف بر إدبار آن و نه فرحناکی بر إقبال آن می کند. برای قلب زاهد یک حالت سهل انگاری و بی اعتنائی رخ دهد که توجّه به دنیا و زخارف آن نکند تا چه رسد که از فوت آن تأسّف و از اتیان آن فرح برای او رخ دهد.
وَ قالَ ـ تَعالی شَأْنُهُ ـ فِی وَصْفِ قارُونَ: فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ فِی زِیْنَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیْدُونَ الْحَیوةَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا اُوتِیَ قارُونُ إنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیْمٍ * وَ قَالَ الَّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوابُ الله خَیْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ لاَ یُلَقَّیها إلاَّ الصَّابِرُونَ.
آنهائی که به حیات دنیوی دلخوش کرده بودند و مقصود و مرادشان دنیا و زینت آن بود، چون قارون با زینتهای او دیدند، دیگ آمال و آرزویشان به جوش آمد و حسرت زینت او را داشتند. ولی آنهائی که صاحب علم بودند و از جانب حق تعالی به آنها علم به غیب عنایت شده بود، اعتناء به زینت دنیا و قارون نداشتند و طالب ثواب الله بودند، و می دیدند که با صبر و شکیبائی به آن
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 512
ثوابها خواهند رسید.
زهد نشانۀ شرح صدر
و این آیۀ شریفه اشاره به مقام اوّل از زهد است. و محتمل است که آیۀ شریفه راجع به مقام زهد هم نباشد، و ما این آیه را به تبع بعض محقّقین از شُرّاح حدیث ذکر کردیم.
وَ رَوِیَ لَمّا سُئِلَ رَسُولُ الله ـ صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ عَنْ مَعْنَی الشَّرْحِ فِی قَوْلِهِ تَعالی: فَمَنْ یُرِدِ الله أنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلاَمِ، وَ قِیْلَ: ما هذا الشَّرْحُ؟ قالَ: إنَّ النُّورَ إذا دَخَلَ الْقَلْبَ انْشَرَحَ لَهُ الصَّدْرُ وَ انْفَسَحَ. قِیْلَ: یا رَسُولَ الله! وَ هَلْ لِذلِکَ عَلامَةٌ؟ قالَ: نَعَمْ التَّجافِی عَنْ دارِ الْغُرُورِ وَ الإنابَةُ إلی دارِ الْخُلُودِ وَ الإسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ.
معلوم است تا قلب متوجّه دار ظلمانی طبیعت و چاه تنگ تاریک دنیا است و در غلاف ملک و غُل و بند این عالم است، تنگ و ظلمانی و تاریک است و قابل نور هدایت و جلوۀ جمال و جلال نیست. و هر قدر منصرف از دنیا و زخارف آن شود، شرح صدر برای او حاصل شود و قبول نور معنوی کند تا آن جا که به کلّی از دار غرور منصرف و متجافی و منخلع شود، پس لایق جلوۀ نور مطلق و جمال جمیل شود. و شاید استعداد برای موت، اعم از موت طبیعی حیوانی باشد. پس متعرّض جمیع مراتب زهد باشد.(534)
* * *
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 513
ورود نور حکمت در قلب
فَمِنْهَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ ـ قدِّس سرُّه ـ بِإسْنادِهِ عَنْ أبِی عَبْدِالله ـ عَلَیْهِ السلامُ ـ قالَ: مَنْ زَهَدَ فِی الدُّنْیا أثْبَتَ الله الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ، وَ أنْطَقَ بِهَا لِسَانَهُ، وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَ الدُّنْیَا داءَها وَ دَواءَها، وَ أخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْیَا سالِمَاً إلَی دارِ السَّلامِ.
از زهد در دنیا و اعراض از آن نور حکمت که راهنمای طریق سعادت و وصول به مقام کمال انسانیّت است، در قلب ثابت و برقرار شود، و از قلب جریان به زبان پیدا کند، چنانچه در باب اخلاص نیز وارد است که: «کسی که چهل روز برای خدا خالص شود، چشمه های حکمت از قلبش به زبانش جریان پیدا کند».
اخلاص نیز با زهد حقیقی در ترک آمال و مقاصد خود شریک است، و حقیقت حکمت با ظلمت خودخواهی و خودبینی مضادّ و منافر است، و نیز تا محبت دنیا و زخارف آن در قلب است، از عیوب آن محتجب است؛ زیرا که پردۀ محبّت ضخیم ترین حجابها است، چنانچه گفته اند: حُبُّ الشَّی ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ.
تا محبت دنیا و رغبت به آن در قلب جایگزین است، عیبهای آن، همه حسن می نماید و زشتیهای آن جمیل و جمال نمایش دهد. آن روزی خدای تعالی عیبهای آن را به ما بفهماند، و درد و درمان را به ما ارائه دهد که قلب را از محبّت دنیا تهی و از سرخ و زرد آن اعراض کنیم. پس چون این حجاب غلیظ خرق شد، عیبهائی که به صورت خوبی و نیکوئی و جمال خودنمائی کرده
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 514
بود، از پرده بیرون افتد و چون انسان درد و درمان را فهمید، راه سلوک بر او روشن شود و طریق اصلاح برای او آسان گردد.
تحصیل سلامت نفس
و چون که حبّ دنیا رأس تمام خطایا است، با زهد در دنیا سلامت نفس حاصل شود و اگر زهد حقیقی برای انسان دست [دهد]، به همه معنی سالم و بی عیب از دنیا به دار سلامت خارج شود؛ چون که تمام عیبها از تعلّقات حاصل شود، و چون تعلّق به غیر عزّ قدس نباشد، سلامت مطلقه رخ دهد.
گشایش درب سعادت
وَ بِإسْنادِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیاثٍ عَنْ أبِی عَبْدِالله ـ عَلَیْهِ اَلسَّلامُ ـ قالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ: جُعِلَ الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتاحُهُ الزُّهْدَ فِی الدُّنْیا. ثُمَّ قالَ: قالَ رَسُولُ اَلله ـ صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ : لا یَجِدُ الرَّجُلُ حَلاوَةَ الإیْمانِ حَتَّی لا یُبالِیَ مَنْ أکَلَ الدُّنْیا، ثُمَّ قالَ أبُو عَبْدِاَلله ـ عَلَیْهِ السلامُ ـ : حَرامٌ عَلی قُلُوبِکُمْ أنْ تَعْرِفَ حَلاوُةَ الإیْمانِ حَتّی تَزْهَدَ فِی الدُّنْیا.
و از این حدیث معلوم شد که رسیدن به خیرات و سعادات، بی قطع علاقه از دنیا و زهد در آن میسّر نشود، و تعلّق به دنیا و رغبت به آن، اصل اصول شقاوت و احتجاب است. و نیز معلوم شود که زهد مفتاح باب خیرات است، و چنانچه سابق براین ذکر شد، خود زهد مقصود بالذات نیست، چنانچه مفتاح، خود مقصود بالذات نیست، بلکه برای فتح باب است. پس فتح بابِ سعادت و معرفت با زهد شود.
چشیدن حلاوت ایمان
پس از آن، حضرت صادق ـ علیه السلام ـ خود به طور اختصار، اوّل درجۀ زهد و اوّل درجۀ خیرات را بیان فرمود، و از حضرت
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 515
رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل فرمود که حلاوت و شیرینی ایمان را کسی نمی یابد، مگر با زهد و عدم مبالات به امثال مأکولات این دنیا، و تا از منزل حیوانی و بطن و فرج نگذرد، به مقام روحانی و منزل انسانی نخواهد رسید.
ما اکنون که در درجۀ حیوانات و منزل بهائم هستیم، از حقیقت ایمان بلکه اسلام، جز اسمی و حرفی نمی دانیم از این معنی، حلاوت و شیرینی ایمان را نمی فهمیم. تا قلب ذائقه پیدا نکند، چشیدن حلاوت برای آن میسور [ نیست]؛ و تا در منزل حیوانیت است، قلبی نیست تا ذائقه[ ای] داشته باشد.(535)
* * *
اعراض از دنیا برای ورود به مهمانی خدا
آن چیزی که انسان را به ضیافتگاه خدا راه می دهد این است که غیرخدا را کنار بگذارد و این برای هرکس میسور نیست؛ برای افراد انگشت شماری که در رأس آنها رسول الله است میسور بوده. آن توجه قلبی به مبدأ نور و اِعراض از ماورای او، او را لایق کرد به ضیافه الله و لایق کرد برای اینکه، قرآن یکمرتبه به طور بسیط در قلب او وارد بشود. لیلۀ مبارکه یکی از احتمالاتش بنیۀ خود رسول اکرم است که مشکات نورالله است و احتمالات دیگر هم هست. مهم ادراک این معناست که مراتب کمالات انسان برای ورود در ضیافت خدا زیاد است، و باید از مقدمات شروع بشود. مقدمات هم همانی است که توجه به غیر نداشتن و غیری را ندیدن و جز خدا ندیدن و توجه به هیچ چیز غیر از او نداشتن. در اینجا باید عرض کنم که از همۀ مردم این معنا مطلوب است، و اگر بخواهند در ضیافت خدا وارد بشوند به اندازۀ وُسع خودشان باید از دنیا
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 516
اِعراض کنند و قلبشان را از دنیا برگردانند.(536)
21 / 3 / 62
* * *
بهره مندی از قرآن
قرآن آن نعمتی است که در ضیافتی که از رسول خدا شده است، آن نعمتی است که در آن سفره ای که از ازل تا ابد پهن است پیغمبر اکرم برخوردار از آن بوده، و مقدمات، آن مقدماتی است که سالهای طولانی ریاضات معنوی کشیده است تا رسیده است به آنجایی که لایق این ضیافت شده است؛ و مهم قضیۀ اعراض از دنیاست.(537)
21 / 3 / 62
* * *
ایستادگی در مقابل قدرتهای شیطانی
اگر بخواهید بی خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفتۀ آنان و شیاطین و توطئه های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کرده اند اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می دهند؛ و در مقابل زور و قدرتهای شیطانی خاضع، و نسبت به توده های ضعیف ستمکار و زورگو هستند. ولی وارستگان به خلاف آنانند. چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزشهای انسانی ـ اسلامی را حفظ کرد. جوانان ایران و زنان و
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 517
مردان که در زمان طاغوت با تربیت طاغوتی بار آمده بودند هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتی مقابله کنند. ولی آنگاه که به دست توانای حق ـ جل و علا ـ به انسان انقلابیِ دور از علایق شیطانی متحول شدند آن قدرت عظیم را سرکوب کردند.(538)
7 / 3 / 63
* * *
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 518