بخش سوم: منازل و مقامات سلوک

نتایج توبه

نتایج توبه

‏ ‏

پوشانیدن گناهان با لباس توبه

‏باید باطن خویش را در ستر خوف و رهبت و ظاهر خود را در ستر‏‎ ‎‏طاعت قرار دهی؛ و از فضل حقّ تعالی عبرت گیری که لباس ظاهر‏‎ ‎‏را لطف فرموده که عیوب ظاهرۀ خودرا به آن مستور کنی، و ابواب‏‎ ‎‏توبه و انابه را به روی تو مفتوح فرموده تا عورتهای باطنیّه را که‏‎ ‎‏گناهان و خلقهای بد است به آن بپوشانی.(471)‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 415

اعادۀ آبرو و حیثیت انسان

‏برای هر کس، هر کار بکند، جای توبه هست. درِ توبه باز است.‏‎ ‎‏رحمت خدا واسع است. شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و‏‎ ‎‏پشت به هوای نفسانی بکن، خداوند می پذیرد تو را. آبروی تو را‏‎ ‎‏اعاده می دهد. حیثیت تو را اعاده می دهد.(472)‏

1 / 4 / 60

*  *  *

‏ ‏

برگشت انسان به وادی ایمان

فَإذا أتَی الْعَبْدُ کَبِیْرَةً مِنْ کِبارِ الْمَعاصی أوْ صَغِیْرَةً مِنْ صِغارِ الْمَعاصی الَّتی نَهَی الله‎ ‎ـ عَزَّوَجَلَّ ـ عَنْها کانَ خارِجاً مِنَ الإیْمانِ، ساقِطاً عَنْهُ اسْمُ الإیْمانِ، وَ ثابِتاً عَلَیْهِ اسْمُ‎ ‎الإسْلامِ، فَإنْ تابَ وَ اسْتَغْفَرَ عادَ إلی دارِ الإیْمانِ.‎[1]‎‏ ‏‏الحدیث.‏‏(473)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

ستر عیوب و توفیق کسب فضایل

‏قدری به خود آی و رجوع به خدا کن و بازگشت به سوی او نما، که‏‎ ‎‏خدای تعالی رحیم است و پی بهانه می گردد برای رحمت. اگر‏‎ ‎‏رجوع کردی، به غُفران خود ستر می فرماید عیوب گذشته را و‏‎ ‎‏نمی گذارد کسی بر آن مطلع شود، و تو را صاحب فضیلت می کند و‏‎ ‎‏اخلاق کریمه را در تو جلوه می دهد، و تو را مرآت صفات خود‏‎ ‎‏می فرماید و ارادۀ تو را در آن عالم کارکن می فرماید چنانچه ارادۀ‏‎ ‎‏خود ‏‏[‏‏او‏‏]‏‏ در همۀ عوالم نافذ است.(474)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 416

محبوبیت نزد حق تعالی

‏و همین که این دو رکن توبه حاصل شد، کار سالک طریق آخرت‏‎ ‎‏آسان شود و توفیقات الهیه شامل حال او شود، و به حسب نصّ آیۀ‏‎ ‎‏شریفۀ ‏إِنَّ الله یُحِبُّ التَّوّابِینَ.‎[2]‎‏ و این روایت شریفه محبوب حق تعالی‏‎ ‎‏شود اگر در این توبه خالص باشد.(475)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

پاک کردن اعمال گذشته

‏ایشان ـ خودش را ـ دست بردارد از این کارها، و از مملکت عراق‏‎ ‎‏هم دست بردارد و بشود یک نفر مثل افراد عادی، و توبه کند و‏‎ ‎‏بگوید من مسلمان شدم حالا ‏اَلاِسلامُ یَجُبُّ ما قَبلَهُ‎[3]‎‏ و اما خدا همچو‏‎ ‎‏قلبهای اینها را ـ در آن ـ مُهر زده است و سیاه کرده است به واسطۀ‏‎ ‎‏اعمال خودشان، که اینها دیگر قابل اصلاح نیستند. هیچ قابل‏‎ ‎‏نیستند. اینها دیگر نمی توانند اصلاً توبه کنند. اینها کارهای‏‎ ‎‏خودشان را، یعنی آدمکشی را، آنطور جنایت را ایشان تبریک‏‎ ‎‏گفته، به اینهایی که جنایتها را کردند، این اصلاً قابل اصلاح نیست.‏‎ ‎‏و ما هم حق نداریم اصلاح کنیم.(476)‏

6 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

قبول توبه صحیح توسط حق تعالی

‏حضرت سجاد ـ سلام الله علیه ـ از قراری که منقول است به یزید‏‎ ‎‏یاد داد که از چه راه توبه کن. حضرت می گویند: حضرت زینب‏‎ ‎‏فرمود، آخر به این!؟‏‏[‏‏امام سجاد پاسخ فرمودند‏‏]‏‏ این موفق‏‎ ‎‏نمی شود به توبه. کسی که امام را بکشد موفق به توبه نمی شود. اگر‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 417

‏موفق می شد به توبۀ صحیح، قبول می کرد خدا لکن نمی شود.‏‎ ‎‏یعنی قلب جوری می شود، قلب انسان طوری می شود که دیگر‏‎ ‎‏برای انسان امکان ندارد آن قلب را از آن طبعی که برایش واقع‏‎ ‎‏شده است، از آن ظلمتی که برایش واقع شده است، بتواند نجات‏‎ ‎‏بدهد. دعا کنید که انسان اینطور نشود. خداوند در قلب انسان مُهر‏‎ ‎‏نگذارد؛ یک مُهری که دیگر نتواند خودش هم هیچ کاری‏‎ ‎‏بکند.(477)‏

14 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

نتیجه غفاریت حق تعالی

‏از اموری که برای شخص تائب لازم است بدان اقدام کند پناه بردن‏‎ ‎‏به مقام غفّاریت حق تعالی و تحصیل حالت استغفار است. از‏‎ ‎‏حضرت حق جلّ جلاله و مقام غفّاریت آن ذات مقدس با زبان قال‏‎ ‎‏و حال و سرّ و علن در خلوات، با عجز و ناله و تضرع و زاری،‏‎ ‎‏طلب کند که بر او ستر کند ذنوب و تبعات آن را. البته مقام غفّاریت‏‎ ‎‏و ستّاریت ذات مقدس اقتضا می کند ستر عیوب و غفران تبعات و‏‎ ‎‏ذنوب را. چون که صور ملکوتیۀ اعمال به منزلۀ ولیدۀ انسان، بلکه‏‎ ‎‏بالاتر از آن، است، و حقیقت توبه و صیغۀ استغفار به منزلۀ لِعان‏‎ ‎‏است؛ حق تعالی به واسطۀ غفاریت و سترش آن ولیده ها را با لعان‏‎ ‎‏مستغفر از او منقطع می فرماید. و هر یک از موجودات که اطلاع بر‏‎ ‎‏حال انسان پیدا کردند، چه از ملائکه و کُتّاب صحائف جرائم و چه‏‎ ‎‏از زمان و مکان و اعضا و جوارح خود او، آنها را از آن گناه‏‎ ‎‏محجوب می فرماید، و همه را اِنساء می فرماید؛ چنانچه در حدیث‏‎ ‎‏شریف اشاره به آن شده است که می فرماید: ‏یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا عَلَیْهِ‎ ‎مِنَ الذُّنُوبِ‏. و ممکن است وحی حضرت حق تعالی به اعضا‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 418

‏و جوارح و بقاع ارض به کتمان معاصی، که در حدیث شریف است،‏‎ ‎‏همین انساء آنها باشد؛ چنانچه ممکن است فرمان به عدم شهادت‏‎ ‎‏باشد. و شاید مراد رفع آثار معاصی از اعضا باشد که به واسطۀ آن‏‎ ‎‏شهادت تکوینی حاصل آید؛ چنانچه اگر توبه نکند، هر یک از‏‎ ‎‏اعضایش ممکن است به لسان قال یا حال شهادت دهند بر کرده های‏‎ ‎‏او در هر حال. چنانچه مقام غفّاریت و ستّاریت حق اقتضا کرده است‏‎ ‎‏که الآن که در این عالم هستیم، اعضای ما شهادتی بر اعمال ما ندهند،‏‎ ‎‏و زمان و مکان کرده های ما را مستور دارند، همین طور در عوالم‏‎ ‎‏دیگر، اگر با توبۀ صحیحه و استغفار خالص از دنیا برویم، اعمال ما را‏‎ ‎‏مستور می دارند؛ یا آنکه از اعمال ما بکلی محجوب می شوند. و‏‎ ‎‏شاید مقتضای کرامت حق جل جلاله دومی باشد که انسان تائب پیش‏‎ ‎‏احدی سرافکنده نباشد و خجلت زدگی نداشته باشد.وَالله الْعالِمُ.(478)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حدیث امام صادق(ع) در نتیجۀ توبه نصوح

‏بِالسَّنَدِ المُتَّصِل إلَی الإِمامِ الأَقْدَمِ، حُجَّةِ الفِرْقَةِ وَ رَئیسِ الأُمَّةِ، مُحَمَّدِ‏‎ ‎‏بْنِ یَعْقُوبَ الکُلَیْنی، رضی الله عنه، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‏‎ ‎‏مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ، قَالَ‏‎ ‎‏سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله، علیه السّلام، یَقُولُ:‏ إِذَا تَابَ الْعَبْدُ تَوْبَةً نَصُوحاً، أَحَبَّهُ الله،‎ ‎فَسَتَرَ عَلَیْهِ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ. فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ یَسْتُرُ عَلَیْهِ؟ قَالَ: یُنْسِی مَلَکَیْهِ مَا کَتَبَا‎ ‎عَلَیْهِ مِنَ الذُّنُوبِ، ثُمَّ یُوحِی إِلَی جَوَارِحِهِ: اُکْتُمِی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ. وَ یُوحِی إِلَی بِقَاعِ‎ ‎الْأَرْضِ؛ اُکْتُمِی عَلَیْهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ عَلَیْکِ مِنَ الذُّنُوبِ. فَیَلْقَی الله حِینَ یَلْقَاهُ وَ لَیْسَ‎ ‎شَیْءٌ یَشْهَدُ عَلَیْهِ بِشَیْءٍ مِنَ الذُّنُوبِ.‎[4]‎

‏    ‏‏ترجمه «معاویة بن وهب گفت شنیدم از حضرت صادق، علیه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 419

‏السلام، می فرمود: "وقتی که توبه کند بنده ای توبۀ خالص،‏‎ ‎‏دوستدار شود او را خداوند؛ پس ستر کند بر او در دنیا و آخرت."‏‎ ‎‏پس گفتم: "و چگونه بپوشاند بر او؟" گفت: "به فراموشی اندازد دو‏‎ ‎‏فرشتۀ او را آنچه را نوشته اند بر او از گناهان. و وحی می فرماید به‏‎ ‎‏سوی اعضای او: کتمان کنید بر او گناهان او را. و وحی می فرماید‏‎ ‎‏به سوی بقعه های زمین: بپوشانید بر او آنچه را عمل می کرد بر‏‎ ‎‏شما از گناهان. پس ملاقات می کند خدا را زمانی که ملاقات‏‎ ‎‏می کند او را و حال آنکه نیست چیزی که شهادت بدهد بر او به‏‎ ‎‏چیزی از گناهان."».(479)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

معانی مختلف در توبه نصوح

‏بدان که در تفسیر توبۀ «نصوح» اختلافاتی است، که ذکر آن مجملاً‏‎ ‎‏در این مقام مناسب است. و ما در اینجا اکتفا می نماییم به ترجمۀ‏‎ ‎‏کلام محقق جلیل، شیخ بهائی، قدّس الله نفسه.‏

‏     ‏‏محدّث خبیر، مجلسی‏‎[5]‎‏، رحمه الله نقل می فرماید که شیخ بهائی‏‎ ‎‏فرموده است که «همانا ذکر کرده اند مفسرین در معنی توبۀ «نصوح»‏‎ ‎‏وجوهی. یکی آنکه مراد توبه ای است که نصیحت کند مردم را؛‏‎ ‎‏یعنی، دعوت کند مردم را که بیاورند مثل آن را برای ظاهر شدن آثار‏‎ ‎‏جمیلۀ آن در صاحبش. یا آنکه نصیحت ‏‏[‏‏کند‏‏]‏‏ صاحبش را تا از جای‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 420
‏ بکند گناهان را، و دیگر عود نکند به سوی آنها هیچ گاه.‏

‏     و دیگر آنکه «نصوح» توبه ای است که خالص باشد برای‏‎ ‎‏خداوند؛ چنانچه عسل خالص از شمع را عسل «نصوح» گویند. و‏‎ ‎‏خلوص آن است که پشیمان شود از گناهان برای زشتی آنها، یا برای‏‎ ‎‏آنکه خلاف رضای خدای تعالی هستند؛ نه برای ترس از آتش.‏

‏     ‏‏جناب محقق طوسی در ‏‏تجرید‏‏ حکم فرموده است به اینکه‏‎ ‎‏پشیمانی از گناهان برای ترس از آتش توبه نیست.‏

‏     و دیگر آنکه نصوح از «نصاحة» است، و آن خیاطت است.‏‎ ‎‏زیرا که توبه می دوزد از دین آنچه را گناهان پاره کرده است. یا آنکه‏‎ ‎‏جمع می کند میانۀ تائب و اولیای خدا و احبّای او، چنانکه خیاطت‏‎ ‎‏جمع می کند مابین پارچه های لباس.‏

‏     و دیگر آنکه نصوح وصف از برای تائب است، و اِسناد آن به‏‎ ‎‏سوی توبه از قبیل اسناد مجازی است. یعنی توبۀ نصوح توبه ای‏‎ ‎‏است که نصیحت می کنند صاحبان آن خود را به اینکه به جای‏‎ ‎‏آورند آن را به کامل ‏‏[‏‏ترین‏‏]‏‏ طوری که سزاوار است توبه را بدان‏‎ ‎‏نحو آورند تا آنکه آثار گناهان را از قلوب پاک کند بکلی. و آن به‏‎ ‎‏این است که آب کنند نفوس را به حسرتها و محو کنند ظلمات‏‎ ‎‏بدیها را به نور خوبیها».(480)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 421

‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 422

  • . «هنگامی که بنده، گناهی از گناهان کبیره یا صغیره را که خدا از آنها نهی فرموده انجام دهد، از ایمان خارج شده، و اسم ایمان از او ساقط است، و اسم اسلام بر او ثابت می شود؛ پس اگر توبه و استغفار کرد به جایگاه ایمان باز می گردد»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 27، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب 16»، ح 1.
  • . «همانا خدا بسیار توبه کنندگان را دوست دارد»؛ (بقره / 222).
  • . مستدرک الوسائل؛ ج 7، ص 448؛ بحارالانوار؛ ج 21، ص 26.
  • . اصول کافی؛ ج 2، ص 430، «کتاب ایمان و کفر»، «باب التوبه»، ح 1.
  • . ملا محمدباقر بن محمدتقی مجلسی اصفهانی، مشهور به علامۀ مجلسی (1037 ـ 1111 هـ . ق.) از علمای بزرگ شیعه و در علوم مختلف اسلامی بخصوص حدیث متبحر بود. اساتید وی پدرش، و شیخ حر عاملی، و سید علی خان شیرازی بوده اند؛ و شاگردان بسیاری ـ از جمله میرزا عبدالله افندی، (مؤلف ر یا ض العلماء)، سید نعمت الله جزایری، ملاصالح مازندرانی ـ تربیت کرده است. او در جمع و نشر احادیث امامیه کوششی فراوان به کار برده است و بیش از 60 جلد کتاب به فارسی و عربی دارد. مهمترین اثر او بحارالانوار است؛ از آثار اوست: مرآة العقول در شرح کافی، حیوة القلوب، زادالمعاد، حق الیقین، جلاءالعیون، حلیة المتقین و الاربعون حدیثاً.