بخش سوم: منازل و مقامات سلوک

فصل سوم: مشارطه، مراقبه، محاسبه

فصل سوم: مشارطه، مراقبه، محاسبه

‏ ‏

مشارطه

‏از اموری که لازم است از برای مجاهد، مشارطه و مراقبه و‏‎ ‎‏محاسبه است.‏

‏     «مشارطه» آن است که در اوّل روز مثلاً با خود شرط کند که‏‎ ‎‏امروز برخلاف فرمودۀ خداوند تبارک و تعالی رفتار نکند. و این‏‎ ‎‏مطلب را تصمیم بگیرد. و معلوم است یک روز خلاف نکردن‏‎ ‎‏امری است خیلی سهل، انسان می تواند بآسانی از عهده برآید. تو‏‎ ‎‏عازم شو و شرط کن و تجربه نما ببین چقدر سهل است. ممکن‏‎ ‎‏است شیطان و جنود آن ملعون بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند،‏‎ ‎‏ولی این از تلبیسات آن ملعون است؛ او را از روی واقع و قلب لعن‏‎ ‎‏کن، و اوهام باطله را از قلب بیرون کن، و یک روز تجربه کن، آن‏‎ ‎‏وقت تصدیق خواهی کرد.‏

مراقبه

‏     ‏‏و پس از این مشارطه، باید وارد «مراقبه» شوی. و آن چنان‏‎ ‎‏است که در تمام مدت شرط. متوجه عمل به آن باشی؛ و خود را‏‎ ‎‏ملزم بدانی به عمل کردن به آن؛ و اگر خدای نخواسته در دلت افتاد‏‎ ‎‏که امری را مرتکب شوی که خلاف فرمودۀ خداست، بدان که این‏‎ ‎‏از شیطان و جنود اوست که می خواهند تو را از شرطی که کردی‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 367

‏بازدارند. به آنها لعنت کن و از شر آن ها به خداوند پناه ببر؛ و آن‏‎ ‎‏خیال باطل را از دل بیرون نما؛ و به شیطان بگو که من یک امروز با‏‎ ‎‏خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند تعالی نکنم، ولی نعمت‏‎ ‎‏من سالهای دراز است به من نعمت داده، صحت و سلامت و‏‎ ‎‏امنیت مرحمت فرموده و مرحمتهایی کرده که اگر تا ابد خدمت او‏‎ ‎‏کنم از عهدۀ یکی از آنها برنمی آیم، سزاوار نیست یک شرط‏‎ ‎‏جزئی را وفا نکنم. امید است إن شاءالله شیطان طرد شود و‏‎ ‎‏منصرف گردد و جنود رحمان غالب آید. و این مراقبه با هیچ یک از‏‎ ‎‏کارهای تو، از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیرها، منافات ندارد.‏

محاسبه

‏     ‏‏و به همین حال باشی تا شب که موقع «محاسبه» است. و آن‏‎ ‎‏عبارت است از اینکه حساب نفس را بکشی در این شرطی که با‏‎ ‎‏خدای خود کردی که آیا به جا آورد، و با ولی نعمت خود در این‏‎ ‎‏معاملۀ جزئی خیانت نکردی؟ اگر درست وفا کردی، شکر خدا‏‎ ‎‏کن در این توفیق و بدان که یک قدم پیش رفتی و مورد نظر الهی‏‎ ‎‏شدی؛ و خداوند اءن شاءالله تو را راهنمایی می کند در پیشرفت‏‎ ‎‏امور دنیا و آخرت، و کارْ فردا آسانتر خواهد شد. چندی به این‏‎ ‎‏عمل مواظبت کن، امید است ملکه گردد از برای تو به طوری که از‏‎ ‎‏برای تو کار خیلی سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت می بری‏‎ ‎‏از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصی در همین عالم، با اینکه‏‎ ‎‏اینجا عالَم جزا نیست لذت می برد و جزای الهی اثر می کند و تو را‏‎ ‎‏ملتذّ می نماید.‏

‏     و بدان که خدای تبارک و تعالی تکلیف شاق بر تو نکرده و‏‎ ‎‏چیزی که از عهدۀ تو خارج است و در خور طاقت تو نیست بر تو‏‎ ‎‏تحمیل نفرموده، لکن شیطان و لشکر او کار را بر تو مشکل جلوه‏‎ ‎‏می دهند. و اگر خدای نخواسته در وقت محاسبه دیدی سستی و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 368

‏فتوری شده در شرطی که کردی، از خدای تعالی معذرت بخواه و‏‎ ‎‏بنا بگذار که فردا مردانه به عمل شرط قیام کنی. و به این حال باشی‏‎ ‎‏تا خدای تعالی ابواب توفیق و سعادت را بر روی تو باز کند و تو را‏‎ ‎‏به صراط مستقیم انسانیت برساند.(414)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

تشخیص خودخواهی وخداخواهی

‏مراقبت و محاسبۀ نفس در تشخیص راه خودخواهی وخداخواهی‏‎ ‎‏از جمله منازل سالکان است.(415)‏

8 / 2 / 61

*  *  *

‏ ‏

رسیدگی به احوال در جوانی

‏مگذار مثل پدرت پیر شوی که یا درجا زنی و یا به عقب برگردی، و‏‎ ‎‏این محتاج به مراقبه و محاسبه است.(416)‏

26 / 4 / 63

*  *  *

‏ ‏

مراقبت در برابر شیطان

‏برادرها، ما بین راه هستیم و دشمن در کمین، یک راهی است که‏‎ ‎‏شخصی ما داریم می رویم، که این صراط الهی است. دشمن ابلیس‏‎ ‎‏است و می خواهد نگذارد شما این راه را طی کنید، مراقبت از‏‎ ‎‏خودتان بکنید که این راه را با سلامت طی کنید، و در آنجا که‏‎ ‎‏می روید با سلامت وارد بشوید.(417)‏

6 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 369

مراقبت نفس و شیطان

‏باید خودتان مراقبت خودتان را بکنید و وادار کنید کسانی از شما‏‎ ‎‏مراقبت کنند. و چه بسا باشد که این سپاه پاسداران و این سران‏‎ ‎‏فرماندهان سپاه پاسداران با همه جدیتی که می کنند، برای اینکه به‏‎ ‎‏اسلام خدمت بکنند، در باطن قلبشان، غیر خودآگاه از این‏‎ ‎‏خصیصه های شیطانی باشد که یک وقت ببینند که کارهایی که‏‎ ‎‏کرده اند دست شیطان در آن بوده است. باید همیشه انسان مراقب‏‎ ‎‏خودش باشد. می خواهد نماز بخواند، مراقبت کند از نمازش که‏‎ ‎‏مبادا دست او در آن کار باشد؛ دست نفس اماره در کار باشد.‏‎ ‎‏بخواهد پاسداری بکند، متوجه باشد که مبادا دست او در کار‏‎ ‎‏باشد؛ و او را به کاری وادار کند که خودش تباه بشود و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی را هم چهره اش را یک طور دیگر نمایش بدهد، شماهایی‏‎ ‎‏که دست اندر کار هستید در این جمهوری اسلامی، چه آن آقایان‏‎ ‎‏سفرا و کاردارهایی که در خارج می روند و خارج بیشتر توقع‏‎ ‎‏هست و چه شما سپاه پاسداران و سایر قوای نظامی و انتظامی که‏‎ ‎‏در داخل خدمت می کنید و چه و کلای محترم که در مجلس‏‎ ‎‏خدمت می کنند و چه همه؛ قوۀ قضائیه، قوۀ اجرائیه؛ همه باید از‏‎ ‎‏خودشان مراقبت کنند.(418)‏

9 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

مراقبت از نفس و زبان

‏باید مراقب خودشان باشند. نفس انسان سرکش است، یک آن از‏‎ ‎‏آن غافل بشویم، نعوذبالله ، انسان را به کفر می کشد نه به فسق، اگر‏‎ ‎‏غافل بشود انسان. شیطان راضی نیست به فسق ما، او کفر ما را‏‎ ‎‏می خواهد. او می خواهد همه را منتهی کند به کفر؛ منتها از معاصی‏‎ ‎‏کوچک می گیرد و کم کم وارد می کند در بزرگتر، و کم کم در‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 370

‏بزرگتر، و کم کم بالاتر تا برسد به آنجا که خدای نخواسته انسان را‏‎ ‎‏منحرف کند اصلاً از اسلام. باید مراقبت کنید آقا از خودتان؛ باید‏‎ ‎‏از اول صبح که از خواب پا می شوید، یا اول اذان یا ان شاءالله قبل‏‎ ‎‏از اذان که پا می شوید از خواب ... باید مراقب خودتان باشید. در‏‎ ‎‏این مجتمع باید مراقبت کرد؛ در این اجتماعات، در این اجتماعات‏‎ ‎‏دوتایی، چهارتایی، صدتایی، ده تایی باید مراقبت کرد: احترام کرد‏‎ ‎‏از بزرگان، احترام کرد از رفقا، احترام کرد از مؤمنین. لسان سوء،‏‎ ‎‏نعوذبالله ، نداشت؛ اشکال ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ مناقشۀ بیجا انسان نکند. اگر فرض‏‎ ‎‏بفرمایید شما در نظرتان یک کسی یک کاری انجام می دهد یا انجام‏‎ ‎‏نمی دهد و ناگوار است در نظر شما، محمول به صحت است. نباید‏‎ ‎‏انسان همین طور بدون اینکه توجه کند به مطلبی، یکوقت خدای‏‎ ‎‏نخواسته جسارت کند به یک مؤمنی، به یک مسْلمی، به یک‏‎ ‎‏طلبه ای، به یک اهل علمی، فضلاً از اینکه به یک عالِمی، فضلاً از‏‎ ‎‏اینکه به یک مرجعی. اینها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ باید مواظبت کرد؛ انسان باید‏‎ ‎‏خودش را مواظبت کند؛ حفظ کند این جهات را تا موفق‏‎ ‎‏بشود.(419)‏

23 / 8 / 44

*  *  *

‏ ‏

مراقبه و محاسبه در سخن

‏هر کس که می خواهد صحبت کند باید توجه کند که چه می خواهد‏‎ ‎‏بگوید. آیا در این چیز رضای خدا هست؟ آیا دعوت به خودش‏‎ ‎‏هست یا دعوت به خدا؟ بعد هم که صحبت کرد، بنشیند که آیا این‏‎ ‎‏صحبت برای این بود یا برای آن. این راهی است برای سیر انسان‏‎ ‎‏به خدا که مراقبت کند از خودش و بعد از مراقبت، محاسبه نماید.‏‎ ‎‏این طور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد؛ میزان،‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 371

‏ایدۀ حزب است و اگر ایده چیز دیگری باشد این حزب شیطان‏‎ ‎‏است، هر اسمی هم داشته باشد.(420)‏

6 / 10 / 61

*  *  *

‏ ‏

مراقبه از سخن

‏انسان واقعاً مراقب خودش باشد، محاسبه کند از خودش،‏‎ ‎‏مجاهده بکند تا بتواند تشخیص بدهد که من که دارم این حرف را‏‎ ‎‏می زنم خودم اگر چنانچه به جای آنها بودم، همه چیز را خوب‏‎ ‎‏می دانستم؟.(421)‏

28 / 4 / 62

*  *  *

‏ ‏

سفارش به مراقبه

‏شما جوان های عزیزی که الآن برای اسلام دارید خدمت می کنید،‏‎ ‎‏و مطمئن باشید که ارزش بسیار زیاد دارید شما، توجه به روحیات‏‎ ‎‏خودتان بکنید که نبادا در این امر شیطان دخالت بکند. قدرت‏‎ ‎‏دست تان هست، نبادا که این قدرت را اعمال بکنید در یک جایی‏‎ ‎‏برخلاف. مراقبت کنید از خودتان. مواظبت کنید از خودتان. اینکه‏‎ ‎‏من عرض می کنم، مخصوص به شما نیست، همه ما باید این‏‎ ‎‏مطلب را در نظر داشته باشیم.(422)‏

15 / 8 / 62

*  *  *

‏ ‏

مراقبت خدا و اولیا و فرشتگان بر اعمال انسان

‏ما باید مراقب باشیم. این مراقبت دشمنها. و مراقبت اولیای خدا و‏‎ ‎‏دوستان شما اولیای خدا، که آنها هم ان شاءالله دوستان شما‏‎ ‎‏هستند؛ شما هم دوستان آنها هستید. و مراقبت ذات مقدس حق‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 372
‏تعالی از همه مان. همه تحت مراقبت هستیم. پاسدارهای معنوی،‏‎ ‎‏ملائکة الله ، به همۀ ما اشراف دارند که ما چه می کنیم؛ در این‏‎ ‎‏پاسداری ما چه می کنیم؛ در این آزادی که الآن پیدا شده؛ در این‏‎ ‎‏قدرتی که الآن دست شماها افتاده است. الآن شما قدرتمند‏‎ ‎‏شده اید دیگر. پیشتر آنها قدرتمند بودند و چه کردند و چه کردند؛‏‎ ‎‏حالا ببینید که، الآن که قدرت دست شما افتاده است و شما‏‎ ‎‏بحمدالله غنایم جنگی را گرفتید و تفنگها را از دست آنها گرفتید و‏‎ ‎‏دست خودتان است و الحمدلله پاسداری هم دارید می کنید، و‏‎ ‎‏امید است که ان شاءالله تا آخر بروید.‏

‏     حالا ببینید که تحت مراقبت هستید. نامۀ اعمال ما می رود پیش‏‎ ‎‏امام زمان ـ سلام الله علیه ـ هفته ای دو دفعه، به حسب روایت. من‏‎ ‎‏می ترسم که مایی که ادعای این را داریم که تبع این بزرگوار‏‎ ‎‏هستیم، شیعۀ این بزرگوار هستیم، اگر نامۀ اعمال را ببیند ـ و‏‎ ‎‏می بیند، تحت مراقبت خداست ـ نعوذبالله شرمنده بشود. شما اگر‏‎ ‎‏یک فرزندتان خلاف بکند، شما شرمنده اید. اگر این نوکر شما‏‎ ‎‏خلاف بکند، شما شرمنده اید. در جامعه آدم شرمنده می شود که‏‎ ‎‏پسرش این کار را کرده یا نوکرش این کار را کرده، یا اتباعش این کار‏‎ ‎‏را کرده. من خوف این را دارم که کاری ما بکنیم که امام زمان‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ پیش خدا شرمنده بشود. اینها شیعه های تو هستند‏‎ ‎‏دارند این کار را می کنند! نکنید. یک وقت نکند، یک وقت خدای‏‎ ‎‏نخواسته یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود،‏‎ ‎‏نوشته هایی که ملائکة الله که مراقب ما هستند، «رقیب» هستند ـ هر‏‎ ‎‏انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود. ذره هایی که بر قلبهای شما‏‎ ‎‏می گذرد رقیب دارد. چشم ما رقیب دارد. گوش ما رقیب دارد. زبان ما‏‎ ‎‏رقیب دارد. قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را ـ‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 373

‏نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان ما و سایر‏‎ ‎‏دوستان امام زمان ـ سلام الله علیه ـ یک وقت چیزی صادر بشود. که‏‎ ‎‏موجب افسردگی امام زمان ـ سلام الله علیه ـ بشود مراقبت کنید از‏‎ ‎‏خودتان. پاسداری کنید از خودتان. اگر بخواهید این پاسداری شما‏‎ ‎‏در دفتری که پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت‏‎ ‎‏بشود، همانطور که آنها پاسداری می کردند از خودشان، شما هم از‏‎ ‎‏خودتان پاسداری کنید، تا ثبت بشود آنجا.(423)‏

12 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

مراقبت حق تعالی بر ظاهر و باطن

‏خدا هست غفلت از او نکنید. خدا حاضر است. همۀ ما تحت‏‎ ‎‏مراقبت هستیم ‏وَالله ُ مِنْ وَرائِهمْ مُحیطٌ‎[1]‎‏ مراقب است. آن خطرات قلب‏‎ ‎‏شما در مراقبت حق تعالی است. آن لحظات چشم شما در مراقبت‏‎ ‎‏حق تعالی است. آن حرکات زبان شما در محضر حق و در مراقبت‏‎ ‎‏اوست. توجه داشته باشید که این دنیا رفتنی است، و حساب شما‏‎ ‎‏با کسی است که همه چیزتان تحت مراقبت بوده است. قضیه،‏‎ ‎‏قضیۀ معصیت انسان و قضیۀ اینکه من بندۀ خدا هستم و بندۀ خدا‏‎ ‎‏معصیتکار می شود و اینها و کذا ‏‏[‏‏نیست‏‏]‏‏ قضیه، قضیۀ محاسبه بین‏‎ ‎‏شما و خدا تنها نیست.(424)‏

10 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

تذکر به حضور حق تعالی

‏رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس‏‎ ‎‏حق ـ جل و علا ـ واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبی و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 374

‏تمایلات سرّی تا اعمال مُعلن و مخفی می گذرد، در حضور حق‏‎ ‎‏است و چیزی را نتوان از او ـ جل و علا ـ پنهان کرد، هرچند از خلق‏‎ ‎‏خدا پنهان باشد.(425)‏

12 / 6 / 64

*  *  *

‏ ‏

ثبت اعمال انسان در قلب

وَالله مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط‎[2]‎‏ ماه «رمضان ها» می آید و می رود، و ماهها یکی‏‎ ‎‏پس از دیگری می روند و عمرها هم می رود، آنچه که باقی می ماند‏‎ ‎‏آن صفحات اعمال شماست که در قلب شما ثبت است، و شاید‏‎ ‎‏نامۀ عمل هم همان باشد. قلب شما نسبت به دنیا چه بوده است؟‏‎ ‎‏دنیا با قلب شما چه کرده است و شما توجه تان به دنیا چه اندازه‏‎ ‎‏بوده است؟ آن روزی که دستتان نمی رسید زاهد و عابد بودید، آن‏‎ ‎‏روزی که دست رسید خدای نخواسته عکس او بود؟ مراقبت در‏‎ ‎‏کار است.(426)‏

21 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

حضور سالک در محضر حق تعالی

‏چون سالک الی الله خود را حاضر در محضر مقدّس حق جلّ و علا‏‎ ‎‏دید، بلکه باطن و ظاهر و سرّ و علن خود را عین حضور یافت،‏‎ ‎‏چنانچه از ‏‏کافی ‏‏و ‏‏توحید‏‏ روایت شده که حضرت صادق علیه السلام‏‎ ‎‏فرمود: ‏اِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لاََشَدُّ اِتّصالاً بِرُوحِ الله مِنْ اِتّصالِ شُعاعِ الشَّمْسِ بِها.‎[3]‎‎ ‎‏بلکه به برهان قوی متین در علوم عالیه پیوسته است که‏‎ ‎‏جمیع دائرۀ وجود از اعلی مراتب غیب تا ادنی منازل شهود عین‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 375

‏تعلق و ربط و محض تدلّی و فقر است به قیّوم مطلق جلّت عظمته،‏‎ ‎‏و شاید اشاره به این معنی باشد آیۀ مبارکۀ ‏یا اَیُّها النّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَی‎ ‎الله هُوَ الْغَنِی الْحَمید.‎[4]‎‏ چه اگر موجودی از موجودات در حالی از‏‎ ‎‏حالات و آنی از آنات و حیثیّتی از حیثیّات تعلّق به عزّ قدس ربوبی‏‎ ‎‏نداشته باشد از بقعۀ امکان ذاتی و فقر خارج  و در حریم وجوب‏‎ ‎‏ذاتی و غنا داخل گردد.(427)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حفظ ادب حضور

‏سالک چون خود را به جمیع شئون عین حضور دید، ستر جمیع‏‎ ‎‏عورات. ظاهریّه و باطنیّه کند برای حفظ محضر و ادب حضور. و‏‎ ‎‏چون دریافت که کشف عورات باطنه در محضر حق قباحت و‏‎ ‎‏فضاحتش بیشتر از کشف عورات ظاهره است به مقتضای حدیث‏‎ ‎اِنَّ الله لا یَنْظُرُ اِلی صُورِکُمْ، وَ لکِنْ یَنْظُرُ اِلی قُلوبِکُم‎[5]‎‏.(428)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

کیفیات مختلف حفظ حضور

‏باید دانست که هر یک از اهل ایمان و سلوک و عرفان و ولایت به‏‎ ‎‏طوری حفظ حضور و حضرت کنند که خاص به خود آنهاست.‏‎ ‎‏چنانچه مؤمنین و متقین حفظ حضور را به ترک نواهی و اِتیان اوامر‏‎ ‎‏دانند؛ و مجذوبین به ترک توجه به غیر و انقطاع تامّ کامل دانند؛ و‏‎ ‎‏اولیا و کمّل به سلب غیریت و نفی انانیت دانند. و بالجمله، یکی از‏‎ ‎‏مقامات شامخۀ اهل معرفت و اصحاب قلوب، مشاهدۀ حضور‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 376

‏حق و حفظ حضرت است، چنانچه با مشاهدۀ کیفیت علم فعلی‏‎ ‎‏حق و فنای اشیا در ذات حق و حضور موجودات در پیشگاه‏‎ ‎‏مقدس و فهم اینکه دار تحقق محضر ربوبیت است، حفظ محضر‏‎ ‎‏نمایند به هر مقام که هست. و این نیز از فطریات است.‏

‏     و به مقام اوّل اشاره فرموده است رسول اکرم، صلّی الله علیه و‏‎ ‎‏آله، در وصیتی که به حضرت امیر، علیه السلام، فرموده که ما‏‎ ‎‏اکنون به شرح آن مشغولیم. و در حدیث شریف اسحاق بن عمّار‏‎ ‎‏بقوله، صلّی الله علیه و آله: ‏وَ الثَّالِثَةُ الْخَوْفُ مِنَ الله عَزَّ ذِکْرُهُ کَأَنَّکَ تَرَاهُ خَفِ‎ ‎الله کَأَنَّکَ تَرَاهُ.‎[6]‎

‏    ‏‏و به مقام دوم اشاره فرموده است جناب صادق، علیه السلام،‏‎ ‎‏بقوله: ‏وَ إِنْ کُنْتَ لاَ تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ‎[7]‎‏.‏

‏    ‏‏و به فطرت حفظ محضر اشاره فرموده است جناب صادق،‏‎ ‎‏علیه السلام، بقوله: ‏وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یَرَاکَ‏ ... الخ‏‎[8]‎‏.(429)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

فطرت حفظ حضور و محضر

‏بدان که اگر کسی کیفیت تجلی حق را در مُلک و ملکوت و ظهور‏‎ ‎‏ذات مقدس را در سماوات و ارضین به مشاهدۀ حضوریه، یا‏‎ ‎‏مکاشفۀ قلبیه، یا به ایمان حقیقی، بفهمد، و نسبت حق به خلق و‏‎ ‎‏خلق به حق را آن چنان که هست بداند، و کیفیت ظهور مشیت الهیه‏‎ ‎‏را در تعینات و فنای آنها را در آن، علی ماهو علیه، ادراک کند،‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 377

‏خواهد دانست که حق تعالی حضور در تمام امکنه و اَحیاز دارد و‏‎ ‎‏او را مشاهده کند به علم حضوری در جمیع موجودات. چنانچه‏‎ ‎‏حضرت صادق مصدّق، علیه السلام، فرماید: ‏ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلاّ و رَأَیْتُ‎ ‎الله مَعَهُ أَوْفِیهِ‏. و در قرب نوافلْ حقیقت ‏کُنْتُ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ یَدَهُ‎[9]‎‏ و غیر‏‎ ‎‏ذلک بر او مکشوف گردد. پس، حق را حاضر در تمام مراتب وجود‏‎ ‎‏ببیند به حسب مقام خود، علماً یا ایماناً یا عیناً و شهوداً. و البته در‏‎ ‎‏این رتبه، سالک به هر مرتبه که هست حفظ حضور حق کند و از‏‎ ‎‏مخالفت آن ذات مقدس خودداری نماید؛ زیرا که حفظ حضور و‏‎ ‎‏محضر از فطرتهایی است که خلق بر آن مفطورند، و هرچه انسانی‏‎ ‎‏بیحیا باشد غیبت و حضورش با هم فرق دارد؛ خصوصاً که حضور‏‎ ‎‏مُنعم عظیمِ کامل باشد که در فطرتْ حفظ حضورِ هر یک مستقلاً‏‎ ‎‏ثبت است.(430)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

مراقبت وقت نماز

‏بدانکه مراقبت اوقات صلوات، که میقات حضور رب و میعاد‏‎ ‎‏جناب ربوبیت است، از مهمات نزد اهل مراقبه است؛ که اهل‏‎ ‎‏مناجات و سلوک انتظار آن را می کشیدند و خود و قلوب خود را‏‎ ‎‏مستعد برای دخول آن می کردند، و با حال طهارت ظاهر و باطن از‏‎ ‎‏آن استقبال می نمودند، و از اشتغالات دیگر یکسره کناره‏‎ ‎‏می کردند، و قلب را بکلی منقطع از غیر و متوجه به میعادگاه حقّ‏‎ ‎‏می کردند.‏

‏     و از بعض زوجات رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 378

‏«آن بزرگوار با ما مشغول صحبت بود و ما هم با او مکالمه‏‎ ‎‏می کردیم، همینکه وقت نماز داخل می شد، گویی ما را‏‎ ‎‏نمی شناخت و ما او را نمی شناختیم و از هر چیز اشتغال خود را‏‎ ‎‏صرف می کرد و به حقّ مشغول می شد.»‏‎[10]‎

‏    ‏‏و جناب مولی الموحدین علیه الصلوة و السلام وقتی که وقت‏‎ ‎‏نماز می شد به خود می پیچید و متزلزل می شد. از آن حضرت‏‎ ‎‏سؤال شد: «چه می شود تو را یا امیرالمؤمنین؟» می فرمود: «آمد‏‎ ‎‏وقت امانتی که حقّ تعالی عرضه داشت بر آسمانها و زمین و آنها ابا‏‎ ‎‏کردند از حمل آن و برحذر شدند از آن.»‏‎[11]‎‏ و جناب علی بن الحسین‏‎ ‎‏علیهماالسلام وقتی مهیای برای وضو می شد، رنگ مبارکش زرد‏‎ ‎‏می شد. سببْ سؤال شد. فرمود: «آیا نمی دانید در حضور کی‏‎ ‎‏ایستادم؟»‏‎[12]‎‏.(431)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

ارتباط معرفت سالک و وقت نماز

‏بدان که اهل معرفت و اصحاب مراقبه را به قدر قوت معرفت آنها‏‎ ‎‏به مقام مقدّس ربوبیّت و اشتیاق آنها به مناجات حضرت باری عزّ‏‎ ‎‏اسمه، از اوقات صلوات، که میقات مناجات و میعاد ملاقات با حق‏‎ ‎‏است، مراقبت و مواظبت بوده و هست.‏

‏     آنان که مجذوب جمال جمیل و عاشق و دلباخته حسن ازلند و‏‎ ‎‏از جام محبّت سرمست و از پیمانۀ الستْ بیخودند، از هر دو جهان‏‎ ‎‏رسته و چشم از اقالیم وجود بسته و به عزّ قدس جمال الله ‏‎ ‎‏پیوسته اند؛ برای آنها دوام حضور است و لحظه ای از ذکر و فکر و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 379

‏مشاهدت و مراقبت مهجور نیستند.(432)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

بازرسی خویشتن

‏هر شخصی باید خودش را محاسبه کند. یکی از منازل سِیر،‏‎ ‎‏محاسبۀ آدم است که انسان مراقبت از خودش بکند در روز که‏‎ ‎‏مشغول عمل است که خلاف نکند، شب هم که، آخر شب هم که‏‎ ‎‏می رود منزل از خودش محاسبه کند، مثل یک کسی که از او‏‎ ‎‏استنطاق می خواهد بکند، بازرسی می کند. خودش بازرسی کند،‏‎ ‎‏ببیند که امروز چه کرده است. شما از خودتان هر شب بازرسی‏‎ ‎‏کنید.(433)‏

21 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

محاسبه خود

‏باید علما فکر بکنند. باید محاسبه کنند خودشان را. یکی از‏‎ ‎‏چیزهایی که در منازل سِیر هست محاسبه است که انسان آن وقتی‏‎ ‎‏که خلوت است بین خودش و خدا، خودش را به حساب بکشد.‏‎ ‎‏محاسبه کند خودش را که من در این راهی که دارم می روم چه‏‎ ‎‏کردم امروز، من چه کردم؟ محاسبه کنید خودتان را. هم محاسبه‏‎ ‎‏کنیم همۀ خودمان را و همۀ ملت، همۀ مسلمانها.(434)‏

10 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

بررسی مبدأ افعال و اقوال

‏اگر کسی مراقب حال خودش باشد، توجه به مسائل انسانی داشته‏‎ ‎‏باشد، با مراقبت و با اینکه خودش را محاسبه کند، اگر فرض کنید‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 380

‏در مجلس، یا در جای دیگر، یک روزی گذشته است که در آنجا‏‎ ‎‏مسائلی پیش آمده است، شب برود حساب کند ببیند که واقعاً اینکه‏‎ ‎‏من امروز گفتم مبدأ این چه بود، مبدأ شیطانی داشت یا مبدأ الهی‏‎ ‎‏داشت، اگر محاسبه کند آدم شب از خودش و خودش را در محاسبه‏‎ ‎‏قرار بدهد که امروز تو این صحبت را کردی، این مبدأ، مبدأ شیطانی‏‎ ‎‏بوده است نه مبدأ انسانی و الهی، ممکن است کم کم دنبال این برود‏‎ ‎‏که اصلاح کند. و اگر این کار را نکند و همان رویه را تعقیب بکند،‏‎ ‎‏هیچ بعید ندانید که یک نفر زاهد، عابد، مسلمان، همه چیز، یک‏‎ ‎‏انسان فاسد شقی از کار درآید. مأمون نیست هیچ کس.(435)‏

6 / 3 / 60

*  *  *

‏ ‏

کند و کاو در نیت

‏قبل از اینکه به نطقها بروید و قبل از اینکه مقاله ها بخواهید‏‎ ‎‏بنویسید و قبل از اینکه تیترها را بخواهید درشت بنویسید، با‏‎ ‎‏خودتان خلوت کنید و ببینید که برای چه این کار را می کنید؟‏‎ ‎‏مقصد شما چه است؟ شما حق را برای حق می خواهید، یا حق را‏‎ ‎‏از رقبای خودتان نمی پذیرید؟ باطل را برای باطل از آن متنفر‏‎ ‎‏هستید؟ یا باطل را از دوستان خودتان می پذیرید؟ شما خودتان را‏‎ ‎‏امتحان کنید.(436)‏

4 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

بررسی نور ایمان در قلب

‏و اگر در شب و روز چند دقیقه ای به حسب اقبال قلب و توجه آن‏‎ ‎‏ـ یعنی به مقداری که قلب حاضر است ـ نفس را محاسبه کند در‏‎ ‎‏تحصیل نور ایمان، و از آن مطالبۀ نور ایمان کند، و آثار ایمان را از‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 381

‏آن جستجو کند، خیلی زودتر به نتیجه می رسد، ان شاء الله.(437)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

ملاک قلب نورانی و ظلمانی در انسان

‏محک بزرگی است که هر کس خودش را می تواند بشناسد.‏‎ ‎‏می تواند بفهمد که این ایمانی که ادعا می کند، همان ادعاست یا‏‎ ‎‏خیر، نور ایمان در قلب او وارد شده است و ظلمتها همه بر کنار‏‎ ‎‏شده است. ما، هر کس، در هر جا که هستیم و شما در هر محلی که‏‎ ‎‏هستید، چه در بازار باشید و چه در مدرسه و چه سپاه پاسداران‏‎ ‎‏باشید، و چه قوای انتظامیۀ دیگر و چه رئیس جمهور باشید یا وزیر‏‎ ‎‏باشید یا وکیل باشید یا سایر قشرهای دیگر، این حکم عمومی،‏‎ ‎‏این میزان عمومی، این محکی که برای عموم است در این معنا،‏‎ ‎‏این محک را باید ما خودمان پیش خودمان، وقتی که در شب‏‎ ‎‏خلوت هست و شما فارغ هستید، فکر کنید که آیا قلب شما یک‏‎ ‎‏قلب نورانی متوجه به نور است، یا یک قلب ظلمانی متوجه به‏‎ ‎‏آمال شیطانی یا الله است یا طاغوت. این از این دو حال خارج‏‎ ‎‏نیست: یا حکومت در ما، حاکم در ما الله است یا حاکم در ما‏‎ ‎‏طاغوت است. چنانچه ما توجه مان به این دنیا و به این مسائلی که‏‎ ‎‏بر ما عرضه می شود در دنیا، توجه مان به عالَم طبیعت است، هر‏‎ ‎‏چه می خواهیم برای خودمان می خواهیم، هر کاری می کنیم خدا‏‎ ‎‏در کار نیست، ما از طاغوتیم و اولیای ما هم طاغوت است. و‏‎ ‎‏چنانچه خودمان را تهذیب کنیم، خودمان را تربیت کنیم، و از این‏‎ ‎‏غلافهایی که هست خارج کنیم، و به مبدأ نور برسیم، و قلب ما‏‎ ‎‏متوجه به حق تعالی باشد، به نور مطلق باشد، خدمتگزار حق‏‎ ‎‏باشیم، هر چه نعمت خدا به ما داده است در خدمت او صرف‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 382
‏کنیم، این علامت این است که ما از ظلمتها یا از بعض ظلمتها خارج‏‎ ‎‏شدیم و به نور یا بعض مراتب نور وارد شدیم. شما آقایان که در‏‎ ‎‏رأس سپاه پاسداران هستید، خودتان را، توجه کنید به خودتان.‏‎ ‎‏توجه کنید ببینید که در این خدمت، اخلاص دارید برای خدا،‏‎ ‎‏برای خدا خدمت می کنید، برای احکام خدا خدمت می کنید،‏‎ ‎‏برای جمهوری اسلام خدمت می کنید یا اینکه نه، مقصدتان‏‎ ‎‏چیزهای دیگری است و این بهانه است. این محک را در خودتان‏‎ ‎‏آزمایش کنید. اگر دیدید اغراض خیلی دنبال هم اغراض است که‏‎ ‎‏پیش می آید، غرضهای نفسانی است. این «من باید چه باشم، او‏‎ ‎‏باید چه باشد» غرضهای حیوانی است. اگر دیدید اینطور است،‏‎ ‎‏باید خودتان را از این ورطه ای که مهلک است نجات بدهید. مبادا‏‎ ‎‏یکوقت تمام عمر، انسان در خدمت طاغوت بوده و خودش‏‎ ‎‏نمی فهمیده.‏

‏     این از اموری است که اینقدر دقیق است که خود انسان هم‏‎ ‎‏خودش را نمی تواند بفهمد. گاهی انسان از اول عمرش تا آخر‏‎ ‎‏عمرش دارد رو به جهنم می رود و نمی فهمد؛ از اول عمر تا آخر‏‎ ‎‏عمر دارد روی اغراض نفسانیه عمل می کند، پاسداری هم اگر‏‎ ‎‏می کند، روی اغراض نفسانیه است، به خدا ارتباط ندارد، در‏‎ ‎‏ارتش هم که هست، خدمت نظامی هم که می کند روی اغراض‏‎ ‎‏نفسانیه است و ارتباط به خدا ندارد، طلبه هم هست و درس هم‏‎ ‎‏که می خواند روی اغراض نفسانیه است، به خدا ارتباط ندارد. ملاّ‏‎ ‎‏هم هست و فتوا می دهد، روی اغراض نفسانیه است، به خدا‏‎ ‎‏ارتباط ندارد، این معیاری که خدا تعیین فرموده است این است که:‏‎ ‎وَالّذینَ کَفَرُوا اَوْلِیاءُهُمُ الطّاغُوت‎[13]‎‏؛ میزان ایمان و غیر ایمان، ممکن است‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 383
‏که ما با لفظ و با شهادت به آن چیزهایی که میزان است در اسلام،‏‎ ‎‏شهادت بدهیم، شهادتمان هم جدی باشد، لکن باز در آن محکی‏‎ ‎‏که خدا قرار داده است ببینیم که ما در آن، در آن جمعیتی که دو‏‎ ‎‏دسته کرده خدا: ‏الّذینَ آمَنُوا، وَالّذینَ کَفَروُا‏ بخواهیم بفهمیم که ما از‏‎ ‎‏سنخ کفار هستیم، ولو در مسلمین، و مسلمین و احکام اسلام به ما‏‎ ‎‏...، ما مسلمانیم. مسلمان هم این است که شهادتین را بگوید و‏‎ ‎‏آدابش هم به جا بیاورد، لکن ایمان یک مسئلۀ فوق این است، یک‏‎ ‎‏مطلبی است بالاتر از این است. ما باید خودمان را امتحان کنیم به‏‎ ‎‏همین میزانی که خدا قرار داده، بفهمیم ولیّ ما خداست یا ولیّ ما‏‎ ‎‏طاغوت است؛ ما داریم خدمت به شیطان می کنیم یا خدمت به‏‎ ‎‏خدا می کنیم. ما که داریم درس می خوانیم، برای خدا درس‏‎ ‎‏می خوانیم یا برای هواهای نفسانیه که همان شیطان است. ما که‏‎ ‎‏داریم فتوا می دهیم، برای خدا فتوا می دهیم یا برای هواهای‏‎ ‎‏نفسانی که همان شیطان است. ما که در اداره کار می کنیم، برای‏‎ ‎‏خدا کار می کنیم یا برای هواهای نفسانیه که همان طاغوت و‏‎ ‎‏شیطان است. این محکی است که خدا قرار داده. برادرها، اینجا‏‎ ‎‏یک منزلی است که شما هستید، از این منزل باید بروید، این خرقه‏‎ ‎‏را باید تهی کنید، زود و دیر دارد، اما اینطور نیست که نباشد،‏‎ ‎‏هست. ممکن است یکی صد سال هم زنده باشد، لکن خواهد‏‎ ‎‏رفت. آیا وقتی می رود در نور وارد می شود، یا در ظلمت؟ میزان‏‎ ‎‏همین جاست. شما که پاسدارهای اسلام هستید و رفقایتان پاسدار‏‎ ‎‏اسلام هستند، ببینید که اغراض است که شما را وادار کرده به‏‎ ‎‏اینها، و هر روز یک بهانه ای می گیرید، و یک کار مثلاً خدای‏‎ ‎‏نخواسته انحرافی می کنید، یا نه شما یک راه مستقیم را، یک‏‎ ‎‏صراط مستقیم را دارید می روید. انحراف از این طرف و آن طرف‏‎ ‎
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 384

‏نیست. صراط مستقیم آن صراطی است که یک طرفش اینجاست‏‎ ‎‏و یک طرفش خداست؛ مستقیم که راه صاف است، هر انحرافی از‏‎ ‎‏هر طرف، انحرافی است که انسان را از راهش باز می دارد و‏‎ ‎‏می کشدش به طرف ظلمتها.(438)‏

6 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

محاسبۀ میزان دخالت نفس

‏میزان را خود انسان در باطنش غالباً می فهمد و اگر بخواهد بفهمد‏‎ ‎‏هم میزان دارد. این آدمی که در رأس یک امری واقع هست، پیش‏‎ ‎‏خودش یک وقت شاید فکر کند که اگر این امر دست آن یکی‏‎ ‎‏باشد، بهتر از من است، ببینید راضی هست واقعاً بین خودش و‏‎ ‎‏خدای خودش که او باشد و خودش نباشد؟ اگر دید راضی هست‏‎ ‎‏به این امر، بداند که یک چیزی از عالم غیب درش هست و اگر‏‎ ‎‏راضی نیست بداند که عیب درش هست، نفسانیت درش هست.‏‎ ‎‏البته ما نمی توانیم از نفسانیت خودمان را به طور مطلق جلوگیری‏‎ ‎‏کنیم، ما همچو قدرتی نداریم، اما قدرت این را داریم که جلوی‏‎ ‎‏خودمان را بگیریم اظهار نکنیم. قدرت نداریم اگر با یک کسی‏‎ ‎‏واقعاً مخالفیم، مخالفت را در قلبمان هم نداشته باشیم، اما قدرت‏‎ ‎‏این را داریم که در مقام عمل، در مقام اظهار نکنیم این کارها را. و‏‎ ‎‏ما امروز مکلف شرعی هستیم، تکلیف الهی است که اگر در دلمان‏‎ ‎‏بعضیمان از بعضیمان خوشش نمی آید در مقام عمل، در مقام ذکر،‏‎ ‎‏در مقام تبلیغ، برخلاف نفس خودش عمل بکند. این یک امری‏‎ ‎‏است که قدرت دارد انسان، اگر آن را قدرت ندارد، لکن عمل را،‏‎ ‎‏فعل را قدرت دارد و لهذا، خدا از انسان مؤاخذه می کند. مؤاخذه‏‎ ‎‏نمی کند که چرا در قلب تو این واقع نشد، حالا نقص ‏‏[‏‏است برای]‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 385

‏انسان، اما این مؤاخذه این طوری ندارد. اما می توانستی در عین‏‎ ‎‏حالی که خوش نیستی با این، دوست نداری این را، ذکر نکنی، این‏‎ ‎‏را قدرت داری، نکردی معاقبی.‏

‏     امروز قضیۀ شخصی نیست که یک کسی معصیت خدا را‏‎ ‎‏می کند و معاقب است، این به اندازۀ شخصیت خودش و به اندازۀ‏‎ ‎‏حال خودش معاقب است.(439)‏

23 / 12 / 65

*  *  *

‏ ‏

حسابرسی قبل از حساب کشی

‏و ما باید خودمان را مواظبت کنیم، باید مجاهده بکنیم خودمان را.‏‎ ‎‏باید حساب خودمان را خودمان بکشیم، قبل از اینکه آنجا حساب‏‎ ‎‏از ما بکشند. خودتان حسابتان را بکشید، قبل از اینکه حسابگرها‏‎ ‎‏حساب شما را بکشند. همۀ لحظاتِ چشمهای شما، همۀ خاطراتِ‏‎ ‎‏ذهن شما، تمام تفکرات باطل شما در حضور خداست.(440)‏

6 / 3 / 59

*  *  *

‏ ‏

رهایی از مهالک و مواقف قیامت

‏در‏‏ کافی‏‏ شریف سند به حضرت موسی بن جعفر، علیه السلام،‏‎ ‎‏رساند، قَالَ: ‏لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً، إستزادَهُ‎ ‎الله؛ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً، إسْتَغْفَرَ الله مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ.‎[14]‎‏ فرمود: «نیست از ما کسی‏‎ ‎‏که محاسبه نکند نفس خود را در هر روز؛ پس اگرعمل نیکی کرده،‏‎ ‎‏از خدای تعالی زیادت طلبد؛ و اگر عمل بدی کرده، طلب مغفرت‏‎ ‎‏کند از خداوند از آن و توبه کند به سوی او.» ‏

‏     پس اگر حساب خود را کشیدی، در موقف حساب گرفتاری‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 386

‏و از آن باکی برای تو نیست. و همین طور سایر مهالک و‏‎ ‎‏مواقف آن عالم تابع اعمال این عالم است.(441)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

بررسی اعمال

‏انسان خودش را تشخیص بدهد که از اولیای شیطان است یا از‏‎ ‎‏اولیای خداست ما خودمان می توانیم اعمال خودمان را تشخیص‏‎ ‎‏بدهیم. قبل از اینکه این نامۀ اعمال ما برای پیشگاه خدا و قبل از آن‏‎ ‎‏برای پیشگاه امام زمان ـ سلام الله علیه ـ برسد، خودمان باید نظر کنیم‏‎ ‎‏به این نامۀ اعمالمان، یعنی صفحۀ قلبمان، که همه چیز درش نقش‏‎ ‎‏می شود همان صورتِ نامۀ اعمال است. خودمان بفهمیم چه کاره‏‎ ‎‏هستیم. آیا ما در این کاری که به ما محوّل است، با صداقت،‏‎ ‎‏صمیمیت، برای صلاح ملت و برای صلاح اسلام کار می کنیم؟ چه‏‎ ‎‏من که یک طلبه هستم و کارهای طلبگی می کنم و شما که در‏‎ ‎‏مخابرات هستید و کارهای مخابراتی می کنید، یا آنهایی که در میدان‏‎ ‎‏جنگ هستند، همه باید خودمان تشخیص بدهیم چه می کنیم.(442)‏

15 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

مواظبت بر قلب

‏مدتی مواظبت کن از قلب خود، و اعمال و رفتار و حرکات و‏‎ ‎‏سکنات خود را در تحت مداقه آورده، و خفایای قلب را تفتیش کن‏‎ ‎‏و حسابِ شدید از او بِکش، مثل اینکه اهل دنیا از یک نفر شریک،‏‎ ‎‏حساب می کشند: هر عملی را که شبهۀ ریا و سالوسی در اوست‏‎ ‎‏ترک کن گر چه عمل خیلی شریفی باشد. حتی اگر دیدی واجبات‏‎ ‎‏را در علن کردن خالص نمی توانی بکنی، در خفا بکن؛ با اینکه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 387

‏مستحب است اتیان به آنها در علن. بلکه کمتر اتفاق می افتد در‏‎ ‎‏اصل واجب ریا شود؛ بیشتر در خصوصیات و مستحبات و زواید‏‎ ‎‏اتفاق می افتد. در هر صورت، با جدیت کامل و مجاهدۀ شدیده‏‎ ‎‏قلب خود را از لوث شرک پاک کن؛ مبادا خدای نخواسته با این‏‎ ‎‏حال از این عالم درگذری که کارت زار است و امید نجات به هیچ‏‎ ‎‏وجه برایت نیست و خدای تبارک و تعالی غضبناک بر تو‏‎ ‎‏باشد.(443)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

تفکر در کارها

‏شما فکر این ملت، فکر این زاغه نشین ها، فکر این مردمی که همه‏‎ ‎‏چیزشان را دادند و شما را به مسند نشاندند، فکر آنها را بکنید.‏‎ ‎‏شب وقتی خلوت می کنید، فکر بکنید که من امروز که کار کردم‏‎ ‎‏برای خودم کردم یا برای مردم. امروز که صحبت می کنم برای‏‎ ‎‏خودم صحبت می کنم یا برای مصالح کشور.(444)‏

20 / 6 / 59

*  *  *

‏ ‏

بررسی ریشه اختلافات

‏بنشینید آخر شب فکر کنید. محاسبه یکی از اموری است که در‏‎ ‎‏سیر انسانی باید باشد که در آخر شب فکر کند به اینکه ـ نمی گویم‏‎ ‎‏در من هست، من هم پایین تر از دیگران ـ حساب کند انسان به‏‎ ‎‏اینکه تو امروز که با این آقا اختلاف داری و حالا شدید دو دسته،‏‎ ‎‏یک دسته دنبال آن آقا، یک دسته دنبال آن آقا، ریشه اش چی‏‎ ‎‏است؟ برای خداست؟ این عیبی که شما در او می گویید، در‏‎ ‎‏خودتان نیست؟ این چیزی را که در دیگران بزرگ می شمارید و در‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 388

‏خودتان هر چه می توانید کوچکش می کنید و پرده پوشی می کنید،‏‎ ‎‏این عمل شیطانی نیست؟(445)‏

28 / 4 / 62

*  *  *

‏ ‏

امتحان الهی در پست و مقام

‏رؤسا هر جا هستند، در هر کشوری هستند، دولتمردان در هر‏‎ ‎‏کشوری که هستند و در هر جا که هستند باید بدانند که رسیدن به‏‎ ‎‏این مقام، امتحانی الهی بوده است و سخت امتحانی است.‏‎ ‎‏خودشان توجه کنند به اینکه قبل از رسیدن به این مقام و بعد از‏‎ ‎‏رسیدن به این مقام، چقدر در حالشان تفاوت حاصل شده است.‏‎ ‎‏قبل از رسیدن به این مقام به رؤسای جمهوری که سابق بودند، به‏‎ ‎‏نخست وزیرانی که سابق بودند، به وکلای مجلسی که سابق بودند،‏‎ ‎‏به استاندارهایی که سابق بودند، به دادگاههایی که در سابق بودند،‏‎ ‎‏قبل از رسیدن خودشان به این مقامات به آنها اشکال داشتند و آنها‏‎ ‎‏را تقبیح می کردند. الآن که خودشان رسیدند آیا همان نقشه را‏‎ ‎‏عمل می کنند که آیندگان، آنها را تقبیح کنند؟ یا خیر، وقتی که به‏‎ ‎‏مقام رسیدند رفتاری می کنند که همان طوری که بعد از هزار و‏‎ ‎‏چهارصد سال نسبت به امیرالمؤمنین مردم نظر می دهند؟(446)‏

7 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

مطالعه در حال خود

‏ما همه که به صدام این طور نفرین می کنیم و ننگ نثارش می کنیم،‏‎ ‎‏مبادا خودمان آن طور باشیم. در حال خودمان مطالعه کنیم، وقتی‏‎ ‎‏که خلوت هست خودمان را آزمایش کنیم که ما اگر به مقام رسیدیم‏‎ ‎‏آیا همان طوری که صدام می کند، ما هم همان طور خواهیم کرد، یا‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 389

‏شبیه به او؟ یا ما شبیه به خلیفۀ رسول الله عمل می کنیم؟(447)‏

7 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

ملاک وجود اخلاص عمل

‏این «من» را اگر انسان زیرپا گذاشت و «او» شد، اصلاح می کند‏‎ ‎‏همه چیز را. و در همۀ اقطار کارها این طوری است که فرق مابین‏‎ ‎‏اینکه این کار یک کاری است الهی، آدم خودش باید فکرش را‏‎ ‎‏بکند. گاهی وقتها خود انسان هم در اشتباه است لکن باید فکر کند‏‎ ‎‏حالا این کاری که من دارم می کنم و این قدر خوشحالم برای اینکه‏‎ ‎‏برای خدا این کار را کردم، اگر یک کسی بهتر از من این کار را انجام‏‎ ‎‏بدهد، حاضرم که این را به او بدهم و خوشحالتر هم بشوم برای‏‎ ‎‏اینکه، او بهتر برای خدا کار می کند یا نه. اگر اینجا آدم فهمید که نه،‏‎ ‎‏این طور نیست، حاضر نیست این کار را، بداند این خدایی نبوده‏‎ ‎‏ـ صرف خدایی ـ اخلاص نبوده در آن.(448)‏

19 / 9 / 64

*  *  *

‏ ‏

دوری از مدح و ثنای نفس

‏اگر همۀ شماها خدمتگزار، خودتان را حساب بکنید، نخواهید که‏‎ ‎‏هی به شما مدح بگویند و ثنا کنند و ـ نمی دانم ـ فریاد بکشند و با‏‎ ‎‏هم دعوا بکنید، اگر این چیزها را کنار بگذارید و خودتان با هم‏‎ ‎‏تفاهم کنید و دوستی داشته باشید، این برای ملت چه لذتی‏‎ ‎‏دارد!.(449)‏

20 / 6 / 59

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 390

محاسبه نفس قبل از وقوع قیامت

‏در هر حال ای عزیز، قدری از حال غفلت بیدار شو و در امر خود‏‎ ‎‏تفکر کن و صفحۀ اعمال خود را نگاه کن. بترس از آنکه اعمالی را‏‎ ‎‏که به خیال خودت عمل صالح است، از قبیل نماز و روزه و حج و‏‎ ‎‏غیر آن، خود اینها اسباب گرفتاری و ذلتت شوند در آن عالم؛ پس،‏‎ ‎‏حساب خودت را در این عالم تا فرصت داری بکش و خودت‏‎ ‎‏میزان اعمالت را بر پا کن و در میزان شریعت و ولایت اهل بیت‏‎ ‎‏اعمال خود را بسنج، و صحت و فساد و کمال و نقص آن را معلوم‏‎ ‎‏کن و آنها را جبران کن تا فرصت هست و مهلت داری. و اگر در‏‎ ‎‏اینجا خود را محاسبه نکنی و حساب خودت را درست نکنی، در‏‎ ‎‏آنجا که به حسابت رسیدگی می شود و میزان اعمال بر پا می شود‏‎ ‎‏مبتلا به مصیبتهای بزرگ می شوی. بترس از میزان عدل الهی، و به‏‎ ‎‏هیچ چیز مغرور مباش و جدّ و جهد را از دست مده. و قدری به‏‎ ‎‏صحیفۀ اعمال اهل بیت پیغمبر، صلوات الله علیهم، که معصوم از‏‎ ‎‏گناه و خطا بودند مراجعه کن و تفکر در آنها کن. ببین چقدر کار‏‎ ‎‏سخت است و راه تاریک و باریک.(450)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

بررسی میزان خودسازی در ماه رمضان

‏چیزی که من می خواهم عرض کنم، راجع به یک فقره از این‏‎ ‎‏خطبه ای است که رسول اکرم در ماه رمضان فرموده اند. یک جمله‏‎ ‎‏از او این است که خداوند شماها را مهمان کرده است، دعوت‏‎ ‎‏کرده است شما را به ضیافت، شماها در ماه مبارک مهمان خدا‏‎ ‎‏هستید؛ مهماندار خداست و مخلوق مهمان او است.‏‎[15]‎‏ البته این‏‎ ‎‏ضیافت نسبت به اولیاء کُمّل الهی به آن نحوی نیست که ما تخیل‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 391
‏کنیم، یا دست ما به او برسد. ما باید حساب کنیم ببینیم که این‏‎ ‎‏ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت. در‏‎ ‎‏عین حالی که همۀ عالم تحت رحمت الهی است و هر چه هست‏‎ ‎‏رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است، لکن باب‏‎ ‎‏ضیافت، یک باب دیگر است، دعوت به ضیافت یک مسئلۀ‏‎ ‎‏دیگری است.‏

‏     این ضیافت، همه اش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل‏‎ ‎‏خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا‏‎ ‎‏می کند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد‏‎ ‎‏بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی‏‎ ‎‏نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در‏‎ ‎‏این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم‏‎ ‎‏در این میهمانخانه یا اصلاً، وارد نشدیم، راهمان دادند به این‏‎ ‎‏ضیافتخانه یا نه، استفاده کردیم از این ضیافت الهی یا نه. البته‏‎ ‎‏حساب امثال من با کرام الکاتبین است. اما من به شما آقایان و به‏‎ ‎‏هر کس که این کلمات می رسد و خصوصاً، طبقۀ جوان عرض‏‎ ‎‏می کنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات‏‎ ‎‏خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من‏‎ ‎‏هستید؟(451)‏

27 / 2 / 67

*  *  *

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 392

  • . «و خداوند از همه سو بر آنها احاطه دارد»؛ (بروج / 20).
  • . بروج / 20.
  • . «همانا پیوند روح مؤمن به روح خدا استوارتر از پیوستگی پرتو آفتاب به آن است»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 166، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب اخوة المؤمنین بعضهم لبعض»، ح 4.
  • . «ای مردم شمایید نیازمندان به خدا؛ و خداست بی نیاز ستوده»؛ (فاطر / 15).
  • . «خدای تعالی نظر به صورتهای شما نمی کند، بلکه نظر به قلبهای شما می کند»؛ بحارالانوار؛ ج 67، ص 248، به نقل از جامع الاخبار؛ ص 117 (با اندکی زیادت).
  • . اشاره است به حدیثی از امام صادق (ع) که فرمود: «ای اسحاق، بترس از خداوند مثل آنکه او را می بینی، و اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 68، «کتاب ایمان و کفر»، «باب الخوف و الرجاء»، ح 2.
  • . همان جا.
  • . همان جا.
  • . «من گوش و چشم و دست او شوم»؛ اصول کافی؛ ج 2، ص 352، «کتاب ایمان و کفر»، «باب من اذی المسلمین»، ح 8.
  • . بحارالانوار؛ ج 81، ص 258.
  • . مستدرک الوسائل؛ «کتاب الصّلوة»، «ابواب افعال الصّلوة»، باب 2، ح 14.
  • . محجّة البیضاء؛ ج 1، ص 351، «کتاب اسرار الصّلوة».
  • . بقره / 257.
  • . اصول کافی؛ ج 2، ص 453، «کتاب ایمان و کفر»، «باب محاسبة العمل»، ح 2.
  • . اقبال الاعمال؛ ج 1، ص 26.