بخش سوم: منازل و مقامات سلوک

منزل عزم

منزل عزم

‏ ‏

معنا و مفهوم عزم

‏منزل دیگر که بعد از تفکر از برای انسان مجاهد پیش می آید،‏‎ ‎‏منزل «عزم» است. (و این غیر از «اراده» است که شیخ الرئیس در‏‎ ‎‏اشارات‏‏ آن را اوّل درجات عارفین دانسته.)‏

‏     بعضی از مشایخ ما، أَطالَ الله ُ عمرَه، می فرمودند که «عزم»‏‎ ‎‏جوهرۀ انسانیت و میزان امتیاز انسان است؛ و تفاوت درجات‏‎ ‎‏انسان به تفاوت درجات عزم او است.‏

‏     و عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از بناگذاری‏‎ ‎‏و تصمیم بر ترک معاصی، و فعل واجبات، و جبران آنچه از او فوت‏‎ ‎‏شده در ایام حیات؛ و بالاخره عزم بر اینکه ظاهر و صورت خود را‏‎ ‎‏انسان عقلی و شرعی نماید که شرع و عقل به حسب ظاهر حکم‏‎ ‎‏کنند که این شخص. انسان است. و انسان شرعی عبارت از آن‏‎ ‎‏است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند، و ظاهرش ظاهر رسول‏‎ ‎‏اکرم، صلّی الله علیه و آله، باشد؛ و تأسی به آن بزرگوار بکند در‏‎ ‎‏جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال و تروک. و این امری‏‎ ‎‏است بس ممکن، زیرا که ظاهر را مِثل آن سَرور کردن امری است‏‎ ‎‏مقدور هر یک از بندگان خدا.(409)‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 363

‏ای عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی، که خدای‏‎ ‎‏نخواسته اگر بی عزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوری بیمغزی‏‎ ‎‏هستی که در آن عالم به صورت انسان محشور نشوی، زیرا که آن‏‎ ‎‏عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است. و جرئت بر معاصی‏‎ ‎‏کم کم انسان را بی عزم می کند، و این جوهر شریف را از انسان‏‎ ‎‏می رباید. استاد معظّم ما، دامَ ظِلُّهُ، می فرمودند بیشتر از هر چه‏‎ ‎‏گوش کردن به تغنیّات سلب اراده و عزم از انسان می کند.‏

‏     پس ای برادر، از معاصی احتراز کن، و عزم هجرت به سوی‏‎ ‎‏حق تعالی نما، و ظاهر را ظاهر انسان کن، و خود را در سلک ارباب‏‎ ‎‏شرایع داخل کن؛ و از خداوند تبارک و تعالی در خلوات بخواه که‏‎ ‎‏تو را در این مقصد همراهی فرماید؛ و رسول اکرم، صلّی الله علیه و‏‎ ‎‏آله، و اهل بیت او را شفیع قرار ده که خداوند به تو توفیق عنایت‏‎ ‎‏فرماید و از تو دستگیری نماید در لغزشهایی که در پیش داری؛‏‎ ‎‏زیرا که انسان در ایام حیات لغزشگاههای عمیقی دارد که ممکن‏‎ ‎‏در آنِ واحد به پرتگاه هلاکت چنان افتد که دیگر نتواند از برای‏‎ ‎‏خود چاره بکند، بلکه در صدد چاره جویی هم برنیاید؛ بلکه شاید‏‎ ‎‏شفاعت شافعین هم شامل حال او نشود. نَعُوذُ بالله مِنْها.(410)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

اهتمام به عزم و اراده

‏پس، «عزم» خود را قوی کن و ارادۀ خویش را محکم نما که اوّل‏‎ ‎‏شرط سلوک عزم است و بدون آن راهی را نتوان پیمود و به کمالی‏‎ ‎‏نتوان رسید. و شیخ بزرگوار، شاه آبادی، روحی فداه آن را مغز‏‎ ‎‏انسانیّت تعبیر می کردند. بلکه توان گفت که یکی از نکات بزرگ‏‎ ‎‏تقوی و پرهیز از مشتهیات نفسانیّه و ترک هواهای نفسانیّه و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 364

‏ریاضات شرعیّه و عبادات و مناسک الهیّه، تقویت عزم و انقهار‏‎ ‎‏قوای ملکیّه در تحت ملکوت نفس است.(411)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عزم اول شرط سلوک

‏بدان ای عزیز که عزم و ارادۀ قویه در آن عالَم خیلی لازم است و‏‎ ‎‏کارکن است. میزان یکی از مراتب بهشت، که از بهترین‏‎ ‎‏بهشتهاست، اراده و عزم است که انسان تا دارای ارادۀ نافذه و عزم‏‎ ‎‏قوی نباشد، دارای آن بهشت و مقام عالی نشود. در حدیث است‏‎ ‎‏که وقتی اهل بهشت در آن مستقر گردند، یک مرقومه از ساحت‏‎ ‎‏قدس الهی جلت عظمته صادر گردد برای آنها به این مضمون: «این‏‎ ‎‏کتاب از زندۀ پایدار جاویدان است به سوی زندۀ پایدار جاویدان.‏‎ ‎‏من چنانم که به هر چه بفرمایم بشو می شود؛ تو را نیز امروز چنان‏‎ ‎‏کردم که به هر چه امر کنی بشود می شود.»‏‎[1]‎

‏    ‏‏ملاحظه کن این چه مقامی و سلطنتی است، و این چه قدرتی‏‎ ‎‏است الهی که ارادۀ او مظهر ارادة الله شود: معدومات را لباس‏‎ ‎‏وجود دهد. از تمام جنّات جسمانی این قدرت و نفوذِ اراده بهتر و‏‎ ‎‏بالاتر است. و معلوم است این مرقومه عبث و جزاف رقم نشود.‏‎ ‎‏کسی که اراده اش تابع شهوات حیوانی باشد و عزمش مرده و‏‎ ‎‏خمود باشد به این مقام نرسد. کارهای حق تعالی از جزاف‏‎ ‎‏مبراست: در این عالم از روی نظام و ترتیب اسباب و مسببات‏‎ ‎‏است، در آن عالم هم همین طور است. بلکه آن عالم الیق به نظام و‏‎ ‎‏اسباب و مسببات است. تمام نظام عالم آخرت از روی تناسبات و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 365

‏اسباب است: نفوذ اراده از این عالم باید تهیه شود ـ دنیا مزرعۀ‏‎ ‎‏آخرت و مادۀ همۀ نعم بهشتی و نقم جهنمی است.(412)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عزم در دوران جوانی و پیری

‏و نیز در ایام جوانی اراده و تصمیم انسان، جوان است و محکم. از‏‎ ‎‏این جهت نیز، اصلاح برای انسان آسانتر است. ولی در پیری اراده‏‎ ‎‏سست و تصمیم، پیر است، چیره شدن بر قوا مشکلتر است. ولی‏‎ ‎‏پیران نیز نباید از اصلاح نفس و تزکیۀ آن غفلت کنند و مأیوس‏‎ ‎‏شوند؛ زیرا که باز هر چه هست تا انسان در این عالم است ـ که دار‏‎ ‎‏تبدّل و تغیّر و منزل هیولی و استعداد است ـ انسان با هر زحمت‏‎ ‎‏هم هست خود را می تواند اصلاح کند، و امراض مزمنۀ نفسانیه به‏‎ ‎‏هر درجه هم برسد از استحکام، باز می توان قلع ماده نمود. و هیچ‏‎ ‎‏مرضی از امراض نفسانیه نیست الاّ آنکه آن را تا در این عالم است‏‎ ‎‏انسان می تواند اصلاح کند، گرچه در نفس ریشه کرده باشد و ملکه‏‎ ‎‏شده باشد و مستحکم گردیده باشد. غایت امر آن که در شدت و‏‎ ‎‏کثرت ریاضات نفسانیّه فرق می کند، و هر چه مشکل و سخت و‏‎ ‎‏محتاج به مشاقّ بدنی و ریاضات روحیه باشد ارزش دارد؛ زیرا که‏‎ ‎‏باز هر چه هست تا انسان در این نشئه است در تحت اختیار خود و‏‎ ‎‏با اعمال عبادی و امثال آن انجام می گیرد.(413)‏

‏ ‏

*  *  *

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 366

  • . «مِنَ الحَّیِ القیومِ الذی لا یَمُوتُ اِلی الحَیِّ القَیُّومِ الذی لا یموتُ؛ أَمّا بَعْدُ، فإنی اَقولُ لِلشَّیْ ءِ کُنْ فیکونُ و قَدْ جَعَلْتُکَ تقولُ لِلشَّی ءِ کُنْ فیکونُ»؛ علم الیقین؛ ج 2، ص 1061.