بخش اول: تهذیب نفس

آثار عالمان مهذب و غیرمهذب

آثار عالمان مهذب و غیرمهذب

‏ ‏

ایجاد انحراف و زیان برای اسلام و جامعه

‏اگر به «اصول» کافی‏‎[1]‎‏، کتاب وسائل‏‎[2]‎‏، به ابواب مربوط به وظایف‏‎ ‎‏علما مراجعه کنید، می بینید تکالیف سنگین و مسئولیتهای‏‎ ‎‏خطیری برای اهل علم بیان شده است. در روایت است که وقتی‏‎ ‎‏جان به حلقوم می رسد، برای عالِمْ دیگر جای توبه نیست و در آن‏‎ ‎‏حال، توبۀ وی پذیرفته نمی شود؛ زیرا خداوند از کسانی تا آخرین‏‎ ‎‏دقایق زندگی توبه می پذیرد که جاهل باشند.‏‎[3]‎‏ و در روایت دیگر‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 104
‏آمده است که هفتاد گناه از جاهل آمرزیده می شود پیش از آنکه‏‎ ‎‏یک گناه از عالِم مورد آمرزش قرار گیرد.‏‎[4]‎‏ زیرا گناه عالِم برای‏‎ ‎‏اسلام و جامعۀ اسلامی خیلی ضرر دارد. عوام و جاهل اگر‏‎ ‎‏معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن‏‎ ‎‏ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالمی منحرف شود و به عمل‏‎ ‎‏زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر اسلام و علمای‏‎ ‎‏اسلام زیان وارد ساخته است.‏‎[5]‎‏ اینکه در روایت آمده که اهل جهنم‏‎ ‎‏از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده، متأذی می شوند،‏‎[6]‎‎ ‎‏برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به‏‎ ‎‏اسلام و جامعۀ اسلامی فرق بسیار وجود دارد. اگر عالمی منحرف‏‎ ‎‏شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به عفونت بکشد. و اگر‏‎ ‎‏عالمی مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامی را رعایت نماید،‏‎ ‎‏جامعه را مهذب و هدایت می کند. در بعضی از شهرستانهایی که‏‎ ‎‏تابستانها به آنجا می رفتم، می دیدم اهالی آن بسیار مؤدب به آداب‏‎ ‎
کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 105

‏شرع بودند. نکته اش این بود که عالِم صالح و پرهیزکاری داشتند.‏‎ ‎‏اگر عالِمِ وَرِع و درستکاری در یک جامعه یا شهر و استانی زندگی‏‎ ‎‏کند، همان وجود او باعث تهذیب و هدایت مردم آن سامان‏‎ ‎‏می گردد، اگر چه لفظاً تبلیغ و ارشاد نکند.‏‎[7]‎‏ ما اشخاصی را دیده ایم‏‎ ‎‏که وجود آنان مایۀ پند و عبرت بوده؛ صرف دیدن و نگاه به آنان‏‎ ‎‏باعث تنبه می شد.(148)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

آزار اهل جهنم از عالِم فاسد

‏هم اکنون در تهران ـ که فی الجمله اطلاع دارم ـ محلات آن با هم‏‎ ‎‏فرق دارد. در محله ای که عالِم منزه و مهذبی زیست می کند،‏‎ ‎‏مردمان صالح با ایمانی دارد. در محلۀ دیگر که یک نفر منحرف‏‎ ‎‏فاسد معمم شده، امام جماعت گردیده، دکان درست کرده است،‏‎ ‎‏می بینی طایفه ای را فریب داده، آلوده و منحرف ساخته است.‏‎ ‎‏همین آلودگی است که از بوی تعفن آن اهل جهنم اذیت می شوند.‏‎ ‎‏این تعفنی است که عالم سوء، عالم بی عمل، عالم منحرف، در‏‎ ‎‏همین دنیا به بار آورده، و بوی آن در جهان دیگر شامۀ اهل جهنم‏‎ ‎‏را می آزارد نه اینکه در آنجا چیزی به او افزوده باشند؛ آنچه در‏‎ ‎‏عالم آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده‏‎ ‎‏است. به ما چیزی خارج از عمل ما نمی دهند، وقتی بنا باشد‏‎ ‎‏عالمی مفسده جو و خبیث باشد، جامعه ای را به عفونت می کشد؛‏‎ ‎‏منتها در این دنیا بوی تعفن آن را شامه ها احساس نمی کند؛ لیکن‏‎ ‎‏در عالم آخرت، بوی تعفن آن درک می گردد؛ ولی یک نفر عوام‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 106

‏نمی تواند چنین فساد و آلودگی در جامعه اسلامی به بار آورد.‏‎ ‎‏عوام هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که داعیۀ امامت و مهدویت‏‎ ‎‏داشته باشد، ادعای نبوت و الوهیت کند؛ این عالم فاسد است که‏‎ ‎‏دنیایی را به فساد می کشاند: ‏اذا فَسَدَالعالِمُ، فَسَدَالعالَم.

دین سازان انحرافی

‏     ‏‏آنان که دین سازی کرده، باعث گمراهی و انحراف جمعیت‏‎ ‎‏انبوهی شده اند، بیشترشان اهل علم بوده اند؛ بعضی از آنان در‏‎ ‎‏مراکز علم تحصیل کرده، ریاضتها کشیده اند. رئیس یکی از فرق‏‎ ‎‏باطله در همین حوزه های ما تحصیل کرده است؛ لیکن چون‏‎ ‎‏تحصیلاتش با تهذیب و تزکیه توأم نبوده، در راه خدا قدم‏‎ ‎‏برنمی داشته، خباثت را از خود دور نساخته بود، آنهمه رسوایی به‏‎ ‎‏بار آورده است. اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هر چه‏‎ ‎‏درس بخواند و تحصیل نماید نه تنها فایده ای بر آن مترتب‏‎ ‎‏نمی شود؛ بلکه ضررها دارد. علم وقتی در این مرکز خبیث وارد‏‎ ‎‏شد، شاخ و برگ خبیث به بار آورده، شجرۀ خبیثه می شود. هر چه‏‎ ‎‏این مفاهیم در قلب سیاه و غیرمهذب انباشته گردد، حجاب زیادتر‏‎ ‎‏می شود. در نفسی که مهذب نشده، علم، حجاب ظلمانی است:‏‎ ‎‏اَلعِلمُ هوالحِجابُ الاَکبَر؛ لذا شرّ عالِم فاسد برای اسلام از همۀ‏‎ ‎‏شرور خطرناکتر و بیشتر است. علم، نور است؛ ولی در دل سیاه و‏‎ ‎‏قلب فاسد دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد. علمی که‏‎ ‎‏انسان را به خدا نزدیک می کند، در نفس دنیاطلب، باعث دوری‏‎ ‎‏بیشتر از درگاه ذی الجلال می گردد. علم توحید هم اگر برای غیر‏‎ ‎‏خدا باشد، از حجب ظلمانی است؛ چون اشتغال بماسوی الله ‏‎ ‎‏است. اگر کسی قرآن کریم را با چهارده  قرائت لِما سوی الله حفظ‏‎ ‎‏باشد و بخواند، جز حجاب و دوری از حق تعالی چیزی عاید او‏‎ ‎‏نمی شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 107

‏عالم شوید؛ ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی‏‎ ‎‏فاصله است.(149)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

نابودی ملت و کشور

‏بسیار اشخاص هستند که دانشمندند، خیلی هم دانشمندند، لکن‏‎ ‎‏چون تربیت اسلامی ندارند وجودشان گاهی ضرر می زند به کشور‏‎ ‎‏و ضرر می زند به اسلام. این فرقی نیست مابین اینکه دانش، دانش‏‎ ‎‏علوم قدیمه باشد یا دانش علوم جدیده؛ چه در جانب علمای‏‎ ‎‏اسلام و روحانیون، و چه در جانب شما دانشجوها و دانشگاهها و‏‎ ‎‏سایر طبقاتی که درصدد تعلیم و تعلّم هستند.‏

‏     اگر چنانچه فقط دنبال یاد گرفتن باشید، حالا این یاد گرفتن‏‎ ‎‏همراه با یک تربیت صحیح و تزکیه نفس و درست راه رفتن نباشد،‏‎ ‎‏یک انباری از معلومات یا به قول سعدی، که تعبیر دیگری از همان‏‎ ‎‏تعبیر قرآن ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏: ‏مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الحِمارِ‎ ‎یَحمِلُ أَسْفَاراً‎[8]‎‏ کسی که یاد می گیرد، لکن یاد گرفتنش همان یاد گرفتن‏‎ ‎‏است و به کار نمی بندد آن یاد گرفتنها را، تربیت، تربیت انسانی‏‎ ‎‏نیست، در تعبیر قرآن کریم این است که مثِْل یک حیوانی، الاغی،‏‎ ‎‏می ماند که به پشتش کتاب بار باشد. این کتاب فرق نمی کند که‏‎ ‎‏پشت یک کسی باشد؛ یا خیر، در مغز و در فکرش باشد، بلکه آن‏‎ ‎‏که در مغز و فکرش کتاب هست، تعلیمات هست، لکن مُربّی به‏‎ ‎‏تربیت انسانی نیست، این ضرر دارد برای جامعه، چه در جانب ما‏‎ ‎‏باشد و چه در جانب شما باشد هیچ فرق نیست، چه علوم اسلامی‏‎ ‎‏و فلسفۀ اعلا باشد؛ و چه علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 108

‏باشد. اگر همراه با تعلیمْ تربیت نباشد، همراه با تعلّم تربیت نباشد،‏‎ ‎‏تربیت انسانی نباشد، یک حیوانی هست انسان که انباری از‏‎ ‎‏معلومات هم دارد. اما به حسب واقع حیوان پر معلومات است، نه‏‎ ‎‏انسان پر معلومات.‏

‏     و گاهی ضرر از این قشر به اسلام و به کشور از قشرهای دیگر‏‎ ‎‏بیشتر می خورد. اکثر این دینهایی که باطل بوده و درست شده‏‎ ‎‏است به وسیلۀ اهل علم درست شده است. غیر اهل علم‏‎ ‎‏دین سازی نکرده. اهل علم دین سازی کرده و بسیار از این‏‎ ‎‏خیانتهایی که به کشور ما شده است، از همین درس‏‎ ‎‏خوانده هاست. این درس خوانده ها هستند که کمک کردند به‏‎ ‎‏دستگاه و دکترها و نمی دانم کذا، و اینها کمک کردند به دستگاه و‏‎ ‎‏پنجاه سال مملکت ما را به باد فنا دادند.(150)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

خطر ورود علم در نفس غیرمزکّی

‏اگر نفوس تزکیه نشوند، تطهیر نشوند، از آن اوصاف فاسد بیرون‏‎ ‎‏نروند، علم اثر سوء در آنها می کند. تمام ادیان باطله را علما اختراع‏‎ ‎‏کردند. دانشمندها اختراع کردند. برای اینکه علم وارد شده بود در‏‎ ‎‏یک جایی که پرورش نداشته، تزکیه نشده. وقتی که علم آمد در‏‎ ‎‏جایی که تزکیه نشده، این عالِم که حامل این علم است و مُزکّی هم‏‎ ‎‏نیست، خطرناک می شود. برای جامعه فرقی نیست ما بین علمای‏‎ ‎‏روحانی و علمای دانشگاهی و غیره. اگر در حوزه های علمیه و‏‎ ‎‏همین طور در دانشگاهها تزکیه نباشد، این علمهایی که در آنجا‏‎ ‎‏انباشته می شود، یک انباری است که خدای تعالی این تعبیر را در‏‎ ‎‏آن فرموده: ‏مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلوُها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ اَسْفاراً‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 109

‏آن کسی که حتی علم توحید را، علم ادیان را، علم اخلاق را، همۀ‏‎ ‎‏این علوم را دارد لکن تزکیه نکرده نفسش را، این یک موجود‏‎ ‎‏خطرناک می شود برای جامعه. و یک دانشگاهی که، جوانهایی که‏‎ ‎‏در آنجا می روند که آموزش ببینند، نه آموزشش آموزش است و نه‏‎ ‎‏پرورشش پرورش. و اگر آموزشش هم آموزش صحیح باشد، اگر‏‎ ‎‏تزکیه نشده باشد این آدم، بعد از تزکیه تعلیم و تربیت هست، اگر‏‎ ‎‏تزکیه نشده باشد و علم وارد بشود در یک قلبی که مُزَکّی نیست،‏‎ ‎‏این فساد ایجاد می کند. و خدا نکند که فساد از جانب عالِم غیر‏‎ ‎‏مزّکی واقع بشود.(151)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

زیان عالم غیرمهذب بر کشور و ملت

‏آن کسی که دانش دارد، لکن دانشش توأم با یک تهذیب اخلاق و یک‏‎ ‎‏تربیت روحی نیست، این دانش موجب این می شود که ضررش بر‏‎ ‎‏ملت و بر کشور زیادتر باشد از آنهایی که دانش ندارند. همین دانش‏‎ ‎‏را یک شمشیری می کند در دست خودش، و با آن شمشیرِ دانش‏‎ ‎‏ممکن است که ریشۀ یک کشور را از بین ببرد و قطع کند.(152)‏

6 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

زیان عالم فاسِد بر علم و دین

‏آری، با اخلاق ناهنجار و صفات ذمیمه، حق نیز از میان می رود. و‏‎ ‎‏اگر عالِمْ جبّار و متکبّر شد، خاصیت علمش باطل می شود، و این‏‎ ‎‏بزرگتر خیانت است به علم و معارف که مردم را از حق و حقیقت‏‎ ‎‏منصرف می کند. و چون عالم، به وظیفه علم ـ که اخلاق حسنه‏‎ ‎‏است ـ رفتار نکرد، دین و علم از نظر مردم می افتد، و عقیده مردم‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 110

‏سست می شود، و دلها از علماء حق هم منصرف می شود، و این‏‎ ‎‏یکی از بزرگترین ضربتهائی است که به پیکر دیانت و حقیقت از‏‎ ‎‏دست علماء وظیفه نشناس  می خورد که کمتر چیزی می تواند این‏‎ ‎‏طور مؤثر باشد.‏

‏     یک اخلاق ناهنجار از یک عالِم و یک عمل خلاف از یک نفر‏‎ ‎‏طلبه، آن قدری که کمک کاری می کند در فساد اخلاق و اعمال‏‎ ‎‏مردم، کمتر چیزی می تواند آن قدر کمک کند. پس اینان باید خیلی‏‎ ‎‏از خود مواظبت کنند که علاوه بر آن که عهده دار سعادت خود‏‎ ‎‏هستند، عهده دار سعادت مردم نیز هستند، و فساد و زشتی اینان با‏‎ ‎‏دیگران خیلی فرق دارد و حجّت بر آنها تمامتر است.(153)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

خسارت عالمان غیرمهذّب بر اسلام

‏من گمان می کنم که آن چیزی که به اسلام بیشتر از همه چیز ضرر‏‎ ‎‏زده است عدم تربیت صحیح است، تحقق پیدا نکردن تهذیب و‏‎ ‎‏اخلاق اسلامی است. اگر شما در طول تاریخ اسلام بلکه همۀ انبیا‏‎ ‎‏توجه کنید و البته توجه دارید، آن قدری که اسلام از این اشخاص‏‎ ‎‏منحرف و غیر مهذب صدمه خورده است و تمام ادیان صدمه‏‎ ‎‏دیده اند، از هیچ چیز دیگر ندیده اند. اصل اساس آن چیزی که به‏‎ ‎‏مکتبهای توحیدی ضرر رسانده است و مانع شده است از اینکه‏‎ ‎‏رشد پیدا کنند، همین غیر مهذب بودن بود؛ گاهی از طرف‏‎ ‎‏اشخاصی که علم دارند و مهذب نیستند و بیشتر هم از طرف‏‎ ‎‏اشخاصی که جاهل بودند و مهذب نبودند. و معلوم نیست که آن‏‎ ‎‏قدری که از طرف عالم غیر مهذب اسلام صدمه دیده است، از‏‎ ‎‏طرف جهال غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است صدمه دیده‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 111

‏است، از طرف جاهل غیر مهذب با اینکه عددشان زیاد است‏‎ ‎‏صدمه دیده باشد. تمام مکتبهای انحرافی را اشخاص دانشمند و‏‎ ‎‏ملاّ ایجاد کردند؛ چه آن چیزهایی که مذهب سازی بوده است،‏‎ ‎‏آنها هم اشخاص عالمی بودند که مذهب درست کردند؛ مذهبهای‏‎ ‎‏انحرافی، و چه مکتبهای سیاسی که آنها هم از جانب اشخاص‏‎ ‎‏دانشمند و عالم بوده است.(154)‏

30 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

تباهی یک کشور بر اثر اخلاق استکباری

‏اما چنانچه در آموزش و پرورش یک بچه ای فاسد از کار درآمد،‏‎ ‎‏یک بچه ای با اخلاق شیطانی تربیت شد، با اخلاق استکباری‏‎ ‎‏تربیت شد، این بچه با اخلاق شیطانی، با اخلاق استکباری، امکان‏‎ ‎‏این را دارد که یک کشور را تباه کند، و یک انسانهای زیاد را تباه‏‎ ‎‏کند.(155)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

اثر فساد عالم و جاهل بر جامعه

‏علم وقتی که در یک نفْس غیر سالم واقع شد مثل بارانی می ماند‏‎ ‎‏که ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد می کند.‏‎ ‎‏همین باران رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند می کند، در یک‏‎ ‎‏جا بوی کثافت را بلند می کند. آن عالِمی که تزکیه نشده است،‏‎ ‎‏خطرش از جاهل بسیار زیادتر است. جاهل اگر فاسد هم باشد،‏‎ ‎‏خودش فاسد است. اما عالِم اگر فاسد باشد، عالَم را فاسد می کند.‏‎ ‎‏کشور را به فساد می کشد. تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است؛ ‏یُزَکّیهِمْ.‎ ‎‏پیغمبر آمده است اینها را تزکیه بکند. پرورش بدهد. نفوس را مهیا‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 112

‏کند و بعد ‏یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ‎[9]‎‏. بعد تعلیم کتاب و حکمت بکند،‏‎ ‎‏که اگر کتاب و حکمت با پرورش توأم نباشد و با تزکیه توأم نباشد،‏‎ ‎‏موجودی که از او بیرون می آید همین موجوداتی می شود که در‏‎ ‎‏مجلس سنا و در مجلس شورای قبل از انقلاب بود.(156)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

‏ ‏

علم بدون تهذیب منشأ تمام بدبختیها

‏تمام این خرابیهایی که می بینید وارد می شود بر همۀ کشورها،‏‎ ‎‏خرابیهایی است که منشأش علما بودند. علمای دانشگاهها منشأ‏‎ ‎‏این مسائل بودند. آنهایی که موشکها می سازند، آنهایی که طیاره ها‏‎ ‎‏می سازند، آنهایی که چه می سازند، منشأ تمام این خرابیها اینها‏‎ ‎‏هستند. و هر چه به سر بشر می آید از علم می آید؛ علم بدون‏‎ ‎‏تهذیب.(157)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

ایجاد انحراف و صدمات روحی برای ملت

‏شما بدانید که چنانچه عالِم، هر عالِمی باشد، تهذیب اسلامی و‏‎ ‎‏اخلاق اسلامی پیدا نکند، برای اسلام مضر است، که نافع نیست.‏‎ ‎‏آنقدری که از زبان و قلم اشخاصی که تعهد به اسلام نداشته اند و‏‎ ‎‏انحراف داشته اند کشور ما صدمه دیده است از توپ و تانک و از‏‎ ‎‏محمدرضا و پدرش صدمه ندیده است. صدمۀ اینها صدمۀ روحی‏‎ ‎‏است. صدمۀ روحی بالاتر از صدمات جسمی است. چنانچه عالِم‏‎ ‎‏مهذب نباشد، ولو اینکه عالِم به احکام اسلام باشد، ولو اینکه‏‎ ‎‏عالِم به توحید باشد اگر مهذب نباشد، برای خودش و برای‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 113

‏کشورش و برای ملتش و برای اسلام ضرر دارد که نفع ندارد. اگر‏‎ ‎‏بخواهید خدمتگزار اسلام باشید، خدمتگزار ملت اسلامی باشید،‏‎ ‎‏و اسیر در دست ابر قدرتها و آنها که پیوند با ابر قدرتها دارند‏‎ ‎‏نباشید، باید دانشگاه و فیضیه و همۀ آنها که مربوط به دانشگاهند‏‎ ‎‏و همۀ آنها که مربوط به فیضیه هستند در رأس برنامه های‏‎ ‎‏تحصیلی شان برنامۀ اخلاقی و برنامه های تهذیبی باشد؛ تا امثال‏‎ ‎‏مرحوم مطهری ـ رحمهُ الله ـ را به جامعه ‏‏[‏‏تقدیم‏‏]‏‏ کند. و اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته بر خلاف باشد، آن وقت افرادِ مقابلِ این افراد را به‏‎ ‎‏جامعه می فرستد؛ و اینها جامعه را به فساد می کشند و مردم را به‏‎ ‎‏اسارت.(158)‏

10 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

صلاح و فساد جامعه در پرتو سخنان علما

‏چنانچه انسان هدایت نشود به آن طریق مستقیمی که خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی جلوی پای انسان گذاشته است، اگر این راه را نرود، راهها‏‎ ‎‏همه اش دیگر اعوجاج و انحراف است. اگر منحرفین و مُعْوَجین در‏‎ ‎‏یک کشوری سرنوشت آن کشور را به دست بگیرند، آن کشور رو‏‎ ‎‏به انحطاط می رود، رو به انحراف می رود. و اگر افاضل و‏‎ ‎‏دانشمندانی که با فضیلت هستند، با فضیلت انسانی هستند، اینها‏‎ ‎‏سر رشته دار یک کشور بشوند، فضیلت در آن کشور زیاد می شود،‏‎ ‎‏برای اینکه در آن مقامی که هستند، مردم به حسب عادت توجه به‏‎ ‎‏آنها دارند و حرفهای آنها در ذهنهای عمومی مردم کارگر است و‏‎ ‎‏تأثیر می کند. و چه بسا حرف یک نفر آدمی که در جامعه مورد‏‎ ‎‏توجه است یک جامعه را رو به فساد ببرد. و همین طور از آن‏‎ ‎‏طرف، یک حرف آدمی که در جامعه توجه به او دارند، ممکن‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 114

‏است یک جامعه را رو به صلاح ببرد.(159)‏

10 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

تأثیر فساد عالم بر جامعه

‏خدا می داند که این اصطلاحات هر چه زیادتر شد، اگر تهذیب‏‎ ‎‏نفس در کار نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعۀ مسلمین تمام‏‎ ‎‏می شود. اصطلاحاتْ اثری ندارد. علم توحید، اگر چنانچه مشفوع‏‎ ‎‏نباشد با این صفای نفس، همان علم توحید برای انسان وبال‏‎ ‎‏خواهد شد! چه بسا اشخاصی که عالم به علم توحید بودند و‏‎ ‎‏منحرف کردند طوایفی را؛ اشخاصی را منحرف کردند؛ و حال‏‎ ‎‏اینکه عالم به علم توحید بودند. چه بسا اشخاصی که همین‏‎ ‎‏اطلاعات شما را بهتر می دانستند لکن از باب اینکه انحراف‏‎ ‎‏داشتند، وقتی که وارد شدند در یک جامعه، منحرف کردند یک‏‎ ‎‏جامعه را.‏

‏     از اموری که باید مواظبت بشود ـ و نکته این است که عالِم‏‎ ‎‏وضعش اینطوری است ـ این است که (آقا بفرمایید) ‏‏[‏‏خطاب به‏‎ ‎‏یکی از حضار‏‏]‏‏ در سایر مردم اصلاً وضع این جور شده اگر یک‏‎ ‎‏بقالی یک خلافی بکند مردم می گویند فلان بقال آدم بدی است؛‏‎ ‎‏یک عطاری، یک اداری، یک کذا، اینطور می گویند؛ لکن اگر یک‏‎ ‎‏آخوندی یک کاری را بکند، می گویند «آخوندها» کذا! نمی گویند‏‎ ‎‏که، آخوند را تجزیه و تحلیل نمی کنند که در بین آخوند، خوب،‏‎ ‎‏اینها هم بشرند، دو طایفه هستند، یک طایفه شان مردم صالحی‏‎ ‎‏هستند، یک طایفه شان هم مردمِ ـ نعوذبالله ـ غیر صالحی هستند.‏‎ ‎‏اینجا تجزیه نمی کنند؛ اینجا اگر من یک کار بدی بکنم، می گویند‏‎ ‎‏«آخوندها» کذا هستند! این لطمه اش به اسلام وارد می شود؛ این‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 115

‏لطمه اش به حوزه های دیانتی وارد می شود؛ این لطمه اش به احکام‏‎ ‎‏اسلام وارد می شود.اگر چنانچه شما خودتان حذف کنید خودتان‏‎ ‎‏را، و خود جامعه های علمی به جان هم بیفتند و هم را حذف کنند‏‎ ‎‏و فحش بدهند و تفسیق بکنند و تکفیر بکنند، و عرض می کنم‏‎ ‎‏هیاهو درست کنند و امثال ذلک، اگر ما خودمان را بشکنیم و‏‎ ‎‏خودمان را از بین ببریم، در جامعه دیگر از قول ما اسلام قوّت‏‎ ‎‏نمی گیرد؛ ما نمی توانیم پخش اسلام بکنیم.(160)‏

بین 1344 تا شهریور 1346

*  *  *

‏ ‏

وابستگی کشور و غارت اموال ثمره عالمان غیرمهذب

‏اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامه های اسلامی و‏‎ ‎‏ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و‏‎ ‎‏نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم‏‎ ‎‏انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت و هرگز‏‎ ‎‏قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارتزده تحمیل‏‎ ‎‏نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمی شد و‏‎ ‎‏هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب‏‎ ‎‏قدرتهای شیطانی ریخته نمی شد و هرگز دودمان پهلوی و‏‎ ‎‏وابسته های به آن اموال ملت را نمی توانستند به غارت ببرند و در‏‎ ‎‏خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و‏‎ ‎‏بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی‏‎ ‎‏و هرزگی خود و بستگان خود نمایند.(161)‏

15 / 3 / 68

*  *  *

‏ ‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 116

اساتید غیرمتعهد منشأ بدبختیها

‏اسلام آنقدر که به تهذیب این بچه های ما و جوانهای ما کوشش‏‎ ‎‏دارد به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلاً برای آدم ساختن آمده‏‎ ‎‏است. این مکتبهای انحرافی آدم را از آدمیتش بیرون می کند؛‏‎ ‎‏کشور ما را به جایی می رساند که یا پناه به شرق و کمونیست ببرد؛‏‎ ‎‏یا پناه به غرب و امریکا. و منشأ تمام این بدبختیها این اساتیدی‏‎ ‎‏بودند که متعهد نبودند، و زیر دست آنها افرادی بیرون آمدند که‏‎ ‎‏آن افراد جامعۀ ما را به هلاکت رساندند و مملکت ما را و سران‏‎ ‎‏مملکت ما را با شرق یا با غرب متصل کردند. مهمتر چیزی که‏‎ ‎‏برای کشور ما لازم است تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است.‏‎ ‎‏اگر این یک سنگر صحیح بشود و سنگر دانشگاه و فیضیه یک‏‎ ‎‏سنگر اسلامی باشد، دیگر سایر ملت به این طرف یا آن طرف‏‎ ‎‏نخواهند گرایید؛ و با صراط مستقیم راه انسانیت و راه اسلامیت و‏‎ ‎‏راه استقلال و راه آزادی را طی می کنند.(162)‏

10 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

فساد و وابستگی نتیجۀ عالمان غیرمهذّب

‏اگر تربیت معنوی نباشد پهلوی علم، و پرورش روحی نباشد، چه‏‎ ‎‏بسا که ـ و بسیار هم شده است که ـ همین علم، مایۀ فساد شده‏‎ ‎‏است. و همین عالمی که تهذیب نفس نداشته است، و همین استاد‏‎ ‎‏دانشگاهی که تهذیب نفس نداشته است، و همین اساتید‏‎ ‎‏دانشگاهی که مهذب نبوده اند، برای یک کشور تحفۀ فساد‏‎ ‎‏می آورند، بهتر می توانند فساد را در کشور ایجاد کنند. شما‏‎ ‎‏می دانید ان شاءالله و باید بدانید که در طول تاریخ که ما و شما و‏‎ ‎‏ملت ما صدمه دیده است، و در این اعصار اخیره که صدمات‏‎ ‎‏بیشتر شده است، و وابستگیهای کشور به حد اعلا رسیده بوده‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 117

‏است، این فقط برای این بوده است که علم بوده است، تربیت‏‎ ‎‏اخلاقی و دینی و معنوی نبوده است.(163)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

اصلاح جامعه در پرتو عالم صالح

‏اینکه ما فریاد می زنیم که جمهوری اسلامی، برای این است که‏‎ ‎‏اسلام فرد مهذب درست می کند، قرآن کتاب آدم سازی است.‏‎ ‎‏پیغمبرها آمدند آدمها را درست کنند؛ کاری دیگر جز این ندارند‏‎ ‎‏در طول زندگی شان، پیغمبرهای بزرگ و ائمۀ اطهار ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏دنبال این بودند که تربیت کنند مردم را. خدای تبارک و تعالی انبیا‏‎ ‎‏را فرستاده برای تهذیب مردم؛ برای اصلاح مردم. اگر چنانچه‏‎ ‎‏اصلاح بشود یک فردی که در رأس جامعه است، یک ملاّیی که در‏‎ ‎‏یک جامعه ای هست، اگر این ملاّ یک ملاّی صحیح باشد، جامعه‏‎ ‎‏صحیح می شود؛ از باب اینکه همه توجه به او دارند.(164)‏

24 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

تأثیر عالم مهذّب در اصلاح جامعه

‏محلات یک محلی است که من بعضی تابستانها می رفتم. تابستان‏‎ ‎‏را آنجا بودم. و در آن وقت که من آنجا بودم احساس می کردم که‏‎ ‎‏مردم محلات با مردم بسیاری از جاها فرق دارند. توجهشان به‏‎ ‎‏دیانت بیشتر بود از بعضی جاهای دیگر. از خیلی جاهای دیگری.‏‎ ‎‏و من اینکه فهمیدم این بود که محل به واسطۀ خوبی علما خوب‏‎ ‎‏بودند، علمایی که در محلات بودند، علمایی بودند که اخلاق‏‎ ‎‏صحیح، وظایف ملاییشان را، وظایف دیانتشان را خوب عمل‏‎ ‎‏می کردند. مردم هم به تبعیت آنها خوب شده بودند. اهل مسجد‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 118

‏بودند. همه اهل دعا و اهل عبادت و اهل کار و همه چیز بودند.‏‎ ‎‏محلات، من حالا قریب بیشتر از شاید سی سال است، یک همچو‏‎ ‎‏چیزهایی است که دیگر آنجا را ندیدم. نمی دانم الآن باز همان‏‎ ‎‏است. من امیدوارم که همان باشد. اگر انسان خودش متحول بشود‏‎ ‎‏به یک انسانی که تحت تربیت انبیا باید انسان بشود، جامعه هم به‏‎ ‎‏تبع او به ترقی می رسد. گاهی یک فرد در یک جامعه موجب فساد‏‎ ‎‏می شود، و گاهی هم یک فرد در یک جامعه موجب صلاح‏‎ ‎‏می شود. این فرد گاهی از قشر قدرتمندان هست که مردم به او‏‎ ‎‏توجه دارند. گاهی از قشر روحانیین هست که آن هم مردم به او‏‎ ‎‏توجه دارند. قشر قدرتمندها کمتر تویشان پیدا می شود که‏‎ ‎‏اشخاص ساخته شده باشند. من که حالا یاد ندارم. اما کمتر پیدا‏‎ ‎‏می شود. در قشر روحانیین پیدا می شود. و اگر روحانی، در یک‏‎ ‎‏محل یک روحانی متعهد باشد، آن محل را تصفیه می کند، و اگر در‏‎ ‎‏هر یک از بلاد چند نفر روحانی باشند که آنها آنطور که باید، آنطور‏‎ ‎‏که دستور اسلام است باشند، از باب اینکه مردم تبعیت از آنها‏‎ ‎‏می کنند، مردم هم اصلاح می شوند و با اصلاح مردم یک جامعۀ‏‎ ‎‏صحیح پیش می آید.(165)‏

3 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

ایجاد دگرگونی در پرتو عالم مهذّب

‏آموزش صحیح باید باشد. آموزش وقتی مفید خواهد شد که تزکیه‏‎ ‎‏باشد، که تربیت روحی و اخلاقی در آن باشد. در دانشگاهها و در‏‎ ‎‏سایر مراکز علم، چه در آنجاهایی که علمای روحانی هستند، و چه‏‎ ‎‏در آنجاهایی که دانشمندهای غیر روحانی هستند، اینها باید‏‎ ‎‏اشخاصی باشند در آنها که این طلاب را در آنجا، و این دانشجوها‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 119
‏را در اینجا تربیت اخلاقی بکنند. تزکیه بکنند نفوس اینها را.‏‎ ‎‏همان طوری که دارند تحصیل می کنند تزکیۀ نفس هم داشته باشند.‏‎ ‎‏اگر یک عالِم مُزکّایِ به همه معنا، در یک جامعه باشد، ممکن‏‎ ‎‏است یکوقتی جامعه را این ور و آن ور کند. من در جوانی در‏‎ ‎‏بعضی وقتها که در بعضی از این شهرها می رفتم می دیدم بعضی از‏‎ ‎‏این شهرها خیلی مردمش مؤدّب به دیانت هستند. دنبال این شدم‏‎ ‎‏که چطور شده است که اینجا اینطوری است و آن شهر دیگر‏‎ ‎‏اینطور نیست؛ می دیدم که اینجا آن عالِمی که در اینجا هست یک‏‎ ‎‏عالِمی است که خودش را تزکیه کرده. یک عالِمی است که خودش‏‎ ‎‏اصلاح شده است. مردم را او اصلاح کرده.‏

‏     باید عالِم وقتی که در یک جامعه ای می رود، در یک محلی‏‎ ‎‏می رود، در یک دهی می رود، در یک شهری می رود، دنبال این‏‎ ‎‏باشد که تزکیه کند آنها را، قبل از اینکه تعلیم کند آنها را. باید‏‎ ‎‏معلمینی که در دانشگاه می آیند و می خواهند تربیت کنند و تعلیم‏‎ ‎‏بدهند به دانشجوها، همراه آنها یک عالمی باشد که تزکیه کند این‏‎ ‎‏جوانها را. از آن افرادی که کوشش دارند که این جوانهای ما را به‏‎ ‎‏انحراف بکشند، باید تزکیه بشود این دانشگاه ما از اینطور افراد.‏‎ ‎‏باید ادارات ما از این چیزهایی که جوانهای ما را به فساد می کشند،‏‎ ‎‏جوانهای ما را به تباهی می کشند، باید اینها تزکیه بشود، تا اینکه‏‎ ‎‏افراد تزکیه بشود.(166)‏

10 / 4 / 59

*  *  *

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 120

  • . اصول کافی؛ «کتاب فضل العلم»، «ابواب: صفة العلماء، بذل العلم، النهی عن القول بغیر علم، إستعمال العلم، المستأکل بعلمه و المباهی به، لزوم الحجة علی العالم»، و «باب النوادر».
  • . وسائل الشیعه؛ ج 18، ص 9 ـ 17، 98 ـ 129، «کتاب القضاء»، «ابواب صفات القاضی»، باب 4، 11، 12.
  • . عَنْ جَمیل بْنَ دُرّاجٍ قالَ سَمِعْتُ أَباعَبْدِالله ِـ عَلَیْهِ السَّلامُ ـ یَقُولُ: «إذا بَلَغَتِ النَّفْس ههُنا [وَ أَشارَ بِیَدِهِ إلی حَلْقِهِ] لَمْ یَکُنْ لِلعالِمِ تَوْبَةٌ؛ [ثُمَّ قَرَأ]: «إنَّما التَّوْبَةُ عَلَی الله لِلِّذینَ یَعْمَلوُنَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ»؛ جمیل بن دُرّاج گوید از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: «هنگامی که جان به اینجا رسد [و با دست خود به گلویش اشاره فرمود ]برای عالم جای توبه نمی ماند. [سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود]: همانا توبه برای کسانی است که از روی نادانی بدی می کنند»؛ (نساء / 17)؛ اصول کافی؛ ج 1، ص 59، «کتاب فضل العلم»، «باب لزوم الحجة علی العالم...»، ح 3.
  • . عَنْ حَفْص بنِ قِیاسٍ، عَن أبی عَبْدِالله ـ علیه السلام ـ قال: «یا حَفْص، یُغْفَرُ لِلْجاهِلِ سَبْعونَ ذنباً قَبلَ أن یُغفَرَ لِلْعالِمِ ذَنبٌ واحدٌ»؛ حفص بن قیاس گوید امام صادق(ع) فرمود: «ای حفص، برای جاهل هفتاد گناه آمرزیده می شود پیش از آنکه یک گناه برای عالم آمرزیده شود»؛ اصول کافی؛ ج 1، ص 59، «کتاب فضل العلم»، «باب لزوم الحجة علی العالم...»، ح 1.
  • . قالَ رَسُولُ الله ِ ـ صَلَّی الله ُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «صِنْفانِ مِنْ أُمَّتی إذا صَلُحَا، صَلُحَتْ أُمَّتی؛ وَ إذا فَسَدا، فَسَدَتْ أُمَّتی. قیلَ: وَ مَنْ هُمْ؟ قالَ(ص): اَلْعُلَمَاءُ وَ الْأمَراءُ»؛ رسول اکرم(ص) فرمود: «دو گروه از امت من باشند که چون صالح شوند، امت صالح شود؛ و چون فاسد شوند، امت فاسد شود. گفته شد: آنها کیانند؟ فرمود: علما و زمامداران»؛ خصال؛ ص 37، «باب الاثنین»؛ تحف العقول؛ ص 50.
  • . عن سُلَیم بن قَیْس الهِلالی، قالَ سَمِعْتُ امیرالمؤمنینَ ـ علیه السلام ـ یُحَدّثُ عن النّبی(ص) أنَّه قال فی کلامٍ له: «العُلَماءُ رَجُلانِ: رَجُلٌ عالِمٌ آخِذٌ بِعِلمِهِ؛ فَهذا ناجٍ. وَ عالِمٌ تارِکٌ لِعِلمِه؛ فَهذا هالِک. و إنَّ اَهلَ النّارِ لَیَتَأذّونَ مِنْ رِیحِ العالِمِ التّارِکِ لِعِلْمِه»؛ سلیم بن قیس الهلالی گوید از حضرت امیرالمؤمنین(ع) شنیدم از پیامبر حدیث می کرد که آن حضرت در کلامش فرمود: «علما بر دو گروهند: عالمی که بر علم خود کار کرده؛ پس او نجات یافته است؛ و عالمی که به علم خود عمل نکرده؛ پس او هلاک شده است؛ و به درستی که اهل دوزخ از بوی بد عالمی که به علمش عمل نکرده است، متأذی می گردند»؛ اصول کافی؛ ج 1، ص 55، «کتاب فضل العلم»، «باب استعمال العلم»، ح 1.
  • . امام صادق(ع) فرمود: «کُونُوا دُعاةً لِلنّاسِ بِالْخَیْرِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ، لِیَرَوْا مِنْکُمُ الإجْتِهادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ؛ مردم را به نیکی دعوت کنید؛ اما نه با زبانهایتان، چنانکه مردم در شما صواب جستن و راست گفتاری و پرهیزگاری ببینند»؛ اصول کافی؛ ج 3، ص 164، «کتاب ایمان و کفر»، «باب الصدق و اداءالامانة»، ح 10.
  • . جمعه / 5.
  • . جمعه / 2.