بخش اول: تهذیب نفس

دانشگاه و تهذیب نفس

دانشگاه و تهذیب نفس

‏ ‏

دانشگاه مهذّب منشأ سعادت کشور

‏اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعاً دانشگاه باشد و‏‎ ‎‏دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقَّق در آنجا،‏‎ ‎‏تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشوری را اینها می توانند به‏‎ ‎‏سعادت برسانند. و اگر حوزه های علمیه مُهذَّب باشند و متعهد‏‎ ‎‏باشند، یک کشور را می توانند نجات بدهند. علمِ تنها اگر ضرر‏‎ ‎‏نداشته باشد، فایده ندارد. تمام این، وقتی ما به یک نظر وسیعی به‏‎ ‎‏همۀ دنیا و به همۀ دانشگاههایی که در دنیا هست بیندازیم، تمام‏‎ ‎‏این مصیبتها که برای بشر پیش آمده است ریشه اش از دانشگاه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 91
‏بوده. ریشه اش از این تخصصهای دانشگاهی بوده. این همه ابزار‏‎ ‎‏فنای انسان و این همه پیشرفتهایی که به خیال خودشان در ابزار‏‎ ‎‏جنگی دارند، اساسش از دانشمندانی بوده است که از دانشگاه‏‎ ‎‏بیرون آمده اند. دانشگاهی که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار‏‎ ‎‏او تهذیب نبوده است. و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت ها‏‎ ‎‏پیدا شده است از حوزه های علمیه ای بوده است که متعهد به‏‎ ‎‏دستورات اسلامی نبوده اند. تمام این ادیانی که ساخته شده است‏‎ ‎‏از دانشمندان و علما سرچشمه گرفته است. علمی که پَهْلویِ او‏‎ ‎‏اخلاق و تعهد اسلامی نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را‏‎ ‎‏دانشگاه به فساد کشانده است. و دنیا را دانشگاه می تواند به صلاح‏‎ ‎‏بکشد. دانشگاههای سرتاسر جهان اگر موازین انسانی را، اخلاق‏‎ ‎‏انسانی را، آنچه که در فطرت انسان است، در کنار تعلیم و تعلّم‏‎ ‎‏قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور می شود. و اگر تخصصها و علمها‏‎ ‎‏منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از‏‎ ‎‏انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبتهایی که در دنیا پیدا شده‏‎ ‎‏است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده. این دو مرکز‏‎ ‎‏ـ که مرکز علم است ـ هم می تواند مرکز تمام گرفتاریهای بشر باشد‏‎ ‎‏و هم می تواند مرکز تمام ترقیات معنوی و مادی بشر باشد. علم و‏‎ ‎‏عمل، علم و تعهد به منزلۀ دو بال هستند که با هم می توانند به‏‎ ‎‏مراتب ترقی و تعالی برسند.‏

‏     شما پنجاه سال دیدید که در این حکومت جائر، دانشگاه بود،‏‎ ‎‏اساتید دانشگاه بودند و کشور ما را همان اساتید دانشگاه و همان‏‎ ‎‏دانشگاهها کشاندند به دامن اَبرقدرتها. این فاجعه بوده است برای‏‎ ‎‏این ملت که ابزار عملش، دست کسانی باشد که متعهد نیستند و به‏‎ ‎‏فکر خودشان نیستند. این فاجعه است که ابزار علم در دست‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 92

‏اشخاصی باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامی ندارند. فرق‏‎ ‎‏بین دانشگاه و حوزه های علمیه نیست در اینکه اگر همراه با علم،‏‎ ‎‏تعهد باشد، تزکیه باشد، با این دو بال علم و اخلاق و عمل،‏‎ ‎‏مملکت خودشان را، کشور خودشان را نجات می دهند. و از‏‎ ‎‏حلقوم آنهایی که می خواهند همه چیز ما را ببرند نجات می دهند.‏‎ ‎‏و اگر علم تنها باشد، فقط در دانشگاهها تحصیل علم باشد، در‏‎ ‎‏مدارس تحصیل علم باشد، این علم، انسان را به فنا می کشد. منشأ‏‎ ‎‏همۀ گرفتاریهای یک کشور از دانشگاه هست و حوزه های علمی. و‏‎ ‎‏منشأ همۀ سعادتها، مادی و معنوی، از دانشگاه است و حوزه های‏‎ ‎‏علمی. اینکه نقشه های بزرگ برای نفوذ کردن در دانشگاهها و‏‎ ‎‏تربیت کردن جوانهای ما را به یک تربیتهایی که برخلاف مصالح‏‎ ‎‏کشورشان است، این برای این است، که اگر دانشگاه فاسد بشود،‏‎ ‎‏یک کشور فاسد می شود.(131)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

سعادت ملت بر دوش دانشگاه و حوزه

‏شما دانشگاهیها کوشش کنید که انسان درست کنید. اگر انسان‏‎ ‎‏درست کردید، مملکت خودتان را نجات می دهید. اگر انسان‏‎ ‎‏متعهد درست کردید، انسان امین، انسان معتقد به یک عالم دیگر،‏‎ ‎‏انسان معتقد به خدا، مؤمن به خدا، اگر این انسان در دانشگاههای‏‎ ‎‏شما و ما تربیت شد، مملکتتان را نجات می دهد. بنابراین، کار، کار‏‎ ‎‏بسیار شریف، و مسئولیت، مسئولیت بسیار زیاد. الآن این‏‎ ‎‏مسئولیت به دوش ما و شماست. این مسئولیت بزرگ، یعنی‏‎ ‎‏سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم: قشر روحانی و قشر‏‎ ‎‏دانشگاهی. سعادت ملت را شماها باید بیمه کنید. این مسئولیت به‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 93

‏دوشتان آمده، نرفتید زارع بشوید. اگر زارع بودید مسئولیت‏‎ ‎‏داشتید، اما نه این مسئولیت را. اگر یک کاسبی بودید مسئولیت‏‎ ‎‏داشتید در حدود شعاع خودتان؛ اما الآن مسئولیت، مسئولیت یک‏‎ ‎‏ملت است؛ مسئولیت یک کشور است. مسئولیت برای اسلام‏‎ ‎‏است. مقابل خدا، الآن همه مسئولیم. باید همۀ ما کوشش کنیم،‏‎ ‎‏دانشگاه کوشش کند، دانشگاههای دینی کوشش کنند،‏‎ ‎‏دانشگاههای علمیِ شما کوشش کنند، انسان درست کنند.(132)‏

16 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

علم و تخصص در خدمت کشور

‏همت کنند به اینکه دانشگاه را یک مرکزی درست کنند که مرکز‏‎ ‎‏علم و تهذیب باشد، که همۀ تخصصها در خدمت خود کشور باشد‏‎ ‎‏نه اینکه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن امریکا‏‎ ‎‏بکشد. متخصص بشود و با آن تخصصش به کشور ما ضربه وارد‏‎ ‎‏کند. هر چه متخصصتر؛ بدتر.‏

‏     آن کسی که مهذَّب نشده است، و آن کسی که برای کشور‏‎ ‎‏خودش احساس نکرده که من برای این کشور هستم و از این‏‎ ‎‏کشور، من استفاده کرده ام و استفادۀ علمی ام را باید به این کشور‏‎ ‎‏تحویل بدهم، اگر این احساس نباشد و این باور نباشد، دانشگاه‏‎ ‎‏بدترین مرکزی است برای اینکه ما را به تباهی بکشد. و اگر این‏‎ ‎‏احساس پیدا شد و این اساتید دانشگاه، آنهایی که متعهدند،‏‎ ‎‏آنهایی که توجه دارند، آنهایی که در زمان سابق برای این مملکت‏‎ ‎‏غصه می خوردند، باید خودشان را مجهز کنند که این فرزندان‏‎ ‎‏ایران، متعهد و در خدمت خود ایران باشند. اگر اینطور بشود،‏‎ ‎‏دانشگاه بالاترین مقامی است که کشور ما را به سعادت می رساند.‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 94

‏     دانشگاه دو راه دارد: راه جهنم و راه سعادت. راه ذلّت و‏‎ ‎‏مسکنت و نوکرمآبی و امثال اینها، و راه عظمت و عزّت و‏‎ ‎‏بزرگمنشی. دانشگاه همین دانشگاه را تا ما داریم فایده ندارد. ما‏‎ ‎‏دانشگاه پنجاه سال است داریم. و از دانشگاه هر چه فساد توی این‏‎ ‎‏مملکت پیدا شد از این اشخاصی بود که در دانشگاه تحصیل کرده‏‎ ‎‏بودند، تخصص هم شاید داشتند. آن «احمدی» زمان رضاخان که‏‎ ‎‏بسیاری از رجال این مملکت را او با آمپولش کشت، آن هم از‏‎ ‎‏دانشگاهها، تخصص هم داشت، ولی تخصص را به این راه که‏‎ ‎‏آنهایی را که امر می شد به او که باید کشته بشوند، با یک آمپول آنها‏‎ ‎‏را می کشت. شما یک همچو دانشگاهی می خواهید و یک همچو‏‎ ‎‏اساتیدی و یک همچو تخصصی؟ از آن طرف هم دانشگاه، از آن،‏‎ ‎‏اشخاصِ شریف بیرون می آید، و ما می خواهیم همه شان شریف‏‎ ‎‏باشند.(133)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

تربیت انسان وظیفه دانشگاه و حوزه

‏عمده این است که از دانشگاهها، چه دانشگاههای علوم جدید‏‎ ‎‏باشد و چه دانشگاههای علوم قدیمه باشد، که مقدرات یک‏‎ ‎‏مملکت دست این دو قشر است، از اینها انسان بیرون بیاید؛ نه‏‎ ‎‏چهارپایی و بر دوشش کتابی چند، این طور نباشد که تعلم باشد،‏‎ ‎‏شما در طرف علوم طبیعی و این طایفه هم در طرف علوم فقهی و‏‎ ‎‏الهی، دقایق علوم را بررسی کنید، لکن از آن جهالاتی که در نفس‏‎ ‎‏است و از آن سرکشیهایی که در نفس است غفلت بکنید. اگر‏‎ ‎‏غفلت بکنید، هر قدمی که در علم بردارید از انسانیت دور‏‎ ‎‏شده اید؛ هی دورتر. انسانیت یک راه مستقیمی است، یک راه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 95

‏مستقیم که اگر از این ور کسی برود مُعْوَج است و برخلاف انسانیت‏‎ ‎‏است؛ اگر از آن ور هم برود برخلاف است و آن کسی که اعوجاج‏‎ ‎‏پیدا کرد و راه مستقیم نرفت، هر چه پیش برود دور می شود از راه‏‎ ‎‏انسانیت. مثل این می ماند که یک خط مستقیم بکشید، دو خط این‏‎ ‎‏طور، هر چه این خط جلوتر برود، از خط مستقیم دور می شود.‏

‏     هر چه درس بخوانید و بخوانیم، اگر چنانچه به راه مستقیم‏‎ ‎‏نباشیم و مهار نکنیم معلومات خودمان را و مهار نکنیم نفس‏‎ ‎‏خودمان را و در این راه مستقیم نکُشیم نفس را، هر چه معلومات‏‎ ‎‏زیادتر بشود، از انسانیت، انسان دورتر می شود و مشکلتر می شود‏‎ ‎‏انسان خودش را برگرداند.(134)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

انسان سازی وظیفه دانشگاه 

‏دانشگاه باید مرکز درست کردن انسان باشد. چه دانشگاه‏‎ ‎‏روحانی، و چه دانشگاه شما. و این یک امری بوده است که انبیا ـ‏‎ ‎‏علیهم السلام ـ مأمور بر همین امر بوده اند که انسان درست کنند.‏‎ ‎‏کتب آسمانی، همۀ کتب آسمانی، برای انسان ساختن آمده است.‏‎ ‎‏اگر انسان ساخته بشود، همه چیز به صورت معنویت درمی آید؛‏‎ ‎‏یعنی مادیات هم به صورت معنویت در می آید. به عکس، اگر‏‎ ‎‏چنانچه قشرها شیطانی باشند و از دانشگاه ما و شما انسانهای‏‎ ‎‏منحرف بیرون بیایند، معنویات هم به صورت مادیات درمی آید؛‏‎ ‎‏فانی در مادیات می شود.(135)‏

16 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 96

وظیفۀ دانشگاه در تربیت انسان مؤمن

‏شما از دانشگاه مؤمن بیرون بدهید؛ ما از مدرسه ها مؤمن بیرون‏‎ ‎‏بدهیم؛ نه عالِم. عالِم تنها فایده ندارد. البته مؤمن تنها هم مؤثر‏‎ ‎‏خیلی نیست. خوب، قشرهای دیگر هم مؤمن هستند. اما عالِم‏‎ ‎‏وقتی مؤمن شد، عالِم وقتی متقی شد، آن است که منشأ خیرات و‏‎ ‎‏برکات است، و حفظ یک کشور، یا خدای نخواسته از آن طرف به‏‎ ‎‏باد دادن یک کشور است. بنابراین، یک بار سنگینی به عهدۀ ما و‏‎ ‎‏شماست و این بار سنگین که به عهدۀ ما و شماست اگر چنانچه‏‎ ‎‏درست راه بردیم و به آن شغلی که داشتیم درست عمل کردیم و‏‎ ‎‏در کنار علم ایمان را هم تقویت کردیم.(136)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

اهمیت تربیت انسان توسط دانشگاه

‏ما انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید‏‎ ‎‏انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش. اگر انسان بیرون‏‎ ‎‏داد از خودش، انسان حاضر نمی شود که کشور خودش را تسلیم‏‎ ‎‏کند به غیر. انسان حاضر نمی شود که تحت ذلّت برود و اسارت.‏‎ ‎‏آنها هم از انسان می ترسند.‏

‏     سابق رضاخان از مدرّس می ترسید برای اینکه انسان بود. آن‏‎ ‎‏وقت هم مدرّس از قراری که از او نقل کرده اند گفته بود که: «در‏‎ ‎‏مجلس ما یک مسلمان هست، آن هم ارباب کیخسرو»‏‎[1]‎‏ رضاخان‏‎ ‎‏رقیب خودش را مدرّس می دانست، به دیگران اعتنایی نداشت.‏‎ ‎‏رقیب خودش را مدرّس می دانست که وقتی که می ایستاد و‏‎ ‎‏صحبت می کرد، متزلزل می کرد همه را. یک انسان بود، وضع‏‎ ‎‏زندگی اش آن بود که شما شنیدید و من دیدم. وقتی که وکیل شد‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 97

‏یعنی؛ از اول به عنوان فقیهی که باید در مجلس باشد تعیین شد. آن‏‎ ‎‏طور که نقل کرده اند، یک گاری با یک اسبی ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ اصفهان خریده‏‎ ‎‏بود و سوار شده بود و خودش آورده بود تا تهران. آنجا آن را هم‏‎ ‎‏فروخته بود. و منزلش یک منزل مُحقَّر از حیث ساختمان. یک‏‎ ‎‏قدری بزرگ بود ولی محقَّر از حیث ساختمان. و زندگی یک‏‎ ‎‏زندگی مادون عادی که در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود.‏‎ ‎‏کرباسی که باید از خود ایران باشد می پوشید. این وطنخواهها کدام‏‎ ‎‏لباسشان مال ایران است؟‏

‏     باید همۀ اشخاصی که علاقه دارند به این کشور، علاقه دارند‏‎ ‎‏به اسلام، علاقه دارند به این ملت، توانشان را روی هم بگذارند‏‎ ‎‏برای اصلاح دانشگاه. خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه ای بالاتر‏‎ ‎‏است. چنانچه خطر حوزه های علمیه هم از خطر دانشگاه بالاتر‏‎ ‎‏است. باید تهذیب بشوند اینها. باید اشخاص متعهد ـ چه در‏‎ ‎‏حوزه های علمیه و چه در دانشگاه ـ کمر خودشان را محکم ببندند‏‎ ‎‏برای اصلاح.(137)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

انحراف اساتید دانشگاه، عامل انحراف جامعه

‏یک فرد دانشگاهی که انحراف پیدا بکند غیر از یک فرد بازاری‏‎ ‎‏است؛ غیر از یک فرد کشاورز است. یک فرد روحانی که انحراف‏‎ ‎‏پیدا کند غیر از یک فرد بازاری و کارگر است. کارگر و بازاری،‏‎ ‎‏کشاورز و امثال اینها، چنانچه یک انحرافی داشته باشند، انحراف‏‎ ‎‏شخصی برای خودش است؛ لکن انحراف اساتید دانشگاه‏‎ ‎‏انحراف خودش تنها نیست، انحراف یک گروه است. چه گروهی؟‏‎ ‎‏آن گروهی که می خواهند مملکت را اداره کنند؛ گاهی به انحراف‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 98

‏یک کشور منجر می شود. انحراف یک روحانی انحراف خودش‏‎ ‎‏تنها نیست، انحراف یک ملت است. بنابراین، این دو طایفه هستند‏‎ ‎‏که می توانند خدمت بکنند و کشور را نجات بدهند و ممکن است‏‎ ‎‏که مسیرشان مسیر حق نباشد و کشور را به تباهی بکشند... اینطور‏‎ ‎‏نیست که یک قشر، مثلاً کاسب باشد، که فقط خودش اگر اصلاح‏‎ ‎‏بشود، صالح باشد، خودش هست و غیر نیست. دو قشری که با‏‎ ‎‏اصلاح این دو قشر جامعه اصلاح می شود... صلاح و فساد یک‏‎ ‎‏جامعه به دست مربیهای ـ آن هست ـ آن جامعه هست. و آن مربیها‏‎ ‎‏شماهایید و قشر روحانی. آنها به یکجور، و شما به یکجور.(138)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

تأثیر دانشگاهی غیرمهذّب در فساد جامعه

‏اینطور نیست که یک قشر، مثلاً کاسب باشد، که فقط خودش‏‎ ‎‏اگر اصلاح بشود، صالح باشد، خودش هست و غیر نیست. دو‏‎ ‎‏قشری که با اصلاح این دو قشر جامعه اصلاح می شود. دو قشری‏‎ ‎‏که ‏إذَا فَسَدَ العَالِمُ فَسَدَ العَالَمُ‏ است. این «عالِم» من نیستم؛ شما هم‏‎ ‎‏هستید؛ همه مان هستیم. شما همه جزء علما هستید، که اگر‏‎ ‎‏چنانچه خدای نخواسته فاسد باشید، عالَم را به فساد می کشید؛ و‏‎ ‎‏اگر صالح باشید، عالَم را به صلاح می کشید. صلاح و فساد یک‏‎ ‎‏جامعه به دست مربیهای ـ آن هست ـ آن جامعه هست. و آن مربیها‏‎ ‎‏شماهایید و قشر روحانی. آنها به یکجور، و شما به یکجور. اما دو‏‎ ‎‏طایفه مربی جامعه هستند.‏

‏     اگر بنا باشد که همان تربیت علمی باشد، شما یک طبیب‏‎ ‎‏می خواهید درست بکنید، نظر به اینکه این طبیب چه جور باشد‏‎ ‎‏نیست؛ این طبیب فردا می شود یک کاسب! یک کاسبی که اینطور‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 99

‏کسب ‏‏[‏‏کند‏‏]‏‏ که یک مریض را معطل می کند برای اینکه ویزیت را‏‎ ‎‏زیاد بکند! خیلی طبیب خوبی درست شد، از حیث طب بسیار‏‎ ‎‏متخصص بود، اما چون اخلاق، اخلاق صحیح نبود، مهذب نشده‏‎ ‎‏بود، متقی نبود، خداشناس نبود، این طبیب مریض را معطل‏‎ ‎‏می کند، امروز یک نسخه ای می دهد، با دواخانه هم می سازد که‏‎ ‎‏نسخه را هرچه گرانتر بدهد، این بیچاره را مبتلا می کند؛ این نسخه‏‎ ‎‏فایده نکرد فردا یک نسخۀ دیگر! باز همین، باز همین.‏‎ ‎‏طبیب، خوب طبیبی بود، یعنی مِن حیث طبابت. یک مهندس‏‎ ‎‏درست می کنید؛ مهندس در علم خودش خیلی خوب بود؛ اما‏‎ ‎‏وقتی که می خواهد فرض کنید که یک نقشه ای بدهد، یک‏‎ ‎‏[‏‏طرحی‏‏] ‏‏بدهد، با آن استادیهایی که دارد جوری می دهد که مفید‏‎ ‎‏و صحیح نباشد و منفعت طلبی باشد. و هکذا همه چیز. در قشر ما‏‎ ‎‏هم اگر بنا باشد که همین «ملاّیی» باشد، این ملاّ بسیار ملاّی خوبی‏‎ ‎‏است، بسیار آدم فهمیده ای است، کتاب و سنت را بسیار خوب‏‎ ‎‏می فهمد، اما اگر چنانچه تقوا در کار نباشد، همین فهم کتاب و‏‎ ‎‏سنت موجب اعوجاج مردم می شود.(139)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

زیان تحصیل بدون تهذیب

‏آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوی آموزش باید باشد. یعنی‏‎ ‎‏جوانها وقتی که در دانشگاهها ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ دانشسراها بروند برای تحصیل،‏‎ ‎‏اگر همان تحصیل محض باشد، گاهی وقتها شاید مضرّ هم باشد به‏‎ ‎‏حال کشور. بسیاری از ضررهایی که به کشور ما وارد شده است از‏‎ ‎‏همین تحصیلکرده ها وارد شده است. طرحهای منافی با کشور ما‏‎ ‎‏بسیاری اش به دست همین تحصیلکرده ها شده است.‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 100

‏تحصیلکرده هایی که آموزش داشته اند، لکن پرورش نداشته اند.‏‎ ‎‏تحصیلکرده هایی که فقط برای منافع شخصی خودشان کارها را‏‎ ‎‏انجام می دادند.‏

‏     کسی که پرورش صحیح ندارد، ولو آموزش صحیح هم فرض‏‎ ‎‏کنید دارد، خیلی هم آموزشش در سطح عالی است، این ضررش‏‎ ‎‏به کشور از مردم عادی بیشتر است. مردم عادی نمی توانند آنطور‏‎ ‎‏ضرر به کشور بزنند. اینها تحصیلکرده هایند که می توانند یک‏‎ ‎‏طرحهایی بریزند برای استفادۀ دیگران. اشخاصی که اطراف این‏‎ ‎‏پدر و پسر بودند، از همان تحصیلکرده هایی بودند که در اروپا یا‏‎ ‎‏امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن فقط آموزش بود. پرورش‏‎ ‎‏اسلامی، پرورش انسانی، نداشتند. و لهذا آن ضرری که به کشور‏‎ ‎‏ما از ناحیۀ دانشمندان این کشور وارد شده است، آن ضرر از ناحیۀ‏‎ ‎‏دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل آنها به ما ضرر‏‎ ‎‏نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را فاسد‏‎ ‎‏کردند.(140)‏

23 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

حزب بعث ثمرۀ دانشگاه غیرمهذّب

‏همین حزب بعثی را که ملاحظه می کنید که الآن مبدأ این همه‏‎ ‎‏گرفتاری برای کشور ما و برای کشور مُسْلمِ عراق ایجاد کرده‏‎ ‎‏است، و برای آنجا بیشتر از اینجا ایجاد کرده است. اینها همینها‏‎ ‎‏هستند که بسیاریشان متخصصند، و بسیاریشان دانشگاه رفته و از‏‎ ‎‏دانشگاه بیرون آمده اند، لکن تربیت نداشتند، تزکیه نداشتند. اگر‏‎ ‎‏علم باشد و تزکیه نباشد، هم آن رژیم سابق پیش می آید و هم این‏‎ ‎‏رژیم صدام. اگر ما تزکیه نکنیم خودمان را و چنانچه همراه با علم،‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 101

‏تزکیه نباشد؛ کشور ما هم کشیده می شود به همان طرفها و ما هم‏‎ ‎‏صدام خواهیم شد.(141)‏

18 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

زیان افزایش صِرف معلومات

‏اگر دانشگاه فقط دنبال این باشد که فرزندان ایران را با معلومات‏‎ ‎‏بار بیاورد، معلومات را هی روی هم بریزد، این برای سعادت ملت‏‎ ‎‏ما یا فایده ندارد، یا ضرر دارد.(142)‏

3 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

زیان تعلیم بدون تربیت

‏اگر اساتید دانشگاه فقط همّشان این باشد که درس بگویند ـ البته‏‎ ‎‏در دانشگاههای سابق ما، درس هم درست نبود. اگر بود، ما این‏‎ ‎‏قدر عقب نمانده بودیم از دانش هم. حالا ما فرض می کنیم که‏‎ ‎‏خیر، خوب حالا هم ان شاءالله خوب است ـ فقط بنایشان بر این‏‎ ‎‏باشد که تعلیم کنند اینها را، پهلویش تربیت نباشد، تربیت معنوی‏‎ ‎‏نباشد،از دانشگاه آنها می آید بیرون که فساد می کنند.(143)‏

28 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

سفارش دانشجویان به تهذیب

‏دانشجویان ما باید خودشان اول توجه بکنند که رفتار خودشان،‏‎ ‎‏کردار خودشان، گفتار خودشان همۀ اینها منطبق با موازین اسلامی‏‎ ‎‏و اخلاقی باشد تا اینکه اگر مردم را دعوت کردید به اسلام، و باید‏‎ ‎‏هم دعوت بکنید، حرف شما مخالف با عمل شما نباشد. خودتان‏‎ ‎‏یک وضعی نداشته باشید که وقتی بگویید، مسخره کنند که آقا‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 102

‏خودش فلان است و ما را دعوت به چه می کند.(144)‏

14 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

تربیت و مهار نفس همراه با تهذیب

‏کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی دارید، برای عمل‏‎ ‎‏ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوا در خودتان، ایجاد‏‎ ‎‏استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاءالله ‏‎ ‎‏بیرون می آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و‏‎ ‎‏هم امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم تزکیۀ‏‎ ‎‏نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. نفس انسان‏‎ ‎‏سرکش است. و سرکشی آن انسان را به زمین می زند. همان طوری‏‎ ‎‏که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این‏‎ ‎‏اسب سرکش انسان را به هلاکت می رساند، نفس انسان بدتر از هر‏‎ ‎‏سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می رساند. هر‏‎ ‎‏قدمی که برای تعلیم و تعلم برمی دارید، همراه آن قدم، قدمی‏‎ ‎‏باشد برای مهار کردن نفستان که از این سرکشی که دارد و آزادی‏‎ ‎‏که برای خودش فرض می کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛‏‎ ‎‏خودتان مهار کنید نفس خودتان را.(145)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

لزوم همراهی تحصیل و تهذیب

‏شما باید در هر جا که تحصیل می کنید و جوانها و کودکان ما در‏‎ ‎‏سرتاسر کشور، در هر مرکزی که اشتغال به تحصیل دارند باید‏‎ ‎‏توجه به این داشته باشند که تحصیل همراه تهذیب و همراه تعهّد و‏‎ ‎‏همراه اخلاق فاضلۀ انسانی است که می تواند ما را به حیات‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 103

‏انسانی برساند. و می تواند کشور ما را از وابستگیها نجات‏‎ ‎‏بدهد.(146)‏

2 / 11 / 59

*  *  *

‏ ‏

لزوم مرتبۀ عالی علم و تهذیب در دانشگاه

‏دانشگاه باید علم و تخصص را به آن مرتبۀ عالی برساند، و تعهد و‏‎ ‎‏اخلاق و اسلامیت را هم به آن مرتبۀ عالی. باید مهذّب بشود، هم‏‎ ‎‏دانشگاه هم حوزه های علمیه.(147)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 104

  • . کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشی ها در مجلس شورای ملی بود.