بخش اول: تهذیب نفس

حوزه و تهذیب

حوزه و تهذیب

‏ ‏

تأثیر قرائت به اسم رب

‏شما آقایان، که در راه اسلام و علم قدم برمی دارید و متلبس به‏‎ ‎‏لباس اسلام و لباس انبیا شده اید و متلبس به لباس روحانیت‏‎ ‎‏شده اید، گمان نکنید که درس خواندن بدون اینکه قرائت به اسم‏‎ ‎‏رب باشد برایتان فایده دارد. گاهی ضرر دارد. گاهی علم غرور‏‎ ‎‏می آورد. گاهی علم انسان را پرت می کند از «صراط مستقیم».‏‎ ‎‏اینهایی که دین ساز بودند اکثراً اهل علم بودند. اینهایی که دعوت‏‎ ‎‏برخلاف واقع کردند اکثراً از اهل علم هستند. چون علم قرائت به‏‎ ‎‏اسم رب نبوده است. انحراف داشته است از اول. این راه انحرافی‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 63
‏هر چه پیش رفت، بیشتر انحراف حاصل می شود؛ دورتر می شود‏‎ ‎‏از انسانیت. چه بسا یک نفر آدم فیلسوفِ اعظم است، به حسب‏‎ ‎‏نظر مردم، فقیه اکرم است به حسب نظر مردم، همه چیز می داند،‏‎ ‎‏انبار معلومات است، لکن چون قرائت به اسم رب نبوده است، از‏‎ ‎‏صراط مستقیم دورتر شده است. و از همه دورتر. هر چه انبار‏‎ ‎‏زیادتر وِزرش زیادتر. هر چه انبار بزرگتر وزر و ظلماتش بیشتر.‏‎ ‎ظُلُمَاتٌ بَعضُهَا فَوقَ بَعضٍ‏ گاهی علم ظلمت است؛ نور نیست. آن علمی‏‎ ‎‏که شروع بشود به اسم رب، آن نور هدایت دارد. آن علمی که برای‏‎ ‎‏این است که یاد بگیرد، آن خوبش این است که می خواهد یاد‏‎ ‎‏بگیرد. و الاّ می خواهم مَسند بگیرم؛ می خواهم امام جماعت‏‎ ‎‏بشوم؛ می خواهم اهل منبر باشم؛ می خواهم مقبول عامه باشم،‏‎ ‎‏مقبول مردم باشم. انحراف است. اینها انحرافات است. و همه‏‎ ‎‏دقیق! صراط مستقیم، به حسب وصفی که شده است، باریکتر از‏‎ ‎‏موست. بسیار دقیق است.‏

‏     چه بسا انسان یک عمر در ریا بوده و خودش نفهمیده. یک‏‎ ‎‏عمر هر عملی کرده ریا بوده است، و نفهمیده خودش ریاسْت.‏‎ ‎‏اینقدر دقیق است که خود آدم هم نمی فهمد! موازین دارد برایش.‏‎ ‎‏آنهایی که اهل عمل هستند موازین تعیین نکردند که ما بفهمیم که‏‎ ‎‏چه هستیم و خودمان را تشخیص بدهیم. در علم انبیا که علم‏‎ ‎‏انسان سازی است، موازین دارد اینها.(100)‏

7 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

آراستگی به اخلاق و اعمال حسنه

‏بر اهل علم، ‏زادَهَمُ الله شَرَفاً وَ عَظمَةً‎[1]‎‏، لازم و حتم است که خود را از‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 64

‏مفاسد اخلاقی و اعمالی مبرا نمایند، و به حلیۀ اعمال حسنه و‏‎ ‎‏اخلاق کریمه مزین نمایند؛ و خود را از منصب شریفی که حق‏‎ ‎‏تعالی به آنها مرحمت فرموده منخلع ننمایند، که خسران آن را جز‏‎ ‎‏خدای تعالی کسی نداند.(101)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

جلوه نورانیت علمئ در قلب مهذب

‏مهذب کنید خودتان را؛ مهذب بشوید به آداب الله ؛ به سُنَن الله ؛ اگر‏‎ ‎‏چنانچه این نباشد علم اثری ندارد.‏

‏     آن نوری که خدای تبارک و تعالی ‏یَقذِفُهُ فی قَلْبِ مَنْ یَشاء‎[2]‎‏، اگر‏‎ ‎‏مهذب نباشد قذف نخواهد شد. یک فنی است، یک فنی است آن‏‎ ‎‏علمی که نورانیت می آورد و نور است و خدای تبارک و تعالی آن‏‎ ‎‏را عنایت می فرماید. آن به هر قلبی عنایت نمی شود؛ هر قلبی لایق‏‎ ‎‏آن نیست. تا مهذب نباشد، تا خودش را خالی نکند از اخلاق‏‎ ‎‏زشت، خالی نکند از اعمال زشت، تا متوجه به خدا نباشد و تمام‏‎ ‎‏قلب را به او تسلیم نکند، خدای تبارک و تعالی قذف نمی فرماید.‏‎ ‎‏گزاف نیست این مطلب؛ اینطور نیست که: خیر، من دقایق علوم را‏‎ ‎‏می دانم. خیر، خیلیها دقایق علوم را ‏‏[‏‏می دانستند‏‏]‏‏ «غزالی» هم‏‎ ‎‏خیلی خوب می دانست، «ابوحنیفه» هم خوب می دانست، خیلیها‏‎ ‎‏می دانستند، خیلی از اشخاص هستند که دقایق علوم را از همه بهتر‏‎ ‎‏می دانند و آن نوری که خدای تبارک و تعالی به آنها عنایت باید‏‎ ‎‏بکند نمی فرماید. این تهذیب می خواهد؛ این زحمت می خواهد؛‏‎ ‎‏این ریاضت می خواهد. آقا شما که آمدید وارد شدید در این قوم،‏‎ ‎


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 65

‏باید ریاضت بکشید؛ باید زحمت بکشید؛ باید مراعات کنید.(102)‏

23 / 8 / 44

*  *  *

‏ ‏

تهذیب ظاهر و باطن توسط علوم دینی

‏به جان دوست قسم که اگر علوم الهی و دینی، ما را هدایت به راه‏‎ ‎‏راستی و درستی نکند و تهذیب باطن و ظاهر ما را نکند،‏‎ ‎‏پست ترین شغلها از آن بهتر است؛ چه که شغلهای دنیوی‏‎ ‎‏نتیجه های عاجلی دارند و مفاسد آنها کمتر است، ولی علوم دینی‏‎ ‎‏اگر سرمایه تعمیر دنیا شود، دین فروشی است و وزر و وبالش از‏‎ ‎‏همه چیز بالاتر است.(103)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم تهذیب همراه تحصیل علوم دینی

‏کسب فضایل و مکارم انسانی و موازین آدمیت از تکالیف بسیار‏‎ ‎‏مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که‏‎ ‎‏مشغول تحصیل علوم شرعیه می باشید، و فقه که اشرف علوم‏‎ ‎‏است می آموزید، دیگر راحتید، و به وظایف و تکالیف خود عمل‏‎ ‎‏کرده اید؛ اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایده ای‏‎ ‎‏ندارد. اگر تحصیلات شما ـ العیاذبالله ـ برای خدا نباشد و برای‏‎ ‎‏هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه‏‎ ‎‏قدم گذاشته باشید، برای خود وِزر و وبال اندوخته اید. این‏‎ ‎‏اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این‏‎ ‎‏اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوا همراه نباشد،‏‎ ‎‏به ضرر دنیا و آخرت جامعۀ مسلمین تمام می شود. تنها دانستن‏‎ ‎‏این اصطلاحات اثری ندارد. علم توحید هم اگر با صفای نفس‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 66
‏توأم نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادی که عالِم به علم‏‎ ‎‏توحید بودند و طوایفی را منحرف کردند. چه بسا افرادی که همین‏‎ ‎‏اطلاعات شما را به نحو بهتری دارا بودند؛ لیکن چون انحراف‏‎ ‎‏داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتی وارد جامعه گردیدند بسیاری‏‎ ‎‏را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشک اگر بدون تقوا‏‎ ‎‏و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، کبر و‏‎ ‎‏نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه می یابد؛ و عالِم تیره بختی که‏‎ ‎‏باد نخوت بر او چیره شده، نمی تواند خود و جامعه را اصلاح‏‎ ‎‏نماید، و جز زیان برای اسلام و مسلمین نتیجه ای به بار نمی آورد؛‏‎ ‎‏و پس از سالها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعی، برخورداری از‏‎ ‎‏حقوق و مزایای اسلامی، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین‏‎ ‎‏می گردد و ملتها را گمراه و منحرف می سازد؛ و ثمرۀ این درسها و‏‎ ‎‏بحثها و بودن در حوزه ها این می شود که نگذارد اسلام معرفی‏‎ ‎‏گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلکه وجود او ممکن است‏‎ ‎‏مانع معرفت جامعه نسبت به اسلام و روحانیت گردد.‏

‏     من نمی گویم درس نخوانید، تحصیل نکنید؛ باید توجه داشته‏‎ ‎‏باشید که اگر بخواهید عضو مفید و مؤثری برای اسلام و جامعه‏‎ ‎‏باشید، ملتی را رهبری کرده به اسلام متوجه سازید، از اساس‏‎ ‎‏اسلام دفاع کنید، لازم است پایه فقاهت را تحکیم کرده، صاحبنظر‏‎ ‎‏باشید؛ اگر خدای نخواسته درس نخوانید حرام است در مدرسه‏‎ ‎‏بمانید؛ نمی توانید از حقوق شرعی محصلین علوم اسلامی‏‎ ‎‏استفاده کنید؛ البته تحصیل علم لازم است؛ منتها همان طور که در‏‎ ‎‏مسائل فقهی و اصولی زحمت می کشید، در راه اصلاح خود نیز‏‎ ‎‏کوشش کنید. هر قدمی که برای تحصیل علم برمی دارید، قدمی‏‎ ‎‏هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی، تقویت قوای روحانی،‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 67

‏کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوا بردارید.(104)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

تهذیب نفس واجبترین کار

‏باید اهل علم و طلابِ این راه پر خطر اوّل چیزی را که در نظر‏‎ ‎‏گیرند این باشد که اصلاح خود کنند در خلال تحصیل. و آن را‏‎ ‎‏حتی الامکان بر جمیع امور مقدم شمارند که از تمام واجبات عقلیه‏‎ ‎‏و فرائض شرعیه واجبتر و سختتر همین امر است.(105)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم تهذیب همراه تحصیل

‏آنچه از شما می خواهم آن است که با جدیت مشغول درس و‏‎ ‎‏بحث، و به هیچ وجه غفلت ننمایید؛ و در خلال تحصیل به تهذیب‏‎ ‎‏اخلاق و تحکیم مبانی دیانت مقدسه کوشا باشید.(106)‏

7 / 10 / 49

*  *  *

‏ ‏

کوشش در تحصیل فضایل اخلاقی

‏باید آقایان همان طوری که در تحصیل علم کوشا هستند، در‏‎ ‎‏تهذیب اخلاق، در اعمال، در عقاید، در فضایل اخلاقی کوشا‏‎ ‎‏باشند؛ که علم بدون عمل و بدون تقوا بسیاری از اوقات مُضرّ‏‎ ‎‏است. باید عالِمْ متّقی باشد و متوجه به خدای تبارک و تعالی باشد‏‎ ‎‏تا بتواند جامعه را تربیت کند. باید خودش تربیت شده باشد تا‏‎ ‎‏بتواند جامعه را تربیت کند.(107)‏

5 / 4 / 58

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 68

تحصیل علم برای خدا

‏عزیزان من! توجه داشته باشید که در جند الهی وارد باشید. درس‏‎ ‎‏خواندن تنها انسان را در جند الهی وارد نمی کند. علم تنها ـ‏‎ ‎‏خصوصاً علمهای قانونی ـ رسمی انسان را به مراتب انسانیت‏‎ ‎‏نمی رساند؛ باید باشد، لکن در جنب آن باید توجه به غیب باشد.‏‎ ‎‏درس را برای خدا بخوانید. از صفر شروع کردید؛ و امیدوارم تا‏‎ ‎‏غیرمتناهی بروید؛ و بروید تا برسید به آنجا که غیر از خدا کسی را‏‎ ‎‏نبینید، همه چیز را از او ببینید، همه کس را جلوۀ او بدانید.(108)‏

3 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

تهذیب در رأس برنامه های تحصیلی

‏شما خواهرها و برادرها که در این مدرسه هستید برنامه تان را‏‎ ‎‏آنطور تنظیم کنید که از بین شما مطهری ها، یا یک مطهری، پیدا‏‎ ‎‏بشود. عزمتان جزم این معنا باشد، و توجهتان به خدا و اعمالتان‏‎ ‎‏خالص برای خدای تبارک و تعالی. جدیت کنید که در آن مدرسه‏‎ ‎‏که هستید تحصیل کنید. و بالاتر از تحصیل، تهذیب اخلاق ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏.‏‎ ‎‏اسلامی باشید و علوم اسلامی را با نفوس اسلامی تکمیل کنید. در‏‎ ‎‏کنار تحصیل جدی در احکام اسلام و معارف اسلامیه، تهذیب‏‎ ‎‏اسلامی داشته باشید. مدرسه های علمی و دینی و تمام مدارسی‏‎ ‎‏که در آن تحصیل می شود، چه تحصیلات علوم دینی باشد یا‏‎ ‎‏تحصیلات دیگر، در رأس برنامه هایشان در این جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏باید این معنا باشد که مهذَّب باشند، قبل از اینکه عالِم هستند.‏‎ ‎‏مهذب باشند، قبل از اینکه محصل هستند. در مدارس، همۀ‏‎ ‎‏مدارس سرتاسر کشور، لازم است که اشخاصی که مهذب هستند‏‎ ‎‏و علما و گویندگانی که راه حق را تا آن اندازه که قدرت داشتند‏‎ ‎‏پیموده اند در این مدارس بروند و حوزۀ اخلاقی و حوزۀ تهذیب و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 69

‏حوزۀ معارف اسلامی تشکیل بدهند، که در کنار تحصیلات‏‎ ‎‏علمی، تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی باشد. اگر تهذیب‏‎ ‎‏اسلامی در مدارس نباشد، چه مدارس دینی و چه مثل سایر‏‎ ‎‏دانشگاهها، که آنها هم باز مدارس اسلامی و دینی هستند، باید‏‎ ‎‏توجه کنند که معلمانی که در این مدارس هستند و کسانی که در این‏‎ ‎‏مدارس تبلیغ می کنند یا صحبت می کنند اشخاصی باشند که‏‎ ‎‏صد در صد اسلامی و معتقد به احکام اسلام و عقاید اسلامی‏‎ ‎‏باشند، که کسانی که پیش آنها تربیت می شود تربیتهای اسلامی با‏‎ ‎‏تهذیبهای اسلامی باشد.(109)‏

10 / 12 / 59

*  *  *

‏ ‏

نیاز به استاد اخلاق در حوزه

‏باید به فکر باشید. در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق،‏‎ ‎‏برنامه تنظیم کنید؛ استاد اخلاق برای خود معین نمایید؛ جلسۀ‏‎ ‎‏وعظ و خطابه، پند و نصیحت تشکیل دهید، خودرو نمی توان‏‎ ‎‏مهذب شد.‏

‏     اگر حوزه ها همین طور از داشتن مربی اخلاق و جلسات پند و‏‎ ‎‏اندرز خالی باشد، محکوم به فنا خواهد بود. چطور شد علم فقه و‏‎ ‎‏اصول به مدرّس نیاز دارد! درس و بحث می خواهد، برای هر علم‏‎ ‎‏و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و‏‎ ‎‏خودسر در رشته ای متخصص نمی گردد، فقیه و عالم نمی شود؛‏‎ ‎‏لیکن علوم معنوی و اخلاقی ـ که هدف بعثت انبیا و از لطیفترین و‏‎ ‎‏دقیقترین علوم است ـ به تعلیم و تعلم نیازی ندارد و خودرو و‏‎ ‎‏بدون معلم حاصل می گردد؟! کراراً شنیده ام سید جلیلی معلم‏‎ ‎‏اخلاق و معنویات استاد فقه و اصول، مرحوم شیخ انصاری بوده‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 70

‏است.‏‎[3]‎‏(110)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم توجه به اخلاق و علوم معنوی

‏یک سال دیگر از عمر ما گذشت. شما جوانان رو به پیری و ما‏‎ ‎‏پیران رو به مرگ پیش می رویم. در این یک سال تحصیلی شما به‏‎ ‎‏حدود تحصیلات و اندوخته های علمی خود واقفید؛ می دانید‏‎ ‎‏چقدر تحصیل کرده و تا چه اندازه پایه های علمی خود را بالا‏‎ ‎‏برده اید؛ لیکن راجع به تهذیب اخلاق، تحصیل آداب شرعیه،‏‎ ‎‏معارف الهیه و تزکیه نفس چه کردید؟ و چه قدم مثبتی برداشتید؟‏‎ ‎‏هیچ به فکر تهذیب و اصلاح خود بودید؟ و در این زمینه برنامه ای‏‎ ‎‏داشتید؟ متأسفانه باید عرض کنم کار چشم گیری نکردید، و در‏‎ ‎‏جهت اصلاح  و تهذیب خود قدم بلندی برنداشتید.‏

‏     حوزه های علمیه همزمان با فراگرفتن مسائل علمی، به تعلیم و‏‎ ‎‏تعلم مسائل اخلاقی و علوم معنوی نیازمند است. راهنمای اخلاق‏‎ ‎‏و مربی قوای روحانی و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه های‏‎ ‎‏اخلاقی و اصلاحی، کلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف‏‎ ‎‏الهیه، که مقصد اصلی بعثت انبیا ـ علیهم السلام ـ می باشد، باید در‏‎ ‎‏حوزه ها رایج و رسمی باشد. متأسفانه در مراکز علمی به اینگونه‏‎ ‎‏مسائل لازم و ضروری کمتر توجه می شود. علوم معنوی و روحانی‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 71
‏رو به کاهش می رود، و بیم آن است که حوزه های علمیه در آتیه‏‎ ‎‏نتوانند علمای اخلاق، مربیان مهذب و آراسته و مردان الهی تربیت‏‎ ‎‏کنند؛ و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتی مجالی برای پرداختن به‏‎ ‎‏مسائل اصلی و اساسی، که مورد عنایت قرآن کریم و نبی‏‎ ‎‏اعظم(ص) و سایر انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ است باقی نگذارد.‏‎ ‎‏خوب است فقهای عظام و مدرسین عالیمقام ـ که مورد توجه‏‎ ‎‏جامعۀ علمیه می باشند ـ در خلال درس و بحث به تربیت و تهذیب‏‎ ‎‏افراد همت گمارند و به مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر بپردازند،‏‎ ‎‏محصلین حوزه ها نیز لازم است در کسب ملکات فاضله و تهذیب‏‎ ‎‏نفس کوشش کرده، به وظایف مهم و مسئولیتهای خطیری که بر‏‎ ‎‏دوش آنان است، اهمیت دهند.‏

‏     شما که امروز در این حوزه ها تحصیل می کنید و می خواهید‏‎ ‎‏فردا رهبری و هدایت جامعه را به عهده بگیرید، خیال نکنید تنها‏‎ ‎‏وظیفۀ شما یاد گرفتن مشتی اصطلاحات می باشد، وظیفه های‏‎ ‎‏دیگری نیز دارید. شما باید در این حوزه ها خود را چنان بسازید و‏‎ ‎‏تربیت کنید که وقتی به یک شهر یا ده رفتید، بتوانید اهالی آنجا را‏‎ ‎‏هدایت کنید و مهذب نمایید. از شما توقع است که وقتی از مرکز‏‎ ‎‏فقه رفتید، خودْ مهذب و ساخته شده باشید تا بتوانید مردم را‏‎ ‎‏بسازید و طبق آداب و دستورات اخلاقی ـ اسلامی، آنان را تربیت‏‎ ‎‏کنید. اما اگر خدای نخواسته در مرکز علم خود را اصلاح نکردید،‏‎ ‎‏معنویات کسب ننمودید، به هر جا که بروید العیاذ بالله مردم را‏‎ ‎‏منحرف ساخته، به اسلام و روحانیت بدبین خواهید کرد.(111)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 72

لزوم وجود حوزه های اخلاق همراه علم فقه و فلسفه

‏اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمی خورد. «اَلْعِلْمُ‏‎ ‎‏هُوَ الْحِجابُ الْاَکْبَرْ» هرچه انباشته تر بشود علم، حتی توحید که‏‎ ‎‏بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان،‏‎ ‎‏انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر می کند.‏‎ ‎‏باید کوشش بشود در این حوزه های علمیه، چه حال و چه بعدها‏‎ ‎‏کوشش بشود که اینها را مهذَّب کنند. در کنار علم فقه و فلسفه و‏‎ ‎‏امثال اینها، حوزه های اخلاقی، حوزه های تهذیب باشد، و‏‎ ‎‏حوزه های سلوک «الی الله تعالی». شما می دانید که مرحوم شیخ‏‎ ‎‏فضل الله نوری‏‎[4]‎‏ را کی محاکمه کرد؟ یک معمّم زنجانی؛‏‎[5]‎‏ یک‏‎ ‎‏ملاّی زنجانی محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد؛ وقتی‏‎ ‎‏معمّم، ملاّ؛ مهذّب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در‏‎ ‎‏بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها ـ اهل جهنم ـ از تَعفُّن‏‎ ‎‏بعض روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها‏‎ ‎‏در عذاب است.‏

‏     تا اصلاح نکنید نفوس خودتان را، از خودتان شروع نکنید و‏‎ ‎‏خودتان را تهذیب نکنید، شما نمی توانید دیگران را تهذیب کنید.‏‎ ‎‏آدمی که خودش آدم صحیحی نیست نمی تواند دیگران را تصحیح‏‎ ‎‏کند؛ هرچه هم بگوید فایده ندارد. کوشش کنند علمایی که الآن در‏‎ ‎‏حوزه ها هستند؛ در هر حوزه ای از حوزه های اسلامی که این‏‎ ‎‏جوانها که با یک فطرت سالم می آیند، بعد از ده، بیست سال با یک‏‎ ‎‏فطرت فاسد بیرون نروند. تهذیب لازم است؛ هم در شما و هم در‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 73

‏شما. البته همه، همۀ ملت و همۀ انسانها باید مهذَّب بشوند. لکن‏‎ ‎‏تاجر اگر مهذَّب نشد، کارش یک کار گرانفروشی و نمی دانم‏‎ ‎‏اینهاست که وقتی همه اش را روی هم بگذارند فسادش زیاد‏‎ ‎‏است، اما یک نفر این قدرها فساد ندارد. اما عالِم اگر فاسد بشود،‏‎ ‎‏یک شهر را، یک مملکت را به فساد می کشد، چه عالِم دانشگاه‏‎ ‎‏باشد و چه عالِم فیضیه، فرقی نمی کند.(112)‏

27 / 9 / 59

*  *  *

‏ ‏

توجه اساتید به تهذیب طلاب

‏منظور از طول کلام آن است که ملت عزیز عموماً و متعهدان و‏‎ ‎‏متخصصان خصوصاً و دولتمردان بالأخص به این دستگاههای آدم‏‎ ‎‏ساز و پشتوانۀ ارزشمند اهمیت ویژه ای دهند و با جان و دل در‏‎ ‎‏تقویت و تهذیب آن بکوشند. و حوزه های معظمۀ علمیه و اساتید‏‎ ‎‏محترم در کنار تعلیم قرآن و فقه و مقدماتش، تهذیب اخلاق و‏‎ ‎‏معارف اسلامی را که اساس است با عنایات خاص مورد توجه‏‎ ‎‏قرار دهند که ‏اِذَا صَلَحَ العالِم صَلَحَ العالَم، و إذَا فَسَدَ فَسَد‎[6]‎‏.(113)‏

22 / 11 / 63

*  *  *

‏ ‏

تطبیق اعمال با کتاب و سنت

‏توجه کنید که در خلال تحصیل علم، تقوا تحصیل کنید، مهذب‏‎ ‎‏بشوید، اخلاقتان را مهذب کنید، اعمالتان را مهذب کنید. باید بر‏‎ ‎‏طبق کتاب و سنت باشد که شما خودتان کتاب و سنت بشوید؛‏‎ ‎‏یعنی کتاب و سنت عملی. روحانی باید طوری باشد که مردم وقتی‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 74

‏که او را دیدند به یاد رسول خدا بیفتند. و شما این بار را به دوش‏‎ ‎‏گرفتید، و باید این بار را به سلامت به آخر برسانید و مردم را‏‎ ‎‏هدایت کنید. خداوند شما و دوستان شما و رفقای شما، که در آن‏‎ ‎‏مدرسه و در سایر مدارس هستند، همه را سلامت و سعادت‏‎ ‎‏عنایت کند؛ و همۀ شما را خداوند از علمای اعلام مهذب که برای‏‎ ‎‏خدا قدم برداشتید قرار بدهد.(114)‏

2 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

اصلاح نفس مقدم بر تحصیل

‏تحصیل این علوم در واقع مقدمۀ تهذیب نفس و تحصیل فضایل،‏‎ ‎‏آداب و معارف الهیه می باشد؛ تا پایان عمر در مقدمه نمانید که‏‎ ‎‏نتیجه را رها سازید. شما به منظور هدفی عالی و مقدس، که‏‎ ‎‏عبارت از خداشناسی و تهذیب نفس می باشد، این علوم را فرا‏‎ ‎‏می گیرید، و باید درصدد به دست آوردن ثمره و نتیجۀ کار خود‏‎ ‎‏باشید؛ برای رسیدن به مقصود اصلی و اساسی خود جدیت کنید.‏‎ ‎‏     شما وقتی وارد حوزه می شوید، پیش از هر کار باید درصدد‏‎ ‎‏اصلاح خود باشید؛ و مادامی که در حوزه به سر می برید، ضمن‏‎ ‎‏تحصیل باید نفس خود را تهذیب کنید؛ تا آنگاه که از حوزه بیرون‏‎ ‎‏رفتید و در شهر و یا محلی رهبری ملتی را بر عهده گرفتید، مردم از‏‎ ‎‏اعمال و کردار شما، از فضایل اخلاقی شما، استفاده کنند، پند‏‎ ‎‏گیرند، اصلاح شوند. بکوشید پیش از آنکه وارد جامعه گردید‏‎ ‎‏خود را اصلاح کنید، مهذب سازید. اگر اکنون که فارغ البال‏‎ ‎‏می باشید در مقام اصلاح و تهذیب نفس بر نیایید، آن روز که‏‎ ‎‏اجتماع به شما روی آورد، دیگر نمی توانید خود را اصلاح نمایید.‏‎ ‎‏     خیلی از چیزهاست که انسان را بیچاره کرده، از تهذیب و‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 75

‏تحصیل باز می دارد. یکی از آنها برای بعضی، همین ریش و عمامه‏‎ ‎‏است! وقتی عمامه کمی بزرگ شد و ریش بلند گردید اگر مهذب‏‎ ‎‏نباشد، از تحصیل باز می ماند؛ مقید می گردد؛ مشکل است بتواند‏‎ ‎‏نفس اماره را زیر پا گذارد و پای درس کسی حاضر شود.(115)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

اقدام به تهذیب قبل از حصول موقعیت

‏خدا نکند پیش از کسب ملکات فاضله و تقویت قوای روحانی،‏‎ ‎‏ریش انسان کمی سفید و عمامه بزرگ گردد، که از استفاده های‏‎ ‎‏علمی و معنوی و از تمام برکات باز می ماند. تا ریش سفید نشده‏‎ ‎‏کاری کنید؛ تا مورد توجه مردم قرار نگرفته اید، فکری به حال خود‏‎ ‎‏نمایید. خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او‏‎ ‎‏روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را‏‎ ‎‏می بازد، خود را گم می کند، قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما‏‎ ‎‏ربوده شود خود را بسازید و اصلاح کنید. به اخلاق حسنه آراسته‏‎ ‎‏شوید؛ رذایل اخلاقی را از خود دور کنید؛ در درس و بحث‏‎ ‎‏اخلاص داشته باشید تا شما را به خدا نزدیک سازد. اگر در کارها‏‎ ‎‏نیت خالص نباشد، انسان را از درگاه ربوبی دور می کند. طوری‏‎ ‎‏نباشد که پس از هفتاد سال وقتی نامۀ عمل شما را باز کنند ببینند‏‎ ‎‏ـ العیاذبالله ـ هفتاد سال از خداوند ـ عز و جل ـ دور شده اید.(116)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

دوری از دنیاخواهی

‏چنین علمی که خداوند متعال نسبت به آن آنقدر اهتمام داشته که‏‎ ‎‏انبیا را مبعوث فرموده است، اکنون در حوزه های ما رواجی ندارد،‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 76

‏و کسی به طور شایسته به آن اهمیت نمی دهد؛ و بر اثر کمبود علوم‏‎ ‎‏معنوی و معارف در حوزه ها کار به آنجا رسیده که مسائل مادی و‏‎ ‎‏دنیوی در روحانیت رخنه کرده و بسیاری را از معنویت و روحانیت‏‎ ‎‏دور داشته است که اصلاً نمی دانند روحانیت یعنی چه، یک نفر‏‎ ‎‏روحانی چه وظیفه ای دارد، چه برنامه ای باید داشته باشد. بعضیها‏‎ ‎‏فقط در صددند چند کلمه یاد بگیرند و بروند در محل خود، یا‏‎ ‎‏جای دیگر، دستگاه، جاه و مقامی به چنگ آورند و با دیگران‏‎ ‎‏دست و پنجه نرم کنند! مانند آنکه می گفته: بگذار شرح لمعه را‏‎ ‎‏بخوانم، می دانم با کدخدا چه کنم! طوری نباشد که از اول، نظر و‏‎ ‎‏هدف شما از تحصیل، گرفتن فلان مسند و به دست آوردن فلان‏‎ ‎‏مقام باشد، و بخواهید رئیس فلان شهر یا آقای فلان ده گردید.‏‎ ‎‏ممکن است به این خواسته های نفسانی و آرزوهای شیطانی‏‎ ‎‏برسید؛ ولی برای خود و جامعۀ اسلامی جز زیان و بدبختی چیزی‏‎ ‎‏کسب نکرده اید. معاویه هم مدت مدیدی رئیس بود؛ ولی برای‏‎ ‎‏خود جز لعن و نفرت و عذاب آخرت بهره و نتیجه ای نگرفت.‏

‏     لازم است خود را تهذیب کنید، که وقتی رئیس جامعه یا‏‎ ‎‏طایفه ای شدید، آنان را نیز تهذیب نمایید. برای اصلاح و ساختن‏‎ ‎‏جامعه قدم بردارید؛ هدف شما خدمت به اسلام و مسلمین باشد.‏‎ ‎‏اگر برای خدا قدم بردارید، خداوند متعال مقلب القلوب است،‏‎ ‎‏دلها را به شما متوجه می سازد: ‏اِنَّ الَّذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصّالحاتِ سَیَجعَلُ‎ ‎لَهُمُ الرَّحمانُ وُدّا.‎[7]‎‏ شما در راه خدا زحمت بکشید، فداکاری کنید،‏‎ ‎‏خداوند شما را بی اجر نمی گذارد؛ اگر در این دنیا نشد، در آخرت‏‎ ‎‏پاداش خواهد داد. اگر جزا و پاداش شما را در این عالم نداد چه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 77

‏بهتر. دنیا چیزی نیست.این هیاهوها و شخصیتها چند روز دیگر به‏‎ ‎‏پایان می رسد، مانند خوابی از جلو چشم انسان می گذرد. لکن اجر‏‎ ‎‏اخروی، لایتناهی و تمام نشدنی خواهد بود.(117)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

اقدام به تهذیب قبل از دعوت مردم

‏امروز بحمدالله این فرصت برای ما، برای شما آقایان علما، برای‏‎ ‎‏همۀ علمای اسلام در ایران پیش آمده است که راه باز است برای‏‎ ‎‏مهذب کردن مردم و دعوت مردم به صلاح. بنابراین، آن چیزی که‏‎ ‎‏در رأس همۀ امور است، برای همۀ ماها اول تهذیب نفس است و‏‎ ‎‏در خلال او تهذیب مردم است. اگر انسان خودش مهذب نباشد‏‎ ‎‏نمی تواند دیگران را تهذیب کند، حرف اثر ندارد. وقتی که آقایان‏‎ ‎‏خودشان را تهذیب کردند، خصوصاً، ائمۀ جمعه که سر و کارشان‏‎ ‎‏با توده های عظیم مردم است، ائمۀ جماعت هم هست، اما ائمۀ‏‎ ‎‏جمعه بیشتر الآن مورد توجه هستند، آنها باید ان شاءالله به مقام‏‎ ‎‏عالی تهذیب برسند و مردم را هم دعوت به این مطلب بکنند.(118)‏

30 / 10 / 60

*  *  *

‏ ‏

سنگینی وظایف روحانیون

‏شما وظایف سنگینی دارید. اگر در حوزه ها به وظایف خود عمل‏‎ ‎‏نکنید و در صدد تهذیب خود نباشید و فقط دنبال فراگرفتن چند‏‎ ‎‏اصطلاح بوده مسائل اصولی و فقهی را درست کنید، در آتیه‏‎ ‎‏خدای نخواسته برای اسلام و جامعه اسلامی مضر خواهید بود؛‏‎ ‎‏ممکن است. العیاذ بالله ؛ موجب انحراف و گمراهی مردم شوید.‏‎ ‎‏اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 78
‏از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبائر می باشید؛ و مشکل است‏‎ ‎‏توبۀ شما قبول گردد. چنانکه اگر یک نفر هدایت یابد، به حسب‏‎ ‎‏روایت «بهتر است از آنچه آفتاب بر آن می تابد».‏

‏     مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از‏‎ ‎‏وظایف عامه مردم می باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم‏‎ ‎‏مباح است، برای شما جایز نیست، و ممکن است حرام باشد.‏‎ ‎‏مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه‏‎ ‎‏رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سر‏‎ ‎‏بزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعۀ روحانیت بدبین می سازد.‏‎ ‎‏درد اینجاست، اگر مردم از شما عملی که برخلاف انتظار است‏‎ ‎‏مشاهده کنند، از دین منحرف می شوند؛ از روحانیت برمی گردند،‏‎ ‎‏نه از فرد. ای کاش از فرد بر می گشتند و به یک فرد بدبین‏‎ ‎‏می شدند؛ ولی اگر از یک روحانی عملی ناشایست و برخلاف‏‎ ‎‏نزاکت ببینند، تجزیه و تحلیل نمی کنند. همچنان که در میان کسبه‏‎ ‎‏افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در میان اداریها اشخاص‏‎ ‎‏فاسد و زشتکار دیده می شود، ممکن است در میان روحانیون نیز‏‎ ‎‏یک یا چند نفر ناصالح و منحرف باشد؛ لذا اگر بقالی خلاف کند،‏‎ ‎‏می گویند فلان بقال خلافکار است. اگر یک عطار عمل زشتی‏‎ ‎‏مرتکب گردد، گفته می شود فلان عطار زشتکار است. لیکن اگر‏‎ ‎‏آخوندی عمل ناشایسته ای انجام دهد، نمی گویند فلان آخوند‏‎ ‎‏منحرف است، گفته می شود آخوندها بدند!‏

‏     وظایف اهل علم خیلی سنگین است؛ مسئولیت علما بیش از‏‎ ‎‏سایر مردم می باشد.(119)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 79

تأثیر سوء اختلاف روحانیون بر مردم

‏تبلیغات ما باید قویتر بشود از سابق؛ اقشار ما باید فشرده تر بشوند‏‎ ‎‏از سابق؛ صفهای ما باید فشرده تر بشود؛ اختلافات ما باید کمتر‏‎ ‎‏بشود. من متأسفم که در بعضی از بلاد می شنوم اختلاف شده‏‎ ‎‏است. اختلاف سرِ چه؟ برای چه اختلاف؟ آنهایی که اختلاف‏‎ ‎‏می اندازند، اینها معلوم شد از اسلام اصلاً حظی ندارند. این‏‎ ‎‏اختلاف معنایش این است: شکست اسلام.‏

‏     اگر ما با هم مختلف بشویم، اسلام شکست می خورد. اگر در‏‎ ‎‏قشر روحانی خدای نخواسته مردم احساس کنند که این اختلافات‏‎ ‎‏برای دنیاست ـ برای دین که اختلافی در کار نیست، همۀ ما، همۀ‏‎ ‎‏ما یک دین داریم، یک قرآن داریم، اگر اختلافی پیدا بشود‏‎ ‎‏اختلاف روی اساس دنیاست، شیطان است که اختلاف می اندازد ـ‏‎ ‎‏اگر سایر مردم توجه کنند که ملاّها روی هواهای نفسانی با هم‏‎ ‎‏مختلف هستند، طلبه ها روی هواهای نفسانی با هم مختلف‏‎ ‎‏هستند، مردم از شما رو برمی گردانند. ‏‏[‏‏اگر‏‏]‏‏ از شما رو برگرداندند،‏‎ ‎‏اسباب شکست شماست؛ شکست شما شکست اسلام است.‏‎ ‎‏وظیفۀ شما سنگین است آقا! شما باید با اخلاق خودتان، با اعمال‏‎ ‎‏خودتان مردم را دعوت کنید.‏

‏     شما هادی مردم هستید. شما باید چراغ باشید. شما باید نور‏‎ ‎‏باشید. تهذیب کنید نفوس خودتان را. حب دنیا را از نَفْسِتان بیرون‏‎ ‎‏کنید، رأس کل خطیئه است. همۀ خطاها از حب دنیاست، از حب‏‎ ‎‏شهرت است. این حب را از دل خودتان بیرون کنید، بمیرانید این‏‎ ‎‏حب را؛ زنده بشوید به زندگانی اسلام: زندگانی الهی. شما الهی‏‎ ‎‏بشوید. وحدت پیدا بکنید. صفتان را واحد کنید.(120)‏

11 / 12 / 57

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 80

ایجاد بدبینی بر اثر اختلاف و دنیاخواهی

‏ولی آن روز که افراد حوزه ها، محصلین حوزه ها، فاقد مبانی‏‎ ‎‏اخلاقی و آداب اسلامی شده، به جان هم افتادند، اختلاف و‏‎ ‎‏چنددستگی درست کردند، مهذب و منزه نبودند، به کارهای‏‎ ‎‏زشت و ناپسند دست زدند، قهراً ملت اسلام به حوزه ها و‏‎ ‎‏روحانیت بدبین شده از حمایت و پشتیبانی آنان دست می کشد، و‏‎ ‎‏در نتیجه راه برای اِعمال قدرت و نفوذ دشمن باز می گردد. اگر‏‎ ‎‏می بینید دولتها از روحانی و مرجعی می ترسند و حساب می برند،‏‎ ‎‏برای این است که از پشتیبانی ملتها برخوردار است؛ و در حقیقت‏‎ ‎‏از ملتها می ترسند؛ و احتمال می دهند اگر اهانت، جسارت و‏‎ ‎‏تعرض به یک روحانی کردند، ملتها بر آنان شوریده، علیه آنان‏‎ ‎‏به پاخیزند؛ لیکن اگر روحانیون با هم اختلاف کردند و یکدیگر را‏‎ ‎‏بدنام نموده و به آداب و اخلاق اسلامی مؤدب نبودند، در جامعه‏‎ ‎‏ساقط شده، ملت هم از دستشان می رود. ملت انتظار دارند که شما‏‎ ‎‏روحانی و مؤدب به آداب اسلامی باشید؛ حزب الله باشید؛ از زرق‏‎ ‎‏و برق  زندگی و جلوه های ساختگی آن بپرهیزید؛ در راه پیشبرد‏‎ ‎‏آرمانهای اسلامی و خدمت به ملت اسلام از هیچ گونه فداکاری‏‎ ‎‏دریغ نورزید؛ در راه خدای تعالی و برای رضایت خاطر او قدم‏‎ ‎‏بردارید، و جز به خالق یکتا به احدی توجه نداشته باشید؛ اما اگر‏‎ ‎‏برخلاف انتظار دیدند به جای توجه به ماوراءالطبیعه تمام همّ شما‏‎ ‎‏دنیاست و همانند دیگران برای جلب منافع دنیوی و شخصی‏‎ ‎‏کوشش می کنید، با یکدیگر بر سر دنیا و منافع پست آن دعوا‏‎ ‎‏دارید، اسلام و قرآن را ـ العیاذ بالله ـ بازیچۀ خود قرار داده اید، و‏‎ ‎‏برای رسیدن به مقاصد شوم و اغراض کثیف و ننگین دنیایی خود‏‎ ‎‏دین را به صورت دکانی در آورده اید، منحرف می گردند؛ بدبین‏‎ ‎‏می شوند؛ و شما مسئول خواهید بود. اگر بعضی معممین سربار‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 81

‏حوزه ها روی غرض ورزیهای شخصی و جلب منافع دنیوی به جان‏‎ ‎‏هم افتند، همدیگر را هتک کنند، تفسیق نمایند، هیاهو درست‏‎ ‎‏کنند، در تصدی بعضی امور با یکدیگر رقابت نمایند، سر و صدا‏‎ ‎‏راه بیندازند، به اسلام و قرآن خیانت کرده اند؛ به امانات الهی‏‎ ‎‏خیانت ورزیده اند. خدای تبارک و تعالی دین مقدس اسلام را به‏‎ ‎‏عنوان امانت به دست ما سپرده است؛ این قرآن کریم امانت بزرگ‏‎ ‎‏خداست؛ علما و روحانیون،امانتدار الهی هستند و وظیفه دارند‏‎ ‎‏این امانت بزرگ را حفظ نموده، به آن خیانت نکنند؛این یکدندگیها‏‎ ‎‏و اختلافات شخصی و دنیوی خیانت به اسلام و پیامبر بزرگ‏‎ ‎‏اسلام است.(121)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

پیروی از سیره و سلوک علی(ع)

‏من نمی دانم این اختلافات، چنددستگیها و جبهه بندیها برای چه‏‎ ‎‏می باشد؟ اگر برای دنیا است، شما که دنیا ندارید! تازه اگر از لذایذ‏‎ ‎‏و منافع دنیوی هم برخوردار بودید جای اختلافات نبود؛ مگر‏‎ ‎‏اینکه روحانی نباشید و از روحانیت فقط عبا و عمامه ای به ارث‏‎ ‎‏برده باشید. روحانی ای که با ماوراءالطبیعه ارتباط دارد،‏‎ ‎‏روحانی ای  که از تعالیم زنده و صفات سازندۀ اسلام برخوردار‏‎ ‎‏است، روحانی ای که خود را پیرو و شیعۀ علی بن ابیطالب ـ علیه‏‎ ‎‏السلام ـ می داند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهی داشته‏‎ ‎‏باشد، چه رسد که به خاطر آن اختلاف راه بیندازد! شما که داعیه‏‎ ‎‏پیروی از حضرت امیرالمؤمنین(ع) دارید، لااقل در زندگی آن مرد‏‎ ‎‏بزرگ کمی مطالعه کنید، ببینید واقعاً هیچ گونه پیروی و مشایعتی از‏‎ ‎‏آن حضرت می کنید؟ آیا از زهد، تقوا، زندگی ساده و بی آلایش آن‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 82

‏حضرت چیزی می دانید و به کار می بندید؟ آیا از مبارزات آن‏‎ ‎‏بزرگوار با ظلم و بیدادگری و امتیازات طبقاتی، و دفاع و پشتیبانی‏‎ ‎‏بیدریغی که از مظلومین و ستمدیدگان می کرد و دستگیریهایی که‏‎ ‎‏از طبقات محروم و رنجدیدۀ اجتماع می نمود، چیزی می فهمید؟ و‏‎ ‎‏عمل می کنید؟ آیا معنای «شیعه» تنها داشتن زیّ ظاهری اسلام‏‎ ‎‏است؟ بنابراین، فرق شما با دیگر مسلمانان، که در داشتن این امور‏‎ ‎‏خیلی از شیعه جلوتر و مفیدترند، چه می باشد؟ چه امتیازی بر‏‎ ‎‏آنان دارید؟(122)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

نقشه های قدم به قدم شیطان

‏من این نگرانی که همیشه هی در دلم هست این است که من خوف‏‎ ‎‏این را دارم که مردم به واسطۀ امثال من به بهشت بروند؛ آنها برای‏‎ ‎‏خدا توجه به آقایان دارند، و ما هم و شما هم دعوت می کنید مردم‏‎ ‎‏را به خیر و صلاح؛ من خوف این را دارم که آنها برای خاطر ما و‏‎ ‎‏شنیدن حرف ما به بهشت بروند و ما برای خاطر اینکه خودمان‏‎ ‎‏مهذب نبودیم به جهنم. و آن خوف زیادی که من دارم این است که‏‎ ‎‏ما روبرو بشویم با آنها، ما در جهنم باشیم، آنها در بهشت باشند و‏‎ ‎‏اشراف به ما پیدا کنند. و این خجالت را انسان کجا ببرد که اینها‏‎ ‎‏برای خاطر ما به آن مقامات رسیده اند و ما برای خاطر هواهای‏‎ ‎‏نفسانی به این درجۀ سُفلی. این یک خوفی است که بسیاری از‏‎ ‎‏اوقات من متذکرش هستم. و یک قصه ای را که برای من نقل‏‎ ‎‏کرده اند که یکی از تجار پیش یکی از علمای بزرگ ـ حالا کی بوده‏‎ ‎‏است نمی دانم ـ رفته است و گفته است که آقا! اگر پشت کتابی یک‏‎ ‎‏چیزی نوشته اند به ما هم بگویید، کتاب ها معلوم، اما اگر پشت‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 83
‏کتابی چیزی نوشته اند که شما از آن مطلع هستید به ما هم بگویید‏‎ ‎‏برای اینکه ما می بینیم که شما ما را دعوت می کنید به خیر و‏‎ ‎‏صلاح، و خودتان نیستید اصلش. معلوم می شود یک مطلب‏‎ ‎‏دیگری در کار است. آن آقا گریه کرده است ـ از قراری که گفته اند ـ‏‎ ‎‏و گفته است حاجی هیچ چیز دیگری نیست و ما فاسد هستیم.‏‎ ‎‏اینطور هم نیست که انسان خیال کند که شیطان می آید ابتدائاً به‏‎ ‎‏آدم می گوید که بیا برو طاغوتی بشو، این را نمی گوید. قدم به قدم‏‎ ‎‏انسان را پیش می برد، وجب به وجب انسان را پیش می برد. امروز‏‎ ‎‏اینکه اشکالی ندارد، اگر جلویش را گرفتید طمعش بریده می شود‏‎ ‎‏و اگر جلویش را نگرفتید فردا یک قدم دیگر جلو می رود. یک‏‎ ‎‏وقت می بینید که این طلبه زاهد عابد که در مدرسه زندگی می کرد‏‎ ‎‏با آن وضعی که همه می دانید، متحول شد به یک نفر انسان‏‎ ‎‏طاغوتی به حدود خودش، و از آن وضع طلبگی که مشایخ ما بر آن‏‎ ‎‏وضع بوده اند یک وقت خارج شده است و شده است یک انسانی‏‎ ‎‏که همۀ همّش صرف دنیاست، به تدریج می شود این امور. از قدم‏‎ ‎‏اول انسان باید جلویش را بگیرد. اگر مبتلا شد، ابتلا دیگر پشت‏‎ ‎‏سر هم می آید. اینطور نیست که انسان یک وقتی بعد از اینکه ریشۀ‏‎ ‎‏دنیا در دل انسان قوی شد بتواند بکند آن را.‏

‏     از مکاید شیطان این است که انسان را هی توجه می دهد به‏‎ ‎‏اینکه خوب حالا که تو جوان هستی، حالا که تو وقت نشاطت‏‎ ‎‏است، خوب ان شاءالله وقتی پیر شدی، آن وقت جبران می کنی‏‎ ‎‏کارها را؛ و این یک امری است که نخواهد شد. انسان اگر در‏‎ ‎‏جوانی تهذیب کرد خودش را، شده است. اگر بگذارد تا به‏‎ ‎‏پیرمردی برسد، هم قوای خودش ضعیف می شود و هم آن‏‎ ‎‏درختی که در دل انسان شیطان کاشته است قوی می شود، و آن‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 84

‏درخت قوی را نمی شود با یک ارادۀ ضعیف انسان بکند. این یکی‏‎ ‎‏از اموری است که من نگرانش هستم و آقایان هم باید نگران‏‎ ‎‏باشند، و در هر جا هستند سفارش کنند به اهل علم و آنها را‏‎ ‎‏تحذیر کنند از دنیا.(123)‏

28 / 4 / 62

*  *  *

‏ ‏

هشدار در خروج از زیّ طلبگی

‏انسان باید توجه بکند به اینکه رفتنی است و آن طور هم نیست که‏‎ ‎‏به پیشانی انسان نوشته شده باشد که تو سِنت به چه حد می رسد،‏‎ ‎‏کم است که سن شان به حدود پیری برسد.‏

‏     بنابراین، انسان باید متوجه این معنا باشد، و خصوصاً این‏‎ ‎‏طبقه، این طبقه ای که می خواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید‏‎ ‎‏اقوالشان با اعمالشان موافق باشد، یعنی شمایی که مردم را تحذیر‏‎ ‎‏از دنیا می کنید، اگر خدای نخواسته، خودتان توجه تان به دنیا باشد‏‎ ‎‏و حریص در دنیا، مردم دیگر از شما باور نمی کنند؛ بلکه انحرافات‏‎ ‎‏در آنها پیدا می شود. آن کلمه ای که آن حاجی گفته است که شاید‏‎ ‎‏در پشت کتاب یک چیز دیگری باشد، این تکان دهنده است.‏

‏     اگر خدای نخواسته، به واسطۀ اعمال روحانیون، در عقاید‏‎ ‎‏بعض اشخاص ضعیف که هستند، سستی پیدا بشود، آن وقت این‏‎ ‎‏چه مصیبتی است که ما تحملش را باید بکنیم. این یک باب‏‎ ‎‏واسعی است که در حوزه ها باید اشخاص متقی و اشخاص آشنای‏‎ ‎‏به حقایق اسلام، طلبه ها را تربیت کنند و آقایانی هم که در بلاد‏‎ ‎‏هستند دوستان خودشان را، طلبه هایی که در آنجا هستند،‏‎ ‎‏جوان هایی که آنجا هستند، آنها را ارشاد کنند به اینکه مبادا خدای‏‎ ‎‏نخواسته، یک وقت از این زی طلبگی خارج بشوند و خروج آنها‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 85

‏موجب تزلزل عقیدتی در مردم بشود.‏

‏     شمایی که برای هدایت مأمور شدید و خودتان را در سنخ‏‎ ‎‏اشخاصی که ارشاد می کنند مردم را، وارد کردید، مبادا خدای‏‎ ‎‏نخواسته، به واسطۀ اعمال ـ اعمال بعضی ـ عکس آن مطلبی که در‏‎ ‎‏ایدۀ شماست تحقق پیدا بکند. این یک مطلب است که البته‏‎ ‎‏می دانید که طولانی است و محتاج به این است که همه در آن توجه‏‎ ‎‏کنند.(124)‏

28 / 4 / 62

*  *  *

‏ ‏

اصلاح مردم با عمل و رفتار

‏خود ما نیز وظایف دشواری داریم. لازم است خودمان را از لحاظ‏‎ ‎‏روحی و از حیث طرز زندگی کاملتر کنیم. باید بیش از پیش پارسا‏‎ ‎‏شویم و از حطام دنیوی روبگردانیم. شما آقایان باید خود را برای‏‎ ‎‏حفظ امانت الهی مجهز کنید. امین شوید. دنیا را در نظر خود تنزل‏‎ ‎‏دهید. البته نمی توانید مثل حضرت امیر(ع) باشید که می فرمود‏‎ ‎‏دنیا در نظر من  مثل «عفطۀ عنز»‏‎[8]‎‏ است؛ لیکن از حطام دنیا اعراض‏‎ ‎‏کنید؛ نفوس خود را تزکیه کنید؛ متوجه به حق تعالی شوید؛ متقی‏‎ ‎‏باشید. اگر خدای نکرده برای این درس می خوانید که فردا به‏‎ ‎‏نوایی برسید، نه فقیه خواهید شد، و نه امین اسلام خواهید بود.‏‎ ‎‏خود رامجهز کنید تا برای اسلام مفید باشید. لشکر امام زمان‏‎ ‎‏باشید تا بتوانید خدمت کنید و عدالت را بسط دهید. افراد صالح‏‎ ‎‏طوری هستند که وجود آنها در جامعه مصلح است. ما از این‏‎ ‎‏اشخاص دیده ایم. انسان به واسطۀ راه رفتن و معاشرت با آنها منزه‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 86

‏می شود. شما کاری کنید که با کار شما و اخلاق و سلوک شما و‏‎ ‎‏اعراض شما  از حطام دنیا مردم اصلاح شوند؛ به شما اقتدا کنند؛‏‎ ‎‏شما مقتدی الاَنام باشید.(125)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

تهذیب حوزه های دینی

‏حوزه های علمیه بیدار باشند. تقوا را، تقوا را، تقوا را نصب عین خود‏‎ ‎‏قرار بدهید. فضلا، طلاب علوم دینیه! تقوا، تقوا، تنزیه نفس، مجاهدۀ‏‎ ‎‏با نفس. یک مجاهد با نفس می تواند بر یک امت حکومت کند.‏‎ ‎‏مجاهده کنید، تهذیب کنید... حوزه های خودتان را.(126)‏

10 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

شکست اسلام در گرو رفتار روحانیون

‏سابق هم وقتی که یک طلبه کاری می کرد می گفتند طلبه ها اینطورند،‏‎ ‎‏اگر خدای نخواسته، یک روحانی یک کاری می کردند می گفتند‏‎ ‎‏روحانیون اینطورند. حالا دیگر مسئله اینطور است که اگر اسلام‏‎ ‎‏شکست بخورد به وسیلۀ ماها شکست خورده است. اگر شما‏‎ ‎‏درست بشوید اسلام شکست نمی خورد، با درست شدن شما مردم‏‎ ‎‏درست می شوند، با مهذب شدن شما مردم مهذب می شوند. اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته در منبر شما چیزی بگویید که خودتان عاملش‏‎ ‎‏نیستید و در مسجد چیزی بگویید که خودتان بر خلاف او عمل‏‎ ‎‏می کنید، مردم دلهاشان از شما منصرف می شود و این کم کم موجب‏‎ ‎‏شکست اسلام می شود و این به عهدۀ همه ماست.(127)‏

21 / 3 / 62

*  *  *


کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 87

تهذیب در ماه شعبان

‏مهذب شوید. شما می خواهید جامعه ای را تهذیب و ارشاد کنید،‏‎ ‎‏کسی که نتواند خود را اصلاح و اداره کند چگونه می خواهد و‏‎ ‎‏می تواند دیگران را راهنمایی و اداره نماید؟ اکنون از ماه شعبان‏‎ ‎‏چند روزی بیش نمانده است، بکوشید در این چند روز موفق به‏‎ ‎‏توبه و اصلاح نفس گردید و با سلامت نفس وارد ماه مبارک‏‎ ‎‏رمضان شوید.(128)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

پند و موعظه از وظایف روحانیون

‏ممکن است دستهای ناپاکی با سمپاشیها و تبلیغات سوء،‏‎ ‎‏برنامه های اخلاقی و اصلاحی را بی اهمیت وانمود کرده، منبر‏‎ ‎‏رفتن برای پند و موعظه را با مقام علمی مغایر جلوه دهند، و با‏‎ ‎‏نسبت دادن «منبری» به شخصیتهای بزرگ علمی، که در مقام‏‎ ‎‏اصلاح و تنظیم حوزه ها هستند، آنان را از کار باز دارند، امروز در‏‎ ‎‏بعضی حوزه ها شاید منبر رفتن و موعظه کردن را ننگ بدانند!‏‎ ‎‏غافل از اینکه حضرت امیر ـ علیه السلام ـ منبری بودند و در منابر‏‎ ‎‏مردم را نصیحت فرموده، آگاه، هوشیار و راهنمایی می کردند.‏‎ ‎‏سایر ائمه ـ علیهم السلام ـ نیز چنین بودند.‏

‏     شاید عناصر مرموزی این تزریقات سوء را نمودند تا معنویات‏‎ ‎‏و اخلاقیات از حوزه ها رخت بربندد و در نتیجه حوزه های ما فاسد‏‎ ‎‏و ساقط گردد؛ دسته بندیها، خودخواهیها، نفاقها و اختلافات در‏‎ ‎‏داخل حوزه ها خدای نخواسته رخنه کند؛ افراد حوزه ها به جان‏‎ ‎‏هم افتند و در مقابل یکدیگر صف بسته، همدیگر را توهین و‏‎ ‎‏تکذیب نمایند، و در جامعۀ اسلامی بی آبرو شوند، تا اجانب و‏‎ ‎‏دشمنان اسلام بتوانند بر حوزه ها دست یابند و آن را از هم بپاشند.‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 88

‏بدخواهان می دانند که حوزه ها از پشتیبانی ملتها برخوردار است،‏‎ ‎‏و تا روزی که ملتها پشتیبان آن باشند، کوبیدن و از هم پاشاندن آن‏‎ ‎‏ممکن نیست.(129)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

مقابله با نقشه های دشمنان در پرتو تهذیب نفس

‏آتیۀ شما تاریک است، دشمنان زیادی از هر طرف و هر طبقه‏‎ ‎‏پیرامون شما گرد آمده اند؛ نقشه های اهریمنانۀ خطرناکی برای‏‎ ‎‏نابودی شما و حوزه های علمیه در دست اجرا می باشد؛ ایادی‏‎ ‎‏استعمار خوابهای خیلی عمیق برای شما دیده اند؛ خوابهای خیلی‏‎ ‎‏عمیق برای اسلام و مسلمانان دیده اند؛ با تظاهر به اسلام‏‎ ‎‏نقشه های خطرناکی برای شما کشیده اند. شما فقط در سایه‏‎ ‎‏تهذیب، تجهیز و نظم و ترتیب صحیح، می توانید این مفاسد و‏‎ ‎‏مشکلات را از سر راه خود بردارید و نقشه های استعماری آنان را‏‎ ‎‏خنثی کنید. من اکنون روزهای آخر عمرم را می گذرانم و دیر یا زود‏‎ ‎‏از میان شما می روم؛ ولی آیندۀ تاریک و روزهای سیاهی برای شما‏‎ ‎‏پیش بینی می کنم. اگر خود را اصلاح نکنید، مجهز نگردید، نظم و‏‎ ‎‏انضباط در امور درسی و زندگی خود حکم فرما نسازید، در آتیه‏‎ ‎‏خدای نخواسته محکوم به فنا خواهید بود. تا فرصت از دست‏‎ ‎‏نرفته، تا دشمن بر همۀ شئون دینی و علمی شما دست نیافته،‏‎ ‎‏فکری کنید؛ بیدار شوید؛ به پا خیزید. در مرحلۀ اول، در مقام‏‎ ‎‏تهذیب و تزکیۀ نفس و اصلاح خود برآیید؛ مجهز و منظم شوید؛‏‎ ‎‏در حوزه های علمیه نظم و انضباط برقرار سازید؛ نگذارید دیگران‏‎ ‎‏بیایند حوزه ها را منظم کنند؛ اجازه ندهید دشمنان، به بهانه اینکه‏‎ ‎‏اینان لایق نیستند، کاری از آنان ساخته نیست و مشتی بیکاره در‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 89
‏حوزه ها گرد آمده اند، به حوزه های علمیه، دست بیندازند، و به‏‎ ‎‏اسم نظم و اصلاحات، حوزه ها را فاسد سازند و شما را تحت‏‎ ‎‏سلطۀ خود درآورند. بهانه دست آنان ندهید. اگر شما منظم و‏‎ ‎‏مهذب شوید، همه جهات شما تحت نظم و ترتیب باشد، دیگران‏‎ ‎‏به شما طمع نمی کنند؛ راه ندارند که در حوزه های علمیه و جامعۀ‏‎ ‎‏روحانیت نفوذ کنند. شما خود را مجهز و مهذب کنید؛ برای‏‎ ‎‏جلوگیری از مفاسدی که می خواهد پیش بیاید مهیا شوید؛‏‎ ‎‏حوزه های خود را برای مقاومت در برابر حوادثی که می خواهد‏‎ ‎‏پیش بیاید آماده سازید.‏

‏     شما خدای نخواسته روزهای سیاهی در پیش دارید؛ اینطور که‏‎ ‎‏زمینه است، روزهای بدی خواهید دید. ایادی استعمار‏‎ ‎‏می خواهند تمام حیثیات اسلام را از بین ببرند، و شما باید در‏‎ ‎‏مقابل ایستادگی کنید؛ و با حب نفس و حب جاه و کبر و غرور‏‎ ‎‏نمی توان مقاومت کرد. عالم سوء، عالم متوجه به دنیا، عالمی که‏‎ ‎‏در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام‏‎ ‎‏مبارزه نماید؛ و ضررش از دیگران بیشتر است. قدم را الهی کنید،‏‎ ‎‏حب دنیا را از دل بیرون نمایید، آن وقت می توانید مبارزه کنید. از‏‎ ‎‏هم اکنون این نکته را در قلب خود بپرورانید و تربیت کنید که من‏‎ ‎‏باید یک سرباز مسلح و اسلامی باشم و برای اسلام فدا شوم؛ من‏‎ ‎‏باید برای اسلام کار کنم تا از بین بروم. برای خود بهانه درست‏‎ ‎‏نکنید که امروز مقتضی نیست. کوشش کنید تا برای آتیۀ اسلام به‏‎ ‎‏درد بخورید، و خلاصه یک انسان باشید. ایادی استعمار از انسان‏‎ ‎‏می ترسند؛ از آدم می ترسند. استعمارگران که می خواهند همه چیز‏‎ ‎‏ما را به یغما ببرند، نمی گذارند در دانشگاههای دینی و علمی ما‏‎ ‎‏آدم تربیت شود. از آدم می ترسند. اگر یک آدم در مملکتی پیدا‏‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 90

‏شد، مزاحم آنان می شود و منافع آنها را به خطر می اندازد.‏

‏     شما موظفید خود را بسازید؛ انسان کامل شوید؛ و در مقابل‏‎ ‎‏نقشه های شوم دشمنان اسلام ایستادگی کنید. اگر منظم و مجهز‏‎ ‎‏نگردید و به مقاومت و مبارزه علیه ضرباتی که هر روز بر پیکر‏‎ ‎‏اسلام وارد می آید نپردازید، هم خود از بین می روید و هم احکام‏‎ ‎‏و قوانین اسلام را فانی می سازید؛ و شما مسئول خواهید بود. شما‏‎ ‎‏علما، شما اهل علم، و شما مسلمانان، مسئول می باشید. شما علما‏‎ ‎‏و طلاب در رأس، و دیگر مسلمانان پس از شما مسئولند: ‏کُلُّکُم راعٍ‎ ‎و کُلُّکُم مسئولٌ عَن رَعیَّتِه.‎[9]‎‏ شما جوانها باید ارادۀ خود را قوی کنید تا در‏‎ ‎‏مقابل هر ظلم و بیدادگری ایستادگی نمایید؛ و جز این چاره ای‏‎ ‎‏ندارید. حیثیت شما، حیثیت اسلام و حیثیت ممالک اسلامی،‏‎ ‎‏بسته به این است که ایستادگی و مقاومت نمایید.(130)‏

‏ ‏

*  *  *

‎ ‎

کتابتهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س)صفحه 91

  • . خداوند شرف و بزرگی شان را زیاد کند.
  • . اشاره است به حدیث عنوان بصری از امام صادق (ع): «لَیْسَ الْعِلْمُ بالتَعلّم، اِنّما هُوَ نُورُ یَقَعُ فی قلبِ مَنْ یُریدُالله تبارک و تعالی اَنْ یَهْدِیَهُ»؛ بحارالانوار؛ ج 1، ص 225.
  • . سید علی شوشتری؛ سیدعلی بن سیدمحمد (ف 1283 هـ . ق) از بزرگان زهد و عرفان زمان خود بود و از شیخ انصاری و سیدحسین، امام جمعه شوشتر اجازه داشت. سید مدتها در شوشتر به شغل قضا و افتاء اشتغال داشت؛ سپس به نجف اشرف مهاجرت کرد، و در آنجا به درس فقه شیخ انصاری حاضر می شد، و شیخ نیز در درس اخلاق او حضور می یافت. وی وصیّ شیخ انصاری بود، و پس از وفات شیخ به جای او بر کرسی تدریس نشست. مرحوم سیدعلی، استاد و مربی آخوند ملاحسینقلی همدانی است که خود شاگردان بسیار داشت و به ارشاد آنان می پرداخت؛ و بزرگانی مانند میرزا جواد ملکی تبریزی، سیداحمد کربلایی، شیخ محمد بهاری، سیدعلی قاضی تبریزی، و علامه طباطبایی همه از راه یافتگان و تربیت شدگان مکتب او هستند.
  • . شیخ فضل الله نوری، از علما و مجتهدان بزرگ تهران بود و از رهبران روحانی مشروطه به حساب می آمد. وی از مشروطۀ مشروعه دفاع می کرد؛ و مخالفان، وی را به جرم ضدیّت با مشروطه در سال 1327 ق. محاکمه کردند و به دار آویختند.
  • . شیخ ابراهیم زنجانی از اعضای فراماسونری که ریاست دادگاه محاکمه شیخ فضل الله نوری را به عهده داشت.
  • . «آنگاه که عالِم صالح شد، جهان صالح می شود؛ و هرگاه فاسد گردید، جهان فاسد می شود»؛ غررالحکم؛ ج 7، ص 269.
  • . «به یقین کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده اند، بزودی خداوند رحمان برای آنها [در دلها] محبت قرار می دهد»؛ (مریم / 96).
  • . عَفْطَةِ عَنْزْ: آب بینی بز ماده؛ علی(ع) فرمودند: «وَلَسَقَیْتُ آخِرَها بِکَأسِ اَوَّلِها؛ وَلألفَیْتُمْ دُنْیاکُمْ هذِهِ اَزهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ»؛ نهج البلاغه؛ خطبۀ 3 (شقشقیه).
  • . عوالی اللئالی؛ ج 1، ص 129، فصل 8، ح 3 ؛ الجامع الصغیر؛ ج 2، ص 45، 95.