بخش دوم سایر اقشار و صنوف

ج) تأکید بر رعایت حقوق کارگران و کارمندان

ج) تأکید بر رعایت حقوق کارگران و کارمندان

‏ ‏

‏ ‏

تحصیل حقوق حَقه کارگران از هر طریق ممکن و مشروع 

‏کارگران محروم و متدین ایران که اکثر آنان همان کشاورزان و‏‎ ‎‏زارعین فقیر و گرسنۀ سابقند، حق دارند برای به دست آوردن‏‎ ‎‏حقوق حقۀ خود، به مبارزۀ ملت از هر طریق ممکن و مشروع‏‎ ‎‏بپردازند. و در جمهوری اسلامی، به آنها حق داده می شود که به‏‎ ‎‏هر شکل ممکن به دور هم جمع شوند و مسائل و مشکلات خود‏‎ ‎‏را بررسی کنند و در نتیجه، دولت را در جریان مسائل خود قرار‏‎ ‎‏دهند و نیز از حقوق صنفی خود دفاع کنند.(304)‏

‏8 / 9 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

رفع گرفتاریها و مشکلات کارمندان با تحقق جمهوری اسلامی 

‏من امیدوارم که با تحقق جمهوری اسلامی و توفیق ما و توفیق شما‏‎ ‎‏به اینکه یک همچو عدل اسلامی را مستقر کنیم، گرفتاری همۀ ما‏‎ ‎‏رفع بشود؛ گرفتاری کارمندها رفع بشود؛ گرفتاری کارگرها رفع‏‎ ‎‏بشود. دولت، ما ـ همه ـ در صدد این هستیم که یک زندگی صحیح‏‎ ‎‏خوب برای کارمندها، برای طبقۀ ضعیف، برای این مستضعفینی‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 233

‏که سالهای طولانی تحت فشار بودند، برای این کارمندانی که در‏‎ ‎‏کارخانه ها، کارگرانی که در کارخانه ها کار می کنند، برای‏‎ ‎‏کشاورزها، برای همه... .(305)‏

‏14 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

حل مشکلات معیشتی کارگران وظیفه کارفرمایان است

‏شما باید هرچه سریعتر به وضع زندگی و کار آنان رسیدگی کنید.‏‎ ‎‏کارگران مبارز باید بدانند که با حوصله و صبر انقلابی مشکلات‏‎ ‎‏آنان برطرف خواهد شد، و نیز می دانند که رسیدگی به‏‎ ‎‏کارخانجات و وضع کارفرمایان آنان احتیاج به زمانی دارد که بشود‏‎ ‎‏در آن مدت دقیقاً کارگران و کارمندان را به حقوق حقۀ خودشان‏‎ ‎‏رسانید. کارفرمایانی را که حقوق کارگران را نمی پردازند به‏‎ ‎‏تکالیف خود آشنا نمود تا خود را مکلف به رسیدگی بدانند و یا از‏‎ ‎‏صحنه خارج شوند و به کارفرمایانی که به سبب همین اعتصابات،‏‎ ‎‏قدرت پرداخت حقوق آنان را ندارند کمک نمود. دیر یا زود باید‏‎ ‎‏حقوق عقب افتادۀ کارگران در سراسر ایران پرداخت شود. من از‏‎ ‎‏کارگران شجاع می خواهم که به تبلیغات مغرضانۀ بعضی عناصر‏‎ ‎‏گوش ندهند؛ زیرا در حکومت عدل اسلامی به بهترین وجه به‏‎ ‎‏آنان رسیدگی شده و حق آنان ادا می گردد. ‏

‏     باید دستمزدها پس از رسیدگی به وضع کارخانجات افزایش‏‎ ‎‏یابد تا آنان از کمبودهای زندگی نجات یابند و مثل سایرین بتوانند‏‎ ‎‏در محیطی آزاد و مرفه زندگی کنند.‏

‏     من از تمامی کارگران می خواهم که کار خود را دنبال نموده و‏‎ ‎‏مشغول جمع آوری مدارکی باشند که موجب تسهیل رسیدگی به‏‎ ‎‏کار خود، کارخانه و کارفرما شود. من دست تمامی کارگران را‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 234

‏می فشارم.(306)‏

‏26 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

توجه دولت به وضع کارگران 

‏از امور مهمه ای که هست وضع کارگرهاست؛ که من یک صحبت با‏‎ ‎‏کارگرها دارم و یک صحبت با دولت. صحبت با کارگرها این است‏‎ ‎‏که آنها گمان نکنند که دولت یا ما در فکر آنها نیستیم؛ خیال نکنند‏‎ ‎‏که ما الآن می توانیم ـ بالفعل، فوراً ـ یک کاری برای آنها انجام‏‎ ‎‏بدهیم و نمی دهیم. اینطور نیست. ما برای طبقۀ کارگر، برای طبقۀ‏‎ ‎‏کشاورز، برای کارمندهای جزء دولت، بیشتر از همه مورد نظر ما‏‎ ‎‏اینها هستند و برای آنها فکر می کنیم و عمل می کنیم. چنانچه راجع‏‎ ‎‏به مسکنشان مشغول طرح ریزی هستند که مسکن درست کنند‏‎ ‎‏برای آنهایی که مسکن ندارند. و قضیۀ حقوقشان ان شاءالله داده‏‎ ‎‏می شود لکن یک قدری فرصت لازم است. کارگرها باید یک‏‎ ‎‏قدری فرصت بدهند و اینطور خیال نکنند که دولت الآن دارای کذا‏‎ ‎‏و کذاست و به آنها عنایت ندارد؛ یا در دست ما مثلاً گنجی است‏‎ ‎‏که نمی خواهیم بدهیم به آنها! نخیر، دولت هم الآن ندارد و ما هم‏‎ ‎‏گنجی نداریم! لکن هم دولت در فکر است و هم ما در فکریم؛ و‏‎ ‎‏لکن باید یک قدری تدریج باشد تا امور اقتصادی را بتوانند جریان‏‎ ‎‏بیندازند. البته کارگرهایی که کنار هستند، مشغول کار خواهند شد.‏‎ ‎‏کارگرهایی که در کار هستند، اگر در مزدشان و اجرتشان حرفی‏‎ ‎‏دارند، اصلاح خواهد شد. همۀ اینها بتدریج باید اصلاح بشود.‏

‏     و اما راجع به دولت. دولت هم باید راجع به کارگرها بیشتر‏‎ ‎‏عنایت داشته باشد و وضع کارگرها را درست در نظر بگیرد.(307)‏

‏29 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 235

تأکید بر تهیه مسکن و رفاه کارمندان و کارگران 

‏ملت باید فکر اینها باشد؛ باید برای آنها مسکن بسازند، برای آنها‏‎ ‎‏زندگی صحیح بسازند. برای کارمندها زندگی صحیح بسازند. در‏‎ ‎‏چند روز پیش که یک دسته از کسانی که دارای کارخانه بودند و‏‎ ‎‏رؤسای کارخانه ها بودند ـ که آمدند اینجا ـ من به آنها گفتم که خود‏‎ ‎‏شما باید کار را اصلاح بکنید؛ الآن بروید خارج از این منزل و در‏‎ ‎‏آنجا خودتان یک جلسه ای بکنید و با هم یک مشورت بکنید و با‏‎ ‎‏هم سرمایه بگذارید از برای اینکه کارمندها و کارگرهای این‏‎ ‎‏کارخانه ها را برایشان منزل درست کنید، برایشان زندگی مرفه‏‎ ‎‏درست کنید. اگر نکنید ممکن است خدای نخواسته یک وقت‏‎ ‎‏اینها عصیان بکنند و اگر عصیان کردند، دیگر ما نمی توانیم جلو‏‎ ‎‏آنها را بگیریم. ‏

‏     و من به کارمندان و کارگران و سایر طبقات مستضعف‏‎ ‎‏ان شاءالله وعده می دهم که ایران برای شما کارْ درست می کند،‏‎ ‎‏اسلام برای شما کارْ درست می کند، اسلام زندگی شما را مرفه‏‎ ‎‏می کند، اسلام برای شما منزل درست می کند. اسلام آنقدری که‏‎ ‎‏در فکر مستمندان است در فکر دیگران نیست.(308)‏

‏12 / 1 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تأکید بر کاهش اختلاف طبقاتی 

‏آقایانِ صاحبِ کارخانه ها باید وضعشان را یک قدری از آن رژیم‏‎ ‎‏سابق تغییر بدهند؛ برای اینکه در رژیم سابق، که مردم او را رژیم‏‎ ‎‏اسلامی نمی دانستند و طاغوتی می دانستند، اگر کاری می شد‏‎ ‎‏می گفتند که در رژیم طاغوتی شده است، و اگر یک ناراحتیهایی‏‎ ‎‏برای کارگرها پیدا می شد، یا یک تحریکاتی می شد که اینها‏‎ ‎‏اعتصاب کنند، شورش کنند، آنها با فشار؛ و اگر ـ چنانچه ـ نوبت به‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 236

‏روحانیین هم می رسید با موعظه. اما الآن با آن وقت فرق دارد. الآن‏‎ ‎‏همۀ ما این ادعا را داریم که یک مملکت اسلامی است و روی‏‎ ‎‏احکام اسلام باید عمل بشود. اگر خدای نخواسته در یک مملکت‏‎ ‎‏اسلامی طوری بشود که در کارخانه ها و کارگرها به واسطۀ اینکه‏‎ ‎‏درست به آنها رسیدگی نمی شود انفجار حاصل بشود، این انفجار‏‎ ‎‏از محیط یک مملکتی است که مدّعی اسلام است؛ نه روحانی‏‎ ‎‏می تواند این را خاموشش کند، نه کس دیگر. برای اینکه روحانی‏‎ ‎‏آن وقت می تواند [کاری] بکند که بگوید خوب یک اشخاصی غیر‏‎ ‎‏اسلامی این کارها را کرده اند؛ اما اگر مملکت اسلامی به اینکه‏‎ ‎‏اسلامی است یک طوری بشود که انفجار در کارگرها حاصل‏‎ ‎‏بشود، این انفجار دیگر قابل کنترل نیست؛... .‏

‏     شماها یک قدری پایین تر بیایید، کارگرها را یک قدری بالاتر‏‎ ‎‏ببرید. آنها نمی خواهند در عرض شما باشند؛ آنها یک زندگانی‏‎ ‎‏می خواهند. شماها که ـ الحمدلله ـ دارا هستید و دارای کارخانه ها‏‎ ‎‏هستید و دارای کارمندان زیاد هستید، یک قدری برای مصلحت‏‎ ‎‏خودتان و برای اینکه خدای ناخواسته یک وقت انفجاری نشود که‏‎ ‎‏همه چیز به باد برود، همه چیز یک کشوری به باد برود، شماها‏‎ ‎‏یک مقداری خودتان با دست خودتان به اینها یک کمکهایی بکنید.‏‎ ‎‏یک کارهایی بکنید که آنها ببینند که در این وضعی که حالا شده‏‎ ‎‏است به آنها رسیدگی می شود. البته دولت هم رسیدگی می کند، ما‏‎ ‎‏هم موعظه شان می کنیم و رسیدگی می کنیم، اما مسأله این است که‏‎ ‎‏اینها ببینند که در یک جمهوری اسلامی، این کارگرها ببینند که این‏‎ ‎‏اشخاصی که در رأس هستند ـ و آن وقت کارفرما به آنها می گفتند ـ‏‎ ‎‏اینها بنا دارند که با اینها یک جور دیگری رفتار کنند. آنی که‏‎ ‎‏کمونیستها یا اشخاص منحرف تبلیغ می کنند، اینجور نیست. بنا بر‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 237

‏این است که با اینها یک طرز بهتری رفتار بشود، به زندگی آنها‏‎ ‎‏رسیدگی بشود، به احتیاجات آنها رسیدگی بشود. ‏

‏     این معنا در امروز دیگر عملی نیست که یک دسته ای آن بالاها‏‎ ‎‏باشند و همۀ چیزهایی را که بخواهند، به طور اعلا تحقق پیدا‏‎ ‎‏بکند؛ پارکها و اتومبیلها و بساط. یک دسته هم این زاغه نشینها‏‎ ‎‏باشند که اطراف تهرانند، و می بینید آنها را. این نمی شود، این نه‏‎ ‎‏منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد، نه صحیح است. و اگر‏‎ ‎‏خدای نخواسته اینها صدایشان درآید، دیگر قابل خاموشی‏‎ ‎‏نیست. شماها باید یک فکری بکنید برای اینها. شما برای حفظ‏‎ ‎‏خودتان، حفظ خانواده تان، حفظ ثروتتان، حفظ حیثیت تان،‏‎ ‎‏خودتان بنشینید با هم تفاهم کنید. دسته های دیگر هم که [پیش]‏‎ ‎‏من آمدند ـ از اصفهان یک دسته ای آمده بودند ـ من همین‏‎ ‎‏حرفهایی که به نظرم می آید به آنها گفتم، که باید یک فکری‏‎ ‎‏خودتان بکنید که این تفاوت طبقاتی به اینطور نباشد؛ یک تعدیلی‏‎ ‎‏بشود. اسلام تعدیل می خواهد؛ نه جلو سرمایه را می گیرد و نه‏‎ ‎‏می گذارد سرمایه آنطور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته‏‎ ‎‏باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته باشد و شوفر داشته باشد و‏‎ ‎‏امثال ذلک؛ و یکی شب برود پیش بچه هایش نان نداشته باشد.‏‎ ‎‏نمی شود این؛ این عملی نیست. نه اسلام با این موافق است، نه‏‎ ‎‏هیچ انسانی با این موافق است.‏

‏     این با دست شماها نصفش حل می شود؛ نصفش. اگر نگویم‏‎ ‎‏همه اش، نصفش با دست شما حل می شود. یک قسمت دیگرش‏‎ ‎‏هم با دولت است که برای اینها خانه درست بکند، بسازد ـ عرض‏‎ ‎‏می کنم که ـ یک زندگی؛ همان قدری که آن بیچاره ها می خواهند.‏

‏     شما خیال نکنید آن کارگرها می گویند ما اتومبیل می خواهیم،‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 238

‏ما پارک می خواهیم. این حرفها نیست. آنها یک زندگی‏‎ ‎‏می خواهند. می خواهند وقتی بروند منزلشان اگر بچه اش بگوید‏‎ ‎‏من کفش ندارم بتواند کفش بخرد برایش. بشرند آنها. ناراحت‏‎ ‎‏می شوند. خود شما فکر کنید که خودتان بروید منزل، یک بچۀ‏‎ ‎‏عزیز داشته باشید از شما یک چیز بخواهد نداشته باشید، یک‏‎ ‎‏وقت ندهید، ناراحتی ندارد؟ یک وقت بخواهید و نداشته باشید‏‎ ‎‏به او بدهید، فضلاً از اینکه یک وقت برود منزل، و ببیند که پدرش‏‎ ‎‏برایش نان نیاورده! خوب شما فکر این را بکنید. این منطق دیگر‏‎ ‎‏درست نمی شود که بگویید که ما اختیار داریم و همه اختیارات را‏‎ ‎‏داریم، و ما باید چه باشیم و چه باشیم و دیگران هیچ! نمی شود‏‎ ‎‏این. این من حالا که عرض می کنم از نظرِ جهت سیاسی اش‏‎ ‎‏می گویم که جهت سیاسی برای خود کارخانه دارها و برای خود‏‎ ‎‏کارفرماها، جهت سیاسی اقتضا می کند که خودشان فکر بکنند و‏‎ ‎‏این مسائل را بین خودشان حل کنند. من به آن اصفهانی ها هم که‏‎ ‎‏آمدند گفتم شما خودتان یک چیزی تشکیل بدهید، یک مجلسی‏‎ ‎‏تشکیل بدهید، با هم صحبت بکنید، با هم قرار بدهید که یک‏‎ ‎‏کمکهایی بکنید به اینها؛ که اینها دلخوش بشوند به شما، هم کار‏‎ ‎‏خوب بکنند برایتان و هم آن انفجاری که احتمال هست، و من‏‎ ‎‏ترس از او دارم، آن حاصل نشود. این آن مطلبی است که عرض‏‎ ‎‏کردم که به طور موعظه می گویم و مسأله اساسی است و سبک‏‎ ‎‏نگیرید این را. شما حالا ممکن است که خیلی توجه به مسائل‏‎ ‎‏نکنید اما یک وقت از دست بگذرد، وقتش بگذرد، و علاج برای‏‎ ‎‏هیچ کس ممکن نباشد. نه ما بتوانیم مهارش کنیم و نه شما بتوانید.‏‎ ‎‏این یک فکر می خواهد... .‏

‏     الآن این چیزهایی که اینها گذاشته اند، از قبیل عمارات و اینطور‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 239

‏چیزهایی که گذاشته اند، همه اش را قرض کرده اند و برده اند که‏‎ ‎‏باید قرض آنها را بدهند. اینطور نیست که این ثروتها را ما ـ ابتدائاً‏‎ ‎‏خیال می کردیم خوب، برای اصلاح حال فقرا همینی که اینها‏‎ ‎‏گذاشتند کافی است. ما همینها را «بنیاد مستضعفین» درست‏‎ ‎‏کردیم... بعد که رسیدگی کردند دیدند چی! آنقدری که اینها‏‎ ‎‏چاپیدند و رفتند ـ و این اخیراً قرض کردند، و همچو که فهمیدند‏‎ ‎‏امکان دارد که بروند، قرض کردند از همۀ بانکها با هر طوری که‏‎ ‎‏توانستند و چاپیدند و بردند ـ این بنیاد مستضعفین هم آنقدرها‏‎ ‎‏سرمایه دیگر ندارد. معلوم شد اینطورها نیست که ما خیال‏‎ ‎‏می کردیم که کافی است برای ما. ما باید دستمان را باز پیش ملت‏‎ ‎‏دراز کنیم؛ برای اینکه این مستضعفین و این بیچاره ها و این‏‎ ‎‏زاغه نشینها را نجاتشان بدهیم، باید به ملت رجوع کنیم و ملت این‏‎ ‎‏کارها را بکند.‏

‏     همه مان یعنی با هم، همه مان روی هم رفته دست به هم بدهیم‏‎ ‎‏که یک وضع متوسطی برای اینها حاصل بشود، که نه بی انصافی‏‎ ‎‏باشد نسبت به برادرهای هم نوع شما. اینها را برادر خودتان‏‎ ‎‏حساب کنید. کارگرها، کارگردانها را نوکر حساب نکنید؛ برادر‏‎ ‎‏حساب کنید، فرزند حساب بکنید. حوایجشان را ببینید چه‏‎ ‎‏[است]، برای اولادتان حوایجی اگر داشته باشد، هرچه بتوانید‏‎ ‎‏برمی آورید. اینها آنقدرها نمی خواهند. آنقدری که یک زندگی‏‎ ‎‏متوسطی، همچو نباشد که هرچه را دست بگذارد نداشته باشد!‏‎ ‎‏این اسباب این می شود که خدای نخواسته یک وقت غیر آنطوری‏‎ ‎‏که ما فکر می کنیم بشود.(309)‏

‏15 / 4 / 58‏

‏*  *  *‏

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 240