بخش دوم سایر اقشار و صنوف

الف) ارزش کار و کارگر در اسلام

الف) ارزش کار و کارگر در اسلام 

‏ ‏

‏ ‏

اسلام، طرفدار کارگر

‏کارگران کارخانه ها و دیگر کارگران و کارمندان و طبقات‏‎ ‎‏مستضعف باید بدانند که اسلام از بدو ظهور طرفدار آنان بوده و‏‎ ‎‏در حکومت عدل اسلامی به آنان اجحاف نمی شود و نخواهد‏‎ ‎‏شد.(284)‏

‏9 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

روحانیت در خدمت کارگر

‏روحانیت در خدمت کارگر است؛ اسلام در خدمت مستضعفین‏‎ ‎‏است. اینها که دعوی می کنند که کاری نشده است، اینها برای‏‎ ‎‏تفرقه اندازی است.(285)‏

‏10 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

احترام خاص اسلام برای کارگر 

‏جناب آقای فروهر،‏‎[1]‎‏ شما می دانید که اسلام برای طبقۀ کارگر‏‎ ‎‏احترام خاصی قائل است. اسلام می خواهد مستضعفین را یاری‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 213

‏دهد تا سرنوشت خود را به دست گیرند.(286)‏

‏26 / 12 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

حق تعالی، مبدأ کار و کارگر

‏کار و کارگر در تمام عوالم ماقبل طبیعت و عالم طبیعت و عوالم‏‎ ‎‏مابعدالطبیعه، کار و کارگر همه جاست و تمام موجودات عالم، چه‏‎ ‎‏موجودات قبل از طبیعت باشد و چه موجودات طبیعی باشد و چه‏‎ ‎‏موجودات بعد از طبیعت، همه از کارگر پیدا شده است، و کارْ نظیر‏‎ ‎‏«وجود» است که در همۀ شئون عالم دخالت دارد.‏

‏     عالم موجود شده است از فعالیت خدا، اجزای عالم موجود‏‎ ‎‏شده است از فعالیتهایی که بعضِ موجودات دارند. هیچ موجودی‏‎ ‎‏را شما نمی توانید سراغ کنید الاّ اینکه کارگر و کار در او‏‎ ‎‏موجود است و خودش کار است. کارگرها هم کارند، از کار پیدا‏‎ ‎‏شده اند.‏

‏     ذرات موجودات در عالم ـ در عالم طبیعت ـ فعال هستند برای‏‎ ‎‏ایجاد همۀ موجوداتی که در این عالم است؛ حتی جمادات، حتی‏‎ ‎‏اشجار، همه زنده اند، همه کارگرند، کار احاطه دارد بر همۀ عوالم.‏‎ ‎‏از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همۀ موجودات‏‎ ‎‏است. حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است، فعال است.‏‎ ‎‏موجودات عالم غیب [که] با فعالیت غیبی تحقق پیدا کرده اند،‏‎ ‎‏کارگرند. موجودات عالم طبیعت ـ هر جا که شما ملاحظه کنید، هر‏‎ ‎‏قشری از اقشار را که ملاحظه کنید، چه موجوداتی که به نظر ما در‏‎ ‎‏پست ترین مراتب وجودند مثل معادن و زمینها و جمادات و چه‏‎ ‎‏آنهایی که بعد از این مرتبه موجودند مثل نباتات، اشجار و چه‏‎ ‎‏آنهایی که بعد از اینها موجودند مثل حیوانات و چه آنکه مافوق‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 214

‏اینهاست مثل انسان ـ همه جلوۀ کارند و همه کارگر. کارگرها اینها‏‎ ‎‏را درست کرده اند. کارگری بر همۀ موجودات احاطه دارد.‏

‏     عالم مابعدالطبیعه ـ در جنت و نار ـ هم از کار و کارگری پیدا‏‎ ‎‏شده است. بهشت و دوزخ از کار انسان پیدا شده است. در کار‏‎ ‎‏انسان است که یا عمل صالح است یا کار خوب است که مبدأ تحقق‏‎ ‎‏بهشت است یا اعمال غیرصالح و فاسد است که مبدأ دوزخ است.‏‎ ‎‏نباید ما اختصاص بدهیم یک روزی را به کارگر به اعتبار اینکه این‏‎ ‎‏روز حظّ کارگر، همین روز است. بله، مانع ندارد که یک روزی را ما‏‎ ‎‏انتخاب کنیم برای کارگر که بفهمانیم به عالم که کار و کارگری است‏‎ ‎‏که همه چیز از اوست.‏

‏     کار مثلِ جلوۀ حق تعالی می ماند که در تمام موجودات سرایت‏‎ ‎‏کرده است. همۀ موجودات، کار در آنها هست و با کار درست‏‎ ‎‏شده اند. همۀ ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این‏‎ ‎‏عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند با هوشیاری. همۀ ذرات‏‎ ‎‏عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند: وَ‏‎ ‎‏اِنْ مِنْ شَی ءٍ الاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِن لاتَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ؛‏‎[2]‎‏ همه مُسَبِّح حقند،‏‎ ‎‏همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی هستند؛ و کار در‏‎ ‎‏همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز‏‎ ‎‏کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر‏‎ ‎‏است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و‏‎ ‎‏دیگر حیوانات را ـ به ارادة الله تعالی ـ موجود می کنند کارگرند و‏‎ ‎‏انسانْ کار است، اثر کار آنهاست. تمام این موجوداتی که در عالم‏‎ ‎‏ملاحظه می کنید اثر کار فعالانۀ جنود الهی است؛ جندالله ، همه‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 215

‏کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.(287)‏

‏11 / 2 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر

‏کارگران از ارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه ها‏‎ ‎‏هستند. چرخ عظیم جوامع بشری با دست توانای کارگران در‏‎ ‎‏حرکت و چرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر‏‎ ‎‏است. کار خلاصه نمی شود به جنبش مخصوص و کارگر خلاصه‏‎ ‎‏نمی شود به گروهی خاص؛ و به این انگیزه، روز کارگر روز همۀ‏‎ ‎‏ملت است.(288)‏

‏10 / 2 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

قشر کارگر عامل ارزشهای بزرگ انسانی 

‏من این روز مبارک کارگر را بر شما و همۀ کارگرانی که در طول‏‎ ‎‏تاریخ رفته اند و خواهند آمد، تبریک عرض می کنم. مبارک باد بر‏‎ ‎‏شما قشر عزیزِ عامل ارزشهای بزرگ انسانی! و مبارک باد بر شما و‏‎ ‎‏بر همۀ ملت ما این روز مبارک! که بحمدالله امروز کشور ما طوری‏‎ ‎‏است که روز کارگر، روز همه است و روز ارتش، روز همه است و‏‎ ‎‏روز زن، روز همه است و همه با هم منسجمند و یک واحد الهی را‏‎ ‎‏متحقق کرده اند. آن وحدتی را که خدای تبارک و تعالی امر‏‎ ‎‏فرموده اند،‏‎[3]‎‏ بحمدالله ، در قشرهای ملت مسلمان ایران متحقق‏‎ ‎‏شده است و اگر یک اقلیت ناچیزی هم باشد، در این اکثریت‏‎ ‎‏مستهلک است. من نمی دانم که راجع به کار و کارگر از چه بعدی با‏‎ ‎‏شما سخن بگویم. همۀ ابعادش [را] که در ذهن من است یا‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 216

‏بیشترش در ذهن من است، نمی توانم در یک جلسۀ محدود عرض‏‎ ‎‏کنم. ناچارم که بعض از ابعادش را در اینجا خدمت شما عزیزان‏‎ ‎‏عرض کنم و مطالبی را که عرض می کنم، شما به وجدان خودتان‏‎ ‎‏عرضه کنید و اگر پذیرفتید، من متشکر می شوم. و من می خواهم‏‎ ‎‏که با وجدان پاک خودتان ارزیابی کنید و بدانید که شما چه وضعی‏‎ ‎‏در کشورتان دارید و کارگران چه وضعی در کشورهای دیگر دارند.‏

‏     من یک جهت نازل کارگری را ابتدائاً عرضه می کنم و آن این‏‎ ‎‏است که شما توجه کنید به گروه کارگران، اعم از شما کارگرانی که‏‎ ‎‏در کارخانه ها و در صنعتها هستید و زحمت می کشید و آن‏‎ ‎‏گروههایی که در مزارع زحمت می کشند و بالاخره گروه فعال‏‎ ‎‏زحمتکش، که امروز روز شماست و البته روز همه است. شما یک‏‎ ‎‏توجهی به این مطلب بکنید که این گروههای کارگر نشاط خودشان‏‎ ‎‏[را] و جهات همان مادیت را؛ شما ملاحظه کنید، ببینید که این‏‎ ‎‏گروه کارگر از سلامت بدن و از سلامت روح بیشتر برخوردارند یا‏‎ ‎‏آن گروههایی که ـ اصطلاح ـ کارفرما هستند؟ و آن سرمایه دارهایی‏‎ ‎‏که کار نمی کنند و کنار نشسته اند و با بی کاری عمر خودشان را‏‎ ‎‏می گذرانند؟ شما به وجدان خودتان رجوع کنید. اگر یک همچو‏‎ ‎‏مجلسی که الآن نمونه ای از کارگر است ـ که بحمدالله امروز اینجا‏‎ ‎‏تشریف آوردند ـ اگر این مجلس در کنارش یک مجلس دیگری‏‎ ‎‏بود از سرمایه دارها و بی کارها و آنهایی که نشسته اند خانه و‏‎ ‎‏می خورند و می خوابند، اگر یک کسی از خارج بیاید و چهره های‏‎ ‎‏شما را ببیند، بازوان شما را ببیند، سینه های فراخ شما را ببیند،‏‎ ‎‏بشاشت چهره های شما را ببیند و آهنگ صوتهای شما را بشنود و‏‎ ‎‏بعد نظر بکند به آن مجلسی که آن عده کارفرما و سرمایه دار و‏‎ ‎‏بی کار و هرزه گرد نشسته اند، می بیند که اینها یک جوانهای سالم،‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 217

‏سرنشاط [هستند] و آنها یا چرت می زنند و یا خمیازه می کشند و‏‎ ‎‏یا از درد دل و پهلو و سر خودشان می نالند. و این، برای این است‏‎ ‎‏که کسانی که کارگر نیستند ـ به آن معنای عامش ـ اینها اینطور‏‎ ‎‏نیست که شما گمان کنید یک روزگار خوشی دارند. شما توجه به‏‎ ‎‏این معنا شاید بسیاری تان نداشته باشند که روزگار تلخی که بر‏‎ ‎‏سرمایه دارها و کارفرماها و دارای کذا و کذاها، خانها و فئودالها و‏‎ ‎‏امثال اینها می گذرد، آن روزهای سخت چقدر برای آنها ناگواری‏‎ ‎‏دارد و یک روز شما به یک عمر آنها ارزش دارد. آنها برای خاطر‏‎ ‎‏بی کاری و پرخوری و خواب و هرزه روی پناه می برند به تریاک،‏‎ ‎‏افیون، منقل و یا هروئین و یا مراکز فحشا؛ برای اینکه نمی توانند‏‎ ‎‏تحمل آن چیزهایی [را] که در نفسشان می گذرد و آن ناراحتیهایی‏‎ ‎‏که دارند نمی توانند [تحمل‏‎ ‎‏]بکنند. و من آنقدری که اطلاع دارم و‏‎ ‎‏در جوانی دیدم، اکثر این خانها و فئودالها به وافور پناه برده بودند،‏‎ ‎‏آنهایی که تدینشان دیگر خیلی نیست، آنها به مشروبات و به‏‎ ‎‏هروئین و به امثال این چیزها یا به مراکز فحشا و دنبال مراکز فحشا.‏‎ ‎‏آنطور زحمتهایی که دارد و آنطور مرضهایی که هست و آنطور‏‎ ‎‏گرفتاریهایی که هست، شما کارگرها بحمدالله ، ندیدید و امید است‏‎ ‎‏که نبینید.‏

‏     شما قدر این کارگری را بدانید که این کارگری، هم مزاج شما را‏‎ ‎‏سالم نگه می دارد [و هم روح شما را.] و اگر چنانچه انسان بی کار‏‎ ‎‏بیفتد، آن فعالیتهایی که در بدنش و در سلولهای بدنش باید بشود،‏‎ ‎‏آنها هم از کار می افتد. و کسانی که فعالیت دارند، به اندازه ای که‏‎ ‎‏فعالیت دارند، [سلولهای] آنها هم به کار می افتد و جبران می کنند‏‎ ‎‏نقیصه ها را. و شما می بینید که در یک گروه زیاد از کارگرها یکی ـ‏‎ ‎‏دو نفر را شاید پیدا بکنید که اینها مریض باشند و افسرده باشند. و‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 218

‏اینها همه الحمدلله ، سر حالند و خیال می کنند که آنها آسوده اند.‏‎ ‎‏این، خیالی است که آنها می کنند، در صورتی که آنها، آن طبقۀ ـ به‏‎ ‎‏اصطلاح خودشان ـ بالا و به حسب واقع، پایین، آنها اینقدر‏‎ ‎‏افسردگیها و گرفتاریها را دارند که به حساب نمی آید.‏

‏     این یک مسأله ای است که باید شما خودتان بعد فکرش را‏‎ ‎‏بکنید و مطالعه کنید در بین خودتان. جوانهای خودتان را مقایسه‏‎ ‎‏کنید با آنهایی که بی کار می گذرانند و به هرزه دری و به هرزه گری‏‎ ‎‏عمر خودشان را می گذرانند، و آن ارزشی که شما دارید، شما‏‎ ‎‏برادران دارید و آن ارزشی که اسلام به شما داده است. از پیغمبر‏‎ ‎‏اکرم شنیده اید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را ـ‏‎ ‎‏یعنی، همان محلی که کار درش تأثیر کرده و پینه بسته ـ آنجا را‏‎ ‎‏بوسید و این، یک نشان ارزش است برای کارگر در طول تاریخ؛‏‎ ‎‏پیغمبر اسلام که اولین فرد انسانهاست و بزرگترین انسان کامل‏‎ ‎‏است، نسبت به کارگر آنطور تواضع بکند و کف دست او را که‏‎ ‎‏علامت کار است، ببوسد! این نکته دارد که کف دست را بوسیده،‏‎ ‎‏نه پشت دست را؛ کف دست آثار کار درش هست، می خواهد‏‎ ‎‏ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش‏‎ ‎‏کار این است که آنجایی که کارگر کار کرده است، در اثر کار یک‏‎ ‎‏نشانه ای پیدا کرده است؛ من آنجا را می بوسم که ملتهای اسلامی و‏‎ ‎‏بشر ارزش این کارگر را بداند.‏

‏     و من امروز عرض می کنم که کارگر امروز، با کارگر آن وقت‏‎ ‎‏بسیار فرق دارد. آن وقت در آن محیطی که رسول خدا ـ صلی الله ‏‎ ‎‏علیه و آله و سلم ـ زندگی می فرمودند و سایر جاهایی که مردم‏‎ ‎‏دیگر هم زندگی می کردند، خصوصاً حجاز که پیغمبر اکرم تشریف‏‎ ‎‏داشتند، آنجا روابط با سایر کشورها، یا هیچ نبود یا اگر بود بسیار‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 219

‏کم؛ و اگر چنانچه کمبودی برای یک شهر پیدا می شد، آن کمبود از‏‎ ‎‏شهرهای دیگر باید جبران بشود. احتیاج به همان، هم کشورهای‏‎ ‎‏خودشان داشتند، و رفع نقیصه را اگر یک وقتی نمی توانست در‏‎ ‎‏خود یک شهری بکند، از یک شهر دیگری انجام این کار را می داد.‏‎ ‎‏این وابستگیهایی که امروز در دنیا هست و این زندگی که محیط‏‎ ‎‏دنیا را و وضع دنیا را با سابق جدا کرده است و اینطور روابط زیادی‏‎ ‎‏که امروز وقتی که شما اینجا یک صحبت بکنید، قبل از اینکه به ـ‏‎ ‎‏فرض کنید که ـ بیرون اینجا برسد، امریکا هم از آن مطلع می شود و‏‎ ‎‏وابستگیهایی که دنیا به هم دارد و وابستگیهایی که کشورها به‏‎ ‎‏کشورهای بزرگ سرمایه داری یا کمونیستی دارد، در زمان رسول‏‎ ‎‏خدا نبوده است. ارزش کار در آن وقت همین مقدار بوده است که‏‎ ‎‏خودِ کار شریف است و خودِ کار برای انسان و روحیات انسان‏‎ ‎‏مفید است. و کار، اثرش هم علاوه بر آنکه برای خود انسان و مزاج‏‎ ‎‏انسان مفید است و در روح انسان هم تأثیر دارد، برای یک شهری‏‎ ‎‏هم فایده دارد.اما دیگر مطرح نبود که اگر کار نکنم، وابسته به‏‎ ‎‏امریکا می شوم یا وابسته به شوروی؛ این مسأله آن وقت مطرح‏‎ ‎‏نبود.‏

‏     امروز ارزش کار شما به همان اندازه است که دنیا پیشرفت‏‎ ‎‏کرده؛ همان معنایی که در دنیا، پیشرفتهایی که در دنیا شده است و‏‎ ‎‏اگر کارگر به آنطوری که باید کارکند، کار نکند، وابستگیهایی که در‏‎ ‎‏یک کشوری، در یک محیطی می شود، غیر از آن وابستگیهایی‏‎ ‎‏است که در سنین سابق، در قرون سابق بوده، در زمان رسول الله ‏‎ ‎‏بوده است. امروز شما با کار خودتان می توانید که یک ارزشی‏‎ ‎‏ایجاد کنید که اصلش آن وقت مطرح نبوده است. با کار خودتان‏‎ ‎‏می توانید که این وابستگیهایی که در طول تاریخ [بوده،‏‎ ‎‏]از آن وقتی‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 220

‏که شرق و غرب به اینجا راه پیدا کردند و در طول سلطنت منحوس‏‎ ‎‏پهلوی پیدا کرده این کشور [از بین ببرید] که می دانید همه‏‎ ‎‏چیزهایش وابسته شده است و همۀ افرادش را اینها وابسته کرده‏‎ ‎‏بودند و همۀ گروهها را وابسته کرده بودند. امروز اگر شما کار‏‎ ‎‏بکنید و فعال در کار کردن باشید، ارزش [کار شما] این است که‏‎ ‎‏علاوه بر آن ارزشهای معنوی و مادی که برای شخص خود شما‏‎ ‎‏دارد، علاوه بر این، یک کشور را شما نجات می دهید از وابستگی.‏‎ ‎‏ما تا کی باید وابسته به امریکا، وابسته به شوروی باشیم؟! بالاخره‏‎ ‎‏باید یک اَمَد‏‎[4]‎‏ داشته باشد. ما باید ادراک این معنا را بکنیم که ما‏‎ ‎‏که در هر جا کار می کنیم؛ در امر کشاورزی کار می کنیم، در امر‏‎ ‎‏صنعت و در کارخانه ها کار می کنیم، باید خودمان به خودمان تلقین‏‎ ‎‏کنیم که ما مستقلیم و ما باید مستقل باشیم. و ما نباید دستمان را به‏‎ ‎‏دیگری دراز کنیم برای اموری که کشورمان محتاج است. ارزش‏‎ ‎‏کار شما امروز ارزش یک امری است که نمی شود مقایسه اش کرد‏‎ ‎‏با زمانهای سابق. رسول الله در آن محیط، ممکن است ـ که توجه،‏‎ ‎‏لابد توجه به همۀ محیطها داشته است ـ در آن محیط، دست کارگر‏‎ ‎‏را آنطور که نقل می کنند، کف دست کارگر و محل کار را بوسیده تا‏‎ ‎‏ارزش کار را در تاریخ عرضه کنند. و ما مفتخریم و شما و همه‏‎ ‎‏مفتخرند به اینکه یک همچو نشانی پیغمبر اکرم به شما داده.‏

‏     یا در بعض روایات فرموده اند که قطرۀ عرقی که از بدن کارگر‏‎ ‎‏می آید مثل قطره خونی است که از شهدای در راه خدا بیاید.‏‎ ‎‏چقدر این ارزش دارد! آنهایی که الآن در جبهه ها جنگ می کنند و‏‎ ‎‏در جبهه بحمدالله ، پیروزمندانه جنگ می کنند و اخیراً هم پیروزی‏‎ ‎‏بزرگی به دست آورده اند. و امید است پیروزی نهایی را به دست‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 221

‏بیاورند ان شاءالله ، این چقدر ارزش دارد! عرق شما هم، که در‏‎ ‎‏کارخانه ها می ریزد، همان ارزش را دارد؛ برای اینکه شما هم برای‏‎ ‎‏احیای یک کشور، برای وابسته نبودن یک کشور به خارج، برای‏‎ ‎‏استقلال کشور اسلامی زحمت می کشید، آنها هم برای دفاع از‏‎ ‎‏یک کشور اسلامی، دفاع از اسلام زحمت می کشند. آنها کارگرند‏‎ ‎‏مثل شما و شما مجاهدید مثل آنها و این یک نعمت بزرگی است‏‎ ‎‏که نصیب کارگرها در قشر وسیع و شما عزیزان [شده‏‎ ‎‏]که در‏‎ ‎‏کارخانه ها و در مواردی که صنعت در آنجا حکمفرماست، کار‏‎ ‎‏می کنید.‏

‏     و باید توجه کنید که نگذاشتند شما، آن اشخاصی که خائن‏‎ ‎‏بودند به این کشور، آن اشخاصی که وابستگی داشتند به‏‎ ‎‏کشورهای ابرقدرت، آنها کوشش کردند که شما نتوانید آن‏‎ ‎‏چیزهایی که کشورتان احتیاج دارد، بسازید. اگر نبود در طول‏‎ ‎‏تاریخ، در این سده های آخری که خارجیها به اینجا راه پیدا کردند‏‎ ‎‏و نبود خیانتهایی که حکومتهای ما بر ما کردند، شما هم امروز،‏‎ ‎‏الآن از همان صنعتهای پیشرفته می توانستید تحقق بدهید، و امروز‏‎ ‎‏هم باید در این فکر باشید. تا در این فکر نباشید، نمی توانید کشور‏‎ ‎‏خودتان را و نسلهای آینده را نجات بدهید. باید به این فکر باشید‏‎ ‎‏که خودتان قادر بر این هستید که آن چیزهایی که در خارج درست‏‎ ‎‏می کنند و شما احتیاج به آن دارید و کشور شما احتیاج به آن دارد،‏‎ ‎‏خودتان درست کنید.‏

‏     و من یک نکته دیگری [را] هم به شما عرض می کنم که توجه‏‎ ‎‏کنید که اینهایی که از کارگرها پشتیبانی می خواهند بکنند و آنهایی‏‎ ‎‏که می خواهند کشور را به سوی غرب بکشند [یا] به اسم شرق‏‎ ‎‏[فعالیت می کنند] و خود کشورهای کمونیستی و سرمایه داری،‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 222

‏این دو بلوک سرمایه داری و کمونیستی، نسبت به کارگر چه جور‏‎ ‎‏هستند و اسلام نسبت به کارگر چه جور است. اول شخص اسلام‏‎ ‎‏را من عرض کردم. اول شخص اسلام، مصدّع‏‎[5]‎‏ اسلام بود و‏‎ ‎‏شارع اسلام از قِبلَ خدای تبارک و تعالی. رفتار او با کارگر آن بود‏‎ ‎‏عرض کردم که کف دست کارگر را با تواضع بوسید و این نشان‏‎ ‎‏کارگری را بوسید و برای کارگران افتخار ایجاد کرد. ارزش انسانی‏‎ ‎‏را توجه داشت که کارگر [انسان است؛‏‎ ‎‏]کارگر آن روز استقلال‏‎ ‎‏داشت و هرچه کار می کرد برای خودش بود و استقلال داشت و‏‎ ‎‏ارزش داشت و آن ارزش را، محل ارزش را بوسید پیغمبر اکرم و‏‎ ‎‏اعلام کرد ارزش کارگر را.‏

‏     و دوم شخص اسلام، علی بن ابی طالب ـ سلام الله علیه ـ است.‏‎ ‎‏ایشان خودش یک کارگر بوده؛ یعنی، قنات حفر می کرده، می رفته‏‎ ‎‏است قنات می کنده است آب بیرون می آورده، لکن برای خودش‏‎ ‎‏نه، بعد از آنکه بیرون می آمده، وقف می کرده برای مستمندان،‏‎ ‎‏برای آنها. یک نفر کارگر بوده است که برای اعاشۀ خودش هم کار‏‎ ‎‏می کرده و در عین حالی که آنطور قناتها را ـ چندین قنات از ایشان‏‎ ‎‏هست ـ کنده با دست خودش. و همان روز ـ به حسب نقل ـ همان‏‎ ‎‏روزی که بیعت به امامت کردند برای او و به خلافت، وقتی بیعت‏‎ ‎‏تمام شد، همان روز بیل و کلنگ خودش را برداشت دنبال کار...‏‎ ‎‏این، دو نفر شخص اول اسلام که کارشان باید سرمشق باشد برای‏‎ ‎‏همۀ ما، شما مقایسه کنید این احترامی که کارگر در اسلام به‏‎ ‎‏واسطۀ عمل این دو بزرگمرد تحقق پیدا کرده و این ارزشی که به‏‎ ‎‏شما داده است که خودش هم در عرض شما آمده است.‏

‏     و این فقط [مختصّ] علی بن ابی طالب ـ سلام الله علیه ـ نیست،‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 223

‏حضرت صادق، حضرت باقر، آنها هم، از آنها نقل کرده اند که در‏‎ ‎‏یک محلی که داشتند، می رفتند کار می کردند. به حضرت صادق‏‎ ‎‏بعضی می گفتند آقا ـ حضرت صادق شغلش خیلی بود. شغل‏‎ ‎‏معنوی اش زیاد بود و کار تبلیغاتی و کار تعلیماتی اش زیاد بود،‏‎ ‎‏مع ذلک، خودش تشریف می برد به حسب این نقل و در آنجایی که‏‎ ‎‏داشت، کار می کرد ـ به او عرض کردند که خوب، این را به ما‏‎ ‎‏واگذار کن. فرمود: من میل دارم که کاری که می خواهم برای خودم‏‎ ‎‏بکنم، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس کنم.‏‎[6]‎‏ این چقدر‏‎ ‎‏ارزش می دهد که یک نفر، که در زمان خودش شخص اول بود و‏‎ ‎‏دارای آن مقامات بود، خودش کار می کند و تعلیم می دهد که‏‎ ‎‏ارزش کار چی است! شما در بلوک کمونیستی سران اینها را ببینید!‏‎ ‎‏ادعاها و شعارها زیاد است. در طول زمان، اینها شعار داده اند و‏‎ ‎‏ادعا کرده اند، لکن وقتی که می بینید که خود آنها وضعشان چه‏‎ ‎‏جوری است، سلوکشان با کارگر چی است، به کارگر چه نظری‏‎ ‎‏دارند، چه جور نگاه می کنند، سرمایه داری [را] هم ملاحظه کنید،‏‎ ‎‏آنها چه می کنند؛ هر دو[ی‏‎ ‎‏]اینها کارگر را آلت استفادۀ خودشان‏‎ ‎‏قرار داده اند. این هر دو بلوک اینها را، او آن به یک وضعی، آن به‏‎ ‎‏وضع دیگر، آلت قرار داده اند و ابزار قرار داده اند برای منافع‏‎ ‎‏خودشان و برای چی. در کشورهای کمونیستی، اصل برای کارگر ـ‏‎ ‎‏من نمی توانم که نسبت به کارگر این تعبیر را بکنم ـ اینها را مثل یک‏‎ ‎‏حیوان، کارگر را فرض کردند که هیچ نباید [داشته باشند،] فقط‏‎ ‎‏خوراک به شما می دهیم؛ شما باید کار کنید خوراک بگیرید آن‏‎ ‎‏وقتی که کاری ازشان نمی آید، طردشان می کنند و به رأی‏‎ ‎‏بعضی شان باید ریختشان به دریا! آن دستۀ دیگر هم شما را بازی‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 224

‏داده اند؛ کارگرها را بازی داده اند و از راه دیگر می چاپند آنها را.‏‎ ‎‏اسلام برای کارگر ارزش قائل است، برای کارگر و کار ارج قائل‏‎ ‎‏است و ارزش قائل است و احترام قائل است؛ یعنی، همان طوری‏‎ ‎‏که یک شخص عالم، یک شخص مجاهد را توصیف می کند،‏‎ ‎‏شخص کارگر، زارع؛ هر کارگری را [توصیف می کند؛‏‎ ‎‏]می گوید‏‎ ‎‏همه شان مثل همند؛ مثل شانه ای که این رده هایی که دارد، همه‏‎ ‎‏همقد هستند، مثل هم هستند ـ آن شانه های آن وقت اینطور بودن ـ‏‎ ‎‏اینها همین طور همه برابر هستند. در قرآن کریم هم تصریح می کند‏‎ ‎‏که امتیازها به این مسائلی که سرمایه داشتن، قدرت داشتن ـ‏‎ ‎‏نمی دانم ـ و امثال اینها نیست، ارزشها و بزرگیها به تقواست، به‏‎ ‎‏ارزش انسانی است.‏‎[7]‎‏(289)‏

‏11 / 2 / 61‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 225

  • ) داریوش فروهر، وزیر کار در دولت موقت.
  • ) «و هیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید، ولی شما ذکر تسبیح ایشان را در نمی یابید»؛ (اسراء / 44).
  • ) اشاره است به آیۀ 103 سورۀ آل عمران.
  • ) مدّت، زمان.
  • ) آشکارکننده.
  • ) وسائل الشیعة؛ ج 17، «کتاب تجارت»، ص 20، باب 4، ح 2 و ص 39، باب 9، ح 7.
  • ) اشاره است به آیۀ 13 سورۀ حجرات.