ب) هشدارها و توصیه ها
تحت تأثیر واقع نشدن
بزرگان ما توجه کنند، به عمق مطالب برسند. اقشار مختلفه دارند با هم مجتمع می شوند. اوّلی که اسلام بنا شد که تحقق پیدا بکند، شیطان بزرگ رفت و شیاطین را فریاد زد که اگر این اسلام درست بشود، کارها همه لنگ است. حالا هم فریاد بلند شده است. فریاد بلند کردند برای اینکه قانون اساسی را به تعویق بیندازند. باید آقایان توجه کنند؛ آنهایی که حسن نیت دارند مطالعه کنند، دقت کنند؛ تحت تأثیر اشخاصی که مفسد هستند نروند، روشنفکران ما تحت تأثیر روشنفکران حرفه ای نروند، حقوقدانهای ما تحت تأثیر حقوقدانهای غربی نروند، وکلای دادگستری ما تحت تأثیر غربزده ها نروند، قضات ما تحت تأثیر اشخاصی که غربزده اند نروند، دانشگاه ما تحت تأثیر اشخاصی که در دانشگاه افساد
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 189
می کنند نروند، کارگرهای ما، دهقانان ما، تحت تأثیر اشخاص مفسد نروند. اینها شیاطینی هستند که در صدر اسلام هم شیطان بزرگشان فریاد زد و همه را با هم مجتمع کرد، الآن هم می خواهند همین کار را بکنند.(260)
25 / 3 / 58
* * *
همراهی با ملت در اصلاح کارها
این حقوقدانان، این روشنفکرها، این کذاها، اینها چرا نمی آیند ملحق بشوند به همین جمعیتها و با همینها در کارشان چرا همه دست به هم نمی دهند؟ نوشته هایشان جوری باشد که وحدت کلمه ایجاد کند، گفته هایشان [این] جوری باشد؛ جمعیتهایشان اینطور باشد. چرا می روند توی مجلس ـ نمی دانم ـ وکلا، می گویند که اسلام حالا به درد نمی خورد؟ جز این است که می خواهند فساد کنند؟ ولو یک کلمۀ مفتی که یک کسی بگوید، که در کسی تأثیر نمی کند، اما خود این معنی نشان این را می دهد که رشد نیست. الآن اگر این تمیز می داد که این اسلام بود که همۀ شما را از خارج کشید به اینجا و حالا آزاد شدید، این اسلام بود که شما را از انزوا بیرون آورد، شما همه توسری خور سازمان امنیت بودید، شما همه نمی توانستید اظهار وجود بکنید، حالا که اسلام آمده و شما را از زاویه ها بیرون کشیده، و از خارج، داخل کرده، واردتان کرده در میدان عمل، حالا بر ضد همان اسلامی که همچو خدمتی را به شما کرده است، قیام کردید؟ این باید اسمش را چی گذاشت؟ این اسمش را می گویید تشخیص نمی دهند؟ یا این قدر با اسلام بد هستند که حتی حاضرند که امریکا و شوروی به آنها حکومت کند و اسلام حکومت نکند؟ چه جوری است وضع؟
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 190
اصلاح کنند مردم خودشان را! باید این طبقۀ روشن و این طبقه ای که عرض می کنم، کارآمد هستند، خودشان را اصلاح بکنند. این طبقۀ مردم زود صالح می شوند، دست نخورده اند اینها. ما هر چی داریم از این طبقه ای است که ادعا می کنند که ما روشنفکریم و ما حقوقدانیم و ما ـ نمی دانم ـ طرفدار چه هستیم، ما هر چه داریم از اینها داریم صدمه می خوریم. چرا دست به هم نمی دهند این کارها را [بکنند]؟ چرا جلوگیری می کنند از این سیلی که راه افتاده است و می خواهد کارها را اصلاح بکند؟(261)
31 / 4 / 58
* * *
حفظ حیثیت اسلام
عرض من به قضات این است که توجه کنند به اینکه اگر با کوشش آنها مسئلۀ قضاوت حل نشود، تا آخر، قضیۀ قضاوت به زمین خواهد ماند. کوشش کنند که اولاً علما و اشخاص دانشمند را معرفی کنند و ثانیاً آنها که متصدی امور قضایی هستند، توجه کنند به اینکه مسئلۀ بسیار مشکل و مهمی و پرمسئولیتی برعهدۀ آنهاست. حتی مسئولیت قضیۀ قضا از همۀ مسئولیتهایی که در یک کشور هست بالاتر است؛ برای اینکه قاضیان، متصدی اموری هستند که جان مردم، مال مردم، نوامیس مردم، در گرو کارهای آنها و قضاوت آنهاست. و القَاضِی عَلی شَفِیرِ جَهَنَّم. باید توجه کنند که ـ خدای نخواسته ـ جانی به واسطۀ فتوای آنها و یا قضاوت آنها بدون مجوز شرعی از بین نرود، مالی از بین نرود، حیثیتی، آبرویی از بین نرود که بسیار اهمیت دارد این مطلب و امروز اهمیتش بیشتر از سابق است. سابق قضیه این نبود که اگر قاضی تخلف
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 191
می کرد، اصل اسلام را مشوّه کند. امروز قلمهایی هست که چنانچه یک قاضی یا چند قاضی ولو اشتباهاً یک کاری انجام بدهد، یا ـ خدای نخواسته ـ عمداً انجام بدهد، این را پای روحانیت حساب می کنند و پای جمهوری اسلامی حساب می کنند و بالاخره پای اسلام حساب می کنند و لهذا، قاضی امروز مسئول حیثیت اسلام است؛ مسئول حیثیت جمهوری اسلام است و مثل قضاتِ در طول تاریخ نیست که فقط مسئول باشد نسبت به آن قضاوتی که در مورد شخصی می کرد. امروز قضاوت علاوه بر آن بعدی که همیشه داشته است، یک بعد خاصی دارد و آن بعد خاص آن چیزی است که بر می خورد به حیثیت اسلام. اگر چند قاضی در چند محل اشتباه بکنند، یا بعضی از آنها مثلاً ـ خدای نخواسته ـ عمداً یک کاری را انجام بدهند، این اسباب این می شود که قلمهایی که می خواهند این جمهوری اسلامی را از بین ببرند یکی را چند و چند را صدها جلوه می دهند و با قلمهای خودشان به اصل جمهوری اسلامی و به اسلام حمله می کنند. بنابراین، اگر سابق شغل قضا یک شغل در عین حال بسیار مهم و پرمسئولیتی بود، امروز مسئولیت او بسیار زیادتر است؛ باید بگوییم صدچندان است.(262)
21 / 2 / 60
* * *
قضاوت، واجب کفایی
امر مهم، مسألۀ قضاوت است. از اموری که شاید در کم امری اسلام آن قدر به آن توجه داشته است، مسألۀ قضاوت است و مسأله دادسراها و دادگاهها که سروکارشان با همه چیز مردم است. باید این معنا را من عرض کنم که قضاوت از اموری است که واجب
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 192
است به طور کفایی و واجب کفایی؛ قبل از اینکه پیدا بشود به مقدار کفایت ، بر آحاد واجب است؛ یعنی، اگر یک قضاوتی زمین بماند یا یک جایی منحرفین وارد قضاوت بشوند، بر تمام کسانی که می توانند یا اجتهاداً یا تقلیداً قضاوت کنند، بر همۀ اینها واجب است که در قضاوت وارد بشوند و رفع احتیاج را بکنند. ما امروز وقتی که احتمال این معنا را بدهیم یا اینکه با آقایانی که متصدی امور قضایی و دادگاه هستند صحبت می کنیم، از این معنا [حرف می زنند ]که ما کم داریم قاضی، آن مقداری که لازم داریم کم است و اگر چنانچه در حبسها از این منحرفین یا محتمل الانحراف ها باشند و نتوانسته اند آنها را رسیدگی کنند، برای کمبود قاضی است. این یک امری است که برای نجات ـ فرض کنید ـ یک عده ای که محتمل است که اینها بیگناه باشند یا گناهشان اندک باشد، واجب است بر همۀ اشخاصی که از آنها قضاوت می آید، در این امر داوطلب بشوند تا به امر قضا وادار بشوند و این نقیصه را از بین ببرند. مدرسین محترم حوزۀ علمیۀ قم، که بحمدالله ، بسیار فعال هستند، باید این مسئله را در حوزۀ علمیۀ قم مطرح کنند که امروز اشخاصی که صلاحیت دارند، ولو تقلیداً برای قضاوت، این اشخاص اسم نویسی کنند و بیایند در این مواردی که ، زندانهایی که اشخاص هستند تا اینکه حل این قصه بشود که مثلاً، اشخاصی باید زود کارشان تمام بشود و ما نداریم افراد. این یک امر واجبی است؛ یعنی، بر همه واجب است تا آن وقتی که آن مقداری که احتیاج است بر آورده بشود.
گاهی وقتها انسان به واسطۀ احتیاط، خلاف احتیاط می کند. احتیاط می کند فلان آقا که امر قضا مشکل است و نمی شود رفت و نمی شود کرد و اینطور چیزها، با اینکه واجب کفایی، واجب عینی
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 193
است اول به همه. وقتی یک عده ای عمل کردند و کفایت حاصل شد، آن وقت از دیگران ساقط می شود، والاّ همه معاقب هستیم اگر چنانچه قضا به زمین بماند، و احتیاط بر این است که وارد بشوند؛ یعنی، امری است واجب، معلوم الوجوب؛ این احتیاط می کنند، این عذر نمی تواند باشد. یا اشخاصی مثلاً می خواهند ادامه بدهند تحصیلاتشان را و باید هم ادامه بدهند، اما در یک وقتی که یک واجبی به عهدۀ آنها هست، نمی توانند به این امر مستحب بسیار ارزنده مشغول باشند؛ باید بروند این کار را به اندازۀ کفایت انجام بدهند که مبادا ـ خدای نخواسته ـ یک نفر آدم بیگناه [باشد که] به کارش رسیدگی نتوانستند بکنند. باید بیایند آقایان و وارد بشوند و رسیدگی بکنند. و این امر را من امروز به عهدۀ مدرسین قم و علمای مشهد و اصفهان و جاهای دیگری که حوزه های علمیه هست، این عهدۀ آنها می گذارم که آنها خودشان به فکر این باشند که افراد را بخواهند و افراد را تشویق کنند، به هر ترتیبی که می توانند، و تحذیر کنند از اینکه یک امر واجب شرعی است، نمی شود یک امر واجب شرعی زمین مانده [باشد] و من مشغول نماز شب بشوم. وقتی آن واجب شرعی است، اگر مزاحم با هر مستحبی بشود، آن واجب شرعی را باید من عمل کنم. این یک مسئله است که لازم است که تذکر داده بشود، و آقایان مدرسین هم و علمای اعلام بلاد هم تذکر بدهند و این نقیصه را کم کنند تا اینکه این مشکل حل بشود.
مسألۀ دیگر، قضیه باز راجع به قضاوت است که باید خیلی توجه بکنند آقایان قضات، آقایان دادستانها، کسانی که متکفل این امر مهم اسلامی هستند که مسئولیت این زیاد است و لازم هم هست که شما مسئولیت را به عهده بگیرید. باید وارد شد، لکن در
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 194
یک امر بزرگی است، توجه بکنند که جان و مال و ناموس یک ملت در دست این قضات است و در دست این دادگاههاست و مسئول این مسائل هستند و باید تا آن مقداری که می توانند، تا آن مقداری که قدرت دارند، توجه بکنند به مصالح عمومی اسلام؛ نه آنکه گناهکار است از او بگذرند، و نه آنکه ـ خدای نخواسته ـ گناهکار نیست یک وقتی مبتلا بشود. قاضی باید یک آدم قاطعی باشد که در دو طرف قضیه قاطعیت داشته باشد. اگر یک کسی به حسب حکم شرع، باید این را کشت، ترحم نکنند؛ جایز نیست. اگر باید ـ فرض بفرمایید که ـ حبس و تعزیر بشود، تعزیر بکنند. و اگر یک کسی ـ خدای نخواسته ـ یک آدمی است که گناهکار نبوده است، بدون وقفه او را تبرئه کنند و بدون وقفه او را آزاد کنند. قاضی باید اینطور باشد، فکرش اینطور [باشد] نه رئوف و مهربان باشد که جنایتکارها را هم به او رأفت کند، آن هم این جنایتکارهایی که یک نمونه اش را من و شما در چند شب پیش دیدیم و پشت انسان را لرزاند....
خوب، یک همچو مسائل هست، آن وقت اگر چنانچه یک آقای قاضی رأفتش بگیرد که امثال اینها را با آنها ملایمت بکند؛ یعنی، نمی گویم که زاید بر آن مقداری که قضای الهی ا جازه می دهد، ابداً ـ حتی یک سیلی نباید بزنند ـ اما آنی که به حسب حکم شرع، حکمش قتل است، مسامحه نکنند. از آن طرف هم طوری باشد که اگر چنانچه یک نفر آدم بیگناه است، حتی مانع بشود از اینکه یک حرف تند به او بزنند. آنها هم که گناهکارند حق نیست به اینکه با آنها معاملۀ غیر انسانی بکنند. آنها [که ]مستحق قتلند، باید قتل بشوند، مستحق اعدامند، اعدام باید بکنند؛ اما
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 195
زاید بر آن بخواهند کارهایی بکنند، این را بدانند که مسئول هستند.
و همین طور متصدیان حبسها و زندانها باید این معنا را توجه داشته باشند، چه اشخاصی که در رأس هستند و چه اشخاصی که مشغول اجرای عمل هستند، باید این معنا را توجه بکنند که حدود الهی معنایش این نیست که یک کسی که مستحق قتل است ما فحشش بدهیم؛ جایز نیست این، یا به او سیلی بزنیم؛ حق نیست؛ یعنی، قصاص دارد این. یک نفر آدم جانی که دارند می برند بکشندش، اگر شما یک سیلی بزنید، او حق دارد به شما سیلی را عوض بزند و خلاف شرع کردید. گمان نکنید که حالا که این آدم توی حبس آمده است، ما باید با او رفتار بد کنیم. ان شاءالله ، نمی کنید و نباید بکنید.
و همین طور قضات محترم شرع، باید موازین را با دقت، با کمال دقت، موازین را عمل بکنند و ـ خدای نخواسته ـ یک وقت بر خلاف موازین اسلامی واقع نشود. مایی که مدعی هستیم که جمهوری مان جمهوری اسلامی است، احکام اسلام باید در این جمهوری اجرا بشود. یکی از امور مهم، قضیۀ زندانهاست. یکی از امور مهم، قضیۀ دادگاههاست، دادسراهاست، دادگستریهاست. اگر بنا باشد که حالا هم ـ خدای نخواسته ـ مثل زمان رژیم سابق، در دادگستریها کارهای خلاف شرع بشود، خوب، ما باید فاتحۀ این جمهوری را بخوانیم. و این مکرر سفارش شده است که اگر قوانین ندارید ، باید بخشنامه کنید که تمام قضات بر وفق شرع عمل کنند، به قوانین سابق اعتنا نکنند.
و من حالا هم اعلام می کنم به تمام سر تا سر قضات کشور، کسانی که متصدی قضا هستند، کسانی که در دادگستری هستند،
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 196
تمام قوانینی که در زمان طاغوت بوده است و بر خلاف شرع بوده است، تمام باید دور ریخته بشود و مسئولیتش به گردن من؛ تمام را دور بریزید و به جای او، قوانین شرع را عمل بکنید.
شورای قضایی اگر نکرده اند این کار را ـ خدای نخواسته ـ حالا بخشنامه کنند به همۀ سر تا سر کشور، به دادستانها و به دادگاهها و به دادگستریها و به همۀ اینها امر کنند به اینکه تمام احکامی که به حسب قانونی که، قانون فاسدی که گذرانده اند، تمام اینها فاسد است و مگر حالا گاهی پیدا بشود که مطابق شرع باشد، خوب، آنها را عمل باید بکنند. آن چیزهایی که بر خلاف شرع است هیچ کس حق ندارد عمل بکند و هر که عمل بکند، علاوه بر اینکه پیش خدای تبارک و تعالی روسیاه است و عذر اینکه ما به قانون عمل می کنیم، غلط است. کدام قانون؟ قانون مخالف با اسلام؟ قانون مخالف با شرع؟ نباید به آن عمل بشود. شما اگر با قانون سابق هم باید عمل بکنید، خوب، یکی از ماده های متمم قانون اساسی سابق این بود که هیچ قانونی بر خلاف شرع، قانون نیست. منتها پیشتر به آن عمل نشد، سابقاً به آن عمل نکردند. بناء علیه، آن چیزهایی که به اسم «قانون» آورده اند و بر خلاف شرع است، به حسب قانون اساسی زمان سابق هم قانون نیست.
شما می توانید آن وقت اگر از شما سؤال کردند [که] چرا کردید، بگویید قانون اساسی سابق هم این را گفته است. قانون حالا هم که اینطوری است، و مجرم است کسی که این عمل را بکند. به هیچ کس نباید اعتنا بکنید. هر کس گفت که این کار خلاف شرع را باید مطابق قانون عمل کنید، توی دهنش بزنید ـ به هیچ کس اعتنا نکنید. نمی گویم حالا پاشید سیلی به او بزنید، لکن جلویش بایستید. بگویید که این خلاف شرع است، من نمی کنم و
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 197
نباید هم بکنم. و ان شاءالله ، آقایان هم کرده اند این کار را. و اگر چنانچه اعتنا نشده، ثانیاً متخلفین را دعوت کنند و محاکمه کنند.
دادگستری سابق باید متحول بشود به یک دادگستری اسلامی. مجرد اینکه قانون سابق بوده ما باید به آن عمل بکنیم، به حسب قانون سابق هم نباید به آن عمل کرد؛ برای اینکه قانون اساسی سابق اساس است. قانون اساسی سابق، متممش می گوید که هر قانونی بر خلاف شرع است، قانون نیست اصلاً. بنابراین ، اینکه می گویید: قانون اینطور می گوید، غلط می کند، قانون نیست این. این یک قراردادی بوده است که زمان طاغوت، طاغوتی بوده، بناء علیه، آقایان نباید اعتنا کنند به این امور و باید بخشنامه بکنند. شورای نگهبان، شورای قضایی بخشنامه بکنند و همه جا بگویند به اینکه این قوانین سابق که مخالف شرع بوده نباید عمل بشود و اگر کسی عمل بکند، مجرم است و باید محاکمه بشود، به جزای خودش برسد. این هم راجع به این جهت. و البته مسائل زیادی راجع به مسائل دادگاه و قضا هست، لکن دیگر مجال این نیست.(263)
31 / 5 / 61
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 198