بخش اول اقشار فرهنگی ـ آموزشی

4. دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه و تشنج

4. دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه و تشنج 

‏ ‏

حفظ وحدت موجب خنثی شدن تبلیغات خصمانه دشمنان 

‏اگر قلمهای ما و زبانهای ما هم اینطوری بشود که واقعاً بخواهیم‏‎ ‎‏این جامعه پیش ببرد، این مملکت اصلاح بشود و در حالی که ما‏‎ ‎‏همه گرفتار هستیم، لا اقل از این گرفتاری قلم ما، مردم بیرون‏‎ ‎‏بیایند، آخر این گرفتاری گرفتاری زیادی است. ‏

‏     اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بکنیم باید یک قدری فکر بکنیم‏‎ ‎‏که حالا خوب است که ما قلمها را یک قدری غلاف کنیم، و یک‏‎ ‎‏قدری مردم را نصیحت کنیم. اگر قلم، می گوییم، قلممان اصلاحی‏‎ ‎‏باشد، دنبال این نرویم هِی عیب پیدا کنیم و هِی بنویسیم. شما که‏‎ ‎‏این عیب را پیدا کردید و نوشتید، حریف شما هم همین یک عیب‏‎ ‎‏دیگری برای شما می تراشد، فردا زیادتَرش می کند. آن یکی هم‏‎ ‎‏همین طور، همین طور تا آخر. اگر یک کسی بایستد سر این کوچه‏‎ ‎‏فحش بدهد به یک نفر آدم، اگر آن آدم رد شد و رفت، یا خیر، آمد‏‎ ‎‏و گفت نه شما این مطلبی که گفتید آنطور نبوده، من نکردم این کار‏‎ ‎‏را، فلان، تمام می شود. اصلاح می شود آن. و اما اگر او هم بخواهد‏‎ ‎‏شاید یک فحش دیگری داد. این فحش دوم دوباره زیادترش‏‎ ‎‏می شود. باید یک فکری همه بکنند. آنهایی که اهل فکرند. اهل‏‎ ‎‏قلمند. آنهایی که صالحند. این صُلَحا باید بنشینند و در صدد این‏‎ ‎‏باشند که امید بدهند به این جامعه. این مردم احتیاج به امید دارند.‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 143

‏دیگران دارند اینها را ناامید می کنند. دیگران می گویند که همه به‏‎ ‎‏هم ریختند اصلاً مملکتی نیست اینجا. مایی که باید همه کوشش‏‎ ‎‏کنیم به اینکه نخیر، نظامی هست اینجا و این نظامی است که بهتر‏‎ ‎‏از نظامهای دیگری است. کجا سراغ دارید شما یک نظامی را که‏‎ ‎‏یک نفر بقّال هم آزاد بشود به اینکه به یک رئیس جمهور هر چه‏‎ ‎‏می خواهد بگوید، به نخست وزیر هرچه می خواهد بگوید، به‏‎ ‎‏رئیس مجلس هر چه می خواهد بگوید؟ کجا شما همچو چیزی را‏‎ ‎‏دارید؟ خوب، شما سران ممالک دیگر را هم ببینید. کارهای آنها‏‎ ‎‏را هم ببینید. معاملۀ آنها را با ملت ببینید. معاملۀ آنها را با ملت‏‎ ‎‏ببینید. معاملۀ اینها را با ملت. وقتی اینطور باشد، چرا ما با‏‎ ‎‏قلمهایمان اینها را به هم بیندازیم؟ چرا زیاد کنیم؟ اگر فرض کنید‏‎ ‎‏یک کدورتی ـ فرض کنید ـ بین دو طایفه باشد، خوب، ما باید دنبال‏‎ ‎‏این برویم که اصلاح کنیم این را با قلممان. با گفتارما. اجتماع کنیم.‏‎ ‎‏با هم باشیم. برادریم. همه می خواهند که این مملکت اصلاح‏‎ ‎‏بشود. اگر با قلم ما، با قدم ما، گفتار ما، خدای نخواسته یک آسیبی‏‎ ‎‏به این مملکت برسید، یک آسیبی به این جمهوری اسلامی برسد،‏‎ ‎‏در خارج بگویند اینها نمی توانند اداره بکنند، خودمان هم دامن‏‎ ‎‏بزنیم به این. چرا باید ما به واسطۀ یک بُغضی که با یک شخصی یا‏‎ ‎‏با یک جمعی داریم، در دنیا یک طوری بگوییم که دنیا به جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی بدبین بشود؟ جمهوری اسلامی را خودتان که می خواهید‏‎ ‎‏آن را، یک کاری بکنید که دنیا لا اقل اینطور که دارند خودشان‏‎ ‎‏تبلیغ می کنند، دیگر دست ما هم دنبال تبلیغ نباشد. به حرفهای ما‏‎ ‎‏هم استشهاد نکنند آنها.(202)‏

‏4 / 11 / 59‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 144

‏ایکاش اشخاصی که در داخل هستند، از نویسندگان، از گویندگان،‏‎ ‎‏توجه به این معنا می کردند که کمک به تبلیغات خارجی نکنند،‏‎ ‎‏کمک به جنایات دیگران نکنند، این قلمها را یک مقدار متوقف‏‎ ‎‏کنند برای اسلام، برای خدا، برای کشور اسلام، برای ملت‏‎ ‎‏اسلامی.‏

کنترل قلمها در انتشار مطالب کذب

‏این قلمها را یک قدری متوقف کنند. هِی دعوت نکنند مردم را که‏‎ ‎‏بیایید فحش بدهید! خودشان کم است برای فحش دادن، دعوت‏‎ ‎‏می کنند از این و آن که بیایید، یا الله ! بیایید مبارزه کنید با جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی. بیایید فحش بدهید به جمهوری اسلامی! بیایید بگویید‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی اصلاً اسلامی نیست! بیایید بگویید که این‏‎ ‎‏ارگانهایی که در ایران هستند همه شان خلاف اسلامند. اینها یک‏‎ ‎‏قدری توجه داشته باشند به مسئولیتهایی که به عهده شان است،‏‎ ‎‏توجه داشته باشند. این متاع خوب را آنطور مشوَّه نکنند.(203)‏

‏16 / 11 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

نقش قلم و زبان در اجتماع

‏و من باید عرض کنم که بعض از زبانها از چماق بدتر است!‏‎ ‎‏چماق کشی و چماق بازی از بدترین چیزهایی است که درآخر‏‎ ‎‏سلطنت محمدرضا درست شد. از باب اینکه ضعیف شده بود،‏‎ ‎‏می خواست با چماق خودش را تقویت کند؛ و بعد از انقلاب و در‏‎ ‎‏بین انقلاب باز همین چماقها، حتی در حوزه علمیۀ قم هم به کار‏‎ ‎‏رفت و [در] خیابانها [ریختند‏‎ ‎‏]شیشه هارا شکستند، و خیال کردند‏‎ ‎‏با چماق می شود یک چیزی پیدا کرد.‏

‏     و حالا هم همین مسئله هست: لکن آن چماق زبان و چماق قلم‏‎ ‎‏بالاترین چماقهاست که فسادش صدها برابر چماقهای دیگر‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 145

‏است. آنهایی که می خواهند صحبت بکنند، و خصوصاً در این‏‎ ‎‏چند روز زیاد هم هستند، باید توجه بکنند به اینکه قبل از اینکه‏‎ ‎‏می خواهند صحبت بکنند، بنشینند و با خودشان فکر بکنند ببینند‏‎ ‎‏که این زبان چماق است و می خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده‏‎ ‎‏بشود، یا اینکه این زبان زبان رحمت است و برای وحدت؟...‏

‏     گویندگان ما، نویسندگان ما، کسانی که در این موقع می خواهند‏‎ ‎‏صحبت بکنند، توجه داشته باشند که آیا مالک خودشان هستند؟‏‎ ‎‏می توانند ادعایی را که حضرت موسی، پیغمبر بزرگ کرد، آنها هم‏‎ ‎‏بکنند، که إنّی لا أَمْلِکُ الاّ نَفسِی وَ أَخی.‏‎[1]‎‏ برادر او هم یک برادری بود‏‎ ‎‏که پیغمبر بود. و چون پیغمبر بود، کلام حضرت موسی برای او‏‎ ‎‏کلامی بود که اجرا می شد. اما کسی که به این مقام نرسیده است‏‎ ‎‏باید بگوید: إنّی لا أملک نفسی و لا أخی.‏‎[2]‎‏ نه بگوید: إنّی لا أملک إلاّ‏‎ ‎‏نفسی و أخی.‏

‏     برادرهای ما توجه داشته باشید، در گفتار شما، در نوشته های‏‎ ‎‏شما، اگر خدای نخواسته یک تفرقه ای ایجاد بشود، یک سرکوبی‏‎ ‎‏بخواهید از دشمنان، به خیال خودتان، از رقیبهای خودتان بکنید،‏‎ ‎‏و این موجب بشود که دلسردی برای ارتش حاصل بشود،‏‎ ‎‏دلسردی برای سپاه پاسداران، دلسردی برای پاسبانان و شهربانی‏‎ ‎‏حاصل بشود، و یک قتلهایی واقع بشود به واسطۀ همین دلسردی،‏‎ ‎‏شماها شریک هستید در آن قتل، راضی هستید به آن قتل. در‏‎ ‎‏روایات هست که اگر کسی در مشرق کشته بشود و مظلوم کشته‏‎ ‎‏بشود و یکی در مغرب به او راضی باشد، این هم شریک قتل‏‎ ‎‏اوست.‏‎[3]‎‏ توجه کنید که قلمهای شما شریک خنجرهایی که از‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 146

‏پشت به ما می زنند نباشد.‏

‏     توجه کنید که زبانهای شما، قلمهای شما چماق نباشد، و با‏‎ ‎‏همان قلم بنویسید که چماق بد است! توجه کنید که قلمهای شما و‏‎ ‎‏زبانهای شما مسلسل نباشد و به سینه این جوانهای ما وارد بشود، و‏‎ ‎‏آن وقت بگویید که به ما حمله شده است! شما هم حمله کردید.‏‎ ‎‏فقط صدام نیست، شما هم شریک خواهید بود. قبل از اینکه به‏‎ ‎‏نطقها بروید و قبل از اینکه مقاله ها بخواهید بنویسید و قبل از اینکه‏‎ ‎‏تیترها را بخواهید درشت بنویسید، با خودتان خلوت کنید و ببینید‏‎ ‎‏که برای چه این کار را می کنید؟ مقصد شما چه است؟ شما حق را‏‎ ‎‏برای حق می خواهید، یا حق را از رقبای خودتان نمی پذیرید؟‏‎ ‎‏باطل را برای باطل از آن متنفر هستید؟ یا باطل را از دوستان‏‎ ‎‏خودتان می پذیرید؟ شما خودتان را امتحان کنید...‏

‏     قبل از اینکه می خواهد صحبت بکند، ببیند که روی چه مبادی‏‎ ‎‏صحبت می کند، چه مبادی او را وادار کرده است به اینکه صحبت‏‎ ‎‏بکند. این مسئله ای است که عمومی است، در همه جاست؛ هر‏‎ ‎‏کاری صادر بشود از خودم این خوب است! میزان من هستم هر‏‎ ‎‏کاری از من صادر بشود، چون میزان من هستم خوب است! و هر‏‎ ‎‏کاری از رقیب من حاصل بشود بد است، برای اینکه رقیب من‏‎ ‎‏است! هر چه هم خوب باشد کار خوبِ رقیب، بد است؛ و کار بد‏‎ ‎‏من خوب! این یک مسئله و یک بیماری است در انسان که معالجۀ‏‎ ‎‏او را با زحمت می شود کرد؛ و باید انسان پیش اشخاصی که‏‎ ‎‏می توانند معالجه کنند، خودش را معالجه کند. پیش اطبای روح‏‎ ‎‏برود و خودش را معالجه کند. قبل از اینکه دست به قلم بزند و قبل‏‎ ‎‏از اینکه زبان باز کند، توجه به حال خودش بکند، و توجه به مسائل‏‎ ‎‏سیاسی، اجتماعی، اموری که الآن ما مبتلا به آن هستیم، ببیند که‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 147

‏آیا این صحبت در سطح کشور یک تشنجی ایجاد می کند؟ چماق‏‎ ‎‏ایجاد می کند، یا آرامش ایجاد می کند؟ ببیند که این روزنامه و این‏‎ ‎‏قلم، آرامش در این کشور که الآن لازم است ایجاد می کند، یا تشنج‏‎ ‎‏ایجاد می کند؟ چنانچه تشنج ایجاد کرد، این روزنامه چماق است و‏‎ ‎‏آن گفتار چماق است؛ و اگر آرامش در مردم ایجاد کرد، این رحمت‏‎ ‎‏است و این مشکور است پیش خدای تبارک و تعالی.(204)‏

‏4 / 12 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

ایجاد وحدت و تفاهم 

‏بر جمیع سخنرانان، چه در محیطهای باز و چه بسته و تمام‏‎ ‎‏نویسندگان، تکلیف حتمی شرعی است که حتی به طور اشاره و‏‎ ‎‏کنایه، از گفتار و نوشته های اختلاف انگیز اجتناب نمایند که امروز‏‎ ‎‏اختلاف برای امت اسلامی، سم کشنده است. و باید بدانند که‏‎ ‎‏ایجاد اختلاف در محیط حاضر، جز تبعیت از نفس اماره و شیطان‏‎ ‎‏درونی و خدمت به ابرقدرتها خصوصاً امریکای جهانخوار،‏‎ ‎‏نیست. و از منکرات بزرگی است که شیطان به اسم اسلام، بر‏‎ ‎‏زبانها و قلمها جاری می کند و باید بدانند که انقلاب اسلامی تاب‏‎ ‎‏تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد کرد. دادستان کل‏‎ ‎‏کشور موظف است تا به این طریقۀ خطرناک خاتمه دهد.‏‎ ‎‏سخنرانیهای سالم و سازنده در محیطهای سالم غیرمتشنج، برای‏‎ ‎‏ایجاد وحدت و تفاهم و جلوگیری از اختلاف و تشنج، مفید و‏‎ ‎‏موجب رضای خداست.(205)‏

‏12 / 1 / 60‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 148

رعایت حیثیت نظام اسلامی در انتقادات

‏من به همۀ اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند،‏‎ ‎‏می خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در‏‎ ‎‏حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت سر دولت و ریاست‏‎ ‎‏جمهوری و اینها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛‏‎ ‎‏آقای خامنه ای ـ سلَّمه الله ـ باشند رئیس جمهور یا یک کس دیگر،‏‎ ‎‏آقای موسوی نخست وزیر باشند یا یک کس دیگری، این مطرح‏‎ ‎‏نیست، مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او،‏‎ ‎‏همۀ نویسنده ها مکلفند به حفظ نظام. وقتی که انسان ـ فرض کنید ـ ‏‎ ‎‏از یک کسی گله دارد یا می بیند نقیصه ای در کار هست، این‏‎ ‎‏نصیحت می تواندبکند و باید بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان‏‎ ‎‏لجن کردن و ضایع کردن است. من راجع به افراد هم عقیده ام‏‎ ‎‏هست ـ یعنی شارع هم همین طور است، ما تابع او هستیم ـ که اگر‏‎ ‎‏انسان یک مسلمانی را برای خاطر هوای نفسش لگدمال کند، این‏‎ ‎‏در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم‏‎ ‎‏موفق نخواهد شد. ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان‏‎ ‎‏می بیند که گاهی وقتها لسانها لسان نصیحت نیست، قلمها، قلمهای‏‎ ‎‏نصیحت نیست. مطرح دولت نیست، مطرح جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏است. گاهی وقتها انسان می بیند که به واسطۀ یک قلمی، به واسطۀ‏‎ ‎‏یک نوشته ای ممکن است که در بازار یک مطلبی واقع بشود، یک‏‎ ‎‏زیادی قیمتی بشود، یک کسر قیمتی بشود، اینطور چیزها، این‏‎ ‎‏کسی که قلم دستش می گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسئله،‏‎ ‎‏مسئلۀ فرد نیست، مسئلۀ اسلام است و نظام اسلامی و ما مکلفیم‏‎ ‎‏این نظام را حفظ کنیم. همچو نباشد که وقتی قلم دستمان آمد، اگر‏‎ ‎‏من با آقای نخست وزیر مخالفم یا با آقای خامنه ای مخالفم، دیگر‏‎ ‎‏فکر این نباشم که قلمم کجا می رود، هر جا رفت بنویسم، هرچه‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 149

‏شد بکنم. این در حضور خداست، در حضور ملائکة الله است،‏‎ ‎‏ثبت می شود اینها. و ممکن است که اشخاص هم خوب باشند، اما‏‎ ‎‏این چیزهایی که در نفس انسان است نمی تواند انسان به این زودی‏‎ ‎‏بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره تسلط پیدا کند، انبیا هم‏‎ ‎‏دنبال این بودند که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ گرفتار یک همچو‏‎ ‎‏مسائلی نشوند.‏

‏     آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت قلمی نباشد که‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی را تضعیف بکند. و من می بینم در بعضی قلمها‏‎ ‎‏این جوری است و اینها توجه بکنند...‏

‏     حالا اقتصاد ما اینطوری است و ما ورشکسته هستیم! خوب ما‏‎ ‎‏ورشکسته، جنابعالی که می فرمایید که ما ورشکسته شدیم، این‏‎ ‎‏برای اسلام مضر است یا برای دولت مضر است؟ این برای‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی مضر است. وقتی فهمید طرف، ما ورشکسته‏‎ ‎‏نیستیم، چون مردم می دانند، اما تویی که برمی داری می نویسی ما‏‎ ‎‏ورشکسته هستیم، تویی که می نویسی ما هیچی دیگر نداریم،‏‎ ‎‏تویی که این حرفها را می نویسی، این برای اسلام مضر است نه‏‎ ‎‏برای دولت. اگر یک چیزی بود که مخصوص دولت بود، خوب،‏‎ ‎‏یک مسئله ای بود، باز می شد یک چیزی. اما یک چیزی که برای‏‎ ‎‏نظام مضر هست این را توجه کنید به آن؛ دستهاتان را یک قدر نگه‏‎ ‎‏دارید، قلمهاتان را یک قدر نگه دارید، توجه بکنید به اینکه هر‏‎ ‎‏چیزی نباید نوشته بشود، هر چیزی نباید منتشر بشود. و من به‏‎ ‎‏شما عرض می کنم که ممکن است یک روزی اگر چنانچه ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ تعقیب بکنند آقایان، ممکن است من یک وضع دیگری‏‎ ‎‏پیش بیاید برایم.‏

‏     و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که موفق باشند همه و‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 150

‏همه خدمت بکنند. شما همه در یک مملکت دارید زندگی‏‎ ‎‏می کنید. شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است، اگر من یک‏‎ ‎‏قلمی دست بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای کسی که خیلی‏‎ ‎‏دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشی پیدا بشود که‏‎ ‎‏این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکی از آنها را اشاره کنم، هیچ‏‎ ‎‏ممکن نیست؛ برای اینکه این دوستی نمی گذارد. اگر چنانچه از آن‏‎ ‎‏ور من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دستم بگیرم‏‎ ‎‏بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم،‏‎ ‎‏این قضیه، قلم شیطان است. آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی‏‎ ‎‏است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت‏‎ ‎‏کند...‏

‏     من از خدای تبارک و تعالی استدعا می کنم که یک همچو‏‎ ‎‏مسائلی را پیش نیاورد و از آقایان، از همۀ نویسندگان، از همۀ‏‎ ‎‏گویندگان تقاضا می کنم که شما یک قدری تعدیل کنید کارهایتان‏‎ ‎‏را، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید. دولت موفق بوده است،‏‎ ‎‏دولت با گرفتاری ای که دارد. ما الآن در حال جنگیم، ما در حال‏‎ ‎‏محاصره هستیم، همۀ دنیا دستهاشان، قلمهاشان بر ضد ماست،‏‎ ‎‏حالا خود ما هم بنشینیم هی هر که هر چه دلش می خواهد بگوید،‏‎ ‎‏این صحیح است آیا؟ من امیدوارم که آقایان هم در گفتارشان مثل‏‎ ‎‏آقای خامنه ای، آقای رفسنجانی نصیحت کنند همه را، همۀ کسانی‏‎ ‎‏که هستند نصیحتشان کنند که یک قدری در امور تجدید نظر‏‎ ‎‏بکنند، این جور نباشد که همه اش هی عیب بگویند. خوب، یک‏‎ ‎‏قدری از چیزهایی که، خدمتهایی کرده اند چطور گفته نمی شود؟‏‎ ‎‏در بعضی قلمها یک کلمه راجع به اینکه فلان خدمت هم شده‏‎ ‎‏است نمی شود. از اول شروع می شود عیب، عیب، کجاست،‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 151

‏کجاست، کجاست، همه. آن وقت بعضیهاش ضرر می زند به‏‎ ‎‏حیثیت اسلام، بعضیهاش ضرر می زند به نظام، بعضیهاش ضرر‏‎ ‎‏می زند، حتی در قوای نظامی تأثیر می کند. و امیدوارم که دیگر این‏‎ ‎‏امور تکرار نشود. خداوند شما را و ما را و همۀ ملت ما را از این‏‎ ‎‏لغزشها نجات بدهد و ما را کاری کند که در حضور خودش روسیاه‏‎ ‎‏وارد نشویم.(206)‏

‏8 / 6 / 65‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

احتراز از اختلاف و توجه به عدالت و عطوفت 

‏من احتمال می دهم که عوامل و دستهای ناپاکی بخواهند از‏‎ ‎‏رقابتهای انتخاباتی در رسیدن به آرزوهای خود استفاده کنند و با‏‎ ‎‏طرح مسائل پوچ و بی معنا دلها را از یکدیگر جدا سازند و یا با‏‎ ‎‏تردید و ایجاد ذهنیتها، صحت و سلامت انتخابات و نهایتاً‏‎ ‎‏مشروعیت مجلس را زیر سؤال برند، که در این شرایط همۀ آحاد‏‎ ‎‏ملت ایران و همۀ روحانیون و دست اندرکاران کشور باید در کنار‏‎ ‎‏هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند. و صاحبان‏‎ ‎‏قلم و سخن و مطبوعات نیز به طور جدّ مواظب نوشته ها و‏‎ ‎‏گفته های خود باشند و نمایندگان مجلس نیز به عدالت و عطوفت‏‎ ‎‏با یکدیگر برخورد کنند و به مسائل دامن نزنند.(207)‏

‏7 / 3 / 67‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 152

  • ) «همانا من جز برخود و برادر خود مالک نیستم.»
  • ) همانا من نه برخود مالکم و نه بر برادرم.
  • ) بحار الانوار؛ ج 68، ص 239.