4. دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه و تشنج
حفظ وحدت موجب خنثی شدن تبلیغات خصمانه دشمنان
اگر قلمهای ما و زبانهای ما هم اینطوری بشود که واقعاً بخواهیم این جامعه پیش ببرد، این مملکت اصلاح بشود و در حالی که ما همه گرفتار هستیم، لا اقل از این گرفتاری قلم ما، مردم بیرون بیایند، آخر این گرفتاری گرفتاری زیادی است.
اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بکنیم باید یک قدری فکر بکنیم که حالا خوب است که ما قلمها را یک قدری غلاف کنیم، و یک قدری مردم را نصیحت کنیم. اگر قلم، می گوییم، قلممان اصلاحی باشد، دنبال این نرویم هِی عیب پیدا کنیم و هِی بنویسیم. شما که این عیب را پیدا کردید و نوشتید، حریف شما هم همین یک عیب دیگری برای شما می تراشد، فردا زیادتَرش می کند. آن یکی هم همین طور، همین طور تا آخر. اگر یک کسی بایستد سر این کوچه فحش بدهد به یک نفر آدم، اگر آن آدم رد شد و رفت، یا خیر، آمد و گفت نه شما این مطلبی که گفتید آنطور نبوده، من نکردم این کار را، فلان، تمام می شود. اصلاح می شود آن. و اما اگر او هم بخواهد شاید یک فحش دیگری داد. این فحش دوم دوباره زیادترش می شود. باید یک فکری همه بکنند. آنهایی که اهل فکرند. اهل قلمند. آنهایی که صالحند. این صُلَحا باید بنشینند و در صدد این باشند که امید بدهند به این جامعه. این مردم احتیاج به امید دارند.
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 143
دیگران دارند اینها را ناامید می کنند. دیگران می گویند که همه به هم ریختند اصلاً مملکتی نیست اینجا. مایی که باید همه کوشش کنیم به اینکه نخیر، نظامی هست اینجا و این نظامی است که بهتر از نظامهای دیگری است. کجا سراغ دارید شما یک نظامی را که یک نفر بقّال هم آزاد بشود به اینکه به یک رئیس جمهور هر چه می خواهد بگوید، به نخست وزیر هرچه می خواهد بگوید، به رئیس مجلس هر چه می خواهد بگوید؟ کجا شما همچو چیزی را دارید؟ خوب، شما سران ممالک دیگر را هم ببینید. کارهای آنها را هم ببینید. معاملۀ آنها را با ملت ببینید. معاملۀ آنها را با ملت ببینید. معاملۀ اینها را با ملت. وقتی اینطور باشد، چرا ما با قلمهایمان اینها را به هم بیندازیم؟ چرا زیاد کنیم؟ اگر فرض کنید یک کدورتی ـ فرض کنید ـ بین دو طایفه باشد، خوب، ما باید دنبال این برویم که اصلاح کنیم این را با قلممان. با گفتارما. اجتماع کنیم. با هم باشیم. برادریم. همه می خواهند که این مملکت اصلاح بشود. اگر با قلم ما، با قدم ما، گفتار ما، خدای نخواسته یک آسیبی به این مملکت برسید، یک آسیبی به این جمهوری اسلامی برسد، در خارج بگویند اینها نمی توانند اداره بکنند، خودمان هم دامن بزنیم به این. چرا باید ما به واسطۀ یک بُغضی که با یک شخصی یا با یک جمعی داریم، در دنیا یک طوری بگوییم که دنیا به جمهوری اسلامی بدبین بشود؟ جمهوری اسلامی را خودتان که می خواهید آن را، یک کاری بکنید که دنیا لا اقل اینطور که دارند خودشان تبلیغ می کنند، دیگر دست ما هم دنبال تبلیغ نباشد. به حرفهای ما هم استشهاد نکنند آنها.(202)
4 / 11 / 59
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 144
ایکاش اشخاصی که در داخل هستند، از نویسندگان، از گویندگان، توجه به این معنا می کردند که کمک به تبلیغات خارجی نکنند، کمک به جنایات دیگران نکنند، این قلمها را یک مقدار متوقف کنند برای اسلام، برای خدا، برای کشور اسلام، برای ملت اسلامی.
کنترل قلمها در انتشار مطالب کذب
این قلمها را یک قدری متوقف کنند. هِی دعوت نکنند مردم را که بیایید فحش بدهید! خودشان کم است برای فحش دادن، دعوت می کنند از این و آن که بیایید، یا الله ! بیایید مبارزه کنید با جمهوری اسلامی. بیایید فحش بدهید به جمهوری اسلامی! بیایید بگویید جمهوری اسلامی اصلاً اسلامی نیست! بیایید بگویید که این ارگانهایی که در ایران هستند همه شان خلاف اسلامند. اینها یک قدری توجه داشته باشند به مسئولیتهایی که به عهده شان است، توجه داشته باشند. این متاع خوب را آنطور مشوَّه نکنند.(203)
16 / 11 / 59
* * *
نقش قلم و زبان در اجتماع
و من باید عرض کنم که بعض از زبانها از چماق بدتر است! چماق کشی و چماق بازی از بدترین چیزهایی است که درآخر سلطنت محمدرضا درست شد. از باب اینکه ضعیف شده بود، می خواست با چماق خودش را تقویت کند؛ و بعد از انقلاب و در بین انقلاب باز همین چماقها، حتی در حوزه علمیۀ قم هم به کار رفت و [در] خیابانها [ریختند ]شیشه هارا شکستند، و خیال کردند با چماق می شود یک چیزی پیدا کرد.
و حالا هم همین مسئله هست: لکن آن چماق زبان و چماق قلم بالاترین چماقهاست که فسادش صدها برابر چماقهای دیگر
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 145
است. آنهایی که می خواهند صحبت بکنند، و خصوصاً در این چند روز زیاد هم هستند، باید توجه بکنند به اینکه قبل از اینکه می خواهند صحبت بکنند، بنشینند و با خودشان فکر بکنند ببینند که این زبان چماق است و می خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده بشود، یا اینکه این زبان زبان رحمت است و برای وحدت؟...
گویندگان ما، نویسندگان ما، کسانی که در این موقع می خواهند صحبت بکنند، توجه داشته باشند که آیا مالک خودشان هستند؟ می توانند ادعایی را که حضرت موسی، پیغمبر بزرگ کرد، آنها هم بکنند، که إنّی لا أَمْلِکُ الاّ نَفسِی وَ أَخی. برادر او هم یک برادری بود که پیغمبر بود. و چون پیغمبر بود، کلام حضرت موسی برای او کلامی بود که اجرا می شد. اما کسی که به این مقام نرسیده است باید بگوید: إنّی لا أملک نفسی و لا أخی. نه بگوید: إنّی لا أملک إلاّ نفسی و أخی.
برادرهای ما توجه داشته باشید، در گفتار شما، در نوشته های شما، اگر خدای نخواسته یک تفرقه ای ایجاد بشود، یک سرکوبی بخواهید از دشمنان، به خیال خودتان، از رقیبهای خودتان بکنید، و این موجب بشود که دلسردی برای ارتش حاصل بشود، دلسردی برای سپاه پاسداران، دلسردی برای پاسبانان و شهربانی حاصل بشود، و یک قتلهایی واقع بشود به واسطۀ همین دلسردی، شماها شریک هستید در آن قتل، راضی هستید به آن قتل. در روایات هست که اگر کسی در مشرق کشته بشود و مظلوم کشته بشود و یکی در مغرب به او راضی باشد، این هم شریک قتل اوست. توجه کنید که قلمهای شما شریک خنجرهایی که از
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 146
پشت به ما می زنند نباشد.
توجه کنید که زبانهای شما، قلمهای شما چماق نباشد، و با همان قلم بنویسید که چماق بد است! توجه کنید که قلمهای شما و زبانهای شما مسلسل نباشد و به سینه این جوانهای ما وارد بشود، و آن وقت بگویید که به ما حمله شده است! شما هم حمله کردید. فقط صدام نیست، شما هم شریک خواهید بود. قبل از اینکه به نطقها بروید و قبل از اینکه مقاله ها بخواهید بنویسید و قبل از اینکه تیترها را بخواهید درشت بنویسید، با خودتان خلوت کنید و ببینید که برای چه این کار را می کنید؟ مقصد شما چه است؟ شما حق را برای حق می خواهید، یا حق را از رقبای خودتان نمی پذیرید؟ باطل را برای باطل از آن متنفر هستید؟ یا باطل را از دوستان خودتان می پذیرید؟ شما خودتان را امتحان کنید...
قبل از اینکه می خواهد صحبت بکند، ببیند که روی چه مبادی صحبت می کند، چه مبادی او را وادار کرده است به اینکه صحبت بکند. این مسئله ای است که عمومی است، در همه جاست؛ هر کاری صادر بشود از خودم این خوب است! میزان من هستم هر کاری از من صادر بشود، چون میزان من هستم خوب است! و هر کاری از رقیب من حاصل بشود بد است، برای اینکه رقیب من است! هر چه هم خوب باشد کار خوبِ رقیب، بد است؛ و کار بد من خوب! این یک مسئله و یک بیماری است در انسان که معالجۀ او را با زحمت می شود کرد؛ و باید انسان پیش اشخاصی که می توانند معالجه کنند، خودش را معالجه کند. پیش اطبای روح برود و خودش را معالجه کند. قبل از اینکه دست به قلم بزند و قبل از اینکه زبان باز کند، توجه به حال خودش بکند، و توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی، اموری که الآن ما مبتلا به آن هستیم، ببیند که
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 147
آیا این صحبت در سطح کشور یک تشنجی ایجاد می کند؟ چماق ایجاد می کند، یا آرامش ایجاد می کند؟ ببیند که این روزنامه و این قلم، آرامش در این کشور که الآن لازم است ایجاد می کند، یا تشنج ایجاد می کند؟ چنانچه تشنج ایجاد کرد، این روزنامه چماق است و آن گفتار چماق است؛ و اگر آرامش در مردم ایجاد کرد، این رحمت است و این مشکور است پیش خدای تبارک و تعالی.(204)
4 / 12 / 59
* * *
ایجاد وحدت و تفاهم
بر جمیع سخنرانان، چه در محیطهای باز و چه بسته و تمام نویسندگان، تکلیف حتمی شرعی است که حتی به طور اشاره و کنایه، از گفتار و نوشته های اختلاف انگیز اجتناب نمایند که امروز اختلاف برای امت اسلامی، سم کشنده است. و باید بدانند که ایجاد اختلاف در محیط حاضر، جز تبعیت از نفس اماره و شیطان درونی و خدمت به ابرقدرتها خصوصاً امریکای جهانخوار، نیست. و از منکرات بزرگی است که شیطان به اسم اسلام، بر زبانها و قلمها جاری می کند و باید بدانند که انقلاب اسلامی تاب تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد کرد. دادستان کل کشور موظف است تا به این طریقۀ خطرناک خاتمه دهد. سخنرانیهای سالم و سازنده در محیطهای سالم غیرمتشنج، برای ایجاد وحدت و تفاهم و جلوگیری از اختلاف و تشنج، مفید و موجب رضای خداست.(205)
12 / 1 / 60
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 148
رعایت حیثیت نظام اسلامی در انتقادات
من به همۀ اشخاصی که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند، می خواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت سر دولت و ریاست جمهوری و اینها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقای خامنه ای ـ سلَّمه الله ـ باشند رئیس جمهور یا یک کس دیگر، آقای موسوی نخست وزیر باشند یا یک کس دیگری، این مطرح نیست، مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مکلفیم به حفظ او، همۀ نویسنده ها مکلفند به حفظ نظام. وقتی که انسان ـ فرض کنید ـ از یک کسی گله دارد یا می بیند نقیصه ای در کار هست، این نصیحت می تواندبکند و باید بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است. من راجع به افراد هم عقیده ام هست ـ یعنی شارع هم همین طور است، ما تابع او هستیم ـ که اگر انسان یک مسلمانی را برای خاطر هوای نفسش لگدمال کند، این در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم موفق نخواهد شد. ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان می بیند که گاهی وقتها لسانها لسان نصیحت نیست، قلمها، قلمهای نصیحت نیست. مطرح دولت نیست، مطرح جمهوری اسلامی است. گاهی وقتها انسان می بیند که به واسطۀ یک قلمی، به واسطۀ یک نوشته ای ممکن است که در بازار یک مطلبی واقع بشود، یک زیادی قیمتی بشود، یک کسر قیمتی بشود، اینطور چیزها، این کسی که قلم دستش می گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسئله، مسئلۀ فرد نیست، مسئلۀ اسلام است و نظام اسلامی و ما مکلفیم این نظام را حفظ کنیم. همچو نباشد که وقتی قلم دستمان آمد، اگر من با آقای نخست وزیر مخالفم یا با آقای خامنه ای مخالفم، دیگر فکر این نباشم که قلمم کجا می رود، هر جا رفت بنویسم، هرچه
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 149
شد بکنم. این در حضور خداست، در حضور ملائکة الله است، ثبت می شود اینها. و ممکن است که اشخاص هم خوب باشند، اما این چیزهایی که در نفس انسان است نمی تواند انسان به این زودی بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره تسلط پیدا کند، انبیا هم دنبال این بودند که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ گرفتار یک همچو مسائلی نشوند.
آقایان توجه بکنند که قلم آنها یک وقت قلمی نباشد که جمهوری اسلامی را تضعیف بکند. و من می بینم در بعضی قلمها این جوری است و اینها توجه بکنند...
حالا اقتصاد ما اینطوری است و ما ورشکسته هستیم! خوب ما ورشکسته، جنابعالی که می فرمایید که ما ورشکسته شدیم، این برای اسلام مضر است یا برای دولت مضر است؟ این برای جمهوری اسلامی مضر است. وقتی فهمید طرف، ما ورشکسته نیستیم، چون مردم می دانند، اما تویی که برمی داری می نویسی ما ورشکسته هستیم، تویی که می نویسی ما هیچی دیگر نداریم، تویی که این حرفها را می نویسی، این برای اسلام مضر است نه برای دولت. اگر یک چیزی بود که مخصوص دولت بود، خوب، یک مسئله ای بود، باز می شد یک چیزی. اما یک چیزی که برای نظام مضر هست این را توجه کنید به آن؛ دستهاتان را یک قدر نگه دارید، قلمهاتان را یک قدر نگه دارید، توجه بکنید به اینکه هر چیزی نباید نوشته بشود، هر چیزی نباید منتشر بشود. و من به شما عرض می کنم که ممکن است یک روزی اگر چنانچه ـ خدای نخواسته ـ تعقیب بکنند آقایان، ممکن است من یک وضع دیگری پیش بیاید برایم.
و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که موفق باشند همه و
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 150
همه خدمت بکنند. شما همه در یک مملکت دارید زندگی می کنید. شما ملاحظه کنید انسان چقدر ضعیف است، اگر من یک قلمی دست بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای کسی که خیلی دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشی پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد یکی از آنها را اشاره کنم، هیچ ممکن نیست؛ برای اینکه این دوستی نمی گذارد. اگر چنانچه از آن ور من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دستم بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم، این قضیه، قلم شیطان است. آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت کند...
من از خدای تبارک و تعالی استدعا می کنم که یک همچو مسائلی را پیش نیاورد و از آقایان، از همۀ نویسندگان، از همۀ گویندگان تقاضا می کنم که شما یک قدری تعدیل کنید کارهایتان را، تحت تأثیر نفس اماره واقع نشوید. دولت موفق بوده است، دولت با گرفتاری ای که دارد. ما الآن در حال جنگیم، ما در حال محاصره هستیم، همۀ دنیا دستهاشان، قلمهاشان بر ضد ماست، حالا خود ما هم بنشینیم هی هر که هر چه دلش می خواهد بگوید، این صحیح است آیا؟ من امیدوارم که آقایان هم در گفتارشان مثل آقای خامنه ای، آقای رفسنجانی نصیحت کنند همه را، همۀ کسانی که هستند نصیحتشان کنند که یک قدری در امور تجدید نظر بکنند، این جور نباشد که همه اش هی عیب بگویند. خوب، یک قدری از چیزهایی که، خدمتهایی کرده اند چطور گفته نمی شود؟ در بعضی قلمها یک کلمه راجع به اینکه فلان خدمت هم شده است نمی شود. از اول شروع می شود عیب، عیب، کجاست،
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 151
کجاست، کجاست، همه. آن وقت بعضیهاش ضرر می زند به حیثیت اسلام، بعضیهاش ضرر می زند به نظام، بعضیهاش ضرر می زند، حتی در قوای نظامی تأثیر می کند. و امیدوارم که دیگر این امور تکرار نشود. خداوند شما را و ما را و همۀ ملت ما را از این لغزشها نجات بدهد و ما را کاری کند که در حضور خودش روسیاه وارد نشویم.(206)
8 / 6 / 65
* * *
احتراز از اختلاف و توجه به عدالت و عطوفت
من احتمال می دهم که عوامل و دستهای ناپاکی بخواهند از رقابتهای انتخاباتی در رسیدن به آرزوهای خود استفاده کنند و با طرح مسائل پوچ و بی معنا دلها را از یکدیگر جدا سازند و یا با تردید و ایجاد ذهنیتها، صحت و سلامت انتخابات و نهایتاً مشروعیت مجلس را زیر سؤال برند، که در این شرایط همۀ آحاد ملت ایران و همۀ روحانیون و دست اندرکاران کشور باید در کنار هم و دست در دست هم به راه مقدس خود ادامه دهند. و صاحبان قلم و سخن و مطبوعات نیز به طور جدّ مواظب نوشته ها و گفته های خود باشند و نمایندگان مجلس نیز به عدالت و عطوفت با یکدیگر برخورد کنند و به مسائل دامن نزنند.(207)
7 / 3 / 67
* * *
کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 152