بخش اول اقشار فرهنگی ـ آموزشی

ج) توصیه ها و انتظارات

ج) توصیه ها و انتظارات 

‏ ‏

‏ ‏

خودداری از پافشاری برعقیدۀ باطل 

‏راه توبه آن است که با یک قلم روشن خطای خود را توسط‏‎ ‎‏روزنامه ها یا کتابی جداگانه اعلان کنید تا ما شما را به آزادی عقیده‏‎ ‎‏و روشنی فکر بشناسیم. آزاد مرد آن است که چون خطای خود را‏‎ ‎‏دید از پافشاری خودداری کند و ما آن شخصیت را به روشنفکری‏‎ ‎‏معین می کنیم که از لجاج و فساد دوری کند و از گفتۀ خود، اگر‏‎ ‎‏باطل بود برگردد.(154)‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

عبرت گیری از اوضاع و آگاه سازی مردم 

‏اکنون بر شما جوانان روشنفکر و دانشمند است که از اوضاع‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 107

‏عبرت بگیرید و بر اجتماع خود افزایش دهید و از مخالفتهای‏‎ ‎‏بی اساس احتراز کنید، و مکتبهای بی اساس دیگران را کنار‏‎ ‎‏گذاشته، به مکتب مترقی اسلام روآورید، و در راه حق و محو‏‎ ‎‏باطل دست به دست هم دهید، و مردم را از اهداف پاک اسلام با‏‎ ‎‏خبر کنید، و از جنایات و خیانات عمال اجانب پرده بردارید؛ و از‏‎ ‎‏خداوند متعال استمداد کنید، «اِنَّهُ وَلِیُّ التَّوْفیق».(155)‏

‏ ‏

‏4 / 7 / 55‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

گلایه های ارادتمندانه 

‏من با تمام این جناحهایی که هستند و برای اسلام خدمت می کنند،‏‎ ‎‏چه جناحهای روحانی که از اول تا حالا خدمت کرده اند و چه‏‎ ‎‏جناحهای دیگر، از سیاسیون، از روشنفکرها که برای اسلام‏‎ ‎‏خدمت می کنند، من به همۀ اینها علاقه دارم و از همۀ اینها هم‏‎ ‎‏گلایه دارم. اما علاقه؛ باید هر مُسْلمی به اشخاصی، به گروههایی‏‎ ‎‏که برای اسلام خدمت می کنند ـ قلماً  قدماً ـ برای اسلام خدمت‏‎ ‎‏می کنند، باید هر مسلمی، باید هر انسانی که ببیند اینها برای‏‎ ‎‏انسانیت، برای اسلام یعنی برای انسانیت ـ اسلام مکتب‏‎ ‎‏انسان سازی است، وقتی که انسان ببیند که گروههایی در خدمت‏‎ ‎‏انسان هستند، در خدمت انسانیت هستند، در خدمت اسلام که‏‎ ‎‏انسان ساز است هستند، چاره ندارد الاّ اینکه علاقه داشته باشد به‏‎ ‎‏آن. این اشکال نیست که علاقه مند است. از آن طرف گلایه هم‏‎ ‎‏هست از همۀ گروههاـ گلایۀ ارادتمندانه. اما آن گروههای‏‎ ‎‏روشنفکر و دانشگاهی و محصلین جدید و آنها ـ ایّدهم اللهـ آنهایی‏‎ ‎‏که خدمتگزارند برای اسلام ـ خداوند تأییدشان کند ـ من از آنها‏‎ ‎‏گلایه دارم برای اینکه می بینم که در نوشته هایشان، بعضی‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 108

‏نوشته هایشان، اینها راجع به فقها، راجع به فقه، راجع به علمای‏‎ ‎‏اسلام، راجع به فقه اسلام، اینها یک قدری زیاده روی کرده اند،‏‎ ‎‏یک قدری حرفهایی زده اند که مناسب نبوده است بگویند. اینها‏‎ ‎‏غرض ندارند. من می دانم که غالباً اینها که برای اسلام می خواهند‏‎ ‎‏خدمت کنند، نه این است که مغرض باشند و از روی سوءنیت‏‎ ‎‏اینها حرفی بزنند؛ اینها اطلاعشان کم است.(156)‏

‏10 / 8 / 56‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

گله از روشنفکران در نادیده گرفتن خدمات و نقش روحانیت 

‏این گله هم، این گله ای که من دارم از این آقایان روشنفکرها این‏‎ ‎‏است که یک همچو جناح بزرگی که ملت پشت سرش ایستاده، این‏‎ ‎‏را از خودتان کنار نزنید بگویید که ما اسلام را می خواهیم ملا‏‎ ‎‏نمی خواهیم. این خلاف عقل است، این خلاف سیاست است.‏‎ ‎‏شما باید اینها را با آغوش باز بگیرید. و اگر چنانچه اینها در مسائل‏‎ ‎‏سیاسی اطلاعاتی ندارند، ضَمِّ به ایشان بشوید؛ اطلاعات سیاسی‏‎ ‎‏به اینها بدهید. اینها بهتر از شما توی مردم[اَند]. اینها ـ بهتر که شما‏‎ ‎‏نفوذ ندارید، اینها دارند. اینها در بین مردم نفوذ دارند. هر ملایی‏‎ ‎‏در محلۀ خودش نافذ است. شما باید، شمایی که دلسوزید برای‏‎ ‎‏اسلام، شمایی که می گویید ما اسلام را می خواهیم، نگویید ما‏‎ ‎‏اسلام را می خواهیم، آخوند نمی خواهیم. شما بگویید اسلام را‏‎ ‎‏می خواهیم، آخوند هم می خواهیم. آخوند ملتفتِ ـ مثلاً ـ بعض‏‎ ‎‏مسائل سیاسی نیست؛ جمع بشوید دور آن آخوندی که مسائل‏‎ ‎‏سیاسی را نمی داند، یادش بدهید آن مسائل را تا او عمل کند تا‏‎ ‎‏ملت دنبالش باشد. تا بتوانید اجرا بکنید. اگر شما بخواهید خودتان‏‎ ‎‏باشید و منهای آخوند، تا قیامت هم در زیر بار دیگران هستید.‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 109

‏شما همه جمع بشوید، همه با هم باشید، همه برادر باشید، اینها را‏‎ ‎‏رد نکنید. این یک قدرت لایزال است، این قدرت ملت است؛ شما‏‎ ‎‏این قدرت ملت را کنار نگذارید بگویید ما نمی خواهیم. شما هر‏‎ ‎‏چه هم بگویید ما نمی خواهیم، خوب مردم می خواهند. شما یک‏‎ ‎‏عده ای هستید، دیگران همه هستند؛ بازارها می خواهند اینها را،‏‎ ‎‏خیابانها اینها را می خواهند. گلۀ من از این طبقۀ روشنفکر، در عین‏‎ ‎‏حالی که من علاقه دارم به اینهایی که خدمت می کنند به اسلام ـ‏‎ ‎‏خصوصاً این خارج، اینهایی که خارج کشور هستند، اینهایی که در‏‎ ‎‏امریکا هستند، اینهایی که در اروپا هستند، اینهایی که در‏‎ ‎‏هندوستان هستند ـ من با اینها روابط دارم، اینها خدمتگزارند، اینها‏‎ ‎‏می خواهند به اسلام خدمت بکنند، اینها گاهی که اشکالاتی در‏‎ ‎‏آنجا شده است با تمام قوّت رفع کرده اند، اینها می خواهند رفع‏‎ ‎‏ظلم بکنند، اینها علاقۀ به اسلام دارند، لکن نباید اینهایی که علاقه‏‎ ‎‏به اسلام دارند ـ بعضی از اینها ـ خدمتهای علمای اسلام و آخوندْ‏‎ ‎‏جماعت را ندیده بگیرند و بگویند که ما اسلام می خواهیم منهای‏‎ ‎‏آخوند. نمی شود آقا این. اسلام و آخوند؛ مثل این است که بگویید‏‎ ‎‏ما اسلام می خواهیم، اسلامی که سیاست نداشته باشد. اسلام و‏‎ ‎‏آخوند اینطور توی هم هستند. اسلام بی آخوند اصلاً نمی شود.‏‎ ‎‏پیغمبر هم آخوند بوده؛ یکی از آخوندهای بزرگْ پیغمبر است.‏‎ ‎‏رأس همۀ علما پیغمبر است. حضرت جعفر صادق هم یکی از‏‎ ‎‏علمای اسلام است. اینها فقهای اسلامند؛ رأس فقهای اسلام‏‎ ‎‏هستند. «من آخوند نمی خواهم» حرف شد؟! من گله دارم از‏‎ ‎‏اینها.(157)‏

‏10 / 8 / 56‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 110

پیوند با ملت و روحانیت و اعلام صریح مواضع خود

‏همۀ گروههای سیاسی و طبقات روشنفکر با صراحت و بدون هیچ‏‎ ‎‏ابهام، نهضت و تحرک خود را اسلامی و برای اجرای قوانین‏‎ ‎‏عدالتپرور قرآن کریم معرفی کنند و به گروه روحانی و کارگری و‏‎ ‎‏تودۀ ملت بپیوندند که با این منطق حیلۀ حساب شدۀ اجانب را که‏‎ ‎‏به زبان شاه اجرا می شود خنثی کنند و در غیر این صورت با‏‎ ‎‏برچسب مارکسیسم و احیاناً مارکسیسم اسلامی، جناحهای روشن‏‎ ‎‏و متحرک را از سواد اعظم که ملت مسْلم است جدا و از خاصیت‏‎ ‎‏مطلوب ساقط و ملت را نیز تضعیف نموده و پیروزی را عقیم یا به‏‎ ‎‏مدت طولانی معوق می کنند.(158)‏

‏4 / 1 / 57‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

بیداری و توجه به فرهنگ اسلامی

‏ما گرفتار روشنفکرها هستیم. ما گرفتار آزادیخواهها هستیم که‏‎ ‎‏آزادی را نمی دانند چی است! یعنی چه آزادی؟ ما الآن گرفتار اینها‏‎ ‎‏هستیم و من امیدوارم که بیدار بشوند ـ یک وقت ملت ما ـ یکوقت‏‎ ‎‏آزادیخواههای ما هم بیدار بشوند؛ از این غربی بودن بیرون بیایند؛‏‎ ‎‏توجه بکنند به خودشان؛ خودشان را مستقل قرار بدهند. یکوقت‏‎ ‎‏از اسلام به همه جا چیز صادر می شد، فرهنگ صادر می شد؛ حالا‏‎ ‎‏ما همه چیزمان باید تبع باشد. (159)‏

‏ ‏

‏9 / 3 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

حفظ مساجد

‏ای روشنفکران مسجدها را حفظ کنید، روشنفکر غربی نباشید.‏‎ ‎‏روشنفکر وارداتی نباشید! ای حقوقدانها! مسجدها را حفظ کنید.‏‎ ‎‏بروید به مسجد؛ نمی روید! این مسجدها را حفظ کنید تا این‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 111

‏نهضت به ثمر برسد؛ تا مملکت شما نجات پیدا کند.(160)‏

‏15 / 3 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

شناخت ریشه ها و پیامد توطئه گروه گرایی

‏متفکرهای ما، روشنفکرهای ما، همۀ دانشجویان و دانشگاهیان،‏‎ ‎‏بدانند که نقشه این است و آثارش را ما داریم می بینیم. این‏‎ ‎‏گروه گروه شدنها برای همین است که نگذارند این انسجامی که‏‎ ‎‏بوده حفظ شود. می خواهند نگذارند مردم بیدار بشوند و راه‏‎ ‎‏خودشان را پیدا کنند؛ همان راهی را که اسلام دستور داده که همه‏‎ ‎‏با هم باشید. خداوند واعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهجَمِیعاً ولاَ تَفَرَّقُوا‏‎[1]‎‏ را بر مردم‏‎ ‎‏واجب کرده. همه با هم باشید و تفرق در کار نباشد. با تفرق همۀ‏‎ ‎‏فسادها هست؛ و با تمسک به خداوند همۀ صلاح و سعادتها‏‎ ‎‏هست.‏

‏     خداوند ان شاءاللههمۀ شما را و همۀ ما را و همۀ ملت را بیدار‏‎ ‎‏کند. و همۀ ما در راه اسلام و در راه استقلال مملکت و در راه‏‎ ‎‏حقیقت و آزادی قدم بردارد و این نهضت را به آخر برسانیم. (161)‏

‏6 / 4 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

افسوس از وابستگی برخی روشنفکران 

‏بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به‏‎ ‎‏امریکا و شوروی و انگلستان ـ این جهانخواران بین المللی ـ‏‎ ‎‏استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست‏‎ ‎‏گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان‏‎ ‎‏عرضه کنند. افسوس که هنوز عده ای از روشنفکران نمی توانند‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 112

‏دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سر مشق کارهای‏‎ ‎‏خود قرار داده اند. امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این‏‎ ‎‏گروهِ به خود مشغول و از مردم بریده، به خود آیند و اصالت‏‎ ‎‏خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند.(162)‏

‏18 / 4 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

توصیه به پیوستگی با ملت 

‏این حقوقدانان، این روشنفکرها، این کذاها، اینها چرا نمی آیند‏‎ ‎‏ملحق بشوند به همین جمعیتها و با همینها در کارشان چرا همه‏‎ ‎‏دست به هم نمی دهند؟ نوشته هایشان جوری باشد که وحدت‏‎ ‎‏کلمه ایجاد کند، گفته هایشان [این] جوری باشد؛ جمعیتهایشان‏‎ ‎‏اینطور باشد. چرا می روند توی مجلس ـ نمی دانم ـ وکلا، می گویند‏‎ ‎‏که اسلام حالا به درد نمی خورد؟ جز این است که می خواهند‏‎ ‎‏فساد کنند؟ ولو یک کلمۀ مفتی که یک کسی بگوید، که در کسی‏‎ ‎‏تأثیر نمی کند، اما خود این معنی نشان این را می دهد که رشد‏‎ ‎‏نیست. الآن اگر این تمیز می داد که این اسلام بود که همۀ شما را از‏‎ ‎‏خارج کشید به اینجا و حالا آزاد شدید، این اسلام بود که شما را از‏‎ ‎‏انزوا بیرون آورد، شما همه توسری خور سازمان امنیت بودید،‏‎ ‎‏شما همه نمی توانستید اظهار وجود بکنید، حالا که اسلام آمده و‏‎ ‎‏شما را از زاویه ها بیرون کشیده، و از خارج، داخل کرده، واردتان‏‎ ‎‏کرده در میدان عمل، حالا بر ضد همان اسلامی که همچو خدمتی‏‎ ‎‏را به شما کرده است، قیام کردید؟ این باید اسمش را چی‏‎ ‎‏گذاشت؟ این اسمش را می گویید تشخیص نمی دهند؟ یا این قدر با‏‎ ‎‏اسلام بد هستند که حتی حاضرند که امریکا و شوروی به آنها‏‎ ‎‏حکومت کند و اسلام حکومت نکند؟ چه جوری است وضع؟‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 113

‏اصلاح کنند مردم خودشان را! باید این طبقۀ روشن و این طبقه ای‏‎ ‎‏که عرض می کنم، کارآمد هستند، خودشان را اصلاح بکنند. این‏‎ ‎‏طبقۀ مردم زود صالح می شوند، دست نخورده اند اینها. ما هر چی‏‎ ‎‏داریم از این طبقه ای است که ادعا می کنند که ما روشنفکریم و ما‏‎ ‎‏حقوقدانیم و ما ـ نمی دانم ـ طرفدار چه هستیم، ما هر چه داریم از‏‎ ‎‏اینها داریم صدمه می خوریم. چرا دست به هم نمی دهند این کارها‏‎ ‎‏را [بکنند]؟ چرا جلوگیری می کنند از این سیلی که راه افتاده است‏‎ ‎‏و می خواهد کارها را اصلاح بکند؟(163)‏

‏31 / 4 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

پیوستن به نهضت 

‏من باز از همۀ قشرهای ملت، از همۀ روشنفکران، از همۀ احزاب،‏‎ ‎‏از همۀ دستجات و گروهها ـ گروهها که مع الأسف تاکنون شاید‏‎ ‎‏دویست گروه پیدا شده باشد! ـ تقاضا می کنم که مسیرتان، مسیر‏‎ ‎‏ملت و مسیر اسلام باشد، به ملت بپیوندید؛ صلاح شما در این‏‎ ‎‏است که به ملت بپیوندید. اگر خدای نخواسته این نهضت عقب‏‎ ‎‏بزند، شماها هم فدای غلط کاریهای خودتان خواهید شد؛ لکن‏‎ ‎‏نهضت ما عقب نخواهد زد و نهضت ما به پیش می رود.(164)‏

‏ ‏

‏26 / 5 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

شرط تداوم ملایمت، پشیمانی از گذشته

‏البته حتی الامکان، حالا هم ما دلمان می خواهد که کسانی که قلم‏‎ ‎‏دارند، کسانی که عرض می کنم که به خیال خودشان «روشنفکر»‏‎ ‎‏هستند، کسانی که جبهه ها تشکیل دادند، آنها باز ما میل داریم که‏‎ ‎‏با ملایمت با آنها رفتار کنیم؛ لکن باید دست از کار خودشان‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 114

‏بردارند.(165)‏

‏27 / 5 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

پیروی روشنفکران از اهداف ملت

‏ای ملت، ای روشنفکران، ای متفکران! از این قدرت استفاده کنید.‏‎ ‎‏این قدرت بود که طاغوت را تا جهنم راند؛ شماها که نمی توانستید.‏‎ ‎‏چرا هر روز این مظاهر اُلوهیّت و قدرت خدایی را می بینید و بیدار‏‎ ‎‏نمی شوید؟ این مرض چه مرضی است که بعضی از این‏‎ ‎‏روشنفکران ما دارند؟! همۀ آنها را نمی گویم؛ بعضی شان.‏‎ ‎‏بعضی شان این چه مرضی است که اینها دارند که وقتی یک ملت‏‎ ‎‏در سرتاسر ایران به سر و سینه اش می کوبد و به عنوان «نایب‏‎ ‎‏پیغمبر» یک کسی را یاد می کند، وقتی می خواهند بنویسند‏‎ ‎‏می گویند که آقای طالقانی یک مرد روشنفکری بود از این جهت‏‎ ‎‏مردم ...! تو هم روشنفکر هستی، چطور مردم برایت فاتحه‏‎ ‎‏نمی خوانند! این قدرت را از دست ندهید آقا! کسانی که علاقه به‏‎ ‎‏کشورشان دارند، علاقه به ملتشان دارند، می خواهند مقابله کنند با‏‎ ‎‏دشمنهای خودشان، می خواهند نگذارند باز یک رژیم چپاولگر‏‎ ‎‏بیاید، اگر عقل دارند از این قدرت استفاده کنند، بیایند متصل‏‎ ‎‏شوند به این دریای موّاج؛ من نصیحتشان می کنم. فردا دانشگاه ما‏‎ ‎‏باز می شود و باز یک دسته ای که خودشان را روشنفکر می دانند و‏‎ ‎‏خودشان را برای اسلام، برای ملت چه می دانند و خدمتگزار‏‎ ‎‏می دانند؛ باز می ریزند و نمی گذارند که انگیزه های ملت به‏‎ ‎‏آنطوری که هست شکوفا بشود.‏

‏     دوستهای ما هم متوجه نیستند! آنها هم. «سعدی از دست‏‎ ‎‏دوستان فریاد!» دوستانمان هم ملتفت نیستند که نباید این قدرت‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 115

‏را از دست بدهند. این یک قدرت الهی است یَدُالله مَعَ الجَماعَةِ.‏‎[2]‎‎ ‎‏می توانید انکار کنید این را که آقای طالقانی فوت شده است؟‏‎ ‎‏می توانید انکار کنید که در دنبال فوتش، یک انفجار حاصل شده‏‎ ‎‏است؟ می توانید انکار کنید که این انفجار از خود متن ملت پیدا‏‎ ‎‏شده است بدون اینکه من و تو او را تبلیغ کنیم؟ می توانید انکار‏‎ ‎‏کنید که متن ملت فریاد می زند که «ای نایب پیغمبرِ ما جای تو‏‎ ‎‏خالی»؟ کجا چنین انکار می کنید؟ قدرت ملت را می توانید انکار‏‎ ‎‏کنید؟ این قدرت ملت است، متصل بشوید به این قدرت. ای‏‎ ‎‏قطره ها! به دریا متصل بشوید تا محفوظ باشید؛ والاّ مُستهلک و از‏‎ ‎‏بین می روید. ای افکار کوتاه! بیدار بشوید، خودتان را متصل کنید‏‎ ‎‏به این دریا؛ دریای اُلوهیت، دریای نبوت؛ دریای قرآن کریم. از این‏‎ ‎‏غربزدگیها بیرون بیایید! آقا شما پنجاه و چند سال است این‏‎ ‎‏غربزدگیها همۀ مصیبتها را به شما وارد کرده؛ به خود بیایید! یک‏‎ ‎‏قدری به اسلام فکر کنید. نشکنید این سدّ بزرگی که قدرتهای‏‎ ‎‏بزرگ را شکست؛ نمی توانید هم بشکنید. عِرْض خود می بری و‏‎ ‎‏چه می کنی؟! نمی توانید بشکنید. هر چه هم بخواهید نمی شود.‏‎ ‎‏آقا! ملت علاقه به خدا دارد. با آنهایی که خدا را انکار دارند، ملت‏‎ ‎‏ما معارض است. ملت، علاقه به روحانیت دارد؛ نایب امام می داند‏‎ ‎‏اینها را؛ نایب پیغمبر می داند اینها را. برای طالقانی: «ای نایب‏‎ ‎‏پیغمبر ما» علت را خودش نقل می کند. اینکه من تو سرم می زنم‏‎ ‎‏برای این است که نایب پیغمبر رفته است؛ نه برای این است که‏‎ ‎‏یک دمکرات رفته است! نه برای این است که یک روشنفکر رفته‏‎ ‎‏است؛ برای اینکه نایب پیغمبر رفته. شما مطالعه در حال ملت‏‎ ‎‏بکنید، ننشینید تو خانه هایتان و پیش خودتان انگیزۀ فکری و هر‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 116

‏چه هم می توانید بر خلاف آن چیزی که مسیر ملت است، هی‏‎ ‎‏بنویسید، بنویسند هم فایده ای ندارد، لکن چرا متصل نمی شوید‏‎ ‎‏به این ملت؟ چرا آنی که هست نمی گویید؟ هی «آخوند مرتجع»،‏‎ ‎‏آخوند مرتجع همین است که به شما تزریق کرده اند.‏

‏     دشمنهای اسلام تزریق به شما کرده اند «آخوند مرتجع» را، تا‏‎ ‎‏شما را از آخوند جدا کنند. همین قلمهایی که آخوند را مرتجع‏‎ ‎‏می داند و می نویسد یا ادراک ندارد و مطالعه در حال آخوند نکرده‏‎ ‎‏است و یا غرض دارد و قلم او اجیر است؛ اجرت می گیرد و‏‎ ‎‏می نویسد.(166)‏

‏23 / 6 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

پیوستن به توده مردم 

‏خیال نکنند این آقایانی که چهار روز رفتند به ـ نمی دانم ـ خارج، و‏‎ ‎‏معلوم هم نیست که درس خوانده باشند، رشد مال آنهاست.‏

‏     و این ملت ما با آن صراحت ذاتی خودشان، با آن روشنی فکر‏‎ ‎‏خودشان، با آنکه وابسته نشده این افکارشان به افکار غیر و غرب،‏‎ ‎‏با همان تِزْ، با همان وضع، دارند پیش می روند و فکر می کنند؛ و با‏‎ ‎‏همان وضع وکیل تعیین می کنند، و با همان وضع رئیس جمهور‏‎ ‎‏تعیین می کنند، و با همان وضع باز وکلای دارالشورا تعیین می کنند.‏‎ ‎‏حالا این نویسنده ها هر چه دلشان بخواهند بگویند. دیگر جای‏‎ ‎‏اینها نیست توی این مملکت، مگر خودشان را اصلاح کنند. اگر‏‎ ‎‏اینها هم برگردند، پیوند پیدا کنند به همین تودۀ مردم، به همین‏‎ ‎‏تودۀ زحمتکش و به همین تودۀ بازاری و فرهنگی و ـ عرض بکنم‏‎ ‎‏که ـ جاهای دیگری، و دبستانی و بعد دبیرستانی و فرهنگستانی و‏‎ ‎‏همۀ اینها و این چیزها، اگر اتصال به اینها پیدا بکنند، آنها هم مثل‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 117

‏سایر برادرها به حسب مقاماتی که دارند از این فرهنگ استفاده‏‎ ‎‏می کنند و از این مملکت استفاده می کنند، و برادر با هم هستند. اما‏‎ ‎‏اگر هِی بگویند ملت ما حالا نمی شود، حالا نرسیده اند به آنجایی‏‎ ‎‏که آزاد بشوند، حال نرسیده اند به آنجایی که مثلاً وکیل تعیین‏‎ ‎‏بکنند، اینها محتاج به قَیِّم اند، این همان حرفی است که امریکا از‏‎ ‎‏خدا می خواهد که نویسنده های ما بگویند مملکت ما احتیاج به‏‎ ‎‏قَیِّم دارد! قَیِّمشان چه کسی باید باشد؟ مستشارهای امریکایی؟!‏‎ ‎‏نمی فهمند اینها که دارند چه می کنند. توهین می کنند، اهانت‏‎ ‎‏می کنند، به یک ملت رشیدی که با رشد خودش کارها را به اینجا‏‎ ‎‏رسانده، و به آخر هم می رساند، اینها باز ادراک نکرده اند که این‏‎ ‎‏ملت چی هست و چکاره است.(167)‏

‏28 / 6 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

باز هم نصیحت به روشنفکران 

‏خودتان را اصلاح کنید! توجه کنید به سرنوشتهای خودتان.‏‎ ‎‏اینهایی که این دروغها را پخش می کنند برای شما نمی خواهند یک‏‎ ‎‏سعادتی ایجاد کنند. اینها همانها هستند که با اسم «آزادمردان و‏‎ ‎‏آزادزنان» شما را و همۀ جوانهای ما را به تباهی کشیدند. اینها‏‎ ‎‏اشخاصی هستند که آزادی را در آن چیزهایی که تباهی می آورد‏‎ ‎‏می دانند؛ و اما آن چیزهایی که تباهی ندارد، آن چیزهایی که برای‏‎ ‎‏سرنوشت ملت است، در آن چیزها آزادی نمی دهند. اینها همان‏‎ ‎‏طایفه هستند، اینها می خواهند همان مسائل را پیش بیاورند. و از‏‎ ‎‏چیزهایی که اینها منتشر می کنند، شما توجه داشته باشید. اسلام‏‎ ‎‏برای همۀ شماست...‏

‏     این قدر مخالفت نکنید با ملتی که جوانهایش را و همه چیزش‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 118

‏را در راه این نهضت داده و در راه اسلام داده، و شماها هیچ کاره‏‎ ‎‏بودید. اگر مخالفت هم نمی کردید، کاری به این کارها نداشتید.‏‎ ‎‏نشسته بودید توی منازل خودتان و کاخهای خودتان و مشغول‏‎ ‎‏تَعیُّش خودتان بودید. حالا آمدید و باز مخالفت با این ملت‏‎ ‎‏می کنید، این صلاح خودتان نیست، صلاح دنیاتان نیست، صلاح‏‎ ‎‏دینتان نیست. بیایید با این سیل، همراه بشوید تا اینکه بتوانیم ما‏‎ ‎‏این نهضت را تامّ و تمام به آخر برسانیم. و به زودی ان شاءالله . گر‏‎ ‎‏چه مخالفتهای شما اسباب این نمی شود که این سیل خروشان‏‎ ‎‏وقوف کند، لکن برای ما یک عیبی است که بگویند این اشخاصی‏‎ ‎‏که مثلاً دارای کذا و علم کذا و کذا هستند اینها با ملت خودشان‏‎ ‎‏مخالفت دارند می کنند. (168)‏

‏9 / 8 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تفاهم برای رفع مصایب 

‏من خواهش می کنم از این آقایان، از اینهایی که یا روشنفکرند یا‏‎ ‎‏خودشان را به روشنفکری زده اند، که اینقدر با سرنوشت یک ملت‏‎ ‎‏بازی نکنند. الآن شما مملکتتان ابتلا به هزار جور مصیبت دارد.‏‎ ‎‏مواجه با قدرت بزرگی مثل امریکاست. نباید حالا دیگر دسته دسته‏‎ ‎‏هرکدام یک چیزی بگویند. برخلاف مسیر ملت حرفهایی بزنند.‏‎ ‎‏امروز روزی است که همه شان با هم بنشینند تفاهم کنند. و دست به‏‎ ‎‏دست هم بدهند، تا این مصیبتها رفع بشود. اگر ملی هستند برای‏‎ ‎‏خاطر ملتشان، اگر علاقه ای به اسلام دارند برای خاطر علاقه به‏‎ ‎‏اسلامشان. و یک دسته ای هم معلوم بشود که اینها چکاره هستند.‏‎ ‎‏اینها خوب، همیشه در همه جا بوده است.(169)‏

‏24 / 8 / 58‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 119

از دست ندادن سد بزرگ روحانیت

‏به این روشنفکرهایی که می خواهند، شاید میل داشته باشند که‏‎ ‎‏مملکتشان استقلالی داشته باشد، مملکتشان آزاد باشد،‏‎ ‎‏سفارش کردم که اینها سد بزرگی است که اگر از دست بدهید‏‎ ‎‏نمی توانید کاری انجام بدهید. اگر این روحانیت را از این نهضت از‏‎ ‎‏اول برمی داشتیم، اصلاً نهضتی نمی شد مردم به کس دیگر گوش‏‎ ‎‏نمی دادند. مردم به این روشنفکرها گوش نمی دهند.(170)‏

‏7 / 10 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تلاش جهت رسوایی ابرقدرتها

‏بر روشنفکران است که هر چه بیشتر در رسوایی ابرقدرتها و‏‎ ‎‏قدرتها بکوشند.(171)‏

‏20 / 12 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

توصیه بر حفظ آثار شهید مطهری

‏اکنون شنیده می شود که مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب‏‎ ‎‏درصدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود، دست جوانان‏‎ ‎‏عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید‏‎[3]‎‏ کوتاه‏‎ ‎‏کنند. من به دانشجویان و طبقۀ روشنفکران متعهد توصیه می کنم‏‎ ‎‏که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی‏‎ ‎‏فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم.(172)‏

‏27 / 12 / 58‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

عدم وابستگی به شرق و غرب، شرط ایستادگی 

‏وظیفۀ ماست که در مقابل ابرقدرتها بایستیم و قدرت ایستادن هم‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 120

‏داریم؛ به شرط اینکه روشنفکران دست از غرب و شرق و‏‎ ‎‏غربزدگی و شرقزدگی بردارند و صراط مستقیم اسلام و ملیت را‏‎ ‎‏دنبال کنند...‏

‏     روشنفکران متعهد و مسئول، بیایید تفرقه و تشتت را کنار‏‎ ‎‏گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده،‏‎ ‎‏خود را از شرّ «ایسم» و «ایست» شرق و غرب نجات دهید. روی‏‎ ‎‏پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید.(173)‏

‏ ‏

‏1 / 1 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تباه نکردن جان خود برای اجانب

‏شما‏‎[4]‎‏ به طرفداران امریکا، که مع الأسف در این به اصطلاح‏‎ ‎‏روشنفکران خودمان فراوانند، و به جوانانی که فریب این گروهها‏‎ ‎‏را خورده اند تذکر دهید که خود را عوض کنند و به ملت خود‏‎ ‎‏بپیوندند و برای دیگران و اجانب جان خود را تباه نکنند، و به‏‎ ‎‏نصیحت ما گوش دهند که خیر و صلاح خودشان در این است.‏‎ ‎‏شما به قشرهایی مثل خرابکاران کردستان و آشوبگران دانشگاهها‏‎ ‎‏تذکر دهید که در این موقع حساس از این اعمال خلاف ملیت و‏‎ ‎‏اسلامیت و انسانیت که کشور را ممکن است به تباهی کشد دست‏‎ ‎‏بردارید، که امروز هر صدایی و هر عملی برخلاف جریان انقلابی‏‎ ‎‏ایران خدمت به جهانخواران است، و دلیل بر وابستگی اینان به‏‎ ‎‏آنان است.(174)‏

‏ ‏

‏7 / 2 / 59‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 121

پیوستگی اسلامیّت و ملیّت

‏اگر اسلام را از دست شما بگیرند، خیال نکنید که اسلام را که‏‎ ‎‏گرفتند یک ملتی می گذارند و یک ملیتی که این آقایان ملت گراها،‏‎ ‎‏هی دهن خودشان را پر می کنند، ملت، ملت! اگر اسلام را از دست‏‎ ‎‏شما گرفتند و آخوند و ملت را جدا کردند، شما چهار نفر ملی‏‎ ‎‏نمی توانید هیچ کاری بکنید، اگر بین شما امثال بختیار‏‎[5]‎‏ نباشد و‏‎ ‎‏حال اینکه ممکن است باشد، اینقدر تفرقه ایجاد نکنید. ای آقایان‏‎ ‎‏نویسندگان! اینقدر تضعیف نکنید روحانیت را. ای آقایان‏‎ ‎‏روشنفکران! اینقدر مملکت را از این طرف به آن طرف نکشید تا‏‎ ‎‏اینکه خدای نخواسته بیایند همه تان را عذرتان را بخواهند. با هم‏‎ ‎‏باشید.(175)‏

‏20 / 4 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

روشنفکران و استقلال

‏روشنفکرهایی که عامل اَبَرقدرتها نیستند، لکن اعمالی می کنند،‏‎ ‎‏صحبتهایی می کنند که در نتیجه، همان نتیجۀ عُمّال آنها را می دهد،‏‎ ‎‏بیدار بشوند. توجه بکنند به اینکه یک مملکت اسلامی است. یک‏‎ ‎‏مملکتی است که مال خودتان شده است. مستقل است. وابسته به‏‎ ‎‏هیچ جا نیست. کاری نکنید که این وابستگی که گسسته شده است‏‎ ‎‏دوباره پیوسته بشود. دعوت به اسلام بکنید. دعوت به صلاح‏‎ ‎‏بکنید. دعوت به تجهیزات سلاحی بکنید. دعوت به فرهنگ‏‎ ‎‏اسلامی بکنید. این فرهنگهای غربی را بیش از پنجاه سال است که‏‎ ‎‏شما دیدید، و هرچه به سر این ملت آمد از این فرهنگ غربی آمد.‏‎ ‎‏هر انحرافی که برای جوانهای عزیز ما پیدا شد به واسطۀ این‏‎ ‎‏فرهنگ غربی بود. روشنفکرها توجه کنند به اینکه مهلت بدهند‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 122

‏یک چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد. تجربه کنند ببینند که با‏‎ ‎‏فرهنگ اسلامی چه خواهد شد.(176)‏

‏15 / 9 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

تذکر به روشنفکران متعهد

‏به متفکران و روشنفکران و قلمداران ـ چه به اسلام وفادار و چه به‏‎ ‎‏کشور و میهن علاقه مند و چه به شرف و ارزش انسانی پایبند‏‎ ‎‏می باشند و چه در فاجعۀ آوارگان بی سرپرست و راندگان از منازل‏‎ ‎‏و شهرها و روستاهای خود بی تفاوت نیستند و احساس رنج‏‎ ‎‏می کنند ـ تذکر می دهم که مخالفت بعضی از شما با حکومت‏‎ ‎‏اسلامی برای شما نفعی ندارد و شما از آن بهره ای نخواهید برد، و‏‎ ‎‏جز با تعویق پیروزی نهایی و ادامۀ جنگ، کشور و ملت خود را به‏‎ ‎‏خرابی و هلاکت می کشانید و راهی برای دشمنان ایران و اسلام باز‏‎ ‎‏می کنید نتیجه ای نخواهید برد. پس به خود آیید و در این جهاد‏‎ ‎‏مقدس با ملت همفکر و هم قدم باشید تا پیروزی به دست آید و‏‎ ‎‏شما از شرف پیروزی نیز بهره مند شوید و مردانگی را در حمایت‏‎ ‎‏از ملت و ستمکشان بدانید.(177)‏

‏29 / 12 / 59‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

اگر اسلام سیلی بخورد...

‏شما بدانید و باید بدانید اشخاصی که روشنفکرند به اصطلاح،‏‎ ‎‏اشخاصی که کنار نشسته اند و فحش می دهند، اشخاصی که بیرون‏‎ ‎‏نشسته اند و توجه به مسائل داخل ندارند، بدانند که اگر یک سیلی‏‎ ‎‏بخورد امروز اسلام در این کشور، تا آخر دیگر باید ملتها تحت این‏‎ ‎‏فشارها باشند. امروز اسلام در اینجا سر بلند کرده است و بیرقش‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 123

‏بلند شده است و من امیدوارم که این جلوه اش به همه جا برسد، و‏‎ ‎‏مستضعفین از زیر بار این ظلمها بیرون بروند. آنهایی که نق می زنند‏‎ ‎‏برای این کشور و به خیال خودشان دلشان برای اسلام می سوزد،‏‎ ‎‏آنها بدانند که اگر این اسلامی که الآن در اینجا هستش سیلی‏‎ ‎‏بخورد اسلام تا آخر سیلی خورده است؛ باید هی بنشینید و‏‎ ‎‏حسرت ببرید.(178)‏

‏21 / 1 / 62‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

رهایی از خودباختگی

‏عمده این است که ما ذهن این جوان ها و حتی پیرها و‏‎ ‎‏روشنفکرنماها را آماده کنیم که ما خودمان آدم هستیم و اینطور‏‎ ‎‏نیست که در همه چیز دستمان را پیش دیگران دراز کنیم و حتی‏‎ ‎‏اخلاق و زبانمان را نیز از آنها یاد بگیریم. در حالی که عده ای زبان‏‎ ‎‏خودشان را کنار گذاشته و ارزش را به چند کلمه انگلیسی در کتابی‏‎ ‎‏می دانند، با اینکه با زبان خودشان همان مطلب را می شود فهماند.‏‎ ‎‏اگر در کتابی چند کلمۀ خارجی نباشد، آن کتاب را بدون ارزش‏‎ ‎‏می دانند. آنها می خواستند که تمام وجود ما در اختیارشان باشد که‏‎ ‎‏هر طوری می خواهند عمل کنند. و شما تابلوها را دیده بودید که‏‎ ‎‏اکثراً از دوافروشی گرفته تا کتاب فروشی و غیره دارای اسمهای‏‎ ‎‏خارجی بودند، و این همه به خاطر این بود که ما فرهنگ خودمان‏‎ ‎‏را فراموش کنیم؛ و عده ای هم به نام «فرهنگ ایران باستان» از‏‎ ‎‏اسلام فرار می کردند، که چندی پیش عده ای از اینها که در خارج‏‎ ‎‏اجتماع کرده بودند یکی از حرفهایشان این بود: «تعجب است که‏‎ ‎‏ما باید روزانه هفده مرتبه رو به کعبۀ عربها دولا راست بشویم و‏‎ ‎‏نماز بخوانیم، و اگر ما از عربها فرهنگ ایران را بگیریم جز شتر‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 124

‏چیزی نمی ماند» در صورتی که اروپاییها و دانشمندان اروپا هم‏‎ ‎‏قائل به این مطلبند که تمدن اسلام مقدم بر سایر تمدنهاست؛ و در‏‎ ‎‏سابق به هر یک از ایرانیان از کودکی تزریق می شد که باید همه‏‎ ‎‏چیز از اروپا گرفته شود و ارزش های انسانی به هر چه بیشتر‏‎ ‎‏فرنگی شدن است و باید از سر تا پا فرنگی شویم؛ و این آقایان‏‎ ‎‏نمی نشینند و مقایسه کنند که در تمام مسائل بین فرهنگ اسلام و‏‎ ‎‏فرهنگهای دیگر چه تفاوتهایی است. و آیا به صرف اینکه اسلام از‏‎ ‎‏عرب آمده ما باید با آن مخالفت کنیم، و آیا این همان نژادپرستی‏‎ ‎‏نیست که اروپاییها می خواهند به وسیلۀ آن ما را به استعمار بکشند‏‎ ‎‏و بین طوایف عرب و عجم و ترک جدایی بیندازند؟‏

‏     بنابراین، مدتها باید زحمت بکشیم و باور کنیم که خودمان‏‎ ‎‏دارای یک فرهنگ بزرگ انسانی با ارزشهای اسلامی هستیم و اگر‏‎ ‎‏امروز کمبود نیروی انسانی هست به خاطر همین است که افکار به‏‎ ‎‏آن طرز تفکر عادت کرده بود.(179)‏

‏17 / 8 / 62‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

توصیه بر حفظ دانشگاهها از انحراف 

‏اینجانب به همۀ نوجوانان و جوانان در مرحلۀ اول، و پدران و‏‎ ‎‏مادران و دوستان آنها در مرحلۀ دوم، و به دولتمردان و روشنفکران‏‎ ‎‏دلسوز برای کشور در مرحلۀ بعد وصیت می کنم که در این امر مهم‏‎ ‎‏که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و‏‎ ‎‏دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همۀ نسلهای مسلسل‏‎ ‎‏توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز،‏‎ ‎‏دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری‏‎ ‎‏کنید و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 125

‏از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و‏‎ ‎‏نگهدار باد.(180)‏

‏15 / 3 / 68‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

استفاده از بیان و قلم بر ضد طاغوت 

‏با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی‏‎ ‎‏از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی‏‎ ‎‏کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصت طلبیها و‏‎ ‎‏انحصارجوییها به آنان مجال نمی دهد که لحظه ای تفکر نمایند و‏‎ ‎‏مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسۀ بین آزادی و‏‎ ‎‏استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی‏‎ ‎‏شرافتمندانۀ ارزنده را توأم با بعض آنچه را که از دست داده اند، که‏‎ ‎‏رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت‏‎ ‎‏می کردند توأم با وابستگی و نوکرمآبی و ثناجویی و مداحی از‏‎ ‎‏جرثومه های فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و‏‎ ‎‏نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و‏‎ ‎‏دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستم پیشگان زبانها و قلمها‏‎ ‎‏را به کار بگیرند.(181)‏

‏15 / 3 / 68‏

‏*  *  *‏

‏ ‏

‏ ‏

روشنفکران با خدای خود خلوت کنند

‏وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکالتراشان‏‎ ‎‏و صاحب عقدگان آن است که به جای آنکه وقت خود را در خلاف‏‎ ‎‏مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هرچه توان دارید در بدبینی‏‎ ‎‏و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگزاران به‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 126

‏کار برید، و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق‏‎ ‎‏دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده‏‎ ‎‏ندارید با وجدان خود خلوت کنید و انگیزۀ باطنی خود را که بسیار‏‎ ‎‏می شود خود انسانها از آن بیخبرند بررسی کنید، ببینید آیا با کدام‏‎ ‎‏معیار و با چه انصاف خون این جوانان قلم قلم شده را در جبهه ها و‏‎ ‎‏در شهرها نادیده می گیرید و با ملتی که می خواهد از زیر بار‏‎ ‎‏ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و‏‎ ‎‏آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با‏‎ ‎‏فداکاری می خواهد آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاسته اید‏‎ ‎‏و به اختلاف انگیزی و توطئه های خائنانه دامن می زنید و راه را‏‎ ‎‏برای مستکبران و ستمگران باز می کنید. آیا بهتر نیست که با فکر و‏‎ ‎‏قلم و بیان خود، دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ‏‎ ‎‏میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم محروم‏‎ ‎‏کمک کنید و با یاری خود حکومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا‏‎ ‎‏این مجلس و رئیس جمهور و دولت و قوۀ قضایی را از آنچه در‏‎ ‎‏زمان رژیم سابق بود بدتر می دانید؟ آیا از یاد برده اید ستمهایی که‏‎ ‎‏آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم بی پناه روا می داشت؟ آیا‏‎ ‎‏نمی دانید که کشور اسلامی در آن زمان یک پایگاه نظامی برای‏‎ ‎‏امریکا بود و با آن عمل یک مستعمره می کردند و از مجلس تا‏‎ ‎‏دولت و قوای نظامی در قبضۀ آنان بود و مستشاران و صنعتگران و‏‎ ‎‏متخصصان آنان با این ملت و ذخایر آن چه می کردند؟ آیا اشاعۀ‏‎ ‎‏فحشا در سراسر کشور و مراکز فساد، از عشرتکده ها و‏‎ ‎‏قمارخانه ها و میخانه ها و مغازه های مشروب فروشی و سینماها و‏‎ ‎‏دیگر مراکز که هر یک برای تباه کردن نسل جوان عاملی بزرگ‏‎ ‎‏بود، از خاطرتان محو شده؟ آیا رسانه های گروهی و مجلات‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 127

‏سراسر فسادانگیز و روزنامه های آن رژیم را به دست فراموشی‏‎ ‎‏سپرده اید؟ و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آنکه‏‎ ‎‏در چند دادگاه، یا چند جوان که شاید اکثر از گروههای منحرف‏‎ ‎‏نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای‏‎ ‎‏انحرافی انجام می دهند، و کشتن عده ای که مفسد فی الارض‏‎ ‎‏هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی می کنند شما را به‏‎ ‎‏فریاد درآورده، و با کسانی که با صراحت اسلام را محکوم می کنند‏‎ ‎‏و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که اسفناکتر از قیام‏‎ ‎‏مسلحانه است، نموده اند پیوند می کنید و دست برادری می دهید؛‏‎ ‎‏و آنان را که خداوند مهدورالدم فرموده نور چشم می خوانید، و در‏‎ ‎‏کنار بازیگرانی که فاجعۀ چهارده اسفند‏‎[6]‎‏ را برپا کردند و جوانان‏‎ ‎‏بیگناه را با ضرب و شتم کوبیدند نشسته و تماشاگر معرکه‏‎ ‎‏می شوید، یک عمل اسلامی و اخلاقی است! و عمل دولت و قوۀ‏‎ ‎‏قضاییه که معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال‏‎ ‎‏خویش می رسانند، شما را به فریاد درآورده و داد مظلومیت‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 128

‏می زنید؟ من برای شما برادران که از سوابقتان تا حدی مطلع و‏‎ ‎‏علاقه مند به بعضی از شما هستم متأسف هستم، نه برای آنان که‏‎ ‎‏اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و‏‎ ‎‏بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد‏‎ ‎‏تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزاری به یکی از دو قطب چپاولگر‏‎ ‎‏بودند.(182)‏

‏15 / 3 / 68‏

‏*  *  *‏


کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 129

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 130

  • ) بخشی از آیۀ 103 سورۀ آل عمران: «به ریسمان خدا همگی چنگ زنید و پراکنده نشوید».
  • ) حدیث نبوی: «دست خدا با جماعت است»؛ صحیح ترمذی؛ ج 3، ص 316.
  • ) شهید مرتضی مطهری.
  • ) ابوالحسن بنی صدر.
  • ) شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی.
  • ) «فاجعۀ 14 اسفند» فاجعۀ 14 اسفند ماه 1359 تلاشی بود که از سوی عناصر وابسته و سازشکار برای بازگرداندن مسیر انقلاب به سوی یک رژیم مورد پسند غرب صورت گرفت. در این روز بنی صدر رئیس جمهور اسبق و مخلوع با اعلام برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد درگذشت دکتر مصدق در دانشگاه تهران که از سوی گروهها و جمعیتهای معارض حمایت می شد با سخنرانی تحریک آمیز خود، سعی در اغوای مردم و انزوای نیروهای انقلابی داشت. این مراسم که از ساعت 40:15 دقیقه آغاز گشته بود منجر به درگیری بین شرکت کنندگان در مراسم و مخالفین آنها گردید. در جریان درگیری بنی صدر با سخنان تحریک آمیز، هیجان جمعیت را بیشتر می کرد و گارد مخصوص او به همراه میلیشیای منافقین خلق شروع به ضرب و جرح مخالفین نمودند. در این حادثه تعداد زیادی از مردم که در دانشگاه و بیرون دانشگاه به حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی شعار می دادند، به دستور بنی صدر مورد تهاجم قرار گرفته و تعداد زیادی زخمی شدند. حادثۀ 14 اسفند نقطۀ عطفی بود که صف بندی نیروهای انقلابی به رهبری امام خمینی با خطوط انحرافی را عمیقتر و آشکارتر کرد و همین حادثه و اعمال بعدی بنی صدر، موجبات جدایی کامل او را از ملت و نهایتاً پناه بردن علنی او به منافقین و سقوط و فرار وی را فراهم ساخت.