مقدمه

‏ ‏

مقدمه

‏وجود گوناگونیها و تفاوتها در درون جوامع انسانی و در روابط میان آنها ـ اگر ذاتی جوامع‏‎ ‎‏بشری نباشد‏‎[1]‎‏ دست کم نشانه های آن را می توان در کهن ترین اقوام شناخته شده یافت.‏

‏    در جامعه شناسی معمولاً این نکته فرض گرفته می شود که تفاوتهای اجتماعی، خود‏‎ ‎‏را به صورت مرتبه بندیها یا قشربندیهای اجتماعی نشان می دهند. جامعه شناسان بر‏‎ ‎‏حسب سنت علمی خود، معمولاً سه مفهوم عمده برای نابرابریهای اجتماعی در زندگی‏‎ ‎‏انسان قائل هستند: کاست، قشربندی اجتماعی و طبقه اجتماعی. از این سه، قشربندی‏‎ ‎‏اجتماعی که اغلب دو مفهوم دیگر در زیر مجموعه آن قرار می گیرد، جایگاهی مرکزی‏‎ ‎‏دارد و محور بیشترین پرداختهای علمی است. اصطلاح قشر (‏‎Stratum‎‏) از حوزه‏‎ ‎‏مطالعات زمین شناسی اخذ شده است. برای ظهور نظام بندی در جامعه تحقق دو شرط‏‎ ‎‏ذیل ضروری می باشد: نخست، تفاوتهای تا حدی پایدار، میان مردم در برخی زمینه ها‏‎ ‎‏وجود داشته و به عبارت دیگر تقسیم کار قراردادی پدید آمده باشد. سپس برای وظایفی‏‎ ‎‏خاص که به وسیله افراد یا گروههای مختلف انجام می گیرد، نظامی از پاداشها ایجاد شده‏‎ ‎‏باشد. واقعیت امر آن است که در هر جامعه این دو شرط به ناگزیر خود تحقق می یابد.‏‎ ‎‏پس قشربندیهای اجتماعی نیز به صورت برجسته ترین واقعیت زندگی متجلی می گردد.‏

‏     حضرت امام خمینی(س) به عنوان معمار تحولات انقلابی ایران، بی تردید بانی‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ا
‏نحوه ای از تعامل با اقشار و گروه بندیهای داخل جامعه نیز بودند. اینکه امام به کرات ملت‏‎ ‎‏ایران را در کلیت آن مورد خطاب قرار می دادند هیچ گاه بدین معنا نبود که ایشان‏‎ ‎‏گوناگونی حیات اجتماعی در ایران را در نظر نداشتند. نظر امام درباره اقشار اجتماعی‏‎ ‎‏انعکاسی از جایگاه ایشان و علمای روحانی در نظام سلسله مراتب اجتماعی، درکی از‏‎ ‎‏میزان رشد طبقات متوسط جدید و نیز حال و هوای انقلابی سالهایی است که مخصوصاً‏‎ ‎‏از دهه چهل به بعد طی کرده اند. تلقی از رتبه بندیها و سلسله مراتب اجتماعی، انعکاسی‏‎ ‎‏از عوامل اجتماعی یاد شده و نتیجه ترکیب آنهاست. اما عمدتاً تلقی حضرت امام از‏‎ ‎‏قشرها و طبقات اجتماعی، بسیار متأثر از تحولات بعد از انقلاب می باشد. به دیگر سخن‏‎ ‎‏امام قشرها و دسته بندیهای اجتماعی را بر اساس تحول بزرگی که در ایران پدیدار گشت،‏‎ ‎‏در نظر می گیرند. انقلاب اسلامی در مراحل آغازین خود، نهادینه نبود. از این رو، امام با‏‎ ‎‏فراخوانیها و بسیج توده های انقلابی و مسلمان، در وقت لازم، انقلاب اسلامی را از‏‎ ‎‏خطرهای احتمالی محافظت کردند. در ابتدای انقلاب بیشتر از هر چه به وحدت‏‎ ‎‏گروههای اجتماعی گوناگون نیازمند بود و به تبع آن، امام نیز بیشتر از هر چیز منادی‏‎ ‎‏وحدت بودند.‏

‏     جالب آنکه تکثّر قشرهای اجتماعی و طبقات در کلام امام همواره، هنگامی خود را‏‎ ‎‏نشان می دهد که امام از ضرورت وحدت اجتماعی سخن می رانند! در نظر ایشان‏‎ ‎‏وحدت، گوناگونیهای اجتماعی را قدرتمندانه در حلقه اطاعت خود قرار می دهد. دیدگاه‏‎ ‎‏امام در مورد طبقات یا قشرهای اجتماعی عمدتاً یک دیدگاه طولی (صنفی) است که در‏‎ ‎‏آن همه قشرها و طبقات برای رفع نیازهای متقابل خود حرفه ها و پیشه های مختلفی را‏‎ ‎‏وجهۀ همت خود ساخته اند و این کار به قوام جامعه کل مدد می رساند. گوناگونی مراتب‏‎ ‎‏اجتماعی در نظر امام، به گونه ای است که براحتی می توانند با هم متحد شوند؛ زیرا‏‎ ‎‏اختلافات میان آنها جزیی است.‏

‏     از اینجا می توان به نتیجه مهمی رسید که برای حضرت امام گروههای اجتماعی به‏‎ ‎‏صورت متمایز از جامعه و به گونه ای که مستقل از آن تلقی شوند، معنایی ندارد: طبقات‏‎ ‎‏و قشرها از طریق وحدت اجتماعی معرفی و درک می شوند و نه جامعه از طریق قشرها‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ب
‏و طبقات.‏

‏     دست کم تا قبل از سالهای نیمه دوم دهه شصت شمسی که اختلافهای سیاسی‏‎ ‎‏نیروهای انقلاب همراه با نفوذ تدریجی «نامحرمان» و «مرفهین بی درد» در بیانات ایشان‏‎ ‎‏انعکاس می یابد، در نظر امام، طبقات عرصه تجلّی جامعه هستند، نه عامل تفکیک. آنها‏‎ ‎‏اجزای لازم جامعه کل هستند و به رغم گوناگونیهای صوری در خدمت نظم کل. ‏

‏     چنانچه بخواهیم از میان دو اردوگاه مرکزی اندیشه جامعه شناختی، یعنی اندیشه نظم و‏‎ ‎‏اندیشه تضاد که در صد سال اخیر موجب تقسیم جامعه شناسان به قطبهای متعارضی‏‎ ‎‏گردیده است داوری کنیم شاید بتوان قائل شد که، امام به اندیشه نظم متمایل بوده است.‏‎ ‎‏در عین حالی که بی تردید قشرهای اجتماعی ای که در کلام امام به آنها اشاره رفته است، از‏‎ ‎‏نظر موقعیت و امکان دسترسی به مزایای اقتصادی در مراتب یکسانی قرار ندارند؛ امام‏‎ ‎‏وحدتِ یکدل و یک جهت آنها را برای «دفع اجانب» و «حاکم ستمگر» لازم می دانند.‏‎[2]‎

‏    چنین وحدتی برای یک جامعه شناس معمولی محال می نماید. چه او نمی تواند بپذیرد‏‎ ‎‏که «بازرگانان محترم» و «دهقانان شریف» در اقدام سیاسی خویش، گر چه مایل به چنین‏‎ ‎‏اقدامی باشند، جبهه واحدی را برگزینند. او به راحتی آماده است که بازرگانان را در‏‎ ‎‏جناحهای راست، محافظه کار و نوگرا (مدرن) قرار دهد و کشاورزان را در جناحهای چپ،‏‎ ‎‏انقلابی، یا سنتگرا، اما امام دقیقاً به این معنا، یعنی وحدت می اندیشند.‏‎[3]‎‏ و شگفت انگیزتر‏‎ ‎‏آنکه، این اندیشه را بارها و بارها عینیت می بخشند؛ به عبارتی ایده آلیزم خود را هر بار به‏‎ ‎‏واقعیت پیوند می زنند. در هر حرکت عمومی بزرگ و در هر حضور پراهمیت در صحنه که به‏‎ ‎‏فرمان امام شکل گرفت، جامعه با همه کلیت خود، به صورت واحد، تجلی می یافت. حتی‏‎ ‎‏بعدها نیز تحرکات واحد جامعه ایرانی با رحلت امام به زوال نرفت.‏

‏     امام آگاهانه و موفق، همه قشرها را مورد خطاب قرار می دادند. و گاه آنها را مکلف‏‎ ‎‏نیز می کردند.‏‎[4]‎‏ موفق توصیف کردن خطاب عام امام از این روست که این خطاب‏‎ ‎‏همواره از حمایتهای وسیع مردم برخوردار بود و آگاهانه بودن این خطاب نیز، ریشه در‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ج
‏شناخت عمیق امام از جامعه ایرانی و نیز وقوف به ضروریات انقلاب اسلامی داشت.‏‎ ‎‏بنابراین، کل «گرایی» امام(س) امری انضمامی و کاملاً متمایز از کلی گوییهای انتزاعی‏‎ ‎‏برخی روشنفکران است. کل گرایی امام به طرزی بسیار شگفت انگیز، با واقعیت قرین‏‎ ‎‏بود که این خود یکی از اسرار انقلاب اسلامی می باشد به هر حال، ایشان همه قشرها و‏‎ ‎‏طبقات را در دایرۀ نیروهای اجتماعی سهیم در تحول جمعی قرار می دهند.‏‎[5]‎‏ اما این‏‎ ‎‏بدان معنا نیست که امام از هویت مشخص هر یک از قشرها و طبقات در تفردشان غفلت‏‎ ‎‏می کنند. بر عکس، گاه به نظر می رسد که امام(س) برای قشرهای اجتماعی هویت و‏‎ ‎‏ساخت مستقل و تامی قائل اند.‏

‏     در وصف امام از قشرها نسبیّت دیده نمی شود. آنچه در هر بار اشاره به یک قشر‏‎ ‎‏اجتماعی ملاحظه می شود کلیت تام و تمام آن است. اما این کلیت تام و مستقل در‏‎ ‎‏ساحتی غیر سیاسی یا صرفاً جامعه شناسانه قرار دارد؛ در ساحت سیاسی، مسأله بسیار‏‎ ‎‏متفاوت می باشد. چه در این سطح قشرها به عنوان قشرها یا طبقات و... مطرح نیستند،‏‎ ‎‏بلکه در خدمت کلیتی هستند که گویی نشان از اجزای خود ندارند و در مسیر هدفمند،‏‎ ‎‏در حرکت اند. از منظر سیاست آرمانی امام، قشرها و طبقات اجتماعی با همۀ تحرکات‏‎ ‎‏خود و با همه سلسله مراتب عمودی و تنوعات افقی خود همانا همه ملت هستند.‏

‏     نکته پایانی اینکه گرچه از مجموع تصورات و برداشتهای حضرت امام در خصوص‏‎ ‎‏قشرها و طبقات می توان به تفاسیر و تحلیلهای متفاوتی ـ در خصوص محوریت اندیشه‏‎ ‎‏تضاد یا وحدت ـ دست یازید. اما در این میان آنچه که ضروری است، اول وجود‏‎ ‎‏مجموعه ای از همه بیانات و مکتوبات از حضرت امام است که به نحوی به مسأله اقشار‏‎ ‎‏اجتماعی مربوط باشد و دوم دسته بندیهای راهگشا و منظم از این بیانات. مجموعه‏‎ ‎‏حاضر می کوشد این دو هدف را برآورده سازد.‏

‏ ‏

‏ویژگیهای این مجموعه ‏

‏     این مجموعه که در گروه اجتماعی حوزه معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار‏‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه د
‏امام خمینی استخراج و تنظیم شده، مشتمل بر سه بخش است. در بخش اول و دوم، هر‏‎ ‎‏یک از اقشار و صنوف اعم از فرهنگی، آموزشی و... به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته‏‎ ‎‏است و بخش پایانی نیز به توصیه های عمومی اختصاص داده شده است.‏

‏     در تنظیم این مجموعه کوشیده شده است: ‏

‏ عبارتها با توجه به پیام صریح و اصلی شان در ذیل نزدیکترین عنوان آورده و تا حد‏‎ ‎‏امکان از تکرار در ذیل دیگر عنوانها خودداری شود؛ لذا مراجعه محققان محترم به سایر‏‎ ‎‏عناوین مجموعه و یا مآخذ مذکور در پایان بعضی از مباحث اجتناب ناپذیر می باشد.‏

‏ از آنجا که برخی از قشرها به دلیل اهمیت موضوع در مجموعه های مستقل دیگری‏‎ ‎‏تدوین یافته است. در این مجموعه سعی شده تنها به فرازها و مطالب مهم و اصلی‏‎ ‎‏موضوعات مطرح شده پرداخته شود. لذا برای محققان علاقه مند جهت دسترسی کامل‏‎ ‎‏به همه نقطه نظرات و مواضع امام پیرامون هر عنوان بر حسب ضرورت در جای خود‏‎ ‎‏ارجاع داده شده است.‏

‏ در تنظیم قطعات منتخب هر یک از فصول و عناوین فرعی، ترتیب و توالی تاریخی‏‎ ‎‏صدور آنها ملاک بوده است نه توالی منطقی مطالب.‏

‏ تاریخ صدور پیامها و سخنرانیها مأخوذ از صحیفه امام در ذیل هر قطعه ذکر و‏‎ ‎‏مشخصات کامل براساس شماره مسلسل در انتهای کتاب آورده شده است.‏

‏     در پایان لازم می دانیم از همکاری بی شائبه آقایان: سیدجواد طاهایی و محمود‏‎ ‎‏دارینی که ما را در امر تنظیم، تصحیح و تدوین این مجموعه یاری رسانده اند تشکر و‏‎ ‎‏قدردانی نماییم و توفیق همگان را در صیانت از اسلام و حفظ دستاوردهای انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ایران از خداوند متعال خواهانیم.‏

‏ ‏

‏معاونت پژوهشی    ‏‎               ‎‏                           ‏

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) ‏

‎ ‎

کتاباقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه ه

  • ) حجرات / 13.
  • ) صحیفه امام؛ ج 3، ص 443.
  • ) همان؛ ج 5، ص 77.
  • ) همان؛ ص 58.
  • ) همان؛ ج 18، ص 309.