صلح واقعی
برکناری رژیم عراق، شرط صلح
الآن اینها هجوم کردند بر اسلام و ما باید دفاع بکنیم. ابداً قضیۀ صلح و قضیۀ سازش در کار نیست. ما اصلاً مذاکرات نمی کنیم با اینها. اینها برای اینکه فاسد و مفسد هستند و ما با این اشخاص مذاکره نمی کنیم. بله، اگر اینها بروند کنار و از همه جا بروند و بیرون بروند از همه جا و تسلیم بشوند، ما آن وقت ممکن است که به واسطۀ اینکه بین مسلمین خیلی [تفرقه ]نشود، ما هم یک سکوتی بکنیم.(1031)
8 / 7 / 59
* * *
شرایط ایران برای صلح
البته هرکس اینچنین جنایاتی بکند و شهرها و روستاهای ما را بگیرد، آرزو می کند آتش بس برقرار باشد. او خورده است و برده است و ظلم کرده است و ما خسارات را بدون جهت دیده ایم. این امری است که
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 610
اینطور امکان ندارد. دولتها اگر می خواهند عملی بکنند و صلح و صفا باشد، باید با آن کسی که مهاجم بوده است و هجوم کرده است به یک مملکت اسلامی ـفرضاً اگر مسلم هم باشد باید دولتهایی که می خواهند صلح و صفا برقرار بشود، با او قتال کنند، تا اینکه برگردد به امر خدا. برگشتن به امر خدا مجرد این نیست که از کشور ما بیرون برود؛ خسارات ایران را، خسارات مالی ایران را ـخسارات جانی قابل جبران نیست باید جبران کند و قوای خودش را بیرون بکشد و دستش را از مملکت عراق کوتاه کند و حکومت غاصب خودش را کنار بگذارد و ملت عراق را آزاد بگذارد؛ برای اینکه سرنوشت خودشان را به دست بگیرند.
... بر ما و بر شما و بر همۀ مسلمین واجب است که او را به جای خودش بنشانند و خساراتی که بر عراق و ایران وارد شده است از او مطالبه کنند. ما دعوا با کسی نداریم، لکن خسارات عراق و ایران را می خواهیم.(1032)
28 / 7 / 59
* * *
خروج دشمن، شرط اصلی صلح
مصالحه با جنایتکار و سازش با جنایتکاران، این یک جنایتی است بر مردم متعهد و یک جنایتی است بر اسلام. ما حرفمان از روز اول تا حالا و بعدها معلوم است. ما جنایتکار را که در کشورمان هست، می گوییم باید برود.(1033)
18 / 12 / 60
* * *
پذیرش حکمیت قرآن
ما می گوییم به همۀ کشورهای اسلامی و تمام کشورهای عرب و
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 611
غیرعرب، ما می گوییم که ما حَکَم را قرآن قرار می دهیم. قرآن کتاب آسمانی مسلمین است، طایفه یا طایفۀ دیگری ندارد، ما حکم را قرآن قرار می دهیم، ما یک آیه ای از قرآن کریم را حکم قرار می دهیم و عقلای عالم، اشخاصی که می خواهند صلح بدهند ما را، با همین یک آیه عمل بکنند و ما قبول داریم. صدام هم که می گویید و خودش اقرار می کند که من مسلمان هستم، در عین حالی که ما بعید می دانیم، این قرآن است. سایر کشورهای اسلامی هم که می گویند که ما، ملتها قرآن را قبول دارند، حتماً دولتها هم می گویند ما به قرآن اعتقاد داریم، بیایند بنشینند، نماینده بفرستند، ما قرآن کریم را باز می کنیم، سورۀ حجرات را باز می کنیم و یک آیه از آیات سورۀ حجرات را برایشان می خوانیم، می گوییم بیایید با این عمل کنید. در آن آیه این است که «اگر دو طایفه ای از مؤمنین با هم جنگ کردند، شما صلحشان بدهید و اگر یک طایفه ای از اینها تجاوز به طایفۀ دیگر کرد، همه تان مکلفید که با او قتال کنید، جنگ کنید تا اینکه به اطاعت خدا برگردد. وقتی به اطاعت خدا برگشت، صلح کنید به عدالت، به قسط». ما می گوییم به دنیا که بیایید ببینید که ما در خاک عراقیم یا عراق در خاک ماست؟ اگر ما در خاک عراقیم، شما با ما جنگ کنید، و اگر عراق در خاک ماست، به حسب قرآن کریم تجاوز کرده، فئۀ باغیه است و فئۀ باغیه را باید با او قتال کنید. ما از قتال شما هم گذشتیم و امیدی به این نداریم، لااقل محکوم کنید. اگر به قرآن عمل نمی کنید که قتال کنید و او را با سرنیزه بیرون کنید از کشور اسلامی، لااقل محکوم کنید او را، و اگر محکوم هم نمی کنید لااقل بیصدا باشید، بیطرف باشید. چه شده اینها را که نه به قرآن اعتنا دارند و نه به حکم عقل اعتنا دارند و نه به مسائل بین المللی، به هیچی اعتنا ندارند.(1034)
24 / 12 / 60
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 612
تخلیۀ اراضی ایران، شرط صلح
تا گفته می شود که ما از این حدودی که داریم و چیزی که از اول گفته ایم هیچ قدمی کنار نمی گذاریم، فوراً می بینید که یک جا می گوید که دیگر صلح امکان ندارد، برای اینکه ایران سر صلح ندارد. مگر آن حدودی که ما گفتیم چیست؟ جز این است که باید بیرون برود تا ما بنشینیم با او صلح کنیم؟ ما قرآن می گوییم، ما حکم قرآن را می گوییم که همۀ مسلمین باید با این جنگ کنند تا این بیرون برود. اگر بعد از جنگ سر فرود آورد به احکام اسلام، آن وقت بنشینند صلح کنند، آن هم صلح به قسط و عدل.(1035)
24 / 12 / 60
* * *
موضع صلح طلبی ایران
امروز دنیا، حتی کوردلان هم، می دانند که ایران از موضع قدرت ـکه موهبت الهی است صحبت می کند. امروز ایران به آن حرفی که از روز اول گفته است پایبند است. ما با هیچ کشوری، چه اسلامی و چه غیراسلامی سرجنگ نداریم و طالب صلح و صفا برای همه هستیم.(1036)
12 / 1 / 61
* * *
سخن منطقی ایران برای صلح
ما همان حرف اوّل که گفتیم، همان حرف اوّل را همه زدیم. در مجلس صحبت شده همان بوده، رئیس جمهور صحبت کردند همان بوده، نخست وزیر صحبت کردند همان بود. رئیس مجلس صحبت کردند همان بود. حرف ما یک حرف منطقی صحیح انسانی است. یک کسی که تجاوز کرده به ما و این همه خسارات به ما وارد کرده است و در کشور ما هست الآن هم، خوب، حرف صحیح ما این است که خوب،
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 613
از کشور ما برو. متعدی آن است که توی کشور دیگری است.(1037)
14 / 1 / 61
* * *
خروج بی قید و شرط عراق، شرط صلح
ما از اول می گفتیم که شما ریختید در منزل ما، در شهرهای ما، در کشور ما، حمله کردید و غافلگیرانه وارد شدید در کشور ما و آنهمه خرابی کردید و آنهمه جرم کردید و آنهمه کشتار کردید، باید بروید بیرون. یکی از شرایط ما این است که بروید بیرون. این را چه انسانی می تواند بگوید که این شرط، یک شرط تحمیلی است؟ خوب، دزد آمده تو خانۀ ما، تو اثاث ما را برداشته و جمع کرده، می گوید: حالا بیا صلح کنیم، اینها مال من! خوب همین است دیگر؛ اینها دزدهایی بودند که ریختند به این کشور و هر چه هم بود در این شهرها برده اند. هر چه مردم مال داشتند، اگر یک مقدارش را توانستند خود اینها حمل کنند از محلشان، کرده اند، اگر نه، آنها برده اند و از بین برده اند و آنهمه خرابی کرده اند و خرابیهایی که در هیچ جا متعارف نیست. مغول هم که به ایران حمله کرده، اینطور نبوده است که وقتی یک شهری را می گیرد تا آخر خرابش کند. شهرهای ما را اینطور کرده اند اینها. خوب ما می گوییم که شما وارد شدید به [کشور] ما و اینهمه جرم کردید، حالا می گویید که بیایید با هم صلح کنیم. صلح کنیم؛ یعنی، خوزستان مال شما؛ یعنی، آنقدری که شما گرفتید مال شما. نه، هیچ وقت، هیچ کس نمی پذیرد. ما می گوییم شما بدون قید و شرط، باید بیرون بروید. اگر هم بیرون نروید، بیرونتان می کنیم. بهتر هم برای خودتان همین است که بی خود این جوانهای بیچاره را به زور نیاورید و به کشتن بدهید. خودتان بروید بیرون. این یک مسأله ای است که همۀ عقلای دنیا می پسندند از ما که کسی آمده است منزل شما و
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 614
خرابکاری کرده، حالا به او می گویید: بروید بیرون، اگر می خواهید یک تفاهمی بشود، باید بروید بیرون.
... اگر بنا باشد که یک کسی بیاید، هر چه جرم دارد بکند و هر چه دستش می رسد جنایت وارد کند و بعد بگوید که خوب، حالا دیگر صلح می کنیم، من می روم بیرون؛ بسیار خوب، صلح می کنیم! خوب، این جنایتی که کردی چرا؟ اگر ما این مطلب را اغماض کنیم، نه از باب این است که یک مسأله ـمثلاً مادی را اغماض کرده ایم، یک مسأله معنوی را ما اغماض کرده ایم؛ یعنی، یک ستمگر و یک گروه ظالم را ما تشویق کرده ایم به اینکه باز [ظلم ]بکنید.(1038)
22 / 3 / 61
* * *
لزوم مجازات متجاوز
ما همان شرایطی که از اول گفتیم، حالا هم همان شرایط را می گوییم، که یکی بیرون رفتن تمام این ارتشیهای عراق و این جنگنده های عراق از کشور ما بدون قید و شرط [است؛] هیچ قید و شرطی در کار نیست، حالا که می گویند ما بیرون می رویم. اینها می گویند: بیایند، ما بیرون می رویم که شما بیایید رد بشوید، لکن به شرط اینکه صلح باشد، تمام بشود مسأله؛ یعنی، به شرط اینکه ما هر چه ضرر به شما زدیم، هر چه جنایت کردیم هیچ! این مضحک است واقعاً. یک جمعیتی می خواهند بیایند کمک کنند شما را، شما می گویید: حالا که می خواهید کمک بکنید، پس دست بردارید از این ادعاهایی که دارید، شما مجرم را دیگر لازم نیست بشناسید، بیایید صلح بکنیم با هم، لازم نیست که این همه جریمه ها که وارد شده است به شما، تلافی بشود! این معنای آتش بس نیست، این معنای صلح نیست. ما همان مطلبی که از اول گفتیم، همۀ دولتمردان ما همان مطلب را می گویند. باید بی قید
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 615
و شرط، اینها بیرون بروند، نروند، بیرونشان می کنیم بی قید و شرط. و اگر زیادتر بمانند برای خودشان ضرر زیادتر دارد. هر چه بمانند ضررش برای آنها زیاد است و باید تمام [ضرر]هایی که به ما وارد کرده اند، ما حالا مقدارش را نمی دانیم، کارشناس باید بیاید بگردد مقدارش را معلوم کند که چقدر مقدارش است آن هم باید تحقق پیدا کند و باید مجرم هم معلوم بشود که کی است.
و ما بُعد معنوی این کار را داریم. ما اگر عراق، دست بردارد این حزب بعث از عراق و برود گم شود سراغ کارش و مردم عراق خودشان، این مردم مظلوم خودشان برای خودشان حکومت تعیین کنند، یک شاهی از آنها نمی خواهیم، برای اینکه آن بُعد معنوی دیگر نیست در کار؛ برای آنکه آن مجرم رفت و تمام شد، آن بُعد معنوی نیست در کار دیگر. ما بُعد معنوی قضیه را باید [حل] بکنیم. ما مسئول این جوانها هستیم. ما مسئول این ارتش هستیم. ما مسئول این زنها و مردهایی که بچه هایشان و جوانشان را از دست داده اند، هستیم. مگر ما می توانیم که بی قید و شرط بگوییم که بیایید صلح بکنیم، چون ما می خواهیم برویم کمک شما بکنیم؟ این مسلک اسلام نیست که ما بخواهیم کمک آنها بکنیم؟ و یک رشوه هم بدهیم. بله، بعضی حکومتها اینطوری هستند. نفتهایشان را می دهند و التماسشان هم می کنند. این حکومت اسلامی نیست اینطور.
ما آن چیزهایی که از اول گفته ایم تا حالا سرش هستیم. یک قدم اینطرف و آنطرف نیست در کار. نمی خواهیم که تحمیل کنیم. یک چیز غیر عقلی و غیرعقلایی بگوییم و نمی خواهیم از آن چیزی که هر عقلی می پذیرد عقب بنشینیم؛ آن هم به واسطۀ آن بُعد معنوی که دارد، به واسطۀ اینکه آدم جانی را نباید در جنایتش تشویق کرد. ما اگر صلح بکنیم، معنایش تشویق کردن این جانی است به جنایتش. ما صلح
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 616
می خواهیم، خیلی هم می خواهیم، اما صلح بی قید و شرط. معنایش این است که شما همین جا که هستید باشید یا خیر، بروید بیرون، لکن دیگر باقی اش هر چه هست، شده است دیگر؛ هر چی می خواهد بشود شده است؟ نخیر، این به حیثیت اسلام ضرر می زند اینطور اغماض و حق ندارد کسی اینطور اغماض کند. البته راه دادن برای رفتن به سوریه برای برطرف شدن [سوء تفاهمها] با آنها یک مسأله ای نیست که شما به ما منت داشته باشید؛ ما به شما منت داریم اگر روی قواعد عادی باشد. البته چون یک تکلیف الهی است. به هیچ کس هم منت نداریم. اما نباید شما از ما یک چیزی بگیرید که می خواهیم بیاییم کمکتان؛ شمایی که می گویید که ما با اسرائیل مخالف هستیم و می دانم که شما دروغ می گویید که شرط اینکه شما بیایید از اینجا رد بشوید این است که صلح بشود و هر چی که ما کردیم دیگر هیچ. این معنای صلح است؟ این معنای راه دادن است؟ شما معلق می کنید راه دادن را به چیزی که نشود.
دنیا باید این را بداند که ما حاضریم صلح کنیم، حاضریم پیش برویم در آنجا، لکن در عرض اینکه اینها دارند کنار می روند و یکی از شرایط را می گویند. ما خودمان می پذیریم در عرض این دو گروه بیایند. در همین پانزده روزی که اینها بنا دارند، فرض کنید که دروغ نمی گویند، می خواهند بروند، در عرض این، بیاید یک گروه مورد توجه همه، بین المللی، بیاید رسیدگی کند به این جرمهایی که اینها کرده اند، به این خسارتهایی که به شهرهای ما وارد شده، به روستاهای ما وارد شده. البته یک خسارتهایی به ما وارد شده است که قابل جبران نیست و آن جوانهای ماست. این دیگر قابل جبران نیست. اینها آن طرف باید در آن پیشگاه خدا باید اینها رسیدگی بشود. در عرض اینکه شما می گویید ما کنار می رویم و بیایید ما دیگر راه می دهیم به شما، در
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 617
عرض اینکه شما کنار می روید، یک گروه بیایند رسیدگی کنند به اینکه جنایات را چقدر بوده، چقدر ضرر زده اید شما به ایران. و یک گروه توافق کنید بیاید که رسیدگی کند به اینکه مجرم کی است. اینها وقتی حاصل شد، [ما صلح می کنیم] اما راه دادن شما به ما برای رفتن آنجا شما باید یک چیزی هم دستی بدهید که ما می خواهیم برویم با دشمنهای شما جنگ بکنیم. اگر شما راست می گویید که با اسرائیل مخالف هستید و نمی خواهید با این بهانه یک کلاهی سر ما بگذارید و خیال می کنید که ایران توجه به این مسائل ندارد و کسانی که در رأس امور هستند توجه به این مسائل ندارند، شما اگر نمی خواهید که یک توطئه ای داشته باشید و یک کار خلافی بکنید، خوب، راه بدهید ما برویم.
راجع به مسائلی که از اول گفتیم، همان مسائل هست. حالا ما قبول می کنیم از شما که بیایید بروید بیرون، قبول، بسم الله ، تشریف ببرند. اما نه اینکه [با] رفتن بیرون، تمام شد قضیه. این یکی از چیزهایی است که ما می خواستیم. دو تای دیگرش مانده است که بُعد معنوی آن در نظر ماست، بُعد سیاسی آن در نظر ماست، نه بُعد مادی آن تا اینکه بگویید که غمض عین کنید، طلبی دارید از ما نگیرید. مگر ما می توانیم که صرف نظر کنیم از یک چیزی که جانی را به جنایت خودش تشویق می کند؟ ما باید جانی را در دنیا رسوا کنیم و جرمی که کرده است از او بگیریم تا این امور لااقل، محدود بشود؛ اگر از بین نمی رود؛ لااقل، محدود بشود. اینطور نشود که هر کسی افسارگسیخته بریزد شهرهای دیگران را از بین ببرد و اموال مردم را غارت کند و آتش بزند و بعد هم بگوید خوب، بسیار خوب، حالا دیگر صلح می کنیم! این صلح نیست. این معنایش این است که نخیر، شما باید باج به ما بدهید تا ما با شما صلح کنیم و این امروز آن روزی نیست که شما
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 618
اینحرفها را می زنید. شما دیگر این حرفها را باید کنار بگذارید. شما دیگر قدرتی ندارید که بتوانید یک همچو مسائلی را بگویید و شما خیال کنید که دیگران به شما تقویت می کنند. آن دیگران هم مثل شما می مانند. شما که مال خودتان بود، اینطور از کار درآمد؛ یک جمعیت کمی اینطور خرمشهر را گرفت، آنها که از خارج اجیر شما می خواهند بشوند، آنها برای شما نمی خواهند کار بکنند، برای خودشان می خواهند کار بکنند. آنها با یک فوت از بین می روند. بنابراین، مسأله این است که ما امروز که در اینجا مبتلا هستیم به یک همچو حزبی و در آنجا مبتلا هستیم به یک همچو رژیم فاسد؛ رژیم اسرائیل، ما در هر جبهه حاضریم به اینکه جنگ بکنیم. اینجا که از خودمان است و جنگ می کنیم، آنجا هم از خود ما است. ما حاضریم، لکن راه دادن به ما برای رفتن، باید یک چیزی ما به شما بدهیم که شما راه بدهید! باید ما مجرم را دیگر کار نداشته باشیم! باید بنشینیم صلح کنیم دیگر با هم، دست به گردن هم بیندازیم که اینهمه آمدی جرم کردی! برای اینکه حالا می خواهی به من همراهی کنی، بیا یک چیزی هم به ما بده تا همراهی کنیم! نه، این مسأله غیرعقلایی است و هرگز نخواهد شد. مسأله راه دادن یک چیزی است که شما باید التماس کنید که ما بیاییم برویم سراغ آن کار را بکنیم. ما داوطلب هستیم، شما باید از ما خواهش کنید که آقا بیایید با ما کمک کنید تا ما برویم جلوی این را بگیریم، اگر راست می گویید که با اسرائیل مخالفید و اگر مسأله این نیست و با اسرائیل مخالف نیستید و می خواهید ما نرویم آنجا، شرط را اینطور قرار می دهید که حالا بدون همه قیدی مصالحه کنیم، آن وقت شما تشریف بیاورید ببرید. آن هم «تشریف بیاورید» حرفی است، تا به صورت واقعی.(1039)
22 / 3 / 61
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 619
شروط ایران برای صلح
ببینند که این مرد چی دارد می گوید. اول چی می گفت، حالا چی می گوید. می گوید: ما برای اثبات اینکه صلح طلبیم، صلح جو هستیم، همه لشکر خودمان را امر می کنیم که از خاک ایران تا ده روز دیگر بیرون بروند. اگر راست می گوید این مطلب را، بسیار خوب، این یکی از مطالبی که ما داشتیم، حاصل. ولی چند تا مطلب دیگر داریم باید حاصل بشود، تا حاصل نشود ما در حال جنگ هستیم. یکی اینکه اینهمه خساراتی که به ما وارد کردی که خودش نوشته، این را اقرار کرده که خساراتی که بر ایران وارد شد، قابل شمارش نیست.(1040)
31 / 3 / 61
* * *
ادامۀ جنگ تا تحقق شرایط صلح
مادامی که آنها به شرایط ما عمل نکرده اند، جنگ ما باقی است. به مجرد اینکه بگویند ما خارج شدیم، پذیرش ندارد. ما باید خودمان بفهمیم که آنها خارج شده اند. و ما می دانیم که آنها الآن هم در کشور ما هستند و الآن هم در بسیاری از جاها ساکن هستند و سنگر دارند و از خارج هم هر روز تقریباً، همه روز تقریباً آبادان را و بعضی شهرهای دیگر را بمباران می کنند. مادامی که وضع اینطوری است و مادامی که آنها به شرایطی که قرار داده شده است و شرایط، همه شرایط عقلایی است؛ شرایطی است که همۀ عقلای عالم این شرایط را می پسندند و ما هیچ زورگویی نداریم و نمی خواهیم تحمیل بکنیم، ما با شرایطمان؛ شرایطی که از اول گفته شده است و تا حالا هم همان شرایط هست، در آن شرایط پایبند هستیم و مادامی که این شرایط حاصل نشده است ما در حال جنگ هستیم و ما با کسانی که اشرار هستند نمی توانیم صلح کنیم.(1041)
17 / 5 / 61
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 620
مفهوم صلح از نظر ایران
ما همیشه صلح طلب هستیم، لکن نه صلحی که جانی را سرجنایت خودش باقی بگذاریم. همچو صلحی صلح نیست. ما صلحی می کنیم که با قدرت و قوّت، دفاع از کشور خودمان، دفاع از اسلام بکنیم.(1042)
14 / 6 / 61
* * *
شرایط ایران برای پذیرش صلح
حرف ما این است که متجاوز باید غرامت ما را بدهد و اشخاص باصلاحیت بیایند و متجاوز را تشخیص داده و مجازات کنند.... ما حاضریم صلح کنیم، ولی نمی شود متجاوز را مجازات نکرد و غرامت تجاوز را نگرفت؛ اسلام هم چنین اجازه ای را نمی دهد.(1043)
17 / 6 / 61
* * *
مفهوم صلح شرافتمندانه
ما از روز اوّلی که به ما هجوم شده است و ما به دفاع برخاسته ایم، یک افرادی در مملکت ما زمامدار بودند که اینها همه صلح را می خواستند، لکن نه صلح صدامی را صلح انسانی را، صلح الهی را. اینها می خواستند که وقتی که با یک کشوری صلح کنند، همان طوری که با اهالی آن کشور اینها برادر هستند با آن دولت و آن کشور هم برادر باشند. لکن با کی ما برادر باشیم؟ با کسی که آن هم در هجومش و آنهمه جنایاتش می گوید من صلح طلبم؟!... ما باز هم تکرار می کنیم این معنا را که ما یک مردمی هستیم که برای خاطر اسلام دفاع داریم می کنیم؛ هجوم به ما شده است و هجوم را دفاع می کنیم و از اول هم همین بود، لکن در عین حال از اول هم صلح طلب بودیم ـو صلح یکی از اموری است که ما به تبع اسلام قبول کردیم، صلح اسلامی، صلحی که برادر می شوند بعد از صلح و ما طالب این صلح هستیم....
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 621
تمام هیأتهایی که اینجا آمدند از اول و بعد هم شاید بیایند، می بینند که ما یک صحبت فقط داریم: ما صلح را قبول داریم، ما صلح را استقبال می کنیم، لکن یک صلح شرافتمندانۀ اسلامی؛ صلحی که باید بفهمند که متجاوز چه کرده است، صلحی که باید خسارات این کشور جبران بشود، نه صلحی که از آن طرف بگوید: صلح، از آن طرف بفرستد و توپها را ببندد به مردم بی گناه بی چاره.(1044)
11 / 7 / 61
* * *
موضع صلح طلبی ایران
ما صلح می خواهیم. ما با همۀ مردم دنیا صلح می خواهیم باشیم. ما می خواهیم مسالمت با همۀ دنیا داشته باشیم. ما می خواهیم در بین مردم دنیا زندگی بکنیم، لکن آنها نمی گذارند.(1045)
18 / 11 / 62
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 622