فصل هشتم: صلح و پذیرش قطعنامۀ 602

ادعای صلح برای تجدید قوا

ادعای صلح برای تجدید قوا

‎ ‎

‏ ‏

صلح صدامی، فرصتی برای تجدید قوا

‏آن صلحی که ما می خواهیم، امثال صدام یا حسین یا حسن کجایی‏‎ ‎‏نمی توانند بفهمند چی است. آنها صلحها را مثل صلحهایی می دانند‏‎ ‎‏که در زمانهای سابق، دولتها با هم صلح می کردند؛ در عین حالی که‏‎ ‎‏صلح می کردند، باطنشان در جنگ بود که چه وقت فرصت پیدا بکنند‏‎ ‎‏و بچاپند همه را. آنهایی که در نظرشان است، در جنگ عمومی دوم،‏‎ ‎‏بعد از آنکه یک دسته بر دستۀ دیگر با هم چیره شدند و شوروی و‏‎ ‎‏انگلستان هم با هم بودند در آن وقت، چرچیل‏‎[1]‎‏ اعتقادش این بود که‏‎ ‎‏حالایی که ما طرف را شکست دادیم، حمله کنیم به اینهایی که همراه‏‎ ‎‏ما بودند، به شوروی حمله کنیم. مجلس جلویش را گرفت؛ برای‏‎ ‎‏اینکه آنها هم نه اینکه نمی خواستند، آنها می دیدند که ممکن است‏‎ ‎‏شکست توی آن باشد. اینها وضع صلحشان اینطوری است. صلح‏‎ ‎‏صدامی این سنخ صلح است، نه صلح شماست که اسلامی است و‏‎ ‎‏واقعاً صلح را می خواهید.(1019)‏

11 / 7 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم سرکوب متجاوز

‏حالا که بحمدالله رسیدیم به اینجایی که دستها کوتاه شده، حالا ما‏‎ ‎‏کوتاه بیاییم تا آنها دستشان بلند بشود؟ من به شما عرض می کنم اگر ما‏‎ ‎‏یک قدم عقب بنشینیم، آنها صد قدم جلو می آیند. ما محکم باید در‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 601

‏مقابل اینها بایستیم تا اینکه آن آدمی که این فساد را در این منطقه ایجاد‏‎ ‎‏کرده است سرکوب بشود، و آنهایی که وادار کردند اینکه این آدم‏‎ ‎‏اینطور، این خبیث اینطور با مردم عمل بکند، آنها هم رسوا بشوند در‏‎ ‎‏دنیا، که اینها بودند که می گویند که ما طرفدار مثلاً چه هستیم و ما‏‎ ‎‏می خواهیم صلح باشد و همه قدرتهای ما دنبال این است که صلح‏‎ ‎‏بشود.(1020)‏

14 / 3 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح، موجب تجهیز قوای دشمن

‏حالا که بیچاره شده است از اسلام دم می زند، و اگر مهلت داده بشود به‏‎ ‎‏این خبیث، آن روزی که مهلت پیدا بکند و تجهیز قوا بکند بدتر از اول‏‎ ‎‏به سرزمین شما حمله می کند.(1021)‏

1 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

حیلۀ صلح طلبی صدام

‏صدام دیگر یک مرده ای است افتاده آنجا، این اهمیتی ندارد دیگر،‏‎ ‎‏لکن اینها دارند فساد می کنند. این هم یکی از فسادهای آنها بود که این‏‎ ‎‏را بازی اش دادند و احمقش کردند حمله کرد به ایران و تجاوز کرد به‏‎ ‎‏ایران، حالا هم تویش مانده است و نمی داند چه بکند. هی فریاد‏‎ ‎‏می زند بیایید دیگر صلح کنیم، می خواهد مهلت بگیرد که بعدها‏‎ ‎‏شرارت بکند. ما این را بهتر می شناسیم از دیگران، اینطور نیست که‏‎ ‎‏این صلح بخواهد، این می خواهد که به اسم صلح مهلت پیدا بکند،‏‎ ‎‏دوباره تشکیلاتی درست کند زیادتر و قدرتی پیدا کند زیادتر و‏‎ ‎‏دوباره حمله بکند. خوب، با یک همچو چیزی نمی شود صلح کرد.‏‎ ‎‏کدام انسان است که می تواند با یک دشمنی که با اسلام دشمن است، با‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 602

‏خدا دشمن است، با ملت خودش دشمن است، با ملت ما دشمن است،‏‎ ‎‏این را مهلت بدهد تا اینکه دوباره تجهیز کند خودش را. قدرتها هم به‏‎ ‎‏او کمک بکنند و باز هم افراد پیدا بکند و دوباره حمله بکند به اینجا.‏‎ ‎‏این را کسی نمی تواند مهلتش بدهد. این باید شرش کنده شود تا این‏‎ ‎‏منطقه درست بشود.(1022)‏

16 / 9 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح طلبی دشمن به منظور هجوم دوباره

‏ایران گناهش چی هست که از آن ور صدام هجوم می کند آنطوری و‏‎ ‎‏آنطور جنایات را بر او وارد می کند و او تودهنی می خورد، بعدها‏‎ ‎‏می خواهد یک راه دیگری پیدا بشود. تا آن وقتی که هجوم می کرد و‏‎ ‎‏می گفت که این مجوسیها را ما می خواهیم چه بکنیم، ما همه مجوسی‏‎ ‎‏بودیم، همۀ ایران جزو مجوس بودند، همۀ فارس زبانها یعنی‏‎ ‎‏مجوس. تا آن وقتی که قدرت داشت اینطور بود. آن روزی که برگشت‏‎ ‎‏و تودهنی خورد از مسلمین ایران، از آن روز شروع کرد به اینکه ما‏‎ ‎‏همه مسلمانیم، چرا با هم دعوا بکنیم؟ آخر شما آن صفحه‏‎ ‎‏صحبتهایشان را پهلوی هم بگذارید، آن روز می گوید اینها مجوس‏‎ ‎‏هستند، چه، ما می خواهیم برویم چه بکنیم، بگیریم اینجاها را چه‏‎ ‎‏بکنیم این عربستان، عربستان است باید ما بیاییم چه بکنیم، برای‏‎ ‎‏عربستان اسم می گذارند و نمی دانم اهواز را با «حای» «حُطّی»‏‎ ‎‏می نویسند و اینها. آن روزی که هجوم می کنند آن حرف را می زنند.‏‎ ‎‏امروزی که تودهنی خورده اند برای اینکه فرصت پیدا بکنند دوباره‏‎ ‎‏هجوم کنند، ادعا می کنند که آقا ما صلح طلبیم، هی صلح، صلح، صلح.‏‎ ‎‏و این مجامع عمومی نمی آیند بنشینند بگویند که آقا تویی که می گویی‏‎ ‎‏که صلح، چرا آنطور کردی؟ چرا حمله کردی که حالا بگویی صلح‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 603

‏بکنم؟(1023)‏

1 / 10 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عدم اعتبار تعهدات صدام

‏صدام یک جانی است که به هیچ یک از تعهداتی که می کند اعتبار‏‎ ‎‏نیست. او با دولت سابق با اینکه غیرقانونی بود، تعهد کرده بود و آن را‏‎ ‎‏به هم زد. او هر روز عوض می کند افکارش را، یک انسانی نیست که‏‎ ‎‏بشود با او صلح کرد. شما گمان می کنید که اگر ما با صدام صلح کنیم به‏‎ ‎‏این صلح ادامه می دهد؟ یا خیر، می خواهد تجهیز کند خودش را و‏‎ ‎‏تقویت کند و دوباره حمله کند. این آدمی است که از اول تا حالا به‏‎ ‎‏شهرهای بیچاره عرب نشین، کردنشین، فارس نشین با موشکها‏‎ ‎‏حمله کرده.(1024)‏

18 / 11 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح طلبی به خاطر استیصال

‏شما ملاحظه می کنید که صدام آنطور بیچاره شده است، تبلیغاتش‏‎ ‎‏آنطور است، تبلیغات دیگران نسبت به او آنطور است. آن بیچاره‏‎ ‎‏آنطور مفلوک شده، دورافتاده به این طرف و آن طرف قرض می کند.‏‎ ‎‏دور افتاده به این ور و آن ور استدعا می کند که بیایید ما را صلح بدهید.‏‎ ‎‏و دروغ هم می گوید، نمی خواهد صلح بکند، می خواهد اغفال کند. از‏‎ ‎‏آن طرف مستأصل شده، از آن طرف رسانه های گروهی همه جا‏‎ ‎‏می گویند ایران این جور گفت و عراق آنطور گفت. او را با آب و تاب‏‎ ‎‏نقل می کنند، این هم یک کلمه نقل می کنند، و اخیراً می گویند که خیر.‏‎ ‎‏حالا دیگر کار به جاهای مهم رسیده و ممکن است امریکا وارد بشود‏‎ ‎‏و ممکن است چه بشود. اینها همه حرف است. صدام رفتنی است، و‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 604

‏نه امریکا می تواند نگهش دارد و نه دیگران. و من امیدوارم که‏‎ ‎‏ان شاءالله این غدۀ سرطانی در بلاد مسلمین و آن غدۀ سرطانی در آن‏‎ ‎‏طرف بلاد مسلمین که آنجا اسرائیل است و اینجا حزب بعث است،‏‎ ‎‏ان شاءالله خداوند ریشۀ این را بکند و ملت عراق خودشان سرنوشت‏‎ ‎‏خودشان را به دست خودشان انجام بدهند، و ملت ایران هم ان شاءالله ‏‎ ‎‏با قدرت به پیش بروند.(1025)‏

9 / 12 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

افشای اهداف دشمن از نغمه صلح طلبی

‏بعضی اشخاصی که به نظر انسان می آید مغرض هم نیستند، به نظر‏‎ ‎‏انسان می آید که متدین هم هستند، اینها صحبت می کنند از اینکه‏‎ ‎‏اصلاح چرا نمی شود، بیایید اصلاح بکنید، جوانها تا کی کشته بشوند.‏

‏     اینها هم دیدشان ناقص است. اینها توجه به این ندارند که ما در‏‎ ‎‏این وقتی که هستیم، با این وضعی که هستیم اگر چنانچه، پیشنهاد‏‎ ‎‏صلح را قبول بکنیم و ما بنشینیم پشت میزی که صدام یک طرفش‏‎ ‎‏نشسته، آقای رئیس جمهور ما هم یک طرفش نشسته، دنیا به ما چه‏‎ ‎‏می گوید؟ اسلام به ما چه می گوید؟ عراق به ما چه می گوید؟ ایران به ما‏‎ ‎‏چه می گوید؟ یک کسی که چهار سال است، پنج سال است ـ‌عراق که‏‎ ‎‏چندین سال است‌ چهار پنج سال است گرفتارش هستیم که هر چه‏‎ ‎‏توانسته کرده، هر چه توانسته، اگر کاری نکرده باشد نتوانسته، والاّ‏‎ ‎‏آنچه توانسته این عمل کرده و هرچه هم بتواند عمل می کند و بعدها‏‎ ‎‏هم هر چه بتواند عمل می کند، ما این را مهلتش بدهیم و بنشینیم با او‏‎ ‎‏صلح بکنیم، «آقا! خوب، بسیار خوب شما تشریف ببرید دیگر به‏‎ ‎‏کشور خودتان و بروید و فلان، و ما هم برویم سراغ کار خودمان». این‏‎ ‎‏با عزت اسلام نمی سازد. با شرف انسان نمی سازد. این نمی شود که‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 605

‏یک همچو مطلبی بگوییم. آقایان اشتباه می کنند، خیال می کنند که‏‎ ‎‏خوب، حالا ما جوان دادیم، من هم می دانم که بسیار ما خسارت‏‎ ‎‏دیدیم، بسیار ما جوان دادیم، لکن صلح کردن با یک کسی که بعدش‏‎ ‎‏خنجر را از پشت محکمتر خواهد زد، این یک صلح شرافتمندانه‏‎ ‎‏است؟ یک صلح عقلایی است؟‌... امروز اگر ما عقب نشینی کنیم‏‎ ‎‏اسلام را شکست دادیم. امروز ما نمی توانیم عقب نشینی کنیم. ما‏‎ ‎‏امروز نمی توانیم صلح کنیم با اینها. اینها اظهار صلح می کنند از آن ور،‏‎ ‎‏و از آن ور هم آن جنایتکاریها را می کنند، خوب، اینها صلح طلب که‏‎ ‎‏نیستند دروغ می گویند، بر فرض اینکه یک وقت هم سر ‏‏[‏‏عقل‏‏]‏‎ ‎‏بیایند، اما جنایتکاری که مسلماً جنایتش طوری است که انسان‏‎ ‎‏نمی تواند با او بنشیند و اصلاح کند و یک چیزی را امضا کند، آقای‏‎ ‎‏رئیس جمهور ما آن طرفش را امضا کند، آقای صدام هم آن طرفش را،‏‎ ‎‏آخر این مسأله ای است که می پذیرد کسی از ما؟ دنیا از ما می پذیرد؟ بر‏‎ ‎‏فرض اینکه قدرتهای بزرگ می گویند «خیلی خوب شد، الحمدلله ما‏‎ ‎‏بردیم مسأله را» برد آنهاست دیگر، «ما مسأله را بردیم»، اما ملتها چه‏‎ ‎‏می گویند به ما؟ اسلام به ما چه می گوید؟ پیغمبر اسلام، امام زمان به ما‏‎ ‎‏چه می گویند؟ خوب، ما مسئول هستیم.(1026)‏

14 / 12 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح طلبی دشمن به منظور غافلگیری

‏اکنون که با عنایات خداوند تعالی و توجه بقیة الله ـ‌روحی فداه‌ نظام‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی ما از هر جهت در موضع قدرت قرار گرفته است و‏‎ ‎‏ارتش نیرومند و سپاه عظیمِ مؤمنِ سلحشور و قوای مسلح قدرتمند و‏‎ ‎‏ملت حاضر در صحنه دارد و پشت دشمن را در ابعاد مختلف شکسته‏‎ ‎‏است، برایمان سازش و صلح تحمیلی بدتر از جنگ چه معنی دارد؟‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 606

‏چه کسی است که نمی داند صلح طلبی دشمن برای مجهز شدن بیشتر‏‎ ‎‏و غافلگیری ای است، که جمهوری اسلامی باید برای احتراز از آن در‏‎ ‎‏طول بیش از هزار کیلومتر قوای مجهز آماده داشته باشد؟ و کیست که‏‎ ‎‏نداند صلح با این حزب به رسمیت و شرعیت شناختن حکومت بعث‏‎ ‎‏است که با قتل و جنایت بر یک کشور اسلامی حکومت می کند؟ و‏‎ ‎‏کیست که نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضحترین‏‎ ‎‏خیانتها به مسلمین است؟(1027)‏

16 / 5 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تشابه صدام با معاویه در ادعای صلح

‏ما الآن مبتلای به جنگیم. یک دسته ای در همین قضیه هم دارند‏‎ ‎‏اشکالتراشی می کنند، نه یک اشخاصی باشند که حالا تأثیری داشته‏‎ ‎‏باشند، اما هستند. هستند اشخاصی که می گویند که بیایید صلح بکنیم،‏‎ ‎‏بیایید یک سازشی بکنیم. ما از تاریخ باید این امور را یاد بگیریم؛ به‏‎ ‎‏حضرت امیر تحمیل کردند، مقدسین تحمیل کردند، آنهایی که‏‎ ‎‏جبهه شان داغ داشت و اضر مردمند بر مسلمین، آنها تحمیل کردند به‏‎ ‎‏حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آنکه حَکَم باید بشود، بعد‏‎ ‎‏که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست، می خواستند بکشندش اگر‏‎ ‎‏نکند؛ برای اینکه آنها ‏‏[‏‏پیشنهاد‏‏]‏‏ کرده بودند که چه باید چه بشود؛‏‎ ‎‏«حَکَم قرار بدهید، قرآن است، قرآن است این». این ابتلا را حضرت‏‎ ‎‏امیر داشت، الآن نظیر او را ما داریم. اینکه می گویند، این ور و آن ور‏‎ ‎‏می افتند که بگذارید یک حکمیتی پیدا بشود، بیایند حکم، حکم پیدا‏‎ ‎‏بشود که کارها را انجام بدهد، تشخیص بدهد که کی چی است، دنیا‏‎ ‎‏نمی داند که کی متجاوز است؟! ما از آن قضیه باید عبرت بگیریم و زیر‏‎ ‎‏بار حکمیت ‏‏[‏‏نرویم‏‏]‏‏. ما در این هفت سالی که بوده است فهمیدیم که‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 607

‏این حکمها کی ها هستند و اینهایی که می خواهند صلح ایجاد کنند‏‎ ‎‏کی ها هستند. قصۀ امام حسن و قضیۀ صلح، این هم صلح تحمیلی‏‎ ‎‏بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی‏‎ ‎‏که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش‏‎ ‎‏بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما‏‎ ‎‏می خواهند بگویند، این است. بعد از اینکه صلح کردند، به حسب‏‎ ‎‏روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی‏‎ ‎‏که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن‏‎ ‎‏قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن‏‎ ‎‏حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به‏‎ ‎‏دست اشخاص حیله گر درست شد، این ما را هدایت می کند به اینکه‏‎ ‎‏نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.(1028)‏

2 / 6 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تلاش همه جانبه برای مهلت دادن به صدام

‏در ماه مبارک، جنگ بدر واقع شده است. اینهایی که به هر بهانه ای،‏‎ ‎‏می خواهند مهلت برای صدام بگیرند، اخیراً هم باز متشبث شده اند به‏‎ ‎‏اینکه در ماه مبارک آتش‌بس باشد؛ ‏‏[‏‏می گویند:‏‏]‏‏ مهلت بدهید به این‏‎ ‎‏جنایتکار که در ماه مبارک تجهیز کند خودش را و بعد از ماه مبارک‏‎ ‎‏بدتر از اول، حمله کند؛ یک جنایتکاری که از هیچ امری از امور‏‎ ‎‏نمی گذرد و به هیچ قشری از اقشار رحم نمی کند و به اهل کشور‏‎ ‎‏خودش هم رحم نمی کند؛ و آنها را در تحت فشارها و کشتارها قرار‏‎ ‎‏می دهد و دائماً در صدد فرصت است برای اینکه خودش را تحمیل‏‎ ‎‏کند بر همۀ منطقه. آنهایی که تبع امریکا هستند، آنها دعوت می کنند ما‏‎ ‎‏را بر اینکه در ماه مبارک رمضان آتش بس! در سال قبل بود یا سال‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 608

‏جلویی بود که دست اندرکارهای عراق می گفتند که ماه حرام است،‏‎ ‎‏جنگ حرام است. اینها باز این مطلب را هم نفهمیدند که ماه رجب ماه‏‎ ‎‏حرام است، نه ماه رمضان. ماه رمضان ماه جنگ است.‏

‏     ملت ما باید متوجه باشند به دسیسه های قدرتهای بزرگ، که در‏‎ ‎‏هر فرصتی دسیسه ای ایجاد می کنند. و ما باید هشیار باشیم و گول‏‎ ‎‏اینها را نخوریم و ماه رمضان را مهلت ندهیم به این جنایتکار که مجهز‏‎ ‎‏بشود و باز به شرارت خودش ادامه بدهد.‌... بر ماست که به هیچ یک‏‎ ‎‏از این بوقهای تبلیغاتی و آنهایی که تبع آنها هستند یا از زبان امریکا‏‎ ‎‏صحبت می کنند یا اشتباه می کنند در امور راجع به این که جنگ را باید‏‎ ‎‏پایان داد، هیچ گوش ندهیم. جنگ ممکن نیست پایان بپذیرد، الاّ به‏‎ ‎‏رفتن این حزب فاسد، ان شاءالله .‏

‏     و مرگ بر همۀ ظالمهای دنیا. مرگ بر آنهایی که دارند مردم را و‏‎ ‎‏ملتها را می چاپند و با تبلیغات خودشان، خودشان را یک ملت یا یک‏‎ ‎‏دولت صلح طلب حساب می کنند اینها در حال مرگ هستند.(1029)‏

25 / 1 / 66

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

درنده خویی صدام، مانع از صلح

‏کدام انسان عاقلی است که با وجود همۀ شرایط مناسب و مقدمات‏‎ ‎‏لازم و فدا‌کردن هزاران قربانی بزرگ، از نبرد با دشمن رو به احتضار‏‎ ‎‏[‏‏از‏‏]‏‏ مکتب و جامعه و کشور خود چشم پوشی نموده و به او مهلتِ‏‎ ‎‏توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به کشور ما حمله کند؟ آیا ریاست‏‎ ‎‏چند روزۀ دنیا ارزش اینهمه خفت و زبونی را دارد؟ دنیا در شروع‏‎ ‎‏تجاوز به ما پیشنهاد می نمود که برای جلوگیری از تهاجم بیشتر به‏‎ ‎‏کشورتان، حاکمیت و خواسته های صدام را بپذیرید و به زورگویی‏‎ ‎‏صدامیان گردن نهید و امروز هم در راستای همان سیاستها و در زیر‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 609

‏بمباران مناطق مسکونی و حملۀ شیمیایی و حمله به نفت کشها و‏‎ ‎‏هواپیمای غیرنظامی و قطارهای مسافربری به زبان دیگری ما را به‏‎ ‎‏پذیرش حکومت زور و تجاوز صدامیان دعوت می کند. و این را‏‎ ‎‏دیگر همۀ آگاهان جهان درک کرده اند که نه تنها صدام از خلق و خوی‏‎ ‎‏سبعیت و درندگی ذره ای عدول ننموده است که متأسفانه با حمایت‏‎ ‎‏جهانخواران و یا سکوت سازمانها و مراکز بین المللی به گرگ‏‎ ‎‏زخم‌برداشته ای بدل شده است و می رود تا شعله های آتش و جنگ را‏‎ ‎‏در کشورهای منطقه و خصوصاً خلیج فارس برافروزد.(1030)‏

6 / 5 / 66

*  *  *

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 610

  • )) وینستون چرچیل، نخست وزیر سابق انگلیس.