فصل هشتم: صلح و پذیرش قطعنامۀ 601

ادعای صلح برای فرار از مجازات

ادعای صلح برای فرار از مجازات

‎ ‎

‏ ‏

رابطۀ بین صلح و تعیین و مجازات مجرم

‏اگر بنا باشد که یک کسی بیاید، هر چه جرم دارد بکند و هر چه دستش‏‎ ‎‏می رسد جنایت وارد کند و بعد بگوید که خوب، حالا دیگر صلح‏‎ ‎‏می کنیم، من می روم بیرون؛ بسیار خوب، صلح می کنیم! خوب، این‏‎ ‎‏جنایتی که کردی چرا؟ اگر ما این مطلب را اغماض کنیم، نه از باب این‏‎ ‎‏است که یک مسأله ـ‌مثلاً‌ مادی را اغماض کرده ایم، یک مسأله‏‎ ‎


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 596

‏معنوی را ما اغماض کرده ایم؛ یعنی، یک ستمگر و یک گروه ظالم را ما تشویق‏‎ ‎‏کرده ایم به اینکه باز ‏‏[‏‏ظلم‏‏]‏‏ بکنید. فردا هم باز دوباره برگردند و همین‏‎ ‎‏بساط را در آورند، بعد هم بگویند که آقا، بسیار خوب، باز صلح‏‎ ‎‏می کنیم! هی خلاف کنند و هی بگویند صلح می کنیم! این باید‏‎ ‎‏جلویش گرفته بشود. در دنیا باید اینطور تعدیاتی که واقع می شود‏‎ ‎‏جلویش گرفته بشود. یکی از مواردی که باید، جهتی که باید به او‏‎ ‎‏جلوگیری بشود این است که همۀ خسارتهایی که وارد شده باید‏‎ ‎‏بدهید. الآن می گویید که ما ـ‌دروغی هم می گویند البته‌ که ما بیرون‏‎ ‎‏می رویم و قبول می کنیم فلان، خوب، بسیار خوب، الآن بروند بیرون،‏‎ ‎‏و همین حالا کارشناسها هم بیایند و جریمه های اینها را ارزیابی کنند‏‎ ‎‏که چقدر بوده. یک گروه دیگر هم بیایند و ارزیابی کنند که کی مجرم‏‎ ‎‏است. ما اگر مجرم را امروز رهایش کنیم؛ امروزی که ما قدرت داریم،‏‎ ‎‏[‏‏جسور می شود.‏‏]‏‏ ما آن روزی هم که صدام آن کوس کذا را می زد،‏‎ ‎‏مسائلمان همین بود، امروز هم که قدرت دست ماست و صدامی تو‏‎ ‎‏کار نیست، امروز هم همان حرفها را ما می زنیم و آن حرف این است‏‎ ‎‏که مجرم باید معلوم بشود کی است. اگر ما مجرم هستیم، دنیا به ما هر‏‎ ‎‏چه می خواهد، بگوید و اگر آنها مجرم هستند، باید همان طور‏‎ ‎‏حکومت بشود، بطور عدالت حکومت بشود. ما عدالت را‏‎ ‎‏می خواهیم.(1014)‏

22 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم تعیین مجرم

‏شمایی که می گویید ما صلح طلبیم، صلح طلبی شما مثل صلح طلبی‏‎ ‎‏اسرائیل است تا حالا. اسرائیل هم حالا می گوید: بیایید صلح کنیم.‏‎ ‎‏یعنی، چه؟ یعنی وارد شده است و شهرهای لبنان را گرفته است و‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 597

‏حالا می گوید که ما، بیایید حالا دیگر آتش بس کنیم. آن روز آتش بس‏‎ ‎‏است که با مشت بزنند اسرائیل را بیرونش کنند از شهرهای خودشان‏‎ ‎‏و آن وقت بگویند که بسیار خوب، حالا آتش بس! بنشینید مجرم را‏‎ ‎‏بفهمیم کی است. آن وقت هم صلح همین طوری نباید بشود. مجرم‏‎ ‎‏باید معلوم شود کی است. اسرائیل بیاید هر چه جرم دارد بکند، بعد‏‎ ‎‏بگوید که خوب، ما دیگر کاری نداریم، شما بروید سراغ کارتان، اینجا‏‎ ‎‏هم که ما گرفتیم مال خودمان! معنای آتش بس این است؟ همان‏‎ ‎‏آتش بس صدامی است. این آتش بسی است که اسرائیل هم دارد‏‎ ‎‏مطرح می کند؛ یعنی، همه چیزمان را دادیم، حالا بس؛ بسم الله ،‏‎ ‎‏تشریف بیاورید حالا دیگر با هم چون، صورت هم را ببوسیم و‏‎ ‎‏اینهایی را هم که بردید؛ مال شما باشد!(1015)‏

22 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

افشای حیلۀ صدام برای صلح

‏مضحک این است که دولت ما پیشنهاد می کند که راه بدهید ما برویم با‏‎ ‎‏دشمنهای شما جنگ بکنیم و این را یکی از شرایط قرار می دهد، برای‏‎ ‎‏اینکه مأیوس از شماست و شما باید شرط قرار بدهید و آنها می گویند‏‎ ‎‏که باید از هر چیزی که ما کردیم بگذرید تا راهتان بدهیم، آن هم چه‏‎ ‎‏راه دادنی. اینها مصیبت نیست که بر اسلام وارد است که یک جمعیت‏‎ ‎‏فداکار می خواهند بروند با دشمن عرب، با دشمن اسلام، با دشمن‏‎ ‎‏حرمین شریفین، با دشمن همۀ منطقه جنگ بکنند؟ خودشان که‏‎ ‎‏نشستند و بی تفاوت هستند، بلکه موافق هستند با آنها از ما رشوه‏‎ ‎‏می خواهند که راه به آنها بدهید که اینها بروند آنجا، برای آنها جنگ‏‎ ‎‏بکنند؟! مثل یک نفر غریق که دارد در دریا غرق می شود و یکی‏‎ ‎‏می رود نجاتش بدهد، می گوید: چه به من می دهی تا اجازه بدهم مرا‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 598

‏نجات بدهی؟!‏

‏     اینها، دولت عراق قضیۀ اسرائیل را بهانه قرار داده‏‏[‏‏اند؛‏‏]‏‏ برای اینکه‏‎ ‎‏از چنگال انتقام و عدالت الهی فرار کنند. بهانه قرار داده اند که بگوید‏‎ ‎‏شما اگر بخواهید ما اجازه بدهیم بروید و ما غریقها را نجات بدهید،‏‎ ‎‏باید از جنایاتی که به شما کردیم صرف نظر کنید و یک دولت، دو تا‏‎ ‎‏دولت، صلح باشند و متصالح باشند که وارد بشوند و از آنجا بروند‏‎ ‎‏سراغ نجات ما. این غیر از این است که ‏صُمٌّ بُکْمٌ عمْیٌ فَهُمْ لاٰ یَعْقِلُونَ؟‎[1]‎‎ ‎‏مگر دولت ایران آن وقتی که شما به خیال خودتان قدرت داشتید، غیر‏‎ ‎‏از این حرفی می زند که حالا می گوید؟ این همان را می گوید. دو تا‏‎ ‎‏مطلب دیگری که بزرگان این کشور عنوان کردند و شرط قرار دادند،‏‎ ‎‏این از باب این است که از شما مأیوس هستند. می گویند: شرط صلح،‏‎ ‎‏شرط صلح این باشد که راه بدهید تا برویم. آن شرطی را که شما باید با‏‎ ‎‏ما بکنید، بگویید ما به شرطی صلح می کنیم که شما بیایید از اینجا‏‎ ‎‏بروید. این، غیر از این است که تعقل ندارند و چشم و گوش آنها را‏‎ ‎‏هواهای نفسانی بسته است؟(1016)‏

23 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرط صدام برای صلح، ننگ ابدی برای اعراب

‏راهی که صدام می خواهد به ما بدهد، راهی است که نجات خودش را‏‎ ‎‏در آن راه می یابد، نه راه می خواهد برای اسرائیل بدهد. این، طرفین‏‎ ‎‏قضیه را ملاحظه کرده است. اگر ما قبول کنیم، پس مصالحه واقع شده‏‎ ‎‏است و صدامیها نجات پیدا کرده اند. و اگر قبول نکنیم، پس معلوم‏‎ ‎‏می شود که ما نمی خواهیم جهاد کنیم، نمی خواهیم با اسرائیل جنگ‏‎ ‎‏کنیم. ما به آنها می گوییم که ما قبول داریم، شما کنار بروید و‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 599

‏کارشناسها بیایند ببینند که شما چه کردید در این کشور، چه جرمهایی‏‎ ‎‏را مرتکب شدید. و کارشناسها بیایند ببینند که کی این جنایت را‏‎ ‎‏مرتکب شده است. لکن ما جنایات را غمض عین کنیم؛ برای اینکه،‏‎ ‎‏می خواهیم برای شما کار کنیم. اینها از عجایبی است که در تاریخ باز‏‎ ‎‏می ماند. از عجایبی است که تاریخ ضبط می کند ‏‏[‏‏این است‏‏]‏‏ که ایران‏‎ ‎‏می خواست برای نجات عرب ـ‌که اسرائیل بخصوص با عرب‏‎ ‎‏مخالف است‌ و برای نجات حرمین شریفین و برای نجات کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی که همه در تهدید اسرائیل هستند و برای مقابله با این سرطان‏‎ ‎‏فاسد، می خواست برود و دولتها از او رشوه می خواستند. اینها‏‎ ‎‏مسائلی است که در تاریخ ثبت می شود و ننگهایی است که بر پیشانی‏‎ ‎‏این اشخاص ثبت خواهد شد.(1017)‏

23 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مقبول نبودن صلح صدامی

‏صلحی که اصلاً اعتنا نکنند به اینکه جنایت کردند در اینجا و اعتنا‏‎ ‎‏نکنند به اینکه غراماتی وارد شده است و باید جبران بکنند، خساراتی‏‎ ‎‏وارد شده است و باید جبران بکنند، این اسمش «صلح» نیست، این‏‎ ‎‏اسمش را باید بگذاریم «صلح صدامی»! این صلح نیست، صلحی که‏‎ ‎‏بخواهند یک مملکتی را بچاپند و یک مملکتی را خراب و ویران‏‎ ‎‏کنند. و الآن هم نفت شهر را نفتهایش را آتش زدند؛ برای اینکه‏‎ ‎‏احتیاطاً آتش بگیرد که وقتی که بیرونشان کردند، نفتها کم شده باشد.‏‎ ‎‏ما با یک همچو موجوداتی طرف هستیم! ما چطور می توانیم‏‎ ‎‏همین طوری بی قید و شرط بنشینیم و صحبت کنیم و مصالحه کنیم؟‏‎ ‎‏شورای امنیت هم اگر بگوید، ما نمی پذیریم همۀ عالم بگویند، ما‏‎ ‎‏اینطور صلح را نمی توانیم بپذیریم. هیچ عاقلی این صلح را‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 600

‏نمی پذیرد.(1018)‏

11 / 7 / 61

*  *  *

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 601

  • )) بقره / 171.