فصل هشتم: صلح و پذیرش قطعنامۀ 600

صلح با متجاوز

صلح با متجاوز

‎ ‎

‏ ‏

معنی صلح طلبی صدام

‏صدام مدعی است که من صلح طلبم و زمین از ما، سرتاسر کشور در‏‎ ‎‏طرف جنوب و غرب را غصب کرده و می گوید من صلح طلبم. به این‏‎ ‎‏معنا اسرائیل هم صلح طلب است، بلندیهای جولان را غصب کرده‏‎ ‎‏است، به طایفه ای از مسلمین تجاوز کرده است، آن هم می تواند‏‎ ‎‏بگوید من صلح طلبم. امریکا هم می گوید من صلح طلبم. همۀ‏‎ ‎‏ابرقدرتها می گویند ما می خواهیم صلح در عالم باشد، لکن تمام‏‎ ‎‏جنگهای عالم زیر سر آنهاست. صدام صلح طلب است، لکن تجاوز‏‎ ‎‏کرده است به یک کشور اسلامی. شما همه ببینید که با یک کشور‏‎ ‎‏اسلامی چه کرده است این نانجیب.(999)‏

21 / 11 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

شرایط صلح با صدام متجاوز

‏تبلیغات زیادی که شما می دانید در همۀ بوقهای تبلیغاتی هست،‏‎ ‎‏اخیراً دیگر به اینجا رسیده اند که از این راه تبلیغ کنند که صدام‏‎ ‎‏صلح طلب است و ایران قبول نمی کند. ایران که می گوید ما از آن راهی‏‎ ‎‏که داریم عقب می نشینیم، ببینید چه راهی را او می گوید، ایران چه‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 588
‏می گوید. در عین حالی که می دانند باز هم نخست وزیر ما،‏‎ ‎‏رئیس جمهور ما، رئیس مجلس ما، وزیر خارجۀ ما، همۀ اینها تکرار‏‎ ‎‏می کنند که بیایند اشخاص ببینند که ما چه می گوییم، آیا ما صلح طلب‏‎ ‎‏نیستیم؟ صدام صلح طلب است؟! اگر یک دزدی آمد در خانۀ یک‏‎ ‎‏انسانی و اثاث او را یک مقداری غارت کرد و خانۀ او را گرفت و به‏‎ ‎‏آتش زد بعض اثاث او را، بعد بگوید که مردم بیایید ما را صلح بدهید.‏‎ ‎‏صلح بدهند که توی دزد یک قدری از خانه را داشته باشی و‏‎ ‎‏صاحبخانه هم یک قدری؟ توی دزد این ضررهایی که زدی، نادیده‏‎ ‎‏بگیرند؟ توی دزد این شرارتهایی را که کردی، نادیده بگیرند؟ اگر‏‎ ‎‏نادیده نگیرند، صلح طلب نیستند؟ اگر صلح به این معنا می گویند که ما‏‎ ‎‏کشوری که به آن حمله شده است، تجاوز شده است، دزدها آمده اند و‏‎ ‎‏مقداری از منزل ما را، مقداری از خانه های ما را غارت کردند، آتش‏‎ ‎‏زدند، خراب کردند و جوانهای ما را کشته اند، حالا می گویند ما سر‏‎ ‎‏جای خودمان هستیم، بیایید ای دنیا ببینید که ما صلح طلبیم، بیایید‏‎ ‎‏صلح بکنیم. خوب، ما هستیم در اینجا، اینجایی که با تجاوز آمدیم و‏‎ ‎‏گرفتیم، اینجا هستیم، لکن بیایید ما را صلح بدهید! این صلح را کدام‏‎ ‎‏انسان می تواند بپذیرد؟ این اسمش صلح هست اصلش؟ ایران که‏‎ ‎‏می گوید تا از خانۀ ما بیرون نروید، و تا جرمهایی که کردید، معلوم‏‎ ‎‏نشود که شما مجرم هستید و تا ضررهایی که به ایران زدید جبران‏‎ ‎‏نشود و حکم به جبران نشود، صلح معنا ندارد، برای اینکه صلح بدون‏‎ ‎‏اینها یعنی یک مقدار از خاک ما دست آنها باشد و بعد بگویند گرفتیم‏‎ ‎‏این را و مال خودمان. این ضررهایی که به ایران وارد شده است که‏‎ ‎‏ضررهای انسانی اش بسیار با اهمیت و ضررهای مادی اش هم‏‎ ‎‏همین طور، این ضررها را زدیم، حالا بیایید صلح کنیم. یک مقداری‏‎ ‎‏از خاک ایران مال ما باشد و حدش را بیاوریم این ور آبادان مثلاً،‏
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 589

‏حدش را قرار بدهیم خونین شهر، این صلح است؟!(1000)‏

24 / 12 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

معنی آتش بس دشمن

‏آتش بسی هم که اینها الآن دارند اظهار می کنند، همان وقت هم که‏‎ ‎‏آتش بس کنند، سه ساعت بعدش آبادان را تیرباران می کنند و آدم‏‎ ‎‏می کشند در صورتی که آبادان جنگجو نیست، آبادان یک جمعیتی‏‎ ‎‏دارند مشغول کسب خودشان هستند.(1001)‏

22 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

گشودن آتش، پس از آتش بس

‏آتش بسی که صدام می گوید، آتش بسی است که دنبالش آتش‏‎ ‎‏می گشاید.(1002)‏

23 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آتش بس دروغین

‏الآن که اینها می گویند که ما یک طرفه آتش بس دادیم، هر روز از آبادان‏‎ ‎‏تنها بیست نفر، سی نفر زخمی و چند نفر شهید می شوند. این قضیۀ‏‎ ‎‏آتش بسِ اینهاست؛ مثل آتش بس بگین که آتش بس می کند و دنبالش‏‎ ‎‏آنطور جنایات می کند.(1003)‏

31 / 3 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جنگ افروزی صلح طلبان

‏آن که می گوید ما برای صلح قیام کردیم و می خواهیم صلح در دنیا‏‎ ‎‏باشد، همۀ جنگها را اینها راه می اندازند. خوب، همین جنگی که ما‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 590

‏الآن مبتلا به آن هستیم و کشور عراق هم مبتلا به آن هست، همین را‏‎ ‎‏آنها راه انداختند، لکن آقایان این جنگها را راه انداخته اند که صلح در‏‎ ‎‏دنیا پیدا بشود! همه جا جنگ راه می اندازند که صلح پیدا بشود!(1004)‏

31 / 5 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

معنی صلح طلبی صدام و اسرائیل

‏صلح طلبی صدام عیناً مثل صلح طلبی امریکا می ماند، مثل صلح طلبی‏‎ ‎‏اسرائیل می ماند، مثل خلقی بودن این منافقین و منحرفین است؛ عیناً‏‎ ‎‏همین است. از آن طرف می گویند: ما برای خاطر خلق داریم چه‏‎ ‎‏می کنیم، از آن طرف اینطور جنایات به همین بیچاره ها می کنند.(1005)‏

11 / 7 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دوری صدام از صلح

‏صدام گمان کرده است با این نحو جنایات می تواند صلح را بر ما‏‎ ‎‏تحمیل کند، و حال اینکه هر یک از جنایات، او را از صلح دور و ما را‏‎ ‎‏مصمم تر می کند. ایران که برای خدا قیام کرده است می بینیم که چگونه‏‎ ‎‏پایدار است، و اگر بر فرض باطل کسی خیال می کرد که باید صلح کرد،‏‎ ‎‏با این جنایات، دیگر هیچ عاقلی چنین فکری نمی کند؛ برای اینکه‏‎ ‎‏خانواده های شهدا و اشخاص مصیبت دیده در مقابل آنان‏‎ ‎‏می ایستند.(1006)‏

20 / 5 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فریاد صلح طلبی صدام

‏صدام را ملاحظه می کنید که در طول این مدت با این ملت چه کرده‏‎ ‎‏است و با اسلام چه کرده است و با ملت عراق چه کرده است و از آن‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 591

‏طرف مشاهده می کنید که او صلح دوست خودش را حساب می کند،‏‎ ‎‏و رسانه های گروهی هم هرجا هستند او را به همین عنوان معرفی‏‎ ‎‏می کنند. من گاهی یاد آن شاعر می افتم که قصه ای دارد. قصۀ صدام، به‏‎ ‎‏یاد آن شاعر انسان را می اندازد. نقل شده است که کسی به یک شاعری‏‎ ‎‏گفت که اشعر شعرای عرب کی است؟ گفت بیا برویم من نشانت‏‎ ‎‏بدهم. رفت همراهش در یک خانه ای، دید که یک پیرمرد بسیار کثیفی‏‎ ‎‏نشسته و پستان یک بزی را به دهنش گرفته است و می مکد. آن‏‎ ‎‏شخص شاعر گفت که این شخص که می بینی پدر من است. و اینکه‏‎ ‎‏پستان را در دهن گرفته است برای اینکه این قدر بخیل است که‏‎ ‎‏نمی خواهد یک قطرۀ شیر به کاسه مالیده بشود. اشعر شعرای عرب آن‏‎ ‎‏است که در سالهای طولانی افتخار به عرب کرده برای این پدر! ‏

‏     من عقیده ام این است که، یعنی عقیده نه‌... یا خوب است اینطور‏‎ ‎‏باشد که به صدام بگویند که اخطب خطبای عرب کی است در عصر او‏‎ ‎‏بگوید که بیایید من نشان بدهم، بیاورد در خرمشهر و هویزه و‏‎ ‎‏سوسنگرد و اینجاها ببیند که، نشان بدهد که ببینید اینها همۀ آثار‏‎ ‎‏شکستی است که ما خورده ایم از ایران. اخطب خطبای عرب آن است‏‎ ‎‏که با این همه شکستها، در هر شکستی مدال شجاعت بدهد به ارتش‏‎ ‎‏خودش و داد شجاعت ارتشش را بزند. صدام بیش از این هم می تواند‏‎ ‎‏بگوید، بگوید، اخطب خطبای عرب آن است که این خرابیها را که‏‎ ‎‏می بینید به دست ما واقع شده است و هر روز هم دارد به سر مردم‏‎ ‎‏موشک ریخته می شود، و هر روز هم من دارم از همۀ دولتها کمک‏‎ ‎‏برای این خرابیها می گیرم، اخطب خطبای عرب آن است که آن‏‎ ‎‏خودش را معرفی کرده است به اینکه صلح طلب است. ‏

‏     وضع اینطوری شده است که کسی که دارد هر روز از این ور و‏‎ ‎‏آن ور سلاح تهیه می کند برای اینکه بریزد به جاهایی که ربطی به‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 592

‏ارتش ندارد. ـ‌او دستش به آنها که نمی رسد‌ وقتی آنجا شکست‏‎ ‎‏می خورد، می گیرد از این سلاحهای دور زن و می زند به شهرهای‏‎ ‎‏عرب نشین و کردنشین و فقرا، و آن وقت این را دنیا معرفی می کنند به‏‎ ‎‏اینکه این صلح طلب است، و خودش هم داد صلح طلبی می زند!‏‎ ‎‏اخیراً هم که از طرف یکی از رئیس جمهورها ـ‌رئیس جمهور گینه‌‏‎ ‎‏یک تقاضای صلح شده بود، ایشان یک کاغذ مفصلی به او نوشته بود‏‎ ‎‏که ما همه جور برای صلح حاضریم. ایشان از اول هم همین طور‏‎ ‎‏می گفت ما برای صلح حاضریم، ولی صلح چی؟ صلح بین کی و کی؟‏‎ ‎‏در عین حالی که می کوبد، صلح طلب است. در عین حالی که فرار‏‎ ‎‏می کند، شجاع است. اصلاً الفاظ در عصر ما هویت خودشان را از‏‎ ‎‏دست داده اند، کأنّه برگشته است، یک تحولی پیدا شده است در الفاظ‏‎ ‎‏و معانی الفاظ و اینها.(1007)‏

27 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ادعای صلح برای بقای صدام

‏از آن طرف این جنگی را ـ‌که الآن ایشان گفتند که جنگ را به پایان‏‎ ‎‏برسانید‌ به ما تحمیل کردند. هر یک از شما آقایان که در اینجا آنوقتی‏‎ ‎‏که اول جنگ بود شما بودید اینجا، دیدید که عراق حمله کرد به ایران‏‎ ‎‏از هوا، از دریا، از زمین. و عراق گرفت مقدار زیادی از خوزستان را و‏‎ ‎‏عراق به واسطه تحریکاتی که از طرف امریکا شد به او، این عمل‏‎ ‎‏جنایتکار را انجام داد، و بعد هم که ایران برخاست از جا و جوانهای ما‏‎ ‎‏با قدرت ایمان او را از مملکت خودشان بیرون کردند، مگر یک مقدار‏‎ ‎‏کمی که الآن در دست آنها هست. الآن هم قدرتها جمع شده اند که این‏‎ ‎‏را نگه دارند. می خواهند این غیرانسانی که با ملت خودش و با علمای‏‎ ‎‏ملت خودش و با ملت ما این جنایات را کرده، می خواهند حفظش‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 593

‏بکنند. آقا می گویند که صلح بکنیم. ما از اول، جنگ با هیچ کس‏‎ ‎‏نداشتیم، لکن با صدام صلح نمی توانیم بکنیم.(1008)‏

18 / 11 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

صلح بدتر از جنگ

‏از اول جنگ نکردیم، جنگ نمی خواستیم، از حالا هم نمی خواهیم،‏‎ ‎‏بعدها هم نمی خواهیم، اما صلحی که از جنگ بدتر است هم‏‎ ‎‏نمی خواهیم.(1009)‏

1 / 1 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همصدایی طرفداران امریکا برای صلح

‏اخیراً یک حرکت خاصی پیدا شده است، سابق بود اما به این شدت‏‎ ‎‏نبود، سابق حرکاتی بود اما اخیراً در داخل و خارج یک حرکت خاصی‏‎ ‎‏پیدا شده و همه حرکت به اینکه بیاییم ما صلح کنیم. این نکته چی‏‎ ‎‏است؟ این طرفدارهای امریکا در هر جا که هستند یکدفعه همصدا، از‏‎ ‎‏مصر گرفته تا سودان گرفته تا همه جا یکصدا دارند می گویند که بیایید‏‎ ‎‏صلح کنیم، دیگر نمی شود. مگر ما می خواستیم چی بشود که‏‎ ‎‏نمی شود؟(1010)‏

29 / 1 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نادرستی صلح با دشمن درنده خو

‏دفاع معنایش این نیست که تا آن گفت که «یاالله ! دستت را بده من با هم‏‎ ‎‏صلح بکنیم»، ما رها کنیم، این حرف غلطی است. مایی که می دانیم‏‎ ‎‏ماهیت یک حیوان درنده چی است، ما به واسطه اینکه او می گوید که‏‎ ‎‏بیایید صلح کنیم، بیاییم صلح کنیم، چه جور، با چی صلح کنیم؟ با کی‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 594

‏صلح کنیم؟ ملت عراق صلح کنند، ما صلح می کنیم.(1011)‏

29 / 1 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تلاش دروغین برای صلح

‏این ور و آن ور افتادند دنبال اینکه بیایید صلح کنید. دروغ هم‏‎ ‎‏می گویند بحمدالله ، معلوم است که دروغ هم می گویند اینها. و خدا‏‎ ‎‏عذاب اینها را به دروغشان هم اضافه خواهد کرد.(1012)‏

2 / 10 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سبب صلح طلبی استکبار جهانی و صدام

‏هم اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیده ایم و قدمهای آخرمان را‏‎ ‎‏برمی داریم، صدای ناآشنای صلح طلبی آن هم از کام ستمگران و‏‎ ‎‏جنگ افروزان به گوش می رسد و در جهان غوغا به راه انداخته و عزا‏‎ ‎‏و ماتم صلح طلبی برپا نموده است و مدافع آزادی و امنیت انسانها شده‏‎ ‎‏و برای خون جوانان و سرمایه های مادی و معنوی در کشور ایران و‏‎ ‎‏عراق مرثیه سرایی می کند. راستی چه شده است استکبار جهانی و در‏‎ ‎‏رأس آن امریکا اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و‏‎ ‎‏آتش‌بیاران معرکه ها و جلادان قرن به شرف انسانیت و همزیستی‏‎ ‎‏مسالمت آمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب ناشدنی و خصلت‏‎ ‎‏خونخواری خود که طبیعت فرهنگ سرمایه داری و کمونیسم است،‏‎ ‎‏منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره های فرو رفته در‏‎ ‎‏قلب و جگر ملتها را به غلاف کشیده اند! آیا این حقیقت است یا فریب‏‎ ‎‏و آیا این همان جلوه های دیگر شبیخونها و بی انصافیهایی نیست که‏‎ ‎‏روزی سکوت را مصلحت خویش می دید و امروز صلح طلبی را؟ آیا‏‎ ‎‏براستی از این طریق جهانخواران نمی خواهند از ضربۀ آخر ما‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 595

‏جلوگیری کنند و برای حفظ منافع خویش سیاست جنگ و صلح‏‎ ‎‏جهانی را به تصمیمات و فکرهای پوسیده و شیطانی خود گره بزنند و‏‎ ‎‏عملاً جان و مال و مملکت و امنیت ملل عالم را به قبضۀ قدرت خود‏‎ ‎‏درآورند که به طور قطع و یقین، علت و فلسفۀ سماجت و اصرار‏‎ ‎‏جهانخواران در تحمیل صلح بر ملت ایران، نشأت گرفته از همین‏‎ ‎‏تفکر است. و از همۀ اینها که بگذریم این مسأله که چه کسی خواهان‏‎ ‎‏صلح واقعی است و چه کسی جنگ طلب است خود اولِ بحث ما‏‎ ‎‏است.‏

‏     آیا واقعاً صدام از گذشته ها و کرده ها و تجاوزات و ظلمها و‏‎ ‎‏ستمهای خود پشیمان شده است و اظهار ندامت می کند و از خیانتی‏‎ ‎‏که به ملتها و کشورهای اسلامی و در جهت تضعیف بنیۀ دفاعی ملل‏‎ ‎‏اسلامی نموده است عذر تقصیر می خواهد؟ آیا صلح طلبی صدام از‏‎ ‎‏روی دلسوزی و تنبه و آگاهی او است و اصلاً با اینهمه جنایت و‏‎ ‎‏غارتگریها، برای صدام وجدان و شعور و عاطفه ای می توان تصور‏‎ ‎‏کرد، یا اینکه این افعی زخم خورده به خاطر استیصال و درماندگی‏‎ ‎‏خود به طناب صلح طلبی چسبیده است؟(1013)‏

6 / 5 / 66

*  *  *

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 596