طراحی کودتا
احتمال این هست که شاه خائن که در حال رفتن است، دست به یک جنایت بزرگتری بزند و آن یک کودتای نظامی است که کراراً تذکر داده ام که این آخرین ضربۀ اوست ولکن ملت دلیر می داند که در ارتش به جز تنی چند سرسپرده و خونخوار، که از قرار مذکور در پستهای مهم مستقر شده اند و به من نیز معرفی کرده اند، جناحهای شریف ارتش به این سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنین جنایتی که مخالف با ملیت و مذهب آنان است بزنند.(1022)
22 / 10 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 644
بالاتر از این عایده چیست که یک رژیم 2500 سالۀ ظلم را که ریشه هایش در اعماق این مملکت رفته بود شما کندید در ظرفِ چند ساعت؟! البته مقدماتش طولانی بود لکن آن وقت که قیامِ حقیقی شد و آنها خواستند کودتا بکنند ـ کودتا می خواستند بکنند، این کودتا بود ـ شما شکستید در ظرف چندین ساعت و همه چیز را فرو ریختید.(1023)
14 / 12 / 57
* * *
یکی از ایام بزرگ خدای تبارک و تعالی آن شبی بود که کودتا کردند اینها. آن شبی که ما تهران بودیم و روز هم اعلام حکومت نظامی شد که روز هم کسی بیرون نیاید و آن شب، ـ بعدها به ما اطلاع دادند ـ اینها آن شب بنا داشتند که تمام سران قوم، هرکس گوشش می جُنبید بِکُشند و تصفیه کنند تا تمام بشود کار، خدا نخواست، آن قیام ملت و آن قیام نورانی ملت، ملت متعهد که بعدش که اینها قیام کردند، نیروهای آن طرف هم به این طرف ملحق شدند، هِی ملحق شدند، یک مسأله ای بود که الهی بود و «مِن ایام الله » بود. این را از یاد نبرید که تمام چیزها را جمع کردند و تمام کیْدها را درست کردند برای اینکه در یک شب بریزند کودتا کنند و همۀ اشخاصی که احتمال می رود یک کاری از آنها بیاید همه را از بین ببرند، ملت را باز برگردانند به آن حال اوّل، خدا نخواست. این یکی از «ایّام الله » بود که شما ملت شریف نورانی با قلبهای پُر از ایمان نترسیدید و آن روز ریختید به خیابانها، با اینکه اعلام حکومت نظامی بود، ریختید به خیابانها، و خنثی شد آن چیزی که آنها می خواستند. می خواستند خیابانها خلوت بشود، تانکها را بیاورند همه جا مستقر بکنند، و شب مشغول آن جنایت بشوند. خدای تبارک و تعالی به دادِ این ملت رسید. و آن روز یکی از ایام الله بزرگ است. همۀ قدرتها دنبال اینها
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 645
بودند. همۀ قدرتها، نه فقط قدرت ابرقدرت؛ دیگران هم بودند. آنهایی که به نرخ روز کارهایشان را می کنند؛ نان به نرخ روز می خورند. همه آن روز پشتیبانی می کردند، مع ذلک خدای تبارک و تعالی به شما مرحمت فرمود، شما را بر این قدرتهای بزرگ پیروز کرد.(1024)
17 / 6 / 58
* * *
معجزۀ دیگر همین توطئه ای بود که برای کودتا در همان شبهای آخر، که ما در تهران بودیم، اینها دیده بودند. و قبلش توطئه این بود که حکومت نظامی را روز هم اعلام بکنند. ما هم هیچ خبر از هیچ نداشتیم. اعلام بکنند مردم توی خیابانها نیایند، قوای انتظامیه تمام را بگیرند؛ تمام خیابانها و اینها را قوای انتظامی و آلاتی که آنها دارند؛ تانکها را بیاورند مستقر کنند. و بنابراین بود که در همان شب بریزند و هرکس را که احتمال بدهند که این یک مثلاً چیزی هست از بین ببرند و بعد هم چه بکنند. ما هیچ اطلاع نداشتیم. مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبْ قضایا واقع شد، مثلاً گفته شد که بشکنید این اعتصاب را، این نظام را، این حکومت نظامی را. خوب، مردم شکستند؛ و آنها نتوانستند که بیاورند نابودشان بکنند. بعد آن درگیریها پیدا شد. مرحوم قرنی، ـ خدا رحمتش کند ـ اینجا بود. به من گفت که مقاتله و جنگ مابین مردم و قوای دولتی در آن شب سه ساعت و نیم بود. با سه ساعت و نیم، دستهای خالی بر تانک و توپ و مسلسل و اینها غلبه کرد.(1025)
26 / 6 / 58
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 646
این یک کمکی بود که خدای تبارک و تعالی به ملت ما کرد که اینها به فکر این نیفتادند که توپ و تانک را بریزند و مردم را بکشند و تهران را خراب کنند و به هم بریزند، و هرچه می خواهد بشود. اگر هم یک دفعه نقشه اش را کشیدند ـ که در زمان بختیار این نقشه کشیده شد، آن روزی که اعلام حکومت نظامی دادند، بعدها به ما گفتند، بنا بر این بود تانکها و توپها را بیاورند در خیابانها و مستقر کنند، و شبش بریزند و اشخاصی که احتمال می دهند که مخالف با آنها باشند همه را از بین ببرند ـ آن را هم خدا خواست که نشد.(1026)
6 / 7 / 58
* * *
آن شبی که می خواستند اینها کودتا بکنند، ما تهران بودیم. و یک شب بنا بود کودتا بکنند. به ما هم اطلاع دادند. حتی آمدند اصرار هم بعضی کردند که شما از این خانه بیایید بیرون. گفتم نه، من همین جا هستم. آن شبی که اینها می خواستند کودتا بکنند ... بعدها ما فهمیدیم که بنای آنها بر این بوده است که هر کس احتمال بدهند که [مؤثر] باشد بکشند او را. از بین ببرند. و اعلام کردند حکومت نظامی روز را؛ که روز هم نباید بیرون بیایید. خدا خواست که شکسته شد این. من هیچ فکر نمی کردم که این روی چیست. بعد به من گفتند کودتاست. فکر نمی کردم که این حکومت نظامی را برای چه دارند تأسیس می کنند. ما برای اینکه یک مقابله ای با آنها کرده باشیم گفتیم به این اعتنا نکنید. ... بعد معلوم شد که این را خدا خود پیش آورده که این نقشه ای که اینها کشیده بودند که حکومت نظامی روز درست بکنند و تمام خیابانها را بگیرند و تمام قدرتهایشان را در اینجاها مجهز کنند، و با هر چیزی که دارند در خیابانها نصب کنند، کودتا کنند
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 647
و بساط را تمام کنند، مردم آمدند خنثی شد. مردم ریختند بیرون و خنثی کردند.(1027)
25 / 9 / 58
* * *
مرحوم «قرنی» به من گفت که سه ساعت و نیم، سه ساعت و نیم غلبه کرد ملت بر رژیم. یعنی آن وقتی که آنها کودتا می خواستند بکنند در تهران ما بودیم، و آنها بنا داشتند کودتا بکنند و جلویش گفتند روز هم باید مردم بیرون نیایند. حکومت نظامی روز قرار دادند. آن حکومت نظامی روز را خدا خواست که شکسته شد. آنها به من بعد گفتند که اینها بنا داشتند که کودتا بکنند و خیابانها را وقتی که مردم نیستند، خیابانها را همه را بگیرند و شبش کودتا بکنند. مردم که ریختند در خیابانها اینها این طرحی که داشتند خنثی شد.(1028)
17 / 10 / 58
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 648