بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

فرار شاه

فرار شاه

‏ ‏

‏ایشان ـ آنطوری که از ایشان نقل شده است ـ گفته اند که اگر من بروم،‏‎ ‎‏من یک سه ماهی می خواهم بروم برای اینکه یک مثلاً ناراحتیهایی‏‎ ‎‏دارم، سه ماه می خواهم بروم دیگر! و اگر من بروم، به غرب نفت‏‎ ‎‏نخواهد رسید.(989)‏

17 / 10 / 57

*  *  *


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 629
‏فرار محمدرضا پهلوی را که طلیعۀ پیروزی ملت و سرلوحۀ سعادت‏‎ ‎‏و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک‏‎ ‎‏عرض می کنم. شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهای مظلوم ثابت‏‎ ‎‏کردید که با فداکاری و استقامت می توان بر مشکلات هر چه باشد‏‎ ‎‏غلبه کرد، و به مقصد ـ هر چه دشوار باشد ـ رسید. گر چه این ستمگر ‏‎ ‎‏با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت از ‏‎ ‎‏دست ما گریخت ولی به خواست خداوند متعال بزودی به محاکمه ‏‎ ‎‏کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خواهد شد؛ لکن ‏‎ ‎‏قطع دست ستمکار از ادامه ظلم، به دست ستمدیدگان، فوری است. ‏‎ ‎‏او رفت و به هم پیمان خود، اسرائیل ـ دشمن سرسخت اسلام و ‏‎ ‎‏مسلمین ـ پیوست و جرایم و آشفتگیهایی را به جای گذاشت که ترمیم ‏‎ ‎‏آن جز به تأیید خداوند متعال و همت همۀ طبقات ملت و فداکاری ‏‎ ‎‏اقشار کاردان و روشنفکر میسر نخواهد شد.(990)‏

27 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏خروج شاه اولین مرحلۀ پیروزی ملت ماست، و ما مشکلات زیادی‏‎ ‎‏در پیش داریم؛ و ملت ما باید بداند که مجرد رفتن شاه، پیروزی نیست‏‎ ‎‏بلکه طلیعۀ پیروزی است. و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک‏‎ ‎‏عرض می کنم. و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعۀ‏‎ ‎‏پیروزی است، طلیعۀ خلع سلطۀ اجانب است؛ و این تبریک، بیشتر از‏‎ ‎‏تبریک رفتن شاه است.(991)‏

26 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 630
‏شاه رفت و رژیم شاهنشاهی فرو ریخت. دزدان بیت المال سرمایه ها‏‎ ‎‏را خارج کردند و یکی پس از دیگری گریختند. ملت شجاع در اولین‏‎ ‎‏فرصت به حساب آنان خواهد رسید. اینان رفتند و آشفتگیها و‏‎ ‎‏خرابیهای بسیاری را بر جای گذاشتند که با خواست خدا و همت‏‎ ‎‏ملت باید ترمیم شود؛ گر چه سالها طول خواهد کشید.(992)‏

30 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ما یک قدم جلو رفتیم؛ آن اینکه این شخص را از مملکتمان بیرون‏‎ ‎‏کردیم. او می خواست که ماها را بیرون کند یعنی هر کس وارد در‏‎ ‎‏حزب رستاخیز نشده است باید از این مملکت بیرون برود، شما‏‎ ‎‏بحمدالله با هم متحد شدید و اتفاق کلمۀ شما این شد که آن کاری که او‏‎ ‎‏می خواست سر شما بیاورد سر او درآورید؛ بیرونش کردید! بعدها‏‎ ‎‏هم کسی نمی تواند او را بیاورد. اگر می توانستند نگهش می داشتند؛‏‎ ‎‏نگه داشتن آسانتر از بیرون رفتن و برگشتن است. البته آنها الآن به فکر‏‎ ‎‏هستند؛ گفته می شود که در طیاره که داشته می رفته این خبیث امر‏‎ ‎‏می کرده است به اینکه کودتا کنید؛ طیاره در هوا بوده و باز از هوای‏‎ ‎‏نَفْسش دست برنداشته از آنجا ـ اینطور گفته می شود ـ امر کرده که‏‎ ‎‏کودتا. و کودتایی که او می گوید دیگر اینطور این حرفها نیست:‏‎ ‎‏بکشید و بزنید! از او اطاعت نکردند. در همین چند روز هم می گویند‏‎ ‎‏در یکی از پادگانها ـ الآن هم، امروز هم برای من باز این را نوشته ‏‎ ‎‏بودند ـ دستور داده بودند به اینکه باید ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ شهر همدان کودتا کنید و ‏‎ ‎‏بمباران کنید و بساط درست کنید. گوش ندادند و اعتصاب غذا کردند ‏‎ ‎‏و گوش ندادند، و الآن هم آن پادگان دربست مال ملت است.(993)‏

1 / 11 / 57


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 631
‏وحدت کلمه باعث شد که نه شاه با تمام قوایی که داشت، و نه آنهایی‏‎ ‎‏که پشتیبانی از او می کردند مثل قدرت امریکا، مثل شوروی، چین،‏‎ ‎‏انگلستان ـ همۀ اینها پشتیبانی می کردند ـ لکن به واسطۀ همین قدرت‏‎ ‎‏ملت همۀ آنها هم پشتیبانی شان را از او برداشتند؛ خودش هم فرار‏‎ ‎‏کرد.‏

‏     و مع الأسف که فرار کرد و نتوانست ملتْ او را گیر بیاورد و‏‎ ‎‏کارهایی را که کرده بود ـ لااقل یک مقداریش را ـ بتواند جبران بکند؛‏‎ ‎‏برای اینکه او اینقدر جنایات کرده است که هیچ بشر نمی تواند جبران‏‎ ‎‏آنها را بکند، جزای آنها را بدهد. او هزاران شخص را بی خانمان کرده‏‎ ‎‏است، هزاران شخص را دربه در کرده است، هزاران جنایات کرده‏‎ ‎‏است. آنقدری که از برای یک آدم است، مقابل یک آدم می شود‏‎ ‎‏کشتش، مقابل صدها هزار آدم که نمی شود.(994)‏

16 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏محمدرضا در عین حال که خودش یک قدرت عظیم بود، دنبال او هم‏‎ ‎‏همۀ قدرتها، همۀ قدرتهایی که در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما‏‎ ‎‏مخالف، مع ذلک این نهضت چون یک نهضت الهی بود، نه یک‏‎ ‎‏نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی یک نهضت اسلامی‏‎ ‎‏بود، از این جهت پیروز شد؛ و تمام قدرتها نتوانستند این شیطان را‏‎ ‎‏نگه دارند. و رفت و دیگر برگشت ندارد.(995)‏

11 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏این اشتباه نشود که ما می خواستیم که او برود، رفت؛ تمام شد. خیر،‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 632
‏تمام نشده است. او مانع از کار بود. و چون مانع بود که ما به مقصد‏‎ ‎‏برسیم با او معارضه کردیم. او نمی گذاشت که عدل الهی تحقق پیدا‏‎ ‎‏بکند؛ او نمی گذاشت که مملکت ما یک مملکت اسلامی با یک‏‎ ‎‏حکومت عادل باشد، محقق بشود با این رژیم؛ از این جهت معارضه‏‎ ‎‏شد با او، او رفت.(996)‏

11 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏من در همین مدرسه‏‎[1]‎‏ شاه را نصیحت کردم و نشنید، شما که چیزی‏‎ ‎‏نیستید. عصر عاشورا من گفتم کاری نکن که ملت تو را بیرون کند.‏‎ ‎‏نشنید و کاری کرد که ملت بیرونش کرد.(997)‏

15 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بود و خدمت به این ملت کرده‏‎ ‎‏بود، سقوط نمی کرد. لکن خدمت نکرد و خیانت کرد، و پشتوانۀ‏‎ ‎‏مردمی را از دست داد، و وقتی که مردم شنیدند رفت، شادی کردند.‏‎ ‎‏چنانکه در رفتن پدرش هم شادی کردند. حکومتها باید عبرت بگیرند‏‎ ‎‏از این وضعی که در ایران پیش آمد، و بدانند که وضع برای این بود که‏‎ ‎‏محیط اختناق به طوری پیش آوردند که اختناق انفجار آورد.(998)‏

21 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏همۀ قشرها، چه دولتهای اسلامی ـ الاّ کمی از آنها ـ و چه ابرقدرتها، ‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 633
‏که همه شان پشتیبان محمدرضا بودند، همه بودند. به من پیغامها‏‎ ‎‏می دادند؛ خصوصاً از امریکا؛ و می خواستند که او باشد؛ چنانچه‏‎ ‎‏خودش هم وسایطی ایجاد کرد که باشد و هرچه قدرت است دست‏‎ ‎‏ماها باشد و ایشان سلطنت بکنند؛ و من می دانستم دروغ می گوید.‏‎ ‎‏مع ذلک این قدرتها نتوانستند نگه دارند.(999)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏من به این پسر نادانش گفتم که تو نکن کاری که همان طوری که پدرت‏‎ ‎‏رفت و شادی کردند، برای رفتن تو هم شادی بکنند. و نشنید. و دیدید‏‎ ‎‏که برای این بیشتر شادی کردند! و حق هم همین بود؛ چرا؟ برای اینکه‏‎ ‎‏بین مردم پایگاه نداشت.(1000)‏

10 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏رژیم سابق را فرستادیم ـ بحمدالله ـ به خارج و دفنش کردیم، و دیگر‏‎ ‎‏هم زنده نخواهد شد ان شاءالله .(1001)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏محمدرضا هم شما شاهدش بودید که وقتی که از اینجا رفت ـ من‏‎ ‎‏نبودم در ایران، لکن گفتند ـ ایران غرق شادی بود. این را دیگر شماها‏‎ ‎‏دیدید... اگر چنانچه این محمدرضا گوش کرده بود آن چیزی که به او‏‎ ‎‏تزریق می شد، گفته می شد که با مردم ملت باید آن کسی که خیال‏‎ ‎‏می کند که رأس است با ملت باید بسازد تا اینها پشتیبان او باشند؛ اگر‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 634
‏ملت پشتیبانش بود، خوب، این قضایا پیش نمی آمد.(1002)‏

26 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏روزی که این خبیث فرار کرد از «ایّام الله » بود؛ که یک ملتی که هیچ‏‎ ‎‏نداشت یک قدرت را شکست، به طوری که نتوانست بماند. نه قدرت‏‎ ‎‏خودش، قدرت همه؛ دنیا ایستاده بود مقابل شما، من مطّلع بودم، دنیا‏‎ ‎‏ایستاده بود پشتیبان، پشتیبان خودش اول؛ پشتیبان وارث آن، که این‏‎ ‎‏شخص بختیار باشد، ثانیاً. ایستاده بودند دنبال او که نگهشان دارند.(1003)‏

17 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏من به این دومی ‏‏[‏‏نصیحت‏‏]‏‏ کردم که کاری نکن که وقتی رفتی مردم‏‎ ‎‏شادی کنند، چنانچه برای پدرت کردند. این را دیگر خود شما دیدید،‏‎ ‎‏من نبودم اینجا، که وقتی ایشان رفته است مردم چه کردند، خیابانها‏‎ ‎‏چه بساطی بود. علاوه بر اینکه کمک نمی کردند، این طور بودند‏‎ ‎‏خودشان، برای اینکه جبهه را یک جبهه مقابل قرار داده بود.(1004)‏

6 / 7 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏من به پسر بی رُشدِ او سفارش دادم که نکن کاری که مثل پدرت اگر از‏‎ ‎‏بین بروی مردم، شادی بکنند، نشنید و بعد وقتی که رفت، ملت ما‏‎ ‎‏شادیها کردند؛ در خیابانها شادیهای زیاد کردند.(1005)‏

10 / 8 / 58

*  *  *


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 635
‏از قراری که من شنیدم همین محمدرضا در اواخر سال جنایاتش‏‎ ‎‏وقتی که ایران قیام کرد و آن بساط را و آن نهضت را، انقلاب را به پا کرد‏‎ ‎‏و دیدند خارجی ها که نمی توانند این را دیگر اینجا نگه دارند، دیگر‏‎ ‎‏این عروسک به درد نمی خورد، گفتند ـ از بعضی اشخاصی که نقل‏‎ ‎‏کردند که از خود آنها بودند و حاضر قضیه بودند ـ که وقتی از طرف‏‎ ‎‏امریکا با او آمدند و گفتند که شما باید دیگر بروید، او که نشسته بود‏‎ ‎‏یک قلم دستش بود لرزید و قلم از دستش افتاد.(1006)‏

11 / 5 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏در رژیم سابق هم چه امریکا و چه شوروی، چه فرانسه و سایر قدرتها‏‎ ‎‏می خواستند شاه را نگاه دارند، و عده ای هم از ایران آمدند در فرانسه که‏‎ ‎‏بگذارید شاه باشد و سلطنت کند نه حکومت، ولی نشد، او رفت.(1007)‏

29 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 636

  • - مراد، مدرسه علمیۀ فیضیه واقع در جنب حرم حضرت معصومه(س) در شهر قم بوده است.