پایبندی به اصول اخلاقی
عمل به قواعد اسلام
عمدۀ حرف این است که فرق است مابین قوای مسلّح ایران با قوای مسلّح عراق، فرق است ما بین فرماندهان قوای مسلّح ایران با فرماندهان قوای مسلّح عراق و آن این است که اینها به اسلام فکر می کنند و روی قواعد اسلام می خواهند عمل بکنند، و لهذا، به شهرهایی که دفاع ندارند، به مردم بازار و به مردم و فقرای جاهای دیگر کاری ندارند و فقط اگر الزام پیدا کردند که یک مثلاً، توپی بیندازند، یک بمبی بیندازند، به همان مراکزی که مراکز قدرت شیطانی است، اینها هجوم می کنند. لکن فرماندهان عراق از خدا بی خبرند، اعتقادی به این مسائل ندارند. لهذا، توی شهرها می اندازند بمبهایشان را، در خرمشهر، در اهواز، در این جاها، شهرها را هدف قرار می دهند و ما دستمان بسته است از این جهت که نمی خواهیم مردم عادی و مردم بی گناه تلف بشوند و آنها دستشان باز است از باب اینکه اعتقاد به آن چیزهایی که در اسلام مطرح است، آن چیزهایی که «انسان بما أنّه انسان» می فهمد، آن چیزهایی که شرف انسان اقتضا می کند، آنها این مسائل پیششان مطرح نیست. آنها همان پیش بردن و رفتن و زدن و اینطور چیزها، لکن اینطور نیست که مملکت ایران نتواند اینها را از بین ببرد، لکن می خواهد قدم به قدم پیش برود که مبادا بی گناهها ـخدای ناخواسته زیر پا بروند. ما باید روی قواعد اسلامی عمل بکنیم. قدم قدم پیش رفتیم، تکه تکه جلو رفتیم و آنها خیال کردند قدرتی در کار نیست. حالا فهمیدند آنها که نه، قدرت هست، لکن قدرتمندان اینجا روی یک قواعد عمل می کنند و قدرتمندان اشرار روی یک قواعد دیگر عمل می کنند. لهذا، آنها مراکز جمعیت را هر جا پرجمعیت است آنها به توپ می بندند یا نارنجک می اندازند. اینها می خواهند همان هدفهایی که مربوط به
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 79
قوای مسلّحۀ آنهاست [سقوط] بکند.(131)
8 / 7 / 59
* * *
پایبندی به تکالیف اسلام در جنگ
فرق ارتش ما و ارتش آنها این است که ارتش ما دستش بسته است. ارتش ما اسلام برایش تکلیف معیّن کرده. ارتش آنها دستشان باز است. توپ، موشک زمین به زمین به اصطلاح خودشان می اندازند، نُه متری، ده متری، یک شهر هم همه اش را خراب کنند، آن وقت تبریک می شنوند. ارتش ما نمی کند این کار را، نمی تواند این کار را بکند و نخواهد کرد. ارتش ما فقط موارد جنگی آنها و اشخاصی که مخالف اسلام و قیام بر ضد اسلام کردند، می کوبد و خواهد کوبید.(132)
6 / 8 / 59
* * *
تعهد به اسلام در جنگ
اگر نبود خوف اینکه ملت شریف عراق صدمه ببیند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فکر می کرد که باید پیشبُرد ولو به کشتن ملتها، ولو به کشتن بچه ها و زنها و پیرمردها، اگر یک همچو برنامه ای بود، امروز می دیدی که عراق دیگر کسانی را که بتوانند کاری انجام بدهند، ندارد. لکن کشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است؛ ارتشی است که از بالای شهرهای بزرگ عراق می گذرد و در آخرین نقطۀ عراق، در مرز اردن، می کوبد مراکز نظامی عراق را و یک بمب در شهرهای عراق نمی اندازد. این کشور اسلامی است و این لشکر، اسلامی و این قوای مسلحه، اسلامی است و آن کسی که می کوبد مسلمین را و آواره می کند مسلمین عرب را و به تباهی می کشد کشور اسلامی را، به جرم اسلامیت، آن کس در سلک
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 80
مسلمین نیست؛ هر چه هم فریاد بزند که من مسلمم، فریاد بزند که من شهادت می دهم، لکن این اسلام نفاق است که بسیاری از شهادتها را می دهند و در صدر اسلام هم می دادند، لکن منافقینی بودند که بالاتر از سایر کفار بودند.
و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که ملتهای مسلم را بیدار کند و ملت عراق را هوشیار کند و خودشان را [رها کنند] از قید و بند این قدرتهای بزرگ و این جرثومه های فسادی که به اسم اسلام مسلمین را قتل عام می کنند و به اسم اسلام احکام اسلام را زیر پا می گذارند و با اسم اسلام علمای اسلام را شهید می کنند، آن هم مثل سید محمدباقر صدر که مغز متفکر اسلامی بود و امید این بود که اسلام از او بهره برداریهای زیادتری بکند.(133)
20 / 1 / 60
* * *
آرمانهای اسلامی، هدف نظامیان ایران
اسلحه دست سپاه پاسداران ما و همین طور ارتش ما هست، دست صدامیها هم هست، دست اردنی ها ـیعنی حکومتش هست و دست امریکا و شوروی هم هست. همه اینها اسلحه دارند. ما اسلحه های کوچک داریم، آنها اسلحه های بزرگ دارند. این اسلحه ها وقتی به کار می رود، خود اسلحه ـفینفسه اشکالی ندارد؛ چیزی نیست، خود شمشیر ـفینفسه چیزی نیست.
شمشیر حضرت علی بن ابی طالب با شمشیر ابن ملجم یک شمشیر، یک جور بودند ـشاید شمشیر او تیزتر هم بود لکن او که این شمشیر را به کار می برد، آن میزان است. آنکه یک ضربت را با
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 81
عبادت ثقلین مساوی می داند و افضل، با آن ضربتی که همین موجودی [را] که یک ضربتش افضل از عبادت ثقلین است به خاک و خون می کشد، این میزان است؛ آن که ضربتها را وارد می کند میزان است.
از اول این جنگ تحمیلی، ما ببینیم که سپاهیان ما و ارتش ما اسلحه های خودشان را در چه کار به کار بردند، در چه جهت به کار بردند. و امریکا و آنهایی که دنبال [اویند ]ـیعنی، صدام را وادار کردند به این امر آنها در چه کار.... اسلحه های ما [در] دفاع از این ملت ضعیف است، [که] به کار می رود، در راهی که خدا فرموده است، اسلحه های ایران الآن ـغیر آن که دست منحرفین است آن که به حسب توده های مردم میزان است، به حسب اجتماع میزان است، این اسلحه ها در راه تحقق آرمانهای اسلامی و الهی دارد به کار می رود و آن اسلحه ها در راه تخریب و براندازی اسلام دارد به کار می رود.(134)
14 / 1 / 61
* * *
اعتقاد به اخلاق معنوی در رزم
اگر ارتش و سایر قوای مسلح از نصرت معنوی الهی برخوردار نبودند پس این امر خارق العاده چگونه تحقق یافت؟ آری فرق بسیاری است بین جوانانی که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نیایش به سر می برند و حمله را با ذکر خدا و الله اکبر شروع می کنند، با آنان که شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز می کنند. فرق است میان آن سنگرها که کتاب خدا و نهج البلاغه و کتابهای دعا در آن است، با آن سنگرها که بنا به گفتۀ فاتحان، ابزار قمار و شراب و مسکرات و بدتر از آن در آنها یافت می شود. و فرق است میان آنان که با اعتقاد به اینکه صاحب الزمان ـروحی فداه فرماندۀ آنهاست و
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 82
جنگ می کنند، و آنان که صدام عفلقیِ ابرجنایتکار فرماندۀ آنان است. و فرق است میان آنان که خود را برادر ملت مسلمان عراق می دانند و هرگز به خود اجازه نمی دهند که به شهرها یا روستاهای برادر خود تجاوز کنند، با آنان که هر روز به هر شهر و دهکده، هرچند عرب نشین، که بتواند، آتش گشوده و با دعوی جنگ برای عربیت، کودکان و زنان و پیرمردان بی گناه را قتل عام می کنند. فرق است میان آنان که با اسرای جنگی خویش که در حال جنگِ با آنان به اسیری در آمده اند چون برادران خویش رفتار می کنند، با آنان که با اسرایی که از ایران گرفته اند و اکثر آنها مردم عرب روستاها یا شهر بوده و در جنگ دخالت نداشته اند آنچنان دژخیمانه رفتار می کنند که از ترس رسوایی بیشتر اکنون نیز نتوانند خویشاوندان و نزدیکان آنان را برای ملاقات بپذیرند.(135)
29 / 1 / 61
* * *
رعایت اخلاق در جنگ شهرها
من باید بگویم اخطب خطبای عرب، صدام است که به این شکستها، پیروزی می گوید؛ افتخار می کند.
از حرفهایی که تازگی زده است، این است که اگر ایران بخواهد شهرهای ما را چه بکند و فلان، ما جزیرۀ خارک را چه خواهیم کرد. معلوم می شود تا حالا می توانسته بکند و نکرده! خوب، همۀ مردم، همۀ دنیا تو را می شناسند که تو هر کاری که بتوانی، می کنی. اگر یک جنایتی نکنی، از باب این است که نمی توانی بکنی. تو اگر می توانستی که جزیرۀ خارک و مراکز اسلامی ما را بمباران کنی، می کردی. این قدر که حالا می کنی، بیشتر از این از دستت نمی آید. آن کنار نشسته اید با توپهای دور برد می زنید، آبادان را هر روز می زنید، هر روز دزفول را می زنید، نمی دانم کجا، این جاها را، هر جا [را ]دستتان می رسد. شما
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 83
نمی توانید انجام بدهید، نه اینکه اگر ما انجام بدهیم، شما انجام می دهید. ثابت کردند اینها که ما، آن چیزهای، نورافکنهای هوایی را فرستادیم برای بصره، ارتش ما فرستاد برای بصره، خوب اینها می توانستند توپ هم بفرستند، می توانستند گلولۀ توپ هم، موشک هم می توانستند بفرستند. اینکه نفرستادند، برای اینکه آن تربیت این ارتش و این سپاه، غیر تربیت آن چیزی است که سپاه آنها و ارتش آنها دارد. آنها تربیتشان تربیت کفر است و نا نجیبی است، اینها تربیتشان تربیت اسلامی است که نمی خواهند این کارها بشود. تو می گویی : من می کنم، نمی توانی بکنی؛ اگر می توانستی تا حالا کرده بودی، اگر می توانستی همۀ جزایر، همۀ جاهایی که ما داشتیم به باد فنا بدهی، همه را تا حالا داده بودی؛ نتوانستی. تا حالا هر چه توانستی، کردی و همه اش هم خیانت بوده و جسارت بوده و همه اش هم خرابی بوده، آن هم خرابی منازل مردم مستضعف و مردم فقیر و مستمند.
و مع الأسف، همۀ گروههای دنیا، که دستشان قلم است، توی خانه شان نشسته اند، می نویسند؛ می نویسند که ایران نتوانست چه بکند، صدام چه کرد، چه کرد. هی از این مسائل می نویسند. ولی واقع مطلب را که اینها عوض نمی کند. واقع مطلب این است که اگر ایران دستش بسته نبود و اسلام دست ایران را نبسته بود، حالا دیگر شهر بصره که هیچ، شهر بغداد هم برایش چیزی باقی نمانده بود. اما چه کنیم که دست ما بسته است و دست شما باز. شما افسارتان دست شیطان است و او به هر جا که می گوید، عمل می کنید و ما افتخار به احکام اسلام می کنیم. دست ما را بسته است به اینکه نه، نباید هیچ تعدی بکنید، باید موافق اسلام عمل بکنید.(136)
31 / 5 / 61
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 84
پرهیز از صدمه رسانی به مردم عراق
ما در عین حالی که الآن بسیاری از شهرهای آنجا زیر نظر ما هست، و رزمندگان ما می توانند آنها را بمباران کنند، ابداً همچو کاری نکردند و نباید هم بکنند، برای اینکه مردم شهرها گناهی ندارند. ما در جنگ باید جلوی او را بگیریم، در جنگ باید صدمات را به او وارد بکنیم و او را محطوم بکنیم و محکوم بکنیم و معدوم بکنیم ان شاءالله و من امیدوارم که این جنگ دیگر همین روزهای آخرش باشد ان شاءالله . این رژیم ساقط بشود و کشور عراق به دست خود ملت عراق اداره بشود، و به وجهش اسلامی و شایسته برای اسلام اداره بشود.(137)
1 / 8 / 62
* * *
کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 85