فصل اول: علل جنگ و هویت ما در جنگ تحمیلی

پایبندی به اصول اخلاقی

پایبندی به اصول اخلاقی

 

 

عمل به قواعد اسلام

‏عمدۀ حرف این است که فرق است مابین قوای مسلّح ایران با قوای‏‎ ‎‏مسلّح عراق، فرق است ما بین فرماندهان قوای مسلّح ایران با‏‎ ‎‏فرماندهان قوای مسلّح عراق و آن این است که اینها به اسلام فکر‏‎ ‎‏می کنند و روی قواعد اسلام می خواهند عمل بکنند، و لهذا، به‏‎ ‎‏شهرهایی که دفاع ندارند، به مردم بازار و به مردم و فقرای جاهای‏‎ ‎‏دیگر کاری ندارند و فقط اگر الزام پیدا کردند که یک مثلاً، توپی‏‎ ‎‏بیندازند، یک بمبی بیندازند، به همان مراکزی که مراکز قدرت‏‎ ‎‏شیطانی است، اینها هجوم می کنند. لکن فرماندهان عراق از خدا‏‎ ‎‏بی خبرند، اعتقادی به این مسائل ندارند. لهذا، توی شهرها می اندازند‏‎ ‎‏بمبهایشان را، در خرمشهر، در اهواز، در این جاها، شهرها را هدف‏‎ ‎‏قرار می دهند و ما دستمان بسته است از این جهت که نمی خواهیم‏‎ ‎‏مردم عادی و مردم بی گناه تلف بشوند و آنها دستشان باز است از باب‏‎ ‎‏اینکه اعتقاد به آن چیزهایی که در اسلام مطرح است، آن چیزهایی که‏‎ ‎‏«انسان بما أنّه انسان» می فهمد، آن چیزهایی که شرف انسان اقتضا‏‎ ‎‏می کند، آنها این مسائل پیششان مطرح نیست. آنها همان پیش بردن و‏‎ ‎‏رفتن و زدن و اینطور چیزها، لکن اینطور نیست که مملکت ایران‏‎ ‎‏نتواند اینها را از بین ببرد، لکن می خواهد قدم به قدم پیش برود که‏‎ ‎‏مبادا بی گناهها ـ‌خدای ناخواسته‌ زیر پا بروند. ما باید روی قواعد‏‎ ‎‏اسلامی عمل بکنیم. قدم قدم پیش رفتیم، تکه تکه جلو رفتیم و آنها‏‎ ‎‏خیال کردند قدرتی در کار نیست. حالا فهمیدند آنها که نه، قدرت‏‎ ‎‏هست، لکن قدرتمندان اینجا روی یک قواعد عمل می کنند و‏‎ ‎‏قدرتمندان اشرار روی یک قواعد دیگر عمل می کنند. لهذا، آنها‏‎ ‎‏مراکز جمعیت را هر جا پرجمعیت است آنها به توپ می بندند یا‏‎ ‎‏نارنجک می اندازند. اینها می خواهند همان هدفهایی که مربوط به‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 79

‏قوای مسلّحۀ آنهاست ‏‏[‏‏سقوط‏‏]‏‏ بکند.(131)‏

8 / 7 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پایبندی به تکالیف اسلام در جنگ

‏فرق ارتش ما و ارتش آنها این است که ارتش ما دستش بسته است.‏‎ ‎‏ارتش ما اسلام برایش تکلیف معیّن کرده. ارتش آنها دستشان باز‏‎ ‎‏است. توپ، موشک زمین به زمین به اصطلاح خودشان می اندازند، نُه‏‎ ‎‏متری، ده متری، یک شهر هم همه اش را خراب کنند، آن وقت تبریک‏‎ ‎‏می شنوند. ارتش ما نمی کند این کار را، نمی تواند این کار را بکند و‏‎ ‎‏نخواهد کرد. ارتش ما فقط موارد جنگی آنها و اشخاصی که مخالف‏‎ ‎‏اسلام و قیام بر ضد اسلام کردند، می کوبد و خواهد کوبید.(132)‏

6 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تعهد به اسلام در جنگ

‏اگر نبود خوف اینکه ملت شریف عراق صدمه ببیند، اگر ما هم و‏‎ ‎‏ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فکر می کرد که باید پیشبُرد ولو به‏‎ ‎‏کشتن ملتها، ولو به کشتن بچه ها و زنها و پیرمردها، اگر یک همچو‏‎ ‎‏برنامه ای بود، امروز می دیدی که عراق دیگر کسانی را که بتوانند‏‎ ‎‏کاری انجام بدهند، ندارد. لکن کشور ما متعهد به اسلام است و ارتش‏‎ ‎‏ما متعهد به اسلام است؛ ارتشی است که از بالای شهرهای بزرگ‏‎ ‎‏عراق می گذرد و در آخرین نقطۀ عراق، در مرز اردن، می کوبد مراکز‏‎ ‎‏نظامی عراق را و یک بمب در شهرهای عراق نمی اندازد. این کشور‏‎ ‎‏اسلامی است و این لشکر، اسلامی و این قوای مسلحه، اسلامی است‏‎ ‎‏و آن کسی که می کوبد مسلمین را و آواره می کند مسلمین عرب را و به‏‎ ‎‏تباهی می کشد کشور اسلامی را، به جرم اسلامیت، آن کس در سلک‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 80

‏مسلمین نیست؛ هر چه هم فریاد بزند که من مسلمم، فریاد بزند که من‏‎ ‎‏شهادت می دهم، لکن این اسلام نفاق است که بسیاری از شهادتها را‏‎ ‎‏می دهند و در صدر اسلام هم می دادند، لکن منافقینی بودند که بالاتر‏‎ ‎‏از سایر کفار بودند.‏

‏     و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که ملتهای مسلم را بیدار‏‎ ‎‏کند و ملت عراق را هوشیار کند و خودشان را ‏‏[‏‏رها کنند‏‏]‏‏ از قید و بند‏‎ ‎‏این قدرتهای بزرگ و این جرثومه های فسادی که به اسم اسلام‏‎ ‎‏مسلمین را قتل عام می کنند و به اسم اسلام احکام اسلام را زیر پا‏‎ ‎‏می گذارند و با اسم اسلام علمای اسلام را شهید می کنند، آن هم مثل‏‎ ‎‏سید محمدباقر صدر‏‎[1]‎‏ که مغز متفکر اسلامی بود و امید این بود که‏‎ ‎‏اسلام از او بهره برداریهای زیادتری بکند.(133)‏

20 / 1 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

آرمانهای اسلامی، هدف نظامیان ایران

‏اسلحه دست سپاه پاسداران ما و همین طور ارتش ما هست، دست‏‎ ‎‏صدامیها هم هست، دست اردنی ها ـ‌یعنی حکومتش‌ هست و دست‏‎ ‎‏امریکا و شوروی هم هست. همه اینها اسلحه دارند. ما اسلحه های‏‎ ‎‏کوچک داریم، آنها اسلحه های بزرگ دارند. این اسلحه ها وقتی به کار‏‎ ‎‏می رود، خود اسلحه ـ‌فی‌نفسه‌ اشکالی ندارد؛ چیزی نیست، خود‏‎ ‎‏شمشیر ـ‌فی‌نفسه‌ چیزی نیست.‏

‏     شمشیر حضرت علی بن ابی طالب با شمشیر ابن ملجم یک‏‎ ‎‏شمشیر، یک جور بودند ـ‌شاید شمشیر او تیزتر هم بود‌ لکن او که‏‎ ‎‏این شمشیر را به کار می برد، آن میزان است. آنکه یک ضربت را با‏‎ ‎

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 81

‏عبادت ثقلین مساوی می داند و افضل، با آن ضربتی که همین‏‎ ‎‏موجودی ‏‏[‏‏را‏‏] ‏‏که یک ضربتش افضل از عبادت ثقلین است به خاک و‏‎ ‎‏خون می کشد، این میزان است؛ آن که ضربتها را وارد می کند میزان‏‎ ‎‏است.‏

‏     از اول این جنگ تحمیلی، ما ببینیم که سپاهیان ما و ارتش ما‏‎ ‎‏اسلحه های خودشان را در چه کار به کار بردند، در چه جهت به کار‏‎ ‎‏بردند. و امریکا و آنهایی که دنبال ‏‏[‏‏اویند‏‎ ‎‏]‏‏ـ‌یعنی، صدام را وادار کردند‏‎ ‎‏به این امر‌ آنها در چه کار.‌... اسلحه های ما ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ دفاع از این ملت‏‎ ‎‏ضعیف است، ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ به کار می رود، در راهی که خدا فرموده است،‏‎ ‎‏اسلحه های ایران الآن ـ‌غیر آن که دست منحرفین است‌ آن که به‏‎ ‎‏حسب توده های مردم میزان است، به حسب اجتماع میزان است، این‏‎ ‎‏اسلحه ها در راه تحقق آرمانهای اسلامی و الهی دارد به کار می رود و‏‎ ‎‏آن اسلحه ها در راه تخریب و براندازی اسلام دارد به کار می رود.(134)‏

14 / 1 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اعتقاد به اخلاق معنوی در رزم

‏اگر ارتش و سایر قوای مسلح از نصرت معنوی الهی برخوردار‏‎ ‎‏نبودند پس این امر خارق العاده چگونه تحقق یافت؟ آری فرق‏‎ ‎‏بسیاری است بین جوانانی که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز‏‎ ‎‏و نیایش به سر می برند و حمله را با ذکر خدا و الله اکبر شروع می کنند، با‏‎ ‎‏آنان که شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز می کنند.‏‎ ‎‏فرق است میان آن سنگرها که کتاب خدا و نهج البلاغه و کتابهای دعا‏‎ ‎‏در آن است، با آن سنگرها که بنا به گفتۀ فاتحان، ابزار قمار و شراب و‏‎ ‎‏مسکرات و بدتر از آن در آنها یافت می شود. و فرق است میان آنان که‏‎ ‎‏با اعتقاد به اینکه صاحب الزمان ـ‌روحی فداه‌ فرماندۀ آنهاست و‏‎ ‎

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 82

‏جنگ می کنند، و آنان که صدام عفلقیِ ابرجنایتکار فرماندۀ آنان است.‏‎ ‎‏و فرق است میان آنان که خود را برادر ملت مسلمان عراق می دانند و‏‎ ‎‏هرگز به خود اجازه نمی دهند که به شهرها یا روستاهای برادر خود‏‎ ‎‏تجاوز کنند، با آنان که هر روز به هر شهر و دهکده، هرچند عرب نشین، که‏‎ ‎‏بتواند، آتش گشوده و با دعوی جنگ برای عربیت، کودکان و زنان و‏‎ ‎‏پیرمردان بی گناه را قتل عام می کنند. فرق است میان آنان که با اسرای‏‎ ‎‏جنگی خویش که در حال جنگِ با آنان به اسیری در آمده اند چون‏‎ ‎‏برادران خویش رفتار می کنند، با آنان که با اسرایی که از ایران گرفته اند و‏‎ ‎‏اکثر آنها مردم عرب روستاها یا شهر بوده و در جنگ دخالت نداشته اند‏‎ ‎‏آنچنان دژخیمانه رفتار می کنند که از ترس رسوایی بیشتر اکنون نیز‏‎ ‎‏نتوانند خویشاوندان و نزدیکان آنان را برای ملاقات بپذیرند.(135)‏

29 / 1 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رعایت اخلاق در جنگ شهرها

‏من باید بگویم اخطب خطبای عرب، صدام است که به این شکستها،‏‎ ‎‏پیروزی می گوید؛ افتخار می کند.‏

‏     از حرفهایی که تازگی زده است، این است که اگر ایران بخواهد‏‎ ‎‏شهرهای ما را چه بکند و فلان، ما جزیرۀ خارک را چه خواهیم کرد.‏‎ ‎‏معلوم می شود تا حالا می توانسته بکند و نکرده! خوب، همۀ مردم،‏‎ ‎‏همۀ دنیا تو را می شناسند که تو هر کاری که بتوانی، می کنی. اگر یک‏‎ ‎‏جنایتی نکنی، از باب این است که نمی توانی بکنی. تو اگر می توانستی‏‎ ‎‏که جزیرۀ خارک و مراکز اسلامی ما را بمباران کنی، می کردی. این قدر‏‎ ‎‏که حالا می کنی، بیشتر از این از دستت نمی آید. آن کنار نشسته اید با‏‎ ‎‏توپهای دور برد می زنید، آبادان را هر روز می زنید، هر روز دزفول را‏‎ ‎‏می زنید، نمی دانم کجا، این جاها را، هر جا ‏‏[‏‏را‏‎ ‎‏]‏‏دستتان می رسد. شما‏‎ ‎

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 83
‏نمی توانید انجام بدهید، نه اینکه اگر ما انجام بدهیم، شما انجام‏‎ ‎‏می دهید. ثابت کردند اینها که ما، آن چیزهای، نورافکنهای هوایی را‏‎ ‎‏فرستادیم برای بصره، ارتش ما فرستاد برای بصره، خوب اینها‏‎ ‎‏می توانستند توپ هم بفرستند، می توانستند گلولۀ توپ هم، موشک‏‎ ‎‏هم می توانستند بفرستند. اینکه نفرستادند، برای اینکه آن تربیت این‏‎ ‎‏ارتش و این سپاه، غیر تربیت آن چیزی است که سپاه آنها و ارتش آنها‏‎ ‎‏دارد. آنها تربیتشان تربیت کفر است و نا نجیبی است، اینها تربیتشان‏‎ ‎‏تربیت اسلامی است که نمی خواهند این کارها بشود. تو می گویی : من‏‎ ‎‏می کنم، نمی توانی بکنی؛ اگر می توانستی تا حالا کرده بودی، اگر‏‎ ‎‏می توانستی همۀ جزایر، همۀ جاهایی که ما داشتیم به باد فنا بدهی،‏‎ ‎‏همه را تا حالا داده بودی؛ نتوانستی. تا حالا هر چه توانستی، کردی و‏‎ ‎‏همه اش هم خیانت بوده و جسارت بوده و همه اش هم خرابی بوده،‏‎ ‎‏آن هم خرابی منازل مردم مستضعف و مردم فقیر و مستمند.‏

‏     و مع الأسف، همۀ گروههای دنیا، که دستشان قلم است، توی‏‎ ‎‏خانه شان نشسته اند، می نویسند؛ می نویسند که ایران نتوانست چه‏‎ ‎‏بکند، صدام چه کرد، چه کرد. هی از این مسائل می نویسند. ولی واقع‏‎ ‎‏مطلب را که اینها عوض نمی کند. واقع مطلب این است که اگر ایران‏‎ ‎‏دستش بسته نبود و اسلام دست ایران را نبسته بود، حالا دیگر شهر‏‎ ‎‏بصره که هیچ، شهر بغداد هم برایش چیزی باقی نمانده بود. اما چه‏‎ ‎‏کنیم که دست ما بسته است و دست شما باز. شما افسارتان دست‏‎ ‎‏شیطان است و او به هر جا که می گوید، عمل می کنید و ما افتخار به‏‎ ‎‏احکام اسلام می کنیم. دست ما را بسته است به اینکه نه، نباید هیچ‏‎ ‎‏تعدی بکنید، باید موافق اسلام عمل بکنید.(136)‏

31 / 5 / 61

*  *  *


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 84

پرهیز از صدمه رسانی به مردم عراق

‏ما در عین حالی که الآن بسیاری از شهرهای آنجا زیر نظر ما هست، و‏‎ ‎‏رزمندگان ما می توانند آنها را بمباران کنند، ابداً همچو کاری نکردند و‏‎ ‎‏نباید هم بکنند، برای اینکه مردم شهرها گناهی ندارند. ما در جنگ‏‎ ‎‏باید جلوی او را بگیریم، در جنگ باید صدمات را به او وارد بکنیم و‏‎ ‎‏او را محطوم بکنیم و محکوم بکنیم و معدوم بکنیم ان شاءالله و من‏‎ ‎‏امیدوارم که این جنگ دیگر همین روزهای آخرش باشد ان شاءالله .‏‎ ‎‏این رژیم ساقط بشود و کشور عراق به دست خود ملت عراق اداره‏‎ ‎‏بشود، و به وجهش اسلامی و شایسته برای اسلام اداره بشود.(137)‏

1 / 8 / 62

*  *  *

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 85

  • )) آیت الله محمدباقر صدر از فقهای شیعه بود که در سال 1353 قمری به دنیا آمد و بسرعت مدارج عالی علمی را پشت سر گذاشت و در سال 1390 پس از مرحوم آیت الله حکیم به مرجعیت رسید و در سال 1400 ه‌. ق. به دست رژیم بعث به شهادت رسید. از آثار اوست: اقتصادنا، فلسفتنا، اسس المنطقیة و الدروس فی علم الاصول.