فصل اول: علل جنگ و هویت ما در جنگ تحمیلی

ایمان و ایثار رزمندگان

ایمان و ایثار رزمندگان

 

 

ایمان و شهادت طلبی در جنگ

‏می دانید که جوانهای ما شهادت را می خواهند و از ما گاهی وقتها که‏‎ ‎‏من ملاقات می کنم، گاهی بعضی شان قسم می دهند، بعضی از خانمها‏‎ ‎‏قسم می دهند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم، و من دعا می کنم که آنها ثواب شهید را ببرند و پیروز بشوند. وقتی شما مجهز باشید به‏‎ ‎‏جهاز ایمان، و آن ایمان وادار کند شما را که مجهز بشوید به سلاحهای‏‎ ‎‏مشابه سلاح طرفتان، یا مثل چیزهایی که در اینجاها امکان دارد، آن‏‎ ‎‏پشتوانۀ ایمان است که شما را پیروز می کند. توجه به خدای تبارک و‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 68
‏تعالی و مبدأ قدرت است که شما را پیروز می کند. شما و همۀ دوستانی‏‎ ‎‏که می خواهند مهیا بشوند از برای این ارتش بیست میلیونی، که‏‎ ‎‏ان شاءالله موفق بشوند، به همۀ آنها سفارش این معنا را که یک قدرت‏‎ ‎‏ایمان در خودتان ایجاد کنید. اطمینان قلبی پیدا بکنید. قوه، قوۀ الهی‏‎ ‎‏در خودتان ایجاد کنید. این قوۀ الهی و قدرت الهی موجب این معنا‏‎ ‎‏می شود که خدای تبارک و تعالی طرف شما را بترساند، و هر چند زیاد‏‎ ‎‏باشند شما غلبه به آنها بکنید.‏

‏     و من امیدوارم که شما هم آن چیزهایی که در نظام هست و یا در‏‎ ‎‏چریکی هست و یا در پارتیزانی هست و در این چیزها که هست، به‏‎ ‎‏شایستگی، به خوبی یاد بگیرید. و هم تجهیزات به مقداری که امکان‏‎ ‎‏دارد برای یک مملکت، آن تجهیزات را هم دولت فراهم خواهد کرد‏‎ ‎‏برای موقعی که لازم است. هم تجهیزات داشته باشید که بحمدالله ‏‎ ‎‏ایران دارد. تجهیزات مدرن دارد ایران. و از همۀ اینها بالاتر قدرت‏‎ ‎‏ایمان است که خودتان را تربیت کنید، تزکیه کنید. توجه به این نباشد‏‎ ‎‏که من با قدرت خودم می خواهم کی را بزنم زمین، و فرض کنید غلبه‏‎ ‎‏کنم. توجه این باشد که با قوۀ الهی پیش بروید. یعنی دستتان را،‏‎ ‎‏چشمتان را، نفستان را، همۀ چیزهایی که در اختیار شماست، اینها را‏‎ ‎‏تبدیل کنید از قوای شیطانی به قوای الهی. انسان اگر غفلت کند‏‎ ‎‏قوایش قوای شیطانی است. چشمش هم شیطانی است. دستش هم‏‎ ‎‏شیطانی است. دیگر آنطوری که هست. لکن اگر تربیت کند خودش را‏‎ ‎‏همه الهی می شود. همۀ قوای شما قوۀ الهی می شود و قوۀ الهی غلبه‏‎ ‎‏خواهد کرد.(119)‏

28 / 1 / 59

*  *  *


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 69

قوه الهی قوای مسلح ایران

‏ما در تمام طول مدتی که در این قضایای ایران بودیم، همیشه به‏‎ ‎‏حسب قوا و به حسب آن چیزهایی که در جنگ مثلاً باید به کاربرد، ما‏‎ ‎‏در مقابل ارتشی که آن وقت شاه مخلوع داشت یک چیز ناچیزی‏‎ ‎‏بودیم، و دنبالش بگذارید که او قوای بزرگ دنیا؛ ابرقدرتها را همراه‏‎ ‎‏داشت، و ما از این اسباب طبیعی کسی را نداشتیم که همراه باشد. آخر‏‎ ‎‏هم که سی میلیون جمعیت ایران بود باز در مقابل چند صدمیلیون‏‎ ‎‏جمعیتی که با ما مخالف بودند. آن چیزی که مطرح است در جنگ،‏‎ ‎‏عدد نیست. آن چیزی که مطرح هست آن قدرت فکری انسان هست.‏‎ ‎‏همان قدرتی که با اتکال به خدا در صدر اسلام، یک عدۀ کمِشان‏‎ ‎‏لشکرهای زیاد را به هم می زد، و اوضاعشان را به هم می زد. بحمدالله ‏‎ ‎‏در مملکت ما هم با اینکه عدد کم است، و آنها ـ‌دشمنهای ابرقدرت‌‏‎ ‎‏زیاد، لکن امتحان داد ملت ما به اینکه با این وحدت کلمه، و با این‏‎ ‎‏اتکال به ذات مقدس حق تعالی، می تواند که آن لشکرهای زیاد را و آن‏‎ ‎‏جمعیتهای زیاد را شکست بدهد. پس آنکه مطرح هست، آن قدرتی‏‎ ‎‏است که برای اشخاص از غیب پیدا می شود، و آن قدرت بحمدالله ‏‎ ‎‏الآن هست، و آنطوری که برای ما ذکر می کنند الآن در ارتش و در سپاه‏‎ ‎‏پاسداران و در سایر قوای انتظامی و نظامی ما آن قدرت هست.‏‎ ‎‏همچنین هست که اگر چنانچه، دَم مرگ هم باشند، مع ذلک فریادشان‏‎ ‎‏به الله اکبر بلند است و حمله می کنند. چند نفر معدود در یک پایگاهی‏‎ ‎‏هستند و بودند آن وقت، و از آن طرف آن جمعیت زیادی که در‏‎ ‎‏کردستان بود و حمله می کرد. اینها با جمعیت کمی جواب آنها را‏‎ ‎‏می دادند. برای اینکه، اینها اتکال به خدا داشتند و آنها اتکال بر خدا‏‎ ‎‏نداشتند. پس ارتش ما نباید بگوییم که یک ارتشی است که مثل‏‎ ‎‏ارتشهای دیگر است. ژاندارمری ما هم مثل ژاندارمری دیگر است.‏‎ ‎‏سپاه پاسداران ما هم مثل قوای مسلح دیگران است. این صحیح‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 70
‏نیست. برای اینکه سپاه دیگران، ارتش دیگری برای کی جنگ‏‎ ‎‏می کند؟ ارتش عراق برای صدام حسین. کدام عاقل است که برای‏‎ ‎‏صدام حسین جان خودش را بدهد؟ که چه بشود؟ ارتش ما حجت‏‎ ‎‏دارد. می گویند که ما اگر بمیریم پیش خدا می رویم. این روحیه است‏‎ ‎‏که مقدّم می دارد. این روحیه ای که عقیدۀ ایمانی اش این است که من‏‎ ‎‏اگر کشته بشوم، یک توفیقی است برای من، و من می روم در جوار‏‎ ‎‏رحمت الهی. این روحیه است که ما را پیروز کرده، و ارتش ما هم این‏‎ ‎‏روحیه را بحمدالله دارند. و سایر قوای مسلحه ما هم از قبیل پاسدارها‏‎ ‎‏و ژاندارمری و شهربانی و همینهایی که در حال نظم و انتظام هستند.‏‎ ‎‏پیام من به ارتش این است که اولاً تقدیر می کنم از شماها. از همۀ قوای‏‎ ‎‏مسلحه تقدیر می کنم به اینکه شماها مردانه و مثل سربازهای صدر‏‎ ‎‏اسلام الآن دارید عمل می کنید. و به آنها بشارت می دهم که شما اگر‏‎ ‎‏بکشید آنها را، شما به بهشت می روید، و اگر آنها هم شما را بکشند،‏‎ ‎‏شما به بهشت می روید. این هم بشارتی است. پس این قدرت، یک‏‎ ‎‏قدرت الهی است، و قوای انتظامی، نظامی و سپاه پاسداران ما مجهز به‏‎ ‎‏قوۀ الهی هستند. سلاحشان الله اکبر است و هیچ سلاحی در عالم مقابل‏‎ ‎‏همچو سلاحی نیست. ملت ما هم همین طور است.‏

‏     ... شایعه کردند که خرمشهر را آنها گرفتند. اصلاً از نزدیک، خود‏‎ ‎‏آقای بنی صدر‏‎[1]‎‏ رفته در خرمشهر، در آبادان، در جاهای دیگر رفته،‏‎ ‎‏خودش رفته. این شایعات را درست می کنند برای دلخوشی‏‎ ‎‏خودشان. شنیدم که امروز هم یک شایعۀ مرگ فلانی شده است، و‏‎ ‎‏دلخوش کرده خودش را به اینکه فلانی مُرد. من بمیرم که شما باید دعا‏‎ ‎‏کنید خدا بمیرد! خدا هست، من کی هستم. ملت ما خدا دارد. ملت ما‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 71

‏از اول تا حالا، همیشه ملت پشتیبانش خدای تبارک و تعالی بوده،‏‎ ‎‏منتها گاهی ملموس بوده است و گاهی غیرملموس. حالا الآن ملموس‏‎ ‎‏است که کارها برخلاف آن چیزی که آنها خیال می کنند انجام می گیرد.‏‎ ‎‏پس ملت ما یک ملتی است که از ضعف به قدرت متحول شده است، و‏‎ ‎‏آرزوی شهادت می کند. یک همچو ملتی که آرزوی شهادت می کند،‏‎ ‎‏این ملت دیگر خوف ندارد، خوب پیروز است ان‌شاءالله .(120)‏

4 / 7 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همراهی جنود غیبیه با رزمندگان

‏الآن من گاهی که وصیتنامۀ بعض از شهدا را می بینم یا وضع جبهه ها را‏‎ ‎‏می بینم یا شعارهایی که در جبهه ها ـ‌همان شبی که فردا احتمال دارد‏‎ ‎‏که شهید بشوند‌ می بینم، می بینم که ملت، الهی شده است. فرق است‏‎ ‎‏ما بین یک جمعیتی که در شبی که فردا برای او خطر است و می خواهد‏‎ ‎‏به لشکر کفر هجوم ببرد به مناجات خدا می ایستد، با آن کسانی که‏‎ ‎‏وقتی که می خواهند به جنگ بیایند اول با فشار است و بعد هم که‏‎ ‎‏محالّ آنها را می بینند، آلات لهو و لعب در آنجا هست. فرق است‏‎ ‎‏مابین آنهایی که برای خدا قیام کرده اند و آنهایی که برای طاغوت. شما‏‎ ‎‏در راه خدا دارید جنگ می کنید؛ این علامت ایمان شماست و آنها در‏‎ ‎‏راه طاغوت دارند جنگ می کنند و این علامت کفر آنهاست. مادامی که‏‎ ‎‏این مطلب در بین شما باقی است ـ‌توجه به خدا و یاری خواستن از‏‎ ‎‏مبدأ قدرت‌ شما قدرتمند هستید.‏

‏     شما را این وحدت کلمه در زیر سایۀ توحید و در زیر پرچم اسلام‏‎ ‎‏به این فتحها و پیروزیها می رساند. این تکبیرهایی که در شبی که برای‏‎ ‎‏شهادت کمر بستید می گویید، اینها پشتیبان شماست. جنود غیبیه‏‎ ‎‏همان طور که در صدر اسلام پشتیبان لشکر اسلام بود و آن لشکر‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 72

‏کوچک اسلام بر لشکر روم با آن بساط و بر لشکر ایرانِ آن وقت با آن‏‎ ‎‏بساط غلبه کرد، به واسطۀ آن تأییدات غیبی و ملائکۀ الهی بود، شما‏‎ ‎‏امروز همان وضعیت را دارید. برای خدا قیام کردید و مقابل‏‎ ‎‏مستکبرین و مقابل کفار و مطمئن باشید که جنود غیبیه با شماست و‏‎ ‎‏هر یکِ شما در مقابل چندین نفر از آنها می تواند عرض اندام کند. شما‏‎ ‎‏می دانید که تمام کشورها تقریباً پشتیبان صدامند و به او، هم پول‏‎ ‎‏می رسانند و هم اسلحه می رسانند و هم نفرات می فرستند‏‎ ‎‏بسیاری شان و ما بحمدالله ، نه احتیاج به پول دیگران داریم و نه‏‎ ‎‏احتیاجی به پرسنل دیگران داریم و نه احتیاج به تأیید دیگران. ما که‏‎ ‎‏اتکائمان به خداست، از کی تأیید بخواهیم؟ ما که اتکائمان به مبدأ غنی‏‎ ‎‏مطلق است، از کی خواستار جهات مادی بشویم؟ ما که با تکبیر این‏‎ ‎‏جبهه ها را فتح می کنیم، از کی بخواهیم که با ما همراهی کند؟ ما از خدا‏‎ ‎‏می خواهیم؛ ما از خدا می خواهیم که با آن جنود غیبیه که دارد و با آن‏‎ ‎‏ملائکة الله که هست، به ما کمک بفرماید و می فرماید. لکن شرط این‏‎ ‎‏است ما به عهد خود باقی باشیم؛ عهدی که با اسلام داریم؛ حفظ‏‎ ‎‏اسلام، حفظ کشور اسلامی، حفظ نوامیس اسلامی. ما باید این توجه‏‎ ‎‏را هیچ وقت از خود بیرون نکنیم، از مغز خود بیرون نکنیم که ما‏‎ ‎‏بندگان خدا هستیم و در راه او و در سبیل او حرکت می کنیم و پیشروی‏‎ ‎‏می کنیم. اگر شهادت نصیب شد، سعادت است و اگر پیروزی نصیب‏‎ ‎‏شد، سعادت است.(121)‏

11 / 9 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رضای الهی همراه رزمندگان

‏شما در تمام ابعاد پیروز هستید و شما در تمام جهات معنوی و مادی‏‎ ‎‏پیروز هستید و شما در طول تاریخ پیروز هستید و پیروزی شما‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 73
‏پشتوانۀ پیروزی مستضعفین جهان است در طول تاریخ. شمایی که با‏‎ ‎‏آغوش باز و با روی گشاده به طرف الله و به طرف لقاءالله و به طرف‏‎ ‎‏شهادت می روید پیروز هستید؛ چه در میدان جنگ پیروز بشوید و‏‎ ‎‏می شوید، و چه ـ‌خدای نخواسته‌ شکست بخورید و نخواهید خورد.‏‎ ‎‏شما آن چیزی را که همراه دارید دشمنان شما ضد او را همراه دارند؛‏‎ ‎‏شما رضای خدا را همراه دارید و آنها سخط خدا را، شما ایمان را‏‎ ‎‏همراه دارید و آنها طرفداری از کفر را، شما آرامش قلبی دارید و در‏‎ ‎‏این جنگ با آرامش، با خاطر آسوده، با این ایده که اگر شهید بشوم‏‎ ‎‏پیروزم و اگر پیروز بشوم هم پیروزم، شما این را دارید و آنها از مرگ‏‎ ‎‏فرار می کنند. بین این دو طایفه بسیار فرق است؛ آن که مرگ را در‏‎ ‎‏آغوش می گیرد برای اینکه شهادت است، برای اینکه از اسلام است،‏‎ ‎‏برای اینکه دفاع از حق است و آن که از مرگ فرار می کند برای اینکه‏‎ ‎‏برای طعمه، جنگ می کند. فرق است مابین ملتی که داوطلب برای‏‎ ‎‏شهادت هست و برای پیروزی هست ـ‌و من امیدوارم که داوطلبها‏‎ ‎‏بیشتر بروند و اسم بنویسند و خواهند رفت‌ و آنهایی که با سرنیزه به‏‎ ‎‏جنگ می آیند، اگر اقدام نکنند از پشت کشته خواهند شد، آنهایی که با‏‎ ‎‏اسم داوطلب، با فشار و زور و با هزار جور اذیت وادار به جنگ‏‎ ‎‏می شوند، آنهایی که ملتهایشان به آنها پشت کرده است. بین شما که‏‎ ‎‏ملت پشتیبان شماست و نگهبان از شماست و به همین جهت خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی نگهبان شماست و پشتیبان شماست، با آن که برای‏‎ ‎‏شیطان می خواهد جنگ بکند، برای شیطان نفس می خواهد جنگ‏‎ ‎‏بکند فرق است ما بین اینها.(122)‏

18 / 12 / 60

*  *  *


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 74

رزمندگان داوطلب لقاءالله

‏آنها که داوطلب برای جنگها هستند، داوطلبیشان برای شیطان است.‏‎ ‎‏آنها هم داوطلب می شوند، شما هم داوطلب هستید. لکن فرق هست‏‎ ‎‏مابین داوطلبی و ایثار شما با داوطلبی و ایثار منحرفین. آنها برای‏‎ ‎‏رسیدن به دنیا و برای رسیدن به آمال و شهوات نفسانی وارد می شوند‏‎ ‎‏در میدانها و شما برای شهادت و برای رسیدن به لقاءالله وارد‏‎ ‎‏می شوید.(123)‏

28 / 1 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ترکیب معنوی رزمندگان

‏امروز ملت از شما‏‎[2]‎‏ تعظیم می کند و شما یک کسی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که بالای‏‎ ‎‏سرتان باشد و شما را تحقیر بخواهد بکند، سراغ ندارید. نه آنهایی که‏‎ ‎‏فرماندۀ شما هستند اهل این هستند که تحقیر بکنند پرسنل خودشان‏‎ ‎‏را و نه شما آن هستید که تحقیر را قبول بکنید. این مجموعه را ‏‏[‏‏دشمن‏‎ ‎‏ما‏‏]‏‏ نمی توانند بفهمند چی هست و‌لهذا، نقشه هایی که می کشند،‏‎ ‎‏خودشان هم می گویند که ما این را نشناخته ایم؛ ما می توانیم جاهای‏‎ ‎‏دیگر را بشناسیم، لکن ایران را نشناخته ایم.‏

‏     ‏‏این برای این است که شما یک ترکیب حاضری ‏‏[‏‏هستید‏‏]‏‏ که‏‎ ‎‏همه اش توجه به معنویات داشته باشد، سربازش در جبهه ها دعا بخواند‏‎ ‎‏و دعای کمیل بخواند و با دعای کمیل و نماز شب و ذکر و فکر الهی‏‎ ‎‏خودش را مهیا کند برای جنگیدن با آن ارتشی که در محل خودش، با‏‎ ‎‏اموری که شما می دانید و کسانی که در قرارگاههای آنها بودند و دیدند‏‎ ‎‏چه چیزها بوده، آنطور بوده اند. اینها اصلاً دو سنخ است.(124)‏

11 / 7 / 61

*  *  *


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 75

تفاوت لبیکها

‏اینهایی که پیش می برند برای اینکه اینها دنبال حضرت ابراهیم‏‎ ‎‏ـ‌سلام الله علیه‌ هستند، اینها لبیک گفتند به حضرت ابراهیم ـ‌سلام الله ‏‎ ‎‏علیه‌ آنها که می خواهند پیش ببرند چی می گویند؟ آنها به عفلق گفتند،‏‎ ‎‏خوب، نمی شود یک کسی که به عفلق لبیک می گوید، یا به کسی که به‏‎ ‎‏ابراهیم خلیل الله لبیک می گوید، اینها یک جور باشند. این است که آنها‏‎ ‎‏فراری هستند و اینها چنانچه یک وقت اقتضا بکند تا هر جایی که‏‎ ‎‏صلاح باشد خواهند رفت.(125)‏

27 / 6 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رزم رزمندگان، امر عبادی

‏فرق ما بین شما عزیزان و آن اشخاصی که در جبهه ها جنگ می کنند، با‏‎ ‎‏آنهایی که در مقابل شما هستند، صورت عمل که یک صورت است،‏‎ ‎‏آنها می کشند شما هم می کشید، اما کشتن شما یک عمل عبادی است و‏‎ ‎‏کشتن آنها یک عمل جنایی است. این روی انگیزه ای است که هست،‏‎ ‎‏روی معنایی است که این دو عمل دارند، نه روی صورت عمل است.‏‎ ‎‏شما برای خدا جهاد می کنید، آنها برای شیطان جهاد می کنند. آنها تبع‏‎ ‎‏شیطان هستند و شما تبع خدا هستید. این فاصله ما بین این دو امر‏‎ ‎‏است. توجه کنید که این محفوظ بماند.(126)‏

15 / 8 / 62

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

سنگر رزمندگان، مراکز عرفان

‏شما بروید ببینید این سنگرها را، ببینید مساجد است این سنگرها. این‏‎ ‎‏سنگرها مراکز عرفان است، مراکز توحید است و در این مراکز که شب‏‎ ‎‏آنطور مشغول هستند، روز هم آنطور فداکاری می کنند.(127)‏

14 / 11 / 63


کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 76

شهادت طلبی در ملت

‏ملتی که بیرون آمده روز جمعه‏‎[3]‎‏ و می گوید که «ما برای شهادت‏‎ ‎‏آمدیم»، آنها را از مردن نترسانید، این شهادت است. شما هر چه‏‎ ‎‏می توانید بترسانید، این است که؛ «ما خانه های شما را خراب می کنیم،‏‎ ‎‏خود شما را هم می کشیم»، آنها جلو آمدند، می گویند ما برای این‏‎ ‎‏آمدیم، چطور اینها را می ترسانید؟ این کار احمقانه است؛ این کاری‏‎[4]‎‎ ‎‏که اخیراً صدام کرد و مخالف همۀ قواعد دنیا و قواعد الهی بود و همۀ‏‎ ‎‏دنیا او را تشویق کردند و یکی پیدا نشد بگوید چرا، این کار احمقانه را‏‎ ‎‏تکرار نکند، دیدید که اگر تکرار بشود بدتر از اول می شود. ملت، هر‏‎ ‎‏چه تاکنون شما کردید و هر چه جنایت کردید، دیدید که محکمتر شد.‏‎ ‎‏از این به بعد هم اگر چنانچه سر عقل نیایید و باز شرارت بکنید این‏‎ ‎‏ملت آن وقت هم از حالا هم بالاتر می شود. ان شاءالله خداوند به همۀ‏‎ ‎‏ملت، ملتهای اسلامی، قدرت ایمان عنایت کند، و قدرت ایمان ملت‏‎ ‎‏ما را روزافزون کند.(128)‏

30 / 3 / 64

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملت و فوز دانستن شهادت

‏جوانهای ایران با انگیزه دارند خودشان را به جبهه می رسانند و به‏‎ ‎‏شهادت، و شهادت را فوز عظیم می دانند. این شهادت فوز عظیم‏‎ ‎‏دانستن نه از باب اینکه کشته شدن است، خوب، کشته شدن، طرف ما‏‎ ‎‏هم کشته می شود، از باب این است که این انگیزه برای اسلام است.‏‎ ‎‏وقتی انگیزه برای اسلام شد، دیگر لذت دارد نه غم، منتها ما چون‏‎ ‎‏ناقص هستیم و نرسیدیم به آن مقامی که باید برسیم، از این جهت‏‎ ‎‏تلخی داریم. ما البته تلخیها داشتیم به حسب این وضع روحی ای که‏

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 77

‏داریم. از ما اشخاص بزرگ شهید شده است به دست اشخاص پلید، و‏‎ ‎‏خانوارها، خانواده ها، اطفال اینها الآن دارند کشته می شوند و این برای‏‎ ‎‏ما سخت است، برای ما دشوار است، لکن وقتی انگیزه را ملاحظه‏‎ ‎‏کنیم و غایات اعمال را ملاحظه کنیم و اگر بفهمیم این مقاصدی که‏‎ ‎‏انبیا داشتند و آن کارهایی که انبیا کردند و آن کارهایی که در صدر‏‎ ‎‏اسلام واقع شده است چه جور بوده است، برای ما سهل می شود؛‏‎ ‎‏یعنی، خوف از بین می رود، تلخی مبدّل به لذت می شود، ناگواری‏‎ ‎‏مبدل به گوارایی می شود. و هرچه طرف این انگیزه پیش برویم و این‏‎ ‎‏مطلب روحی را بر خودمان تزریق کنیم و با مجاهدت پیش برویم،‏‎ ‎‏این اسباب این می شود که هیچ تلخی، ما در دنیا نبینیم مگر آن چیزی‏‎ ‎‏که مخالف اسلام است. آنی که مخالف اسلام است برای ما تلخ باشد و‏‎ ‎‏آن چیزی که برای اسلام است برای ما شیرین باشد.(129)‏

21 / 11 / 65

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مردم شهادت طلبند

‏خیال می کنند که ملت ایران از اینکه یک وقت طیاره های آنها بیایند و‏‎ ‎‏بمباران کنند جایی را، می ترسند. امتحان خودشان را مردم داده اند.‏‎ ‎‏ملتی که دنبال شهادت است، ملتی که افرادش این است که دست و‏‎ ‎‏پایشان وقتی قطع می شود، گله می کنند که خدایا! چطور؟ مگر ما لایق‏‎ ‎‏نبودیم که جان ما را بگیری؟ یک همچو ملتی را نترسانید از اینکه ما‏‎ ‎‏چه می کنیم. شما هر غلطی می خواهید، بکنید و نمی توانید هم‏‎ ‎‏بکنید.(130)‏

8 / 3 / 66

*  *  *

کتابدفاع مقدس (جنگ تحمیلی) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 78

  • )) دکتر سیدابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران که در خرداد 1360 از قدرت عزل شد و به فرانسه فرار کرد.
  • )) مخاطبین حضرت امام، رزمندگان اسلام بوده اند.
  • )) اشاره به بمب گذاری منافقین در نمازجمعه تهران در تاریخ 24 / 12 / 1363 که منجر به شهادت جمعی از نمازگزاران شد.
  • )) اشاره به بمباران مناطق مسکونی شهرهای تهران، اصفهان، قم و... .