بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

عاملان جنایات

عاملان جنایات

‏ ‏

‏امروز که به خواست خدای قادر، ملت ما با همۀ طبقات و ابعادش‏‎ ‎‏آگاهانه و مردانه به پاخاسته و مجال را بر شاه و دار و دستۀ اراذلش‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 592
‏چنان تنگ کرده اند که حتی از سایۀ خود وحشت دارند، و همین‏‎ ‎‏وحشتزدگی موجب حرکات وحشیانه و جنون آمیز شده که به قتل عام‏‎ ‎‏19 دی‏‎[1]‎‏ (29 محرّم 98) پناه برده تا از ناراحتیهای روزافزون و‏‎ ‎‏دلهره های پیاپی بکاهند و با خون آشامی ضحاک وار آسایش موقتی به‏‎ ‎‏دست آورند.(944)‏

15 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏مردک سابق می گفت اینکه مردم را کشتند برای این که شعار خلاف‏‎ ‎‏ملی می دادند، شعار خلاف قانون اساسی می دادند و مقصودش این‏‎ ‎‏معنا بود که شعار خلاف ملی، شعار خلاف قانون اساسی، یعنی‏‎ ‎‏می گفتند «مرگ بر شاه» ‏‏[‏‏سخن نابجایی است‏‎ ‎‏]‏‏دیگر مصادیق دیگری‏‎ ‎‏را آنها ذکر نمی کنند. آنها داد می کردند مرگ بر شاه، ما شاه را‏‎ ‎‏نمی خواهیم، ما سلسلۀ پهلوی را نمی خواهیم. این شعار برخلافِ‏‎ ‎‏ملت، ‏‏[‏‏خلاف‏‏]‏‏ شعار ملی بود! خلاف ملی بود! یعنی این ملت ـ ملت‏‎ ‎‏ایران ـ چون همه شاه دوستند از این جهت کسی بگوید که ما شاه را‏‎ ‎‏نمی خواهیم، شعار خلاف ملی است! و حال آنکه همۀ ملت می گفتند.‏‎ ‎‏دیگر ملت کدام «ملت» بوده است که این برخلاف او بوده؟!‏

‏     خوب ملت ـ اکثریت ملت ـ بلااشکال الآن و سابق در دو ماه پیش از‏‎ ‎‏این و در بعد از ماه رمضان و روز عید، این مردم اکثر مردم بودند که‏‎ ‎‏می گفتند که ما نمی خواهیم شاه را و مرگ بر شاه! این شعار ملی است!‏‎ ‎‏ملی بوده است شعار ملت، ‏‏[‏‏اینکه‏‏]‏‏ نه شعارِ خلافِ ملی بوده! و‏‎ ‎‏شعارشان مخالف قانون اساسی نبوده است بلکه موافق قانون اساسی‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 593
‏بوده؛ برای اینکه قانون اساسی ایشان را به سلطنت نمی شناسد؛ ایشان‏‎ ‎‏سلطان نیستند به حَسَب قانون اساسی. مردم هم همین معنایی را که‏‎ ‎‏قانون اساسی گفته می گفتند. پس شعارهای مردمْ شعارِ موافق قانون‏‎ ‎‏اساسی بوده است که شاه نیست شاه؛ ما نمی خواهیم این شاه را. و این‏‎ ‎‏شعاری که بگوید من سلطنت دارم و من سلطان هستم و من کذا‏‎ ‎‏هستم، و این اعمالی که ایشان می کند به عنوان سلطنت، علاوه بر اینکه‏‎ ‎‏اعمالش برخلاف قوانین اساسی ... قانون اساسی است، علاوه بر این‏‎ ‎‏اصل، این نشستنش به «سلام» به عنوان سلطنت، تاجگذاری به عنوان‏‎ ‎‏سلطنت، همۀ اینها خلاف قانون اساسی است. قانون اساسی ایشان را‏‎ ‎‏به سلطنت نشناخته؛ وقتی نشناخت، تمام او و تمام فروعی که متفرع‏‎ ‎‏بر اوست برخلاف قانون اساسی است.‏

‏     در این دولتِ بعد از آن دولت هم این صحبت را ‏‏[‏‏دائماً‏‏]‏‏پیش‏‎ ‎‏می آوردند که هر کس قانون اساسی را قبول دارد، این اشخاصی که در‏‎ ‎‏خارج مملکت هستند و زندگی می کنند، اینهایی که در اروپا هستند،‏‎ ‎‏اینهایی که جاهای دیگر هستند، اینهایی که قانون اساسی را قبول‏‎ ‎‏دارند بیایند؛ هر که قانون اساسی را قبول ندارد نیاید.(945)‏

30 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏همۀ این کشتارهایی که واقع می شود با امر ایشان است. هیچ وقت‏‎ ‎‏باور نکنید که اینهایی که می گویند مأمورین چه کردند، اینهایی که‏‎ ‎‏می گویند نخست وزیر چه کرده، اینهایی که می گویند سازمان امنیت‏‎ ‎‏چه کرده، اینها همه برای حفظ شاه است. اینها همه از عمال شاهند.‏‎ ‎‏گاهی وقتها فهمیده و گاهی وقتها نفهمیده. در کشتن و قتل و مقابلۀ با‏‎ ‎‏ملت با آتش، هیچ اقدامی، هیچ کس اقدام نمی کند مگر اینکه به امر‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 594
‏خود ایشان باشد. خود ایشان مستقیماً امر می کند. حالا بعضی هم که‏‎ ‎‏می گویند که شاهد قضیه بودند که در جمعۀ سیاه‏‎[2]‎‏ از اشخاصی که‏‎ ‎‏شلیک کرده به طرف ملت خود ایشان مستقیماً بودند با هلیکوپتر.‏‎ ‎‏حالا من این را نمی دانم اما بعضی از اجزای خودش، از اعضای‏‎ ‎‏خودش که رفتند به انگلستان، می گویند که او اینطور گفته است که‏‎ ‎‏ایشان خودش مباشر بود، نه آمر. ولی آنکه مسلّم است این است که‏‎ ‎‏بدون امر ایشان هیچ یک از این وقایع واقع نشده. یعنی تبریز اگر‏‎ ‎‏قتل عام شده است، اصفهان اگر قتل عام شده است، شیراز اگر قتل عام‏‎ ‎‏شده است ـ آدم هر شهری را که اسمش را می برد قتل عام هم باید‏‎ ‎‏دنبالش باشد.(946)‏

2 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏دولت یاغی نظامی، به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از‏‎ ‎‏بزرگترین ضربه های این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه‏‎ ‎‏قدس حضرت علی بن موسی الرضا ـ صلوات الله علیه ـ است. این ‏‎ ‎‏بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد‏‎ ‎‏گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید‏‎ ‎‏و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار‏‎ ‎‏کردند.(947)‏

3 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏جنایات شاه که در بسیاری از شهرها، بخصوص در اصفهان و‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 595
‏نجف آباد با وحشیگری بی سابقۀ مأمورین او واقع شده است، و گفته‏‎ ‎‏می شود برنامه ای است که بتدریج در سایر شهرها نیز انجام می گیرد و‏‎ ‎‏بناست به بزرگ و کوچک رحم نشود و تمام خانه ها و مغازه ها و مراکز‏‎ ‎‏مذهبی به آتش کشیده شود، نشانۀ تزلزل و ضعف دولت نظامی و یأس‏‎ ‎‏شاه از امکان ادامۀ قدرت شیطانی است. و اکنون که به پرتگاه و سقوط‏‎ ‎‏حتمی نزدیک شده است، می خواهد جنایات خود را هرچه بیشتر‏‎ ‎‏تکمیل کند و به گفتۀ خودش ایران را به تل خاکی مبدل ساخته و‏‎ ‎‏برود.(948)‏

23 / 9 / 57

*  *  *

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 596

  • - مقصود کشتار نوزدهم دیماه سال 1356 است که پس از انتشار مقاله توهین آمیز «ارتجاع سرخ و سیاه در ایران» در روزنامه اطلاعات، مورخ 17 / 10 / 1356 به امضای مستعار «احمد رشیدی مطلق» روی داد.
  • - روز هفده شهریور 1357 که عدۀ زیادی در میدان ژاله تهران به شهادت رسیدند.