بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

حمایت از اشرار

حمایت از اشرار

‏ ‏

‏یک راه دیگر هم اینها دارند طی می کنند و آن این است که تشبث‏‎ ‎‏کردند به «کولی»ها. خدا می داند که ننگ یک مملکت است که قوای‏‎ ‎‏انتظامی دارند و قوای انتظامی را از آنها مأیوسند یا جرأت نمی کنند که‏‎ ‎‏همه شان را وادار کنند به کار، یک مملکتی که به حَسَب اصطلاح باید‏‎ ‎‏شاهش و وزیرش و ـ عرض بکنم ـ قوایش اینها درصدد این باشند که‏‎ ‎‏نظم برقرار کنند، اینها تشبث می کنند به یک عده چماق به دست! در‏‎ ‎‏کرمانْ «کولی»! در جاهای دیگر هم این کسانی که اجیرشان هستند.‏‎ ‎‏اینها زیر سایۀ چماق کولی ها می خواهند زندگی کنند! این ننگ است‏‎ ‎‏برای ما که یک همچو کسی به ما حکومت کند. یک همچو کسی به ما‏‎ ‎‏برای ما وزارت کند، وکالت کند. زیر سایۀ چماق کولی الآن ادامه‏‎ ‎‏حیات دارد ایشان می دهد! این هم فایده ندارد. وقتی بنا شد چماق‏‎ ‎‏باشد، مردم هم چماق دارند! مردم هم مقابلش چماق دست گرفتند و‏‎ ‎‏بیرونشان کردند اینها را. البته آن چماق به دستها در پناه نظامی‏‎ ‎‏بودند، چنانچه در مدرسۀ فیضیه و قم که ریختند در خرداد ـ قبل از‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 581
‏15 خرداد ـ ریختند در مدرسه و آن خرابکاریها را کردند، یک ‏‎ ‎‏دسته ای را آوردند از خودشان در پناه پاسبانها و در پناه لشکریها، ‏‎ ‎‏ریختند توی مدرسه، آن کار را کردند؛ حالا هم دارند این کار را ‏‎ ‎‏می کنند که در پناه قوای انتظامی، قوۀ انتظامی، در پناه قوای انتظامی به ‏‎ ‎‏خرابکاری مشغولند. «قوای انتظامی»! این از همان لغتهاست که ‏‎ ‎‏عرض کردم محتوا را از دست داده و همین صورتی است قوای ‏‎ ‎‏انتظامی است دیگر! الآن قوای «انتظامی» ما قوای «مخرب» شده است. ‏‎ ‎‏در سایۀ آن چماق به دستها می ریزند به شهرستانها. چند شهرستان تا ‏‎ ‎‏حالا همین طور ریختند و خرابکاری کردند. این تشبث هم فایده ‏‎ ‎‏ندارد، اینها فایده ندارد.(929)‏

12 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏تشبث دومشان هم این بود که پناه به سرنیزه بردند. الآن دو پناهگاهْ‏‎ ‎‏ایشان دارند: یکی چماق است، چماق اشرار با آنهایی که اجیر کردند،‏‎ ‎‏پول می دهند یک اشراری را اجیر می کنند و با چماق به جان مردم‏‎ ‎‏می اندازند.(930)‏

15 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏شما در تمام طول تاریخ، یک قضایایی الآن در ایران در جریان است و‏‎ ‎‏بوده است که در تمام طول تاریخ نبوده اینطور وحشیگری که ایشان‏‎ ‎‏دارد می کند. در تمام طول تاریخ نبوده است که هر روز در نقاط‏‎ ‎‏مختلف یک مملکت اسلامی، با آلات مختلفه، با ارتش یک طرف، با‏‎ ‎‏کولیها ـ به اصطلاح خودشان ـ یک طرف، با رها کردن یک دزد‏‎ ‎

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 582
‏آدمکشی که از سرهای بعضِ از عشایر بوده است ـ او را می گویند رها‏‎ ‎‏کرده است و یک پول فراوانی هم به اختیارش گذاشته است که برود‏‎ ‎‏جمعیت جمع کند و حمله کند به مردم ـ اینها هم از یک طرف؛ همچو‏‎ ‎‏چیزی در طول تاریخ نبوده که یک کسی که مدعی سلطنت است، و‏‎ ‎‏دیروز آنطور فریاد می زند و برای خودش مدیحه خوانی می کرد و‏‎ ‎‏روزنامه ها را واداشته بودند و رادیو و هر چه هر کس می گفت جز‏‎ ‎‏شأن ایشان نبود، حالا متوسل بشود به کولیها که در زیر پناه چماق‏‎ ‎‏کولیها خودش را نجات بدهد! متوسل بشود به ـ مثلاً ـ کسانی که از‏‎ ‎‏اشرار بودند، و آنها را اجیر کند که نجاتش بدهند از دست این ملت و‏‎ ‎‏نجات هم نمی دهند آنها. نه نجات آنها می دهند، نه ملت، دیگر به این‏‎ ‎‏حرفها اعتنا می کند.(931)‏

2 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 583

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 584