حمایت از اشرار
یک راه دیگر هم اینها دارند طی می کنند و آن این است که تشبث کردند به «کولی»ها. خدا می داند که ننگ یک مملکت است که قوای انتظامی دارند و قوای انتظامی را از آنها مأیوسند یا جرأت نمی کنند که همه شان را وادار کنند به کار، یک مملکتی که به حَسَب اصطلاح باید شاهش و وزیرش و ـ عرض بکنم ـ قوایش اینها درصدد این باشند که نظم برقرار کنند، اینها تشبث می کنند به یک عده چماق به دست! در کرمانْ «کولی»! در جاهای دیگر هم این کسانی که اجیرشان هستند. اینها زیر سایۀ چماق کولی ها می خواهند زندگی کنند! این ننگ است برای ما که یک همچو کسی به ما حکومت کند. یک همچو کسی به ما برای ما وزارت کند، وکالت کند. زیر سایۀ چماق کولی الآن ادامه حیات دارد ایشان می دهد! این هم فایده ندارد. وقتی بنا شد چماق باشد، مردم هم چماق دارند! مردم هم مقابلش چماق دست گرفتند و بیرونشان کردند اینها را. البته آن چماق به دستها در پناه نظامی بودند، چنانچه در مدرسۀ فیضیه و قم که ریختند در خرداد ـ قبل از
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 581
15 خرداد ـ ریختند در مدرسه و آن خرابکاریها را کردند، یک دسته ای را آوردند از خودشان در پناه پاسبانها و در پناه لشکریها، ریختند توی مدرسه، آن کار را کردند؛ حالا هم دارند این کار را می کنند که در پناه قوای انتظامی، قوۀ انتظامی، در پناه قوای انتظامی به خرابکاری مشغولند. «قوای انتظامی»! این از همان لغتهاست که عرض کردم محتوا را از دست داده و همین صورتی است قوای انتظامی است دیگر! الآن قوای «انتظامی» ما قوای «مخرب» شده است. در سایۀ آن چماق به دستها می ریزند به شهرستانها. چند شهرستان تا حالا همین طور ریختند و خرابکاری کردند. این تشبث هم فایده ندارد، اینها فایده ندارد.(929)
12 / 8 / 57
* * *
تشبث دومشان هم این بود که پناه به سرنیزه بردند. الآن دو پناهگاهْ ایشان دارند: یکی چماق است، چماق اشرار با آنهایی که اجیر کردند، پول می دهند یک اشراری را اجیر می کنند و با چماق به جان مردم می اندازند.(930)
15 / 8 / 57
* * *
شما در تمام طول تاریخ، یک قضایایی الآن در ایران در جریان است و بوده است که در تمام طول تاریخ نبوده اینطور وحشیگری که ایشان دارد می کند. در تمام طول تاریخ نبوده است که هر روز در نقاط مختلف یک مملکت اسلامی، با آلات مختلفه، با ارتش یک طرف، با کولیها ـ به اصطلاح خودشان ـ یک طرف، با رها کردن یک دزد
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 582
آدمکشی که از سرهای بعضِ از عشایر بوده است ـ او را می گویند رها کرده است و یک پول فراوانی هم به اختیارش گذاشته است که برود جمعیت جمع کند و حمله کند به مردم ـ اینها هم از یک طرف؛ همچو چیزی در طول تاریخ نبوده که یک کسی که مدعی سلطنت است، و دیروز آنطور فریاد می زند و برای خودش مدیحه خوانی می کرد و روزنامه ها را واداشته بودند و رادیو و هر چه هر کس می گفت جز شأن ایشان نبود، حالا متوسل بشود به کولیها که در زیر پناه چماق کولیها خودش را نجات بدهد! متوسل بشود به ـ مثلاً ـ کسانی که از اشرار بودند، و آنها را اجیر کند که نجاتش بدهند از دست این ملت و نجات هم نمی دهند آنها. نه نجات آنها می دهند، نه ملت، دیگر به این حرفها اعتنا می کند.(931)
2 / 9 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 583
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 584