دولت بختیار
سؤال: [نظر حضرتعالی نسبت به کوششی که بختیار برای تشکیل دولت می کند، چیست؟]
جواب: نظر من، اینکه بختیار هم توفیق پیدا نخواهد کرد.
ـ [ولو اینکه موقتاً هم باشد شما تأییدش نخواهید کرد؟]
ـ خیر.(903)
7 / 10 / 57
* * *
سؤال: [حکومت بختیار را چگونه می بینید که فرموده اید غاصب است و غیر قانونی؟]
جواب: حکومت بختیار متکی به شاه است که شاه سلطنتش غیرقانونی است و مردم او را با رفراندوم خویش عزل کردند. از طرفی متکی است بر مجلسین که مجلسین قانونیت ندارد، برای اینکه منبعث از ارادۀ ملت نیست.(904)
18 / 10 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 562
سؤال: [و اما دربارۀ موقعیت کنونی که باید اقرار کنم که ممکن است خیلی سریع پیش از آنکه من بتوانم شاهد آن باشم تغییر کرده باشد؛ نخست وزیر جدید از شما دعوت کرده است که به ایران برگردید؛ در تحت چه شرایطی شما چنین خواهید کرد؟]
جواب: نخست وزیر و هر دولتی که با وجود شاه به سرِ کار بیاید غیرقانونی است و از نظر ملت ایران اعتبار ندارد؛ و بازگشت من به ایران متوقف بر این است که در آنجا بهتر بتوانم به وظایفم در زمینۀ خدمت به اسلام و نهضت اسلامی ملت ایران عمل کنم و دعوت یا عدم دعوت آنان در تصمیم من هیچ گونه نقشی ندارد.(905)
18 / 10 / 57
* * *
سؤال: [حضرتعالی به هیچ گونه حکومت بختیار را قبول نکردید؛ به چه دلیل؟]
جواب: دولت بختیار غیرقانونی است؛ برای اینکه شاه و مجلسین هر دو غیرقانونی هستند. اما شاه؛ برای خاطر رفراندوم ملت در تاسوعا و عاشورا؛ و اما مجلسیْن؛ برای اینکه به ملت اتکا ندارد و مجلسی بود که شاه وکلای او را تعیین کرده است.(906)
18 / 10 / 57
* * *
سؤال: [آیا بیمی از این ندارید که شکست حکومت بختیار به یک کودتای نظامی منتهی شود؟ و نگرویدن ارتش را به صف انقلاب در
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 563
شرایط فعلی چگونه توضیح می دهید؟]
جواب: بختیار ـ علی ایّ حال ـ حکومتش برخلاف قانون است و ملت ایران نمی تواند حکومت او را قبول کند. منتهی شدن به کودتای نظامی همین است که تاکنون بوده است و با حکومتهای نظامی یا دولت نظامی رفتار کرده است. و ما در راه اسلام و کشور خودمان، کوشش خودمان را تا آنجا که بتوانیم خواهیم کرد.(907)
18 / 10 / 57
* * *
وعده هایی که این دولت داده است مثل وعده هایی است که دولتهای سابق داده اند. دولت سابق ـ یعنی اسبق خیلی وعده ها داد. وعدۀ صلح داد و با تفنگ و مسلسل این صلح را می خواست برقرار کند! این هم وعدۀ این را می دهد که ما اشخاصی که استفادۀ غیرمشروع کردند محاکمه می کنیم. ما از ایشان می پرسیم که خوب شاه چطور؟ شاه این اموالی را که الآن دارد، این اموالی را که به خارج منتقل کرده است، اینها همه مشروع است یا استفادۀ غیرمشروع است؟ اگر استفادۀ مشروع شما می دانید، خود شما هم مجرمتر از همۀ مجرمها هستید و تا دیروز هم این را نمی گفتید، امروز شروع کردید. و اگر غیرمشروع می دانید، شاه را مجرم می دانید. به اقرار شما شاهْ مجرم است، یک شخصی است که استفاده هایی از ملت کرده، دزدیهایی از ملت کرده و غارتگریهایی کرده است و خیانت به ملت کرده است؛ و شاه به حَسَب قوانین اگر خائن باشد شاه نیست. بنابراین شما مُقرِّ به این هستید که از طرف شاهی مبعوث شدید که خائن به مملکت است و اموال مملکت را چپاول کرده است! خوب شما وعده می دهید که من محاکمه می کنم این اشخاصی که خیانت کرده اند؛ خوب شاه را بگیرید! شما که همچو
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 564
قدرتی دارید شاه را بگیرید، نگذارید فرار کند؛ محاکمه کنید، اموال مردم را از او بگیرید. هیچ یک از این دزدهایی که اسمشان ثبت شده است در آن ورقه ای که بانکْ یک جزئی آن را ابراز کرده است، قلم هیچ کدام به بزرگی قلم خود ایشان نیست! شمایی که می گویید ما این خائنها را می گیریم، خوب رأس خائنها ایشان هستند. اگر خائن نمی دانید شما، همۀ ملت می دانند که خلاف می گویید و اگر خائن می دانید شما و همۀ ملت می دانند که مبعوث از طرف خائنید، مبعوث از طرف خائن یا کنار برود، خودش کنار برود ـ خوب مردم که کنارش می کنند ـ یا خودش زود عاقل باشد و کنار برود؛ یا خائن است.
این یک نقشه بوده است که یک دولتی بیاورند که وعده به مردم بدهد ما محاکمه می کنیم اینها را! ما اوقاف را برمی گردانیم به علما! علما چه احتیاجی به اوقاف دارند که می خواهی رشوه بدهی به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند می دهند به آنهایی که بر آنها وقف شده است، به صاحبان وقف می دهند. تو با این کلمه می خواهی علما را بازی بدهی.(908)
24 / 10 / 57
* * *
سؤال: [یوروپَن: بختیار، نخست وزیر، دیروز طی یک مصاحبۀ مطبوعاتی اظهار داشت که مذهبیون باید به مذهب بپردازند و سیاست را به سیاستمداران واگذار کنند. وی همچنین اظهار داشت که شما قادر به واژگونی حکومتش نیستید. نظر شما در این باره چیست؟]
جواب: مطلب اولی که گفته است مطلبی است که همیشه اجانب برای بردن منافع ما این تز را داشته اند که مذهب از حکومت جداست، و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 565
ایشان هم بلندگوی همانهاست؛ و آنکه ما قدرت برهم زدن حکومت او را نداشته باشیم، در آینده معلوم می شود. حکومت او محکوم به فناست و پیروزی از آن ملت رنج کشیدۀ ایران است.(909)
25 / 10 / 57
* * *
ملت ایران باید بداند که این شخص که متکفل حکومت شده است به ایل خودش خیانت می کند؛ آن ایلی که پشتوانۀ ایران بودند و رضا شاه آنها را از پای درآورد. این شخص به ایل خودش، به ملت خودش، خیانت می کند. و باید ایل بختیاری بداند که این اشخاصی را که به آنها خیانت می کنند از جلو راه ملت بردارند. باید ارتش بداند که اینها خیانتکارند؛ به آنها کمک نکنند. باید همۀ ایران بدانند که توطئه ای در کار است؛ از این توطئه باید جلوگیری شود.(910)
5 / 11 / 57
* * *
من گفتم که اگر دولت بیاید اینجا یعنی رئیس دولت بیاید ـ به قول خودشان ـ بیاید اینجا، تا استعفایش را قبلاً ننویسد و اعلام نکند با من ملاقات نمی تواند بکند. این هم که من می گویم استعفا، نه اینکه این معنای واقعی استعفا دارد؛ این نیست. این نخست وزیر نیست نه اینکه نخست وزیر است و استعفا کند؛ لکن برای حفظ ظاهری که حالا کلمۀ استعفا را ما هم ذکر می کنیم والاّ استعفا یعنی چه! تو نخست وزیر اصلاً نیستی! اعلام بکند من نخست وزیر نیستم. اگر این را [اعلام] کرد، چون مثل بعضی از آنها که بودند که خیلی جنایاتشان فوق العاده بود و نمی توانستم من حتی با استعفا یا با [توبه] هم قبولشان بکنم، این
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 566
به آن اندازه [هنوز] نرسیده؛ اگر عاقل باشد استعفا می کند و می آید اینجا توبه می کند، می شود مثل سایر مردم. اگر فطرتش را این هم از دست داده است، آن دیگر با خودش است.(911)
8 / 11 / 57
* * *
سؤال: [آیا بختیار را قبل از استعفا خواهید پذیرفت؟]
جواب: من مکرر گفته ام که اصولاً شاه سابق قانونی نبود، مجلسین قانونی نیست، بختیار قانونی نیست. پس کسی را که قانونی نیست نخواهم پذیرفت. من به ملت ایران توصیه می کنم که در این وقت حساس درست بیدار باشند؛ متوجه باشند که توطئه ای باید در کار باشد. من می بینم که همان کسانی که از شاه سابق طرفداری می کردند حالا از بختیار پشتیبانی می کنند. هم دولت انگلستان و هم دولت امریکا از او پشتیبانی می کنند. اگر این شخص ملی است ـ همان طور که خودش اظهار می کند ـ چرا آنها از او پشتیبانی می کنند؟ اگر ملی است چرا بدون مجوز قانونی و برخلاف میل ملت، پست نخست وزیری را اشغال کرده است؟ اگر احترام به آرای عمومی می گذارد چرا کنار نمی رود؟(912)
9 / 11 / 57
* * *
من دولت تعیین می کنم! من تو دهن این دولت می زنم! من دولت تعیین می کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم! من به واسطۀ اینکه ملت مرا قبول دارد ... این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد! رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 567
هم قبولش ندارد؛ فقط امریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده، به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید؛ انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند توی خیابانها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرفها هم می زنند. لکن ملت این است، این ملت است.
می گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی شود! خوب، واضح است این؛ یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود. تو غیر قانونی هستی! دولتی که ما می گوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است؛ متکی به حکم خداست. تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را! باید سر جایش بنشیند این آدم! و یا اینکه به امر امریکا و اینها وادار کند یک دسته ای از اشرار، این ملت را قتل عام کند.(913)
12 / 11 / 57
* * *
یک نصیحتی هم به دولت می کنم که آقا! شما یک آدم عادی هستید، آبرویت را می ریزی، برو کنار. «من سرِ لج افتاده ام»! آخر برای چه انسان سر لج بیفتد و یک ملتی را، مقدرات یک ملتی را مَلْعبه کند که «من لُرَم، سر لج افتادم»! حتماً باید با پس گردنی ردشان کنند؟ خوب، مثل آدم بیا توبه کن. بگو صحیح است حرفهای ملت، امر امرِ ملت است.(914)
13 / 11 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 568
یک تحولی پیدا شد در قشرهای نظامیها؛ که یا روحیه ها را دادند از دست یا متحول شدند و متصل شدند به ـ البته مختلف بودند ـ اینها؛ متصل شدند به این جمعیت. در این آخر این آدم بسیار بی عقل، این بختیار بسیار بی عقل که من نصیحتش کردم و اگر نصیحت مرا قبول کرده بود حالا نخست وزیر بود؛ من نصیحت کردم به او آن وقت که پاریس بودم که تو حالا که شاه رفته یک چیزی دستت آمده بیا بگو که من می خواستم یک خدمتی به ملت بکنم، حالا من در اختیار ملت؛ اگر این [کار] را می کرد قهرمان می شد؛ نفهمید که چه بکند.(915)
30 / 2 / 58
* * *
یک نفر آدمی که، ایرانی خودش را می داند و می گوید من ایرانی هستم قبل از اینکه مسلمان باشم ـ در صورتی که مسلمان بودنشان را نمی دانم، ایرانی بودنشان را هم می دانم نیست ـ دستور می دهد یا تقاضا می کند از کارتر که محاصرۀ اقتصادی بکن ایران را. ایرانی است، در انگلستان است؛ بختیار هست، می گوید من ملّی هستم. و من آن مطلبی را که یک روزی گفتم، شاهدش امروز پیدا شد. یک روز گفتم که اینها؛ این اَبَرقدرتها ممکن است که بیست سال، سی سال، یک کسی را در یک مقامی با یک وِجْهِه ای حفظش کنند و نوکر آنها باشد، لکن مأمور باشد که به جهت، لباس ملّی به خودش بپوشد؛ مثل بختیار که خودش را به دکتر مصدِّق بسته است و ملّی می گوید هستم. بعد از اینکه این مدتها گذشت، آن روزی که باید از او استفاده کنند، بعد از بیست سال استفاده می کنند. از ایشان هم که سالهای طولانی در جبهۀ ملّی بود و مدّعی ملیّت بود و مدّعی این بود که من اوّل ایرانی هستم و دوم اسلام، با اینکه این خودش کفر است، مع ذلک آن روزی که آنها
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 569
می خواستند این عنصر به دردشان بخورد خورد. و به جای بدترین مخلوق خدا ـ که محمدرضا بود ـ به جای او مشغول شد به آدمکشی و جنایت، و دستور آدمکشی داد، منتها از او اطاعت نکردند. او هم می گفت که این ملت را به حصار اقتصادی بکشید.(916)
19 / 8 / 58
* * *
احتمال این است که یک رئیس جمهور، یک وقتی آنها که در صددند، و اشخاص منحرف درصددند که یک منحرفی را ـ مثلا فرض کنید ـ تعیین کنند و جا بزنند، یک منحرفی که شاید در طول مدت حیاتش هم خودش را ملی جا زده، چنانچه دیدید مثل بختیار که در جبهۀ ملی و ـ نمی دانم ـ از طرفدارهای دکتر مصدق، و اینها ده ـ بیست سال اینجا این را حفظش کردند و [با چهرۀ ]ملی، بعد هم دیدید چه جنایتکاری از کار درآمد و الآن هم مشغول هست. یک آدمی که به امریکا [پیشنهاد] می کند که دخالت نظامی مثلاً بکن ـ شاید گفته است ـ و قضیۀ اقتصادی را به قاعده گفته است که نه، باید ایران را در [حصر] اقتصادی قرار بدهی. آدمی که می گوید ملی، خودش را ملی حساب می کند آن وقت تأکید می کند که امریکا این کار را بکند. اینها دارند، یک همچو اشخاصی ذخیره دارند. ممکن است یک اشخاصی خودشان را، اگر ما غفلت بکنیم جا بزنند و یک مقامی را بگیرند.(917)
15 / 10 / 58
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 570