بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

دولت نظامی

دولت نظامی

‏ ‏

‏درود و تحیات وافره بر ملت شجاع ایران! ملتِ با وفایی که با‏‎ ‎‏جان نثاری برای احیای اسلام و استقلال کشور کاخهای غارتگران را‏‎ ‎‏به لرزه درآورد؛ ملتی که پیشنهاد سیاست آشتی ملی را، که جز‏‎ ‎‏خدعه ای نبود، به چیزی نشمرد؛ ملتی که جوان و جان می دهد تا از‏‎ ‎‏زیر بار ستمکاران غارتگر بیرون بیاید و رژیم سلطنتی را سرنگون و‏‎ ‎‏حکومت جمهوری اسلامی متکی به آرای ملت را مستقر کند.‏

‏     من گرچه می دانم که فریبکاریهای شاه و نرمش لفظی و ارعاب‏‎ ‎‏عملی او، در صفوف فشردۀ ملت بزرگ ما تأثیری ندارد، لکن در هر‏‎ ‎‏موقع و در هر پیشامد لازم می دانم تذکراتی به شما عزیزانم بدهم:‏

‏     1. هدف همان است که در سخنرانیها و اعلامیه های خود ذکر‏‎ ‎‏نموده ام:‏

‏     الف) سرنگونی سلطنت پهلوی و رژیم منحوس شاهنشاهی؛‏

‏     ب) به پا داشتن حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط‏‎ ‎‏اسلام، متکی به آرای ملت.‏

‏     2. نهضت با شیوه های گوناگون؛ مخصوصاً اعتصابات در همۀ‏‎ ‎‏ادارات و دستگاههای دولتی باید ادامه داشته باشد. دولت نظامی ایران‏‎ ‎‏غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است که از آن اطاعت نکنند، و‏‎ ‎‏به سرپیچی و کارشکنی تا حد فلج نمودن دستگاههای دولتی پیش‏‎ ‎‏رود. من از جمیع کارمندان محترم دولت و سایر مؤسسات که با‏‎ ‎‏اعتصابات خود پشتیبانی از برادران و خواهران خود کرده اند تشکر‏‎ ‎‏می کنم. این یک وظیفۀ اسلامی است و لازم الاجراست.‏

‏     3. شاه با روی کار آوردن دولت نظامی، دست به توطئۀ دیگری‏‎ ‎‏زده است؛ و آن اینکه از طرفی در پیشگاه خدا و ملت عذر تقصیر‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 556
‏می خواهد و اعتراف به اشتباهات و جنایات خویش در طول سلطنت‏‎ ‎‏ننگینش می کند، و از آیات عظام و علمای اعلام و سایر طبقات‏‎ ‎‏استمداد می کند، و از طرف دیگر دولت نظامی اش با سرکوبی شدید و‏‎ ‎‏قتلها و اعزام چماق به دستها و سرنیزه دارها و توپ و تانکها بر ملت‏‎ ‎‏مظلوم می تازد، و عزیزان ما را بیش از پیش به خاک و خون می کشد؛ به‏‎ ‎‏خیال آنکه با این نقشه می تواند خودش را از گناه قتل و غارتهای‏‎ ‎‏دوران سلطنتش تبرئه نماید، و با دستگیری مأموران فاسد خود که ‏‎ ‎‏یک عمر عامل خیانتهای او بوده اند، خود را توبه کار معرفی نماید. شاه ‏‎ ‎‏در یک دست چماق و سرنیزه و مسلسل برای سرکوبی ملت دارد، و ‏‎ ‎‏در دست دیگر توبه نامه و اعتراف به خیانتها و جنایتها و عذر تقصیر را‏‎ ‎‏گرفته است.‏

‏     ملت هوشمند و بیدار ایران، نه از آن چماق و سرنیزه هراس دارد‏‎ ‎‏و نه از این خدعه و نیرنگ فریب می خورد. این شخص که از مراجع‏‎ ‎‏عظام و علمای اعلام برای فرو نشاندن نهضت اسلامی و باز کردن‏‎ ‎‏راهی برای چپاول و هَدْم اسلام و ‏‏قرآن کریم‏‏ استمداد می نماید، همان‏‎ ‎‏مردکی است که تا دیروز علمای اسلام و روحانیون عظیم الشأن را‏‎ ‎‏مرتجع و راه آنان را که راه اسلام و ‏‏قرآن کریم‏‏ است، ارتجاع سیاه‏‎ ‎‏می نامید؛ و در یکی از نطقهای خود با کمال وقاحت گفت «از آنها مثل‏‎ ‎‏حیوان نجس اجتناب کنید» و در نطقی دیگر با کمال بیشرمی گفت‏‎ ‎‏«اینها مثل کرمها در نجاست می لولند» چه شد که امروز اینچنین با‏‎ ‎‏روحانیون آشتی می کند؟! این نیز خدعه نیست؟! این مثل دولت آشتی‏‎ ‎‏نیست؟! او که امروز به سیاسیون و جوانان ملت روی آورده و از آنان‏‎ ‎‏برای وطن استمداد می کند، همان است که گروههایی از آنان را اعدام‏‎ ‎‏و شکنجه و زندان کرده و می کند، جوانان ما را به خاک و خون کشیده و‏‎ ‎‏می کشد، دانشگاههای ما را به قتلگاههای جوانان ما تبدیل نموده‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 557
‏است.‏

‏     من از جنایاتی که اخیراً در دانشگاهها با فرزندان اسلام نموده اند‏‎ ‎‏در سوگم. من از دانشجویان عزیز که در راه اسلام و کشور فدایی‏‎ ‎‏داده اند و در مقابل شاه با مشتی گره کرده ایستاده و او را محکوم‏‎ ‎‏کرده اند تشکر می کنم.‏

‏     من از جوانان غیور ایران که ملت ما را سرافراز نموده اند احساس‏‎ ‎‏غرور می کنم. ملت ایران باید بداند که این نطقهای فریبنده برای اغفال‏‎ ‎‏مردم و فرونشاندن آتش خشم ملت است، تا تثبیت مقام کرده و‏‎ ‎‏قدرت را باز یابد؛ و خدا می داند که اسلام و روحانیت و عموم ملت‏‎ ‎‏پس از آن با چه مصیبتهای دردناکی مواجه خواهد شد.‏

‏     عزیزان من! از این هیاهوی نظامی نهراسید؛ که نمی هراسید. شما‏‎ ‎‏ملت شجاع ثابت کردید که این تانکها و مسلسلها و سرنیزه ها زنگ‏‎ ‎‏زده است و با ارادۀ آهنین ملت نمی تواند مقابله کند، و از این نرمشهای‏‎ ‎‏شیطانی و توبه نامه های ابلیسی فریب نخورید، که نمی خورید. شاه در‏‎ ‎‏اول سلطنت غاصبانۀ خود سوگند خورد که به اسلام وفادار باشد و به‏‎ ‎‏ملت خیانت نکند؛ و اکنون اعتراف می کند که خائن است و اسلام و‏‎ ‎‏ایران را به تباهی کشانده است و تمام خیانتها عمدی بوده است، که‏‎ ‎‏امروز اسم «اشتباه» بر آن می گذارد. غفلت نکنید که این اشتباهات‏‎ ‎‏عمدی تکرار خواهد شد و کشور را به نیستی و ملت را به تباهی‏‎ ‎‏خواهد کشاند. امروز بر تمام طبقات ملت از مراجع عظام و علمای‏‎ ‎‏اعلام و مدرسین و فضلای عالیمقام و اساتید محترم دانشگاهها و‏‎ ‎‏دانشسراها و دانشجویان دلیر و طلاب شجاع تا جناحهای سیاسی و‏‎ ‎‏روشنفکر، و از کارگران و کشاورزان تا بازاریان و اصناف، از‏‎ ‎‏کارمندان دولتی تا افسران نیروهای سه گانه، از سربازان تا‏‎ ‎‏صاحب منصبان عالیرتبه و بر همۀ اقشار ملت تکلیف الهی و وجدانی‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 558
‏است که با اتحاد کلمه بدون هراس از قدرتها و ابرقدرتها، هدف‏‎ ‎‏اسلامی خود را تعقیب، و گلوی این ستمگر تاریخ را بفشارند، و با‏‎ ‎‏قاطعیت و جدیت به سوی هدف پیش روند، که وعدۀ خداوند به‏‎ ‎‏مستضعفین نزدیک است، و کشتن و کشته شدن در راه خدا سرفرازی‏‎ ‎‏است. در خاتمه از ملت شریف ایران که بارها در اینگونه مسائل‏‎ ‎‏امتحان خود را داده اند، خواهش می کنم که به خواهران و برادران خود‏‎ ‎‏که در اثر اعتصابات و تظاهرات صدمۀ مالی و جانی دیده اند، با احترام‏‎ ‎‏تمام آنان را یاری دهند؛ و این وظیفۀ الهی را به بهترین وجه عمل‏‎ ‎‏نمایند که «خمینی» همیشه به یاد آنان است و دست آنان را می فشارد.‏

‏     از خداوند تعالی توفیق و تأیید همه را خواستار و خذلان و‏‎ ‎‏شکست دشمنان ملت را خواهانم.(896)‏

16 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏دولت نظامی تأثیری در مسائل ایران ندارد، بلکه در ازدیاد ناراحتیها و‏‎ ‎‏اعتصابات و تظاهرات، نقش اساسی دارد. لذا پس از تشکیل حکومت‏‎ ‎‏نظامی، مسائل بدین صورت که ملاحظه می کنید تشدید شده‏‎ ‎‏است.(897)‏

18 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

سؤال: ‏[‏‏آیا به نظر حضرت آیت الله ، با روی کار آمدن دولت جدید‏‎ ‎‏نظامی در ایران و دستگیری هویدا، تغییراتی در وضع ایران رخ‏‎ ‎‏خواهد داد؟ آیا این درگیریها به یک جنگ داخلی منجر خواهد شد یا‏‎ ‎‏نه؟‏‏]‏


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 559
جواب:‏ آمدن دولت نظامی تأثیری در امور ندارد، بلکه نهضت را‏‎ ‎‏تشدید می کند و کار شاه را سختتر می نماید، و رفتنش را نزدیکتر.‏‎ ‎‏گرفتن هویدا و امثال او که در دزدی و فساد، شریک شاه بوده اند، برای‏‎ ‎‏فریب مردم است، اینها هم تأثیری ندارد.(898)‏

20 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏وسایلی چون وسایل نظامی که شاه به آن متوسل شده است، دیگر‏‎ ‎‏تأثیری ندارد. اینها شکست خورده و نمی توانند کاری انجام دهند و‏‎ ‎‏این ملت را خاموش کنند و قهراً خودشان تسلیم خواهند شد.(899)‏

21 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ما این خاندان را نمی خواهیم این واضح است که باید همین طور‏‎ ‎‏باشد، مردم هم با ما موافقند. مسألۀ مردمی است. مسأله، به حَسَب حقِ‏‎ ‎‏مردم، مردمی است. همۀ مردم فریاد کردند توی خیابانها، حالا هم‏‎ ‎‏دارند فریاد می کنند، همین امروز هم گفتند پنجاه هزار نفر در اصفهان‏‎ ‎‏قیام کرده اند و ـ عرض می کنم ـ نهضت کرده اند و تظاهر کرده اند و از‏‎ ‎‏این حرفها؛ الآن هم همان حرفها را دارند می زنند.(900)‏

22 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏دولت نظامی غیر قانونی سعی دارد با سرنیزه مردم را به حالت عادی‏‎ ‎‏خود برگرداند؛ غافل از آنکه با سرنیزه نمی شود رضایت ملت را جلب‏‎ ‎‏کرد. این سرنیزه ها بالاخره انفجار عظیمی را به بار خواهند آورد.‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 560
‏دولت یاغی نظامی، آخرین راهی است که شاه برای نجات خویش به‏‎ ‎‏آن متوسل شده است. این دولت نیز دوامی نمی تواند داشته باشد؛ چرا‏‎ ‎‏که این نظام از باطن پوسیده است.(901)‏

24 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏حکومت نظامی اش شکست و دولت نظامی آمد. دولت نظامی اش هم‏‎ ‎‏همین حرف است، چیز تازه ای نیست. آن وقت نخست وزیرش یک‏‎ ‎‏نفر آدمِ ‏‏[‏‏غیر نظامی‏‏]‏‏ بود، حالا نخست وزیرش یک نفر آدم نظامی‏‎ ‎‏است. هر دو، دو تا پیرمردند که به درد نمی خورند!‏

‏     و ما فرض می کنیم که این هم که بگذرد، خوب پلۀ بعدش، اگر‏‎ ‎‏عقلشان باز به همین قدر باشد، این هم که بگذرد یک کودتای نظامی‏‎ ‎‏که نه، شاه برود و یک نظامی روی کار بیاید، باز همان نظامی است؛‏‎ ‎‏یک چیز تازه ای نیست. همان نظامی ای که آن روز حکومت نظامی‏‎ ‎‏بود و مردم شکستند، امروز دولت نظامی است و مردم شکستند او را‏‎ ‎‏و الآن شکسته ‏‏[‏‏شده‏‏]‏‏ است، فردا همین است؛ یک چیز تازه ای نیست.‏‎ ‎‏مردم همین که دیده اند، یک چیز غریبه ای نمی بینند که بترسند از آن.‏‎ ‎‏همین نظامی است، اسمش را می گذارند کودتای نظامی! این هم‏‎ ‎‏شکسته می شود. نمی شود یک مملکتی که همه ایستاده اند و مشتها را‏‎ ‎‏گره کرده اند و می گویند بزنید و ما استقلال می خواهیم، ما رد‏‎ ‎‏نمی شویم، مرد و زنش یک مطلب دارند، آن زنی که چهار تا بچه اش‏‎ ‎‏را کشتند در بهشت زهرا آنطور فریاد می زند و داد می زند و مردم را‏‎ ‎‏دعوت می کند به اینکه دست بزنید، بچه های مرا زدند گریه نکنید،‏‎ ‎‏دست بزنید، که آن شخص می گفت که مردم گریه کردند و دست زدند؛‏‎ ‎‏این چیز تازه ای است که مردم برای خاطر ... ‏‏[‏‏کُشته های این زن‏‏]‏‏گریه‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 561
‏می کردند و این زن می گفت که نه گریه نکنید دست بزنید، مردم هم‏‎ ‎‏دست می زدند برای خاطر این و هم گریه می کردند برای مصیبتی که‏‎ ‎‏وارد شده.(902)‏

29 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 562