بخش چهارم دوران مبارزه و قیام

دولت آشتی ملی

دولت آشتی ملی[1]

‏ ‏

‏نهضت اسلامی ایران به اوج خودش رسیده است و مرتبۀ شکوفایی را‏‎ ‎‏دارد طی می کند. شاه انواع تشبثات را می کند و کرده است. یک سنخْ‏‎ ‎‏تشبثات او این بود که یک دولتی پیش آورد، یک «دولت آشتی»! و‏‎ ‎‏دولت آشتی همان بود که از زمان انعقادش تا حالا هزارها از جوانهای‏‎ ‎‏ما را کشتند و به خاک و خون کشیدند و سرتاسر ایران را به عزا‏‎ ‎‏نشاندند، و می خواستند که با صورت آشتی مردم را اغفال کنند. و لهذا‏‎ ‎‏دولتْ اعلانِ آشتی داد و گفت تاریخ هم همان تاریخ قانونیِ اول:‏‎ ‎‏«اسلامی». از قانونِ گَبْرها دست برداشتند و از «حزب رستاخیز» هم‏‎ ‎‏دست برداشتند؛ بعد هم از قراردادهایی که راجع به اسلحه کرده بودند‏‎ ‎‏تخفیف دادند، از قراردادهای اتمی هم لغو یا تخفیف دادند. اینها همه‏‎ ‎‏خدعه هایی است که اینها مشغول هستند که این نهضت را بخوابانند؛‏‎ ‎‏و این موجی که در ایران پیدا شده است و مثل سیل خروشان همه چیز‏‎ ‎‏را دارد به باد می دهد، آنها این سیل را خاموش کنند؛ شعلۀ قلوب را‏‎ ‎‏خاموش کنند. و ابتدایش هم ممکن است یک ملایمتهایی بکنند و یک‏‎ ‎‏ـ به اصطلاحشان ـ «آزادی»ها، «فضای باز» آزادی هم یک صورتی‏‎ ‎‏درست بکنند و دنباله اش، همین که این امور سرد شد و این زبانه های‏‎ ‎‏آتشی که الآن در ایران بلند شده است خاموش شد، دنبالش، بعد از‏‎ ‎‏مهلتی که پا را محکم کردند به جای خودش و خاطرجمع شدند که‏‎ ‎‏یک همچو نهضتی دیگر نخواهد به پا شد، همچو حمله بکنند و‏‎ ‎‏همچو به همۀ جهات ملت صدمه وارد بیاورند که نه جناح روحانی و‏‎ ‎‏نه جناح سیاسی و نه دانشگاه و نه بازار، دیگر تا آخر نتوانند نفس‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 546
‏بکشند!(886)‏

12 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏اخیراً بعد از اینکه دیدند که «دولت آشتی» نتوانست کار خودش را‏‎ ‎‏انجام بدهد ـ و از اول یک دولتی بود که می خواست با فریبکاری مردم‏‎ ‎‏را منحرف کند و بخواباند این نهضت را و وعده هایی داد و عملهایی‏‎ ‎‏کرد و چیزهایی، اما همه اش چیزهایی که خواست ملت نبود، یک‏‎ ‎‏چیزهای دیگر بود خواست ملت، اینها تَبَع خواست ملت بود،‏‎ ‎‏«قمارخانه ها را بستیم»! هزار جور مرکز فحشا باز است! بالاترین‏‎ ‎‏مرکز فحشا دستگاه محمدرضاخان است که درش باز است! درِ فحشا.‏‎ ‎‏فحشا نه به آن معنا، فحشا به این معنا که بدتر از فحشاست. فحشای به‏‎ ‎‏آن معنا که یک بارگاه به تمام معنا ظلم، یک بارگاه به تمام معنا خیانت،‏‎ ‎‏به تمام معنا جنایت! درِ آنجا را اگر بستید ملت یک قدری آرام ‏‎ ‎‏می شود ـ یک قدری البته نه تمام! اما قمارخانه ها را بستید! مثلاً ملت ‏‎ ‎‏آمده اینهمه فریاد می کند داد می زند و کشته می دهد که قمارخانه ها باز‏‎ ‎‏است؟! این را می خواهد؟! البته خوب، این هم یکی از چیزهایی است‏‎ ‎‏که می خواهد اما صدای ملت را باید از توی خیابانها شنید، ببینیم ملت‏‎ ‎‏چه می خواهد. بعد از اینکه دولت آشتی باطنش ظاهر شد و معلوم شد‏‎ ‎‏که «آشتی» به معنای حکومت نظامی است و به معنای تثبیت، مسلط‏‎ ‎‏کردن یک اشخاصی از اشرار کولی ها از اشرار ـ به جان مردم، چماق‏‎ ‎‏است و زدن است و بستن است و اختناق است و اینها، بعد از اینکه‏‎ ‎‏معلوم شد یک همچو مطلبی ـ که از اول هم برای ما معلوم بود که ‏‎ ‎‏قضیه این حرفها نیست، قضیه اغفال مردم است که می خواهند این ‏‎ ‎‏نهضت را به هر جوری هست خفه اش کنند ـ ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ این هم توفیق پیدا‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 547
‏نکردند.(887)‏

13 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏ناآرامی قم و این تظاهرات قم و این فریادهای قم را، خوب، خودم‏‎ ‎‏دیدم چه جوری است؛ اینها آرام نمی شوند مگر اینکه یک چیزی‏‎ ‎‏ببینند از ما؛ یک دولتی روی کار بیاید که یک چیزی اَزش ببینند. و‏‎ ‎‏لازمۀ این حرف این است که ایشان تشکیل دولت بدهند و عرض‏‎ ‎‏می کنم که این ناآرامیها را ساکت کنند و یک آزادی بدهند و این‏‎ ‎‏چیزها؛ و لابد مشروبخانه ها را هم ببندند و یک کار دیگر بکنند ولکن‏‎ ‎‏«اعلیحضرت» باشند، ایشان باشند که مبادا یکوقت این مملکت به‏‎ ‎‏دست روس و انگلیس بیفتد! این قدرت «اعلیحضرت» است که الآن‏‎ ‎‏روسها را به جای خودشان آنجا نشانده است و امریکا را هم به جای‏‎ ‎‏خودش آنجا نشانده! این قدرت را حق ندارد کسی دست بزند؛ و باید‏‎ ‎‏مردم را راضی بکنید که این قدرت را از بین نبرند و معارضه ای با یک‏‎ ‎‏همچو قدرتی که الآن ایران را نگه داشته است، معارضه با این قدرت‏‎ ‎‏نکنند مردم!(888)‏

13 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏یک وقتی با پیش آوردن «دولت آشتی»، و اینکه این دولت آشتی آمده‏‎ ‎‏است که بر طبق مرام ملت عمل کند! خواستهای ملت را به ملت بدهد!‏‎ ‎‏بعضی کارهای بچگانه هم کردند. آنهمه مراکز فساد در ایران موجود‏‎ ‎‏است و مورد پشتیبانی خود شاه و دستگاهش هست، آن وقت:‏‎ ‎‏قمارخانه ها را ما بستیم یا مثلاً تغییر تاریخ دادیم؛ برای خاطر اینکه‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 548
‏مردم را اغفال کنند. بعد که دیدند که مردم اغفال نشدند و صدای مردم‏‎ ‎‏باز هست، و همین مانوری که داده بودند مردم روشن کردند و برخلاف‏‎ ‎‏آن تظاهرات کردند، متشبث شد به حکومت نظامی! در عین حالی که‏‎ ‎‏دولتْ دولت آشتی بود، حکومتْ حکومت نظامی! و آنطور قتلهایی که‏‎ ‎‏همه می دانید، آنطور کشتارهایی که همه می دانید. اولْ حکومت آشتی،‏‎ ‎‏دولت آشتی، دنبال آن وقتی این نشد سرنیزه و حکومت نظامی! لکن‏‎ ‎‏مردم مملکت ما، کشور ما به این هم اعتنا نکردند.(889)‏‎[2]‎

17 / 8 / 57

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 549

  • - شاه در اوایل شهریور 1357 مهندس جعفر شریف امامی، رئیس مجلس سنا را به نخست وزیری برگزید. ویکابینه ای با نام «دولت آشتی ملی» تشکیل داد و برای آرام کردن اوضاع شروع به کارهای به ظاهر اصلاحی کرد ولی به زودی ماهیتش فاش شد.
  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر رجوع شود به:     1. صحیفه امام؛ ج 4، ص 296 ـ 297.