لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی
دیدیم که از اولی که این دولت بیسواد و بی حیثیت روی کار آمد، از اولْ اسلام را هدف قرار داد: در روزنامه ها با قلم درشت نوشتند که بانوان را حق دخالت در انتخابات داده اند، لکن شیطنت بود؛ برای انعطاف نظر عامۀ مردم به آن موضوع بود که نظرشان به الغای اسلام و الغای قرآن، درست نیفتد؛ و لهذا، در اولی که اینجا ما متوجه شدیم و اجتماع شد و آقایان مجتمع شدند با هم برای علاج کار، توجه ما در دفعۀ اول منعطف شد به همان قضیه؛ بعد که مطالعه کردیم دیدیم آقا، قضیه، قضیۀ بانوان نیست، این یک امر کوچکی است؛ قضیۀ معارضه با اسلام است: منتخِب و منتخَب، مسلمان لازم نیست باشد، حَلْفِ به قرآن لازم نیست باشد، قرآن را می خواهیم چه کنیم؟ بعد که مصادف شدند با تودهنی از ملت مُسْلم، تأویل کردند حرفشان را به اینکه خیر، مراد ما از «کتاب آسمانی» قرآن است. ما هم ازشان پذیرفتیم؛ به حَسَب ظواهر شرع، لکن به مجرد اینکه اینها یک چند نفر عمله را دور خودشان دیدند و یک زنده باد و مرده باد را دیدند، باز همان مطالب
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 371
خبیثشان را از سرگرفتند، همان مطلبی را که ابطال کرده بودند دوباره از سرگرفتند: دوباره تساوی حقوق مِنْ جَمیعِ الْجَهات. تساوی حقوق من جمیع الجهات، پایمال کردن چند تا حکم ضروری اسلام است، نفی کردن چند تا حکم صریح قرآن است. بعدش باز دیدند که مصادف شد با یک ناراحتیها و یک حرفها و یک چیزهایی؛ حاشا کردند؛ وزیرشان یک جا حاشا کرد، امیرشان یک جا حاشا کرد.
در روزنامه ها به صراحتِ لهجه نوشتند که بردن بانوان به سربازی، تصویبش در دست تنظیم است؛ لکن بعد از آنکه دیدند که خیلی فضاحت بار آمد [و] مردم ناراحت شدند، همان نوکرهای ارباب، به حَسَب واقع هم ناراحت شدند؛ وقتی دیدند [مردم] ناراحت شدند، گفتند: اکاذیب است. پرونده سازی خواستند بکنند؛ پرونده سازیهای بچگانۀ مضحک بکنند.(635)
12 / 2 / 42
* * *
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.(636)
17 / 7 / 41
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 372
تهران ـ جناب آقای اسدالله عَلم، نخست وزیر ایران
در تعطیل طولانی مجلسین دیده می شود که دولت اقداماتی را در نظر دارد که مخالف شرع اقدس، و مباین صریح قانون اساسی است. مطمئن باشید تخلف از قوانین اسلام و قانون اساسی و قوانین موضوعۀ مجلس شورا برای شخص جنابعالی و دولت ایجاد مسئولیت شدید در پیشگاه مقدس خداوند قادر قاهر و نزد ملت مسلمان و قانون خواهد کرد. ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می دهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همۀ مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیع الثانی 1325 قمری، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است. مراجعه کنید به مواد هفت و نُه قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی، و پانزده و هفده قانون انجمن بلدیه (شهرداری). در این صورت، چنین حقی به آنها دادن، تخلف از قانون است. و نیز الغای شرط «اسلام» در انتخاب کننده و انتخاب شونده، که در قانون مذکور قید کرده، و تبدیل قسم به قرآن مجید را به «کتاب آسمانی» تخلف از قانون مذکور است؛ و خطرهای بزرگی برای اسلام و استقلال مملکت دارد که یا غفلتاً یا خدای نخواسته عمداً اقدام به این امر شده است. اکنون که اعلیحضرت درخواست علمای اعلام را به دولت ارجاع فرموده اند و مسئولیت به دولت شما متوجه است، انتظار می رود به تبعیت از قوانین محکم اسلام و قوانین مملکتی، اصلاح این امر را به اسرع
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 373
وقت نمایید، و مراقبت کنید که نظایر آن تکرار نشود. و اگر ابهامی در نظر جنابعالی است مشرّف به آستانۀ قم شوید تا هرگونه ابهامی حضوراً رفع شود، و مطالبی که به صلاح مملکت است و نوشتنی نیست تذکر داده شود.
در خاتمه یادآور می شود که علمای اعلام ایران و اعتاب مقدسه و سایر مسلمین، در امور مخالفۀ با شرعِ مطاع، ساکت نخواهند ماند و به حول و قوۀ خداوند تعالی امور مخالفۀ با اسلام رسمیت نخواهد پیدا کرد.(637)
28 / 7 / 41
* * *
تهران ـ جناب آقای اسدالله عَلم
عطف به تلگراف سابق اشعار می دارد، معلوم می شود شما بنا ندارید به نصیحت علمای اسلام که ناصح ملت و مشفق امتند، توجه کنید؛ و گمان کردید ممکن است در مقابل قرآن کریم و قانون اساسی و احساسات عمومی قیام کرد. علمای اعلام قم و نجف اشرف و سایر بلاد تذکر دادند که تصویبنامۀ غیرقانونی شما برخلاف شریعت اسلام، و برخلاف قانون اساسی و قوانین مجلس است.
اگر گمان کردید می شود با زور چند روزه قرآن کریم را در عرض «اوستا»ی زرتشت، «انجیل» و بعض کتب ضاله قرار داد، و به خیال از رسمیت انداختن قرآن کریم، تنها کتاب بزرگ آسمانی چند صد میلیون مسْلم جهان، افتاده اید و کهنه پرستی را می خواهید تجدید کنید، بسیار در اشتباه هستید. اگر گمان کردید با تصویبنامۀ غلط و مخالف قانون اساسی می شود پایه های قانون اساسی را که ضامن ملیت و استقلال مملکت است، سست کرد و راه را برای دشمنان خائن به اسلام و ایران
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 374
باز کرد، بسیار در خطا هستید.
اینجانب مجدداً به شما نصیحت می کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید، و از عواقب وخیمۀ تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید؛ و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید؛ والّا علمای اسلام دربارۀ شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد. والسلام علی من اتبع الهدی.(638)
15 / 8 / 41
* * *
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
تلگراف مبنی بر آنکه اعلیحضرت بیش از هرکس در حفظ شعائر مذهبی کوشا هستند، و تلگراف اینجانب را برای دولت ارسال داشتند، و توفیق اینجانب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت عوام خواستار شدند، موجب تشکر گردید. البته ملت مسلمان ایران از اعلیحضرت همین انتظار را دارند. فرمودۀ اعلیحضرت موافق است با آنچه از پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به ما رسیده: إِذَا ظَهَرَتِ البِدَعُ فِی اُمَّتِی فَلیُظهِرِ العَالِمُ عِلمَهُ؛ فَمَن لَم یَفعَل. فَعَلَیْهِ لَعنَةُ الله ِ. البته شغل روحانی، ارشاد و هدایت ملت است.
مع الأسف با آنکه به آقای اسدالله عَلم در این بدعتی که می خواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد کردم، ایشان نه به امر خداوند قاهر گردن نهادند و نه به قانون اساسی و قانون مجلس اعتنا نمودند، و نه امر ملوکانه را اطاعت کردند، و نه به نصیحت علمای اسلام توجه نمودند؛ و نه به خواست ملت مسلمان ـ که طومارها و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 375
تلگرافات و مکاتیب بسیار آنها از اقطار کشور نزد اینجانب و علمای اعلام قم و تهران موجود است ـ وقعی گذاشتند، و نه به اجتماعات انبوه قم و تهران و سایر شهرستانها و ارشاد مفید خطبای اسلام احترامی قائل شدند.
آقای عَلم از نشر افکار عمومی در مطبوعات و انعکاس تلگرافات مسلمین و اظهار تظلم آنها به اعلیحضرت و علمای ملت جلوگیری کرده و می کند؛ و برخلاف قانون اساسی مطبوعات کشور را مختنق کرده؛ و به وسیلۀ مأمورین در اطراف مملکت، ملت مسلمان را که می خواهند عرض حال خود را به اعلیحضرت و علمای ملت برسانند ارعاب و تهدید می کند. آقای عَلم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده. آقای اسدالله عَلم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به «کتاب آسمانی» ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت؛ و اوستا و انجیل و بعض کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این شخص تخلف از قانون اساسی را به بهانۀ الزامات بین المللی شعار خود دانسته؛ با آنکه الزامات بین المللی مربوط به مذهب و قانون اساسی نیست. تشبث به الزامات بین المللی برای سرکوبی قرآن کریم و اسلام و قانون اساسی و ملت، جرم بزرگ و «ذَنْبِ لایُغْفَر» است.
اینجانب، به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه می کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه زادی می خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن اساسی ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه های خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه های شوم دشمنان اسلام و ملت را عملی کنند. انتظار ملت مسلمان آن است که با امر اکیدْ، آقای عَلم را ملزم
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 376
فرمایید از قانون اسلام و قانون اساسی تبعیت کند، و از جسارتی که به ساحت مقدس قرآن کریم نموده، استغفار نماید و الاّ ناگزیرم در نامۀ سرگشاده به اعلیحضرت مطالب دیگری را تذکر دهم. از خداوند تعالی استقلال ممالک اسلامی و حفظ آنها را از آشوب و انقلاب مسئلت می نمایم.(639)
15 / 8 / 41
* * *
می خواهیم همان طور که مردم قلبشان متوجه روحانیین است و با اشارۀ آنها جمعیت انبوه فراهم می شود، با دولت هم اینطور باشند.
از ری نوشتند ما پنج هزار نفر با کفن آماده ایم؛ از جاپلق نوشتند ما صد هزار نفریم، مهیای دستور شماییم؛ از لرستان نوشتند طایفه هایی با کفن حاضریم.(640)
11 / 9 / 41
* * *
خدمت عموم برادران ایمانی ـ أیّدهم الله تعالی
با کمال توقیر معروض می دارد، پس از اهدای سلام و تحیت، از احساسات پاک و عواطف عموم مسلمانان در این امر حیاتی ـ که برای همه پیشامد کرده بود ـ تشکر می کنم، و توفیق و سلامت و تأیید همه را از خداوند تعالی خواستارم. الحق در این نهضت اسلامی خود را در پیشگاه مقدس خداوند تعالی سربلند و در نزد حضرت ولی عصر و سلطان دهر ـ عجل الله تعالی فرجه ـ روسفید نمودید. دست توانای خداوند تعالی با شماست. امید است از ثمرات این نهضت دینی در
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 377
دنیا و آخرت بهره مند شوید. قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید. لیکن لازم است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده، مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشرده تر کنند، که اگر خدای نخواسته دستهای ناپاکی به سوی مقدسات آنها دراز شود قطع کنند.(641)
11 / 9 / 41
* * *
به نظر اینجانب، مصاحبۀ آقای نخست وزیر به هیچ وجه ارزش قانونی نداشت و نظر اینجانب را تأمین ننمود، زیرا چیزی که در هیأت دولت به صورت تصویبنامه درآمد، مصاحبه و درج در مطبوعات تأثیری در آن ندارد، و آن تصویبنامه ـ بر فرض قانونی بودنش ـ به قوّت خود باقی است. و اما نکاتی که در تلگراف آقای نخست وزیر به آقایان علمای اعلام قم بود خیلی جالب است:
1. راجع به حلف به کتاب آسمانی می نویسد مراد قرآن مجید است. البته ما این تفسیر را از شخص ایشان برای تبرئۀ خودشان از هتک به قرآن کریم به حکم اسلام پذیرفتیم. لکن تفسیر ایشان از تصویبنامه به هیچ وجه ارزش قانونی ندارد. و تصویب کتاب آسمانی به اطلاق خود، که شامل سایر کتب منحرفه و ضاله است، در نظر آنها به قوّت خود باقی است، و نقش آقای نخست وزیر اغفال مردم است. و همان خطر عظیمی که برای قرآن مجید پیش آمده است به واسطۀ این تصویبنامۀ مخالف شرع و قانون به دست خیانتکاران به دین و مملکت به قوّت خود باقی است، و هیچ مسلمانی نمی تواند قرآن مجید را در معرض خطر ببیند و سهل انگاری کند.
2. آنچه ایشان نوشته اند که در مجلس، اقلیتهای مذهبی به کتاب
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 378
خودشان قسم یاد می کردند، اشتباه است و هیچ گاه کتاب منسوب به زرتشت و سایر کتب منحرفه را در مجلس نمی آوردند. صورت قسم نامه نیز شاهد است که تمام وکلا به یک نحو قسم یاد می کردند.
3. اینکه نوشته اند در مملکت اسلام انتخاب کننده و انتخاب شونده مسلمان است، ربطی به مفاد تصویبنامه ندارد. و وعدۀ اصلاح الزام آور نیست و به هیچ وجه ارزش قانونی ندارد، و ما را قانع نمی کند. و اگر فرضاً آقای عَلم بنویسد این سه امر که در تصویبنامه مذکور است لغو است باز ارزش قانونی ندارد؛ زیرا چیزی که در هیأت وزیران تصویب شد به الغای آقای نخست وزیر لغو نمی شود، و به قوّت خود باقی است. بنابراین خطر بزرگی که برای اسلام و استقلال و کیان مملکت به واسطۀ این تصویبنامه، که شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیستها تهیه شده برای نابودی استقلال و به هم زدن اقتصاد مملکت، به قوت خود ـ به نظر دولت آقای عَلم ـ باقی است؛ و دولت خود را ذی حق می داند که به آن عمل کند، هر چند مخالف قانون شرع یا قانون اساسی باشد؛ یا برخلاف احساسات دینی و ملی بیست میلیون جمعیت ایران یا تمام مسلمین باشد. زیرا تا در هیأت وزیران تجدیدنظر به عمل نیاید و اصلاح نشود، به قوّت خود باقی است.
و اینجانب در تعجب هستم که چرا آقایان وزرا زیربار این مسئولیت بزرگ قانونی می روند و اقدام به تجدیدنظر نمی کنند، و نمی خواهند خود را در نزد ملتهای بزرگْ متمدن و ملت خود را سربلند کنند. خضوع در مقابل مذهب و قانون، تجدیدنظر در تصویبنامه ها و تسلیم مذهب و قانون شدن، علامت شهامت و تمدن است، و موافق نزاکت بین المللی است. و سرپیچی از قانون و سرسختی در مقابل خواست ملت از عادات قرون وسطی و خلاف
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 379
نزاکت است. و خوب است وزرای یک مملکت کهنسال حاضر نشوند چنین معرفی شوند، و عقب افتادگی و عدم رشد یک ملت بزرگ را ثابت کنند. با اعمال خلاف مذهب و قوانین منع شدید مطبوعات در تمام کشور، جلوگیری از انعکاس این نهضت بزرگ ملی و قانونی بی سابقه یا کم سابقه، که یک ملت برای دفاع از مذهب و قانون اساسی قیام نموده و در تمام کشور هماهنگ شده اند، برای یک دولت مدعیِ تمدن ننگ است. و ما احساس خجلت و سرشکستگی می کنیم در میان خبرگزاریها و سفارتخانه های خارجی. و ما ملت ایران را از اینگونه اعمال قرون وسطایی تبرئه می کنیم؛ و تمام گناه را از معدودی تطمیع شده یا تهدید شده می دانیم. اشخاص شریف به مذهب مقدس خود و به قانون اساسی احترام می گذارند و از کارهایی که برای ملت و استقلال مملکت خطر دارد اجتناب می کنند.
اینجانب، حسب وظیفۀ شرعیه، به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می کنم قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضۀ صهیونیستهاست، که در ایران به حزب بهایی ظاهر شدند. و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه می کنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط می کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید می کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمی کند. و اگر کسی سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.
4. آنچه آقای نخست وزیر راجع به انتخاب زنها تلگراف نموده اند محل تعجب است. می گویند این انتخاب مشابه انتخاب شهرداریهاست که دخالت زنها در آن تصویب شد و اعتراضی نشد.
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 380
اولاً، انجمنهای ایالتی و ولایتی قانون مستقل دارد، و زنها در آن قانون مستثنا هستند. آقای نخست وزیر قانون مجلس را نسبت به خود انجمنهای ایالتی و ولایتی نادیده گرفته و به مشابه آن تشبث کرده اند! و خوب است خود ایشان این را هم تفسیر کنند. و ثانیاً، به طوری که مطلعین می گویند، قانون شهرداریها از مجلس نگذشته و در بعض کمیسیونهای مجلس وارد شده، و فرضاً که گذشته باشد ربطی به انجمنهای ایالتی ندارد. و ثالثاً، اگر چیزی از مجلس گذشت و مخالف قانون اساسی بود، ارزش قانونی ندارد. و این امر از هر مجلسی بگذرد مطرود، و وکلای آن قابل تعقیب هستند.
5. نوشته اند که این موضوع عرفی است. اگر منظور آن است که مربوط به حکم شرع نیست، بسیار عجب است! زیرا تمام موضوعات عرفیه در شرع حکم دارد. و این آقایان از قوانین اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامی بیخبرند. حکم این موضوع عرفی را از علمای اسلام باید پرسید.
6. آنچه اخیراً نوشته اند که اگر حرام می دانید، باید به مجلس رجوع کنید، البته در موقعش به مجلس تذکر خواهند داد، لکن باید به آقای نخست وزیر بگویم هیچ مجلسی و هیچ مقامی نمی تواند برخلاف شرع اسلام و مذهب جعفری تصویبی کند یا قانونی بگذراند. رجوع نمایید به اصل دوم متمم قانون اساسی. بحمدالله ملت مسلمان و علمای اسلام زنده و پاینده هستند، و هر دست خیانتکاری که به اساس اسلام و نوامیس مسلمین دراز شود قطع می کنند. والله ُ غَالِبٌ عَلی أَمرِهِ.(642)
آذر 1341
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 381