بخش سوم دورۀ محمدرضا شاه

سلطۀ بیگانگان بر ایران

سلطۀ بیگانگان بر ایران

‏ ‏

‏ما می گوییم که آن چیزی که این مملکت را به دست این قدرت سپرده،‏‎ ‎‏این دوتا قدرت سپرده، همین شاه است! آخر اینها تکلیفشان بر این‏‎ ‎‏مملکت این نیست که بیاید آن حمل کنند خاکهایی از قم به این‏‎ ‎‏سرحدات شوروی و از تهران به آن سرحدات امریکا! اینکه ایشان هم‏‎ ‎‏قبول دارند که مقصود این نیست؛ مقصود این است که اینها مسلط‏‎ ‎‏می شوند بر مملکت ما؛ حالا مسلط نیستند؟!‏

‏     وضع جغرافیایی که هست و روی آن وضع جغرافیایی یک جهت‏‎ ‎‏و مهم هم، روی وضع آن چیزهایی که توی مملکت ما هست و اینها‏‎ ‎‏لازمش دارند، اینها الآن مسلط بر اموال ملت ما نیستند؟! اینها الآن‏‎ ‎‏نفت ما را دارند نمی خورند، در ازایش هم برای خودشان یک پایگاه‏‎ ‎‏درست می کنند؟! پول نفت به ما می دهند یعنی اسلحه می دهند که‏‎ ‎‏پایگاه درست کنید اینجا. آنها مسلط بر ما نیستند که گاز را دارند‏‎ ‎‏می برند؟! اموال این ملت دارد از دستش می رود. تسلط امریکا نیست‏‎ ‎‏که «اصلاحات ارضی» و «انقلاب سفید» را آورد در کار؟! این «انقلاب‏‎ ‎‏سفید»، «انقلاب شاه و ملت» است؟! ملتش را که خودشان ملتند! به‏‎ ‎‏ملت کاری ندارد؛ شاهش هم به شاه کاری ندارد؛ «انقلاب امریکا» بود‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 353
‏یکطرفه! این انقلاب برای این بود که این مملکت را از این مقدار‏‎ ‎‏زراعتی که دارد که به واسطۀ این مقدار زراعت یک استغنایی از‏‎ ‎‏مملکتهای دیگر دارد، این هم از دستش بگیرند. مگر تسلط امریکا بر‏‎ ‎‏ما غیر از این است که منافعی که ما داریم، مخازنی را که ما داریم،‏‎ ‎‏چیزهای زیرزمینی را که ما داریم، روی زمینی را که ما داریم، اینها‏‎ ‎‏سلطه پیدا کنند و ببرند؟ اینها الآن سلطه ندارند بر ما؟! و اگر شاه برود‏‎ ‎‏سلطه پیدا می کنند؟!(607)‏

13 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏محمدرضا خان این جور می گفت ـ که اگر من نباشم تجزیه می شود‏‎ ‎‏مملکت! یک تکه اش را انگلیسی ها می برند، یک تکه اش را روسها‏‎ ‎‏می برند، یک تکه اش را امریکایی ها می برند! ما آن وقت هم می گفتیم‏‎ ‎‏که آقا تو که هستی اینطوری است! تو برو این حرفها نمی شود. الآن‏‎ ‎‏هم رفته؛ الآن مملکت ما تجزیه شده است؟ یکی از این طرف، یکی از‏‎ ‎‏آن طرف؟! خوب رفت او، تمام شد.‏

‏     تا حالا ما گرفتار لافها و گزافهای محمدرضا خان بودیم؛ به‏‎ ‎‏صورت شاهنشاهی و اعلیحضرتی آریامهری.(608)‏

8 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏پدر و پسر، در این مملکت خیانتها کردند که به این زودی ما‏‎ ‎‏نمی توانیم مطلع بشویم. الآن قراردادهایی که با این ممالک بزرگ‏‎ ‎‏کردند پیش این حکومت ما محیرالعقول است که این چه جور‏‎ ‎‏قراردادهایی هست! می گویند این قراردادها جوری است که ما هر‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 354
‏طرفش را بگیریم ضرر دارد! همۀ کارهایی که اینها کردند خیانت به‏‎ ‎‏مملکت خودشان، به ملت خودشان بود. سلاطین سابق خیانت به این‏‎ ‎‏معنا کم داشتند، شاید در قاجار بود یک قدری، اما کم بوده است. قبل‏‎ ‎‏از اینها، خیانت به این معنا نبوده است، اینها خیانتهایی کردند که به‏‎ ‎‏این زودی تاریخ نمی تواند کشف کند، و شاید بعضی از آنها تا آخر هم‏‎ ‎‏کشف نشود. آنقدری که کشف شده مورد تعجب اشخاص است که‏‎ ‎‏الآن مطالعه می کنند دربارۀ آنها. وزارتخانه ها فرصت پیدا کرده اند و‏‎ ‎‏مطالعه می کنند راجع به قراردادهایی که اینها با ممالک کرده اند، که‏‎ ‎‏چطور قراردادهای فاسدی بوده که اینها کردند و الآن یکی از‏‎ ‎‏گرفتاریهای بزرگ دولت ما این است که با این قراردادها چه باید کرد.‏‎ ‎‏می گویند هر طرفش را می گیریم اشکال دارد، جوری درست کرده اند‏‎ ‎‏که در آنها علی‏‏ ‏‏أیّ حال ضرر است.(609)‏

30 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏مستکبرین یک معنای اعمی دارد؛ یک مصداقش همان اجانب هستند‏‎ ‎‏که تمام ملتها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند؛‏‎ ‎‏یک مورد هم همین دولتهای جائر، سلاطین ستمگر که ملتهای‏‎ ‎‏خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند، دست تعدی به‏‎ ‎‏ملتها دراز می کنند. چنانچه در این پنجاه و چند سال شما مبتلا بودید و‏‎ ‎‏ما هم مبتلا بودیم و همه ملت مبتلا بودند. ملت را ضعیف می شمردند و‏‎ ‎‏ملت را از روی استکبار نظر می کردند و به ملت تعدی می کردند و‏‎ ‎‏تجاوز می کردند. آنها رفتند، و ان شاءالله برنمی گردند.(610)‏

4 / 3 / 58

*  *  *


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 355
‏یک مملکتی که دو هزار و پانصد سال زیر ظلم این رژیم سلطنتی بوده،‏‎ ‎‏و آن قدری که ما شاهد بودیم، پنجاه و چند سال زیر ستم بوده است، و‏‎ ‎‏همۀ اشخاص، دولتهای بزرگ در او تصرف داشتند، در برنامه هایش‏‎ ‎‏تصرف داشتند در همه چیزش، و همه چیزش را آشفته کردند.(611)‏

6 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏شما می دانید که ایران در مدت حکومت این دو خبیث، ـ که‏‎ ‎‏حکومتشان هم برخلاف قانون بود ـ یک بُرهه ای از زمان گرفتار‏‎ ‎‏انگلستان بود و بعدش گرفتار امریکا؛ یعنی عمده اش امریکا.(612)‏

14 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ما می گوییم که ما پنجاه سال مظلوم واقع شده ایم و تاریخ ما، تاریخ‏‎ ‎‏عالم اگر چنانچه ضبط کنند تاریخ ایران را، شاهد بر این بوده است که‏‎ ‎‏ما از زمانی که رضاخان آمده است در ایران و او را انگلیسیها آوردند و‏‎ ‎‏تا این وقتی که محمدرضا بود که او را امریکاییها تأیید می کردند و‏‎ ‎‏دنبال حرفهای آنها بودند، ما در این پنجاه سال همه چیزمان به باد رفته‏‎ ‎‏است. ما یک ملت مظلوم هستیم. در این پنجاه سال، ذخایرمان که باید‏‎ ‎‏صرف مستمندان ما، زاغه نشینان ما بشود، برده شده است. و به‏‎ ‎‏کاخ نشینان داده اند و ابرقدرتها از آن استفاده کردند. ملت ما روی یک‏‎ ‎‏گنج بزرگی که آن نفت است، نشسته اند و گرسنگی می خورند. و‏‎ ‎‏امریکا و امثال امریکا این مخزنهای ما را می بردند، چپاول می کردند‏‎ ‎‏در این پنجاه سال و می دادند به اشخاصی که کاخ نشین هستند و‏‎ ‎‏قدرت طلب هستند. و می دادند به اجانب و در مقابلش برای این ملت‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 356
‏هیچ چیز نبود... خسارات جانی این پدر و پسر برای ملت ما بار‏‎ ‎‏آورده اند، قتل عامهایی که در زمان این پدر و پسر واقع شده است و‏‎ ‎‏جوانهایی که از ما تلف شده است، قبرستانهای ما را اینها آباد کردند و‏‎ ‎‏خانه ها را خراب و مملکت را خراب، مملکت ما ویرانه ای شده است‏‎ ‎‏به واسطۀ بودن این شخص و پدرش در این مملکت و حکومت کردن‏‎ ‎‏آنها. و به دست حکومتهای بزرگ اینها را به ما سلطه دادند.(613)‏

5 / 9 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏در ظرف این پنجاه سال همۀ ما در اسارت بودیم و همه دیدید... از‏‎ ‎‏اولی که این رژیم منحوس آمد روی کار، من همه اش را یادم هست،‏‎ ‎‏شما نمی دانید چه تلخیهایی از این رژیم این ملت شریف ما‏‎ ‎‏کشیده است... مأمورهای آن وقت اصلاً منسلخ شده بودند از‏‎ ‎‏انسانیت؛ یک حیوان جنگلی! بدتر از حیوان جنگلی، حیوان جنگلی‏‎ ‎‏هم اینطور نمی کند. اینها از یک حیوان جنگلی بدتر بودند... یک‏‎ ‎‏نوکری در عراق گذاشتند. یک نوکری هم در مصر دارند ـ یک نوکری‏‎ ‎‏گذاشته بودند و این نوکر جلاد همه چیزها هم در دسترسش گذاشته‏‎ ‎‏بودند و او هم هر کاری می خواست انجام می داد. جیب آنها را پر‏‎ ‎‏می کرد، و ملت ما را به فقر و فلاکت ‏‏[‏‏می برد‏‏]‏‏، ... تمام ثروت این‏‎ ‎‏ملت را به جیب امریکایی ها و انگلیسها و زمان آن مردِکه به انگلیسها،‏‎ ‎‏بیشترش امریکایی ها و به روسها و به همه، به جیب اینها کردند‏‎ ‎‏و جیبهای آنها را پر کردند و مابقی اش را هم به جیب خودشان و‏‎ ‎‏دار و دستۀ خودشان کردند.(614)‏

24 / 3 / 59

*  *  *


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 357
‏هی می گویند که ماها در انزوا هستیم. آن وقت که در انزوا نبودیم چه‏‎ ‎‏بودیم؟! یک ملت زیردست ضعیف بیچاره! یک پاسبان در بازار‏‎ ‎‏بزرگ تهران حکومت می کرد بر بازار! این آن وقت بود که ما منزوی‏‎ ‎‏نبودیم! منزوی نبودیم؛ یعنی، روابطمان با امریکا و با شوروی و با کذا‏‎ ‎‏و کذا سر جایش بود!(615)‏

12 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

‏آقایان توجه کنند که روابط زمان سابق نباشد که در زمان سابق روابط‏‎ ‎‏یک طرفه بود؛ آقایی و نوکری، چه در زمان قاجار و چه زمان رضاخان‏‎ ‎‏و تا آخر. و شما دیدید که از اول این طور بود که وقتی سفیری از‏‎ ‎‏انگلستان یا امریکا می آمد، کسی جرأت نمی کرد حتی یک کلمه ای‏‎ ‎‏برخلاف مصالح آنها بگوید.(616)‏

6 / 8 / 63

*  *  *

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 358