فصل هفتم
سیاست نظامی شاه
ملت بیچاره در حال فقر و گرسنگی به سر می برند و هیأت حاکمۀ ایران هر روز آنهمه مالیات را از مردم گرفته صرف ولخرجیهای خود می کند، طیارۀ فانتوم می خرد تا نظامیان اسرائیل و عمال آن در کشور ما تعلیمات نظامی ببینند! اسرائیل که اکنون با مسلمانها در حال جنگ است ـ و کسانی که او را تأیید کنند آنان نیز با مسلمانها در حال جنگ می باشند ـ به طوری پر و بالش در مملکت ما باز شده و به طوری مورد تأیید دستگاه حاکمه قرار گرفته که نظامیان او برای دیدن تعلیمات به کشور ما می آیند! مملکت ما پایگاه آنها شده! بازار ما هم دست آنهاست؛ و اگر به همین وضع باشد و مسلمانان به همین سستی بمانند بازار مسلمین را ساقط خواهند کرد.(600)
* * *
اسرائیل که امروز دشمن شناخته شدۀ اسلام و مسلمانهاست و مدتهاست که با ملل مُسْلم در حال جنگ است، به دست دولت خبیث ایران در تمام شئون اقتصادی، نظامی و سیاسی دخالت دارد؛ و باید
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 345
گفت ایران به صورت پایگاه نظامی اسرائیل و در واقع امریکا درآمده است.(601)
بهمن 1349
* * *
الآن یک مملکت گرفتارند. الآن تمام مملکت ایران گرفتار است به این آدم. این آدم هم مأمور است از برای اینکه سرکوبی کند و نگذارد که منافع اجنبی از بین برود، نگذارد که نفت برای خود شما بماند؛ مأمور است. ایشان را برای این کار، اصلش آورده اند. اینکه می گوید که برای وطنم، خدمت برای وطنم، «مأموریت برای وطنم»؛ صحیح است! مأمور است برای وطنش؛ اما از طرف امریکا، از طرف امریکا مأمور است که این مملکت را تا پرتگاه نیستی برساند. این مأمور است که تمام نفت ما را به امریکا بدهد و در ازایش یک قدری آهن پاره بخرد به منفعت آنها. این اسلحه هایی که الآن خریداری می شود، این اسلحه ها به درد خود ایران نمی خورد، این اسلحه ها همان اسلحه هایی است که اینها می خواهند که در یک مرکزی باشد که اگر یک جنگی پیدا شد بین امریکا ـ مثلاً ـ با شوروی، اینها داشته باشند یک اسلحه ای در یک محلی؛ ایران یکی از مراکزی است که آنها می خواهند اسلحه داشته باشند. نفت ما را می برند، اسلحه برای خودشان می آورند اینجا، می آورند ایران. پایگاه درست می کنند در ایران برای اینکه اگر جنگی پیش آمد، داشته باشند این پایگاه را. خیال نکنید که حالا درازای نفت به ما اسلحه می دهند. ما اسلحه ای که نمی توانیم استعمال کنیم به چه دردمان می خورد؟ اسلحه ای است که در ایران کسی نیست بتواند استعمالش کند. اسلحه هایی است که خود اینها می خواهند اینجا باشد. اگر نفت هم نگرفته بودند، اسلحه هایشان
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 346
را می آوردند اینجا و پایگاهشان را محکم می کردند که مبادا یکوقتی شوروی به آنها حمله کند. حالا چه بهتر که نفت ما را ببرند و پایگاه، در مقابل اینکه نفت ما را می برند، می خواهند یک نفعی به ما برسانند! پایگاه برای خودشان درست می کنند در ایران! این چیزی است که ما از نفت عایدی داریم.
آن وقت، چه نفتی می برند! بعضی اشخاص که رفتند، رفته بودند سابقاً ـ حالا شاید زیادتر از این مسائل باشد ـ دیده بودند، گفتند که یک آدم صاف همین طور ایستاده می رود توی این لوله ها! لوله ها به این بزرگی است! چه قدر ذی حق شدند کشتیها در چند دقیقه پر می شوند از نفت و خارج می شوند. این نفتی است که قاعده اش این بود که این مملکت تا آخر زندگی اش را به آن بگذراند. این نفت را شاه می گوید تا چند سال دیگر، تا سی سال دیگر، این نفت تمام می شود. کِی تمامش می کند؟ تمام می شود؛ اما از ایشان باید پرسید که این نفت را کی دارد تمام می کند؟ این ذخیرۀ بزرگی که باید این طبقه از آن ارتزاق کنند و مملکت ما محفوظ بماند و آباد بشود به واسطۀ درآمد آن، تا سی سال دیگر ایشان می گوید تمام می شود. این [نفت را ]تا سی سال دیگر، کی تمامش می کند؟ شما تمامش دارید می کنید؛ شاه دارد این مخازن به این بزرگی را که خدا به ما داده است، دارد تمام می کند. در ازایش خوب، چه گیر ما می آید؟ چه گیر ملت می آید؟ باید پرسید که شما در ازای نفت چه چیز می گیرید؟ [می گویید:] اسلحه می گیریم. اسلحه برای چه می گیرید؟ مگر شما می توانید با شوروی جنگ کنید؟ مگر شما می توانید با امریکا جنگ بکنید؟ شما برای سرکوبی مردم وطن خودتان همین تفنگهای خودتان کافی است، دیگر محتاج به اینکه از امریکا بیاورید، نیست.شما همین تفنگهایی که دارید برای اینکه بازاریهای ما را، جوانهای ما را، دانشگاهیهای ما را، دخترهای ما
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 347
را، پسرهای ما را، خانمهای ما را، آقاهای ما را بکوبید؛ خوب این بس است دیگر. این دیگر آن دستگاههای عظیمی که در مقابل این نفت عظیم می گویید می آید در ایران ...، این غیر از این معناست که یک پایگاهی است برای خود آنها؟ یعنی نفت را می برند، نفعش را هم خودشان می برند! هم خود نفت رامی برند،هم مقابلش را می برند! این مال خودشان است.(602)
29 / 7 / 57
* * *
ما فریادمان این است که باید این ملت هرچه دارد مال خودش باشد، و خودش ادارۀ خودش را بکند. ما «مستشار» نمی خواهیم از امریکا! شصت هزار مستشار، که اینقدر [هزینه] دارد که من و شما تصورش را نمی کنیم. این بودجۀ مملکت را صرف مستشارها دیگر نکنید. این خیلی عجیب است! پایگاه برای آنها درست می کنند، مستشارها می آیند، خرجش را ما باید بدهیم! نفتمان را می دهیم برای درست کردن پایگاه! شما حساب بکنید این را و بعد مطالعه کنید در این امور، یک اسلحه ای که ایران به دردش به هیچ وجه نمی خورَد، این مال جنگهای بزرگی است که بین دو تا ابرقدرت یکوقتی این جنگها می شود، یک همچو اسلحه ای برای ما نیست؛ ما یک همچو اسلحه ای [لازم ]نداریم؛ ما مسلسلها و اینها کافی مان است، اینقدری که می توانیم استعمال کنیم برای تنظیم امور داخلی خودمان. نمی خواهیم جنگ کنیم. مگر ما با شوروی حالا می توانیم جنگ کنیم یا با امریکا می توانیم جنگ کنیم؟ ما با بازار تهران می توانیم جنگ کنیم؛ خوب، مسلسلها بس است؛ ما با دانشگاه و جوانهای دانشگاهی می توانیم جنگ کنیم! ما حالا رسیدیم به آنجا که با دبستانیها، با این
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 348
بچه های هشت ساله و نه ساله جنگ بکنیم! همین دیروز خواندم که تلفنی آمده بود، همین دیروز یا پریروز، باز ریخته اند توی یک دبستانی و بچه ها را زده اند و شَل کرده اند و ... خوب، این مسلسلها برای کشتن اهل ملت خودمان کافی است! دیگر محتاج به آن چیزها نیستیم! پس، آنها مال ما نیست، مال کس دیگر است. مال آن است که می تواند استعمال کند، مال آنی است که به دردش می خورد؛ آن امریکاست. آن وقت این نفت را دادیم پایگاه برای خود آنها درست کردیم؛ یعنی برای اینکه پول نفت باشد، مستشارها را آوردیم برای مطالعه در این امور و پولش را ما می دهیم.(603)
23 / 7 / 57
* * *
ما باید الآن هر چه قدرت داریم اِعمال کنیم که دست اینها را کوتاه کنیم از این مخازن خودمان و از این مخازن ملت تا اینکه نفت یک مقداری بنیۀ دوام داشته باشد. نفت زیاد است، منتها زیاد می خورند، می برند. نفتها را می برند، و دارند می برند و مجان می برند. کاش مجان می بردند، می برند و برای خودشان عوضش پایگاه درست می کنند! اسلحه به ما می دهند! مگر اسلحه به ما می دهند؟ اسلحه برای امریکاست که پایگاه در ایران درست بکند! کوههای طرف چیز را، کردستان را، کجا را، تمام اینها را پایگاه برای امریکا دارند درست می کنند. اسلحه! ما این اسلحه ها به دردمان نمی خورد؛ اسلحه ای که ما نمی توانیم بدانیم چطور به کار می برند، به درد ما نمی خورد. از آن طرف نفت می برند، از آن طرف اسلحه برای خودشان می فرستند در اینجا! به نفع خودشان اسلحه را می فرستند به ایران، برای اینکه پایگاه بزنند، با این اسم که عوضِ پول نفت است که صدای مثلاً شوروی و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 349
اینها هم زیاد در نیاید، به اسم اینکه ما محتاجیم به اینکه مملکتمان چه باشد، باید قدرت ما چه باشد.
چند سال پیش از این، خود این شخص گفت، خود این شاه گفت که ما اسلحه نمی خواهیم، ما احتیاجی به اسلحه نداریم؛ ما برای ادارۀ امور خودمان اسلحه داریم به اندازۀ کافی. راست می گوید؛ برای کشتن مردم که این چیزها را نمی خواهد؛ همین مسلسلها که دارند، خوب، دارند می کشند! کار دیگری ایشان ندارد جز آدمکشی، جز اینکه ملت خودش را بکشد؛ همین آدمی که گفت «ما اسلحه نمی خواهیم» بعد از اینکه از طرف امریکا امر به او شد که باید اسلحه را ببری و آنجا پایگاه باید درست بکنی به اسم عوضِ نفت، گفت: خیر، ما باید اسلحه داشته باشیم و قدرتهای دیگری که همجوار ما هستند اسلحه های زیاد دارند؛ و یک چیزهایی گفت [که] عراق اسلحه اش عبارت از اسلحه هایی [است] که در یک روز می تواند چه بکند. همۀ آن دروغ! اسلحه ما می خریم؟! اسلحه برای ما نیست، اسلحه برای خود امریکاست. آنها می خواستند پایگاه درست کنند، می دیدند که اگر همچو مستقیماً بیایند بگویند پایگاه می خواهیم درست کنیم، شوروی از آن طرف ایستاده و اسباب نزاع می شود؛ به اسم اینکه ما نفت می گیریم و پول نفت را با «کالا» می دهیم؛ کالایش هم عبارت از اسلحه هاست؛ با این اسم برای خود امریکا در ایران پایگاه دارند درست می کنند. درد ملت ما این است که [شاه] یک آدم خیانتکاری است؛ خیانتکار، پسرْ خیانتکار، پدرْ خیانتکار، خودش هم خیانتکار.(604)
2 / 8 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 350
الآن وضع نظامی ما و وضع ارتش ما یک وضع ارتش انگلی است؛ ارتشی است که تحت نظام امریکا و به نفع امریکا دارد اداره می شود. چهل و پنج هزار، پنجاه هزار ـ بعضی می گویند شصت هزار ـ از مستشاران امریکا و نفتخورهای امریکا ریخته اند به جان ما و در مملکت ما هستند. آنهمه پایگاهها برای خودشان در اینجا درست کرده اند؛ اشغال نظامی است مملکت ما، در اشغال امریکایی است مملکت ما. این آقا می گویند که «به خطر می افتد»! از این خطر بیشتر؟! زراعت ما بکلی از بین رفت، این خطر نبود؟! حالا شما می خواهید خطر را رفع بکنید؟! شما همان بودید که در حکومت شما این قضیه پیدا شد و امریکا به ما تحمیل کرد! و من همان بودم که به شما پیغام دادم که آقا نکن این کار را! این، زراعت ما را به زمین می زند. خدا می داند به فرستادۀ ایشان گفتم که نکنید این کار را. شما ملتفتی خودت، دارای مِلک هستی، ملتفتی که نمی توانند اینها اداره بکنند، به زمین خواهد خورد این زراعت مملکت. تو بودی که زراعت مملکت را به زمین زدی برای خاطر امریکا! حالا شما می خواهید اصلاح بکنید که مبادا یکوقتی تسلط بر ما پیدا کنند؟! الآن ما مستقلیم؟! یک قدرت مستقله ای ایستاده و همه را جلوگیری کرده است و ما یک مملکت مستقل متمدنِ آزادمردان و آزادزنان داریم؟! ما می خواهیم که یک مملکت قدرتمند که قدرتش متکی به ملت باشد، الهام از ملت بگیرد. اگر یک ارتش متکی بر ملت باشد، نه آن قدرت می تواند کاری بکند نه آن قدرت کاری می کند.(605)
13 / 8 / 57
* * *
شما اموال مسلمین را، آن چیزهایی که باید به نفع مسلمین باشد به
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 351
غیر مسلمین می دهید آن هم به یک ثمن بخس. همان ثمن هم در زمان شاه مخلوع، همان ثمن بخس هم دوباره برمی گشت به جیب خود امریکا و بعد هم سلاحها را درست می کردند برای خودشان که مقابله کنند با شوروی.(606)
28 / 7 / 59
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 352