از بین بردن منابع ملی
امروز اقتصاد ایران به دست امریکا و اسرائیل است؛ و بازار ایران از دست ایرانی و مسْلم خارج شده است، و غبار ورشکستگی و فقر به رخسار بازرگان و زارع نشسته است؛ و اصلاحات آقایان، بازار سیاه برای امریکا و اسرائیل درست کرده است؛ و کسی نیست که به داد ملت فقیر برسد.(566)
4 / 8 / 43
* * *
با اسم ملی کردن جنگلها، ملی کردن مراتع، ملی کردن آبها، ملی کردن رودخانه ها، آبهای زیرزمینی، تمام جاهای خوب را به شرکتهای بزرگ امریکایی یا صهیونیستی یا انگلیسی دادند. دشتهایی برای مرتع جوری بوده است که می گویند که ـ نوشتند، الآن نوشته اش پیش من است ـ نوشتند که وقتی که شوهر ملکۀ انگلستان آمد، رفت از دشتِ اَرْژَن، فقط ملاحظه کرد آنجا را گفت که بهترین جایی است، که در
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 323
دنیا بهترین مرتع است از برای دامپروری هر جور دامی. این را ملی کردند، و بعد هم به انگلیسها دادند. و الآن هم ـ آنطور که به من نوشتند، الآن نوشته موجود است ـ بعد هم، ملکۀ انگلستان با یک عده از ثروتمندهای آنجا و شرکتهای آنجا، آنجا را دارند چه می کنند برای دامپروری که گوشت درست کنند. حالا برای خارج درست کنند یا به ما هم یک مقدارش را بدهند، خدا می داند. دشت عمران، که اطراف قزوین است، می گویند بهترین جاست از برای زراعت. تمام مردم آنجا را از آنجا کوچ دادند و آوردند بیرون، دادند دست یهودیها، صهیونیستها؛ دادند دست آنها. آنها الآن دارند آنجا استفاده می کنند؛ شرکتهای امریکایی و صهیونیستی دارند در آنجا بهره برداری می کنند. و این زمینها، که بهترین زمینهاست از برای کشت و زرع، در دست آنهاست؛ و این ملت بیچاره گرسنه مانده است، بیچاره مانده است و نمی داند چه بکند. این «تمدن بزرگ» ماست! مردم نان ندارند بخورند، آقا می فرمایند تمدن! ما در تمدن بزرگ! می خواهیم شما را به تمدن بزرگ برسانیم! دشت مغان از دشتهایی است که باز ملی کردند و مردمش را بیرون کردند، و دامدارها از بین رفتند. این را هم دادند دست یک دستۀ دیگری. این سد دز را که هفتصد میلیون برای ساختنش است و یک میلیارد و دویست میلیون دلار ـ یا تومان ـ هم خرج کردند برای کانالی که آب برسانند به آنجا، این هم در تقدیم اعلیحضرت است و دار و دستۀ او. صد و پنجاه روستا از بین رفت. اینها را از بین بردند و اینجاها را ملی کردند، یعنی برای همۀ ملت؛ لکن مال خود اعلیحضرت و دار و دستۀ او.(567)
10 / 3 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 324
الآن مالیاتْ قدرتمندها نمی دهند؛ تقسیم اراضیِ قدرتمندها نشده. [برای] قدرتمندها این حرفها نیست. «عَلَم» تا پریروز هم همه املاکش سرجای خودش بود برای اینکه وزیر دربار بود و یک نخست وزیر بود. هیچ نیست این حرفها، حرف است این حرفها؛ «اصلاحات»! بازی بود این حرفها؛ «انقلاب سفید» همه اش بازی بود.(568)
14 / 8 / 57
* * *
سؤال: [برای برنامه های اصلاحی شاه، که به عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» مطرح است، چه اهمیتی قائل هستید؟ امروزه شما دربارۀ اصلاحات ارضی چگونه فکر می کنید و اثرات آن را بر جمعیت روستایی و مهاجرت مداوم آنها چگونه می بینید؟]
جواب: اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی ایران و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود. به طوری که امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد می شود. با برهم خوردن وضع کشاورزی دهقانان، دهات و زمینها را رها کرده و به شهرها هجوم آورده اند. سیاست غلط شاه هم در مورد صنایع مونتاژ، نه تنها مشکلی را حل نکرد و زندگی روستاییان مهاجر را، حتی در حد قابل تحمل تأمین ننمود، بلکه کشور را هرچه بیشتر وابسته به اجانب کرد که اثرات سوء اقتصادی آن غیر قابل محاسبه است.(569)
24 / 8 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 325
دامداری اش را به هم زدند، کشاورزی اش را به هم زدند، همۀ زندگی را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما ـ که بعض مراتعش را اشخاص کارشناس که آمدند دیدند گفتند بهترین مراتع برای دامداری است، در دنیا از این مرتع بهتر نیست ـ این را به یک دسته ای دادند که یکی اش ملکۀ انگلستان است ـ از قراری که به من نوشته بودند ـ و یک عدۀ دیگری از این مفتخورها، به آنها داده اند؛ «اجاره» دادند به اصطلاح خودشان! دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشتهایِ ـ عرض می کنم که ـ یخزدۀ نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگر می آورند برایشان. یخزده، خراب، فاسد و حرام و میته؛ در صورتی که ایران یک ناحیه اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همۀ ایران و مابقی اش باید صادر بشود.(570)
4 / 9 / 57
* * *
محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث ... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیۀ اقتصاد خراب کرد.(571)
12 / 11 / 57
* * *
الآن ما، پس از اینکه ان شاءالله دولت انقلابی هم تحقق پیدا بکند، راه بسیار دوری داریم برای ترمیم خرابیهایی که در این پنجاه و چند سال در مملکت ما به اسم «تمدن بزرگ»، به اسم آزادی کذا تحقق پیدا کرده است. اینها رفتند و فرار کردند و خزاین مملکت ما را یا به باد دادند، یا همراه بردند. و ما وارث یک مملکت درهم ریخته
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 326
هستیم.(572)
20 / 11 / 57
* * *
الآن وقتی که شما مملکت خودتان را ملاحظه می کنید، هر جا که بروید در هر مؤسسه ای که دست بگذارید، یک مؤسسۀ خراب می بینید. فرهنگ شما یک فرهنگ استعماری است، یک فرهنگ صحیح نیست. ارتش تحت حمایت مستشاران امریکا و تحت تربیت آنها بود. زراعت ما را بکلی از بین بردند، صنعت ما را از بین بردند. با اسم «تمدن بزرگ» بکلی خراب کردند این مملکت را، و بازار درست کردند برای کشورهای بزرگ ـ خصوصاً برای امریکا.(573)
30 / 11 / 57
* * *
عمدۀ مطلب ایران کشاورزی بود. اینها به اسم «اصلاحات ارضی» کشاورزی را بکلی از بین بردند و ایران شد یک بازاری که دستش را مرتب دراز می کند پیش دولتهای خارجی ـ خصوصاً امریکا ـ [که] «گندم بده، جو بده نمی دانم چه»! با اینکه ایران اگر خودش کشاورزی را بکند، باید صادر بکند به سایر ممالک؛ نباید از آنجا بگیرد. همه چیز ما را از بین بردند. دامداری ما را از بین بردند. مراتع ما را، مراتعی که ـ به تصدیق خود خارجیها ـ گفتند بهترین مراتع برای دامداری، غنی ترین مراتع برای دامداری، مرتع فلان جاست ـ و من هم اسمش را یادم نیست ـ این را دادند به ملکۀ انگلستان و چند نفر از دوستان او! این را به او دادند و الآن نمی دانم... وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بین بردند به اسم ملی کردن. مردم را دستشان را منقطع کردند و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 327
خودشان چاپیدند و رفتند. و همین طور جنگلهای ما را به اسم ملی کردن... به اشخاص خارج فروختند و استفاده اش را کردند. نفت را هم که همه می دانید که چطور بردند و هیچ چیز هم ندادند به ما.(574)
1 / 2 / 58
* * *
این دروازۀ تمدنی که شاه مخلوع می خواست به روی ما باز بکند، یعنی قدرتها را بر ما مسلط کند، و همۀ دارایی ما را ببرد و چند تا عروسک برای ما بفرستد، نفت ما را ببرند و برای ما پایگاه برای خودشان درست بکنند، ما این تمدن بزرگ را می خواهیم چه بکنیم؟ این تمدن است؟ این پدر و پسر و خصوصاً این پسر کشور ما را به عقب راند و همه چیز ما را به باد داد، به طوری که اگر الآن همۀ ملت دستشان را به هم بدهند و دستشان را به هم داده اند بحمدالله ، و بخواهند تعمیر کنند آن چیزی که در این قریب پنجاه سال بر ما گذشته است، و آن چیزی که از بیست و چند سال پیش از این به وسیلۀ امریکا بر مملکت ما گذشته است، سالهای طولانی لازم است تا ما ترمیم کنیم اینها را.(575)
14 / 3 / 59
* * *
محمدرضا گفته بود که من مملکت را خراب می کنم و می روم. درست گفت، خراب کردند و رفتند. منتها ما خیال می کردیم که خرابی به این است که مثلاً بمباران کنند و بروند. نه، از خراب بدتر کردند. برای اینکه بمباران یک دفعه می شود و تمام. اما اینها ریشۀ اقتصاد ما را از بین بردند.(576)15 / 9 / 59
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 328
آنها به اسم اینکه ما می خواهیم پیشرفت داشته باشیم و مملکت ما مملکت صنعتی باشد، مسأله «اصلاحات ارضی» را بهانه کردند. قضیۀ آنها قضیۀ کلاغی شد که می خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد که راه رفتن خودش را هم فراموش کرد که خدا خواست و مملکت را از دست آنها گرفت و مسائل و تصمیمات به دست خود مردم افتاد.(577)
13 / 9 / 61
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 329