بخش سوم دورۀ محمدرضا شاه

گروهکهای مارکسیستی

گروهکهای مارکسیستی

‏اینجانب کراراً نظر خود را در این نحو موضوعات گفته و نوشته ام.‏‎ ‎‏بعید به نظر نمی آید که دستجاتی که در ایران اشتغال به فعالیتهای ضد‏‎ ‎‏اسلامی و ضد مذهبی دارند، با اختلاف اسم و روش، گروههای‏‎ ‎‏سیاسی باشند که با دست اجانب برای تضعیف اسلام و مذهب مقدس‏‎ ‎‏تشیع و مقام عظیم روحانیت به وجود آمده باشند، برای انصراف ملت‏‎ ‎‏از مصالح روز. این جمعیتها در یک امر مشترک هستند و آن خیانت به‏‎ ‎‏کشور اسلامی و کوبیدن پاسداران آن و چون دشمنان اسلام و‏‎ ‎‏غارتگران ملل ضعیف، مصالح خود را با نفوذ روحانیت ـ که یگانه‏‎ ‎‏حافظ ‏‏قرآن کریم‏‏ و احکام نجات بخش اسلام است ـ در خطر می بینند‏‎ ‎‏ناچار برای حفظ مصالح استعماری خود دست به ایجاد احزاب‏‎ ‎‏انحرافی وابسته و گروههای به ظاهر مُنْتَحِل به اسلام و در حقیقت‏‎ ‎‏مخالف با آن زده اند.‏

‏     اسلام و مذهب مقدس جعفری سدی است در مقابل اجانب و‏‎ ‎‏عمال دست نشاندۀ آنها ـ چه راستی و چه چپی ـ و روحانیت که حافظ‏‎ ‎‏آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمی توانند به نحوی که‏‎ ‎‏دلخواه آنهاست، با کشورهای اسلامی و خصوصْ با کشور ایران‏‎ ‎‏رفتار کنند، لهذا قرنهاست که با نیرنگهای مختلف برای شکستن این‏‎ ‎‏سد نقشه می کشند: گاهی از راه مسلط کردن عمال خبیث خود بر‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی، و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج بابیت‏‎ ‎‏و بهاییت و وهابیت، و گاهی از طریق احزاب انحرافی. امروز که‏‎ ‎‏مکتب بی اساس مارکس با شکست مواجه است و بی پایگی آن برملا‏‎ ‎‏شده است، عمال اجانب که خود بر ضد مکتب آن هستند در ایران از‏‎ ‎‏آن ترویج می کنند. برای شکستن وحدت اسلامی و کوبیدن ‏‏قرآن کریم‏‎ ‎‏و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 318
‏و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی‏‎ ‎‏غیرانسانی خود نمی رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و‏‎ ‎‏روحانیت را که پاسداران آن هستند به هر وسیله تضعیف کنند و‏‎ ‎‏بکوبند. اُکْذوبه انتساب بعضی از این منحرفین را به اینجانب نیز از‏‎ ‎‏همین قماش است.‏

‏     من صریحاً اعلام می کنم که از این دستجات خائن، چه کمونیست‏‎ ‎‏و چه مارکسیست و چه منحرفین از مذهب تشیع و از مکتب مقدس‏‎ ‎‏اهل بیت عصمت ـ علیهم الصلوة و السلام ـ به هر اسمی و رسمی باشد‏‎ ‎‏متنفر و بیزارم و آنها را خائن به مملکت و اسلام و مذهب‏‎ ‎‏می دانم.(560)‏

مرداد 1356

*  *  *

‏ ‏

سؤال: ‏[‏‏موقعیت کمونیستها را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟ تا چه‏‎ ‎‏اندازه و علل ارزیابی؟ نظر شوروی دربارۀ وضع فعلی چیست؟‏‏]‏

جواب:‏ کمونیستها در ایران قدرتی ندارند. تقریباً همۀ ایرانیان مسلمان‏‎ ‎‏هستند و در این نهضت ثابت کردند که چقدر به اسلام علاقه دارند و‏‎ ‎‏حکومت اسلامی می خواهند. اما شوروی، مانند سایر ابرقدرتها‏‎ ‎‏پشتیبانی از شاه می کند، و این ابرقدرتها با این پشتیبانی می خواهند‏‎ ‎‏شاه را حفظ کنند، لکن دیر شده است و نمی توانند او را حفظ کنند،‏‎ ‎‏ملت، شاه را نمی خواهند، او باید برود.(561)‏

18 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

سؤال: ‏[‏‏آیا نمی ترسید پوشش گروههای مارکسیستی باشید؟‏‏]‏


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 319
جواب:‏ اصولاً ما گروههایی که دارای پایگاهی در بین مردم باشند، به‏‎ ‎‏عنوان گروه و یا گروههای مارکسیستی نمی شناسیم و وجود هم‏‎ ‎‏ندارد. چند نفر بچه را بگذارید کنار که آنان نه تنها از جامعۀ ایران‏‎ ‎‏شناختی ندارند، بلکه هنوز بیش از دو ـ سه کتاب هم مطالعه نکرده اند.‏‎ ‎‏می بینید که چگونه شاه، از این عده، در قالب حمله، طرفداری می کند.‏‎ ‎‏می بینید که همه از چند بچه چیزی ساخته اند. نهضت ما عمیقاً مذهبی‏‎ ‎‏است و نفوذ معنوی آن به حدی است که دنیا از آن وحشت کرده‏‎ ‎‏است.(562)‏

25 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏امروز چین سرخ به اصطلاح انقلابی، امریکا مظهر استثمار جهانی، و‏‎ ‎‏شوروی سرچشمۀ ریا و دروغ، و انگلیس استعمارگر کهنه کار برای‏‎ ‎‏سرکوبی ملتی که می خواهد روی پای خود بایستد و هیچ گونه تمایلی‏‎ ‎‏نه به شرق و نه به غرب داشته باشد، قیام و از شاه دفاع می کنند و با این‏‎ ‎‏وضع، شاه با کمال بیشرمی ملت بی پناه ایرانی را معجونی از‏‎ ‎‏کمونیستهای سرخ و مرتجعین سیاه می نامد. ولی من یقین دارم که‏‎ ‎‏پیروزی ملت آگاه ما حتمی است.(563)‏

28 / 6 / 57

*  *  *

‏ ‏

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 320