بخش سوم دورۀ محمدرضا شاه

مهاجرت به شهرها

مهاجرت به شهرها

‏ ‏

‏اینها به اسم «اصلاحات ارضی» زراعت ایران را به باد دادند؛ یعنی‏‎ ‎‏دهقان و رعیت بیچاره را بیچاره کردند که دیگر نتوانستند اینها بمانند‏‎ ‎‏در مزرعه های خودشان. از آنجا کوچ کردند و آمدند به تهران. و‏‎ ‎‏اطراف شهر تهران به وضع بدی زندگی می کنند. به وضع بسیار‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 300
‏اسفناکی.(536)‏

19 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏این رعیتها و دهقانهای این دهستانها نتوانستند دیگر در دهات بمانند؛‏‎ ‎‏آنها رو آوردند به شهرها، به تهران راه افتادند. الآن در اطراف تهران،‏‎ ‎‏آنطوری که تفصیلش را برای من نوشته بودند و من حالا نمی توانم‏‎ ‎‏یادم بیاید که تفصیل چیست، اجمالش این بود که قریب ‏‎ ‎‏بیست ـ سی جا، محلهای مختلف، در همین خود تهران، در پایتخت، پایتختِ ‏‎ ‎‏جایی که به «تمدن بزرگ» دارد می رسد یا دروازۀ آن باز شده‏‎ ‎‏ است ! در خود این تهران، ده بیست سی جا یا بیشتر، الآن نمی توانم من ‏‎ ‎‏یادم بیاید محلهایی است که عائله های ـ محله محله است ـ این محله ‏‎ ‎‏توی یک گودالِ خیلی ‏‏[‏‏عمیق‏‏]‏‏، این بیچاره ها جمع شدند یک چادری ‏‎ ‎‏زدند؛ عرض می کنم که با یک چوبی، چیزی، برای خودشان یک ‏‎ ‎‏محفظه ای درست کردند و توی اینجا خودشان و بچه های ‏‎ ‎‏کوچکشان، بزرگشان، توی یک چادری زندگی می کنند.(537)‏

29 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏خوب، مردم ریختند، آن زارعین بیچاره ای که دیگر در آنجا نتوانستند‏‎ ‎‏زندگی کنند، ریختند به شهرها، به تهران. الآن تهران یک محالّ‏‎ ‎‏زیادی، چندین محل، حدود سی ـ چهل تاست که برای من نوشته‏‎ ‎‏بودند، محله های کوخ نشین، محله هایی که خانه های گِلی دارد که هیچ‏‎ ‎‏چیز ندارد که ده نفر عائله در یک چادر کوچکی در این زمستان سردْ‏‎ ‎‏زندگی باید بکنند؛ که آب ندارد؛ باید آب را از پنجاه ـ شصت پله ‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 301
‏بروند بالا، لب خیابان برسند ـ تو گودال منزلشان است ـ لب آن خیابان ‏‎ ‎‏برسند و از آنجا آب را بردارند بیاورند از این پله ها پایین برای ‏‎ ‎‏بچه هایشان. این چه شد؟ برای اینکه «اصلاحات ارضی» فرمودند! ‏‎ ‎‏[‏‏با‏‏]‏‏ اصلاحات ارضی به هم خورد اوضاع دهقانها. و وقتی که به هم ‏‎ ‎‏خورد اوضاع آنها، چاره نداشتند که رو بیاورند به شهرستانها. آمدند ‏‎ ‎‏شهرستانها و این شد. وضع بیچاره ها اینطور شد. از آن طرف وضع ‏‎ ‎‏زراعت ما به هم ورد. ایرانی که مرکز زراعت بود، شاید آذربایجان ‏‎ ‎‏ایران بس بود برای ایران ‏‏[‏‏و‏‎ ‎‏]‏‏باقی آن را باید صادر کنند.(538)‏

21 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏وضع زراعت ما، که یکی از چیزهای بزرگ مملکت است و اقتصاد‏‎ ‎‏مملکت ما بسته به اوست، اینها به اسم «اصلاحات ارضی» از بین‏‎ ‎‏بردند و الآن کشاورزی شما ورشکسته است و شما محتاجید به اینکه‏‎ ‎‏از خارج همۀ چیزها را بیاورید. و همین طور مراتع ما را از بین بردند‏‎ ‎‏و به غیر دادند؛ به اسم ملی ملت را از آن محروم کردند، و دامدارهای‏‎ ‎‏ما از بین رفتند. این دامدارها، این کشاورزها، که در مَحالّ خودشان‏‎ ‎‏نتوانستند زندگی شان را ادامه بدهند رو به شهرستانها آوردند که اینجا‏‎ ‎‏یک کاری پیدا کنند. اینجا هم کاری صحیح نبوده است.(539)‏

20 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏«اصلاحات ارضی» کردند با بوق و سرنا! اصلاحات ارضی برای ما چه‏‎ ‎‏کرد؟ برای ما این زاغه های اطراف تهران و این چپرنشینهای اطراف‏‎ ‎‏تهران و این حصیرنشینهای اطراف تهران را درست کرد. برای ما این‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 302
‏را درست کرد که دستمان را دراز کردیم پیش ممالک دیگر. هر چیزی‏‎ ‎‏خوراکی از آنها می خواهیم؛ پوشیدنی از آنها می خواهیم. همه چیز را‏‎ ‎‏از آنها می خواهیم کشاورزی ما را بکلی فاسد کردند، به اسم اینکه‏‎ ‎‏می خواهیم از حالا به بعد دیگر رعیت و اربابی نباشد! دهقانند اینها!‏‎ ‎‏این حرفهایی بود که برای فریب می گفتند. دیگر دهقانان هستند اینها!‏‎ ‎‏در صورتی که بعد از عمل ما دیدیم که فوج فوج مردم از آنجا به‏‎ ‎‏واسطۀ فقر و فلاکت حرکت کردند به اطراف شهرستانها. هم فساد‏‎ ‎‏ایجاد شد؛ هم بیچارگی و فقر ایجاد شد؛ و هم زراعت از بین رفت؛ و‏‎ ‎‏هم بازار برای امریکا درست شد.(540)‏‎[1]‎

2 / 3 / 58

*  *  *

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 303

  • علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به:     1. صحیفه امام؛ ج 4، ص 22ـ23.     2. همان؛ ج 5، ص 67 ـ 68.     3. همان؛ ج 9، ص 50 ـ51.     4. همان؛ ص 98ـ99.     5. همان؛ ج 10، ص 2ـ 5.