از بین بردن نیروی انسانی
سپاه دانش، سپاه چه، سپاه دین، این را همۀ مردم می دانند که این سپاه دانش برای چه رفته توی دهات و قصبات. اینها همه اش برای ثناخوانی برای ایشان است؛ همه اش برای ترویج باطل است؛ همه اش مأمور این هستند که این مردم را عقب نگه دارند؛ این مردم را تبلیغات بکنند که این مردم همه تابع شاه باشند و «چه امر خداوند و چه امر شاه» منطق مردم باشد. تمام این کارهایی که این آقا کرده است برای این مملکت، اینها را برگردانده است به عقب، عقبِ عقب.(460)
29 / 7 / 57
* * *
بنده در این مدت که از ایران خارج بودم دعاگوی همۀ آقایان بودم، و حالا هم که برگشتم به خدمت آقایان برای خدمتگزاری، خدمت به روحانیت، خدمت به آقایان علما و فضلا، خدمت به جامعۀ ایرانی،
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 254
حالا می بینم که رفقایی که ما داشتیم با ریش سیاه اینجا گذاشتیم با ریش سفید تحویل می گیریم. ما اشخاصی در زندان داشتیم که وقتی که از پیش ما رفتند در زندان، سالم بودند، قوی بودند؛ وقتی که از زندان بیرون آمدند، آنهایی که زنده مانده اند و از زندان بیرون آمده اند ضعیف شده اند، پیرمرد شده اند، مریض شده اند. این نیروهای انسانی که از دست ما رفته است، این از همۀ چیزها بالاتر بود. جنایاتی که سلسلۀ پهلوی در جامعۀ ما کرد، شاید هیچ جنایتی بالاتر از این جنایت نبود که نیروهای فعالۀ انسانی ما را، یا از بین بردند یا فعالیت آنها را خنثی کردند برای مدتهای زیاد. آنهایی که باید به این امت خدمت کنند، مثل علمای اعلام و اشخاص روشنفکر، اینها را در زندان بردند. ده سال، پانزده سال، پنج سال در زندان اینها را بردند. صرفِ نظر از آن زجرهایی که به اینها کردند، آن خلافِ انسانیتهایی که با این اولیای خدا کردند، این نیرو را هدر دادند؛ یعنی نیرویی که باید در جامعه فعال باشد. اگر مدرس است، عده ای را تربیت بکند؛ اگر محصل است، خودش تربیت بشود؛ اگر فعالیتهای سیاسی دارد، فعالیت سیاسی بکند؛ فعالیتهای مذهبی دارد، فعالیتهای مذهبی بکند ـ تمام اینها را اینها به هدر دادند.(461)
13 / 11 / 57
* * *
شما آقایان شاید بهتر از من مطلع باشید که در این پنجاه سال حکومت سیاه، سلسلۀ پهلوی برای ایران تقریباً باید گفت هیچ نگذاشتند؛ یعنی سرمایه های انسانی را و سرمایه های مادی ما را اینها از بین بردند. دانشگاهها که باید سرمایۀ انسانی برای ما درست کنند، اینها به وضع عقب افتاده ای نگه داشتند و دستور داشتند که نگذارند [در ]آنجا یک
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 255
انسان کامل و خدمتگزار بار بیاید. و سرمایه های مادی مان آنکه زیرزمینی بود، نفت بود دادند به این و آن، و در ازای آن، چیزهایی گرفتند که به درد ما نمی خورَد.(462)
17 / 11 / 57
* * *
پنجاه و چند سال است که پیرمردهای ما ـ آنهایی که به سن من یا یک قدری هم کمتر هستند ـ پنجاه و چند سال است که عذاب الیم این طایفه را کشیدند. و شما جوانها هم بیست و چند سال است که دیدید هرچه دیدید و شنیدید هرچه شنیدید. همۀ ذخایر ما را از بین بردند؛ نیروی انسانی که از همۀ ذخایر بالاتر است از بین بردند؛ انسانهای ما را که باید مقدرات این مملکت در دست آنها باشد و مملکت را آباد کنند، معنویتش را آباد کنند، مادیتش را آباد کنند، این نیروها را از دست ما گرفتند یا به مراکز فحشا کشیدند.(463)
16 / 12 / 57
* * *
پنجاه و چند سال، اینها در رأس این مملکت بودند و خرابکاری کردند، و خودشان چون خراب بودند، آنهایی که نزدیک به اینها بودند خراب شدند. دستۀ بعد که نزدیک به این خرابها بودند، آنها هم خراب شدند. همین طور از بالا خرابی شروع شد، تا قشرهای پایین؛ همه جا را فاسد کردند اینها. که الآن قحط الرجال است در مملکتمان. نمی توانیم یک افراد صحیح مهذب را پیدا کنیم، الاّ چند. کم هستند اینها، و این برای این است که در این پنجاه و چند سال، اینها آنقدر که به ذخایر انسانی ما صدمه زدند، به ذخایر ملی و مملکتی ما ـ آنقدر ـ
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 256
صدمه نزدند. بلکه همه را هم دزدیدند، لکن مهم اینها بود.(464)
24 / 2 / 58
* * *
ما الآن یک کشوری داریم که سالهای طولانی و خصوصاً در این پنجاه و چند سالی که این پدر و پسر غیر صحیح، این پدر و پسر جنایتکار، در این مملکت حکومت کردند، نیروی انسانی ما را از بین بردند. الآن شما باید چراغ بردارید و بگردید دوره که انسان پیدا بکنید! نگذاشتند انسان پیدا بشود. دانشگاهها را نگذاشتند دانشگاه اسلامی باشد، دانشگاه انسانی باشد. مدارس ما را نگذاشتند درست ما درس بخوانیم. فشارها، اختناقها در آن زمان، در این زمان؛ هر کدام به یک شکلی. جوانهای ما را برایشان مراکز فحشا تهیه کردند؛ و تشویق کردند به این مراکز فحشا. مراکز فحشا را می گویند بیشتر از کتابخانه هست! و همین طور هم هست. حالا ان شاءالله امیدوارم جلوگیری شده باشد.(465)
23 / 3 / 58
* * *
ما وارث یک مملکتی هستیم که در پنجاه و چند سال تحت فشار امریکا و انگلستان و سایر ممالک ابرقدرتها بوده است؛ و به صورت خرابه ای درآمده است که همه چیزش عقب مانده است. و بالاتر از همه، نیروهای انسانیش عقب مانده است، نگذاشتند که رشد بکند نیروی انسانی. نگذاشتند که اسلام آن کارهائی را که می خواهد بکند، بکند. از این جهت، ما یک مملکتی هستیم که جنگزده هستیم. مملکتی هستیم که پنجاه سال فساد در آن بوده است، فساد زده
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 257
هستیم.(466)
3 / 8 / 58
* * *
پشت این دیواری که شکست یک خرابه ای هم گذاشته بودند اسمش ایران بود، سی و پنج میلیون جمعیت که همه در حبس بودند [...] برای حتی این خانمها همچو ساده نبود که یک وقت اینجا جمع بشوید، برای اینکه امکان نداشت. اگر یک همچو حرفهایی راجع به اجتماع خودمان، راجع به سیاست، راجع به اجتماع، راجع به مملکت، می خواستید بگویید، امکان نداشت برایتان که بیایید اینجا بنشینید و آسوده و راحت مقالۀ خودتان را بخوانید و مسائل خودتان را طرح بکنید.(467)
11 / 8 / 58
* * *
اگر مغزهای ما عمل می کرد، حالا وضع کشور ما غیر از این بود، لکن نگذاشتند مغزهای ما عمل بکند. همه چیز را آوردند، اموال زیرزمینی ما را دادند و همه چیز را آوردند، فراهم کردند که مبادا شما به فکر این بیفتید یک صنعتی ایجاد کنید. تا ارتباطتان را از دنیا قطع نکنید.(468)
12 / 8 / 59
* * *
در رژیم گذشته، ما خودمان را گم کرده بودیم و آنها هر کاری که می خواستند کردند و به ما تزریق کردند که شما توانایی انجام کارها را ندارید و دانشمندان ما از آنها توسری می خورند. و این بود وضع ما، و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 258
مردم ما هم می گفتند: برای چه کسی کار بکنیم؛ چون همه چیز ما وابسته است. و مصیبت بالاتر این بود که جوانان ما با دستور مستشاران خارجی عمل می کردند و منافعشان به جیب اجانب می رفت. و قهراً هر کسی که می خواست در چنین محیطی انسان مستقلی باشد، توسری می خورد و از مسائل مأیوس و افسرده می شد.(469)
26 / 7 / 61
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 259