نقش شاه در کشتار مردم
ایران که اکنون حدود سی میلیون مسلمان دارد، از پنجاه سال قبل تاکنون
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 218
گرفتار در چنگال خاندان پهلوی، که رسماً نوکر اجانب بوده و هستند، می باشد. در این پنجاه سال سیاه، این ملت بزرگ، در تحت فشار پلیس و اختناق و شکنجۀ روحی دست و پا می زند، و تمام مخازن زیرزمینی و منافع حیاتی ملت را شاه به اجانب داده است. نفت را امریکا و گاز را شوروی و مراتع و جنگلها را به علاوه بر بخشی از نفت، انگلیس و بعض کشورهای دیگر. مردم را از تمام مظاهر حیاتی محروم نموده و به حال عقب ماندگی نگه داشته. نظام ارتش و فرهنگ ما و اقتصاد کشور، استعماری و رشد را به همۀ ابعادش از ملت سلب نموده.(402)
26 / 7 / 57
* * *
این محمدرضا شاه خودش گفت که متفقین صلاح دیدند که ما باشیم! پریروز هم که وزیرخارجۀ انگلستان گفت که ایشان برای ماست، خوب، ایشان منافع ما را دارد حفظ می کند، چطور ما از او [پشتیبانی] نکنیم؟ ما می دانیم که ایشان منافع شما و امریکا را دارد حفظ می کند! داد ملت همین است که ایشان آمده برای اینکه منافع که خدمت به وطن بکند! «مأموریت» برای وطن دارد! مأموریت از طرف امریکا دارد و انگلستان، باید مردم را اینطور کند؛ باید ایران را عقب نگه دارد، فرهنگ ایران را بشکند، روحانیت ایران را بشکند، اسلام را عقب بزند، تاریخ اسلام را تغییر بدهد. شما خیال کردید کم کاری کرد این خبیث از اولی که این جنایت کرده تا آخر، هر جنایتی بکند یک طرف، تغییر تاریخ اسلام یک طرف. این کم جنایتی بود که این مرد کرد؟ آنها همه دست به هم دادند برای اینکه این سدها را بشکنند.(403)
9 / 8 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 219
تمام این جنایتهایی که در ایران واقع شده است در عصر ما ـ در این عصر ـ تمام این جنایتها با امر شاه است. امکان ندارد که یک سربازی سرِ خود آدم بکشد، یا یک صاحبْ منصبی سر خود اجازۀ آدمکشی بدهد، یا یک وزیری، یک ـ نمی دانم ـ نخست وزیری همچو قدرتی داشته باشد که سر خود دستور کشتن، دستور زخم زدن، این دستورات را بدهد. تمام این جنایتهایی که واقع شده و واقع می شود با امر مستقیم شاه است که باید بزنید. در 15 خرداد ـ از قراری که معروف شد ـ فرماندارْ خودِ او بوده است و با هلیکوپترش بالای شهر [پرواز] می کرده است و امر می کرده. امرش این بوده است که به جاهایی بزنید که دیگر زخمی نباشد، [به] مریضخانه ها، به جاهایی بزنید که بکشد!(404)
11 / 8 / 57
* * *
امکان ندارد البته که یک کسی بتواند سزای عمل این آدم را به او بدهد. یک آدمی که سی و چند سال است مسلط شده است بر این ملت و همه چیز ملت را به باد داده است. یک آدمی که مادرها را به عزای اولادشان نشانده است. و همین امروز کسی گفت که یک زن بوده است که سه تا بچه داشته، هر سه بچه اش کشته شدند. یک پدر و مادری که حالا وقتی می آیند توی خانه می بینند که دیروز پنج نفر سر سفره بودند حالا دو نفر شدند، مگر می شود که این را ما در این دنیا بتوانیم جزایش را به او بدهیم؟ مگر یک آدم که می کشد یک کسی را، همان مقدار می شود خودش را بکشند؟ همین بس. پول خون این هم خون یک آدم است ـ اگر آدم باشد ـ کسی که سی و چند سال است بر این ملت تسلط پیدا کرده و کشتار کرده و آنطور کشتار کرده، و دزدی کرده و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 220
آنطور دزدی کرده، و خیانت کرده و آنطور خیانت کرده، و جنایت کرده و آنطور جنایت کرده، مگر بشر می تواند که این را به سزای اعمالش برساند؟ این یک جان بیشتر ندارد مقابل یک نفر.(405)
18 / 9 / 57
* * *
پس از آنکه شاهْ خود را رفتنی دانست، دست جنایتکار خود را از آستین درآورد و کشتارهای پی درپی جمعۀ سیاه به بعد را آغاز کرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیراً در مشهد مقدس جنایتکاریها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز 29 ماه محرّم را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بی رحمانۀ قم و چهلم کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز هفتۀ کشتار مشهد مقدس و نیز کشتار شهرستانهای دیگر.(406)
6 / 10 / 57
* * *
بعدها گفته خواهد شد مقدار خیانتی که ایشان به ملت ما کرده است و جنایاتی که کرده است. آن مقداری که کرده است. ما نمی دانیم. شما نمی دانید در باطن این حبسها چه گذشته است بر مؤمنین. به جوانهای ما در این حبسها و کمیته ها چه گذشته. نمی شود؛ اینها قابل شرح نیست، قابل بیان نیست. یکی دوتایش را می توانند بگویند. پای فلان را اره کردند یا توی روغن گذاشتند داغ کردند؛ یا یکی را گذاشتند روی یک بخاری برقی و سرخش کردند. اینها بعض از آنهاست که به ماها رسیده است و به شماها رسیده، آنهایی که به ماها نرسیده اینها را
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 221
باید از نصیریها استفسار کرد؛ باید از خود ایشان استفسار کرد.(407)
17 / 10 / 57
* * *
یک ملتی را به این وضعی که الآن ملاحظه می کنید کشاند، قتل عامها کرد، حبسهای طولانی، جوانهای ما را در حبس برد و به پیری به ما برگرداند، در بین اینهایی که در حبس بودند و پانزده سال حبس بودند، بعضی دستها که با من مصافحه می کردند آن وقت دست یک پهلوان بود و حالا که مصافحه می کند دست یک آدم عادی شده. آن زجرها و ناراحتیهایی که به جوانهای ما، به روشنفکرهای ما، به علمای ما، به دانشگاهیهای ما، به بازرگانهای ما، آن زجرها و تبعیدها و آنقدر زحماتی که به اینها دادند و اینها متحمل شدند، ما نمی توانیم جبران کنیم. یک جان بیشتر ندارد؛ شما همه تان هم جمع بشوید همان یک جان را از او می گیرید. او صدها جان از بهترین فرزندان اسلام گرفته است.(408)
1 / 11 / 57
* * *
در بین جوانهای ما اشخاصی بودند که در جوانی رفتند و پانزده سال عمرشان را هدر داده این. او می توانست در بیرون اگر از علما هست کتابها بنویسد، هدایتها بکند؛ اگر از روشنفکران است کتابها بنویسد و روشنفکریها بکند، روشنگریها بکند؛ اگر از اطبا هست جمعیت
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 222
زیادی را از مرگ نجات بدهد ـ تمام این قشرهایی که از ما اینها در زندان کردند، اینها حیاتشان را از دست دادند؛ اینها زندگی اشان را، بیشتر زندگی اشان را از دست دادند؛ یعنی یک زندگی توی محبسی که هیچ کاری نمی تواند بکند، از همۀ کارها او را باز داشتند؛ اینها جبرانش چیست؟ اینها با کشتن محمدرضا درست می شود؟ جبران می شود؟(409)
1 / 11 / 57
* * *
عمال اجنبی در این پنجاه و چند سال تمام حیثیات ملت ما را پایمال کردند. این پدر و پسر خیانتها کرده اند که روی تاریخ را سیاه کرده است. این پدر و پسر جنایتهایی در ایران کرده اند که ما نمی توانیم عُشر او، صد یک او را بیان کنیم.(410)
10 / 12 / 57
* * *
باید به شما بانوان محترم تذکر دهم که جنایات شاه را نه شما ـ تمامش را ـ اطلاع دارید و نه ما و نه آن اشخاصی که نزدیک به شاه هم بودند. جنایات اینها مراتب و درجاتی داشته است که بعضی از آن واضح بوده است، همه دیده اند؛ این جنایات و آدمکشیها و حبسها و زجرهایی که صدایش از داخل زندانها به بیرون رسیده است. یک مرتبۀ از جنایات و خیانات، آنهایی بوده است که وزرای شاه و اطرافیهای شاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتیم. پاره ای از جنایات [را]، هم خود شاه مطلع بوده است؛ خیانتی که کرده است، دیگران مطلع نبودند. ما نمی توانیم به عمق جنایات و خیانات این پدر و پسر اطلاع پیدا کنیم. شما که غایت امر ـ یکی از شما ـ 22 سال اینجا بوده است، ما هم
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 223
که تمام عمرمان را اینجا بودیم و در جریان امورْ بسیاری از عمرمان را گذراندیم، باز نمی توانیم بر عمق این جنایات اطلاع پیدا کنیم. تاریخ هم نمی تواند عمق این جنایات و خیانات را ثبت کند؛ تاریخ آنقدر می تواند که اطلاع پیدا می کند. و جنایات شاه بسیاری اش زیر پرده است که غیر از خودش و امثال کارتر اطلاع ندارند.(411)
4 / 2 / 58
* * *
همه محروم بودیم. حتی قشرهایی که شما در صورت می بینید که اینها مثلاً مرفهند، در [آن] زمان اینها زحمتهایی داشتند که بیشتر از زحمت بی آبی بود. این حبسهای طولانی و این زجرهای فوق العاده، این شکنجه های طاقتفرسا برای یک دسته از روشنفکران، یک دسته از علما، یک دسته از فرهنگیها، از وکلای دادگستری، از قضات دادگستری، امثال اینها؛ در تحت این شکنجه ها بودند.(412)
7 / 2 / 58
* * *
این جنایتکارها را [مجازات می کنیم] ـ که هر کدامشان، بعضی از اینها، چندین نفر آدم را کشته اند، یا آنطور اینها را شکنجه داده اند که در زیر شکنجه مردند، یا پاهای آنها را ارّه کردند، یا آنها را در تاوه گذاشتند و بو دادند، از همۀ طبقات، در زندانها آنطور عمل کردند؛ [سر و صدا راه می اندازند] یک شب من در آن حبس که بودم صدای ضجّه و نالۀ اشخاصی که [شکنجه] می کردند خودم می شنیدم؛ بعد که آمدند این حبسیها، یعنی صاحبان حبس، پیش من آمدند، اعتراض کردم و گفتم زندانها باید جای تربیت باشد نه جای اینطور
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 224
وحشیگریها. گفتند «نه، این چیزی نبوده. این یک سربازی بود که فرار کرده بود یک سیلی به او زدند!» در صورتی که شاید بیشتر از یک ساعت شاید شکنجه می کردند و من فریاد می شنیدم.(413)
25 / 2 / 58
* * *
الآن هر جا اشخاص دانشمند دنیا، اشخاص متفکر دنیا تقبیح می کنند او را. برای خاطر یک آدمی که این قدر خیانت به یک ملتی کرده است. و حالا ملت می گوید آقا، این جانی که آمده پیش شما و او را پناه دادید، این «پناهندۀ سیاسی» نیست، تا اینکه بگویید پناهندۀ سیاسی را تحویل نمی توانیم بدهیم. روی قواعد، این یک مجرم است. روی قواعد همۀ عالم یک کسی که به یک ملتی پنجاه سال، و این آدم سی و چند سال، به یک ملتی آن قدر جرم کرده و آن قدر اذیت کرده و آن قدر از این ملت کشته و آن قدر در تاوه ها اینها را بو دادند، بعضی از اشخاص را پاهایشان را قطع کردند، جرایم آنها را ما نمی توانیم، الآن تصورش هم نمی توانیم بکنیم، که در این حبسهایی که در زیرزمین بوده و دالانهایی[که] یک وقت نشان دادند؛ دالانهایی که از این سازمان جنایتکار امنیت بوده است. در این دالانها به این مردم اسلامی، به این مردم انسانی، به این متفکرین، به این روشنفکرها چه گذشته است. ما نمی توانیم تصور بکنیم. اینها هم که رفتند و آمدند، شاید برای ما همۀ مسائل را نتوانند بگویند که چه کردند با اینها.(414)
25 / 9 / 58
* * *
ای کاش می رفتید و می دیدید که جرمهایی که واقع شده است در ایران
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 225
چه جرمهایی است. ای کاش در آن وقتی که شاه مخلوع ایران بود می آمدید و به شما اجازه می دادند که بروید و زندانهای ما را ببینید. ببینید در این زندانها به علمای اسلام، به روشنفکرهای ایران، به محصلین ایران، به دانشگاهیهای ایران چه می گذرد. ببینید که در این بیغوله هایی که در زیرزمین ایجاد کرده بودند و جوانهای متعهد ما را برای اینکه آزادی می خواستند، برای اینکه استقلال می خواستند، در این بیغوله ها با آنها چه رفتار کردند.
من اگر بخواهم برای شما کلیات مسائل را هم بگویم وقت ضیق است. لکن بدانید با این ملت همچو رفتار کردند که هیچ وحشی ای با هیچ وحشی عمل نمی کند. پاهای بعضی از جوانهای ما را با اره بریدند. بعضی از جوانهای ما را روی تابه گذاشتند و سرخ کردند. در حضور پدرها، پسرها را دست بریدند. پسرهای کوچک را برای اقرار گرفتن از پدر.(415)
4 / 10 / 58
* * *
ما هر روز که می گذرد به عمق جنایات شاه مخلوع و پشتیبانان ستمکار او بیشتر پی می بریم؛ گر چه معلوم نیست تاریخ هم بتواند تمام این جنایات را ثبت کند. جنایات زورمندان، خارج از فطرت انسانی است.(416)
19 / 11 / 58
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 226