بخش سوم دورۀ محمدرضا شاه

نقش شاه در کشتار مردم

نقش شاه در کشتار مردم

‏ایران که اکنون حدود سی میلیون مسلمان دارد، از پنجاه سال قبل تاکنون‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 218
‏گرفتار در چنگال خاندان پهلوی، که رسماً نوکر اجانب بوده و هستند،‏‎ ‎‏می باشد. در این پنجاه سال سیاه، این ملت بزرگ، در تحت فشار پلیس و‏‎ ‎‏اختناق و شکنجۀ روحی دست و پا می زند، و تمام مخازن زیرزمینی و‏‎ ‎‏منافع حیاتی ملت را شاه به اجانب داده است. نفت را امریکا و گاز را‏‎ ‎‏شوروی و مراتع و جنگلها را به علاوه بر بخشی از نفت، انگلیس و‏‎ ‎‏بعض کشورهای دیگر. مردم را از تمام مظاهر حیاتی محروم نموده و به‏‎ ‎‏حال عقب ماندگی نگه داشته. نظام ارتش و فرهنگ ما و اقتصاد کشور،‏‎ ‎‏استعماری و رشد را به همۀ ابعادش از ملت سلب نموده.(402)‏

26 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏این محمدرضا شاه خودش گفت که متفقین صلاح دیدند که ما باشیم!‏‎ ‎‏پریروز هم که وزیرخارجۀ انگلستان‏‎[1]‎‏ گفت که ایشان برای ماست،‏‎ ‎‏خوب، ایشان منافع ما را دارد حفظ می کند، چطور ما از او ‏‏[‏‏پشتیبانی‏‏]‏‎ ‎‏نکنیم؟ ما می دانیم که ایشان منافع شما و امریکا را دارد حفظ می کند!‏‎ ‎‏داد ملت همین است که ایشان آمده برای اینکه منافع که خدمت به‏‎ ‎‏وطن بکند! «مأموریت» برای وطن دارد! مأموریت از طرف امریکا‏‎ ‎‏دارد و انگلستان، باید مردم را اینطور کند؛ باید ایران را عقب نگه دارد،‏‎ ‎‏فرهنگ ایران را بشکند، روحانیت ایران را بشکند، اسلام را عقب‏‎ ‎‏بزند، تاریخ اسلام را تغییر بدهد. شما خیال کردید کم کاری کرد این‏‎ ‎‏خبیث از اولی که این جنایت کرده تا آخر، هر جنایتی بکند یک طرف،‏‎ ‎‏تغییر تاریخ اسلام یک طرف. این کم جنایتی بود که این مرد کرد؟ آنها‏‎ ‎‏همه دست به هم دادند برای اینکه این سدها را بشکنند.(403)‏

9 / 8 / 57

*  *  *


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 219
‏تمام این جنایتهایی که در ایران واقع شده است در عصر ما ـ در این‏‎ ‎‏عصر ـ تمام این جنایتها با امر شاه است. امکان ندارد که یک سربازی‏‎ ‎‏سرِ خود آدم بکشد، یا یک صاحبْ منصبی سر خود اجازۀ آدمکشی‏‎ ‎‏بدهد، یا یک وزیری، یک ـ نمی دانم ـ نخست وزیری همچو قدرتی‏‎ ‎‏داشته باشد که سر خود دستور کشتن، دستور زخم زدن، این‏‎ ‎‏دستورات را بدهد. تمام این جنایتهایی که واقع شده و واقع می شود با‏‎ ‎‏امر مستقیم شاه است که باید بزنید. در 15 خرداد ـ از قراری که‏‎ ‎‏معروف شد ـ فرماندارْ خودِ او بوده است و با هلیکوپترش بالای شهر‏‎ ‎‏[‏‏پرواز‏‏]‏‏ می کرده است و امر می کرده. امرش این بوده است که به‏‎ ‎‏جاهایی بزنید که دیگر زخمی نباشد، ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ مریضخانه ها، به جاهایی‏‎ ‎‏بزنید که بکشد!(404)‏

11 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏امکان ندارد البته که یک کسی بتواند سزای عمل این آدم را به او بدهد.‏‎ ‎‏یک آدمی که سی و چند سال است مسلط شده است بر این ملت و همه‏‎ ‎‏چیز ملت را به باد داده است. یک آدمی که مادرها را به عزای اولادشان‏‎ ‎‏نشانده است. و همین امروز کسی گفت که یک زن بوده است که سه تا‏‎ ‎‏بچه داشته، هر سه بچه اش کشته شدند. یک پدر و مادری که حالا‏‎ ‎‏وقتی می آیند توی خانه می بینند که دیروز پنج نفر سر سفره بودند‏‎ ‎‏حالا دو نفر شدند، مگر می شود که این را ما در این دنیا بتوانیم جزایش‏‎ ‎‏را به او بدهیم؟ مگر یک آدم که می کشد یک کسی را، همان مقدار‏‎ ‎‏می شود خودش را بکشند؟ همین بس. پول خون این هم خون یک‏‎ ‎‏آدم است ـ اگر آدم باشد ـ کسی که سی و چند سال است بر این ملت‏‎ ‎‏تسلط پیدا کرده و کشتار کرده و آنطور کشتار کرده، و دزدی کرده و‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 220
‏آنطور دزدی کرده، و خیانت کرده و آنطور خیانت کرده، و جنایت‏‎ ‎‏کرده و آنطور جنایت کرده، مگر بشر می تواند که این را به سزای‏‎ ‎‏اعمالش برساند؟ این یک جان بیشتر ندارد مقابل یک نفر.(405)‏

18 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏پس از آنکه شاهْ خود را رفتنی دانست، دست جنایتکار خود را از‏‎ ‎‏آستین درآورد و کشتارهای پی درپی جمعۀ سیاه به بعد را آغاز کرد و‏‎ ‎‏خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیراً در مشهد مقدس‏‎ ‎‏جنایتکاریها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز 29 ماه‏‎ ‎‏محرّم را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بی رحمانۀ قم و‏‎ ‎‏چهلم کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز هفتۀ کشتار مشهد‏‎ ‎‏مقدس و نیز کشتار شهرستانهای دیگر.(406)‏

6 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏بعدها گفته خواهد شد مقدار خیانتی که ایشان به ملت ما کرده است و‏‎ ‎‏جنایاتی که کرده است. آن مقداری که کرده است. ما نمی دانیم. شما‏‎ ‎‏نمی دانید در باطن این حبسها چه گذشته است بر مؤمنین. به جوانهای‏‎ ‎‏ما در این حبسها و کمیته ها چه گذشته. نمی شود؛ اینها قابل شرح‏‎ ‎‏نیست، قابل بیان نیست. یکی دوتایش را می توانند بگویند. پای فلان‏‎ ‎‏را اره کردند یا توی روغن گذاشتند داغ کردند؛ یا یکی را گذاشتند‏‎ ‎‏روی یک بخاری برقی و سرخش کردند. اینها بعض از آنهاست که به‏‎ ‎‏ماها رسیده است و به شماها رسیده، آنهایی که به ماها نرسیده اینها را‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 221
‏باید از نصیریها‏‎[2]‎‏ استفسار کرد؛ باید از خود ایشان استفسار کرد.(407)‏

17 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏یک ملتی را به این وضعی که الآن ملاحظه می کنید کشاند، قتل عامها‏‎ ‎‏کرد، حبسهای طولانی، جوانهای ما را در حبس برد و به پیری به ما‏‎ ‎‏برگرداند، در بین اینهایی که در حبس بودند و پانزده سال حبس بودند،‏‎ ‎‏بعضی دستها که با من مصافحه می کردند آن وقت دست یک پهلوان‏‎ ‎‏بود و حالا که مصافحه می کند دست یک آدم عادی شده. آن زجرها و‏‎ ‎‏ناراحتیهایی که به جوانهای ما، به روشنفکرهای ما، به علمای ما، به‏‎ ‎‏دانشگاهیهای ما، به بازرگانهای ما، آن زجرها و تبعیدها و آنقدر‏‎ ‎‏زحماتی که به اینها دادند و اینها متحمل شدند، ما نمی توانیم جبران‏‎ ‎‏کنیم. یک جان بیشتر ندارد؛ شما همه تان هم جمع بشوید همان یک‏‎ ‎‏جان را از او می گیرید. او صدها جان از بهترین فرزندان اسلام گرفته‏‎ ‎‏است.(408)‏

1 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏در بین جوانهای ما اشخاصی بودند که در جوانی رفتند و پانزده سال‏‎ ‎‏عمرشان را هدر داده این. او می توانست در بیرون اگر از علما هست‏‎ ‎‏کتابها بنویسد، هدایتها بکند؛ اگر از روشنفکران است کتابها بنویسد و‏‎ ‎‏روشنفکریها بکند، روشنگریها بکند؛ اگر از اطبا هست جمعیت‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 222
‏زیادی را از مرگ نجات بدهد ـ تمام این قشرهایی که از ما اینها در زندان‏‎ ‎‏کردند، اینها حیاتشان را از دست دادند؛ اینها زندگی اشان را، بیشتر‏‎ ‎‏زندگی اشان را از دست دادند؛ یعنی یک زندگی توی محبسی که هیچ‏‎ ‎‏کاری نمی تواند بکند، از همۀ کارها او را باز داشتند؛ اینها جبرانش‏‎ ‎‏چیست؟ اینها با کشتن محمدرضا درست می شود؟ جبران می شود؟(409)‏

1 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏عمال اجنبی در این پنجاه و چند سال تمام حیثیات ملت ما را پایمال‏‎ ‎‏کردند. این پدر و پسر خیانتها کرده اند که روی تاریخ را سیاه کرده‏‎ ‎‏است. این پدر و پسر جنایتهایی در ایران کرده اند که ما نمی توانیم عُشر‏‎ ‎‏او، صد یک او را بیان کنیم.(410)‏

10 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

‏باید به شما بانوان محترم تذکر دهم که جنایات شاه را نه شما ـ تمامش‏‎ ‎‏را ـ اطلاع دارید و نه ما و نه آن اشخاصی که نزدیک به شاه هم بودند.‏‎ ‎‏جنایات اینها مراتب و درجاتی داشته است که بعضی از آن واضح بوده‏‎ ‎‏است، همه دیده اند؛ این جنایات و آدمکشیها و حبسها و زجرهایی که‏‎ ‎‏صدایش از داخل زندانها به بیرون رسیده است. یک مرتبۀ از جنایات‏‎ ‎‏و خیانات، آنهایی بوده است که وزرای شاه و اطرافیهای شاه اطلاع‏‎ ‎‏داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتیم. پاره ای از جنایات ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏، هم‏‎ ‎‏خود شاه مطلع بوده است؛ خیانتی که کرده است، دیگران مطلع نبودند.‏‎ ‎‏ما نمی توانیم به عمق جنایات و خیانات این پدر و پسر اطلاع پیدا‏‎ ‎‏کنیم. شما که غایت امر ـ یکی از شما ـ 22 سال اینجا بوده است، ما هم ‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 223
‏که تمام عمرمان را اینجا بودیم و در جریان امورْ بسیاری از عمرمان را‏‎ ‎‏گذراندیم، باز نمی توانیم بر عمق این جنایات اطلاع پیدا کنیم. تاریخ‏‎ ‎‏هم نمی تواند عمق این جنایات و خیانات را ثبت کند؛ تاریخ آنقدر‏‎ ‎‏می تواند که اطلاع پیدا می کند. و جنایات شاه بسیاری اش زیر پرده‏‎ ‎‏است که غیر از خودش و امثال کارتر اطلاع ندارند.(411)‏

4 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏همه محروم بودیم. حتی قشرهایی که شما در صورت می بینید که‏‎ ‎‏اینها مثلاً مرفهند، در ‏‏[‏‏آن‏‏]‏‏ زمان اینها زحمتهایی داشتند که بیشتر از‏‎ ‎‏زحمت بی آبی بود. این حبسهای طولانی و این زجرهای فوق العاده،‏‎ ‎‏این شکنجه های طاقتفرسا برای یک دسته از روشنفکران، یک دسته‏‎ ‎‏از علما، یک دسته از فرهنگیها، از وکلای دادگستری، از قضات‏‎ ‎‏دادگستری، امثال اینها؛ در تحت این شکنجه ها بودند.(412)‏

7 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏این جنایتکارها را ‏‏[‏‏مجازات می کنیم‏‏]‏‏ ـ که هر کدامشان، بعضی از‏‎ ‎‏اینها، چندین نفر آدم را کشته اند، یا آنطور اینها را شکنجه داده اند که‏‎ ‎‏در زیر شکنجه مردند، یا پاهای آنها را ارّه کردند، یا آنها را در تاوه‏‎ ‎‏گذاشتند و بو دادند، از همۀ طبقات، در زندانها آنطور عمل کردند؛‏‎ ‎‏[‏‏سر و صدا راه می اندازند‏‏]‏‏ یک شب من در آن حبس که بودم صدای‏‎ ‎‏ضجّه و نالۀ اشخاصی که ‏‏[‏‏شکنجه‏‏]‏‏ می کردند خودم می شنیدم؛ بعد که‏‎ ‎‏آمدند این حبسیها، یعنی صاحبان حبس، پیش من آمدند، اعتراض‏‎ ‎‏کردم و گفتم زندانها باید جای تربیت باشد نه جای اینطور‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 224
‏وحشیگریها. گفتند «نه، این چیزی نبوده. این یک سربازی بود که فرار‏‎ ‎‏کرده بود یک سیلی به او زدند!» در صورتی که شاید بیشتر از یک‏‎ ‎‏ساعت شاید شکنجه می کردند و من فریاد می شنیدم.(413)‏

25 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏الآن هر جا اشخاص دانشمند دنیا، اشخاص متفکر دنیا تقبیح می کنند‏‎ ‎‏او را. برای خاطر یک آدمی که این قدر خیانت به یک ملتی کرده است.‏‎ ‎‏و حالا ملت می گوید آقا، این جانی که آمده پیش شما و او را پناه دادید،‏‎ ‎‏این «پناهندۀ سیاسی» نیست، تا اینکه بگویید پناهندۀ سیاسی را‏‎ ‎‏تحویل نمی توانیم بدهیم. روی قواعد، این یک مجرم است. روی‏‎ ‎‏قواعد همۀ عالم یک کسی که به یک ملتی پنجاه سال، و این آدم سی و‏‎ ‎‏چند سال، به یک ملتی آن قدر جرم کرده و آن قدر اذیت کرده و آن قدر‏‎ ‎‏از این ملت کشته و آن قدر در تاوه ها اینها را بو دادند، بعضی از‏‎ ‎‏اشخاص را پاهایشان را قطع کردند، جرایم آنها را ما نمی توانیم، الآن‏‎ ‎‏تصورش هم نمی توانیم بکنیم، که در این حبسهایی که در زیرزمین‏‎ ‎‏بوده و دالانهایی‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ یک وقت نشان دادند؛ دالانهایی که از این سازمان‏‎ ‎‏جنایتکار امنیت بوده است. در این دالانها به این مردم اسلامی، به این‏‎ ‎‏مردم انسانی، به این متفکرین، به این روشنفکرها چه گذشته است. ما‏‎ ‎‏نمی توانیم تصور بکنیم. اینها هم که رفتند و آمدند، شاید برای ما همۀ‏‎ ‎‏مسائل را نتوانند بگویند که چه کردند با اینها.(414)‏

25 / 9 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ای کاش می رفتید و می دیدید که جرمهایی که واقع شده است در ایران‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 225
‏چه جرمهایی است. ای کاش در آن وقتی که شاه مخلوع ایران بود‏‎ ‎‏می آمدید و به شما اجازه می دادند که بروید و زندانهای ما را ببینید.‏‎ ‎‏ببینید در این زندانها به علمای اسلام، به روشنفکرهای ایران، به‏‎ ‎‏محصلین ایران، به دانشگاهیهای ایران چه می گذرد. ببینید که در این‏‎ ‎‏بیغوله هایی که در زیرزمین ایجاد کرده بودند و جوانهای متعهد ما را‏‎ ‎‏برای اینکه آزادی می خواستند، برای اینکه استقلال می خواستند، در‏‎ ‎‏این بیغوله ها با آنها چه رفتار کردند.‏

‏     من اگر بخواهم برای شما کلیات مسائل را هم بگویم وقت ضیق‏‎ ‎‏است. لکن بدانید با این ملت همچو رفتار کردند که هیچ وحشی ای با‏‎ ‎‏هیچ وحشی عمل نمی کند. پاهای بعضی از جوانهای ما را با اره‏‎ ‎‏بریدند. بعضی از جوانهای ما را روی تابه گذاشتند و سرخ کردند. در‏‎ ‎‏حضور پدرها، پسرها را دست بریدند. پسرهای کوچک را برای اقرار‏‎ ‎‏گرفتن از پدر.(415)‏

4 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏ما هر روز که می گذرد به عمق جنایات شاه مخلوع و پشتیبانان‏‎ ‎‏ستمکار او بیشتر پی می بریم؛ گر چه معلوم نیست تاریخ هم بتواند‏‎ ‎‏تمام این جنایات را ثبت کند. جنایات زورمندان، خارج از فطرت‏‎ ‎‏انسانی است.(416)‏‎[3]‎

19 / 11 / 58

*  *  *‎[4]‎

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 226

  • - دیوید اوئن، وزیر خارجۀ دولت انگلیس.
  • - ارتشبد نعمت الله نصیری یکی از عوامل کودتای 28 مرداد سال 1332، و در جریان قیام خرداد 1342 فرماندار نظامی تهران و حومه بود که عده زیادی در تهران و شهرهای دیگر به دستور وی به شهادت رسیدند. وی از بهمن 1343 تا تیرماه 1357 رئیس ساواک سازمان اطلاعات و امنیت کشور و معاون نخست وزیر بود و در روز 22 بهمن سال 1357 دستگیر و پس از محاکمه در دادگاه انقلاب در تاریخ 26 / 11 / 57 به عنوان مفسدفی الارض اعدام گردید.
  • * علاوه بر موارد مذکور برای اطلاع بیشتر رجوع شود به:     1. صحیفه امام؛ ج 6، ص 25ـ26.     2. همان؛ ص 244ـ 245.     3. همان؛ ص 290ـ293.     4. همان؛ ج 7، ص 75ـ77.     5. همان؛ ص 105ـ106.     6. همان؛ ج 9، ص 451ـ452.     7. همان؛ ج 10، ص 339 ـ 340.     8 . همان؛ ج 11، ص 4 ـ 5.     9. همان؛ ص 31ـ32.     10. همان؛ ص 32ـ33.     11. همان؛ ص 35ـ37.     12. همان؛ ص 127 ـ 128.     13. همان؛ ص 149ـ150.     14. همان؛ ج 12، ص 375ـ377.     15. همان؛ ج 16، ص 84 ـ 85 .