احمد کسروی
سوابق آن مرد ابله در تبریز و طهران در دست است و آنها که او را می شناسند به ناپاکی و خلاف عفت می شناسند. چنین عنصری که خود ناپاکترین عناصر است می خواهد مردم را به آیین ناپاک که آیین زردشت موهوم است، دعوت کند؛ و از هزاران دستورات خدایی که مانند سیلِ روان از عالم غیبْ به قلب پیغمبر پاک اسلام که زندگانی سراسر نورانی آن را همه می دانند نازل شده، منصرف کند.(263)
* * *
همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بی سروپا را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحی له الفداء ـ آنهمه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمۀ خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟(264)
15 / 2 / 23
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 144
دور کردن مردم از ادعیه و کتب دعا [آنطور] که یک وقتی آتش می زدند، یک روزی داشت آن مرد خبیث، کسروی که روز آتش سوزی بود، کتابهای عرفانی و کتابهای دعا و [امثال] اینها را می آوردند، می گفتند، که آن روز آتش می زد.(265)
* * *
وقتی انسان از حد خودش پایش را بالاتر گذاشت، در اشتباه می افتد.
کسروی یک آدمی بود تاریخ نویس، اطلاعات تاریخی اش هم خوب بود، قلمش هم خوب بود، اما غرور پیدا کرد. رسید به آن جایی که گفت من هم پیغمبرم. ادعیه را هم، همه را کنار گذاشت، اما قرآن را قبول داشت. پیغمبری را پایین آورده بود تا حد خودش؛ نمی توانست برسد به بالا، آن را آورده بود پایین. ادعیه و قرآن و اینها همه با هم اند.(266)
* * *
ادعیه با یک زبان خاصی که در دعاها هست اینها این انسان را دستش را می گیرد و می بردش به بالا، آن بالایی که من و شما نمی توانیم بفهمیم، اهلش هستند. یکدفعه آدم می بیند که کسروی آمد و کتابسوزی! مفاتیح الجنان هم جزو کتابهایی بود که سوزاند، کتابهای عرفانی را هم سوزاند. البته کسروی نویسندۀ زبردستی بود، ولی آخری دیوانه شده بود یا یک مغزی است که این مغز ـ بسیاری از شرقیها اینطوری هستند که تا یک چیزی، چهار تا کلمه ای یاد می گیرند ادعاشان خیلی بالا می شود. کسروی آخری ادعای پیغمبری
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 145
می کرد ـ نمی توانست به آن بالا برسد آنجا را می آورد پایین. این کتاب مفاتیح الجنان یک کتابی است که مال حاج شیخ عباس قمی نیست، شیخ عباس قمی، جمع کرده اینها را، ادعیه را جمع کرده در آنجا. این آدمی که کتاب مفاتیح الجنان را سوزانده یا یک روزی برای سوزاندن امثال کتاب مفاتیح الجنان درست کرده بود این نمی دانست کتاب مفاتیح الجنان چی تویش است، شاید یک دفعه هم مناجات شعبانیه را هم نخوانده بود، فکرش اینطور فکر نبود... به این دعاها عنایت بکنید. گول بعض از نویسنده ها و امثال کسروی را نخورید که ادعیه را تضعیف می کردند؛ این تضعیف، تضعیف اسلام است، نمی فهمند اینها، بیچاره اند. نمی دانند در این کتاب چه چیزها هست.(267)
21 / 4 / 59
* * *
گاهی یک کسی یک تاریخی می نوشت، می شد اسلام شناس، بعد کتابسوزی هم می کرد؛ مثل کسروی، بلکه دعوی نبوت هم می کرد.(268)
16 / 6 / 60
* * *
باعث تعجب و تأسف است که نظام آموزشی کشور اسلامی ایران نسبتی به مرحوم بهبهانی ـ رحمة الله علیه ـ دهد که حتی کسروی با آن سوابق ضداسلامی دربارۀ ایشان نمی دهد. کسرویِ ضد دین پس از تجلیل از آقایان: بهبهانی و طباطبایی دستور بهبهانی و طباطبایی به
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 146
مردم را در پناه بردن به سفارت یک دولت بیگانه رد می کند.(269)
4 / 12 / 67
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 147
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 148