بخش اول دورۀ قاجاریه

اشرار و یاغیان داخلی

‏ ‏

اشرار و یاغیان داخلی

‏ ‏

‏من خودم اطلاع ‏‏[‏‏دارم‏‏]‏‏ یادم هست از آن وقتها، از زمان احمد شاه یادم‏‎ ‎‏هست، که ما مبتلا بودیم به دزدیها. مبتلا بودیم به این اشخاصی که‏‎ ‎‏می آمدند، مثل رجبعلی و مثل آن نایب حسین کاشی و مثل آن‏‎ ‎‏ میرزا ...‏‎[1]‎‏ و اینها، که شما حالا اسم هایشان را هم نشنیدید، می آمدند ‏‎ ‎‏غارت می کردند. دهاتی که ما در آن بودیم غارت می کردند. اصل‏‎ ‎‏ حکومت در کاشان نمی توانست کاری بکند. همه اش این غارتگرها‏‎ ‎‏ بودند. غارتگرها آنجا غارت می کردند؛ همۀ کارها را انجام می دادند.(29)‏

11 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18
‏کی را می ترسانند؟ من از بچگی در جنگ بودم، تا حالا نگفتم. ما مورد‏‎ ‎‏هجوم «زَلَّقی»ها‏‎[2]‎‏ بودیم. مورد هجوم «رجبعلی»ها بودیم و خودمان ‏‎ ‎‏تفنگ داشتیم. و من در عین حالی که تقریباً اوایل شاید بلوغم بود، بچه ‏‎ ‎‏بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما، و اینها ‏‎ ‎‏می خواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا می رفتیم سنگرها را ‏‎ ‎‏سرکشی می کردیم. اینها از چی ما را می ترسانند؟(30)‏‏ ‏

17 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد، همۀ این شلوغیها که حالا‏‎ ‎‏می بینید بود. ما شاهدش بودیم. ما در همان محلی که بودیم، یعنی‏‎ ‎‏خمین که بودیم سنگربندی می کردیم. من هم تفنگ داشتم. منتها من‏‎ ‎‏بچه بودم به اندازۀ بچگی ام. بچه شانزده، هفده ساله. ما تفنگ‏‎ ‎‏دستمان بود. تعلم تفنگ هم می کردیم. من بلدم الآن تفنگ اندازی را.‏‎ ‎‏این اخوی‏‎[3]‎‏ ما بزرگتر از ما بود. ایشان تفنگ انداز است. منتها حالا‏‎ ‎‏پیرمرد است. ما سنگر می رفتیم و با این اشراری که بودند و حمله‏‎ ‎‏می کردند و می خواستند بگیرند و چپاول بکنند. هرج و مرج بود.‏‎ ‎‏دیگر دولت مرکزی قدرت نداشت. و هرج و مرج بود. قبل از این‏‎ ‎‏رضاخان بود. هرج و مرج و دولت مرکزی هم بدون قدرت. و همه جا.‏‎ ‎‏کاشان و این حدود قم و کاشان دست نایب حسین کاشی بود؛ «نایب‏‎ ‎‏حسین» و پسرش. ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ آن حدود ما هم حمله می کردند «زلقی»ها و‏‎ ‎‏نمی دانم اینها حمله می کردند. و یک دفعه هم آمدند یک محله ای از‏‎ ‎‏خمین را گرفتند. و مردم با آنها معارضه کردند. و تفنگ دست گرفتند.‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19
‏و ما هم جزء آنها بودیم.(31)‏

25 / 9 / 58

*  *  *

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20

  • - این افراد از یاغیان دوران اواخر سلطنت قاجار هستند. معروفترین آنها نایب حسین کاشی است که در منطقه بزرگی از مرکز ایران، حکومت خودمختار تشکیل داد و دارای لشکر و سپاه بود. این فرد، سرانجام به دعوت وثوق الدوله، نخست وزیر وقت، به تهران رفت. مأموران وثوق الدوله، او و پسرش ماشاءالله خان سردار را دستگیر و اعدام کردند و بدین ترتیب، غائلۀ نایب حسین به پایان رسید.
  • - زَلَّقی: دهستانی در شهرستان الیگودرز در استان لرستان، یکی از طوایف چهار لنگ از ایلات بختیاری است.
  • - مرحوم آیت الله سیدمرتضی پسندیده (1313 ـ 1417 ه. ق.) برادر ارشد امام.