بخش اول دورۀ قاجاریه

استبداد و جنایت شاهان

استبداد و جنایت شاهان

‏ ‏

‏این سربازهای بیچاره ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ از اطراف آورده بودند، به آنها نان‏‎ ‎‏نمی دادند؛ کالسکۀ اعلیحضرت همایونی از طرف حضرت‏‎ ‎‏عبدالعظیم می رفت؛ اینها جمع شده بودند آنجا شکایت کنند، یکی هم‏‎ ‎‏سنگی زده بود؛ فرستاد اینها را ـ از قراری که در تاریخ هست ـ آوردند و‏‎ ‎‏جمع کردند اینها را و گفت اینها را خفه کنید! عدۀ کثیر اینها را خفه‏‎ ‎‏کردند؛ تا یکی از ‏‏[‏‏رجال‏‏]‏‏ ـ مستوفی الممالک بود، کی بود ـ رفت فریاد‏‎ ‎‏کرد: آخر این چه کاری است؛ شفاعت کرد. یک همچو مردمی بودند،‏‎ ‎‏یک همچو مستبدهایی بودند. آن محمدعلی میرزایش‏‎[1]‎‏ را همه‏‎ ‎‏می شناسند چه آدم ـ چه جانوری بوده. دیگرانش هم همین طور.(11)‏

10 / 8 / 56

*  *  *

‏ ‏

‏شما نمی دانید که وقتی که می خواست حکومت به قاجار برسد و یک‏‎ ‎‏انقلابی بود که یک رژیمی را، رژیم سلطنتی را به یک رژیم سلطنتی‏‎ ‎


کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 9
‏دیگری، یعنی یک طایفه ای را از بین ببرند و طایفه ای دیگر بیایند، آغا‏‎ ‎‏محمد قجر‏‎[2]‎‏ در ایران چه کرد و برجهایی که از سرهای مردم درست‏‎ ‎‏کرد و امثال اینها.(12)‏

19 / 5 / 60

*  *  *

‏ ‏

‏آن وقت اگر یک نخست وزیر را می کشتند، یک بساطی می شد؛‏‎ ‎‏شاه مردگی همان و به هم ریختن سر تا سر ایران ‏‏[‏‏همان‏‏]‏‏ این طور بود.‏‎ ‎‏تا شاه مردگی می شد، سر تا سر ایران به هم می خورد.(13)‏

7 / 6 / 61

*  *  *

‏ ‏

‏در قاجاریه آن قدر از ناصرالدین شاه تعریف کردند و شاه شهید و‏‎ ‎‏نمی دانم امثال ذلک، در صورتی که یک ظالم غداری بود که بدتر از‏‎ ‎‏دیگران شاید. آن تبلیغات که در آن وقت بود، همیشه بوده است.(14)‏

9 / 9 / 64

*  *  *

 

کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 10

  • - محمدعلی شاه (1289 ـ 1343 ه. ق.) وی فرزند ارشد مظفرالدین شاه قاجار بود. در زمان او مجلس شورای ملی را به توپ بستند و جمعی از نمایندگان را به شهادت رسانده یا تبعید و زندانی کردند.
  • - آغامحمدخان قاجار 1155 ـ 1211 ه. ق.) مؤسس سلسله قاجاریه، پس از کشتن فجیعانه لطفعلی خان زند به سال 1210ه. ق. تهران را پایتخت قرار داد و تاجگذاری نمود. آغامحمدخان مردی بی باک و سفاک و قسی القلب بود و در سال 1211 به دست غلامان خود کشته شد.