گامهای نخستین استعمار در ایران
ابتلای ما اساسش اجانبند، و این ابتلایی نیست که تازه ما پیدا کرده باشیم؛ این خیلی تاریخ قدیمی دارد که از آن وقتی که اینها راه پیدا کردند به ایران، به شرق، و مطالعات کردند در حال شرق، از آن وقت اینها فهمیدند که یک لقمۀ چربی است شرق، و دارای مخازن و معادن است و باید این را به هر طوری که هست، این طعمه را به هر طوری که هست، باید اینها ببرند و نگذارند که مردمِ خود آن دیار استفاده از آن بکنند. و کارشناسانشان معادن ما را همه را می دانند در کجا چه معدنی هست. من در همدان بودم که نقشه ای را یکی از اهل علم آنجا ـ که بعد وارد در مسائل دیگر شده بود ـ آورد به من نشان داد که یک نقشۀ بزرگی بود که در آن، آنطور که او می گفت اسم تمام دهات همدان در آن بود. و نقطه های زیادی در آن بود که آن نقطه ها را من پرسیدم که اینها چه هست؟ گفت که اینها این جاهایی است که یک چیزی در آن هست؛ زیرزمینش یک چیزی پیدا می شود، حالا نفت یا سایر چیزها، فلزات مثلاً. ایشان اینطور گفت که این کارشناسان اینها آمدند و نقشه برداری کردند و مواردی که یک چیزی داشته است، اینها ثبت کرده اند. این انحصار به آنجا نداشت، تمام بیابانهای ایران را اینها با
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 3
شتر رفته اند. آن وقتی که وسیله شتر بوده است، با شتر رفته اند و گردیده اند و همۀ اینها را پیدا کرده اند که ما چه داریم که می توانند استفاده از آن بکنند و همۀ دارایی ما را آنها ثبت کرده اند.(1)
30 / 7 / 57
* * *
در دویست سال پیش از این، سیصد سال پیش از این، که خارجیها راه یافتند به اینجا و مطالعات کردند و همه چیز را بررسی کردند: روحیۀ مردم را بررسی کردند، زمینها را بررسی کردند، با شتر رفتند بیابانهای ما را بررسی کردند که چه دارد و چه ندارد؛ تاریخ را ببینید با شتر اینها آمدند رفتند ـ آن وقتی که اتومبیل و اینها نبوده است ـ با شتر رفتند تمام این بیابانهای بی آب و علف را گردش کردند و مطالعه در آن کردند، مطالعه در روحیۀ همۀ این مملکت و اشخاصی که در این مملکت؛ یعنی طوایفی که در این مملکت هست، از بلوچ گرفته تا عرض می کنم کُرد گرفته تا لُر گرفته، همه را مطالعه کرده اند که چه جوری می شود اینها را نگهشان داشت به حال عقب ماندگی، و اینها را قانع کرد به اینکه یک وقت انقلاب نکنند؛ از آن وقت تا حالا ما زیر سلطۀ امریکا و اروپا هستیم. اولش اروپا بوده و انگلستان بوده و اینها، و بعدش هم حالا امریکا آمده است در کار که بدتر از آنهاست. شوروی و امریکا. هر کس از یک طرف! خوب، اینها می خواهندمخازن ما را ببرند، همه چیز ما را می خواهند از بین ببرند، استفاده کنند و ما را به یک حال عقب ماندۀ بیچاره نگه دارند. خوب، چه بکنند؟ مطالعه کرده اند، به این رسیده اند که باید اینها را از هم جدا کرد.(2)
9 / 8 / 57
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 4
دستها که در طول قریب سیصد سال ـ از آن وقتی که خارجیها راه پیدا کردند به شرق ـ دستهایشان و دسته هایشان به کار افتاد که قشرهای مملکت ما را ـ بلکه شرق را ـ از هم جدا کنند. مملکتهای اسلامی را از هم جدا کردند، در رأس هر یک یکی از نوکرهای خودشان را گذاشتند که نگذارند ملتها توجهی به مسائل خودشان بکنند.(3)
19 / 2 / 58
* * *
ما باید از این کارشناس های قدرتهای بزرگ بعض مطالب را یاد بگیریم. اینها از طول مدتی که شاید قریب بیش از سیصد سال است در این ممالک راه پیدا کردند، همه چیز این ممالک را، خصوصاً آنهایی که مورد اهمیت است خیلی برای آنها، مثل ایران، مطالعه کرده اند. هر چه ما داریم از داراییهای زیرزمینی و از داراییهای روی زمینی و از چیزهایی که در رِقای یک کشور دخالت دارد مثل فرهنگ، اقتصاد، امثال ذلک، اینها مطالعه کرده اند و مطالعاتشان بیشتر از ماست. اینها در آن وقتی که این وسایل نقلیۀ فعلی نبوده است، می آمدند در ایران و با کاروانها راه می افتادند، سوار شتر می شدند و گردش می کردند اطراف ایران و تمام بیابانهایی که در ایران بود مطالعه می کردند و جاهایی که احتمال ذخایر بود عکسبرداری می کردند؛ کشف می کردند. همۀ این چیزهایی که ما در زیرزمین داریم، آنها از ما بهتر مطلعند. در مسائل فرهنگی و سیاسی هم آنها مطالعات فراوان دارند. از ایلات عشایر اطراف ایران؛ همه جا. آنقدری که آنها مطالعه کرده اند در روحیات عشایر و مسائلی به دست آورده اند، ماها آنقدر مطالعه نکرده ایم. مطالعاتی که اینها از شهرهای ما و دهات ما و فرهنگ ما و عقاید ما و گرایشهای ما، آنها مطالعه کرده اند، بسیار
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 5
است.(4)
14 / 8 / 59
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 6