کتاب البیع

 

2 - کتاب البیع. 

‏کتاب فوق در مجموع پنج جلد می باشد که در خلال اقامت امام خمینی در نجف‏‎ ‎‏اشرف به هنگام تدریس خارج فقه بر پایه کتاب ‏مکاسب‏ در 1348 توسط معظم‏‎ ‎‏له به عربی تحریر شده است و در واقع آخرین کتابی است که حضرت امام در نجف‏‎ ‎‏تألیف کردند. ‏

‏جلد اول آن پس از 1390 ق‏‎[1]‎‏ در 457 صفحه در نجف اشرف به چاپ رسید. ‏

‏جلد دوم در سال 1391 در 575 صفحه در نجف چاپ شده و بحث مهم ولایت فقیه‏‎ ‎


کتابامام خمینی و حکومت اسلامی: مأخذشناسی اندیشه سیاسی امامصفحه 18
‏در آن آمده است. ‏

‏جلد سوم کتاب در جمادی الاولی 1392 ق به اتمام رسیده و در همان سال در‏‎ ‎‏485 صفحه در نجف چاپ شد. بدین ترتیب این سه جلد حاصل تدریس حدود‏‎ ‎‏سه سال می باشد که به قلم خودشان نوشته شده است. ‏

‏جلد چهارم که به بحث خیارات پرداخته در جمادی الاولی 1394 ق تألیف آن‏‎ ‎‏پایان یافته و در 452 صفحه در همان سال به چاپ رسید. ‏

‏جلد پنجم شامل بقیه بحث خیارات و بحث نقد و نسیه و قبض در سال 1396 ق‏‎ ‎‏تألیف شده و در 402 صفحه در سال 1397 در نجف اشرف به چاپ رسید. ‏

‏موضوع ولایت فقیه در کتابهای فقهی در جاهای مختلف مطرح شده است که یکی‏‎ ‎‏از این مناسبتها بحث دربارۀ تصرف پدر و جد بر اموال فرزند و ولایت آنها‏‎ ‎‏و بالاخره ولایت بر صغار و مجانین و... است که ولایت فقیه را نیز همینجا‏‎ ‎‏آورده اند. حضرت امام به تبع مرحوم شیخ انصاری به هنگام بحث دربارۀ موضوع‏‎ ‎‏مذکور، به طرح مسأله ولایت فقیه پرداخته اند و حدود 60 صفحه از جلد دوم‏‎ ‎کتاب البیع‏ (صفحات 459 - 520) را به این مهم اختصاص داده اند. بررسی‏‎ ‎‏ گسترده این موضوع نشانگر اهتمام ایشان به امور سیاسی و اجتماعی مسلمانان و‏‎ ‎‏ارائه نظرشان پیرامون مبانی مشروعیت حکومت در اسلام می باشد. ‏

‏جلد دوم کتاب البیع مانند دیگر مجلدات آن تبویب و فصل بندی مشخصی ندارد و‏‎ ‎‏موضوعات طرح شده در بحث بصورت فهرست در آخر کتاب ذکر شده است. ‏

‏نویسنده ورود در بحث را اینگونه آغاز کرده که در باب معاملات افرادی هستند که‏‎ ‎‏مستقلاً حق تصرف در اموال خود را ندارند. از این رو شارع مقدس به منظور رفع‏‎ ‎‏مشکلات این گونه افراد راههائی ارائه کرده که از جملۀ آن حق تصرف «حاکم‏‎ ‎‏اسلامی» در این موارد است و لذا موضوع ولایت فقیه و نظریات و ادله مربوط به‏‎ ‎‏آن و دامنۀ اختیارات فقیه و نحوه دخالت وی در امور مسلمانان باز شناخته‏‎ ‎‏می شود. ‏

‏ایشان ابتدأ به ادله عقلی متوسل شده و با نگاهی اجمالی بر احکام و قوانین اسلام و‏‎ ‎‏بسط آنها در همۀ شؤون جامعه، اعم از احکام عبادی و قوانین اقتصادی، حقوقی،‏‎ ‎‏اجتماعی و سیاسی نتیجه گیری می نمایند که این آئین آسمانی تنها در احکام‏‎ ‎‏عبادی و دستورات اخلاقی خلاصه نمی شود بلکه اسلام برای اقامه حکومتی‏‎ ‎‏عدالت پیشه آمده است. نظامی ملهم و منبعث از وحی الهی که در تمام زمینه ها از‏‎ ‎‏قانون الهی مدد می گیرد و حق استبداد رأی ندارد بلکه اندیشه حاکم جامعه اسلامی‏‎ ‎‏نیز همچون عمل او، تابع مصالح اسلام و مسلمین است. ‏

‏سپس تحت عنوان ‏«الحاجة الماسة الی الحکومة الاسلامیة»‏ به توضیح این مسئله‏‎ ‎‏می پردازند که احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی –سیاسی و حقوقی تا روز‏‎ ‎


کتابامام خمینی و حکومت اسلامی: مأخذشناسی اندیشه سیاسی امامصفحه 19
‏قیامت باقی و لازم الاجرا است و اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپائی‏‎ ‎‏حکومت اسلامی حکومت اسلامی امکان پذیر نمی باشد و همان دلایلی که لزوم‏‎ ‎‏امامت پس از نبوت را اثبات می کند را عیناً بر لزوم حکومت در دوران غیبت‏‎ ‎‏حضرت ولی عصر(عج) معتبر می دانند امام پس از بیان این مباحث عقلی که آنرا‏‎ ‎‏بدیهی و روشن ذکر می کنند به ذکر دلایلی نقلی با استناد به روایات ائمه سلام‏‏ ‏‏الله‏‎ ‎‏علیهم می پردازند. ‏

‏در عنوان بعدی ‏«مایعتبر فی الوالی»‏ به ویژگیهای حاکم اسلامی پرداخته و پس از‏‎ ‎‏ذکر ولایت پیامبر و ائمه اذعان می دارند که بنا به تشخیص عقلی و راهنمائی نقل‏‎ ‎‏تداوم حکومت و ولایت اسلامی در دوران غیبت امری ضرروی است و لذا‏‎ ‎‏زمامدار اسلامی باید دو ویژگی مهم را دارا باشد: 1 - علم به احکام الهی، 2 -‏‎ ‎‏عدالت که موازین عقلی و نقلی بر آن دلالت دارد و در نتیجه بجز فقیه عادل‏‎ ‎‏که متصف به این صفات است دیگران برای تشکیل حکومت مشروعیت نداشته و‏‎ ‎‏تشکیل دولت اسلامی بر فقیهان عادل واجب کفائی است. ‏

‏موضوع بعد که بصورت ‏«الاستدلال علی ثبوت الولایة الفقیه  بنطاقها الواسع»‎ ‎‏معنون گردیده پس از ذکر این نکته که با توجه به مقدماتی که بیان شده ولایت فقیه‏‎ ‎‏از اموری نیست که نیاز به دلیل و برهان داشته باشد می فرمایند «با این حال‏‎ ‎‏روایات بسیاری در دست است که بر ولایت فقیه به معنای وسیع آن دلالت می کند‏‎ ‎‏سپس به روایات ‏" اللهم ارحم خلفائی"، "الفقهاء حصون الاسلام"، " اذامات المؤمن‎ ‎الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لا سیّدها شیء "، " الفقهاء اُمنا الرسل "، " امّا الحوادث‎ ‎الواقعه " و مقبوله عمر بن حنظله و مشهوره ابی خدیجه و حدیث "انما العلماء ورثة‎ ‎الانبیاء"‏ اشاره کرده و به بررسی آنها می پردازند. سپس روایات ضعیف سند نیز به‏‎ ‎‏عنوان مؤید ذکر می شود. ‏

‏در پایان ایشان بیان می کنند که: " ما قبلاً گفتیم همۀ اختیاراتی که در خصوص‏‎ ‎‏ولایت و حکومت برای پیامبر(ص) معین شده است، عیناً برای فقیه نیز معین و‏‎ ‎‏ثابت است. اما اگر ولایت، از جهت دیگر، غیر از زمامداری و حکومت، برای‏‎ ‎‏ائمه سلام الله علیهم معین و دانسته شود. در این صورت فقها از چنین ولایتی‏‎ ‎‏برخوردار نخواهند بود. پس ولایت امام معصوم راجع به طلاق دادن همسر یک‏‎ ‎‏مرد یا فروختن و گرفتن مال او بدون اقتضاء مصلحت عمومی در مورد فقیه ثابت‏‎ ‎‏نیست". ‏

‏عنوان بعدی ‏«حکم سهم الامام(ع)»‏ است که استنباط نویسنده در مورد مطلق‏‎ ‎‏خمس چه سهم امام و چه سهم سادات اینگونه است: شرط لازم برای گرفتن سهم‏‎ ‎‏سادات از سوی سادات، فقر و نیازمندی است و اگر والی مخارج سادات را تأمین کرد‏‎ ‎‏بقیه در اختیار حاکم اسلامی است. به نظر ایشان خمس برای رفع تمام‏‎ ‎‏مشکلاتی است که رهبر حکومت اسلامی با آنها دست به گریبان است و رفع نیاز‏‎ ‎


کتابامام خمینی و حکومت اسلامی: مأخذشناسی اندیشه سیاسی امامصفحه 20
‏سادات از جمله آن است. سپس به دلایل روائی آن اشاره می کند در مورد انفال در‏‎ ‎‏زمان غیبت آن را نیز در اختیار ولی فقیه می دانستند که باید در جهت مصلحت‏‎ ‎‏مسلمان بکار رود. ‏

‏موضوع بعدی که تحت عنوان ‏«الشؤون التی ثابته للفقیه»‏ ذکر شده به مسأله ولایت‏‎ ‎‏فقیه نسبت به امور حسبیّه پرداخته و نیز تصدّی بعضی از امور حسبیه که منوط به‏‎ ‎‏نظر امام(ع) است بنا به دلایل ولایت فقیه، این موارد نیز در دوران غیبت از جمله‏‎ ‎‏اختیارات فقیه خواهد بود سپس فروعاتی درباره امور حسبیه بیان می دارند. ‏

‏مسأله بعدی تحت عنوان ‏«هل یجوز للفقیه مزاحمة فقیه آخر اولا»‏ آمده است. این‏‎ ‎‏مبحث را با این سؤال آغاز کرده است: آیا جایز است در صورت بودن یک ولی‏‎ ‎‏فقیه، فقیهی دیگر در امور دخالت کند؟ پس از بررسی و تحلیل عقلی و نقلی به این‏‎ ‎‏نتیجه رسیده که هیچ یک از فقها را حق دخالت در اموری که فقیهی دیگر اقدام به‏‎ ‎‏شروع آن کرده نیست. ‏

‏بخش ولایت فقیه زیر عنوان ‏شؤون و اختیارات ولی فقیه‏ توسط اداره کل انتشارات‏‎ ‎‏و تبلیغات وزارت ارشاد اسلامی ترجمه و تبویب گردیده و به صورت کتاب‏‎ ‎‏مستقل در سال های 1365 و 1369 در 141 صفحه منتشر کرده است. ‏

‏تقریرات درس امام خمینی در درس بیع توسط محمد حسن قدیری نگارش یافته‏‎ ‎‏که با این مشخصات منتشر شده است( تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،‏‎ ‎‏1407 ق. 434 ص. تهران، مؤسسه عروج، 1376. 623ص). ‏

چاپ های دیگر

‏جلد اول ‏کتاب البیع‏. قم، مهر، بی تا. 484 ص. ‏

‏پنج جلد. چاپ چهارم: قم، اسماعیلیان، 1410ق. 418+438 ص. ‏

ترجمه ها

رساله نوین، مسائل سیاسی و حقوقی، ترجمه بخشهایی از کتاب البیع و تحریر ‎ ‎الوسیله امام خمینی. ‏تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374. 404 ص. ‏

‏مطالب کتاب حاوی ترجمه و توضیح بخشهائی از کتاب‏‏ ‏‏البیع و ‏تحریرالوسیله‎ ‎‏و سایر آثار امام خمینی است و شامل دو مقدمه در باب تاریخچه سیاسی اسلام از‏‎ ‎‏آغاز تا عصر امام خمینی و اصول فلسفه سیاسی اسلام در دو بخش که بخش اول‏‎ ‎‏مسائل سیاسی و کشورداری و بخش دوم مسائل حقوقی اسلام در فصول مختلف‏‎ ‎‏ارائه شده است. ‏

شؤون و اختیارات ولی فقیه. ‏بی جا، وزارت ارشاد اسلامی، 1365. 141 ص. ‏

‏کتاب فوق ترجمه صفحات 459 تا 520 جلد دوم کتاب‏‏ ‏‏البیع می باشد. ‏

مقام رهبری در فقه اسلامی، با استفاده از کتاب البیع امام خمینی. ‏عبدالکریم‏‎ ‎


کتابامام خمینی و حکومت اسلامی: مأخذشناسی اندیشه سیاسی امامصفحه 21
‏بی آزار شیرازی. بی جا، انتشارات بعثت، 1369. 122ص. ‏

‏نویسنده با ترجمه مطالب مربوط به ولایت فقیه از ‏کتاب البیع‏ همراه با توضیحات‏‎ ‎‏به بررسی مفهوم ولایت به ذکر دلایل عقلی و شرعی پرداخته است. البته مطالبی از‏‎ ‎‏کتابهای ‏المکاسب المحرمة، الرسائل و تحریر الوسیلة‏ آورده است. این کتاب سه‏‎ ‎‏بخش لزوم بقای ولایت و رهبری، خلافت فقیه و ویژگیهای رهبر دارد. ‏

 

کتابامام خمینی و حکومت اسلامی: مأخذشناسی اندیشه سیاسی امامصفحه 22

  • . با توجه به اینکه تبعید امام خمینی در سال 1343 بوده و نگارش کتاب البیع در نجف اشرف بوده است از اینرو برخی کتابشناسی ها که تدوین آن را در 1380 ق دانسته اند، اشتباه است (نگاه کنید به مقالۀ «کتابها و آثار علمی امام خمینی» از رضا استادی در مجله حضور و مقالۀ «کتابشناسی موضوعی توصیفی آثار امام راحل»، از صدرالدین عماد دشتی در همان مجله.